4_532578495914622961.mp3
6.67M
🎵⁉️ کسانی که می گویند ما هروقت بخواهیم میتوانیم رابطه را قطع کنیم
👤 #حاج_آقای_دهنوی
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۵۷ #ازدواج_در_وقت_نیاز #مادری #رزاقیت_خداوند من متولد ۶۸ هستم. یک دختر آرام و درسخون
#تجربه_من ۲۵۸
#فواید_و_برکات_فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#برکت
من سال ۸۶ ازدواج کردم، خودم ارشد و همسرم دیپلم، شغل آزاد دارند. ازدواج ساده ای داشتیم و من اصرار داشتم زودتر بچه دار بشیم و به لطف خدا سال ۸۷ اولین فرزندم متولد شد. درحالیکه من دانشجوی کارشناسی بودم. به محض اینکه ارشد قبول شدم، فرزند دوم رو باردارشدم و فرزند سوم هم با اصرار من الان ۴ سالشه.
معمولا وقتی وارد دانشگاه می شدم، اقدام به بارداری می کردم تا هم بتونم از فرصت مرخصی زایمان برا بچه ها استفاده کنم، هم تحصیلم راحتر بشه، هم واسه روحیه خودم و تاثیر مطالعه کتاب روی جنین، کاری منسجم کرده باشم.
راستش خانواده خودم و همسرم، همه در همسایگی ما هستند، هر دو خانواده فوق العاده خوب هستند اما من کمترین کمک رو ازشون می پذیرفتم. کارها همه رو دوش خودم و همسرم هست. همه میگن چون اطرافت هستند دوست داری بچه بیاری، واست بزرگ کنند البته من در جوابشون چیزی نمیگم و خدا رو واسه این نعمت شکر می کنند. ولی انقدر کارها رو دوش خودمون هست که اگه خانواده ها چند سال مسافرت بروند یا نقل مکان کنند، تاثیری نداره چون واقعا من دوست ندارم بگن بچه میاره دردسرش واسه دیگران هست...
من حتی بعد سه تا سزارین، برای یک شب هم کسی پیش من نبود از همان اول که از بیمارستان مرخص میشدم، کارها رو خودم انجام می دادم البته از یه روز قبل سزارین چند مدل غذا می پختم که تا دو روز بتونم رو پا وایستم و کمک هیچ کس رو محترمانه قبول نمی کردم.
بماند که بعضی از زایمان ها هم تو امتحانات دانشگاه بودم و گاهی جوری می شد که مثلا شنبه سزارین می کردم سه شنبه امتحان داشتم. هیچ درسی رو هم مردود نشدم. قبل یه زایمان هم امتحان ارشد دادم. تا روز آخر رانندگی می کنم و تمام خرید خونه هم به دوش خودمه.
همسرم همیشه همراهم بوده و انصافا کمکم می کنه ولی حتی بعد زایمانم هم اجازه ندادم بیشتر از یه روز خونه بمونه و همیشه مشغول در آوردن روزی حلاله ان شالله.
خداوند رزق های معنوی و مادی زیادی به ما عطا کردند. یکی از این رزق ها صبر و حوصله است. ما بعد از تولد هر فرزند کلی صبورتر و آرام تر میشیم خیلی زیادِ زیاد، مثلا تا حالا نشده چیزی بیفته بشکنه یا خونه کثیف بشه کسی ناراحتی کنه، همه با هم می گیم اشکال ندارررره 😁😁
مثلا چند روز پیش دخترم که ۷ سالشه با آبجیش بحثش میشه چون اتاقشون مشترکه تمام لباس هاش و میذاره تو پلاستیک آشغالی و میذاره تو آشپزخونه، میگه من این اتاق رو نمی خوام😞 البته با آبجیش که ده دقیقه بعد آشتی می کنن اما همسرم حواسش نبود، همه لباس ها رو فکر می کنه آشغال هستش، میذارن پشت در، و ما فرداش فهمیدیم چی شده... هیچی همه می خندیم. درسته واسه ما هم سخته تهیه لباس، ولی کاری که شده باید صبوری کرد. این ها رو من همه رزق بچه ها می دونم.
از رزق های مهم دیگه خونه ما ارتباط و محبت شدید بین من و همسرم هست. واقعا تعجب میکنم همه می نالنند از دعوا و ناسازگاری این روزهای کرونایی!! راستش من کوچکترین محبتی که می خوام به همسرم کنم، فورا تو دلم میگم خدایا چون تو دوست داری، من هم دوست دارم. حتی وقتی بهش نگاه محبت آمیز می کنم به خدا میگم حالا نوبت شماست، من منتظرم مگه نفرمودید زن و شوهر با محبت به هم نگاه کنند، من به دیده رحمت نگاشون می کنم.
خلاصه این ها بخشی از این رزق ها بود مادی هم خداروشکر وقتی دور برام رو نگاه می کنم با درآمد بیشتر و فرزند کمتر می بینم هم سرمایه ما از اون ها بیشتره. هم همیشه سالم می خوریم، هم بیشتر مسافرت میریم، حتی پوشش لباس های بچه هام هم بهتره.... در حالیکه سطح در آمد ظاهری اون ها بیشتر، که من ملموسانه این ها رو میبینم.
من الان هم این توانایی رو در خودم حس می کنم که هم فرزند بیارم هم دکتری بخونم. اما چون توی شهر خودم دانشگاه واسه دکتری نداره و همیشه اولویت من بچه ها بودن، ترجیح میدم ادامه تحصیل نداشته باشم، اما همیشه کتاب مطالعه می کنم. من تمام این توانایی ها رو رزق فرزندان می دونم.
متاسفانه فرزند چهارمم رو در ایام عید سقط کردم تو خونه بدون هیچ مشکلی ولی درد زیادی کشیدم خیلی زیاد شبیه درد زایمان. از دست دادن جنین سه ماهم واسم خیلی خیلی سخت بود اما اینکه یه روز درد شدید کشیدم، لذت بخش بود چون احساس می کردم گناهی از من کم شده.
من حتی اون درد ها رو لطف خداوند میبینم. همه این ها و این تفکرات توی این چند ساله ی فرزندآوریم به دست آوردم. از لذت بخش ترین چیزهای فرزند زیاد اینه که انقدر سرت شلوغ میشه که فرصت نمی کنی گناه کنی. من عاشققق این بخششم.
همیشه از خدا یه بارداری چند قلو می خوام چون حس می کنم، فرصت کمه باید با یه تیر چند نشان زد، البته اگه صلاح می دونه. ما راضی هستیم به رضایش و همیشه شاکر...
🆔 @asanezdevag
❤️ #عاشق_بمانیم ۳۱
💜 بهش بگین؛
که زیباترین زن، از نگاه شماست😊.
🆔 @asanezdevag
🕐♥️اولین قرار ملاقات می تواند تعیین کننده ترین جلسه باشد و ادامه پیدا کردن یا نکردن رابطه را تعیین کند. بنابراین، وقتی در اولین جلسه آشنایی یا خواستگاری قرار می گیرید، باید مراقب باشید! ۸ اشتباه را مرتکب نشوید.
⚠️توصیه های زیر اگرچه خطاب به خانم هاست، اما می تواند درباره آقایان هم صدق کند.
☑️ راجع به گذشته خود زیاد صحبت نکنید.
این که چه اشتباهاتی کرده اید، چه خواستگارانی داشته اید، چه بر سر زندگی تان آماده و ... . جلسه اول آشنایی وقت تاریخچه گفتن نیست. از حال بگویید و آینده. در جلسات بعدی می توانید کمی به گذشته بروید و هم از گذشته خودتان حرف بزنید و هم از گذشته او با خبر شوید.
☑️ او را از مسائل مالی نترسانید.
در همان جلسه اول شروع به خط و نشان کشیدن و بیان انتظارات مالی تان نکنید.
نگذارید او حس کند در حال چشم و هم چشمی هستید. درباره مسائل مالی می توانید با کمک بزرگترها به توافق برسید.
☑️ سعی کنید در مکالمات خود تعادل را حفظ کنید و پرحرفی نکنید.
اجازه بدهید طرفتان هم فرصت حرف زدن داشته باشد. ضمناً، لازم نیست همه اطلاعات مربوط به زندگی، شغل، تحصیلات و خانواده تان را پشت سر هم، یک نفس بیان کنید.
☑️ زیاد صمیمی نشوید.
حریم تان را رعایت کنید و حتی اگر در همان نگاه اول او را پسندیدید، ذوق زده رفتار نکنید. بگذارید رابطه تان کم کم جلو برود و رسمیت پیدا کند.
☑️ فخر فروشی نکنید.
خواستگار شما و خانواده اش، موقعیت شما را می دانند. اگر هم از قبل چیزی درباره شما ندانند، با ورود به خانه تان می توانند نقاط قوت خانواده شما را درک کنند. بنابراین روی دارایی هایتان، اصل و نسب و جایگاه تان زیاد از حد تاکید نکنید. فقط در حد معرفی بگویید و بقیه موارد را به سوال پرسیدن او واگذار کنید.
☑️ درست همین قدر که فخرفروشی بد است، تواضع بیش از حد هم اشتباه است.
جلسه اول دیدار، فرصتی برای بیشتر آشنا شدن است. بنابراین از خودتان، فعالیت هایتان و چهارچوب های زندگی تان بگویید. موفقیت ها و برنامه های آینده تان را بگویید اما مختصر و کلی. وقت برای صحبت درباره جزئیات زیاد است. آن را به جلسات بعد موکول کنید.
☑️ سعی نکنید بسیار زیبا به نظر برسید.
همین طور که هستید باشید. درست است که شما بالقوه عروس مجلس هستید اما قرار نیست مثل یک عروس آرایش کنید و لباس بپوشید. سادگی این حسن را دارد که واقعیت شما را نشان می دهد.
☑️ محل ملاقات را به خانواده ها بسپارید.
اگر در جلسه خواستگاری قرار شد یکدیگر را خارج از خانه هم ملاقات کنید، ترجیحا تعیین محل ملاقات را به خانواده ها بسپارید. در غیر این صورت سعی کنید شما تعیین کننده باشید و تا حد ممکن محل این قرار در اطراف خانه شما، محل کار یا دانشگاه تان نباشد تا در صورت به هم خوردن نامزدی و آشنایی، نگران قضاوت اطرافیان نباشید.
🆔 @asanezdevag
میخوای بدونی بعد ازدواج و گذر زمان رفتارش باهات چ شکلی میشه ؟؟
خیلی راحته
رفتار الانشو با خونواده ش ببین👌
🔗 بیرحمانه زیبا | #توئیت
وقتی آدما عادت میکنن به بودن هم تازه خودشون رو نشون میدن! از اون طرف قضیه رو هم ببینیم
اگر میخواهیم در زندگی مشترک خوب برخورد کنیم از الان تمرین کنیم و با خانوادهی خودمون خوب برخورد کنیم
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۵۸ #فواید_و_برکات_فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #برکت من سال ۸۶ ازدواج کردم، خودم ارشد و ه
#تجربه_من ۲۵۹
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی
#قسمت_اول
من متولد سال ۶۸ هستم. از همون ابتدای بچگی دختر پرانرژی و با روحیه ای بودم و معمولا تو جمع ها ناخودآگاه میشدم سرگروه هم سن و سال ها و بقیه به دنبالم... راهنمایی و دبیرستان تیزهوشان رفتم. همیشه توی زندگیم دنبال هدف خاصی بودم و دنبال اون «نقش خاصِ خاصی» بودم که خدا برام تعیین کرده چون همیشه معتقد بودم و هستم که خدا به هر فرد یک نقش خیلی خاص در زندگی میده که در تاریخ به هیچ کس داده نشده و چون همیشه بلند پرواز بودم، احساس میکردم نقش خاص من در دنیا نقشی هست که باید دنیا رو تغییر بده.
از دوره ی راهنمایی میدونستم میخوام تو دانشگاه حقوق بخونم. به خاطر همین، با رتبه ی دو رقمی حقوق دانشگاه تهران قبول شدم. از همون اول هم میدونستم میخوام حقوق بین الملل بخونم. چون قصدم این بود که با یادگیری و استفاده از قوانین اسلامی، تئوری یک نظام حقوق بین الملل جدید رو بنویسم و به دنیا عرضه کنم... این شد که در کنار درسهای دانشگاه، درسهای مرتبط حوزه رو هم خودم میخوندم و زبان انگلیسی رو کامل یاد گرفتم و ...
اما در تمام طول این مدت ته دلم راضی نبود، با اینکه هدف والایی رو برای خودم تعیین کرده بودم و براش تلاش میکردم، اما همیشه یک علامت سوال تو ذهنم بود: واقعا این بالاترین هدفیه که خدا برام تعیین کرده؟ واقعا خدا از من همینو میخواد؟ واقعا این همون «نقش خاص خاص» منه؟
خلاصه، تو این مدت خواستگارهای خیلی زیادی هم داشتم که دونه دونه به خاطر سختگیری های شدید پدرم رد میشدند، تا جایی که اطرافیان میگفتند پدر فلانی نمیخواد دختر شوهر بده و تعداد خواستگارها کم شد و من هم ناامید.
سرتون رو درد نیارم، پیش خانم مشاور عزیزی میرفتم. همون ایام سفر کربلا قسمتم شد. اون خانم مشاور نازنین به من یاد داد که برو زیر قبه ی امام حسین علیه السلام و به خدا بگو خدایا، فرشته ای از میان فرشته های خودت نصیب من کن. من هم همین کار رو کردم، اما از اونجایی که همیشه دنبال بهترین ها بودم، به نظرم رسید که از فرشته بهتر هم داریم، پس در اوج ناامیدی از اسباب و واسطه ها، چنگ به دامن امام حسین علیه السلام زدم و از خدا یکی از ۳۱۳ یار امام زمان علیه السلام رو خواستم.
بعد از این سفر دل من به طرز عجیبی آرام گرفت، دیگه حالا منتظر اون شاهزاده ی اسب سوار بودم😊 چیزی از سفر کربلا نگذشته بود که شاهزاده اسب سوار من هم رسید اما از جایی که هیچ وقت فکرش رو نمی کردم، از کانادا...
👌ادامه دارد...
🆔 @asanezdevag
4_546012028335030360.mp3
2.36M
✨ #استاد_عباسی_ولدی کارشناس برنامه #پرسمان_خانواده:
💢 قسمت سوم
🎵 چند سال پیش مصاحبه ای داشتم با #خانم_دکتر_لباف متخصص زنان که فکر می کنم خیلیاتون ایشون رو بشناسید.
🔰 تا به حال حدود ۲۵ هزار نوزاد به دست ایشون به دنیا اومدن. بعضی از بچه هایی که به دست ایشون به دنیا اومدن، پدر یا مادرشون هم به دست ایشون به دنیا اومدن.
موضوع مصاحبه بارداری تو سن بالا بود.
🔰 امروز یه باوری بین خانم ها رواج داره که بارداری تو سن بالای ۳۵ سال خطرناکه.
🔰 جالبه بدونید که خانم دکتر لباف، شش تا بچه دارن و بچۀ ششمشون هم تو سن بالای چهل سال به دنیا اومده.
🔰 قسمت چهارم این مصاحبه دربارۀ خانمهاییه که در زایمانهای اول و دومشون سزارین کردن و الان برای بارداری سوم به شدت نگرانن.
🔰 در قسمت پنجم مصاحبه هم به این پرسش جواب می دن که آیا درسته که خانم ها به دلیل ادامۀ تحصیل فرزندآوری رو به تاخیر بندازن.
🔰حتما گوش کنید و این فایلها رو به دیگران هم هدیه بدید.
🆔 @asanezdevag
💑 🎌 مدیریت قهر و آشتی های زناشویی:
بی شک می دانید زندگی بالا و پایین و خوبی و بدی دارد، و در همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد و قرار نیست همیشه یک روال داشته باشد؛
«قهر» و در کنار آن «آشتی»، نیز یکی از شیرینی های تلخ زندگی اجتماعی است که گاهی روابط صمیمانه ای چون روابط زناشوئی را مورد تهاجم قرار می دهد...
قهر و آشتی، اگر حالت تکرار یابد می تواند لطمات عدیده ای را بر پیکره زندگی مشترک وارد نماید که متعاقب آن، زن و شوهر متحمل رنج و آلام شدیدی خواهند شد؛ لاجرم، عقل سلیم حکم می کند، اگر با چنین مشکلی مواجه هستید، دست به کار شوید و چاره ای بیندیشید تا دیگر این قضیه تکرار نشود
📋در این یادداشت، سعی نموده ایم به مساعدت شما شتافته و یاریگرتان در این استیصال باشیم تا بتوانید هر قدم اشتباهی كـه برداشته شده را به حالت قبل برگردانید و صمیمیت مجددتان را باز یابید. راهبردهای ارائه شده به سادگی یادگیری الفبا است به شرط آن که شما بخواهید:
📌گام اول
🏳آرامش خود را حفظ کنید و سعی نمائید بر شرایط اتفاق افتاده مسلط گردید. بهتر است با چیزی غیر از آنچه که مسبب ناراحتی تان شده است، سرگرم شوید.
🏳عجولانه و با شتاب اندیشه نکنید و رفتار ننمائید.
📌گام های دوم
🏳 پس از کسب آرامش لازم، در یک مکان و زمان مناسب به مسئلتان اندیشه کنید.
🏳عزمتان را جزم کنید تا به لوث شدن این وضـعـیت خاتمه دهید و مهمتر آن که از طـولانی شـدن قهرتان بهراسید.
🏳اندکی تامل کنید و عادلانه به محکمه بروید ، در جستجوی علل، چرایی و چگونگی مسئلتان باشید.
🏳اگر چه قهر کردن یک تدبیر اصلاح طلبانه نادرستی است، اما غالبا برای حل مسئله به کار می رود و بی شک همچون دیگر تدابیر اصلاح طلبانه صحیح هم دلیل دارد و هم هدف. با خودتان و رابطه تان صادقانه برخورد کنید و دلیل و هدف خود و همسرتان را اتخاذ این شیوه مشخص نمایید.
🏳خودتان را به جای همسرتان بگذارید و بدون هیچ پیشداوری و تعصبی، درک متقابل نشان داده و از منظر وی به مشکل نگاه کنید و دلیل و هدفش را ارزیابی کنید.
🚩مرتكب اشتباه نشوید اگر خطایی کرده اید و یا حتی اگر حق با شماست، بهتر است چاره ای بیندیشید و تدابیری را اتخاذ نمائید و یا سعی در فراگیری اش داشته باشید.
🆔 @asanezdevag
❤️ #عاشق_بمانیم ۳۲
🌹 با عشق؛
اقتدار خونه رو به دست بگیر نه با خودخواهی❗️
🆔 @asanezdevag
⭕️ قابل توجه اونهایی که تو جلسه خواستگاری برای توجیه مهریه نجومی میگن مهریه رو کی داده و کی گرفته
یا الان مهریه که زندان نداره
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۵۹ #ازدواج_در_وقت_نیاز #سبک_زندگی #قسمت_اول من متولد سال ۶۸ هستم. از همون ابتدای بچگی
#تجربه_من ۲۵۹
#ازدواج_آسان
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی
#قسمت_دوم
همسرم اون موقع دانشجوی دکتری بود و برای تحصیل چند سالی بود که کانادا زندگی میکرد. با یک بار تلفنی حرف زدن به این نتیجه رسیدم که در کلیات با هم توافق داریم و دیگه نیازی نمیدیدم در جزئیات بحث بیشتری بکنیم، دلم خیلی آروم بود. خدا واقعا همه چیز رو جور کرد.
این رو هم بگم که این بین، برادرم نقش مهمی ایفا کرد. بعد از اینکه پدرم خیلی سخت گیری میکرد و به هیچ خواستگاری جواب مثبت نمیداد، کسانی که واسطه بودند، دیگه مورد جدید معرفی نمیکردند، چون میگفتند اینها دختر شوهر بده نیستند. من هم دچار افسردگی و دلزدگی شده بودم، طوری که به پدرم گفتم اگر ازدواج نکنم به زودی، دیگه ادامه تحصیل نمیدم و میمونم تو خونه، چون دیگه با این وضع توی اجتماع رفتن به دینم صدمه میزنه...
خلاصه تو این شرایط، برادرم بدون اینکه به من بگه رفته بود با چند نفر انسان امین و معتمد صحبت کرده بود و شرایط من رو گفته بود و ازشون خواسته بود اگر مورد مناسبی میشناسند، معرفی کنند. آخر سر هم همین شد که اتفاقا برادرم شرایط من رو با دایی همسرش (که اون موقع استاد برادرم بود و از دوستان قدیمی خانوادگی) در میان گذاشته بود و نهایتا این وصلت سر گرفت. می خواهم بگم خیلی خوبه اطرافیان دختر، با رعایت حریم ها و حفظ حرمت دختر خانم واسطه گری کنند. و هم اینکه اگر خواستگارها رو بی جهت رد کنند، ممکنه درهای رحمت الهی بسته بشه و آدم تا آخر عمر مجرد بمونه یا مجبور بشه با موردی که عالی نیست ازدواج کنه.
خلاصه، کارهای خواستگاری و عقد ما خیلی سریع پیش رفت و واقعا من دست معجزه گر امام حسین عزیزم رو در تمام مراحل میدیدم. همسرم تونست مرخصی دو هفته ای بگیره، اومد ایران و عقد کردیم. سر مهریه هم من با خانواده ام خیلی اختلاف داشتم، من میگفتم ۵ تا سکه، مامانم اینا میگفتن ۱۴ تا😂. آخرش هم مهریه ام شد ۱۴ سکه و سفر حج و عتبات، که البته الان مهریه ام رو تمام و کمال به همسرم بخشیدم (ان شاء الله بعداً میگم چرا).
توی مراسم خواستگاری ما، الحمدلله به هیچ وجه حرفی از مادیات نشد، آقای داماد خونه داره؟ درآمدش چقدره؟ ماشین داره؟ اصلا این حرف ها نشد. حتی مادرشوهرم میخواستند ما رو دعوت کنند منزلشون، که مامانم گفتند: اگر منظور این رسم اینه که ما بیایم و خونه زندگی شما رو ببینیم، ما خودتون رو پسندیدیم و خونه زندگیتون برای ما مهم نیست.
مراسم عقد هم گرفتیم که مراسمی فوق العاده زیبا و معنوی شد، نه تنها از آهنگ خبری نبود، بلکه یکی از قاریان خوب کشورمون که از فامیلهای همسرم بودن، برامون سنگ تمام گذاشتند و با صوت زیباشون مراسم ما رو غرق در نور قرآن و مدح اهل بیت کردند.
من و همسرم نمیخواستیم مراسم ازدواج بگیریم، اما نهایتا به خاطر اصرار خانواده همسرم یک مهمانی زنانه توی تالار گرفتیم به عنوان عروسی و من هم سعی کردم به انتخاب های خانواده ایشون احترام بذارم و دخالتی در چگونگی برگزاری مراسم نکنم.
مراسم ازدواج ما هم صورت گرفت اما همچنان همسرم کانادا بود و من ایران، چون هنوز نتونسته بودم ویزا بگیرم. باید بار سفر می بستم و میرفتم کانادا. اما متاسفانه دوری ما یک سال و نیم طول کشید و تو این مدت چند بار درخواست ویزای من رد شد. خلاصه بعد از یک سال و نیم عذاب آور، بالاخره زندگی مشترک ما رسماً در کانادا شروع شد.
🍀 ادامه دارد....
🆔 @asanezdevag
♨️ ۹۰ درصد دانشجویان مجرد اند.
🔻سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از آمار 90 درصدی تجرد دانشجویان خبر داد و گفت: در حال حاضر بیش از سه میلیون دانشجو در کشور وجود دارد که 2 میلیون و 700 هزار نفر آنها ازدواج نکردهاند و تسهیلات ازدواج میتواند به سلامت زندگی و شکل گیری و تقویت خانواده کمک کند.
🔻در کشور بسیاری از تسهیلات ازدواج دانشجویان وجود ندارد. یکی از مهمترین معضلات دانشجویان در ازدواج، مسکن است. اما بسیاری از دانشگاههای کشور خوابگاه متاهلی ندارند.
همچنین مشکل اشتغال و طولانی شدن زمان تحصیل نیز از جمله موارد مشکلساز برای ازدواج دانشجویان است.
(باشگاه خبرنگاران جوان)
🆔 @asanezdevag
〰➖〰🔹〰🔹〰➖〰
#انتخاب_همسر
❌"زیبایی زن" فاکتور همچنان مطلق ازدواج در میان مردان....
اگر بحث های
✔ شاغل یا خانهدار بودن دختر و
✔ ثروت خانواده دختر
از موضوعاتی است که این چندساله بهعنوان فاکتور ازدواج وارد این جریان شده، #زیبایی ظاهر و اندام، از قدیمیترین و رایجترین فاکتورهای #ازدواج در میان ایرانیان بوده است.
البته که باید در نظر داشت موضوعی که در این میان دستخوش تغییر شده، نگاه به زیبایی و فاکتورهای جذابیت صورت و اندام است.
🔻اگر تا چندین سال پیش ذائقه و سلیقه زیبایی میان ایرانیان از تنوع و چندگانگی برخوردار بود، امروزه رسانهها مدام در حال تعریف زیبایی هستند تا ذهن مخاطب را با هر نژاد و قوم و زبان و فرهنگ در رابطه با معیارهای زیبایی یکدست و یکنواخت کنند.
💯 به همین دلیل دختران هم ترجیح میدهند برای تطابق با فاکتورهای مدام تکرارشونده، دست به هر کاری زده تا مقبول و محبوب جامعهای شوند که سرمایهداری و مردسالاری در اتحادی کمنظیر ساختهاند.
🚫نکته ای که در ازدواج با دختران زیبا مورد توجه قرار نمی گیرد آن است که ممکن است #دختر، به جهت زیبایی ظاهری خود، مغرور شود و نکته ای که در ازدواج با دخترانی که از زیبایی ظاهری کمتری برخوردارند، مورد غفلت است ، آن است که شاید زیبایی عقل و افکار و زیبایی رفتار او بهتر از افراد خوش چهره و زیبارویان باشد.
💞زن شریک زندگی شماست،
باید چهره اش را بپسندید،
اما دنبال زیباترین چهره و اندام نباشید،
چه بسا خلق ناپسند او موجب شود که زیبایی اش به چشمتان نیاید و بالعکس زیبایی اخلاق دختری ، شما را شیفته ی او کند،
در حالیکه قیافه ای بسیار معمولی دارد...
✔️پس :
👱 آقا #پسر؛
هرگز برای مهم ترین انتخاب زندگی خود، تنها باچشمان صورتت تصمیم نگیر و چشم عقلت را بگشا...
دختران عفیف ، برتری دارند به تمام زیبارویان عالم...
👩 دختر خانم؛
زیبایی جسمت راپنهان کن،
بگذار زیبایی روحت را ببینند...
بگذار تو را به خاطر گوهر وجودت بخواهند،
نه زیبایی موقتی ات...
🆔 @asanezdevag
4_307789403814625310.mp3
377.3K
🔊 زن های وسواسی❌
✨حجت الاسلام انصاریان
🆔 @asanezdevag
#همسرانه
اگر مشکلی وجود دارد که باعث به هم ریختن آرامش شما میشود، حتما آن را با همسر خود در میان بگذارید؛ مطمئن باشید که همیشه صحبت کردن و برقراری ارتباط با او بسیار تأثیرگذار است.
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۵۹ #ازدواج_آسان #ازدواج_در_وقت_نیاز #سبک_زندگی #قسمت_دوم همسرم اون موقع دانشجوی دکتری
#تجربه_من ۲۵۹
#فرزندآوری
#زایمان_طبیعی
#سبک_زندگی
#قسمت_سوم
زندگی مشترک ما رسما در کانادا شروع شد. اونجا برای اینکه من هم بیکار نباشم برای ادامه تحصیل اقدام کردم و به خواست خدا برای ارشد حقوق انرژی در یکی از بهترینهای دانشگاه های دنیا در این زمینه قبول شدم.
در تمام طول اقامتم در کانادا توفیق داشتم تا پوشش چادرم رو حفظ کنم. از دوست و آشنا تحقیق کرده بودم و شنیده بودم چند نفری با حجاب چادر تو کانادا زندگی کردند، همین برای من قوت قلب شد تا همین کار رو انجام بدم. با چادر دانشگاه رفتم، خرید رفتم، جنگل و کوه نوردی رفتم و ... مسلما خیلی پوشش من برای دیگران عجیب بود، اما در مجموع میتونم بگم بازخوردهای مثبتی که دریافت کردم بسیار بسیار بیشتر از بازخوردهای منفی بود. وظیفه ی من هم به خاطر همین پوششم چند برابر بود تا بهترین تصویر رو از یک زن با حجاب مسلمان نشون بدم. جالبه تو دانشگاه خیلی ها ازم میپرسیدند مگه زنها در کشور شما اجازه ی تحصیل دارند؟ و با شنیدن اینکه دانشجوهای زن در ایران بیش از مردان هستند واقعا شگفت زده میشدند.
خلاصه، یک ترم از تحصیل من گذشت و تصمیم گرفتیم که یک فرشته به خانواده مون اضافه کنیم. ترم دوم هم در بارداری گذشت و پسر نازنین من در تعطیلات بین دو ترم به دنیا اومد😊 و من یک هفته بعد سر کلاس نشسته بودم😅 خیلی سخت گذشت ولی الحمدلله اون ترم هم تمام شد.
در مورد زایمانم باید بگم تاکید و اهتمامی زیادی در سیستم بهداشت کانادا به زایمان طبیعی وجود داشت. مثلاً همین پسر اول من، تقریبا یقین دارم که اگر ایران بودم من رو سزارین میکردند، چون هم از ۴۱ هفته شده بودم، هم مدفوع کرده بود و هم در زمان انقباضات ضربان قلب بچه پایین میومد. اما تو بیمارستان با اینها به عنوان مسائل عادی زایمان طبیعی برخورد میشد و اصلا استرس به من وارد نمیکردند و حتی حرفی از سزارین نشد.
هنوز درسم تمام نشده بود و پسرم ۶ ماهش بود که تصمیم گرفتیم فرشته ی بعدی رو به جمع خانواده مون اضافه کنیم. هم من و هم همسرم (البته بیشتر خودم) ، دوست داشتیم فاصله سنی بچه هامون کم باشه. از طرفی چون به نسبت دیر ازدواج کرده بودم، دوست داشتم تا سنم پایین تره بچه دار بشم، چون هم توان جسمی آدم بیشتره، هم حوصله اش.
خلاصه پسر اولم ده ماهه بود که من به لطف خدا دوباره باردار شدم. وقتی پسر دومم رو باردار بشم، تنها دغدغه ام این بود که چقدر میتونم به پسر اولم شیر بدم. تحقیقات زیادی در این مورد کردم و از دکتر هم پرسیدم. متوجه شدم تا زمانی که لکه بینی پیش نیاد میشه با وجود بارداری به شیردهی هم ادامه داد. البته فقط تا هفته ۲۴ بارداری مادر شیر داره و بعد از اون شیر دوباره به آغوز تبدیل میشه. در نتیجه هم مقدارش خیلی کم میشه و هم طعمش فرق میکنه. بعضی بچه ها باز اینو هم میپسندن، بعضی دیگه هم نمیپسندن و خودشون دیگه نمیخورند. من هم تونستم تو بارداری دوم و سومم تا چند ماهی شیردادن به بچه قبلی رو ادامه بدم.
همزمان با بارداری دوم، فوق لیسانس هم تمام شد با نمره ی عالی، با آینده ی کاری و مالی فوق العاده، و احتمال قبولی بالا در مقطع دکتری... اما من که با آمدن پسرم در زندگی مراحل جدیدی از رشد و تعالی در خودم رو احساس کرده بودم، به این نتیجه رسیدم که برای درس خواندن وقت هست، اما «دوره ی طلایی فرزندآوری» زود میگذره و اگر از دستش بدم دیگه برنمیگرده.
احساس میکردم کم کم دارم به نتایج جدیدی در مورد «نقش خاص خاص» خودم میرسم، نقشی که توی دنیا فقط و فقط به من داده شده، که هیچکس به جز من نمیتونه انجامش بده و قراره دنیا رو تکون بده.
👌 ادامه دارد...
🆔 @asanezdevag
برای اینکه بتونیم کاری کنیم تا تحقیقات توی مسیر درست خودش پیش بره✔،باید بدونیم که چه سوالاتی برای مطرح کردن درسته...🤔
یعنی دونستن سوالات درست👌 و پرسیدنشون طی مراحل تحقیقات🤓،میتونه خیلی بیشتر و بهتر از قبل به روند ازدواج کمک کنه😍😍
🆔 @asanezdevag
❌ #انقلاب_جنسی(۵)
📛 انقلاب جنسی عامل فروپاشی خانواده و افزایش بیماریهای مقاربتی!
💢 گوشهای از عواقب فاجعهی انقلاب جنسی به اعتراف سه تن از کارشناسان غربی:
۲) بیش از ۶۰ سال از شروع انقلاب جنسی میگذرد و اکنون هیچ فرد آمریکایی زیر ۴۰ سال، زمانی را به یاد نمیآورد که س*ک*س در تلویزیون از محرمات (تابو) محسوب میشد، زمانی را که با هم زندگی کردن به معنی ازدواج بود و زمانی که تقریبا همهی بچهها با هر دو والدینشان زندگی میکردند.
🔻 واقعیت این است که این انقلاب یک بلا بوده است. پیش از آن که در دههی ۱۹۵۰ آداب و رسوم جنسی آمریکاییان ولنگار شود، تنها دو بیماری مقاربتی در ایالات متحده گزارش میشد. امروزه بیش از ۲۴ گونه بیماری مقاربتی در آمریکا وجود دارد!!!
🔰 مقالهی راز کینزی، سو الین براودر (روزنامهنگار کاتولیک)
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۵۹ #فرزندآوری #زایمان_طبیعی #سبک_زندگی #قسمت_سوم زندگی مشترک ما رسما در کانادا شروع ش
#تجربه_من ۲۵۹
#مادری
#فرزندآوری
#زایمان_طبیعی_در_خانه
#قسمت_چهارم
در دوره ی بارداری دومم از یکی از دوستان پاکستانی ام در مورد «ماما و زایمان در خانه» شنیدم. با تحقیق بیشتر متوجه شدم اونجا امکان زایمان در خانه وجود داره که ماما این کار رو انجام میده. پیش ماما رفتم و چون شرایطم الحمدلله نرمال بود، میتونستم در خانه زایمان کنم. با تحقیق بیشتر و بررسی شرایط تصمیم گرفتیم پسر دومم رو تو خونه به دنیا بیارم.
اواخر کار بود که پسر دومم توی شکم هی میچرخید و معلوم نبود بالاخره سرش پایینه یا بریچه (یعنی سرش بالاست). اونجا زایمان طبیعی بریچ هم انجام میدادند، به خواست مادر یا اینکه امکان این هم فراهم بود که پزشکی سعی میکرد بچه رو از روی شکم بچرخونه تا سر بچه پایین بیاد و طبیعی زایمان کنه.
نهایتا من یک روز نشستم و شدیدا با گریه و زاری به حضرت ابوالفضل العباس متوسل شدم که بچه ام بچرخه و سرش بره رو به پایین. چون خیلی از سزارین میترسیدم و هم اینکه اگر سزارین میشدم دیگه معلوم نبود دکتر خانم میاد بالای سرم یا آقا. فکر اینکه مردی بخواد سزارین کنه انقدر حالم رو بد میکرد که حتی نمیخواستم بهش فکر کنم. خلاصه همون شب که خوابیدم احساس کردم پسرم یک چرخ بزرگ توی شکمم زد. با خوشحالی به همسرم گفتم فکر کنم بچه چرخید.
خدا روشکر فردا که سونو رفتم سر بچه رو به پایین بود و آمادهی زایمان طبیعی. با اینکه زایمان دومم بود و توقع داشتم این پسرم زودتر به دنیا بیاد و راحتتر، باز هم کار به ۴۱ هفته رسید و بدون اغراق ۳ شبانه روز از درد به خودم پیچیدم و نه لحظه ای تونستم بخوابم، نه بشینم و نه بخوابم، فقط در حالت ایستاده و راه رفتن کمی درد برام قابل تحمل تر بود. اما چون میدونستم زایمان نزدیکه تحمل کردم. بالاخره زمانش رسید و ماماها با وسایل و تجهیزاتشون اومدن خونمون.
بودن تو فضای خونه آرامش بی نظیری به آدم میده و خبری هم از دستگاههایی که تو بیمارستان به آدم وصل میکنند و دم به دقیقه ضربان بچه رو چک میکنند و انقباضات رو چک میکنند نیست و همین باعث میشه مادر راحت باشه و آرامش داشته باشه و حتی از دردهایش لذت ببره.
پسر دومم هم الحمدلله اومد تو آغوش من و در همون لحظه تمام دردهای من و خستگی های اون چند روز ناپدید شد، بلکه تبدیل شد به خاطرات شیرینم، هنوزم از یادآوری اون لحظات حس عالی تمام وجودم رو در بر میگیره. جالبه که تو سزارین این فرآیند برعکسه، یعنی مادر خیلی شیک و راحت میره بیمارستان، اما تازه بعد از تولد بچه که باید شیرین ترین لحظات زندگیش باشه و از فرزندش لذت ببره، داره درد میکشه. این رو هم بگم که دوره ی نقاهت زایمان دومم خیلی خیلی راحتتر و سریع تر بود. و در عین ناباوری خودم من کاملا سرپا بودم و کارهای خونه رو میکردم.
پسر دومم خیلی آرام بود و کارهاش راحتتر انجام میشد. فکر میکنم آرامش نسبی که در طول بارداری داشتم و انس با قرآن باعثش بوده و هست. خلاصه پسرم سه ماهش بود که به همسرم اعلام آمادگی کردم برای فرشته ی بعدی.
همسرم اول فکر میکرد شوخی میکنم و جدی نمیگرفت اما بعداً که دید دارم جدی میگم بهم گفت اول وزنت باید کم بشه بعد. آخه متاسفانه سر بارداری اولم خیلی زیاده روی کردم و الکی وزنم زیاد شد، اونم خیلی زیاد!!! پرسیدم مثلاً چقدر وزنم کم بشه؟ گفت مثلاً ۲۰ کیلو!
من که میدونستم تو شیردهی نمیشه راحت رژیم گرفت و کم کردن بیست کیلو برای من حداقل یک سال زمان میبرد، ناخودآگاه زدم زیر گریه، انقدر گریه کردم که همسرم پشیمون شد و حرفش رو پس گرفت😂. خلاصه چند ماهی تونست منو راضی کنه به بهانه ی دفاع دکتری و ... که بی خیال بشم. ولی دیگه بیشتر از ۴ ماه حریف من نشد و تو هفت ماهگی پسر دومم، خدا فرشته ی دیگری رو در وجود من قرار داد.😊
بارداری سومم به خواست خدا شروع شد و ویارها و بداخلاقی های شدید چند ماه اولش🙈 تغییرات هورمونی از یک طرف و دوری از خانواده ام از طرف دیگه، و تنهایی از پس دوتا فسقلی براومدن، حالِ روحی من رو حسابی بهم ریخته بود.
متاسفانه اونجا چون زندگی دانشجویی داشتیم، نمیشد کسی رو برای کمک در کارهای خونه بیارم. ضمن اینکه اونجا این خدمات بسیار گرون تر از ایرانه و کمتر کسی میتونه از امکانات کارگر و پرستار استفاده کنه. اصلا روحیه خوبی نداشتم، الان میفهمم که درگیر افسردگی بارداری و بعد از زایمان شده بودم، ولی اون موقع خبر نداشتم. تنها چیزی که خوشحالم میکرد این بود که فهمیدم این فرشته ی من دختره. یادمه توی اتاق سونو که بودیم و فهمیدم بچه ام دختره از خوشحالی گریه کردم.
👈 ادامه دارد....
🆔 @asanezdevag
❣سه چيز از خوشبختی است:
✨همسرسازگار
✨فرزندان نیک
✨منبع روزی انسان در شهر خودش باشد و بام و شام با خانواده اش به سر برد...
🆔 @asanezdevag
💔 💔 💔 💔
یکی از آسيبهاي بسيار جدي عشقهاي زودگذري که منجر به ازدواج ميشود، سوءظنهاي مکرر در زندگي زناشويي ميباشد.
افرادي که بهراحتي با يک لبخند و يا با يک گفتوگوي ساده در يک ميهماني و بدون هيچ پشتوانهي منطقي ، دل به هم ميسپارند ، پس از زماني اندک بعد از ازدواج ، دچار ترديد ميشوند که چنين فرديکه به اين راحتي با من بناي دوستي و محبت را گذاشت ، ممکن است با فرد ديگري هم چنين بوده باشد و يا در آيندهاي نزديک ، چنين رابطهاي را با ديگري داشته باشد.
بنابراين ، مدام دچار ترديد و بدبيني نسبت به همسر شده و هميشه به ديدهي يک متهم به او مينگرد و همين سوءظنهاي مکرر، زندگي را آشفته و دچار بحران ميکند. هر چهقدر يک خانم در ارتباطها و محاوراتش با مردان غريبه ، راحتتر باشد ، به همان ميزان ، ارزش و قيمتش نزد آنان پايينتر ميآيد و فقط زيباييهاي ظاهري آن زن براي آنان جلب توجه ميکند و جوهر وجودي و ارزشي آن زن ، مورد بيمهري قرارميگيرد.
🆔 @asanezdevag