eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
985 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ این زوج ۱۲ سال نازا بودن بعد خانمه یهو دلپیچه میشه میبرنش بیمارستان دکتره به آقا میگه خانمت داره زایمان میکنه آقاهه اصلا باورش نمیشه😍😅 خدایا ازین سوپرایزا به زوج‌هایی که نابارورن عطا کن💚 🆔 @asanezdevag
15.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 سخنران: استاد تراشیون 🔻 موضوع : راه مقابله 🆔 @asanezdevag
اعتقادی که هست، اعتمادی که نیست! 🆔 @asanezdevag
✅ مادرم پرسید آقا شعار امسال رو چی اعلام کرده؟ گفتم: "ازدواج، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها" کاش تا قبل از اینکه گندش در بیاد، بره خواستگاری... 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۶۴ #ازدواج_جوانان #خواست_خدا من تقریبا ۶ سال پیش، وقتی دانشجوی یک شهر دیگه بودم، بواسطه
۴۶۵ سال ۹۱ بعد از کلی تلاش با رتبه سه رقمی، مشاوره دانشگاه تهران قبول شدم و راهی خوابگاه دانشجویی شدم. تا قبل از کنکور اصلا صحبت ازدواج تو خونه مون نمی‌شد، بعد از قبولی دانشگاه ولی کم‌کم زمزمه‌ها شروع شد. از همون موقع آمادگی ازدواجو داشتم ولی قسمت نمی‌شد و کلا در امر ازدواج به شدت به بحث قسمت اعتقاد داشتم و دارم. خیلی‌ها می‌اومدن و با اینکه به شرایطی که مد نظر من بودو داشتن ولی رد میشدن و... بالاخره قسمت نبود تا اینکه فروردین ۹۴ صحبت یک بنده خدایی پیش اومد که از نظر من خیلی به هم میخوردیم ولی قسمت نشد و من از نظر روحی به شدت به هم ریختم، تو این بازه با سخنرانی‌های تنها مسیر حاج آقا پناهیان آشنا شدم و الحمدلله تونستم کنار بیام با قضیه و خدا قسمت کرد شهریور همون سال با یکی از اقوام عقد کردیم. هر وقت به گذشته فکر میکنم احساس میکنم اینا همه عین تیکه‌های پازل چیده شده بود تا منو به سمت این ازدواج سوق بده، و الا در حالت عادی به نظرم هیچ وقت به همسرم جواب مثبت نمیدادم. بالاخره گذشت و من درحالی که وارد سال چهارم دانشگاه میشدم عقد کردم و مصرانه‌ هم اصرار داشتم که مهریه ام ۱۴ سکه باشه و همین هم شد. همسرم هم دانشجو بودن و تقریبا نزدیک بودیم به هم و آخر هفته‌ها همدیگه‌رو میدیدیم. من اصرار داشتم زودتر عروسی بگیریم که مستقل شیم ولی ایشون بخاطر هزینه‌ها نگران بودن و بالاخره فروردین ۹۵ مراسم عروسی گرفتیم و واقعا سعی کردیم در همه چیز صرفه جویی کنیم. اینم بگم که کل هزینه عروسیمون ۵ میلیون تومان شد از تالار و آتلیه و گل و آرایشگاه و... همه چی روی هم. درمورد جهیزیه هم، پدر من تمکن مالی داشتند الحمدلله اما چون ابتدای زندگی بود ازشون خواستم که وسایل زندگی برام نگیرن و بجاش هزینه شو در اختیارمون بذارن ایشون هم یک قطعه زمین به من دادن که هر کاری خودمون صلاح میدونیم انجام بدیم. بعد از عروسی من دانشگاهم تموم شده بود و همسرم هم برای یکسری دوره‌های آموزشی قبل استخدام باید میرفتن یکی از شهر‌های شمالی کشور و با یک ساک لباس راهی شمال شدیم. 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ تو خواستگاری در مورد روحیه فرد چه سوالاتی رو مطرح کنیم؟ 1-حرف مردم 🗣 چقدر براتون مهم است؟ 2-اهل مشورت کردن هستی؟ 3-اگر یک بدهی 💰 سنگین داشته باشین، چیکار می کنین؟ 4-اهل فیلم 🎥 هستین؟ 5-اهل موسیقی 🎻 هستین؟ 6-خودتون رو تو زندگی مدیون چه کسانی می دونین؟ ✳️ تو خواستگاری در مورد دوستان طرف مقابل چطور سوالمون رو مطرح کنیم؟ 1- می تونم بپرسم چند تا دوست صمیمی دارین؟ 2- چه ویژگی هایی توی این آدما بوده که شدن دوست صمیمی؟ 3- اگر دوست صمیمی شما همین فردا زنگ ☎️ بزنه از شما 2 میلیون پول 💵 قرض بخواد بهش میدین؟ ‌🆔 @asanezdevag
۲۱ ✴️عروس نمونه نزد مادرشوهرتون از همسرتون بدگویی نکنید! 👈هر چی باشــه... پسرشه! ✅برای درد دل کردن، مشاوری، غیر از او را برگزینید. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک نوزاد وقتی اولین بار خواهر دوقلوی مادرش رو میبینه 😊 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۶۵ #ازدواج_آسان #سرنوشت #قسمت_اول سال ۹۱ بعد از کلی تلاش با رتبه سه رقمی، مشاوره دانشگ
۴۶۵ از اول ازدواج حرف وحدیث زیاد بود درمورد همه چی ولی خب من سعی میکردم چیزی نگم اما بعد عروسیمون دیگه اوج گرفت، با اینکه فامیل بودیم ولی عقایدمون خیلی فرق داشت. من دنبال سادگی بودم و اونا برعکس، سر چیزای مختلف اختلاف ایجاد میشد و بحث می‌شد البته نه بین من و همسرم بین خانواده‌ها و یکسری اختلافات هم بین من و خانواده همسرم. در همین گیر و دار من باردار شدم و این همزمان شد با ورود من به مقطع کارشناسی ارشد، که عمرش به دنیا نبود و سقط شد، و اختلافات به اوج خودش رسید و من این وسط فقط تلاش می‌کردم رابطه ام با همسرمو خوب نگه‌ دارم اما بالاخره اونم تسلیم خانوادش شد و درخواست طلاق داد. از خیلیا شنیدم که اگه مهریت بیشتر بود اونا جرات همچین کاری نداشتن، چون ساده گرفتی زندگیت اینجوری شد و... ولی سعی میکردم همش این ته ذهنم باشه که من با خدا معامله کردم و حضرت زهرا رو الگو قرار دادم و خدا خودش همه چیزو درست میکنه. واقعا تو این دوران خانواده ام پشتم بودن و حمایتم کردن و برای حفظ زندگیم تلاش کردن و در مقابل خانواده همسرم سکوت کردن و واقعا ازشون ممنون هستم. بعد از دادخواست طلاق، من هیچ اقدامی نکردم، فقط مدتی با همسرم قطع ارتباط کردم و گذاشتم با خودش فکراشو کنه. بعداز دو ماه همسرم برگشت. خانواده همسرم منو طرد کرده بودن و من رفت و آمد نداشتم باهاشون و این از همه بیشتر برای همسرم سخت بود. دیگه کلاسای حضوری من تمام شده بود و همسرمم منتقل شده بود به شهرستان خودمون و رفتیم سر زندگیمون و من باز باردار شدم که متاسفانه اون هم سقط شد. شش ماه به همین منوال گذشت خرداد ۹۸ بود که متوجه شدم دوباره باردارم، به لطف خدا همه چیزش نرمال بود و ما منتظر حضورش در خونه مون که متاسفانه در تیر ماه برادرشوهرم رو از دست دادیم و همه عزادار شدیم. خیلی دوران سختی بود و همسرم ضربه روحی خیلی بدی خورد اما خداروشکر رزق و روزی معنوی تولد پسرم باعث شد رابطه من با خانواده همسرم به بهترین وجه درست شد و الان خیلی احترام منو دارن از طرفی حضور علی‌اصغر باعث شد که بتونن با غم از دست دادن پسرشون کنار بیان و پسر کوچولوی ما شده عزیز دله همه رزق و روزی مادی هم با حضور پسرم به خونه ما سرازیر شد. زمینی که پدرم هدیه داده بودن رو تونستیم جابجا کنیم، من یه کسب و کار خونگی راه انداختم و خیلی دستمون باز شد خداروشکر. تصمیم داریم ان شالله به زودی برای فرزند دوم اقدام کنیم. ان شالله که خدا به ما لطف کنه و فرزندان زیاد به ما عطا کنه همسرم خداروشکر شخصیت آرومی داره و در زمینه ‌تربیت هم با من همراهی میکنه، سعی میکنه براش وقت بذاره و باهاش بازی کنه روزی نیم ساعت تا ۱ ساعت که من بتونم به کارام برسم. من به عنوان یک مادر ممکنه عصبانی بشم و احساس خستگی کنم و اینا کاملا طبیعیه، حتی سه چهار باری سرش داد زدم ولی به خودم قول دادم کنترل بیشتری داشته باشم و وقتی عصبی میشم از دستش به پشیمونی بعد از دعوا کردنش فکر میکنم. البته این مسئله رو باید بگم که من و همسرم از نظر اعتقادی اختلافاتی داریم ولی سعی میکنیم بیشتر روی نقاط مشترکمون تاکید کنیم و من هم بدنبال تغییر همسرم نیستم و با خوبی‌ها و بدی‌هاش پذیرفتمش، سعی میکنم خودمو اصلاح کنم و این بهترین روش برای تاثیرگذاری روی ایشونه. حتی در زمینه تربیت فرزند هم مهمترین اصل همینه‌. مهمترین نقش رو در تربیت فرزند مادر داره و بچه‌ها رفتار ما رو می‌بینن و به عینه تکرار میکنن. اگر ما رفتارمونو درست کنیم اونا هم درست تربیت خواهند شد. من همسرم معتقد بود دوتا بچه کافیه، اونم با اختلاف زیاد ولی خب از وقتی پسرم دنیا اومده من سعی میکنم غر نزنمو همش از خوبی‌های پسرمون و بچه زیاد و کم بودن فاصله سنی بچه‌ها بگم که فعلا ترغیب شده به فرزند آوری. نیت کنید برای فرزند آوری و ان شالله سرباز امام زمان آوردن، خدا خودش بقیه چیز‌ها رو درست میکنه هم راضی شدن همسر و هم تربیت فرزند، حتی دل و جرات پیدا کردن خودتون برای فرزند آوری. شاید خیلی‌ها بیان کنند که بچه تو این شرایط درست تربیت نمیشه، ولی من مطمئنم و به خدا ایمان دارم و خوش بین هستم که خدا به نیت من توجه میکنه و نمیذاره بچه من به راه بد کشیده بشه. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا