🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش هشتم
🔰 عقاید و خط مشیها
🔺 براساس سیر مطالعاتی منافقین و مطالعه نوشتهجات به یادگار مانده از آنها میتوان عقاید و خطمشی سازمان مجاهدین خلق را در چند بعد خلاصه کرد:
1️⃣ اعتقاد به اسلام منهای #روحانیت
🔺 سازمان این تز را عمدتاً مدیون دکتر #شریعتی است چون وی اولین فردی بود که تز اسلام منهای روحانیت را در جامعه اسلامی و شیعه بنا کرد.
🔺 این مطلب در کتاب «مجموع آثار دکتر شریعتی» بخش با مخاطبهای آشنا قابل مشاهده است. در این قسمت از کتاب در اولین نامه دکتر شریعتی به پدر نوشته شده است: «همانطور که دکتر(دکتر مصدق) تز اقتصاد منهای نفت را بنا نهاد ماهم باید تز اسلام منهای آخوند را بنیانگذاری کنیم.»
🔺 مجاهدین خلق و همچنین گروه فرقان متاثر از همین افکار شریعتی، به همین سمت و سو رفتند که اسلام را منهای روحانیت مطالعه و خودشان را جایگزین روحانیت کنند.
2️⃣ اسلام علم مبارزه نیست
🔺 همانطور که قبلاً مطرح شد سازمان معتقد بود، اسلام علم مبارزه نیست و هرچند که ممکن است در قدیم توانایی اداره جامعه را داشته است؛ اما توان اداره مبارزه و به تبع آن توان اداره جامعه کنونی را ندارد. آنها براین باور غلط بودند که جامعه پیچیده امروز را نمیتوان با احکام و نظامهایی که در اسلام آمده اداره کرد.
3️⃣ علمگرایی
🔺 از عقاید دیگر سازمان میتوان تلفیق علم گرایی و عقل گرایی را برشمرد که حتی اسلام را نیز با همین دو شیوه مطالعه میکردند. تفکر سازمان این را به اعضا القاء میکرد که #عقل توان فهم هر چیزی را دارد و همین تفکر بود که به بینیازی از وحی منجر میشد و دور شدن از دین و دستورات دینی را به دنبال داشت.
4️⃣ التقاط
التقاط در عقیده، یکی دیگراز عقاید سازمان به شمار میرود بهگونهای که اسلام را فقط به عنوان دینی که میتواند رابطه انسان و خدا را شکل دهد قبول داشتند؛ اما برای اداره جامعه و برای مبارزه به سمت #مارکسیست روی گرداندند و آن را با اسلام التقاط کردند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617
🆔 @asbaat_ir
🔰 جریانشناسی #حوزههای_علمیه_شیعه_لبنان/ بخش دوازدهم
🎙 #مصاحبه| لزوم توجه همهجانبه به مساله وحدت و مقابله با تکفیر
🔺 #حجت_الاسلام_شاکر :
🔹 آقای شیخ عبدالناصر جبری، سال گذشته از دنیا رفت، الآن پسرش شیخ عبدالله بهجایش همان دانشگاهشان را میچرخاند، ایشان آمد خانه ما، شام خانه ما مهمان بود، وقت نماز شد، اذان گفت، عین خود همان اهل سنت یک سجاده پهن کردم این بیاید نماز بخواند، اول به من گفت شیخ بیا نماز بخوان من اقتدا کنم، گفتم نمیشود، هفتادسالش بود، رئیس دانشگاه بود، به من میگفت شما امام راتب هستی، برو جلو، گفتم بابا بیخیال، بعد آمد اینجا ایستاد روی سجاده، این مهم است.
🔹 ایشان ایستاد گفت: تربت کو؟ متوجه هستید چه میگویم؟ یک پیرمرد هفتادساله چه نیازی به من دارد که بخواهد خودش را به من نشان بدهد؟ این رفتار، دلی است، من با شرمندگی گفتم من ملاحظه فقه شما را کردم ببخشید. این سُنی هست.
🔹 این چقدر ارزش دارد، دستباز هم خواند نماز، بعد نماز که تمام شد به من گفت که من نماز سنی خواندم. من شیعه نیستم من سنی هستم، من عمداً دستباز خواندم که یکجوری بهت یاد بدم که دستبسته خواندن واجب نیست، ایشان میدانست بهاصطلاح فعال تقریبی هستم، میخواست بگوید کارهایی که تو انجام میدهی، کارهای درستی است، ما مشترکات زیاد داریم.
🔹 ما سه جلسه با هم رفتیم وزارت علوم، من با ایشان دوتایی وقت گرفتیم با چه مصیبتی، من که کارهای نیستم، یک طلبه معمولی با چه مصیبتی وقت گرفتیم از معاون وزیر، آقای سید هاشمی، سال ۹۴ -۹۳ بود.
🔹 ایشان میگفت درخواستم این است که دانشگاه من را که یک دانشگاه اسلامی سنی هست وزارت علوم شما به رسمیت بشناسد.
🔹 میگفت شما چهار اطراف کشورتان سنی هستند، بعضیها در شمال غرب و غرب کشور زیاد در وادی دینی نیستند، اما اهل سنت جنوب و جنوب شرق یا میروند پاکستان درس میخوانند یا کشورهای خلیج درس میخوانند و هر انسان عاقل و بالغی برود پاکستان دروس دینی بخواند و برگردد جز وهابی چیزی نمیشود، یک کسی برود عربستان درس بخواند بیاید، حتی شیعه هم برود درس بخواند بیاید وهابی برمیگردد، سنی که دیگر هیچ.
🔹 میگفت آقاجان من که چیزی نمیخواهم، من خودم حزب دارم، من دنبال مقام و مسئولیت نیستم من خودم در لبنان دانشگاه دارم، من میخواهم رسالت خودم را به رسولالله ادا کنم. ایشان مثلاً دوازده تا حوزه هم دارد مثل همان حوزههای سنتی که طلبهها میآیند فقه و اصول و قرآن میخوانند و یاد میگیرند و میروند، اما این دانشگاهش سطحش بالاست، اساتید دانشگاهی و سطح بالا دارد که توانسته از دولت لبنان مجوز دانشگاه بگیرد،مثل دانشگاه ادیان ما.
🔹 ما رفتیم پیش مشاور وزیر، من در این جلسه نشستم بهعنوان مترجم، این آقای مشاور بینالملل آقای وزیر، کارش هم درست بود، کارش اشتباه نبود، شروع کرد از قوانین و تبصره و مقررات گفتن که اینگونه است و اینگونه نیست ما هر دانشگاهی را به رسمیت بشناسیم، یکدفعه این شیخ عصبانی شد، حرف این آقای مشاور وزیر را قطع کرد گفت صبر کن ببینم، من چند ساله هستم؟ بهاصطلاح ماها گفت من یک پام لب گور است، من مشخص نیست الآن لبنان برگردم یا نه، دو بار سکته کردم.
🔹 میگفت من از عربستان –خودش مکه درس خوانده- ماهیانه پنج هزار دلار یعنی الآن به پول ما سی میلیون میشود، میگفت من فقط شهریه میگرفتم ولی با اعتقاد خودم به خاطر آن فکر تقریبی خودم، فکر سالم خودم، این را پشت پا زدم، من الآن اسمم در لیست سیاه است و میخواهند من را ترور کنند، الآن در لبنان این وهابیهای تندرو به خون من تشنهاند، همه اینها را من به خاطر اعتقاد خودم انجام دادم.
🔹 بعد به آن مسئول میگفت فکر میکنی من دنبال چه هستم؟ آمدهام اینجا دو ساعت وقت خودم را گرفتم که میخواهم قانعت کنم که به من مجوز بدی؟ من میخواهم یک خدمتی کرده باشم که سُنیهای شما نروند وهابی بشوند، من هم سریع ترجمه کردم. من دوست داشتم این کار را انجام بدهم، الآن هم دوست دارم این کار انجام بشود.
🔹 بعد دیگر بنده خدا فوت کرد این کار تقریباً زمین ماند، یکبار پسرش آمد بعد از فوت پدرش منزل ما تشریف آوردند، البته یکبار هم اجمالاً پرسید من گفتم واقعیتش من دیگر خسته شدم، نه از نظر جسمی بلکه دیگر ناامید شدم، دیگر اصلاً در این فضا نیستم در این وادی نیستم.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4759
🆔 @asbaat_ir
🔰 #سلفی_گری_و_وهابیت_در_ایران/ بخش چهارم
💠 گروههای سلفی معتدل در ایران
🔺 در ایران گروههای دیگری نیز هستند که گرایش سلفی معتدل دارند. مهمترین آنها عبارتند از:
1️⃣ جماعت دعوت و تبلیغ
🔸 «جماعت دعوت و تبلیغ» یک شبکه جهانی است که گروههای تبلیغی برای ترویج اسلام سنی، به مناطق مختلف سنینشین اعزام میکند.
🔸 بنیانگذار این شبکه «شیخ محمد الیاسبن شیخ محمد اسماعیل حنفی دیوبندی چشتی کاندهلوی» است که چون بعداً مقیم دهلی شد، به دهلوی مشهور شد، وی به لحاظ فقهی حنفی و به لحاظ مشرب فکری، صوفی و به لحاظ کلامی، ماتریدی است.
🔸 او بضاعت علمی کم ولی غیرت دینی بالایی داشت و علاقهمند به تبلیغ بود و حرکت جماعت تبلیغ را در هند بنیان گذاشت. وی از شاگردان و مریدان شیخ رشید احمد کنکوهی و شیخ اشرف علی تهانوی است.
🔸 دهلوی این جماعت را در سال ۱۹۲۶ بنیان گذاشت و هدف از تشکیل آن، تبلیغ مذهب حنفی بود. مقر جماعت قریه «نظامالدین» نزدیک دهلی است اما در بسیاری از کشورها فعال است. گفته میشود ده میلیون عضو دارد. سالانه دو همایش دارد که یکی در پاکستان و دیگری در بنگلادش برگزار میشود و بین یک تا دو میلیون نفر شرکتکننده دارد.
🔸 شاخهای از این جماعت نیز در ایران فعال است که مرکز آن در زاهدان و رهبری آن را مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه و جماعت مسجد مکی زاهدان، برعهده دارد.
🔸 این جماعت به صورت فصلی، طلابی را از سوی مدارس علوم دینی بلوچستان، مانند مدرسه مکی، حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان و مسجد عزیزی به نقاط سنینشین، مخصوصاً مناطق کردنشین، برای تبلیغ اسلام سنی اعزام میکند.
🔸 این تشکیلات بخشهای متعدد و متنوعی دارد که عبارتند از:
🔻 1. مجمع فقهی اهلسنت که در سال ۱۳۷۷ تشکیل شد و در برگیرنده علما و فقهای اهلسنت همه مناطق ایران است و به بررسی مسائل جدید میپردازد.
🔻 2. فصلنامه «ندای اسلام» که مدرسه دارالعلوم زاهدان صاحب امتیاز آن است و در مناطق سنینشین در دسترس عموم قرار میگیرد.
🔻 3. مرکز تحقیق و ترجمه که در سال ۱۳۸۲ افتتاح گردید.
🔻 4. انتشارات صدیق و کتابخانه حوزه علمیه که در سال ۱۳۶۵ تأسیس و اکنون در ۳۰۰ متر مربع و ۲۰ هزار جلد کتاب دارد.
🔻 5. دفتر تبلیغات و امور مکاتب که بر اساس نیاز مناطق مختلف، جهت تبلیغ و بیان احکام و ملاقات با مردم، مُبلغ اعزام میکند.
✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری
📚 جریانشناسی احزاب و گروههای زاویهدار در ایران، ص 366
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2362
🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش چهاردهم
💠 جریانها و ویژگیهای #مکتب_عرفانی_اصفهان/ قسمت سوم
2️⃣ عرفان عملی و سلوک شرعی شیعی
🔹 کمی پس از صفویه جریان عرفانی جدیدی در بین برخی حکما و عرفای شیعه به وجود آمد. نقش آقا محمد بیدآبادی (۱۱۹۸) در این جریان بسیار پررنگ است.
🔹 عارف بیدآبادی که عرفان ناب را در مکتب فقیهان عارفی مانند مجلسی اول و شیخ بهایی آموخته بود، به جای حکم به اتحاد تصوف و تشیع، عرفان را بر مبنای باورها و روایات شیعی بنا کرد.
🔹 پیش از این نیز چنین تلاشی توسط فقیهان عارفی مانند سید بن طاوس، شهید ثانی و ابن فهد حلی صورت گرفته بود. اهمیت آقا محمد بیدآبادی در مقایسه با عرفای پیشین شیعه در این بود که توانست آموزههای بلند عرفانی را که در بین کتب حدیث، تفسیر و … بیان شده بود، با چینش جدیدی به صورت یک مکتب اخلاقی-عرفانی و سلوک شرعی شیعی در آورد.
🔹 رویه سلوکی بیدآبادی ریشه در کتاب و سنت و آموزههای پیشوایان شیعه دارد. از یک سو توصیه قرآن کریم و احادیث امامان(ع) به ضرورت تهذیب نفس و لزوم بهرهگیری از ذکر و دعا و توسل و از سوی دیگر سستی بنیاد اخلاق ارسطویی و عدم انطباق با پارهای مبانی کتاب و سنت، با تمام رواجی که در بین عالمان مسلمان داشت، وی را بر آن داشت تا از متن زلال کتاب و سنت و سیره معصومان(ع) شیوه صحیح تهذیب نفس را استنباط و ارائه نماید.
🔰 ویژگیهای مکتب عرفانی بیدآبادی
🔹 از ویژگیهای این مکتب میتوان به توجه به باطن اعمال در عین حفظ ظواهر و توجه به معرفت نفس، اشاره کرد. نکته دیگر اینکه اساس این مکتب بر عمل قرار دارد و دیدگاههای آن تجربی و عملی و محور آن دستور العمل – و نه آگاهی از فضایل و رذایل- است. بید آبادی در این مکتب برخلاف برخی علمای ظاهری ریاضت کشیدن را امری مثبت میداند.
🔹 در مکتب عرفانی بیدآبادی انسان میتواند با ریاضتهای شرعی و مداومت بر اذکار و اوراد رسیده از معصومین به تدریج به جایی برسد که باب ملکوت به روی او باز گردد.
🔹 در این حال برای او «فنای ملک و ملکوت حاصل گردد و نهایتا از محو به صحو و بقای کلی در عین فنا رسد و سر معنای «العبودية جوهرة كنهها الربوبية» برایش منکشف گردد و در این مقام به مرتبه خلافت و راهنمایی مردم به سوی خدا و نیابت حضرت حجةالله على الارض خواهد رسید.»
🔹 گفتنی است که رویه سلوکی و مشرب عرفانی آقا محمد بیدآبادی از یک سو با شریعتمداران ظاهر انگار که از «لب و حقیقت به قشر و پوسته و از رحیق شراب به سراب» اکتفا میکردند و از سویی دیگر با صوفیه باطنيه منحرف که منکر ظواهر شریعت بودند، در تقابل بود.
🔹 این شیوه عرفانی و سلوکی سبب شهرت او در جهان تشیع شد و شاگردان زیادی از محضر وی بهره بردند که همین شاگردان بعدها سبب شکلگیری عرفان شرعی یا سیر و سلوک شیعی شدند. به همین دلیل وی را بنیانگذار عرفان عملی شیعی میدانند. حتی بزرگان عرفای نجف اشرف طريقه خود را به این عارف سالک میرسانند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4736
🆔 @asbaat_ir
🔰 مکتب امام، نفی احزاب #چپگرا و #راستگرا
🔺 در مکتب اخلاقی و انسانی امام، جان و آبروی هر انسانی از احترام برخوردار است. امام به همان اندازه که مواظب بود تا احزاب و گروه های راست گرا و مدعی مبارزه #پارلمانتاریستی، اخلاص و حیثیت مردم را فدای اهداف حزبی خود نکنند و با استفاده ی ابزاری از احساسات دینی و ملی مردم، اهداف محافظه کارانه خود را دنبال نکنند؛ به همان اندازه با روش های گروه های چپ گرا و خشونت گرا که با روش های قهر آمیز درصدد دستیابی به قدرت بودند مخالف بود.
🔺 امام به خوبی بدین نکته واقف بود که حرکت های مسلحانه و بمب گذاری و ترور، جان و مال مردم را با خطر روبه رو می سازد. از این رو حتی در مقابل تلاش برخی گروه ها برای تروز خائنین به دین و ملت، سکوت اختیار می کرد.
🔺 پایبندی امام به اخلاق و سیره اهل بیت علیهم السلام به قدری بود که حتی به ترور شاه راضی نشد. امام تنها بر افشای حرکت های ضد دینی و ضد اخلاقی رژیم طاغوت و بالا بردن سطح بینش مردم و کادرسازی تکیه داشت و حتی تهدید به اعلام حکم #جهاد از سوی او در دوران اوج گیری انقلاب، مبارزه ای با دست خالی از سلاح دربرابر یک حکومت کاملا مسلح بود و این شبیه حمایت روز بیست و یکم و بیست و دوم بهمن سال 1357 بود که مردم در آن روزها با دست خالی به میدان آمده بودند.
🔺 امام در یکی از بیاناتشان، به تلاش یکی از عناصر سازمان منافقین در نجف اشاره می کند که سعی داشت ایشان را برای آغاز عملیات مسلحانه متقاعد کند.
🔺 «یکماه [یا] بیست و چند روز، یکی از همین منافقین با صورت صالح، با ژـ سه، با همه چیز آمد آنجا، نشست در #نجف، من بودم؛ برای من گفت، هرروز گفت، هرروز گوش کردم؛ از مرحوم آقای طالقانی سفارش آورده بود؛ از یکی از علمای دیگر سفارش آورده بود؛ آن ها را هم بازی داده بود. آمد [مواضعشان را] گفت. من دیدم خیلی این مسلمان است؛ خوب ما که این قدر مسلمان نیستیم! من به او سوء ظن پیدا کردم. من هیچ جوابش را نداد؛ فقط گفت: ما می خواهیم #قیام_مسلحانه بکنیم؛ گفتم: نمی توانید؛ خودتان را به کشتن ندهید.»
🔺 امام در جایی دیگر، پاسخ خود را به این عنصر سازمان منافقین چنین بیان می کند: «آمده بود که تأیید بگیرد از من. من همان گوش کردم و یک کلمه هم جواب ندادم؛ فقط این که گفت ما می خواهیم که قیام مسلحانه بکنیم؛ من گفتم: نه قیام مسلحانه حالا وقتش نیست و شما نیروی خودتان را از دست می دهید و کاری هم ازتان [بر] نمی آید.»
🔺 #حسین_روحانی بعدها در مصاحبه ای با مجله «پیکار» - ارگان رسمی #سازمان_منافقین - اعتراف می کند که سخن آن روز امام، جنبه تاکتیکی و مقطعی نداشت و اصولاً دیدگاه امام، برخاسته از یک باور و اعتقاد بود که ربطی به یک زمان و مکان خاص ندارد.
✍️ استاد حسن ابراهیمزاده
📚 امر به معروف و نهی از منکر احزاب؛ ص 92
🆔 @asbaat_ir
🔖 #نقش_علما_در_تحولات_ایران_معاصر/ بخش نخست
🔰 تقسیمبندی علما در #مشروطه
🔺 متأسفانه در نهضت مشروطه، علمای ما از لحاظ سیاسی، به دو دسته عمده تقسیم شدند:
1️⃣ گروه مشروطهخواه
2️⃣ گروهی که به مخالفان مشروطه مشهور شدند.
🔺 دو دسته فوق، هم در ایران و هم در نجف حضور داشتند. از کسانی که در نجف بودند و به مشروطهخواه مشهور گردیدند، میتوان افراد ذیل را نام برد:
🔺 ملامحمدکاظم #آخوند_خراسانی، شیخ عبداللّه مازندرانی، حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی و آیت اللّه #شیخ_محمدحسین_نائینی. نائینی که در واقعه مشروطه نامدارتر از دیگران است، در آن مقطع، شاگرد سه عالم قبلی به شمار میآمد.
🔺 مهمترین کسی که در نجف به مخالفت با مشروطه مشهور شد، #سیدمحمدکاظم_یزدی بود. در خصوص دیدگاهها و عملکرد سیاسی ایشان کار چندانی صورت نگرفته است.
🔺 مهمترین سندی که میتوان درباره مواضع ایشان ارائه کرد، خاطرات آقانجفی قوچانی در سیاحت شرق میباشد. آقانجفی قوچانی از شاگردان آخوند خراسانی و طرفدار مشروطه بود.
🔺 در واقعه قیام مسلمانان بر ضد نیروهای انگلیسی، که پس از جنگ جهانی اول وارد عراق شده بودند و با عثمانیها میجنگیدند، سیدمحمدکاظم یزدی علیه آنها فتوای #جهاد صادر کرد.
🔺 نکته درخور توجه آن است که مخالفت وی با مشروطه نمیتواند در ردیف مخالفت #شیخ_فضل_اللّه با مشروطه قرار گیرد، زیرا شیخ فضل اللّه که در ابتدا مشروطهخواه بود، بعد از مدتی خواهان #مشروطه_مشروعه گردید و سپس به دلایلی که قبلاً گفتیم، به مخالفت قطعی با مشروطه پرداخت.
🔺 آیت اللّه #سیدعبداللّه_بهبهانی و آیة اللّه سیدمحمد طباطبایی از موافقان مشروطه در تهران بودند. سید عبداللّه بهبهانی در سال ۱۹۱۰م در منزلش ترور شد و #سیدحسن_تقیزاده به قتل ایشان متهم گردید، لذا از ایران فرار کرد. مشهورترین مخالف مشروطه در ایران نیز شیخ فضل اللّه نوری بود.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4810
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریان_مخالف_دخالت_دین_در_سیاست/ بخش پنجم
📝 #یادداشت| تضعیف مرجعیت دینی مهمترین ویژگی طیف اصلاح طلب افراطی
🔺 با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تاسیس نخستین حکومت دینی مشروع در عصر غیبت بر مبنای #ولایت_فقیه، جریان مخالف دخالت دین در سیاست همچنان به عنوان یکی از جریانهای مطرح در حوزه نمود روشنتری یافته است.
🔺 جریانی که در لفافه دین و به نام دفاع از آن به مخالفت دخالت دین در عرصه سیاست برخاسته است. این جریان را پس از پیروزی انقلاب اسلامی به طور مشخص میتوان در شاخههایی از گفتمان موسوم به #اصلاحات مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
🔺 طیف اصلاح طلب خود دارای جریانها و شاخههای متعددی با عقاید و دیدگاههای متفاوت است که بعضا خود را در دایره ولایت تعریف نموده و سیطره دین بر تمام ابعاد زندگی بشر را نیز پذیرفته است اما نوشتار حاضر معطوف به شاخههای افراطی از این جریان است که تاکنون ولایت مطلقه فقیه را زیر سوال برده و با تمسک به رویکرد عقلگرایانه محض بر جمهوریت نظام به جای اسلامیت آن تاکید ورزیده است.
🔺 در اصل این گفتمان به دین حداقلی و جدایی آن از سیاست متمایل شده است. و در نهایت مهمترین ویژگی این طیف را میتوان در نفی یا تضعیف #مرجعیت_دینی و حاکمیت سیاسی علما و فقهاء شیعه در عصر غیبت توصیف نمود.
🔺 در ادامه به برخی از سرشاخهها و نمادهای حوزوی این پدیده که در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در قالب گفتمان اصلاحات ظاهر گردیدند اشاره میکنیم:
🔸 الف - جریان حامی طیف #ملیگرا
🔺 اجمالا طیف ملیگرا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جریانی است که بر تقدم عناصر ملی و سرزمینی و جمهوریت نظام بر اسلامیت آن تاکید ورزیدهاند.
🔺 در مقطع بعد از تاسیس نظام جمهوری اسلامی با چهرههايی از حوزه مواجه میشویم که از آنها میتوان با عنوان حامیان سیاسی جریان ملیگرا و جریانات وابسته به آن یاد کرد این چهرهها به دلایل سیاسی همواره مورد حمایت جریانات ملیگرا نیز قرار داشتهاند در میان این چهرهها میتوان به افرادی همچون آقای #شریعتمداری، #یوسفی_اشکوری و محسن #کدیور اشاره کرد.
✍️ حجت الاسلام محمد ملکزاده
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2141
🆔 @asbaat_ir