📸 #عکس_نوشته|خطر غربزدهها و وظیفه #شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی
💠 #امام_خمینی (ره): آنچه بر ملت ما گذشته و اکنون میگذرد حتی جنگ تحمیلی، سرچشمه از دانشگاه غربزده و متخصصان غیرمتعهد و وابسته گرفته است. مع هذا، قشر متدین انقلابی اعم از اساتید متعهد و معلمان وطنخواه اسلامی و دانشجویان انقلابی موظفند با هوشیاری بدون غفلت از این مسئله مهم، به دانشگاهها و مدارس و آنان که هنوز خواب رژیم سابق را می بینند و رویههای فرهنگ شرق را در سر میپرورانند، اجازه ندهند که خارج از دروس موظف خود به صحبتهای انحرافی بپردازند. و در صورتی که نصیحت بر آنان اثر نداشت به شورای عالی انقلاب فرهنگی، که شکل گرفته است و انجام وظیفه میکند، اطلاع دهند.
📚 صحیفه امام؛ ج 19، ص 110 -111
🗓 به مناسبت 19 آذر سالروز فرمان تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط حضرت امام (ره)
#خطر_نفوذ
#غربزدگی
#استقلال
🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #شهید_مدرس/ بخش سوم
🔰 ارزش یک دقیقه مجلس از منظر شهید مدرس
🔹 مدرس در مجلس شورای ملی با هرگونه خودکامگی، استبداد، قانونشکنی و نفوذ بیگانگان مخالفت و مبارزه میکرد. نطقهای او درباره مسائل و موضوعهای دینی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و قضائی، بیانگر کثرت معلومات، هوش و ذکاوت، بینش قوی و تیزبینی سیاسی او است.
🔹 از جلسه ۲۰۰ ( ۱۹محرم ۱۳۲۹)، تا جلسه ۳۲۶ (۳۰ ذیحجه ۱۳۲۹) مجلس شورای ملی بیش از شصت نطق ایراد کرد که پانزده مورد آن درباره موضوعهای اقتصادی، یازده مورد درباره مسائل سیاسی، پنج مورد درباره امور فرهنگی و ۲۹ نطق درباره مباحث حقوقی و قضائی بود.
🔹 در جلسه ۲۰۲ مدرس در یک نطق مهم، نمایندگان را دعوت به اتحاد و یکدلی کرد و گفت: «بنده خدمتگزاری میکنم، خردهگیری از همدیگر کردن و جزئیاتی که ابدا به درد این ملت غرق شده نمیخورد، چه فایده دارد، بجز تلف کردن وقت مجلس که یک جلسهاش را قیمت کردهاند هفتصد تومان و بنده دقیقهاش را میگویم مقابل تمام دنیا قیمت دارد؛ به واسطه اینکه در یک دقیقه میشود حرفی زد و قانونی وضع کرد و نظم داد و کاری کرد که چقدر نتیجه دارد در دنیا و آخرت، همچو اوقاتی را صرف کنند در اعتراض شخصی و نکتهگیری …. .»
🔹 دوره دوم مجلس شورای ملی با تصویب نمایندگان (که مدرس هم از جمله موافقان بود) برای چندماه تمدید شد. مقارن این زمان دولت روسیه اولتیماتومی مبنی بر اخراج مورگان شوستر از ایران صادر کرد.
🔹 نمایندگان مجلس شورای ملی، مخالف پذیرش این اولتیماتوم بودند؛ مدرس هم شدیدا با قبول اولتیماتوم مخالفت کرد؛ ناصرالملک نایبالسلطنه مجلس را منحل و اولتیماتوم روسیه را پذیرفت.
🔹 بعد از انحلال مجلس، دولت تمایلی به برگزاری انتخابات سومین دوره قانونگذاری نداشت و چون تعویق انتخابات نیازمند تصویب مجلس شورای ملی بود، دولت به ناچار مجلسی با عنوان «مجلس مشاوره عالی» مرکب از نمایندگان دوره اول و دوم مجلس شورای ملی و برخی از شخصیتهای سیاسی کشور تشکیل داد تا مجوز تعویق انتخابات را تحصیل کند. مجلس یاد شده در تاریخ ۱۱ ذیحجه ۱۳۳۱ ق تشکیل گردید و آیت الله مدرس با تصمیم دولت به شدت مخالفت کرد و آن را مغایر قانون اساسی دانست. به نوشته ملک الشعرای بهار:
🔸 «سیدحسن مدرس نطقی کرد که مجلس به آن بزرگی به هم خورد و نطق به هوادارای قانون اساسی و بر ضد خیال ناصرالملک بود. مرحوم سپهسالار تنکابنی در مجلس به مدرس حمله کرد و مدرس به تعرض از مجلس برخاست و مجلس تق و لق شد و خواستند او را توقیف کنند، میسر نشد. از این روز شهرت مدرس شروع و در انتخابات تهران وکیل شد و وارد مجلس سوم گردید.»
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4658
🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش سیزدهم
💠 جریانها و ویژگیهای #مکتب_عرفانی_اصفهان/ قسمت دوم
🔰 تصوف #خانقاهی ایران در حکومت افشار و زند
🔸 پس از انقراض صفویه و با ظهور حکومت افشار و زند تصوف خانقاهی ایران وارد مرحلهی جدیدی شد. در این دوره که تصوف عامیانه از رونق افتاده بود، در بین ذهبيه و نعمتاللهیه نهضت تازهای به وجود آمد که سبب شد صوفیان با نقد تصوف عامیانه اقوال و افكار صوفیان گذشته مانند ابن عربی و غزالی را احیا کنند. سید قطبالدین نیریزی در ذهبيه و معصوم علی شاه در نعمتاللهيه نقشی چشمگیر در این جریان داشتند.
🔸 با این حال این سنت بازگشت به گذشته در صوفیه به آسانی ممکن نبود و فقها همچون گذشته و با شدت بیشتری به مقابله با تصوف برخاستند؛ از آن جمله میتوان به مبارزات آقا #محمدعلی_بهبهانی با صوفیان اشاره کرد. وی در این دوران به دلیل قدرتی که در کرمانشاه پیدا کرد، به قلع و قمع صوفيه پرداخت.
🔸 سلسله نعمتاللهیه تا پیش از دوره زندیه در هندوستان بود و در آن زمان سید معصوم علی شاه دکنی از طرف علیرضا شاه دکنی برای نشر این طریقه به ایران آمد و مدتی در فارس گمنام بود.
🔸 اولین کسانی که دعوت او را اجابت کردند، برخی از مردم اصفهان بودند که سر آمد آنها فیض علی شاه (متوفی حدود سال ۱۱۹۴- ۱۱۹۹) بود.
🔸 حاکم اصفهان علیمرادخان زند نیز زمینه مناسبی برای فعالیت صوفیه ایجاد کرد. گفته شده که وی تکیهای برای معصوم علی شاه در تخت فولاد ساخت و این تکیه به دلیل آنکه بعدها فیض علی شاه در آن مدفون شد به تكيه فيض مشهور شد.
🔸 پس از فیض علی شاه فرزندش نورعلی شاه اصفهانی (۱۲۱۲) قطب سلسله نعمتاللهیه در ایران شد. وی و پدرش از مشایخ بزرگ سلسله نعمتاللهیهاند که واسطه بین سید معصوم علی شاه و مشایخ طریقت ایران و عراق عرب بودهاند.
🔸 پس از وی میتوان به حسین علی شاه اصفهانی (۱۲۳۴) از اقطاب بزرگ سلسله نعمتاللهیه، صابر علی شاه جرقویهای اصفهانی (۱۲۶۸)، صفی علی شاه (۱۳۱۶) و محمد کاظم سعادت علی شاه اصفهانی (۱۳۹۳) ملقب به طاووس العرفاء که مبدأ سلسله گنابادی است، اشاره کرد.
🔸 به گفته برخی از محققان تاریخ اصفهان میتوان ادعا کرد که طريقه تصوف نعمتاللهیه در قرن سیزده و چهارده هجری به وسیله عرفای اصفهان به دیگر نواحی و نقاط ایران و عراق رسید.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4736
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش هفتم
🔰 همکاری مسعود رجوی با ساواک
🔺 کسانی که معتقدند سازمان مجاهدین با انتشار بیانیه تغییر مواضع ایدئولوژیک و ورود تقی شهرام وارد انحراف شد دچار اشتباه هستند چراکه سازمان از ابتدا انحراف داشت ولی این انحرافات را به صورت علنی بیان نمیکرد.
🔺 این یک امر بدیهی است که اگر در کنار خط مستقیمی خط کجی را هرچند با زاویهای بسیار اندک رسم کنیم، این زوایه هر روز بزرگتر خواهد شد و این انحراف تا بینهایت ادامه خواهد یافت، گرچه این زاویه تا شدت نیافته خود را نمایان نخواهد ساخت ولی وقتی این خط امتداد پیدا کند زاویه خود را بهطور مشخص نشان میدهد.
🔺 دقیقاً سازمان مجاهدین خلق هم همینگونه بود انحراف خود را به مدت ده سال در درون خود حفظ کرد؛ اما با گذشت زمان انتشار این بیانیه، از افکار انحرافی و مارکسیستی سازمان پرده برداشت.
🔺 با انتشار بیانیه تغییر مواضع ایدئولوژیک، عدهای از بازماندگان خارج نشین سازمان گروهی به نام دانشجویان مسلمان ایرانی در آمریکا را تشکیل دادند و در همان ابتدا جزوهای به نام «گامی فراتر در افشای منافقین» منتشر کردند که در آن ماهیت منافقین، #تقی_شهرام و نزدیکان او را رسوا ساخت. این اولین باری بود که کلمه منافقین برای عدهای از اعضای سازمان اطلاق شد.
🔺 در این هنگام #مسعودرجوی از اعضای کادر مرکزی سازمان که در زندان بهسر میبرد و جزء کسانی بود که باید اعدام میشدند، با وساطت برادرش کاظم رجوی که هم وکیل بود و هم از افراد صاحب نفوذ در سازمان ملل محسوب میشد از اعدام رهایی و بعداً از زندان آزاد شد. البته #روزنامه_کیهان آن روز و همینطور گزارشهای ساواک علت رهایی از اعدام را همکاری او با ساواک ذکر کردهاند.
🔺 مسعود پس از آزادی از زندان، در برابر این بیانیه اینچنین موضع گرفت، این بیانیه، بیانیهای انحرافی است و عده ای که به تعبیر او «اپورتونیستهای چپنما و فرصت طلب» لقب گرفتند، در داخل سازمان کودتا کردند.
🔺 در مقابل این بیانیه تقی شهرام در دادگاهش، رجوی و طرفدارانش را منافق خطاب کرد و با گفتن اینکه شما همگی در باطن مارکسیست هستید ولی در ظاهر اقرار به اسلام میکنید پرده از چهره منافقانه سازمان برداشت.
🔺 مشاهده سیر تحولات سازمان مجاهدین صحت حرفهای تقی شهرام را تأیید میکند، چراکه هنوز چیزی از انقلاب نگذشته بود که مسعود رجوی سلسله درسهایی در #دانشگاه_صنعتی_شریف برای اعضاء و هواداران سازمان گذاشت که محصول آن در جزواتی بنام «تبیین جهان» منتشر گردید. مطالعه این جزوات هر انسان صاحب اندیشهای را به صحت ادعای تقی شهرام خواهد رساند.
🔺 کسانیکه دم از مبارزه با #امپریالیسم میزدند و فریاد رهایی ملت ایران و دیگر خلقها را از چنگال امپریالیسم شعار خود کرده بودند، امروزه بهجایی رسیدهاند که در دامن همان امپریالیسم و نظام سرمایهداری لانه گزیدند و به اتکاء آنان زندهاند.
🔺 در حال حاضر اعضای سازمان زیر چتر حکومتهای امپریالیستی هستند که خون مردم دنیا را به شیشه کرده و مکیدهاند این چه چیزی جز نفاق میتواند باشد که انسان شعار مبارزه با تفکری را سر دهد و خود را داعیه دار مبارزه با آن بداند؛ اما از طرف دیگر در دامن صاحبان آن تفکر نفس بکشد و زندگی کند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617
🆔 @asbaat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #كلیپ| لعنت خدا بر عمامه به سری که از رهبری فاصله بگیرد
💠 آیت الله شهید #عبدالحسین_دستغیب (ره): هر عمامه سری که از رهبر مکرم فاصله بگیرد، #لعنت_خدا برش باد. تمام عمامه سرها همه باید #مطیع، همه باید مطیع یک #رهبر، امام یکی نائب امام هم یکی، دیگری هیچ تقدم ندارد. همه باید فرمان ببرند، همه باید اطاعت بکنند. یک نفر #میزان است. تعدد غلط است.
🗓 به مناسبت 20 آذر سالروز شهادت آیت الله دستغیب
#روحانیت_بصیر
#روحانیت_متعهد
#شهید_دستغیب
#روحانیت_اصیل
#ولایت_فقیه
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریان_مخالف_دخالت_دین_در_سیاست/ بخش چهارم
📝 #یادداشت| اتخاذ سیاست اصلاحی در برابر شاه
🔺 لازم به توضیح است که در آن ایام، آیتالله بروجردی و شاه هر کدام نسبت به یکدیگر ملاحظاتی داشتند که مانع اقدام جدی آن دو علیه یکدیگر بود.
🔺 پهلوی دوم در موقعیتی قرار داشت که با وجود تنفّر اجتماعی از پدرش رضاشاه، با اراده بیگانگان به سلطنت رسیده بود، وی که فاقد پایگاه اجتماعی بود، مجبور بود برای حفظ سلطنت خویش، اقدام آشکاری علیه بزرگترین قدرت اجتماعی، یعنی مرجعیت انجام ندهد و از توسل به تحرکات صریحا ضد دینی و غیر مردمی پرهیز کند.
🔺 از سوی دیگر آیت الله بروجردی نیز برای سامان دادن به اوضاع حوزههای علمیه و تقویت محافل دینی پس از فشارهای شدید علیه آن در زمان پهلوی اول و نیز برای جلوگیری از گسترش و نفوذ تفکر #کمونیستی که در آن زمان یکی خطرات جدی جامعه ایران به شمار میرفت، و همچنین با توجه به تجاربی که ایشان از علما، به ویژه از رفتار و مواضع تند استادش مرحوم #آخوندخراسانی از #مشروطه کسب کرده بود و انتقاداتی نیز به ایشان داشت، ناگزیر بود با احتیاط بیشتری عمل نماید و به جای توسل به اقدامات انقلابی، سیاست اصلاحی و مسالمتآمیز با رژیم را در پیش گیرد.
🔺 در مواردی آیت الله بروجردی در توجیه این رفتار سیاسی اصلاحی میگوید: «از وقتی که در نجف اشرف دیدم #مرحوم_نائینی در امر مشروطه دخالت کردند و آن طور شد که همه میدانیم، حساسیت خاصی نسبت به این قبیل امور پیدا کردم.
🔸 «چون ما درست وارد اوضاع نیستیم، میترسم ما را فریب دهند و منظوری که داریم درست انجام نگیرد و باعث پشیمانی بشود و احیاناً لطمه به #دین و حیثیت اسلامی وارد آید.
🔺 آیت الله بروجردی معتقد بود: «سلطنت در آن شرایط نباید تضعیف شود و در اسناد ساواک هم از قول آیت الله بروجردی آمده است که وی وجود شاه را مانع بزرگی برای نفوذ #کمونیسم میدانست.»
🔺 این در حالی است که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، با افزایش اقدامات ضد دینی و مخالف مصالح مملکتی توسط رژیم شاه، تعامل آیت الله بروجردی با شاه نیز بیشتر جنبه منتقدانه به خود گرفت.
🔺 در نهایت به تعبیر استاد شهید مرتضی #مطهری: «مرحوم آیت الله بروجردی مانند همه فقهای وارسته مخالف با ستمگران و جبّاران بود و آرزوی عظمت اسلام و ایران و استقلال و آزادی همه مسلمانان را در سر داشت و در راه آن تلاش میکرد.
🔸 اختلاف او با انقلابیان مسلمان و مؤمن به طور حتم، در هدف نبود، بلکه در طریق و شیوه کار بود. علاوه بر این، وی به لحاظ #زعامت و ریاست عامّه خود، مسئولیت خاصی را احساس میکرد که اگر دست به کاری بزند و شکست بخورد این تنها شکست او نیست، بلکه شکست اسلام است. در عین حال، هیچگاه با اقدامات دیگران علیه #رژیم، که مسئولیتی برای او تولید نمیکرد، مخالفت نمینمود.»
✍️ حجت الاسلام محمد ملکزاده
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2076
🆔 @asbaat_ir
🔰 #انقلاب_و_روشنفکران/ بخش سوم
💠 عدم اعتقاد مردم به #منورالفکران
🔸 البته بسیاری از این جماعت روشنفکر، در سالهای قبل از انقلاب، به سبب توجهاتی که رژیم پهلوی به دلایل خاص به آنها داشت و هر روز عکس و تفضیلات و آثار و مصاحبههای رنگارنگ آنها را در جراید چاپ میکرد و یا بر آنتن رادیو و تلویزیون میفرستاد، خود را روشنفکر پیشتاز و مورد عنایت و اعتماد مردم تصور میکردند و بر این گمان بودند که مردم گوش به فرمان آنها دارند.
🔸 اما انقلاب اسلامی این فرصت را پیش آورد تا این جماعت روشنفکر خود را بهتر بشناسد و به نداشتن ارتباط عاطفی و فرهنگی با مردم واقف شوند و دریابند که اکثریت مردم کوچه و بازار هیچگونه اعتقادی به آنها ندارند و اصلا آنها را نمیشناسند.
🔸 مهرداد رهسپار یکی از وابستگان جریان روشنفکری روزگار ما، در میزگردی با حضور دو تن از نامداران روشنفکری – محمدعلی سپانلو و هوشنگ گلشیری – چنین میگوید:
🔹 «… در انقلاب مشروطیت ایران … مثل هر انقلاب دیگری، برای آنکه زمینهاش آماده شود از سالهای قبل از صدور فرمان مشروطه شروع میشود… و سالهای بعد از انقلاب مشروطیت نویسنده و شاعر همراه مردم است… اما در این انقلاب (بهمن ۱۳۵۷) ما میبینیم که پیش از اینکه کار به اینجاها رسیده باشد، اصلا رابطه [بامردم] قطع بوده است.
🔹 به مجرد شروع اولین جریانهای انقلاب، یعنی چندین ماه قبل از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، میبینیم که دیگر رابطهای نیست میان نویسندگان و طبقهای یا گروههایی که دارند انقلاب میکنند.
🔹 اینها اصلا از آنها هیچ الهامی نمیگیرند. الهامشان جای دیگر است، راهشان چیز دیگر [راه امام خمینی (ره)] است… به هر حال ما دیدیم و عملا هم خودمان حس کردیم. جلوی چشممان بود، با گوشت و پوستمان حس کردیم که مثل اینکه آثار نویسندگان ما چیزی برای انقلابیون ندارد و الان هم بعد از انقلاب میبینیم که چیزی ندارد… »
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4722
🆔 @asbaat_ir
📌 #پرسمان_اسباط
2️⃣1️⃣ پرسش دوازدهم:
🔹 اینکه #رهبر_معظم_انقلاب در جمع #بسیجیان تاکید بر کُنشی عمل کردن در مقابل #دشمن داشتند، به چه معناست؟
🔹 وظیفه حوزه علمیه در این زمینه چیست و چگونه میتواند در زمینههای مختلف، #کُنشی عمل کند؟
🔹 مسوولان و بزرگان حوزه به چه صورت میتوانند با کُنشی و ابتکاری عمل کردن، توطئههای دشمنان و جریانهای غیرانقلابی درون حوزه را خنثی کنند؟
✍️ منتظر پاسخهای #تخصصی و #علمی شما هستیم.
🔖 لطفا پاسخهای خود را به آیدی @Asbaatadmin ارسال كنيد.
#پرسمان_اسباط
#حوزه_علميه
#توطئه
#نفوذ
🆔 @asbaat_ir
🔰 جریانشناسی #حوزههای_علمیه_شیعه_لبنان/ بخش یازدهم
🎙 #مصاحبه| امامین انقلاب در نگاه عالم سنی
🔺 #حجت_الاسلام_شاکر در پاسخ به این سؤال که میزان ارتباط حوزههای اهل تسنن لبنان با حوزه علمیه قم چقدر است؟ گفت: من یک نکتهای را میگویم در مورد حوزههای لبنان، همه حرفهایم یک طرف، این بحثی که میپرسید یک طرف، واقعاً اگر میتوانید این حرف را به جایی برسانید، برسانید، یعنی تکلیف میکنم بر شما.
🔺 حوزههای علمیه اهل تسنن لبنان معمولاً با اهلبیت و تشیع زاویه ندارند، من با آقای #شیخ_بلال_شعبان رفیقم، میآید اینجا زنگ میزند به من میآید خانهمان، ایشان دبیرکل #جنبش_توحید_اسلامی_لبنان است و یک دانشگاهی هم دارد، پدرش دیگر شیخ سعید شعبان از مریدهای امام راحل بوده است.
🔺 حالا این را هم بگویم که ایشان میگفت: «رفتیم دیدار یکی از مراجع شیعه، اسم نمیبرم، ایشان خودش عراق است، نمایندهاش اینجاست، ما رفتیم پیش ایشان، ایشان خیلی ناراحت شد و ما آمدیم بیرون، میگفت نمیدانم این چه بحثی است این چه قضیهای است.»
🔺 می گفت: «من امام رو هم دیدم. پدرم که دیدار امام میآمد من هم که بچه بودم، میآمدم. یک خانواده سُنی پیش امام میرفتیم، البته از روی اعتقاد که نمیرفتیم، (این را دقت کنید، خیلی بحث جالبی است)، ما پیش امام میآمدیم خب تا حدودی آمدنمان سیاسی بود به هرحال تاکتیکی بود، به خاطر دشمن مشترک و از این حرفها.
🔸 بعد که برمیگشتیم لبنان همان موقع با اینکه احتمال داشت منحرف بشوم و بیایم شیعه بشوم، اما پدرم دائم به من میگفت: ببین پسرم مسلمان واقعی، عالم واقعی این شخص است، #حضرت_امام را میگفت، این مشخصه اسلام است، اصلاً شیعه و سنی بحث نمیکرد، میگفت مشخصه اسلام این است، رسولالله اینگونه بود.»
🔺 اینها را وقتی به من میگفت اصلاً مو بر بدنم سیخ میشد که ما چه امامی داشتیم، عادت کردیم به اینها و تا با بیرون ارتباط نداشته باشیم، اینها را اصلاً نمیبینیم.
🔺 بعد میگفت من حضرت آقا را رفتم دیدم، میگفت: «بابا جان حداقل یک دمپایی درست و حسابی بپوش! یک موکت درست و حسابی بگذار که حداقل مهمان میآید اذیت نشود! ایشان خودش به شوخی میگفت، این چه وضعی است!! میگفت ایشان سلطان است، دارد سلطنت میکند و تا این حدّ ساده زیست است!!»
🔺 نکته دیگری بگویم، ایشان مرتب میآید #قم، مرتب سیستان و بلوچستان میرود، ببینید ما صدتا، دویستتا، پانصدتا عالم شیعه بزرگ داشته باشیم، کارآییاش یک جای دیگر است، در سیستان و بلوچستان هیچکدام از ما کارآیی نداریم، من علامه دهر بشوم، شما علامه دهر بشوید، علامه حلی بشوید، خواجه نصیر بشوید، باید برای تبلیغ برویم سیستان، این چه میزان فایده دارد؟
🔺 مثلاً یک سخنرانیاش را برای من فرستاد، رفته #سیستان_و_بلوچستان همان مسجد مکیِ عبدالحمید، همه نشستن پای منبر، ایشان آنجا صحبت بهاصطلاح علنی میکند، هزار نفر آدم، مراسم ختم بخاری، آنجا صحبت میکند، مطلبش این است که «داد و بیداد نکنید، داد و بیداد میکنید به سمت #اسرائیل داد و بیداد کنید، قدر #جمهوری_اسلامی را بدانید»، این خیلی برای من ارزش دارد، این را باید طلا گرفت این شخصیت را.
🔺 میآید اینجا بدون چشمداشت، اگر بروید در لبنان میفهمید چه میگویم، خودش دفتر و دستک دارد، خودش حزب دارد، اصلاً چهکاری به ما دارد؟ نه به پول ما نیاز دارد، این دارد فکر و اعتقاد خودش را ترویج میکند، ایشان به من میگفت که ما در حوزه اهل سنتمان، اسمهای طلبهها را روی بُرد برحسب حروف الفبا چیدم، برایم جالب بود، میگفت بیشترین اسمها عبدالله، عبدالرحمن، بعد میرسید به محمد و مشتقاتش، بعد علی، حسن، حسین، با اینکه سنی هستند!
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4759
🆔 @asbaat_ir
🔖 #پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان
6️⃣ #محسن_غرویان/ بخش چهارم
🔰 مصاحبه ای که جنجال به پا کرد
🔺 می شود سال 83 را منشأ و مبدأ تمامی فعالیتهای فکری و عملی کنونی محسن غرویان برشمرد. 11 آبان بود که خانم #پروین_بختیارنژاد خبرنگار #روزنامه_شرق گفت وگویی با محسن غرویان با هدف زیر سؤال بردن قانونِ "ولی دم بودن پدران بر فرزندان" انجام داد.
🔺 خانم بختیارنژاد ( عضو #جبهه_ملی_مذهبی) درباره چرایی انتخاب این موضوع و اینکه به چه دلیل غرویان را برای مصاحبه گزینش کرده اینگونه می گوید: «سال ۸۳ بود و گزارشهای متعددی از کودک آزاریهای وخیم، یکی پس از دیگری بر صفحه حوادث روزنامهها مینشست. تصاویر کودکان کبود شده و داغ بر دست روزی بر تخت بیمارستان نشان داده میشد و روز دیگر در قبرهای سرد گورستان.
🔺 قانون و مجریانش هم ساکت و بیطرف به نظاره نشسته بودند و هر از گاهی که مورد بازخواست افکار عمومی قرار میگرفتند، با دفاع از حق پدری که ولی دم است و حق تنیبه کودک را دارد، سکوتشان را میشکستند.
🔺 قانون چشمانش را بر رنج کودکانی که در خانههای خود و از طرف نزدیکترین خویشان خود شکنجه میشدند، بسته بود و همچنان بسته است.
🔺 بدنهای کبود کودکان و نیز مطلق بودن قدرت پدرها در کتاب قانون و عرف جامعه شده بود خوره ذهنم. به این فکر افتادم که گفتگوهایی را با برخی از قرآنپژوهان برای روزنامه شرق ترتیب دهم و از چرایی قدرت مطلقه پدران سؤال کنم تا بفهمم ولی دم بودن پدر و مالکیت مطلق او بر جان و مال کودک، از کجای قرآن و از کدام آیه آن استنباط شده؟
🔺 با هریک که صحبت میکردم، جملگی بر این عقیده بودند که این قانون بر گرفته از هیچ یک از آیات قرآن نیست و صرفا بر اساس یک حدیث، که صحت و سقم آن نیز نامعلوم است، بنا شده و همین.
🔺 با خود فکر کردم چه میتوان کرد؟ از چه زاویه ای میتوان این ماده قانونی را نقد کرد. تبعات مضرت بارش رافریاد زد و به وجدان عمومی واگذارش کرد، تا شاید حکایت رنج و درد کودکان بی دفاع وجدانهای خواب رفته را تلنگری زند.
🔺 به این فکر افتادم که به #قم بروم و با یک عالم دینی با گرایش راست و #محافظه_کار گفتگو کنم. می خواستم منطق آنها را بشنوم و به آنها بگویم، زخمهای بدن این کودکان مربوط به قوانین امروز است که بر استنباطات گذشتگان شما از منابع دینی شکل گرفته و تبعیت شما از آراء پدرانتان سرنوشت این کودکان را اینگونه رقم زده است.
بسراغ محسن غرویان از همراهان محمدتقی مصباح یزدی رفتم. ساعتها در مورد اتفاقاتی که برای کودکان میافتد حرف زدم و او هم با اظهار تاسف گفت: بله شما درست می گویید باید باب #اجتهاد را گشود و به کمک این کودکان شتافت.»
این مصاحبه با حواشی بسیاری مواجه شد، از نامه نگاری غرویان به مدیر مسؤول روزنامه شرق برای ابهام زدایی گرفته، تا مصاحبه با هفته نامه #پرتو با عنوان «به خود آمدم» و اظهار پشیمانی، تا نوشتن #توبه_نامه و نیز در برهه دیگر عدول از مواضع گذشته و اتهام به #موسسه_امام و داشتن #اتاق_تفتیش، همه و همه موجب شد تا با حفظ امانت و دقت در ارزیابی صحیح از عملکرد غرویان نسبت به آن مصاحبه و پیامدها و موضع گیری هایش،ابتدا بخشهای مهم آن مصاحبه تقدیم گردد، سپس مواضع و حواشی آن به نوبت مطرح شود تا خواننده گرامی بتواند در مقام ارزیابی و قضاوت، همه جوانب آن را مدنظر قرار دهد.
ادامه دارد ...
✍️ پژوهشگر اسباط
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریانشناسی_فکری_سیاسی_عاشورا/ بخش دوم
📝 #یادداشت|رویکرد امام حسین حماسهمحور است نه مذاکره
🔹 این افراد (مخالفان مذاکره) درس عاشورا را #حماسه و #عزت میدانند نه مذاکره؛ درس عاشورا پیمان با خدا و توکل بر اوست نه گفتگو با کدخدا و چشم بستن بر اجازه او؛ درس عاشورا حفظ عزت است با ایمان و اعتماد به خدایی که همه چیز در دست اراده و قدرت اوست نه گره زدن آب خوردن به گفتگو و مذاکره با دشمنان دین خدا.
🔹 به ویژه که امام حسین علیه السلام هیچ گاه گفتگوها و به اصطلاح نظر گروه اول، مذاکراتش را به آب خوردن گره نزد و با لب تشنه با دنیای فانی وداع کرد در حالی که با خدای خود گفتگو می کرد و به رضای او راضی بود.
🔹 از دید این افراد نیز امام حسین علیه السلام در عاشوار با مخالفانش گفتگو کرد ولی نه برای مذاکره بلکه برای اتمام حجت با دشمنان از طریق پند و نصیحت. این گفتگوها از موضع قدرت و با هدف تاثیرگذاری بر دشمن بوده است نه از موضع پذیرش و به رسمیت شناختن دشمن.
🔹 در تبیین این امر باید به جملات نورانی امام حسین علیه السلام رجوع نمود تا مشخص شود رویکرد امام حسین علیه السلام دقیقا حماسهمحور است نه مذاکره با شخصی لعین و فاسق همچون یزید.
🔹 امام حسین(ع) با تأکید فراوان به «شهادت» به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای حماسه آفرینی میفرماید :«انی لا اری الموت الا سعاده و لاالحیوه مع الظالمین الابرما» من مردن را برای خودم سعادت، و زندگی با ستمگران را موجب ملامت میبینم.
🔹 همچنین آن حضرت در جایی دیگر فرمود: اولین و بزرگترین #منکر جهان اسلام خود یزید است کسی که به کتاب خدا توجه نکند و عدالت را بپا ندارد و حقوق جامعه را نپردازد و به آموزه های دین وفادار نباشد ستمگر است.
🔹 لذا رویکرد امام در برابر بزرگترین منکر جهان اسلام #حماسه و مبارزهطلبی است نه به زعم آقای #روحانی مذاکره و تعامل سازنده! زیرا مفاسد فراوان #یزید مذاکره و تعامل سازنده را بی معنا می سازد فرمایشات امام تنها انتخاب مرگ و شهادت و اجتناب از پذیرش ذلت را مطرح میسازد.
🔹 در تقبیح ادعای مذاکره محوری در کربلا باید گفت حضرت مذاکره با ستمگر را برای کیان جامعه و دین نه تنها مفید نمیدید بلکه آن را به شدت مضر برشمرد لذا در برابر تهدیدات علیه دین و جامعه مبارزه را برگزید به همین دلیل حضرت درباره یزید در استدلال به این که چرا بیعت نمیکند میفرماید:
🔺 «حیات دینی و معنوی با حاکم ستمگر دیگر جائی ندارد: «علی الاسلام السلام، اذا قد بلیت الأمه براع مثل یزید»؛ اگر مردم گرفتار حاکمی مانند یزید شوند پس باید فاتحه اسلام را خواند لذا کربلا عرصۀ مبارزه و حماسه است و نه مذاکره یا تعامل سازنده، لذا زمانی که کیان اسلام آنچنان در معرض نابودی کامل قرار میگیرد که باید فاتحۀ اسلام را خواند دیپلماسی مذاکره و تعبیر نادرست تعامل سازنده در این وضعیت بیمعناست همانگونه که رفتار و گفتار امام حسین علیه السلام نیز موید این مدعاست.
در واقع عاشورا به ما میفهماند #خط_قرمز مذاکره با دشمن در خطر افتادن کیان و نظام ارزشی جامعه اسلامی است که اگر چنین شود باید میز مذاکره را ترک کرد.
✍️ حجت الاسلام محسن محمدی
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4773
🆔 @asbaat_ir
🔖 #ائتلاف_های_سیاسی در جمهوری اسلامی ایران/ بخش نخست
🔰 دوران انقلاب #مشروطه
🔺 با نگاهی اجمالی به تاریخ معاصر ایران، تا پیش از انقلاب اسلامی بندرت میتوان نمونههایی از شکلگیری ائتلاف حزبی و یا اجماع و وفاقی پایدار میان کنشگران سیاسی، مشاهده نمود.
🔺 عرصهی اختلافات و تضادها با توجه به ساختار سلطنتی ایران، از آغاز شکلگیری سلسلهی #صفویه تا پایان دورهی قاجار، که هنوز ساختارهای سیاسی مستقل شکل نگرفته بودند، محدود به سطوح کلان سیاست، یعنی عمدتا میان شاه و دیگر درباریان نمود داشت.
🔺 به عبارتی همیشه یک طرف کشمکشها عمدتا شخص حاکم سیاسی یا #شاه بود و طرف دیگر نخبگان سیاسی کم و بیش وابسته قرار داشتند.
🔺 البته به تدریج از مشروطه به بعد، با ایجاد ساختارهای سیاسی جدید و نوین، نوع و سطح اختلافات نیز تغییر یافت و با شکلگیری گروهبندیهای سیاسی مستقل از #حکومت، اعم از احزاب و اصناف، عرصهی تضادها به این گروهبندیها نیز تسری یافت.
🔺 اولین مرحلهی دولت-ملتسازی در ایران را میتوان به تعبیری، پس از بر سر کار آمدن سلسلهی صفویه در سال ۱۵۰۱م/۹۰۷ ق دانست. پس از اینکه شاه اسماعیل، نخستین پادشاه این سلسله، مذهب شیعه را به عنوان دین رسمی ایران اعلام نمود، دگرگونیهای اجتماعی مهمی از جمله ایجاد یک حکومت قدرتمند و متمرکز پدید آمد و بنای اجتماعی - فرهنگی هویت ایرانی - شیعی ریخته شد.
🔺 بدین ترتیب جامعهی سیاسی ایران پس از صدها سال گسیختگی و فروپاشی ملی، توانست در وضعیتی قرار گیرد که امروزه از آن به وحدت ملی یاد میشود.
🔺 اما دولت صفویه، از دیدگاه برخی از محققین، بر اثر بحرانهای در هم تنیده شدهی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و کشمکش نخبگان بخشهای مختلف در سراسر امپراتوری ایران از هم پاشید و پس از کش و قوسهایی، سلسلهی #قاجاریه جایگزین آن شد.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4795
🆔 @asbaat_ir
🔰 نقد و بررسی آسیب های مشترک #خرده_جریان_های_حوزوی/ بخش چهارم و پایانی
📝 #یادداشت| تخصصگرایی نامطلوب
🔸 این برنامهها عموماً تخصصگرا هستند ولی این تخصصگرایی نامطلوب است چرا که نیازمندیهای مختلف وی را مدنظر قرار نمیدهد. توجه تام به نیازمندیهای علمی و بیتوجهی به دیگر نیازهای مهارتی و فردی طلبه برنامههایی نامتوازن پدید آورده است.
🔺 عدم توانایی در تربیت متخصص
🔸 این مجموعهها حتی در تربیت متخصص در رشتههای تعیین شده و مورد نظر خود نیز توفیق چندانی ندارند. معمولاً تفاوت چندانی بین خروجیهای این مجموعهها و کسانی که بهصورت آزاد فعالیت علمی میکنند وجود ندارد بلکه در بسیاری از مواقع افراد غیرموسسهای از قوت علمی بیشتری برخوردارند.
🔸 این عارضه گویای عدم وجود منطق و سیستم برنامهنویسی و برنامهریزی و نیز مدیریت و اجرای دقیق برنامههای تحصیلی است. هنوز مکانیسم کارآمدی برای طراحی و اجرای برنامه سامان نیافته است.
🔺عدم توجه به استعداد و علاقه طلبه
🔸 این برنامهها اساساً برای یک تیپ شخصیتی با استعداد و علاقه ویژه نگاشته شده است ولی ارزیابی خاصی از طلبه به عمل نمیآید تا تشخیص داده شود بین او و این برنامهها تناسبی وجود دارد یا خیر.
🔸 نفس مراجعه او به متولیان این جریان را گواه بر علاقه و استعداد نسبی میگیرند. در چنین مشاورههایی فرد مشاور به علایق و تشخیص خود نظر میکند نه شرایط و استعداد طرف مقابل.
🔸 مثلاً در برابر این پرسش که چه میزان فلسفه بخوانیم، پاسخ یک فقیه، کلامی، مفسر و فیلسوف کاملاً متفاوت و بر اساس رشته تخصصی آنها خواهد بود. معمولاً کسی به نیازهای فرد پرسشگر التفات نمیکند.
✍️ حجت الاسلام حسین ایزدی
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2293
🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #شهید_مدرس/ بخش چهارم
🔰 مهاجرت در جنگ جهانی اول
🔹 آیت الله مدرس در سومین دوره مجلس شورای ملی علاوه بر وظیفه #نظارتی، سمت نمایندگی مردم تهران را نیز برعهده داشت. دوره سوم مجلس شورای ملی مصادف با شروع جنگ جهانی اول بود.
🔹 هنگامی که نیروهای #متفقین با نقض بیطرفی ایران وارد خاک ایران شدند و تهران در معرض اشغال نظامی نیروهای روس و انگلیس قرار گرفت، مدرس به همراه گروهی از ملّیون به کرمانشاه مهاجرت کردند و در آنجا به منظور مقابله با اشغالگران، #دولت_موقت_ملی را به ریاست #رضاقلیخان_نظام_السلطنه_مافی تشکیل دادند.
🔹 آیت الله مدرس وزیر عدلیه و اوقاف این دولت بود. پس از ناکامی دولت موقت ملی، مهاجران ناگزیر به خاک عثمانی رفتند. مدرس در استانبول ضمن ملاقات با سلطان عثمانی و صدر اعظم آن کشور، نسبت به ادعای دولت عثمانی درباره قسمتی از خاک ایران و نیز عدم حسن نیت ترکان نسبت به ایرانیان گلایه و انتقاد کرد.
🔹 مدرس در جلسه یازدهم ششمین دوره مجلس شورای ملی (۲۹ شهریور ۱۳۰۵) و به هنگام بررسی صلاحیت اعضای کابینه و برنامه دولت مستوفی الممالک، بشدت از مهاجران و اقدام آنان در جنگ جهانی اول دفاع کرد و در پاسخ یکی از نمایندگان گفت: « مهاجرت خیانت نبود، بلکه به خیر و صلاح مملکت بود و فوائد سیاسی داشت.»
🔹 پس از خاتمه جنگ جهانی اول، مدرس به تهران بازگشت و همانند گذشته در مدرسه #سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری کنونی) به تدریس فقه و اصول پرداخت و همزمان تولیت این مدرسه را نیز برعهده داشت.
🔹 دولت صمصام السلطنه بختیاری، که در این زمان بر سر کار بود، به دلیل ناتوانی در ایجاد امنیت عمومی و تامین حداقل معیشت مردم با اعتراض و انتقاد همگانی روبه رو بود؛ آیت الله مدرس و گروهی از مردم به انگیزه ابراز مخالفت با صمصام السلطنه در حرم #حضرت_عبدالعظیم (ع) متحصن شدند. سرانجام زیر فشار مخالفان و نارضایتی عمومی کابینه صمصام السلطنه سقوط کرد و وثوق الدوله به نخست وزیری رسید.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4658
🆔 @asbaat_ir