دو خوانش غزل ۲۱۷ حافظ.mp3
3.98M
غزل شمارهٔ ۲۱۷
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
به گردابی چو میافتادم از چشم
به تدبیرش امید ساحلی بود
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود
ز من ضایع شد اندر راه جانان
چه دامنگیر یا رب منزلی بود
هنر بیعیب حرمان نیست لیکن
ز من محرومتر کی سائلی بود
بر این جان پریشان رحمت آرید
که وقتی کاردانی کاملی بود
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
حدیثم نکته هر محفلی بود
سرشکم در طلب درها چکانید
ولی از وصل او بی حاصلی بود
مگو دیگر که حافظ نکتهدان است
که ما دیدیم و مسکین جاهلی بود
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
یک مصرع است حاصل عمری که داشتم
یار آمد و گرفت و به بندم کشید و بُرد
#محمد_سهرابی
برخیز به لب خوانی نور از لب خورشید
برخیز بخوانیم دو خط آیه ی توحید
چون ذره بزن چرخ که خورشید * مکانیم
ای خاک به افلاک بزن خیمه ی امید
تفکیک شو از دانه که دُردانه ی عشقی
برچین ز دلت پرده ی بی پرده ی تردید
برقی بزن و غلغله انداز به آفاق
باران بزن ای ابر که این مزرعه خشکید
ازهمت چشم تو مگر عشق بزاید
از خاک عقیمی که چنین یائسه گردید
ای صبحِ دل آرام نوایی بزن از عشق
تا مست شود هرکه از این زمزمه نوشید
#اکرم_نورانی
Hojat Ashrafzadeh _ Mehrabane Mani (128).mp3
3.75M
#حجت_اشرف_زاده
#مهربان_منی
جادوی دلفریب بالا بلندم زیبای..!!
شاهکار دلنشین شیرین زیبانم نازت..!!!
با تو حرف میزنم
با تو حرف میزنم
از ته این دلام
میدانم جواب نمیدهی
جواب چطوری بدهی
وقتی که تو را خیلیها با فریاد
میخوانند!
تمام آنچه من میخواهم اجازهییست
بدهی اینجا منتظر بایستم
که علامتی به من بدهی
از ته این دلام از
خودت.
#گونار_اکلوف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفت و غزلم چشمبهراهش نگران شد
دلشورهٔ ما بود، دلآرام جهان شد
در اول آسایشمان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادنمان بود، خزان شد
زخمی به گِل کهنهٔ ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم، دهان شد
آنگاه همان زخم، همان کورهٔ کوچک
شد قلهٔ یک آه، مسیر فوران شد
با ما که نمکگیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چهها کرد و چنان شد
ما حسرت و دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر
رفت و همهٔ دلخوشیام یک چمدان شد
با هر که نوشتیم چهها کرد به ما گفت
مصداق همان «وای به حال دگران» شد
#حامد_عسکری