.
#عبدلله_ابن_الحسن_علیه_السلام
#رباعیات #امام_زمان (عج)
#شب_پنجم_محرم
یا حضرت مهدی غم ما دلتنگی است
بازآ که بشر مریضیاش صد رنگی است
دشمن هدفش محو عزاداریها ست
تدبیر بدش تهاجم فرهنگی است
ایکاش بیایی بههمین زودیها
آتش بزنی به کاخ نمرودی ها
ما رو سیه و نمره زیر صفریم
باید کمکی کنی به مردودیها
ما غیر شما دوا نداریم دگر
بیمار شده شفا نداریم دگر
ما آرزویی در این دیار فانی
جز دیدن کربلا نداریم دگر
ما مثل شبیم وتو طلوع سحری
وقتش شده آید ز ظهورت خبری
این آرزوی ماست در این عاشورا
ما را تو به کربلای جدت ببری
گودال سرتاسرش عذاب و آه است
این داغ عظیم، فاجعه،جانکاه است
بر روی حسین خون پاشیده کیست؟
از دست قلم گشتهای عبدالله است
#دوبیتی عبدالله ابن حسن علیهالسلام
عمو جان پاشو سربازت رسیده
رسیده مثل آهوی رمیده
الهی بشکند دست کسی که
با سرنیزه رو پلکات خط کشیده
بمیرم سایبون بر سر نداری
رسیدم که نگن یاور نداری
مثه چشمه میجوشه خون جسمت
جای سالم توی پیکر نداری
نفسات از عطش آتیششونه
تموم پیکرت غرقاب خونه
نداشتی یاوری و من رسیدم
خودت گفتی خدا روزی رسونه
بعیده این فدائی کم بیاره
پیش اینا به ابرو خم بیاره
الهی عمه از خیمه بیاد و
برا زحمات یه کم مرهم بیاره
تو کشتی نجاتی، خونه دریا
نکش از تشنگی پنجه رو خاکا
بمیرم چن تا دندونت رو خاکه
شکسته فک تو با ضربه پا
مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰✍
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم محرم
..__________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#رباعی
#امام_علی #امیرالمؤمنین
صحبت ز مدح حیدر کرار میکنم
وقتی سخن ز وصف علمدار میکنم
وقتیکه یادی از غم تنهائیش کنم
لعنت به دشمنش به دو صد بار میکنم
از وصف کمالات علی می خوانم
تا روز ابد به پای او می مانم
این فخر مرا در دو جهان بس باشد
خود را چو یکی ز نوکرانش دانم
الحق که برازنده او آقائي است
از عشق علی کار دلم شیدائى است
جان دادن در حریم قدسی علی
آمال دلم بوده ولی رویائی است
حب علی و آل محمد شعار ماست
ما شیعه ایم و عشق علی اعتبار ماست
فخر این بود که خادم دربار حیدریم
عنوان نوکری درش افتخار ماست
شادم که به دل مهر علی را دارم
از باده ی پیمانه ی او هشیارم
تا آخر عمر این کلامم باشد
از دشمن مرتضی علی بیزارم
ما درس ز مکتب علی می خوانیم
ما رمز سعادت از علی می دانیم
چون فاطمه آن شهیده مکتب عشق
ما پای ولایت فقیه می مانیم....
از وصف کمالات علی می خوانم
تا روز ابد به پای او می مانم
این فخر مرا در دو جهان بس باشد
خود را چو یکی ز نوکرانش دانم
اوصاف علی به هر زبان جاری نیست
جز ماه رخش ماه شب تاری نیست
غیر از نبی و علی و آلش، سوگند
در هیچ کجا یار و مدد کاری نیست
شادم که مرا گدای حیدر خوانند
لب تشنه پیمانه کوثر خوانند
از هر دو جهان مرا همین بس باشد
ما را به سرای او چو نوکر خوانند
با حب علی منصب شاهی دارم
در ظلمت شب مشعل راهی دارم
دانم ز ولای او خدا می بخشد
هر آنچه گناه و اشتباهی دارم
بی اذن تو هرگز عددی صد نشود
بی حب تو از صراط،کس رد نشود
هرکس که حلال زاده آمد به جهان
در حب تو یا علی مردد نشود
#رباعیات #مدح_حضرت_علی
#اسلام_مولایی ✍
.....................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#رباعیات
#امام_صادق_علیه_السلام
#اسلام_مولایی
بیا مادر ببین چشم ترم را
به روی خاک حجره بین سرم را
ز یک سو تشنگی کرده کبابم
ز سوئی زهر،سوزانده پیکرم را
الا ای زهر جانم را ستاندی
کتاب غربتم را هم تو خواندی
زدی آتش تمام هستی ام را
چرا شعله به جان من نشاندی
نمانده تابی اندر جسم زارم
نمانده لاله ای در لاله زارم
به جای اشک خون بارد ز چشمم
به یاد مادر نیلی عذارم
دویدم پشت مرکب در دل شب
ز بیداد عدو جان گشته بر لب
دو دستم بسته بود و دیده پر آب
به یادم آمد از غمهای زینب
لبم از تشنگی همچون سراب است
دو چشمم آه،از غربت پر آب است
اگر چه تشنه کامم لیک اکنون
دلم یاد لب طفل رباب است
#رباعی
#شهادت_امام_صادق
.................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#رباعیات_اربعین قسمت1
چه رنجی از فراق تو کشیدم
چه زهری از غم و داغت چشیدم
بریدند چون سرت را ای برادر
منم از هر دو عالم دل بریدم
زده آتش به جانم ماتم تو
کشد آخر مرا درد و غم تو
الهی کاش میشد تا نبینم
تن پر زخم و خون و درهم تو
چکد خون از دوچشمان پر آبم
عدویت خارجی کرده خطابم
زجاخیزو سخن گو با مَنِ زار
که من خونین دل از بزم شرابم
به پیش پیکرت دشمن مرا زد
دو دستم بسته بود و از جفا زد
ز کوفه تا به سوی شام ویران
مرا با کعب نی در هر کجازد
چرا دیگر نمی آید صدایت
شده پرپر تمام لاله هایت
برادر جان ببین با قامتی خم
رسیده خواهرت در کربلایت
ببین خواهر ز داغت پیرتر شد
شب و روزم چگونه بی تو سر شد
مزارت را به آب دیده شویم
که بی تو دیده ام همواره تر شد
غمت آخر ز خواهر جان ستاند
همیشه داغ تو در دل بماند
دعا کردم که از بعد تو،زینب
دگر در وادی دنیا نماند
دوچشمانم زهجرت اشکباراست
دلم از ماتمت اندوهبار است
امان از سیلی مردان شامی
برادر خواهرت نیلی عذار است
خزان از من بهارم را گرفته
همه دارو ندارم را گرفته
دو عالم درد دارم از غم تو
غمت صبر و قرارم را گرفته
سخن گو با مَنِ افتاده از پا
قیامت در دلم گردیده بر پا
نشستم در کنار تربت تو
کنم ناله به همراهی زهرا
#رباعیات #اربعین قسمت2
#اسلام_مولایی ✍
تمام لاله هایت ارغوانی ست
قدم همچون هلالست وکمانیست
هزاران درد دارم در دل اما
غمم یاد لبان خیزرانی ست
نمیشد باورم هجران و دوری
چه مشگل بودبعد از توصبوری
تنت افتاد بر خاک بیابان
سرت افتاد در کنج تنوری
نشد آخر بمیرم در بر تو
نشد بوسم دوباره حنجر تو
ز ظلم نیزه و شمشیر و خنجر
نشد در بر بگیرم پیکر تو
برایت تحفه آوردم برادر
قدی از غم کمان و دیده ای تر
ز سیلیِّ سنان و شمر و خولی
رُخی دارم چُنان رُخسار مادر
خمیده آمدم از کوفه و شام
شنیدم از عدویت طعن و دشنام
جسارت شد به رویت بر سر نی
امان از سنگهای بر لب بام
چسان گویم چه آمد برسرمن
شکسته چون دلم بال و پر من
ز بسکه تازیانه بر تنم خورد
شده نیلی تمام پیکر من
چه رنجی شد نصیب کاروانت
چه وسعت داشت درد بیکرانت
الهی بشکند دستی که از کین
سرِنیزه فروکرد بر دهانت
چهل منزل سرت روی سَنان بود
نشان سنگ بر رویت عیان بود
تو قرآن با لب خشکیده خواندی
جواب خواندن تو خیزران بود
غمت در این دلم کاشانه کرده
دو عالم درد در دل خانه کرده
سه ساله ماند در کنج خرابه
دلم یاد غم دردانه کرده
غمت آتش زده بر حاصل من
فراقت خون نموده این دل من
به هر درد و مصیبت صبر کردم
ولی داغ تو گردد قاتل من
#رباعی #اربعین قسمت3
ربوده داغ تو تاب از وجودم
غمت آتش زده بر هست و بودم
زبسکه سیلی و شلاق خوردم
زسر تا پا برادر جان کبودم
مشو راضی که بر گردم مدینه
که خواهر بی تو محزون و غمینه
دعا کن جان دهم پیش مزارت
قسم بر مادر بشکسته سینه
صدای آب آبت را شنیدند
سرت را پیش چشمانم بریدند
دریدند پیکرت، اما ز کینه
تنت بر خاک با نیزه کشیدند
زدی آتش تمام تارو پودم
پناهی بهر طفلان تو بودم
امان از سیلی و از تازیانه
ز سر تا پا برادر جان کبودم
خراب از هجر تو رکن دلم شد
غم و داغ تو نقل محفلم شد
ز کوفه تا به شام و تا به اینجا
قدی خم،روی نیلی حاصلم شد
چه سازم با غمت آه ای قرارم
به هر جا بودی ای دلدار، یارم
نشستم در کنارت دل پریشان
تو رفتی دل پریشان از کنارم
بیا با من مدارا کن برادر
حلالم کن برادر جان خواهر
مگیر از من سراغ دخترت را
تو را سوگند بر زهرای اطهر
مگیر از من سراغ دخترت را
سراغ دختر غم پرورت را
مسوزان این دل پر آه و دردم
مکن شرمنده دیگر خواهرت را
توان دیگر ندارم تا که خیزم
ز دیده اشک از داغت بریزم
تورفتی از بر خواهر ولیکن
چگونه زنده باشم من عزیزم
امان از لحظۀ جان کندن تو
امان از زخمهای بر تن تو
زده زخم زبان آتش به جانم
امان از طعنه های دشمن تو
...........................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab