eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
233 عکس
140 ویدیو
33 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. دومین روز روزه داری را یاد آلاله های در راهم یاد پاهای خار رفته و زخم می رود تا به آسمان آهم یاد حلقوم زخم خورشید و یاد زخم دو دیده ی ماهم یاد چشمانشان که بارانیست گریه بوده همیشه دلخواهم اشک من را به عرش خواهد برد چشم بی اشک را نمیخواهم با خودم هیچکس نیاوردم فقط این اشک بوده همراهم من ازین معجزات گریه عجیب وسط روضه خوب آگاهم دم افطار روضه می چسبد تشنه هر بار روضه می چسبد ✍محمد حبیب زاده ۱۴۰۱/۱/۱۵ .......................................... کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. شب سوم ماه مبارک رمضان مسجدارک۱۶ فروردین ١۴٠١ صدای گریه شنیدی اگر صدای من است مرا بزن به مرامت قسم سزای من است دلت شکسته از این بنده نمک نشناس دلت شکسته دلیلش فقط خطای من است بدی من که به دردت نمیخورد اما تو خوبیت همه جوره گره گشای من است فدای رحمت و مهمان نوازی ات که فقط عنایتت سبب این برو بیای من است هر آنکه گفت بگو مونس و پناهت کیست همیشه گفته ام آن مهربان خدای من است تمام حاجتم این ماه دیدن نجف است نجف مکان علی و شاه و مقتدای من است دلیل اشک سر سفره وقت افطارم لبان تشنه ارباب باوفای من است نجات چیست رسیدن به کشتی ارباب حسین راه نجات است و ناخدای من است که گفته روزی من نیست دیدن حرمش به دست دختر او رزق کربلای من است فدای اشک رقیه که با پدر میگفت چه خوب شد که سرت سهم گریه های من است گرسنه ماندم اما غذا نمیخواهم چرا که کنج خرابه کتک غذای من است گریز به ............................................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. امشب پناه داده بر جمع ما رقیه ما آمدیم یا رب همراه با رقیه حس کرده ایم جودت بیش از همیشه بوده هر بار در مناجات گفتیم یا رقیه بخشیدن گناه ما را به او سپردی امشب تمام ما را کرده سوا رقیه دردیم و اوست درمان کفریم و اوست ایمان ما را ز دام شیطان کرده رها رقیه دلتنگ های صحن کرب و بلا کجایید امشب دهد برات کرب و بلا رقیه غیر از حسین نامی روی لبش نیامد این است عشق این است صد مرحبا رقیه زهرای کربلا اوست با درد آشنا اوست افتاده گوشوارش بر خاک ها رقیه ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. سلام الله علیها دیده ام کم سووهمچون شمع سوسو میزنم آب شد جسمم، زبسکه ناتوانم ای پدر آمدی آخر به دیدارم در این ویران سرا میهمانم گشته ای و میزبانم ای پدر تو ببخشایم که از جا بر نمی خیزم برت رفته از پا تاب و از پیکر توانم ای پدر دست ازعمرگران شستم به طفلی غم مباد شمع سان میسوزم از درد نهانم ای پدر شکوه ها دارم ز ظلم شامیان ناسپاس دیده بگشا تا ببینی نیمه جانم ای پدر بارها آمد اجل تا آنکه گیرد جان من شرم کرد از دیدن مرگ عیانم ای پدر گرچه از کوفه دو عالم غصه دردل باشدم لیک،خونین دل ز جور شامیانم ای پدر شرح تنها بودنم را اشک چشمانم دهد آسمان دردم و اختر فشانم ای پدر کاش میشد خیزران جای لبان خشک تو از جفا میخورد بر لعل لبانم ای پدر نقش سیلی بر عذار نیلی من نقش بست نیمه جان از دست این جور زمانم ای پدر بال پروازم شکست از فتنۀ صیادها زخمی کعب نی شمر و سنانم ای پدر بارها از ناقه با صورت فتادم بر زمین خون جگر از کینه های ساربانم ای پدر گر که از درد رخ و پهلو نَمُردم تا کنون میکشد آخر مرا زخم زبانم ای پدر صورت نیلیَّ من دارد نشان از مادرت کودکم اما چو زهرا قد کانم ای پدر آنچنان زد دشمن بی مهر بر پهلوی من تاکنون خون لخته آید از دهانم ای پدر در یم رنج و بلایت ای سر از تن جدا غرق آه و ناله و سوز و فغانم ای پدر گر دل تنگت هوای مادر مظلومه کرد دیده بر حالم بنه، زهرا نشانم ای پدر امشبی را با مَنِ افسرده دل خلوت نما تا بدانی راهی باغ جنانم ای پدر ✍ .
. در جمع خوبانم ولی رسوا ترینم کرده مرا با گریه کن ها هم نشینم سر را به زیر انداختم تا که بگویم شرمنده ی روی کرام الکاتبینم . خیلی برای بنده ی عاصی دعا کرد از بی حیایی های من مولا حیا کرد گفتم بدش می آید از صوت و صدایم اما دوباره سائل خود را صدا کرد . هر چند از مولای خود فرار بودم تنها برایش باعث آزار بودم بخشید اعمال مرا رب کریمم چون که محب حیدر کرار بودم . یک یاعلی گفتم بدم را خوب کرده عشقش گناهان مرا مغلوب کرده نزد خدا من که ندارم آبرویی حب علی پیشش مرا محبوب کرده . خالی است دستانم ولی ارباب دارم عشق حسینش شد تمام اعتبارم یک سال شد کرب و بلا را من ندیدم یک سال با درد فراقش بیقرارم . هستم اگر امروز پابست رقیه آقا خودش کرده مرا مست رقیه فهمید جایی را جز این خانه ندارم قلاده ام را داد در دست رقیه . چکمه روی بال و پرش رفته سه ساله در دست دشمن زیورش رفته سه ساله می سوخت اما چادرش روی سرش بود خیلی به زهرا مادرش رفته سه ساله . حالا به دیدارش پدر با سر رسیده سر را بغل کرده است با قد خمیده می گفت: بابا قاتلت موی مراهم مثل خودت از پشت بدجوری کشیده   ✅محمد مهدی شیرازی✍ .