.
#اصحاب_شهداء_کربلاء
#شب_چهارم_محرم
#جون
#فدایی_مازندرانی✍
از لشگر امام، غلامی سیاهرنگ
خالِ سوادِ کشور هند و دیار زنگ
آمد به پیش آن شه و گردن نمود کج
درخواست کرد از شه لبتشنه، اذن جنگ
گفتش شه شهید، مکن رو به کارزار
کآن جا به کار نیست به جز ناوک خدنگ
کس زین سپاه، کار ندارد به تو، چرا
خواهیکُنیبهخویش در اینلحظه کار،تنگ؟
گفتا شوَم فداتْ به خیل فداییان!
داری مگر ز بودنِ همچون منی تو ننگ؟
روی مرا سیاه مکن بیش از این، شها!
خواهم که تا ز لطف تو گردم سفیدرنگ
میدانمت سیاهی لشگر ضرور نیست
لیکن مزن به شیشۀ امّید من، تو سنگ
از خون، رخ سیاه کنون سرخ میکنم
بالاتر از سیاه که گفته است نیست رنگ؟
دادش اجازت آن شه و آمد به رزمگاه
جمعی ز زین فکنْد و نگون شد ز پشت خنگ
بر خاک و خون تپید و صدا زد حسین را
سویش شتافت خسرو لبتشنه، بیدرنگ
از اسب شد پیاده، همان معدن کَرَم
در برکشید پیکر او را ز لطف، تنگ
رخ بر رخش نهاد و بگفتا: «مُهَیمِنا»!
بویش نما چو مُشک و رُخش کن سفیدرنگ!
دیدند بوی مُشک از آن جسم ساطع است
سهلاستبویمُشک کهبودش ز مُشک،ننگ
خواهی که روسفید شوی مثل آن سیاه
جان کن نثارِ خاکِ رهِ شاهِ کمسپاه
#شب_چهارم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af