.
#میلاد_حضرت_عباس
#مدیحه_خوانی
امیر وفادار جانم اباالفضل
سپهدار و سردار جانم ابالفضل
همیشه در خانه ات ازدحام است
ز خلق گرفتار جانم اباالفضل
تو تالی معصوم بودی و هستی
به خلق و به رفتار جانم ابالفضل
به نزد حسین آبروی دو عالم
تویی آبرو دار جانم اباالفضل
تو باب الحسینی برای همیشه
تویی نور الانوار جانم ابالفضل
کند سجده بر خاک پای تو دائم
ادب عشق ایثار جانم اباالفضل
برافراشته است اين علم تا تو هستی
علم را نگهدار جانم اباالفضل
تو رفتی به میدان و زینب صدا زد
برو یابن کرار جانم اباالفضل
برو ای فدای رجز خوانی تو
برو مرد پیکار جانم ابالفضل
خدا خواست از کربلا تا قيامت
تو باشی علمدار جانم اباالفضل
_
تو در ظلمت دهر نور مبینی
تو کهف امانی امیدی امینی
تویی برترین جلوهی عبد صالح
تو تا آخر دهر حبل المتینی
تو وجه خداوند باری تعالی
تو خورشید افلاک و ماه زمینی
ز بس فانی و غرق حبُّ الحسینی
به غیر از حسین هیچ کس را نبینی
تو در فرش با اولیاء هم کلام و
تو در عرش با انبیاء همنشینی
تو در کربلا جلوهی حیدری و
تو در رزم اصلا نداری قرینی
فدای ره دین شده جسم و جانت
نه ، امکان ندارد خودت اصل دینی
_
منم سائل مضطر بی نوایت
نشستم به امید لطف و عطایت
نشستم ببینی که من مبتلایم
نشستم ببینی منم مبتلایت
نگاهم کن آقا نگاهم کن آقا
الهی به قربان آن چشمهایت
فدای تو و دستهای کریمت
فدای تو و لطف بی انتهایت
دعا کن مرا ایها العبد صالح
محال است که رد شود ربنایت
تو باب الحوائج برای همیشه
و من هم برای همیشه گدایت
ز بس دوست داری کرم را عطا را
من آوردهام دست خالی برایت
ندیدم کسی را به آقائی تو
به این خاطر افتادهام پیش پایت
گدایم ولی این گدایی بهانه است
ببوسم به وقت عطا دست هایت
🖋️حاج محمدعلی قاسمی
#حضرت_عباس_سلام_الله_علیها_ولادت
#حضرت_عباس #مدح_حضرت_عباس
#اعیاد_شعبانیه
۸
به دوشت می کِشی "بار امانت" را تک و تنها
به دامانت پناه آورده ام یا عروة الوثقی
جهان جامِ می اش را پیش تو می آورد بالا
"الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها"
شگفتا! شرح و توصیف مقامت کار انسان نیست
به چشمت هر کسی ایمان نیاورده مسلمان نیست
به جرئت می نویسم با خدایت هم نشینی تو
علم بر دوشی و دست خدا در آستینی تو
بنازم هیبتت را تک یل ام البنینی تو
به حق فرزند بی باک امیر المومنینی تو
یقین دارم که دنیا در کف اقبال من باشد
اگر مُهر تو در پرونده ی اعمال من باشد
ملائک بوسه می چینند از خاک کف پایت
دل از ارباب ما برده ست لبخند دل آرایت
به وقت جنگ زینب می شود محو تماشایت
جهان پیش تو و تو سر به زیری پیش مولایت
بدون دست، آری دستگیر عالمینی تو
چه باید گفت در مدحت؟ علمدار حسینی تو
شبیه کوه ها ثابت قدم می ایستی عباس
هزاران سال قبل از خلق ما می زیستی عباس
گرفتار کسی غیر از حسینت نیستی عباس
خودت باید بیایی و بگویی کیستی عباس
به درک جایگاهت هیچکس نائل نخواهد شد
که دین هیچکس بی عشق تو کامل نخواهد شد
دل از اهل زمین و آسمان برده ست گیسویت
به میدان می روی و می شود زینب دعاگویت
ولی ای کاش غرق خون نمی شد چشم و ابرویت
نمی زد هیچکس در علقمه نیزه به پهلویت
علی اصغر برای آب بی تاب است...یا عباس
تمام فکر و ذکرت قحطی آب است...یا عباس
#احسان_نرگسی✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#میلاد_حضرت_عباس
یا اباالفضل العباس(ع)...
درد مجنون را فقط لیلا مداوا می کند
درد نوکر را فقط مولا مداوا می کند
مسجد و محراب و هیئت، هرکجا خواهی که باش
کار او این است، او هرجا مداوا می کند
ارمنی باشی،مسیحی باشی، فرقی نیست دوست
یک نگاهت میکند آقا، مداوا می کند
در طبابت این طبیب از هر طبیبی برتر است
هرکه پیشش میرود، درجا مداوا می کند
دست او مشکل گشای عالم و آدم بُوَد
تو گدا سویش برو دارا مداوا می کند
تشنگی دردیست شیرین نزد ما احساسیان
مبتلايش باش و بین سقّا مداوا می کند
نوش دارویش گمانم تربت کرببلاست
بسکه آقایم چنین زیبا مداوا می کند
علقمه دانشگَه و زهرا بُوَد استاد او
او به اِذن حضرت زهرا مداوا می کند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#مدح_حضرت_عباس
.
.
#قصیده_واره
#مدح_حضرت_عباس
#مجتبی_خرسندی✍
جهان دیدهست نور آسمان را در زمین پیدا
که امشب ماه شد از خانهی امالبنین پیدا
حسن انگشتر خلقت، حسین آن را نگین، اما
اباالفضل آمد و حالا شده نقش نگین پیدا
علی آیینهی رب، این پسر آیینهدار اوست
برای بهترین باید که میشد بهترین پیدا
به معنایی که او بخشید بر مردانگی سوگند
نشد دیگر زنی چون مادرش مردآفرین پیدا
همین که سر به خاک آورد و تسبیح خدا را گفت
سر پیشانیاش شد نقش فردوس برین پیدا
خدا را خواند واحد، شرم کرد از گفتن ثانی
که شد علمالیقین، عینالیقین، حقالیقین پیدا
چنان آسان به پرسشهای مشکل میدهد پاسخ
که بر لبهای مولا نیست غیر از آفرین پیدا
برای رتبه باید خوب را با خوبها سنجید
اگر در زیردستان میشود بالانشین پیدا
اباالقاسم، ابوالقربه، قمر، بابالحوائج اوست
ولی از بین اینها شد ابوفاضلترین پیدا
اگرچه واقفم بر "لایُقاس" اما ابایی نیست
برای این که در اوصاف باشد همنشین پیدا
برای مصطفی در دین، برای مرتضی در زهد
برای مجتبی در حلم با او شد قرین پیدا
به لطف آیینهای از "رحمةللعالمین" دارد
به رزمش شیوهی رزم امیرالمومنین پیدا
به سائل بهترین را داد، اما مثل بابایش
نشد در سفرهاش جز اندکی نان جوین پیدا
چه جای عیب اگر دوروبرش امثال من باشند
که در هر خرمنی هستند چندین خوشهچین پیدا
"سقاهم ربهم" را تا نمیخواندند در گوشش
برای امر سقایی نمیشد جانشین پیدا
ابوطالبتبار حمزهوار جعفرآیینی
که از اعجاز او شد حافظ و حامی دین پیدا
تمام لشکر دشمن اسیر هیبتش هستند
همین که میشود با رزمجامه روی زین پیدا
علی آنقدر بازوهای او را میزند بوسه
که انگاری یدالله است از این آستین پیدا
دودستی با دوشمشیر از دوسو مردانه میجنگد
چنان که میشود در دیدههای ریزبین پیدا
بهغیر از لحظهای که اخم او را دیده در صفین
ندیده مالک اشتر هراسی در جبین پیدا
به تیغ خشم او شد محو از آیینهی تاریخ
اگر شد ناکثین و قاسطین و مارقین پیدا
زمین از زخمهای تازه پر میشد اگر هربار
نمیشد زیر تیغش شهپر روحالامین پیدا
به هرجا پرچم "هل من مبارز؟" را علم میکرد
همآوردی نمیشد در تمام سرزمین پیدا
به قصد رزم تا میتاخت میدیدند که میشد
سر و دست و جنازه از یسار و از یمین پیدا
"اشداء علی الکفار" دشمن بود و با این حال
نمیشد در دلش از دوستان یکذره کین پیدا
خجالت میکشید از زینب کبری از آن وقتی
که با ننگ اماننامه شده شمر لعین پیدا
زد آتش بر دلش آوای "این عمّی العباس؟"
از آن ساعت که شد از خیمه با صوت حزین پیدا
امان از لحظهای که شیرمردی خسته و زخمی
زمین افتاده بود و گرگها شد از کمین پیدا
عمود خیمه را بابا کشید آنجا که دیگر شد
حکیم بن طفیلی با عمود آهنین پیدا
تمام کربلا از عطر یاس پیکری پر شد
به هرسو قطعهای از عین و با و آ و سین پیدا
حسین از خاک دستش را چنان با بوسه برمیداشت
که گویی در زمین گردیده قرآن مبین پیدا
تمام پیکرش بر خاک میلرزید آن دم که
شد از گودی صدای نالهی "هل من معین؟" پیدا
کنار حضرت صاحبزمان در روضهاش هستند
پیمبرها - سلاماللهعلیهماجمعین - پیدا
دوایش گفتن یک جملهی "یا کاشف الکرب" است
اگر هرجای عالم شد دل اندوهگین پیدا
برای حضرت عباس طوری گریه کردم که
شده لبخند در روی کرامالکاتبین پیدا
گرفتم در دوعالم دستهایش را، یقین دارم
که در محشر برایم میشود حصنحصین پیدا
دلم تنگ عمود آخر است، آندم که خواهد شد
به چشمم گنبد زرد تو روز اربعین پیدا
#مجتبی_خرسندی ✍
.
.
#مدح_حضرت_عباس
شبیه حیدر کرار دریا دل ابوفاضل
که با هر ضرب تیغش فتح شد حاصل ابوفاضل
کسی که خندهاش آئینهی آیات رحمت بود
و با خشمش عذابی سخت شد نازل، ابوفاضل
همانکس که جلال از هیبت چشمش مجلل شد
همانکه شد کمال از خلقتش کامل أبوفاضل
به لطف گوشهی چشمش مسلمانیم و آنکس که
به طاق ابروانش قبله شد مایل ابوفاضل
میان موج غم با دیدنش ارباب میخندید
به دریای حسین بن علی ساحل ابوفاضل
به عشق او دلم با هر تپش در سینه میگوید
أبوفاضل ابوفاضل أبوفاضل أبوفاضل
شبیه مجتبی وقت کرم یکدفعه هم حتی
نرفته ناامید از خانهاش سائل، ابوفاضل
مسلمانان چه غم دارید وقتی اینچنین بوده
برای ارمنی ها حل هر مشکل أبوفاضل
#میثم_کاوسی ✍
#حضرت_عباس_علیهالسلام
#مدح
.
.
#مدح_حضرت_عباس
ذکر هر جمع تا شود،عباس
دردها را دوا شود، عباس
آمد از آسمان به سمت زمین
جلوه ای از خدا شود، عباس
قبله اش شد حسین و ممکن نیست
از ولایت جدا شود ،عباس
آرزویش همیشه این بوده
پای مولا فدا شود، عباس
تا علمدار سید الشهدا
ساقی کربلا شود، عباس
وخدا در کنار علقمه خواست
تا که حاجت روا شود، عباس
هستی اش را گذاشت تا امروز
نام مشکل گشا شود، عباس...
#محمدجواد_منوچهری ✍
#یا_قمر_بنی_هاشم
.
﷽
#حضرت_عباس
#مدح_حضرت_عباس (ع)
دنبال یک مطلع برای شعر گفتن بودم و
دنبال او بودم ولی گیر همین من بودم و
آری که در اندیشهی الفت گرفتن بودم و
در محضر اوجِسخن با نُطق الکن بودم و
مضمون نابی بر زبانم ناگهان گُل کرده است
تا اینکه بر ام البنین شاعر توسل کرده است
مضمون ناب شعر باشد در دل چشمان او
رزق تمام خلق باشد حاصل چشمان او
آرامش جانها شده در ساحل چشمان او
وقتی شده خورشید شمع محفل چشمان او؛
یعنی که از صبح ازل چشمش کرامت داشته
در مشک سقایی او دریا اقامت داشته
نقش رخ ماهش به قلب برکه ها افتاده است
بر قاب عرشی قنوتش ربنا افتاده است
در محضر او نَـفْس هم در زیر پا افتاده است
اخلاص آقا بین ما اینگونه جا افتاده است:
در هر قدم پشت سر اربابِ عالم راه رفت
چون کوه پشتش بوده وُ چون شیر، محکم راه رفت
بر بام کعبه ایستاده، خطبه خوانی میکند
با لعل قدسی لب خود دُرفشانی میکند
از جان خاک آلود مردم دل تکانی میکند
انگار که وعظ علی را بازخوانی میکند
از ابتدای خطبه اش از یاد و نام کعبه گفت
بالای بام کعبه عباس از امامِ کعبه گفت
ماهِ بلندِ سر به زیرِ محضر خورشید ها
عالینجابِ باده نوشِ ساغر خورشید ها
در نا امیدی هاست اوج باور خورشید ها
جانم علمدار رشید لشکر خورشید ها
از ابتدای خلقتش مأنوس آل الله شد
او پرده دارِ خیمه ی ناموس آل الله شد
شد آسمان چشم هایش با نجابت همنشین
با او حسن جان میشود هنگام صحبت همنشین
کوهِ ابهّت را ببین شد با محبت همنشین
نامش به هنگام قسم شد با اجابت همنشین
باب الحوائج منصب است این پادشاهِ نامدار
عباس جان، پیش خدا دارد همیشه اعتبار
🖍️ #امیر_طاهری
.
.
#مدح_حضرت_عباس
#میلاد_حضرت_عباس ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
《سلام ما به حسین و به کربلای حسین
سلام ما به علمدار باوفای حسین》
سلامِ ما به شبِ چارم از مَهِ شعبان
شبِ رسیدنِ دریا وُ ساقیِ مستان
سلامِ ما به کسی که خداست در رویَش
سلامِ ما ابالفضل و دست و بازویش
کسی که باقدمش شد جهان ما محشر ؟!
نگارِ امِّ بنین باشد و یلِ حیدر
همان کسی که ملک هست آرزومندش
به نامِ نامیِّ عباس ؛ میشناسندش
گرفت در بغلش مرتضی وُ میبویید
دو دستِ این پسرش را مدام میبوسید
علی به مادرِ عباس این چُنین فرمود
ذخیره ی حرمِ کربلاست این مولود
به لحظه ای نشود از برادرش غافل
امیدِ اهلِ حرم میشود ابوفاضل
ز روزِ اولِّ خود بر زمین ، علم زده است
اَخُ الحسین به دنیای ما خوش آمده است
ــــــــــــــــــــ
تویی یل عرب و پهلوانِ جنگاور
تویی شبیهِ جوانیِ حضرت حیدر
تو هاشمی نصبی و تو شمس عالمتاب
تویی خدای ادب در مقابل ارباب
همیشه در همه ، حالات ، حافظ مکتب
تویی رکابِ قدم هایِ حضرتِ زینب
بدونِ تو چه سرِ روزگار می آید
به دستِ تو چقدَر ذولفقار می آید
خدای هیبت و ایثار و معدنِ عقل است
ندای قدسیِ افلاکیان ابالفضل است
ــــــــــــــــــــ
ز "این عمل" به جهان شهره گشته نور دوعین
غضب برای خدا و ادب برای حسین
میانِ معرکه ؛ آنها که خسته و زردند
همه زِ تیغ ابالفضل فرار میکردند
به هیبتِ علوی بر زمین قدم میزد
کنارِ آبُ ُ کنارِ شریعه می آمد
رسیدُ مشکِ خودش را پُراب کرد و نشست
گذاشت در دلِ آبِ روانِ آنجا ؛ دست
همینکه خواست بنوشد کمی زِ آب ، اما
نخورد ؛ یادِ علی اصغر و رباب ؛ آنجا ...
خدا به این همه ایثارِ او صفا بخشید
به مشکِ حضرتِ ساقی ؛ گناهِ ما بخشید
عمو برای حرم ؛ حُکمِ دلگُشا دارد
رقیه بر سر دوشش چقدرر جا دارد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر از #علی_حاجیان_فر ✍
(بیت اول از بنده نیست فقط از جهت فضای شعر و مطلع آن ، اضافه شد)
.
.
#مدح_حضرت_عباس
یا حضرت عباس (ع)
تا خدا آفرید لیلا را
آن نگار بلند بالا را
نقش چشمی خمار و زیبا را
تب مجنون گرفت دنیا را
از سمرقند تا بخارا را
شرح آیات " تُنْفِقُوا" داد و
رزقمان را به دست او داد و
باده ی کوثر از سبو داد و
او به میخانه آبرو داد و
پای ساقی نشاند سقا را
عکس او را به عرش قاب گرفت
نامش از حُسن انتخاب گرفت
"عسل بن ابوتراب" گرفت
تا ز لبهای او شراب گرفت
علنی کرد مستی ما را
او ز خورشید ها نسب دارد
هیبتی چون "یل عرب" دارد
منصب غیرت و ادب دارد
در عشیره "قمر" لقب دارد
مشک او آفریده دریا را
یل نام آور تبار علی ست
آینه دار اقتدار علی ست
وارث تیغ ذوالفقار علی ست
وقت پیکار هم عیار علی ست
رجزش داشت لحن مولا را
حضرت جبرئیل دربانش
جان پبغمبران به قربانش
طعم اعجاز می دهد نانش
ارمنی ها همه مسلمانش
دم او جان دهد مسیحا را
نذر آیینه ها شده سر او
عشق زانو زده ست محضر او
"كاشِفَ الكَرْب" نام دیگر او
حضرت فاطمه است مادر او
جانم این ساقی العطاشا را
طبع ابیاتم اشتیاقی شد
مست آرایه های ساقی شد
لهجه ی واژه ها عراقی شد
صحبت از گوشه ی رواقی شد
که به تن داشت عطر زهرا را
"رَبَّنَا آتِنَا" ز خوان حرم
شهد شیرینی اذان حرم
"اهْدِنَا" سمت آسمان حرم
خوش به حال کبوتران حرم
وقف او کرده اند پرها را...
#محمدجواد_مهدوی ✍
#حضرت_ابوالفضل
#حضرت_عباس
#ولادت
.
.
#مدح_حضرت_عباس
قرآن اگر حسین؛ انسان ابوفاضل
حجت اگر حسین برهان ابوفاضل
شمشیر اگر حسین بُرّان ابوفاضل
فریاد اگر حسین غُرّان ابوفاضل
جانم اگر حسین جانان ابوفاضل
سردار اگر حسین سالار ابوفاضل
ذخرالحسین یعنی غمخوار ابوفاضل
یارم اگر حسین دلدار ابوفاضل
حیدر اگر حسین کررار ابوفاضل
شیر تمامی شیران ابوفاضل
قله اگر حسین کوهش ابوفاضل
دریا اگر حسین نوحش ابوفاضل
ریحان اگر حسین روحش ابوفاضل
عمری پناه اندوهش ابوفاضل
نجل علی نخل بستان ابوفاضل
زینب قمر اما اختر ابوفاضل
زینب اگر زهرا صفدر ابوفاضل
زینب اگر خواهر یاور ابوفاضل
پشت و پناه این خواهر ابوفاضل
بر درد زینب شد درمان ابوفاضل
پشت سر حسین هم سوی با علی
صف ها شکسته او با ذکر یاعلی
در هر ستیز خود می زد صدا : علی
یا قاهر العدو یا مرتضی علی
در قلب هر میدان طوفان ابوفاضل
با مجتبی بوده صفین در لشگر
همرزم او اکبر بردوش او اصغر
سقا ولی تشنه در لحظه ی آخر
بالاسرش آمد در علقمه مادر
چشمان زهرا شد گریان ابوفاضل
#مجید_احدزاده
#حضرت_عباس_علیه_السلام
.
#مدح_حضرت_عباس
من دخیل توام ابوفاضل (ع)
آمده ذکر حضرت عباس (ع)
رنگ مهدی (ع) گرفته این محفل
رخصت ! عباس جان که بر مدحت
بشوم بر حسینیه داخل
ای قمر! بین تو وَ شمس حسین (ع)
موجی از دلبری شده حائل
خوش به حال رقیه (س) چون گشته
شانه هایت برای او محمل
از سلحشوری و تبار علی (ع)
شیرمردی چنین شود حاصل
تا که پا در رکاب بگذاری
دشمنان را بلا شود نازل
یا علی (ع) گوی و یکه تازی کن
حق تو باشی، فنا شود باطل
تا شنید از جمال و اوصافت
شده دیوانه ، عالمِ عاقل
متوسل نشد اگر بر تو
عارفی نیست عارف کامل
گله کن سر اگر فدا نکنم
صنما باش با دلم یک دل
مشک بر دوش خود بگیر آقا
شده مامِ علی پریشان دل
آنقدر گریه کرده است رباب (س)
که شده خاک خیمه ی او گِل
من به قربان کام تشنه ی تو
که فتادی به جانب ساحل
ای علمدار کربلا برخیز
ز چه کردی به علقمه منزل
تو خجالت نکش که آب ، شده
تا همیشه ز چهره ی تو خجل
نکند اسم اعظم است اسمت
که شده رمز حل هر مشکل
خوش به احوال دردمندی که
شد به فیض گدایی ات نائل
قَسَمت می دهم به قنداقه
که شود لطفتان به من شامل
پشت درها مرا نگاه ندار
حاجتم را روا نما عاجل
حاجتم را به هر دری نبرم
من دخیل توام ابوفاضل (ع)
#جواد_محمودآبادی ✍
میلاد علمدار کربلا، العبد الصالح، المطیع لله و لرسوله و لامیرالمومنین و الحسن و الحسین ، حضرت ابالفضل العباس (ع) مبارک باد
.