eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
267 عکس
169 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. مولای ما که اشک نگاهت مداوم است بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است داری برای غربت او گریه می کنی او بی پناه در وسط قوم ظالم است نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون تنها به فکر رأس حسین و غنائم است نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین سمت دیار مردم بد عهد،عازم است حالا به روی بام به وقت شهادتش از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است صدشکر،دخترش سر او را ندیده است ناموس او احاطه میان ِ محارم است انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ رأسش بریده شد ولی انگشت سالم است ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب ........................................ . ای ماهِ شبِ دیده ی بیدار کجایی دارم ز فراقت دل خونبار کجایی می گریم و می سوزم و می نالم ازین هجر ای غمزده را سید و سالار کجایی محروم منم من که ندیدم رخ ماهت ای روشنی راه شب تار کجایی گفتم عرفات است و به وصلت برسم من افسوس میسر نشد این کار ، کجایی افسوس نشد هم نفس چشم تو گردم ای چشم تو از عاطفه سرشار کجایی مگذار که نادیده رخت  بگذرم اینجا بگذار ببینم رخت ای یار کجایی در این شب آدینه دلم آینه دار است تا آن که ببیند ز تو رخسار کجایی رنجورترین عاشقم اما شود ای دوست وصل تو طبیب دل بیمار کجایی با اشک تو می رفت دلم جانب کوفه تا با تو کند گریه ی بسیار ، کجایی ریزد ز رخ غم و غربت آنجا که زده تکیه به دیوار ، کجایی افتاد تن غرقه بخونش بروی خاک بردند سرش را به سر دار  کجایی “یاسر” ز  پی ات  آمده تا نور بگیرد ای روی تو آیینه ی گلزار کجایی محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. . در شهر غم نشان ز هوای بهاره نیست حتی در آسمان کبودش ستاره نیست گرچه سفیر لایق رویت نبوده ام دیگر به کوفه نیز امیدی دوباره نیست درها به روی باغ نگاهم که بسته شد دیدم درون باطنشان جز شراره نیست دعوا سر بریدن راس ستاره هاست فرقی میان مقتل و دارالاماره نیست سنگی که خورد بر لب و دندان مسلمت بدتر ز نعل مرکب صدها سواره نیست آغوشت ای حسین پناه رقیه است سهمت ز زندگی بدن پاره پاره نیست ....................... محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. سلام ایزد منّان، سلام جبرائیل سلام شاه شهیدان، به مسلم بن عقیل به آن نیابت عظمای سیدالشّهدا به آن جلالِ خدایی، به آن جمالِ جمیل شهید عشق که سر در منای دوست گذاشت به پیش پای خلیل خدا، چو اسماعیل سلام بر تو که دارد زیارت حرمت ثواب گفتن تسبیح و خواندن تهلیل زهی مقام! که فرش حریم حُرمت تو شکنج طرّه‌ی حور است و بال میکائیل شعاع پرتو مهرت، نسیم پاک بهشت شرار آتش قهرت، حجاره‌ی سجّیل بر آستان درت، آفتاب، سایه‌نشین به طاق قبّه‌ی تو، ماه آسمان، قندیل تو بر حقّی و مرام تو حق، امام تو حق به آیه‌آیه‌ی قرآن، به مصحف و انجیل ببین دنائت دنیا که از تو بیعت خواست کسی که پیش جلال تو بنده‌ای است، ذلیل محیط کوفه تو را کوچک است و روح، بزرگ از آن به بام شدی کشته، ای سلیل خلیل! شروع نهضت خونین کربلا ز تو شد ز نطق زینب کبری به شام شد، تکمیل فراز بام، سلام امام دادی و گفت میان لجّه‌ای از خون، جواب، شاه قتیل به پای دوست فکندی سر از بلندی بام که نقد جان، برِ جانان بوَد متاع قلیل مدیحت تو «ریاضی»! کجا و حضرت دوست؟ مگر خدایْ عنایت کند، جزای جزیل «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان ریاضی یزدی ........................ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. الا ای ماه شبهای مدینه فروغ دیده شاه بیقرینه میاکوفه‌که‌میترسم‌دراین‌شهر شودمحمل‌نشین‌اینجا سکینه دمادم نام تو ذکر لب من عبادتهای هر روز و شب من امان از ظلم و جور کوفی پست میاور همره خود زینب من تنم از بام تا نقش زمین است مرا با تو کلام آخرین است ز راه آمده برگرد حسینجان میان راه کوفی در کمین است دراینجا حرف از معجر شنیدم من از قتل علی‌اکبر شنیدم به جان فاطمه برگرد برگرد من از ذبح علی اصغر شنیدم الاای‌جان‌جانان‌روح‌احساس نیاور لاله‌هایت با گل یاس شنیدم با سنان میگفت اشعث که تیر آماده کن از بهر عباس ........................ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. _______________ سلام حضرت زهرا به آن سفیری که تمام زندگی اش پای یار افتاده تمام شهر به او پشت کرده و حالا میان کوچه دلش بی قرار افتاده به راه آمدن زینت و حسین و رباب غریب و خسته و چشم انتظار افتاده بگو به سید مظلوم ای نسیم سحر میا به کوفه که اینجا بهار، افتاده بگو به سید مظلوم مسلمت تنها بریده از همه با حال زار افتاده بگو ز دور به این خوارها نگاهی کن پسر عموی تو در بین خار افتاده ز بسکه سنگ به رویش زدند از روی بام به روی خاک ز نقش و نگار افتاده ز رفت و آمد آن نیزه دار حس کرده که در سر همه فکر شکار افتاده 🔸شاعر: ___________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی بامِ قتلگاهش؛ کفترِ نامه‌برت خواهشش این است، برگردی به شهر مادرت کاش می‌شد نامه‌ام آتش بگیرد بین راه یا نه؛ پیکم گم شود؛ اصلا نیاید محضرت نامه‌های خطّ کوفی را نخوان؛ آتش بزن کاش می‌شد حرف‌هاشان را نمی‌شد باورت سر به سر با مردم این شهر نگذار و برو نقشه‌ها دارند در سر؛ کارها هم با سرت دلخوشی‌های ربابت را ببین و رحم کن زودتر برگرد، تا زنده بماند اصغرت مردمِ شهر علی، نامِ علی را دشمن‌اند رحم کن بر قدّ و بالای علیِ اکبرت مشک‌هایت را حسابی پُر کن اینجا آب نیست تا مبادا آبروی حضرت آب آورت ... پنجه‌های گرگ‌ها را شانه دیدم؛ رحم کن گنگ می‌گویم؛ زبانم لال؛ موی دخترت ... چشم‌های مردم این شهر، خیلی بی‌حیاست وای، می‌ترسم بیفتد بر نگاه خواهرت لااقل خونم، سرم، دفع بلا می‌کرد کاش از تو و اهل و عیالت، از تمام لشکرت .___________________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. 〰〰〰〰〰〰 بالای بام از دور می‌بینم از اولین غم تا به آخر را در اشک‌هایم کاش می‌دیدی این صحنه‌های گریه‌آور را از دور می‌بینم که می‌آیی اهل و عیالت حالشان خوب است دارد رباب از ذوق می‌خندد دید اولین دندان اصغر را سجاده‌ات را پهن کرد و گفت «بابا! رقیه دوستت دارد» چادر نمازش را سرش کردی اکبر که گفت الله‌اکبر را دارد سکینه آب می‌نوشد اصحاب و اهل خیمه‌گاهت هم سیراب‌ها بعدش دعا کردند در لشکرت سقای لشکر را دور سرت هر لحظه می‌گردد پروانه‌ی شمع وجود تو می‌بینم اشک شوق زینب را تا سیر می‌بیند برادر را این دلخوشی‌ها را نگیر از خود با آمدن در سرزمینی شوم از خیر کوفه بگذر و برگرد از اهل خیمه دور کن شر را اینجا بهارش هم زمستان است از ساقه می‌بُرّند گل‌ها را برگرد، این مردم تبر دارند بر پیکرِ خود حفظ کن سر را دلشوره می‌آید سراغ من با دیدن چشمِ حرامی‌ها حالا که می‌آیی نیاور پس همراه خود ناموس حیدر را .___________________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. 〰〰〰〰〰〰 این کوفیان که دم ز مرام و وفا زدند هنگام لعن نام علی را صدا زدند ماندم غریب، مثل عمو بین کوچه ها اینجا تمام شهر به من پشت پا زدند گفتم منم سفیر ولی خدا، ولی آقا مرا برای رضای خدا زدند شرمنده ام که نامه نوشتم بیا؛ نیا اینجا کسی به فکر شما نیست، جا زدند دلواپسم برای رقیه، خدا به دور ... مانند مادر تو مرا بی هوا زدند آقا نیا که زینب تو پیر میشود حرف از اسیر و دشمنی مرتضی زدند این مردمی که نیزه و شمشیر میخرند قید تو را به خاطر مشتی طلا زدند پرتاب سنگ بر سر نیزه رواج یافت تا حرف پیشواز و ورود تو را زدند اینجا غریب را ته گودال می برند این قرعه را به نام تو در کربلا زدند تنها خوشم که بر سر دار الاماره ام راس مرا به خاطر عشق شما زدند .___________________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. باور نمی‌کردم گذرها را ببندند من را که می‌بینند درها را ببندند  خورشید بودم زیر نور ماه رفتم جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم  در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم این چند شب یک خواب راحت هم نکردم  من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت این کوچه‌های تنگ آخر گیرم انداخت  امروز جان دادم اگر جانت سلامت دندان من افتاد دندانت سلامت  حالا که می‌آیی کفن بردار حتما ای یوسف من پیرهن بردار حتما   حالا که می‌آیی ستاره کم بیاور با دخترانت گوشواره کم بیاور  حیرانم اما هیچکس حیران من نیست باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست اینجا برای خیزران لب را نیاری آقا خدا ناکرده زینب را نیاری  اصلا ببین گلها توان خار دارند پرده نشینان طاقت بازار دارند  من راضی ام انگشتر من را بگیرند وقت کنیزی دختر من را بگیرند  اینجا برای نعل پا دارند آنقدر کنج تنور خانه جا دارند آنقدر  مهر و وفا که نه جفا دارند اما  اینجا کفن نه بوریا دارند اما  باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد  ✍ .___________________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. کم کم غروب شد همه رفتند خانه ها پشت سرم چه زود درآمد بهانه ها کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدند در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدند تا نیمه شب چقدر قدم میزدم حسین من ماندمو دوتا پسر کوچکم حسین در بین یک سپاه ازین مردهای پست یک پیرزن به بی کسیم رحم کرده است من سنگ میخورم به گناه محبتت این صورت شکسته بقربان صورتت افتاده ام زمین و بیاد تن توام من غصه دار زیر لگد بودن توام هرچند دست بسته شدم خواهرم که نیست هنگام دست و پا زدنم مادرم که نیست اینها که زیر نامه ات انگشت میزنند فردا بروی زینب تو مشت میزنند من ذبح میشوم زنم اما اسیر نیست در کوفه دخترم ز غم و غصه پیر نیست تیر سه شعبه دیدم و آب از سرم گذشت یک لحظه حال و روز رباب از سرم گذشت در کوفه هیچ کس جگرم را زمین نزد در پیش چشم من پسرم را زمین نزد هرچند سخت بود خزانم حسین جان روی عبا نرفت جوانم حسین جان ✍ .___________________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. حاضرم غربت ببینم بیشتر اما تو نه دربه در باشم دراین کوه و کمر اما تو نه حاضرم بین صدای طبلهای کوفیان محتضر باشم من از داغ پسر اما تو نه حاضرم وقتی سرم خورجین به خورجین میرود در تنور خانه باشم تا سحر اما تو نه حاضرم وقتی که دربازار کوفه غلغله ست داغ ناموسی ببینم بر جگر اما تو نه حاضرم صد اسب از روی تن من رد شوند پیکرم درخاک باشد بی سپر اما تو نه ✍ .___________________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ای کاش دست من قلم میشد تا واسه تو نامه نمیدادم با خون نوشتم اسمتو بعدش بی سر به پای اسمت افتادم از بام افتادم چه تقدیری از بام افتادم چه تعبیری یادش بخیر اون روزی که گفتی تو سربلند از رو زمین میری تو با سر بی تن میای اینجا یه گوشه تو این شهر بُق کردم اما برات بازار و ای یوسف با این تن بی سر قُرق کردم آره قناره نردبون میشه از آسمون تا اینکه سر باشم بالای این دروازه هم خوبه تا به خدا نزدیک تر باشم ✍ ....... ای که به غربتِ شب بر من تویی ستاره از من به سر دویدن از تو به یک اشاره جان من و دوطفلم نذر تو باد صد بار یک‌ دم اگر ببیند مسلم تو را دوباره قصابهای کوفه چون فصلِ عید قربان آورده اند انگار بر جسم من قناره این چشمها که دیدم خشکیده از محبت بر جان اصغرت کن فکری به راه چاره این دستها به غارت بران چو تیغشان است از گوش دخترانت بردار گوشواره ترسم از آن دمی که بر خاک چون فتادی قاتل کشد چو خنجر زهرا کند نظاره ........ گر بر سر دارم، خبر از یار بیارید بر کشتۀ من، جانِ دگر بار بیارید آرید اگر مژده از آن نرگس بیمار بهر دل بیمار، پرستار بیارید با آنکه گلِ باغِ وفا، بوی نکردید بر من خبر از ان گل بی‌خار بیارید زان فوج سپاهی که مرا بود به همراه یک یار به غیر از "در و دیوار" بیارید بیهوده مرا سنگ زنید از در و از بام من عاشق جان باخته‌ام، "دار" بیارید خواهید اگر عاقبت عشق ببینید فردا چو شود، روی به بازار بیارید .___________________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ️ کوچه ها خلوت کوچه ها تاریک این گُذر سرد و آن گذر باریک تا خبر آمد می شوی نزدیک کوفیان گفتند کُشتنت تبریک نامه دادم تا که بیایی تو من نمی دانم که کجایی تو بی وفا کوفه با وفایی تو کاشکی می شد که نیایی تو کوفه از مردی فاصله دارد فکرِ تاراجِ قافله دارد خولی و شمر و حرمله دارد تیر و شمشیر و سلسله دارد عده ای اینجا سنگ اندازند عده ای دیگر نیزه می سازند بی وفایی ها رو به آغازند نعلِ نو دارند بر تو می تازند کوفه بی رحمند نیزه دارانش هم کمانداران هم سوارانش مسلمت تنهاست بین یارانش تشنه می مانی زیر بارانش می کُشند اینجا اکبرت را هم می زنند اینجا خواهرت را هم می بَرَند انگشت با سرت را هم زینتِ پایِ دخترت را هم فکر خلخالِ دخترانت باش فکر برگشتِ کاروانت باش فکر زینب باش فکر جانت باش فکر تغییر ساربانت باش تا نشد غارت پیرهن برگرد تا نشد جسمت بی کفن برگرد هر کجا هستی جان من برگرد زین غریبستان در وطن برگرد کاش برگردی با کس و کارت ای حسین جان حیف از علمدارت می شوم بر دار مثل تمّارت ای عموزاده حق نگهدارت ✍ .___________________________ محرم کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af