eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
252 عکس
157 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای از تلظّی‌های تو در چشم من دریا خجل مادر خجل، خواهر خجل، دریا خجل، سقا خجل در خون، خدا را دیده‌ای جان دادی و خندیده‌ای تا دامن محشر بود از خنده‌ات بابا خجل از حنجر خشکیده‌ات خون خورده تیر حرمله پیکان ز اشک چشم من، من گشتم از زهرا خجل در آتش تاب و تبت دیدم به دست زینبت هم از تو هم از عمه شد خورشید عاشورا خجل خشکیده‌لب بردم تو را لب‌تشنه آوردم تو را هم از تو هم از مادرت گشتم در این صحرا خجل از خون زخم حنجرت آمد شهادت سرفراز از اشک چشم مادرت شد زینب کبری خجل دعویِّ دین و کشتن شش‌ماهه آن هم تشنه‌لب اینجا مسلمان می‌شود از گبر و از ترسا خجل با این عذار لاله‌گون، با این جمال غرقه خون جا دارد ار یوسف شود، زین صورت زیبا، خجل ای غنچۀ پرپر شده، ای هدیه بر داور شده! پیش گل لبخند تو، از باغبان، گل‌ها خجل باب‌النّجات عالمی، خون خدا را همدمی شرمنده عالم از تو شد، «میثم» نشد تنها خجل محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را  چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را  به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد  رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را  دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی  پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را  بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست  من چسان دفن کنم پاره ای از قرآن را  مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد  اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را  من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب  آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را  بعد از این است که بر سینۀ من جا داری  نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را  گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت  وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را  تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست  ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را  سند مستند کرب و بلا حنجر توست  بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را  عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم  و خدا مُهر قبولی زند این قربان را  محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. از زبانِ شیرخواره ابی عبدالله با اینکه بچه هستم، با اینکه شیرخوارم میخوام برم به میدون، دیگه طاقت ندارم بابام صداش بلنده، هل من معین میخونه میخوام برم باجونم،براش مایه بذارم مادر میگه عمو جون،رفته که آب بیاره بگید عمو بیادش،من آب لازم ندارم اگه خدا نکرده،چیزیش بشه عمو جون پیش بابای خوبم،همیشه شرمسارم حرمله منتظرباش،آماده کن سه شعبه فدایی بابامم،برات گلو میارم آماده ام بابا جون،منو ببر به میدون شیش ماهه ام ولیکن،سربازجون نثارم خون گلوم رو بابا،بپاش به آسمونا تاباشه پیش خدا،همیشه اعتبارم گریه نکن بابا جون، ببین علی میخنده برو به پشت خیمه،آماده کن مزارم شاعر : اسماعیل تقوایی ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. وقتی نَفَس می زد ،به هم می ریخت مادر با هِق هِقِ او بـَد به هم می ریخت مادر نایی برای گـریه کـردن هم ندارد آن قدر تشنه مانده که اشکم ندارد بَس کن علی دست از دلِ دلتنگ بردار شیری ندارد سینـه دیگر چنگ بردار خیلـی دعـا کردم ولی باران نیامد جز مشکِ پاره چیزی از میدان نیامد خیلی دعا کردم عموجانَت بیاید درمانِ این حالِ پریشـانت بیاید دیدی که تنها مانده شاهِ بی سپاهم بیرون زدی از گاهواره قرصِ ماهم مثلِ عموعباس ،کوهی عزم داری میـدان برو اما لباسِ رزم داری؟ مادر برو میدان و مانندِ عمو باش تو هـم برایِ مادرِ خود آبرو باش گفتـند عـروس اما کنـیزِ زینبینم دار و ندارم نذرِ یک مویِ حسینم رویِ دو دستِ شاهِ عالم رفت میدان انگـشتری با نقشِ خاتم رفت میدان مثلِ عموعباس میدان را به هم ریخت لرزه به جانِ لشکرِ ظلم و ستم ریخت او بود فـکرِ خشکـیِ لعـلِ رقـیه نزدیک بود آب آوَرَد با خود به خیمه یک بار دیگر حرمله... یک بار دیگر تـیر سه شعبه... هلـهـله...الله اکبر الله اکبر گفت و زد تیری سه شعبه پَرپَر زده حاجی به رویِ دستِ کعبه طاقت میاری یک کمی مَقتَل بخوانم؟! از خیـمه یا گودال یا از تَل بخوانم؟! شد گوش تا گوشِ گُلِ شش ماهه پاره دخـتر گرفته دست را بر گـوشواره... با طفلِ گهواره اگر برخورد این است؟! دزدی به قصدِ گوشواره در کمین است بابا می آید؟!..نَه... نمی آید...چه حالی ست؟! مادرِ عـزادارِ تو پایِ مهدِ خالی ست پشتِ حرم داری برای خود مزاری دیگر چرا؟! عصرِ عزا نیزه سواری باید برای مـادرت نوحـه بخوانی بر رویِ نیزه می روی ندبه بخوانی محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. از زبان شیرخواره ابی عبدالله هل من معینت تا که از میدان شنیدم سرگشته از گهواره ام بیرون پریدم شش ماهه سربازت منم ای بی معینم هستی مرادم ای پدر بهرت مریدم دارم عطش اما عطش بهر شهادت خوردن ز احلی من عسل باشد امیدم ای حرمله تیر سه شعبه بر کمان گیر تیر تو باشد رستگاری را نویدم دقت نما ای حرمله عالی هدف گیر آماده باشد بهر تو حلق سپیدم بر دست بابا بودم وبابا پرم داد پرپر زنان تا عرش بالا من رسیدم بابای من را، لحظه ی درد آوری بود آندم که روی دست او در خون تپیدم کردش مهیا از برای من مزاری در زیر خاک پشت خیمه آرمیدم شاعر:اسماعیل تقوایی ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. بر رویِ دو دستِ پدرش خوابیده با گریه یِ شاه... حـرمله خـندیده لبهایِ ترک خورده یِ او خیس شده خونِ گـلویش به صورتش پاشیده ....................................... مـی زنـی بال و پَر و مادرِ تو می لرزد دست و پا می زنی و خواهرِ تو می لرزد غیرتُ اللهی و وقتی که ببینی عمه... خـورده سـیلی رویِ نیزه سرِ تو می لرزد ............................ بسته شد راهِ آب و آب نبود شـیر در سینه یِ نبود خطبه هایِ حسین جاری شد جز سه شعبه چرا جواب نبود؟! محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. قلب سنگ ، از اشک خیمه آب شد تیر سمت آسمان ، پرتاب شد در حرم میگفت چشمی اشکبار رحم کن ای تیر ، بر این شیرخوار نیست غیر از تشنگی تقصیر او رحم کن بر مادر بی شیر او یا بگو جرمش چه باشد این صغیر یا بده آب و سپس جانش بگیر تیری اما ،زخم تو چون خنجر است آن گلو از برگ گل نازکتر است گر ننوشد آب ، پر می گیرد او گر بنوشد آب هم ،می میرد او مرگ می گردد پیِ گهواره اش مانده مادر...تا چه سازد چاره اش جای لب بر هم زدن ،این ماه وش گر زبانی داشت می گفت العطش... محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. هر نخ قنداقِ این نوزاد یک حبلُ المتین است این علیِ ابنِ حسینِ ابنِ امیرالمؤمنین است کودک این خانواده مرد میدان نبرد است هِق‌هقِ این شیرخواره حَق‌حَقِ فتح‌المبین است تشنگی تنها بهانه می شود این نازدانه عزم میدان دارد و عینیتِ عین الیقین است ظاهراً او کودکی بی دست و پا و تشنه امّا... روز محشر مثل جدّش مرتضی حِصنِ حَصین است روی دست شاه میدان رفت و طوفانی به پا کرد او علمدار حرم مثل یلِ اُمُّ البنین است عالمان روزی خود را پای این روضه گرفتند چون عموجانش حسن روزی رسان مؤمنین است یاعلی اصغر مدد، ذکر تمنّایِ وصال است روضه‌خوانِ شیرخواره ،دلبر پرده نشین است محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. بیچاره ام ...آلوده ام... زارم... گنهکارم رویم سیاه امّا حسین جان دوستت دارم افتاده ام از پا که حالا پای گهواره َم آقا دوباره کارِ نوکر به شما افتاد هستم دخیل شهپر قنداقه یِ نوزاد چه خوب شد که من ندارم جز خودت یاری من دوستت دارم...چرا؟...چون دوستم داری حلّال مشکل های من وقت گرفتاری... یک روضه یِ طفل رضیع و تشنه کام توست اَلمِنّةُ ِلله غلام تو به نام توست اصلاً مرا حق آفریده نوکرت باشم پَر در نیاوردم که در زیر پرت باشم ناچیزم و عبد صغیر اصغرت باشم گرچه علی هرگز ندارد اکبر و اصغر نوزادتان هم می کند در کربلا محشر طفلی ولی... اِی زاده یِ غیرت شرف داری این گریه اشک شوق می باشد شعف داری شوق شهادت مثل سردار نجف داری هِق هق که نَه...مثل عمو عبّاس غرّش کرد یک جمله روضه...شاه عالم از که خواهش کرد؟! دریا برای جرعه آبی رو زده ای وای مرد کماندار است که زانو زده ای وای این حرمله آتش به این اردو زده ای وای تیر سه شعبه می کشد چه زوزه ای یارب دارد ربابه می زند چه ضجّه ای زینب دستم نباشد از تنت سر می شود کَنده دارد مرا هو می کند یک دشت با خنده لبخند تو خیلی پدر را کرد شرمنده پشت حرم با خنجرم کَندم مزار خود امّا تو را دیدم غروبی در کنار خود ای غیرتی تا یک نظر بر مادرت افتاد فوراً به روی خاک از نیزه سرت افتاد چشم تو ناله زد... سکینه... معجرت افتاد در ندبه معروف است خیمه...پاره...معجر شد چنگی رسید و لاله یِ گوشی سبکتر شد محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. (ع) بازم اندر مهد دل طفل جنون دست از قنداقه می آرد برون دره التاج گرامی گوهران آن سبک در وزن و در قیمت گران ارفع المقدار من کل الرفیع الشفیع بن الشفیع بن الشفیع گرمی آتش، هوای خاک ازو آب کار انجم و افلاک ازو کودکی در دامن مهرش بخواب سه ولد با چار مام و هفت باب مایه ی ایجاد، کز پُر مایگی کرده مِهرش، طفل دین را دایگی وه چه طفلی؟ ممکنات او را طفیل دستِ یکسر کاینات او را به ذیل اشرف اولاد آدم را، پسر لیکن اندر رتبه، آدم را پدر از علی اکبر به صورت اصغرست لیک در معنی علی اکبرست ظاهراً از تشنگی، بی تاب بود باطناً سر چشمه ی هر آب بود یافت کاندر بزم آن سلطان ناز نیست لایق تر ازین گوهر، نیاز خوش ره آوردی، بدان درگاه برد بر سر دستش به پیش شاه برد کای شه این گوهر به استسقای تست خواهش آبش ز خاک پای تست لطف بر این گوهر نایاب کن از قبول حضرتش سیراب کن این گهر از جزع های تابناک ای بسا گوهر فروریزد به خاک این گهر از اشک های پر ز خون می کند الماس ها را، لعلگون آبی ای لب تشنه، باز آری بجو بو که آب رفته باز آری بجو شرط این آبت، به زاری جستن ست ور نداری، دست از وی شستن ست ✍ . محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. کاش جایِ تو مرا می زد... نـَزَد در گـلویم تیر جا می زد... نزد چند قطره آب از او خواستم کاش قیدِ مشک را می زد... نزد یک پَر از تیرِ سه پَر بس بود کاش... او یکی از آن سه تا می زد... نزد شَـط اگر از معرفت بو برده بود کـودکِ من را صدا می زد... نزد کاش وا می شد پَرِ قنـداقه اش چند لحظه دست و پا می زد... نزد دارد از غمِ مادرش دق می کند کاش پیشـم ناله ها می زد... نزد کاش جایِ او سرِ من را دو بار... دشمنم بر نیزه جا می زد... نزد ندبه خوان شد پایِ نِی بانو رباب حرفی از گُل پیشِ ما می زد... نزد محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ای هوادارانِ من! ای گریه‌کُن‌های رثایم! بیشتر از گریه‌کردن ، درس‌گیرید از عزایم راه را پیدا کنید از روضه‌های کربلایم گر چه ماندم تشنه امّا حافظِ دینِ خدایم... " شیعَتی مَهْما شَرِبْتُم ماءَ عَذْبٍ فاذکُرونی " درس ِ من ، در عینِ عزّت‌داشتن ، اُفتادگی بود درس ِ من ، در امتثالِ امرِ رَبّ ، آمادگی بود غربتِ من ، غربت دینداری و آزادگی بود اشک ریزیدم که جُرمم بر خدا دلدادگی بود " اَوْ سَمِعْتُم بِ غَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی " من یلِ بانو بتولم ؛ هستم از نسل پیمبر من همانم که بُوَد جنگاوریّ‌اَم مثل حیدر من همان هستم که گفتندم: " قتیلِ دیده‌ی تر " من همان شاخه‌گلِ پیغمبرم که گشت پرپر " فَ اَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ قَتَلونی " تیر ، آمد خورد بر قلبم ؛ ز بیرونش کشیدم من ز روی مرکبم بر خاک با صورت رسیدم من غریبم ؛ من وحیدم ؛ من شهیدم ؛ من فریدم می‌بُرید از تن ، سرم را ؛ ناله‌ی مادر ، شنیدم " وَ بِجَرد الخَیْلِ بَعْدَ القَتْلِ عَمْداً سَ حِقونی " راضی‌اَم از آنچه بر من شد قضا در این مصیبت کردم ازبس هست با خُلقم عجین ، لطف‌و‌محبّت... دستگیرانه به زیر تیغِ شمر ، او را نصیحت کاش بودید ای عزاداران! در آن صحرای غربت " لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاََ تَنْظُرونی " کاش بودید آن‌زمان که شیرخوارم شد به میدان بند ، پاره کرد بهرم نجلِ نجلِ شیرِ مردان روی دستم نعره می‌زد ؛ کرد دشمن را هراسان کاش می‌دیدید من را پیش چشم ِ حَیّ ِ منّان... " کَیْفَ اَسْتَسْقی لِطِفْلی فَ اَبَوا اَن یَرْحَمُونی " * عبارت‌های داخلِ گیومه منسوب به سیّدالشّهداست. محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را زحلق تشنه ی او چشمه ی خون کرده ای جاری مهیا کردی از خون گلو آب وضویش را چگونه خویش را نزدیک کردی بر گلوی او گمانم دور دیدی چشم خونین عمویش را درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی تبسم کرد و زهرامادرم بوسید رویش را تو از این غنچه بی آب بگرفتی گلاب و من بَرم در بزم وصل دوست با خود رنگ و بویش را تو مانند قلم در خون اصغ رسر فرو بردی نوشتی بر روی دستم کتاب آرزویش را نه تنها کردم از خونش جبین خویش را رنگین نوشتم بر جبین آسمان سرّ مگویش را اگر دریا شود عالم زخون آل بوسفیان نشاید کرد جبران قیمت یک تار مویش را گواه غربت تو روی گلگون من است اصغر تبسم کن کز این پس خون تو خون من است اصغر استاد حاج غلامرضا سازگار ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. این غبغب تو ، ناز به تفسیر می کشد لب لب مکن که این جگرم تیر می کشد (*تلظی) پنجه مکش به سینهء طف دیده کویر ناخن مگر ز سینه کمی شیر می کشد در کودکی چه محشری در عشق کرده ای؟ حسرت به عاشقی تو هر پیر می کشد هر کس قدم به سیر مقامات تو نهد کارش در این دیار به تکفیر می کشد گویا شنیده شد که خدا هم ز داغ تو در عرش ناله های فرا گیر می کشد می دانم عاقبت که سر (چند قطره آب) کار امام عشق به تحقیر می کشد با آن که دیر آمدم بالای قبر تو دیدم پدر ز حنجر تو تیر می کشد این جسم غرق خون تو و حالت پدر آن ماجرای کوچه به تصویر می کشد بو برده دشمنت به گمانم تنت کجاست بر روی خاک نیزه و شمشیر می کشد باور نمی کنم  بدن توست روی نی؟ دشمن میان هلهله تکبیر می کشد چشمان باز و حنجره ریش ریش تو حال دل رباب به تحریر می کشد تا نیزه در گلوی تو جا باز می کند انگار از وجود من اکسیر می کشد دیده ببند تا که نبینی عدوی تو ناموس خانواده به زنجیر می کشد قاسم نعمتی ✍ ................................. از داغِ ابوالفضل ،دلِ مشک کباب است حرف لب اصغر، دو سه تا جرعه آب است ای حرمله؛ بر حلق علی تیر زدی لیک این تیر دقیقا وسطِ قلبِ رباب است .............................. محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.. حضرت علی اصغر علیه السلام شده آب آب حرم بی جواب کمی روی دستان مادر بخواب ببین مادرت از خجالت شد آب چه کردی تو با حال و روز رباب لبانت ترک خورده شرمنده ام از این چشم آزرده شرمنده ام لبت چون دل مادرت سوخته از آن بیشتر حنجرت سوخته ز هرم عطش پیکرت سوخته گل اشک چشم ترت سوخته تو با جان این خسته بازی مکن تلظی مکن دل نوازی مکن علیِ مرا خواهش شیر نیست به چشمان تو ترسِ شمشیر نیست اگر چه گریزی ز تقدیر نیست گلوی تو اندازه ی تیر نیست پدر را ز قول من ای جان بگو بپوشان سپیدیِ زیر گلو برو مرد مادر خدا یاورت الهی بلایی نیاید سرت خراشی نگیرد به بال و پرت برو بعد تو وای بر مادرت تو را می سپارم به دست پدر تویی هستی من و هست پدر ببین بی قرار توام بی قرار بمان تا بهارم بیاید،بهار ندارد تنت طاقت کارزار گلوی تو را با سه شعبه چه کار به زیر گلو مثل یک نیزه خورد رد بوسه های مرا تیر برد علیه_السلام .
. رسیده ماه گریه، رسیده ماه ناله رسیده ماه ماتم ، حسین وا حسینا دوباره شعر و روضه دوباره شور و نوحه دوباره اشک نم نم حسین واحسینا شکر خدا رسیدم با مدد ابا الفضل به رو ضه ی محرم حسین واحسینا سلام من به اشک سینه زنان ارباب به بیرق و به پرچم حسین واحسینا سلام من به خون گلوی شیرخواره بخوان به نوحه و دم حسین واحسینا اهل عزا بیایید با شهدا بیایید عزای شاه عالم حسین واحسینا سینه زنان روضه ادب کنید که مادر رسیده با قدی خم حسین واحسینا حسین کریمی نیا ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. می خواستم بزرگ شوی ،محشری شوی تا چند سالِ بعد ، علی اكبری شوی می خواستم كه قد بكشی مثل دیگران شاید عصای پیریِ یك مادری شوی لحظه به لحظه رنگ تو تغییر میكند چیزی نمانده است كه نیلوفری شوی مثل دو تكه چوب لبت را به هم نزن اسبابِ خجلتم جلویِ دیگری شوی این مادری ِ من كه به دردت نمیخورد تو حاضری علی، كه تاج سری شوی؟! علی اکبر لطیفیان ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. لالا بر آن که خواب ندارد چه فایده ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده گیرم تو را حسین بگیرد، بغل کند وقتی دو قطره آب ندارد چه فایده احساس مادری به همین شیر دادن است آری ولی رباب ندارد چه فایده انداخته حِرز، اگر چه به گردنت تا صورتت نقاب ندارد چه فایده پرسش نکن سه شعبه برایم بزرگ بود وقتی کسی جواب ندارد چه فایده با چه سر تو را به نی بند می کنند زلفی که پیچ و تاب ندارد چه فایده علی اکبر لطیفیان ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. در زیرِ آفتاب ببین سوختی رُباب خیره مَشو به آب ببین سوختی رُباب شرمنده‌ام کنارِ تو از رویِ مادرم شرمنده‌ات شدیم عروسِ برادرم خود را کمر خمیده بر این راه میکِشی مویت سفید شد چقدر آه میکِشی دیدی به رویِ نیزه علی تاب می‌خورَد گفتی که نیزه‌دار چه بَد آب می‌خورَد هنگام استراحتِ این نیزه دارها آرام میروی سویِ آن نیزه بارها در زیر آفتاب ببین سوختی رُباب یک لحظه هم بخواب ببین سوختی رُباب تاول زده است رویِ تو ای خاک بر سرم شرمنده‌ات شُدیم عروسِ برادرم خار است خارِ غربت صحرا به دامنت هِی تا مَکُن لباسِ علی را به دامنت پلکت که ریخت گریه به پیراهنش مَکُن در خاطرت لباس علی را تنش مکن در خواب ناله‌ات : گل دامان من کجاست از خواب می‌پَری که علی جان من کجاست یک جرعه آب تکه‌ی نانی عروس ما پیرم مکن هنوز جوانی عروسِ ما نجوا مکن خزانزده‌ام غنچه‌ام کجاست من تازه مادرم چه کنم بچه‌ام کجاست بر رویِ نیزه رویِ علی را نشان نده در بین شانه مویِ علی را نشان نده شد خانه‌ام خراب بُرو سوختی از زیر آفتاب برو سوختی رُباب حسن لطفی✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. رفته تابِ شیرخواره وای بیچاره رباب نیست وقتِ استخاره وای بیچاره رباب برد آقا تا که سیرابش کند، با ناله کرد... بر لب خشکش اشاره وای بیچاره رباب تا که فرمود: "...إرحموا هذا الرضیع" تیری رسید حرف او شد نیمه کاره وای بیچاره رباب حرمله با تیِر مرد افکن علی را ذبح کرد هنجرش شد پاره پاره وای بیچاره رباب میخِ محکم را به روی تخته ی نازک بکوب رفته تاب از استعاره، وای بیچاره رباب پیکرش را برد بابا تا که پنهانش کند قلبِ مادر زد شراره، وای بیچاره رباب عاقبت در پشت خیمه قبرِ مخفی شد عیان نیست دیگر راه چاره وای بیچاره رباب رأسِ او را روی نی بستند، این بی رحم ها کرد با حسرت نظاره وای بیچاره همسر ارباب ما دیگر شبی راحت نخفت هر شبش شد پر ستاره وای بیچاره رباب جای چنگ آخرش روی گلویش سوخت باز خیره شد بر گاهواره وای بیچاره رباب بیتِ آخر را فقط فهمید هرکس مادر است شیر در سینه دوباره... وای بیچاره رباب محمد جواد شیرازی✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. دو جرعه آب ندیدی رباب را کُشتی سه جرعه تیر مکیدی رباب را کُشتی   نگاه سمتِ حرم نه،به سویِ علقمه کن بگو عمو نرسیدی رباب را کُشتی برات رو زدم و رویِ من زمین اُفتاد تو خواهشم نشنیدی؟رباب را کُشتی نشست ضربه ی تیر و کمی تو را چَرخاند زِ خوابِ ناز پریدی رُباب را کُشتی صدایِ حنجرِ تُردَت رسید زینب گفت سه شعبه را چو کشیدی رُباب را کُشتی   بگو به تیر کمی جا برای بوسه نماند چرا عمیق بُریدی رُباب را کُشتی به رویِ دست چرا جمع  کرده ای خود را زِ دردِ تیر خمیدی رُباب را کُشتی تو را نهان کنم اما من این عبا چه کنم از این لباس چکیدی رُباب را کُشتی امانتیِ ربابم،بگو به مادرِ من چه جایِ شیر چشیدی؟رباب را کُشتی همین که گریه نکردی حسین را کُشتی همین که آب ندیدی رباب را کُشتی حسن لطفی ✍ محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. دور ِ لبات زبون نچرخون با هم ديگه ميريم به ميدون بابا برات جواب مي گيرم رو مي زنم تا آب مي گيرم مُنّوا علینا بابا چرا صدات عوض شد سمت و سوي ِ نگات عوض شد صدات بابا قلبمو كنده سرت فقط به مويي بنده لبت داره بابا مي خنده .. ................... اصغر كه به چهره از عطش رنگ نداشت ياراي سخن با من ِ دل تنگ نداشت يارب تو گواه باش شش ماهه ي من شد كشتهء جنگ و با كسي جنگ نداشت محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. بَس کُن رُباب نیمه‌ای از شب گذشته است دیگر بخواب نیمه‌ای از شب گذشته است کم خیره شو به نیزه ، علی را نشان نده گهواره نیست دستِ خودت را تکان نده با دست‌های بسته مَزن چنگ بر رُخَت با ناخنِ شکسته مزن چنگ بر رُخَت بس کن رُباب حرمله بیدار می‌شود اینجا دوباره حلقه‌یِ انظار می‌شود تَرسم که نیزه دار کمی جابِجا شود از رویِ نیزه راسِ عزیزت رها شود یک شب ندیده‌ایم که با غم نیامده حتی هنوز زخمِ گلو هَم نیامده گرچه امیدِ چشمِ تَرَت نااُمید شد بس کُن رُباب یک شبه مویت سپید شد پیراهنی که تازه خریدی نشان مده گهواره نیست دستِ خودت را تکان مده با خنده خواب رفته تماشا نمی‌کند مادر نگفته است و زبان وا نمی‌کند اینجا به نیزه کودکِ تو خواب می‌کنند فرقی نمیکند که چه پرتاب می‌کنند بر نیزه‌های قافله سنگی اگر خورَد هر سر که کوچک است بر او بیشتر خورَد بس کُن رُباب زخمِ گلو را نشان مده گهواره نیست دستِ خودت را تکان مده محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. بس کن رباب خوشی به ما نیومده بس کن رباب دستات و هی تکون نده بس کن رباب گهواره رو نشون نده بس کن رباب پاشو بیا همراه من بس کن رباب رخت اسیری کن به تن بس کن رباب حرف از علی اصغر نزن بس کن رباب بارونیه چشم ترت تنها شدی.... خیلی بلا اومد سرت تنها شدی... دیگه نمیاد اصغرت بس کن رباب نگو که اصغرم کجاست بس کن رباب نگو چرا از من جداست بس کن رباب حتما تو اغوش باباست محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af