eitaa logo
هیئت عاشقان حضرت زهرا (س)
1.8هزار دنبال‌کننده
709 عکس
127 ویدیو
34 فایل
باعرض سلام هیئت عاشقان حضرت زهرا(س)ویژه خواهران کانال ایتا خودرابامدیریت سرکارخانم دکترقاسمی راه اندازی نموده است هدف کانال ارائه مطالب مفید واعلام مراسم مولودی،روضه خوانی،برنامه های فرهنگی درمناسبتهای مختلف میباشد. لطفا با عضویت درکانال ماراهمراهی نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺لزوم برگزاری کلاس‌های مخصوص درمان عقب‌ماندگیِ بندگی🔺 🔹 مثلاً کسی‌که می‌خواهد در مدارس وارد شود از او می‌پرسند: پسر چه كسی هستی؟ خانه‌ات كجاست؟ تحصيلاتت چیست؟ يك پرسش‌نامه را پركرده و او وارد می‌شود. اما آن موقع بايد يك مسائل ديگری هم مطرح شود و كشف كنند كه اين بی‌تقصیر در اثر نفوذ شرقی و غربی چقدر از مرحله‌ی و خدا محروم شده است؟ محرومیت از بندگی، عقب‌افتادگی است و ما باید این موضوع باورمان بیاید. مانند اطفال عقب‌افتاده كه آن‌ها را به جای خاصی می‌برند و كلاس مخصوصی برای آن‌ها می‌گذارند، - چون خاص می‌خواهند، آن‌ها تخصص می‌خواهد و هر معلمی نمی‌تواند عقب‌افتاده‌ها را بدهد-، هر محيطی هم به درد آن‌ها نمی‌خورد؛ همين‌طور باید ماها را در مدارس و در كلاس‌ها و درس‌هايی ببرند تا عقب‌افتادگی ما به‌تدريج درمان شود. شايد به همین دلیل است كه (عجل الله تعالی فرجه الشريف) نمی‌كنند، چون ما هنوز عقب‌افتاده‌ايم و نرسيده‌ايم و نشده‌ايم. شما همين شرح حال ابوذر را ببينيد، آن‌وقت می‌بينيد كه چیست و ما چه هستيم، چقدر عقب افتاده‌ايم؟ چون انسان تا خودش را با اين افراد مقايسه نكند، از خودش جز چيزی نمی‌بيند؛ من الحمدلله نمره‌ام خوب است، درسم هم كه خوب است، مدركم را هم كه گرفته‌ام و چند سال است که دارم تدريس می‌كنم و... پس من برای خودم آدمی هستم!، ولی وقتی خودم را با ابوذر مقایسه می‌کنم، آن‌وقت کمی می‌فهمم كه من كجا هستم و يك انسان عقب‌نيفتاده كجاست!. ابوذر خارج از مکرمه می‌كرد، از چند مسافر که ردّ می‌شدند شنيد که می‌گفتند: يك حرف‌هايی در مكه پيدا شده، يك كسی آمده می‌گويد: من خدا هستم. ايشان به برادرش می‌گويد برو و خبر بياور، او می‌رود ولی تفحصی كه برای ابوذر مفيد باشد، انجام نمی‌دهد و بر می‌گردد. خبرهايش برای ايشان قانع‌كننده نبود و به همین خاطر خودش يك آذوقه‌ای بر می‌دارد و پياده راه می‌افتد، حالا چقدر راه بوده و در آن گرما با چه مشقتی به مكه می‌رسد، نمی‌دانیم. آن‌جا از ترس چند روز درگوشه‌ای استراحت می‌كند، تا اين‌كه جوانی با او مواجه می‌شود، این جوان حضرت (علیه‌السلام) بود، او را می‌كند و به مبارک پيامبر می‌برد. وقتی به حضور حضرت می‌رسد، آن خواسته‌ای را كه در وجودش جويا و تشنه‌ی آن بود می‌يابد. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
📆 سال‌روز فتح قلعه‌ی خیبر و خوار و ذلیل شدن یهود به دستان حضرت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام؛ ( ۲۴ ۷ ه‌ق) 🔹 در یکی از جنگ‌ها بعضی‌ها برای کسب افتخار، پرچم را برداشتند و حمله کردند، ولی با دفاعی که از طرف دشمنان شد، دست خالی برگشتند. نه شدند و نه کسی را به فرستادند. فقط تنها شخصی که اکرم (صلی الله علیه وآله) معرفی کرد ماجرایش از این قرار بود که فرمود: فردا پرچم را به کسی می‌دهم که خدا و را بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند. معلوم می‌شود در دل‌ها نیست!. یعنی به تعبیر ما پارسیان، به امور و دینی در ما شعله نزده و ما را روشن نکرده. از این جهت، حضرت مسئله را روی محبت برد؛ «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست بدارد و خدا و رسول او را دوست بدارند.» این شرط، شرط مهمی است. شرط یک شرط مهمی است. باید افرادی باشند که به واسطه‌ی محبت به خدا و پیامبر، دین را خود به خود جلب کنند و یاد بگیرند؛ چون عشق به دین و عشق به خدا و رسول دارند و بعد عملاً به دیگران نشان بدهند. چون فرمود کسانی که خدا را دوست می‌دارند، فردا من پرچم را به او می‌دهم. بعضی‌ها کردند ما خواهیم بود! ولی حضرت اشتباه نکرد و تنها حضرت (علیه‌السلام) را به نام محبت انتخاب فرمود و کسی که به نام محبت، -محبت کامل- به می‌رود، یا جسدش را از راه نشان می‌دهد یا از بین بردن را. هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، هیچ‌وقت از شهادت نمی‌ترسد؛ فلذا یک امر عجیبی است؛ در ظاهر صف اول، در باطن اصلاً از صف‌ها خارج!، ندارد؛ حضور و محبتی ندارد. این را باید خداوند روشن کند تا مردم محبت خدا و رسول را از جهت ولیِّ امر و از جهت دارا شدن خودشان به محبت دین و پیامبر و خدا پیگیری کنند. ۹۵.۹.۱۱ 🔹حضرت علی علیه‌السلام وقتی درب را می‌کند یا یک کار مهمی انجام می‌دهد، می‌فرماید نکنید من به‌خاطر این‌که علی پسر ابوطالب، زاییده شده‌ی فلان‌جا هستم از مادرم، من همه‌ی این کارها را می‌کنم، نه!. من به این کارها را کردم. یعنی من مظهر می‌شوم. مظهر الله می‌شوم و کار می‌کنم. آن موقع می‌گوید: دیگر من نیستم، خداست، دست خداست، فلذا به او می‌گویند: الباسطة و یا الناظرة. ۸۰٫۱۰٫۱۷ 🔹 در ریز و درشت باطل است، ولی اگر در کار بیاید و خداوند به معنای مغلولة از بین برود و او را صحیح ندانستیم و هر چیزی را نیاز به واجب الوجود در ذاتش و صفتش و فعلش قبول کردیم، در این‌جا می‌گویند: دیگر امور بسیار عظیم هم که مثلاً یک کهکشان هم بیافریند، مانعی ندارد، چون با الاهی است در این شخص فلذا حضرت علیه‌السلام فرمود: «ما قلعت باب خيبر بقوة جسمانية بل بقوة ربانية»؛ [ ج۵۸ص۴۷] ۸۱٫۴٫۳۰ 🔹 خیبر که یک قلعه‌ی محکمی بود از عهدشکنِ فریبکارِ که در محاصره‌ی سپاه قرار گرفته بود. یهودیان در خیبر را بسته بودند و از همان بالا نبرد و جنگ می‌کردند. بعضی از افراد در نزد حضرت که می‌خواستند بلکه یک کاری انجام بدهند که خوب باشد و مشهور بشوند فلذا برای گشودن درب این قلعه رفتند، ولی موفق نشده و بازگشتند. او را حضرت به خودشان نفرمود اما به این بیان فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و را دارد. این به طور کنایه در ماند که کسی‌که خدا و پیامبر را دوست داشته باشد وقتی که در جبهه‌ای وارد می‌شود یا می‌شود و یا می‌کند. چون می‌خواهد خدمت کند، کند، و محبت در این محل، اثرش همین است که یا انسان را به می‌رساند یا به . حضرت به طور کنایه و رمز این‌که چرا این‌ها برگشتند را بیان کرد که این‌ها ظاهرفریب و فریبنده هستند نه دوست‌دار و فداکار. قبل از روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبر، او را دوست دارند. افسران و فرماندهان عالی‌قدر اسلام در آرزوی نیل به چنین مقامی بودند!. ولی فکر می‌کردند آیا به آن‌ها داده می‌شود یا نه؟ در فردای آن روز پیامبر، علی را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازی (علیه‌السلام) پیروزی بزرگی نصیب ما نمود. در همین‌جا یکی از پیامبر هم انجام گرفت که حضرت علی تشریف نداشت به خاطر چشم دردی بود که در آن موقع عارضش شده بود. حضرت دست مبارک یا آب دهان مبارک به چشمان او کشیدند و چشمانش سالم شد و پرچم را به دست او دادند. ۹۴٫۷٫۱۶ ✅ مرحوم آیت سید ابراهیم خسروشاهی
رسیدن به و به یافتن است نه فقط رفتن و دور گردیدن. یکی به آن یکی می‌گوید تو حرم را بوسیدی؟ موفق شدی را ببوسی؟ می‌گوید: نه شلوغ بود. می‌گوید: نه من بوسیدم. آخر این که زیارت امام نیست!. آقایان محترم! نمی‌خواهید نور و امام را درک کنید؟ قدری زحمت بکشید، جلسه‌ی دینی بگذارید، کتاب‌ها را در کار بیاورید. در کتاب‌ها جنگ شروع شده بین و . کلمات حق از قرآن گرفته می‌شود، از گرفته می‌شود. ولی هر کسی کارش این نیست. تا انسان چهار تا یاد گرفت، می‌آید، می‌گوید: بیا یک بنویس، یک رساله بنویس. تا اسم تو را در هم ببرند. بگویند یک کتاب و رساله‌ای درباره‌ی ، درباره‌ی و فلان آقا نوشته. چهارصد صفحه هم هست. قیمتش هم این است. آخر این‌ها چه کاری است؟ نشناخته، ندیده، همین‌طور شده که شده !. مقاله‌نویسی، مجله‌نویسی شده اسباب خودمعروفی و خودآشناسازی با و . اما بعضی‌ها هستند نه کتاب نوشته‌اند، نه معروف‌اند و نه کسی آن‌ها را می‌شناسد. اما خدا به آن‌ها و شعور داده، نور داده. آن‌ها کسانی هستند که یک دوره آیت‌الله را زیرورو کرده‌اند. یک دوره کتاب‌های سید موسوی را زیرورو کرده‌اند، آشنایند، مشکلات را می‌توانند حل کنند. الآن مشکلات جامعه ما تنها در این جمله خلاصه می‌شود: باقی ماندن سلیقه‌ها و زمان !. چگونه در زمان شاه به‌وسیله‌ی برنامه‌های بود؛ فلان‌وقت اول ساعت اداره باز می‌شود، فلان‌وقت بسته می‌شود. فلان‌وقت باز می‌شود، فلان‌وقت بسته می‌شود. خب هیچ‌کسی حق نداشت که دیر کند؛ از ها و از همه‌جا محروم می‌ماند و باید وقت را ملاحظه کند؛ اما امام (علیه‌السلام) می‌فرماید: شما باید حاکم به وقتت باشی. جمعه را منها کنی. شب جمعه را منها کنی. این از کجا می‌آید؟؛ از این‌که آدم باید زیر این قانون‌ها نرود، ولی ما رفته‌ایم!. نتوانست، وقت نداشت. الآن هم جمهوری یا معظم بعد از امام این‌ها نمی‌توانند، ولی اشاره می‌کنند. می‌فرمایند: سبک زندگی باید عوض شود. باید انسان وقتش در اختیار خودش باشد. اگر کاسبی به اندازه‌ی هزینه‌ی یک سال خودش را دارد، است که به دنبال برود. دنبال کردن قوم و خویش‌ها و همسایه‌ها برود؛ چون به‌قدر یک سال خرجش را دارد، دیگر از خدا چه می‌خواهد؟ اما ببین چقدر فرق است؟ کی است که این کار را بکند؟ به دفتر نگاه بکند، ببیند خرج یک سالش در آمده است، این‌ها را به هم بگذارد، کارش را تعطیل کند، برود در کار ؛ اصلاح ، اصلاح ، اصلاح همسایه‌ها. جمع کردن و خرج کردن در این راه‌ها. این‌ها زحماتی است که برای امام رضا قبول می‌شود و امام رضا قبول می‌کند. پیامبر اکرم قبول می‌کند. آدم به آن‌ها نزدیک می‌شود. از آن‌ها در آدم می‌تابد. آدم می‌شود. می‌شود. می‌شود. خدایا ظهورش را نزدیک کن. خدایا چشم قاصر ما را به نور جمالش روشن کن. خدایا توفیق مجاهده به همه‌ی ما مرحمت کن. و صلی الله علی محمّد و آله الطاهرین ۹۳٫۱۰٫۲=۳۰ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱،۲،۴) [ ؛ فضیلت زیارت امام رضا علیه‌السلام] ۳) [ ؛ اعمال روز جمعه]
▪️🔷 قابل مقایسه نبودن مقام عصمت 🔹 با این‌که حضرت #موسی (علیه‌السلام) معجزات عجيبی به مردم نشان داد که ديگر جای ترديد باقی نبود، اما قوم ايشان چنان بی تصميمی و بی عزمی نشان دادند که حضرت موسی (علیه‌السلام) عرض کرد: خدايا! من تنها خودم و برادرم را می‌شناسم و با ديگران کاری ندارم!. 🔹 حضرت موسی (ﻋﻠﻴﻪالسلام) اين قدر غريب بود که وقتی در محضر الهی آمار خودش و پيراونش را معرفی کرد؛ فرمود: تنها خودم هستم و برادرم!. #پيامبر اسلام هم همین‌گونه حضرت #علی (علیه‌السلام) را در #غدير خم معرفی فرمود، و #قرآن و #عترت را در حديث #ثقلين همین‌گونه معرفی نمودند. 🔹 پس این‌ها را بايد از مقام #زن و #مرد مجزا دانست و کاملاً جدا کرد. 🔹 مردانی که #مسلمان می‌شوند و تا آخر عمر #عبادت و #جهاد و تحمل زحمات می‌کنند و روزها، #روزه و شب‌ها، طاعت و هنگام مبارزه با اعداء باکی ندارند و دست و پا، يا چشم‌شان را در راه خدا فدا می‌کنند، همه‌ی این‌ها مقاماتی مربوط به انسان #متدين خوب است که عزم راسخ دارد، اما #عزم راسخی که مخصوص #امامت و #رسالت است در هيچ کجا وجود ندارد جز همان که پيامبر اکرم نشان دادند و فرمودند: «اَنتَ مِنّی بِمَنزلة هارونَ مِن موسی» #هارون تنها يار حضرت موسی بود، حضرت علی علیه‌السلام هم دومين نداشت؛ حضرت #زهرا سلام الله عليها نيز دومين نداشت. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیک یا ابا عبدالله 🔺 ایام خروج مظلومانه حضرت صلوات الله علیه از منوره و وداع با مرقد مطهر اکرم صلوات الله علیه وآله؛ (۲۸ المرجب ۶۰ ه‌ق) ۸۸٫۸٫۱۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی