eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
990 ویدیو
648 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
04.mp3
5.84M
۱۴۰۲ شاعر و نغمه پرداز: اجرا: یه زیارت حرم، با پدر و مادرم من از این دنیا طلب دارم یه عالمه اشک و آه، یه گوشه‌‌ی قتله گاه به دوتا چشمام بدهکارم الهی من دورت بگردم، تویی درمون تموم دردام حال و هوای گریه دارم، شونه‌های ضریحتو میخوام تو دنیا که داره سر بی وفایی تو درمون درد دل بی کسایی حسین جان تو خیلی آقایی حسین جان حسین جان حسین جان گریه میکنم برات برا تو و کربلات منو گریه عالمی داریم آقای شهید من با تو و امام حسن مگه تو دنیا غمی داریم...؟ حالا که زندگیمو ساخته،دعای شما دوتا برادر منم جوونیمو میذارم،پای قاسم و علیِ اکبر کسی که شمارو نداره چی داره تو اوج،بلاها،همش کم میاره دیگه هیچ،پناهی،نداره حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
. سلام بر آینه ی حضرت زهرای علی عقیله هاشمیون ، زینب کبرای علی اصالت زینب شجاعت زینب بصیرت زینب کرامت زینب با دستای بسته ، کرده قیامت زینب چه همتی داره ، کار محال کرد خطبه ی طوفانیش ،کوفه رو لال کرده سیدتی زینب ...... سلام بر مفسره ، آیه به آیه ی وفا جان و دل شیر خدا ، شیر زن کرببلا نجابت زینب رشادت زینب صلابت زینب ابهت زینب به هفتاد و دو تن داره ولایت زینب به ابن مرجانه ،خواب و حروم کرده نایبه الزهرا ، کارو تموم کرده سیدتی زینب ..... سلام بر تجلیه ، فاطمه و ابوتراب عشق دل رقیه و ، قبله ی حضرت رباب قیامت زینب شفاعت زینب سعادت زینب هدایت زینب بلای جون ظلم و جنایت زینب قیامتی مثله ، حضرت ِ زهرا کرد با چادر خاکی ، یزید و رسوا کرد .👇
. ای کشته ی فتاده به هامون شده پُر خون ، بدنِ تو وی صید دست و پا زده در خون شده هامون، کفن تو من دوست دارَمت (۲) چون چاره نیست میروم و میگذارمت من دوست دارَمت (۲) ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت بودند دیو و دد همه سیراب ولی ارباب ، عطشان بود بر روی ریگ و رمل بیابان بدن او ، عریان بود خاکم شده به سر (۲) تن‌های کشتگان همه در خاک و خون نگر خاکم شده به سر (۲) زینب چه بایدش بکند با بریده سر ای کشته ی حسادت دنیا تک و تنها ، ته گودال ای تشنه ی مقطع الاعضا ز تو مانده ، تن پامال اعدا چه میکنند(۲) جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند اعدا چه میکنند(۲) سر نیزه را میان دهان تا که میکنند؟ موجی به جنبش آمد و برخاست زخیامِ ، حرم تو عرش آن زمان به لرزه در آمد که زمین خورد ، علم تو ای پاره پاره تن (۲) یک تکه بوریا شده از بهر تو کفن ای پاره پاره تن (۲) در پیش چشم من تو دگر دست و پا نزن 👇
. حضرت عبدالله بن الحسن علیه‌السلام من اشک روان بر رخ این اهل خیامم بگذار بیفتم سر دامان امامم بر خال لب دوست گرفتارترینم مانند کبوتر پی این دانه و داممم در خیمه بمانم شب اول چو هلالم بر دامن خورشید روم ماه تمام برخاسته سردار جمل از جگر من لا حول ولا قوه الا به قیامم از نعره من میسره تا میمنه پاشید شد جلوه ای از حیدر کرار کلامم هم فاطمه ام هم علی ام هم حسنم من حیران شده آیینه نداند که کدامم در رکعت آخر نکند فاصله افتد هنگام تشهد شده و وقت سلامم دستش همه عمر نوازشگر من بود دستم سپرش گر نشود باد حرامم من حاضرم این زلف مرا دست بگیرند دستی نرسد بر سر گیسوی امامم من روزه ام ای پست مزن سنگ لبش را بگذار شود این رطب افطار صیامم از فاطمه آموختم اینگونه بجنگم بازو عوض تیغ کشیدم ز نیامم حالا که در آغوش عمویم بزنیدم در خلوت خاصم خبری نیست زعامم هر موی تنم داده اذان حی علی العشق بر تیر سه شعبه یر سانید پیامم بر دامنش آویخته دستم چه شکوهی جبریل برد رشک بر این شان و مقامم ای تیر بچرخان لب من را به لب یار تا این دم آخر شود ایامم به کامم با تیغ و سه شعبه پس از آن سم ستوران هرگونه بخواهند شهید تو مدامم .
. را از ما مگیر محرم ها مشاطه کارگاه خویش بگشاید به اشک روضه روی روسیاهان را بیاراید به یک قطره که از دیده میان روضه میریزد اگر که هفت دریای گنه باشد ببخشاید شکوه و عزتی داده به ما اشکش که در روضه به پای گریه کن هایش فرشته بال می ساید در اینجا هیچکس آلوده را از خود نمی راند در اینجا خار از آغوش گل بیرون نمی آید هر آنکس طالب سیر و سلوک است و مقاماتش در اینجا راه صدساله به یک شب گریه پیماید مرا محرم حسابم کرده زهرا ، دعوتم کرده‌ چه فخری برتر از فخری که ناچیزی حساب آید چه کوتاه است شب های محرم کاشکی می شد «خدا از عمر ما بر عمر این شب ها بیفزاید» .
. رباعیات شب چهارم معنای شکوه و اقتدار است حسین او بوده و هست و ماندگار است حسین به ساحل عاقبت به خیری برسد هر کس که به کشتی ات سوار است حسین خوب است ز روضه دست پُر برگردیم هی اشک بریزیم و چودُرّ برگردیم گر سر بگذاریم به پای زهرا(س) باروی سفید مثل حُرّبرگردیم هر کس ز غم حسین بی‌تاب شود چون شمع بسوزد از غمش آب شود هرچند گنهکار به این خانه رسد بر کُلِّ خلایق خودش ارباب شود زینب به حسین که فقط خواهر نیست زینب پِی او فقط که همسنگر نیست در زیر فلک فقط همین را گویم والله کسی از او حسینی تر نیست تندیس قیام عشق و عقل عاشوراست در آن‌،همه انوار الهی پیداست فریاد بزن حسین بعدش زینب همراه حسین نام زینب زیباست دوبیتی‌های شب چهارم طفلان زینب سلام‌الله‌علیها برادر ای نگار نازنینم ز هر کس من به تو عاشق‌ترینم دلم از آه تو آتیش گرفته نمی‌تونم غریبیتُ ببینم غم عالم نهان توی صداته خدایی قاتلم اشک چشاته الهی واسه تنهائیت بمیرم نخور غصّه هنوز خواهر باهاته دلم رو زیر پات سجّاده کردم سرم را پیش تو اُفتاده کردم میون چَنته هرچی بود آوُردم دو تا سرباز برات آماده کردم نگردون رو برادر جان ز خواهر دو طفل من فدای موی اکبر بذار اینا برن تا که نباشن ببینن می‌زنن سیلی به مادر کی می‌گه خالیه دور و بر تو تو شمعی و گُلام خاکستر تو دلم می‌خواد سراشون روی نیزه باشه مثل سپر دورِ سر تو ✍ .
. رباعیات شب پنجم (عج) ابن الحسن (ع) یا حضرت مهدی غم ما دلتنگی است بازآ که بشر مریضی‌اش صد رنگی است دشمن هدفش محو عزاداری‌هاست تدبیر بدش تهاجم فرهنگی است ای‌کاش بیایی به‌همین زودی‌ها آتش بزنی به کاخ نمرودی ها ما رو سیه و نمرهء زیر صفریم باید کمکی کنی به مَردودی‌ها ما غیر شما دوا نداریم دگر بیمار شده شفا نداریم دگر ما آرزویی در این دیار فانی جز دیدن کربلا نداریم دگر ما مثل شبیم وتو طلوع سحری وقتش شده آید ز ظهورت خبری این آرزوی ماست در این عاشورا ما را تو به کربلای جدّت ببری گودال سراسرش عذاب و آه است این داغ عظیم، فاجعه،جانکاه است بر روی حسین خون پاشیده کیست؟ از دست قلم گشته‌ء عبدالله است دوبیتی عبدالله ابن حسن علیه‌السلام عمو جان پاشو سربازت رسیده رسیده مثل آهوی رمیده الهی بشکنه دست کسی که با سرنیزه رو پلکات خط کشیده بمیرم سایبون بر سر نداری رسیدم که نگن یاور نداری مثه چشمه می‌جوشه خون جسمت جای سالم توی پیکر نداری نفسات از عطش آتیششونه تموم پیکرت غرقاب خونه نداشتی یاوری و من رسیدم خودت گفتی خدا روزی رسونه بعیده این فدائی کم بیاره پیش اینا به ابرو خم بیاره الهی عمه از خیمه بیاد و برا زخمات یه کم مرهم بیاره تو کشتی نجاتی، خونه دریا نکش از تشنگی پنجه رو خاکا بمیرم چن تا دندونت رو خاکه شکسته فکّ تو با ضربهء پا مجتبی صمدی شهاب ✍
. رباعیات اول مجلسی شب ششم و قاسم بن الحسن علیه‌السلام ای دوست فقط دل به خدا وابگذار با یار دل غمزده تنها بگذار خواهی نشوی راهی هر بیراهه در راه حسین‌بن‌علی پا بگذار در خیر رسیده در گنه نارس باش در محفل عشاق بیا خالص باش کن دور ز تن رخت تعلق ها را در راه شهید کربلا عابس باش در روضه ملاک برتری پاکی‌هاست سکوی پرش برای افلاکی هاست با گریه به کربلا شهیدان گفتند این رمز صعود پیراهن خاکی هاست خشکیم ولی به روضه باران دیدیم سگ را درِ این کهف چو انسان دیدیم تنها ره عاقبت به خیری راما در مسلک آقای شهیدان دیدیم ثابت شده برهان به خدا لازم نیست علامه بدون عاشقی عالِم نیست در کرب و بلا ز بس‌که کوبیده شده رزمندهءقد کشیده چون قاسم نیست دوبیتی حضرت قاسم ابن‌الحسن علیه‌السلام برادرزادهء زیباترینم نکش پاتو رو خاکا نازنینم چشام داره سیاهی میره قاسم چطور جون کندن تورو ببینم عروست توی خیمه بی‌قراره صدا ناله‌ش میآد که سوگواره توی خون تازه دومادم خوابیده خدا واسه کسی این‌جور نیاره زبس کوبیدنت اینا با نعلا فرورفته تنت تو خاک صحرا تو از مادربزرگت ارث بردی شکسته دنده‌هات مانند زهرا به‌دنبال علی‌اکبر دویدی شکستی درد زهرا رو چشیدی تو آغوشت گرفتم دیدم ای وای قد چند سال یک هوقد کشیدی صدام کردی عمو اومد سراغت می‌ریزه خون، رولبهات ازدماغت چشت کردن که افتادی به این روز بمیرم وا شده از هم جناغت مجتبی صمدی شهاب✍ .