.
#آخر_رمضان
مناجات شبهای پایانی ماه مبارک رمضان
#مناجات_با_خدا
#ماه_رمضان
آهسته آهسته ببندم بارِ خود را
من می روم اما ندیدم یارِ خود را
شبهای خوبی بود حیف از دست دادم
قدری نشد زیبا کنم رفتار خود را
من توبهٔ شبهای قدرم را شکستم
پیچیده ام در هم دوباره کارِ خودرا
شاهد میاور من گنهکارم قبول است
اسبابِ تخفیفی کنم اقرار خودرا
زانو بغل ؛ ساکت؛به پشت در نشستم
خالی مکن از پشت من دیوار خودرا
تو آن طبیبِ مثل مادر مهربانی
باورکنم ؟!ردمیکنی؟ بیمار خودرا
نور دعا قلب و زبانم شستشو داد
تطهیر کردم هر سحر گفتار خودرا
یک عمر پای سفره زهرا نشستم
بامادرم گفتم کمی اسرار خودرا
سنخیّتی بین من و آقای من نیست
تطبیق دادم با علی کردار خودرا
رو به نجف جان دادنِ ما کیف دارد
وعده به ما داده علی دیدار خودرا
زهرا رسانَد یاری ما در قیامت
آقای محشر حیدر کرار خودرا
وقتی دم ِ مغرب عطش آمد سراغم
باگریه واکردم فقط افطار خودرا
گفتم حسین و آب خوردم گریه کردم
یادی نمودم غربت دلدار خود را
شبهای آخر سائل سلطان طوسم
دارد هوای نوکر دربار خودر را
من شاهرگ پایِ یکی یکدانه دادم
عالم خبردارند من «عبدالجوادم»
#قاسم_نعمتی
روضه و مناجات.mp3
25.94M
#خطبه #مناجات #روضه
#آخر_رمضان
مداح : #کربلایی_یاسین_زندی 🎤
عاشقم کردی... نمیگویم که دلخونم نکن
آخرین شب های مهمانی است؛ بیرونم نکن
بازهم با غفلتم، شب را سحر کردم ببخش
از شب قدر تو جاماندم، ضرر کردم ببخش
آخرش دست گدا بر میوهء طوبی رسید
راه را گم کرده بودم، باز هم زهرا رسید
کیمیا میخواستم، او خاک چادر را تکاند
مادری کرد و کنار سفره اش من را نشاند
هرچه بد باشم ولی مادر به من وابسته است
گرچه من توبه شکستم، او دلم نشکسته است
من که با بی آبرویی آمدم در می زنم...
دست خالی چنگ بر دامان حیدر می زنم
هرچه من گفتم خطاکارم، گنهکارم...ندید!
با تمام آبروریزی، علی من را خرید
گفت در دستان من پروندهء جاری توست
اسم غفار خدا، قبل از گنهکاری توست
ای خدا ای کاش امشب تا سحر کاری کنی
آب باران نجف را بر سرم جاری کنی
قفل بر پایم بزن، تا قفل آهم بشکند
تیشه بر جانم بزن، قلب سیاهم بشکند
اشک کم اینجا برات صد برابر می دهد
روزی ام را حضرت موسی بن جعفر می دهد
بر سر این روزه دار از چه بلا آورده اند
پیکرش را روی تخته پاره ها آورده اند
استخوانش با عبای پاره اش درگیر بود
لحظه های آخری هم بر تنش زنجیر بود
من فدای آنکسی که دخترش حیران نشد
روی پل تشییع شد، اما تنش عریان نشد
درد دل می کرد آقای غریبم با حسین
فاطمه پشت جنازه داد می زد یا حسین
پاره پاره ذکر یارب، زیر پا افتاده بود
مصحف قرآن زینب، زیر پا افتاده بود
مادرش با قد خم، ناله به هامون می کشید
از دهان تشنهء او نیزه بیرون می کشید
#رضا_دین_پرور ✍
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین #امام_کاظم
#حضرت_موسی_بن_جعفر
6)shor-ramezan1402_1403-shab28-14030120.mp3
16.67M
#زمینه_مناجاتی
#شور
کجا جای این عاصی تو روضهات بود...
🎤 کربلایی محسن محمدیپناه
🗓 دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۳
کجا جای این عاصی تو روضت بود
منو آوردی جایی که بهجت بود
دلیل خوبی هاتو بهم گفتن
محبت بود محبت بود محبت بود
منو آوردی تو روضه ها تا بهم بگی من خودم هواتو دارم
بغلم کردی که مثل روزای بچگیم روی شونه هات ببارم
به تو بد کردم تمام عمرم ولی تو حتی خجالتم دادی
به ندیدن میزنی خودت رو که روم بشه پا تو هیئتت بذارم
منم یک عاصی آقا ظَلَمتُ نَفسی آقا
****
نه تنها زیر دِین علمدارم
به هرچی نوکر داری بدهکارم
فقط میام تو روضه بگم اینو
دوسِت دارم دوسِت دارم دوسِت دارم
قسمت میدم یه کاری کن تابوت منو توی مجلست بیارن
قسمت میدم یه کاری کن نوکرای تو روی من لحد بذارن
قسمت میدم به حق اشکایی که میریختم برات شبای قدرم
تو بیای و همنشین من باشی توی تاریکی شبای قبرم
منم یک عاصی آقا ظَلَمتُ نَفسی آقا
****
بیا این عبد سرکش رو آدم کن
همه عمرم رو خرج محرم کن
اگه بد کردم آقا ضرر کردم
حلالم کن حلالم کن حلالم کن
توی روضت از خدا بخواه رو سفید بشه این غلام رو سیاهت
توی روضت از خدا بخواه تا نمردم آقا شهید بشم تو راهت
توی روضت اومدم بگم قربونت برم حاضرم برات بمیرم
بین این سینه زنی یه روز کربلا رو هم از امام رضا بگیرم
منم یک عاصی آقا ظَلَمتُ نَفسی آقا
کفن که دست مرا بست دست تو باز است
و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم
#آخر_مجلس
#آخر_رمضان
#آخر_صفر