eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
796 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج منصور ارضیShahadat_Emam_Kazem_Arzi_1401.mp3
زمان: حجم: 9.25M
متن شعر روضه علیه السلام - من جدا از تو گرفتارم با تو خوبم حق بده سر به درخانه‌ی تو می‌کوبم مثل آهوی فراری به تو رو آوردم بغلم کن شود آرام دل آشوبم مثل چشم تو ضریحت چه به هم ریخت مرا جذبه‌ی دیدن تو کرده چنین مجذوبم رونمایت همه‌ی زندگیم را بدهم پرده‌ی محمل خود باز کن ای محبوبم گر بگویند که یک حاجت از این خانه بخواه طلب وصل تو را می‌کنم ای مطلوبم بار افتاده‌ی ما را برسان کربُ بلا زائر حضرت ارباب نما محسوبم مادرم با نمک روضه‌ی تو شیرم داد من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم خیزران گفتم و دیدم دهنم درد گرفت سالیانی‌ست عزادار لبی مضروبم لبه‌ی چوب کجا صورت محبوب کجا؟ مشت مانند رقیه به لبم می‌کوبم سجاده‌ها زجلوه‌ی روحانی تو اند زندانی خدا همه زندانی تو اند با دست‌های بسته مناجات دیدنی‌ست یک گوشه‌ای نشسته مناجات دیدنی‌ست در زیر تازیانه خدا را صدا بزن آه ای غریب قید ملاقات را بزن جایت کم است بال و پرت را تکان مده دیوار محکم است سرت را تکان مده تا ساقت خمید، خمیده شدی تو هم زنجیر را کشید، کشیده شدی تو هم خورشیدی و به جانب گودال می‌روی ساقت تکان که می‌خورد از حال می‌روی بالت به میله‌های قفس گیر می‌کند با این گلوی بسته نفس گیر می‌کند این چارتا غلام غریبت کشیده‌اند انگار تخته‌ها به سلیبت کشیده‌اند یک گوشه دختران خودت را صدازدی با دست و پای بسته شده دست و پا زدی
4_5819039816829897645.mp3
زمان: حجم: 1.32M
. بند اول: گوشه ی زندان/ تنهای تنها/ غریبم و یاری ندارم نه دخترم هست/ نه پسری که/ سر روی پای اون بزارم یه کاری کرده زنجیر * رمق نمونده توو پام انقد منو زدن که * شکسته استخونام هر شب - بارون غم - از چشمای - دیوار و در - می باره هر وقت - که اسم ما-در منو - روی زبون - میاره بند دوم: شبیه یوسف/ قعر یه چاهم/ پر از غمه دل صبورم آروم نمی شن/ این نانجیبا/ تا نکنن زنده به گورم برای گریه کردن * دلم پُر از بهانه ست افطار هر شب من * سیلی و تازیانه ست روزم - تیره شده - فرقی ندا-ره واسه من - روز و شب زیرِ - لگد فقط - با گریه فر-یاد می زنم - یا زینب ۲
. حالا که نهادم به روی خاک سرم را ای کاش ببینم گل روی پسرم را باشد به روی لب    پیوسته دعایم کاید ز مدینه      یک لحظه رضایم آه و واویلا 4 .................... جان بر لب من آمده معصومه کجایی تا بهر پدر گریه و زاری بنمایی این دل به هوای     دیدار تو باشد من رفتم و دست    حق یار تو باشد ..................... گر چه دل زندان و شب و نافله سخت است بیش از همه اما اثر سلسله سخت است اندازه ندارد      این غربت و اندوه زنجیر گواه است     ساقم شده مجروح ...................... آید به سیه چال عدو وقت مناجات با سیلی و شلاق ستم بهر ملاقات این جسم ضعیف و     این دشمن بی رحم گردیده خدایا        پا تا سر من زخم ...................... کی دیده امامی تنش از جور زمانه بر تخته رود دست به دست شانه به شانه نشنیده کس اینسان     رنج و محنی را بین غل و زنجیر        تشییع تنی را ...................... گر چه به قفس بی پر و بی بال شدم من کی تشنه اسیر ته گودال شدم من با دیده گریان     گویم به دو صد آه لا یوم کیومک      یا اباعبدالله 👇
. دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر آه،خاك حرم تو روى چشَم آه،به خاطر تو نفس مى كشم آه،آرزومه كاظمينى بشم آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو آه،تو مى گيرى دست سينه زنو آه،بده آقا حاجتاى منو رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد        من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد اى واى،آه و واويلا ........ با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى آه،خون دل از چشات اومده آه،چى به سر ساق پات اومده آه،فاطمه برا عزات اومده آه،دل تو خون از زمونه شده آه،روضه ى تو مادرونه شده آه،روزى تو تازيونه شده اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب        با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب اى واى،آه و واويلا ...... دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد آه،آقاى ما ديده داغ پدر آه،يه  كبوترى و بى بال و پر آه،دارن ميارن رو تخته در آه،ديگه ساعت جدايى شده آه،دوباره دل عاشورايى شده آه،گريز ما كربلايى شده با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند          اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند اى واى،ابى عبدالله ✍ .👇
. از نفس‌از نوا افتادم / کُنج‌مطموره‌هاافتادم منوازبس‌شکنجه‌دادن/  دیگه‌ازدست‌وپاافتادم نمیتونم‌بلندشم‌از جام /  غُل‌وزنجیره‌به‌دست‌وپام از‌عدوبسکه‌سیلی‌خوردم/ دیگه‌سویی‌نداره‌چشمام شبیه‌مادرم/ زخمیه‌پیکرم /عَبامه بسترم امان امان امان وارث‌کربلام/ شبیه‌عمه‌هام/ کبوده‌سرتاپام امان امان امان سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- صورتم‌مثل‌گُل‌پژمُرده/ خاطرم‌شدمُدام‌آزُرده کی‌دیده‌روزه‌داری‌جُزمن/ جای‌افطاری‌سیلی‌خُورده غم‌ودردوبلا پیرم‌کرد/ اونکه‌گفت‌ناسزا‌پیرم‌کرد شاهدم‌قطره‌های‌اشکام/ روضه‌ی‌کربلا‌پیرم‌کرد منو یهودیا/ میزدن‌از جفا/ با تازیانه ها خدا خدا خدا جدّمو بی‌هوا /زدن‌حرامیا /بانیزه ازقفا خدا خدا خدا سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- تو دلِ‌قتلگاه‌غوغابود /سر رویِ‌زانوی‌ِزهرابود زیر بارون تیرونیزه/ یه‌تن بی‌رمق پیدابود آه‌زینب‌به‌آسمان‌میرفت/ شمر‌می‌آمد‌وسنان‌میرفت بدنش‌مانده‌بوددرگودال/ سراوبرسر سنان میرفت یه‌عدّه‌اومدن/ توفکرغارتن /شدعریان‌بدن حسین حسین حسین عزیزِ‌ مادرم /تشنه‌ی پرپرم /شهید بی‌سرم حسین حسین حسین سیّدناالمظلوم سیّدناالشهید سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- ✍ 👇
. بند اول: گوشه ی زندان/ تنهای تنها/ غریبم و یاری ندارم نه دخترم هست/ نه پسری که/ سر روی پای اون بزارم یه کاری کرده زنجیر * رمق نمونده توو پام انقد منو زدن که * شکسته استخونام هر شب - بارون غم - از چشمای - دیوار و در - می باره هر وقت - که اسم ما-در منو - روی زبون - میاره بند دوم: شبیه یوسف/ قعر یه چاهم/ پر از غمه دل صبورم آروم نمی شن/ این نانجیبا/ تا نکنن زنده به گورم برای گریه کردن * دلم پُر از بهانه ست افطار هر شب من * سیلی و تازیانه ست روزم - تیره شده - فرقی ندا-ره واسه من - روز و شب زیرِ - لگد فقط - با گریه فر-یاد می زنم - یا زینب ۲ ✍ 👇
. کی میدونه چقدَر غریبم... همه از غربت من بی خبرن خونواده سال ها منتظـــرن برا تنهــایی من خون جگرن کی میدونه چقدَر غریبم... تـــو دلــــم یه دُنِیــــا دردِ دله گاهی در بین نمـــاز و نافلـــه کمی صحبت می کنم باسلسه آشنای من.... تـــــو مدارا کن با دست و پای من با تو خیلی سخته سجده های من به شمـــاره افتــــــاد نفســــای من سلسله رحمی به حال زارم من که جز تو آشنــــا ندارم گردنم رو ساعتی رها کن بتونم به سجده سر بذارم واویلا...علی الغریب کی میدونه چقدَر غریبم.... کشیدن از مدینه منو به زور موندم از تموم خونواده دور چی بگم از این سیه چالِ نَمور کی میدونه چقدَر غریبم... از کدوم اذیت و آزار بگم؟ غصه ها به کدوم یار بگم؟ درد دل با در و دیوار بگم ای در و دیوار... مونس من باشید تو شبـــای تار شبـایی که هستــم تاسحر بیدار همراهم باشید تا لحظه‌ی افطار شمــــاکه همدم این اسیــرید حاجت غریب و می پذیرید؟ کمکــــم کنید غروب و راهِ..... سنـدیِ بن شاهک و بگیــــرید کی میدونه چقدَر غریبم... حالم از شکنجه ها زار شده مثل مادرم چشام تار شده اینجا مثل در و دیوار شده کی میدونه چقدَر غریبم... جای سیلی روی چشم تَرَمه شبـــا تـازیـانه دور و بَـــرَمه اینا یادگاریِ  مادرمه بی هوا میزد... من به سجده بودم بی حیا میزد من و بیـنِ ذکـــرِ  رَبَّنـــــــا میزد مادرم رو حرف ناروا میزد وای از این سفره‌ی ظالمانه این پذیراییِ  وحشیانه مونده روی سر و صورت من جای سیلی  جای تازیانه 👇
. بند اول: کنج زندون نداره تَوونی افتاده از نفس دیگه انگار روز و شب داره می کِشه آقا از سینه ی خود آه شرر بار سلسله بر پای او ای وای تیره شد دنیای او ای وای ظلمته شب های او ای وای لباش خشک و دلش خونه چه غوغایی تو زندونه غریب آقام غریب آقام بند دوم: تاب موندن نداره نگاهش با کوه غم داره میره از حال دم میگیره تو لحظه ی آخر روی لب هاشه روضه ی گودال میگه از اشک مادر ای وای روی تل دیده خواهر ای وای پیکری که شد بی سر ای وای براش حتی کفن هم نیست غمی بدتر از این غم نیست غریب آقام غریب آقام ✍ 👇
. (ع) __________________ ای روح مـــلکه کائـــنـــات/  یا باب الحوائج من قربون اون بچـــه هات/ یا باب الحوائج میمیره معصـــومه بـــرات /یا باب الحوائج دل دادیم به دست رضات/ یا باب الحوائج قسم به دختـــرت//به روح مادرت دستـــمو ول نکن//تا نـــرم از درت خیلی دوست دارم// نمیشه باورت آرزومه بیام// یه شب به محضرت دانای غیور،شیطان زتو دور راوی ظـــهور، ایـــها الکاظم ای روح حیات،عالی درجات جونم به فدات، ایها الکاظم (نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین) ______________ گرد و خاک صحنت شفام/یا باب الحوائج حـــکـــم طـــلا داره بـــرام/ یا باب الحوائج تا تر میشه واســـت چشام/ یا باب الحوائج مـــادرت میـــکـــنه دعـــام/ یا باب الحوائج تـــو راه چـــاره‌ای//جـــان دوبـــاره‌ای تو کهکشان عشـــق//تو تک ستاره ای هر کی گدات بشه// میشه یه کاره ای مـــیدی حوائـــج و //  با یه اشاره ای سلطان سخا، ای روح دعا یا ابا الرضا، ایـــها الکاظم نـــور ازلــی، هفتمین ولی از سُلبِ علی، ایها الکاظم (نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین) ______________ نمــیــرم از رو بـــام تــو / یا باب الحوائج دوعالـــم زیـــره گـــام تو/ یا باب الحوائج عالـــم گـــیره پیـــغام تو/ یا باب الحوائج مُحِیّیَ المَوتیٰ ست نام تو/یا باب الحوائج ذکـــر تـــو اعـــظـــم //دلـــبر فـــاطــمه ســـفره روضـــتون// بـــه دردا مـرحمه بیـــاو راهـــی کــن // دسته جَم و همه یه شب به کاظمین//یه شب به علقمه سلطان کرم، سایت به سرم دنیامــه حـــرم، ایها الکاظم ای محشرعشق،ای گوهرعشق ای دلــبــر عشــق، ایها الکاظم (نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین) ______________ شعرونغمه:الاحقر ✍ .👇
کربلایی یاسین زندیروضه و مناجات.mp3
زمان: حجم: 25.94M
مداح : 🎤 عاشقم کردی... نمیگویم که دلخونم نکن آخرین شب های مهمانی است؛ بیرونم نکن بازهم با غفلتم، شب را سحر کردم ببخش از شب قدر تو جاماندم، ضرر کردم ببخش آخرش دست گدا بر میوهء طوبی رسید راه را گم کرده بودم، باز هم زهرا رسید کیمیا میخواستم، او خاک چادر را تکاند مادری کرد و کنار سفره اش من را نشاند هرچه بد باشم ولی مادر به من وابسته است گرچه من توبه شکستم، او دلم نشکسته است من که با بی آبرویی آمدم در می زنم... دست خالی چنگ بر دامان حیدر می زنم هرچه من گفتم خطاکارم، گنهکارم...ندید! با تمام آبروریزی، علی من را خرید گفت در دستان من پروندهء جاری توست اسم غفار خدا، قبل از گنهکاری توست ای خدا ای کاش امشب تا سحر کاری کنی آب باران نجف را بر سرم جاری کنی قفل بر پایم بزن، تا قفل آهم بشکند تیشه بر جانم بزن، قلب سیاهم بشکند اشک کم اینجا برات صد برابر می دهد روزی ام را حضرت موسی بن جعفر می دهد بر سر این روزه دار از چه بلا آورده اند پیکرش را روی تخته پاره ها آورده اند استخوانش با عبای پاره اش درگیر بود لحظه های آخری هم بر تنش زنجیر بود من فدای آنکسی که دخترش حیران نشد روی پل تشییع شد، اما تنش عریان نشد درد دل می کرد آقای غریبم با حسین فاطمه پشت جنازه داد می زد یا حسین پاره پاره ذکر یارب، زیر پا افتاده بود مصحف قرآن زینب، زیر پا افتاده بود مادرش با قد خم، ناله به هامون می کشید از دهان تشنهء او نیزه بیرون می کشید