eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه؛ خلصنی یا الله.mp3
2.26M
علیه‌السلام 🔹خلّصنِی یا الله🔹 لبریز اشک و آهم ای تنها تکیه‌گاهم تو این همه رنج و غصه تویی تنها پناهم با قلبی پر از اندوه و غم تو رو صدا زدم با اشکام خدایا دم‌به‌دم تو رو صدا زدم با این حال و روز مضطرم تو رو صدا زدم یا رب دلم تنگه یا رب دلم خونه حال دل من رو کی جز تو می‌دونه؟ «خَلّصنِی یا الله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ قلبم بی‌تاب و خسته از غم در خون نشسته داغِ دوری از عزیزام دل منو شکسته از تو این سیاه‌چال ستم صدامو می‌شنوی دارم شکوه‌ها از دشمنم صدامو می‌شنوی یا رب، نَجِّنِی، یا ذَالکَرم صدامو می‌شنوی این دستای بسته داره حکایت‌ها از کینۀ هارون دارم شکایت‌ها «خَلّصنِی یا الله» شاعر و نغمه‌پرداز:
زمینه؛ خلصنی یا الله.mp3
2.26M
علیه‌السلام 🔹خلّصنِی یا الله🔹 لبریز اشک و آهم ای تنها تکیه‌گاهم تو این همه رنج و غصه تویی تنها پناهم با قلبی پر از اندوه و غم تو رو صدا زدم با اشکام خدایا دم‌به‌دم تو رو صدا زدم با این حال و روز مضطرم تو رو صدا زدم یا رب دلم تنگه یا رب دلم خونه حال دل من رو کی جز تو می‌دونه؟ «خَلّصنِی یا الله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ قلبم بی‌تاب و خسته از غم در خون نشسته داغِ دوری از عزیزام دل منو شکسته از تو این سیاه‌چال ستم صدامو می‌شنوی دارم شکوه‌ها از دشمنم صدامو می‌شنوی یا رب، نَجِّنِی، یا ذَالکَرم صدامو می‌شنوی این دستای بسته داره حکایت‌ها از کینۀ هارون دارم شکایت‌ها «خَلّصنِی یا الله» شاعر و نغمه‌پرداز:
واحد؛ مناجاتِ شبانه.mp3
1.22M
علیه‌السلام 🔹مناجات شبانه🔹 دو چشم خیس باران کنج زندان گُلی سر در گریبان کنج زندان دخیلِ استخوانش گشته زنجیر رسیده بر لبش جان کنج زندان به غربت گرچه خو کرده‌ست نفس‌هایش پر از درد است به اَبرو خم نیاورده‌ست شده زندان پر از عطر مناجاتش نگهبان شد مسلمان کراماتش «غریب آقا، غریب آقا، غریب آقا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلش رنجیده از جور زمانه لبش گرم مناجات شبانه خیالی مانده از جسم نحیفش امان از طعنه‌های تازیانه دلش لبریز غم‌ها بود غمش زندان دنیا بود دعایش مثل زهرا بود غریبانه نگهبان را دعا می‌کرد کتک می‌خورد و مادر را صدا می‌کرد «غریب آقا، غریب آقا، غریب آقا» شاعر:
شور؛ باب الحوائج عالم.mp3
1.62M
علیه‌السلام 🔹باب الحوائج عالم🔹 نور خدا تویی مولا روح دعا تویی مولا باب الحوائج عالم مشکل‌گشا تویی مولا اسمت گره‌گشاست، باب الحوائجی عشق تو پر بهاست، باب الحوائجی صحنت بهشت ماست، باب الحوائجی کاظمینت بهشت برینه قبلۀ آسمون و زمینه وعده‌مون با شما اربعینه «یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای ما تویی مولا مأوای ما تویی مولا نیلِ جهان پر آشوبه موسای ما تویی مولا ای جانِ مصطفی، موسی بن جعفری جانِ جهان ما، موسی بن جعفری عشقِ امام رضا، موسی بن جعفری قبلۀ دل‌ها باب‌المراده لطف تو حاجت ما رو داده کاظمین - کربلا، باز پیاده... «یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر» شاعر و نغمه‌پرداز:
امام کاظم (ع).mp3
6.34M
علیه‌السلام 🔹تجلی نور🔹 صدای مناجات، پیچیده تو زندان با اشک تو حتی، می‌لرزه نگهبان چشم تو عین اعجازه غم تو تا ابد تازه دستاتو بسته زنجیر و پر پرواز تو بازه در غربت این دنیا تو خورشیدی بر ظلمت این زندان تو تابیدی غم دیدی و بی‌منّت بخشیدی «ای وای، ای وای، ای وای، از این ماتم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو ظلمت زندان، تجلی نورِ پر از غم و درده، دلی که صبورِ شبیه حضرت زهرا خیالی مونده از مولا مثه مادر دعاش اینه خلاصم کن از این دنیا یا رب یا رب یا رب به لب داره قطره قطره زنجیر خون می‌باره وقتی روز زندان شبِ تاره «ای وای، ای وای، ای وای، از این ماتم» شاعر: نغمه‌پرداز:
. علیه السلام بند 1⃣ می گذره عمرم با یه دل خون کیه مث من بی کس و تنها گوشه ی زندون کیه مث من شدم اسیر یه نامسلمون کیه مث من دیگه به لب رسیده جونم خدایا خدایا نمیده غصه ها امونم خدایا خدایا تو دل تاریکی می خونم خدایا خدایا همدم گریه هام زنجیره ناله هام اما بی تاثیره زخمای کهنه ی ساق پام آخرش جونم رو می گیره بند2⃣ تواوج غربت نباشه یاری چه روزگاری هیچ کی ندونه چه حالی داری چه روزگاری شبیه ابر بهار بباری چه روزگاری هیچ کی نمیشنوه صدامو خدایا خدایا به تو میگم دردودلامو خدایا خدایا غم غریبی رضامو خدایا خدایا بی تابیم از اشکام معلومه دلتگم دلتنگ معصومه می سوزم از داغ دوری و چشمام از دیدارش محرومه بند3⃣ کجا رسیده آخر کارم گوشه ی زندون هیچ کیو غیر از خدا ندارم گوشه ی زندون برای رفتن چشم انتظارم گوشه زندون تنم شده پر از کبودی خدایا خدایا از این نگهبان یهودی خدایا خدایا ازم نمونده تار و پودی خدایا خدایا تو سجده می خونم خلصنی با چشم گریونم خلصنی سر تا پا دردمو این جمله شد تنها درمونم خلصنی شعر و نغمه: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
662.5K
◼️ ◼️روضه شهادت موسی بن جعفر ◼️رضاجان ببین کنج زندان... رضاجان ببین کنج زندان غربت غریبم ، اسیرم شب و روزِ من پر ز درده؛ دعا کن بمیرم اسیرم رضا جان شده سیلی و تازیانه غذام جای افطار چقدر حرف بد من شنیدم از این خصم بدکار به آزار شده ذکر لبهام توو زندان ، وا اُما میخونم با گریه حسبن جان ،وا اُما دارم جون میدم زیر زنجیر ، واویلا من از زندگانی شدم سیر (واویلا)۲ ............. آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذیّت نكند پیرهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاك بماند زشت است بیارند غلامان بدنش را این ساق به هم ریخته كِتمان شدنی نیست دیدند روی تخته ی در، تا شدنش را این مرد الهی مگر اولاد ندارد بردند چرا مثل غریبان بدنش را این مرد نگهبان كه حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را این هفت كفن روضه ی گودال حسین است ای كاش نیارند برایش كفنش را نه پیرهنی داشت حسین نه كفنی داشت مدیون حصیرند مرتب شدنش را ............... مونده روی زمین پیکر تو رها  أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى  خواهرت اگه نیست رفته شام بلا  ریگ و رمل بیابون برات گرفته عزا  همه منتظرن مادرش برسه  کاش صدای برادر به خواهرش برسه  🎤
نماهنگ آقای کاظمین.mp3
2.69M
هر کی میگه گرفتارم گره افتاده تو کارم به کی توسل کنم میگن باب الحوائج 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ هر کی میگه گرفتارم گره افتاده تو کارم به کی توسل کنم میگن باب الحوائج هر کی میگه مریض دارم وخیمه حال بیمارم به کی توسل کنم میگن باب الحوائج بابای امام رضا حسابی دست و دل بازه بابای امام رضا روتو زمین نمیندازه آقای کاظمین تو رو به جدت حسین ... هر بار درش رو کوبیدم خیلی چیزا ازش دیدم گدای موسی الکاظمم میگم باب الحوائج من که پای علم هستم هوایی حرم هستم من که حرم لازمم میگم باب الحوائج بابای امام رضا همیشه آغوشش بازه بابای امام رضا روتو زمین نمیندازه آقای کاظمین تو رو به جدت حسین ... کربلامون دست دختر حضرت موسی بن جعفره از همین ایوون آیینه اش کربلا میبره یا اباعبدالله الحسین ... .
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میون زندون آی مردم - من گرفتارم ۲ اسیر دستای قومِ - مردم آزارم ۲ دلم شکسته دلم برای دوری از دخترم شکسته کنج قفس تموم بال و پرم شکسته دلم شکسته دلم حزینه آخر نشد یه روز خوش، این چشام ببینه واسه یه بار رضا بیاد کاشکی از مدینه دلم حزینه تا کی؟ / از این سیاه‌چال به اون سیاه‌چال خسته شدم ای خدا تا کی؟ / بشکنم و حرمتم شه پامال خسته شدم ای خدا ۲ [ خلصنی یا رب ] ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ رو هر جای این تن ردی - از کبودیه ۲ چی بگم از زندانبانی - که یهودیه ۲ چه بی حیا زد وقت رکوع و سجده و لحظه دعا زد منو شبیه مادرم آخ چه بی هوا زد چه بی حیا زد توو خنده ها گفت غرور من شکسته شد بس که ناسزا گفت چه جور بگم به مادرم بی حیا چیا گفت؟ توو خنده ها گفت مثل / مادر به سینه‌م نرفته مسمار امون از این روزگار اما / منم شدم دیگه دست به دیوار امون از این روزگار ۲ [ خلصنی یا رب ] ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این دم آخر با اینکه - ناخوش احوالم ۲ بین سیاه‌چالم اما - یاد گودالم ۲ غوغا به پا بود چکمه‌ی شمرِ پست روی عرش کبریا بود جد غریب ما چشاش سوی خیمه ها بود غوغا به پا بود چه ها نکردن! از خواهرش نه ... حتی شرم از خدا نکردن به راحتی پیکرشو که رها نکردن چه ها نکردن! گرچه / بوده توو غربت تشییع جنازم صد آه و واویلتا اما / دلخون تشییع با نعل تازم صد آه و واویلتا ۲ [ خلصنی یا رب ] ۴ . 👇
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ما توو ایران نشستیم سر سفره ی خونوادت حاجتامونو گرفتیم خدا می‌دونه با یه اشارت دعا می‌کنی برامون با حال پدرانت دستمون و گرفتی / توو سخت ترین لحظه ها نوکرتیم به والله / ای پدرِ امام رضا یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی یک تخته پاره شبحی شدی بین زنجیر می‌بینی که بعد چن سال بالاخره با سایه ی تقدیر شدی رها از اسارت با اشکای سرازیر دیدی چطور تموم شد / انتظار شیعه ها غلام و تشییع تو ... / غریبی آخه تا کجا؟ یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می‌ریزن گل رو جسمت عاشقای اولاد زهرا بین اینهمه بی کسی کی با خبره از دلت آقا آسمونا می‌باره از تکرارِ همه غمها موند اگه زیر آفتاب / چن روزی جسمت آقا نشد به ناموس تو / اهانت؛ وای از کربلا ... واویلا کربلا / واویلا کربلا ۲ . 👇
. (ع) مادربزرگم خانه‌ای از جنس باور داشت آجر به آجر در دلش سوغات قمصر داشت کنج حیاط کوچکش باغ بزرگی بود گلدان به گلدان شعرهای روح پرور داشت از بیت های بوستانش معرفت می‌ریخت بر شاخه‌‌ی سبز گلستانش کبوتر داشت بوی خوش گل‌های قالی بس که می‌پیچید چون بارگاهی بود که صحنی معطر داشت حتی به جای پرده، پرچم دلبری میکرد حتی به جای صندلی، آن خانه منبر داشت آن خانه‌ای که ابرها همسایه‌اش بودند از هر طرف رفتم به سمت آسمان در داشت از پنجره هم‌دست باران میشدم هر بار بال خیالم تا بلندای فلک پر داشت قطعا ملائک استجابت را می‌آوردند وقتی قنوت ناودان ها عطر کوثر داشت مادربزرگ دائم الذکرم سحر تا شام هر روز ختم چارقل را با سماور داشت همسایه ها حاجت روای خانه اش بودند روزی که نذر سفره‌ی موسی بن جعفر(ع) داشت صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت می‌گفت آن مردی که دنیایی اسیرش بود سجاده‌ای در کنج زندانی محقر داشت با اشک‌هایش پایه های عرش میلرزید در سجده‌ی نیمه شب خود صبح محشر داشت با یک اشاره خیر و شر را جابجا می‌کرد آنقدر که بدکاره‌ دست از کار خود برداشت هرگز نباید سر به خاک حجره بگذارد مردی که خاک مقدم او قیمت زر داشت زنجیرها حتی دخیل دست او بودند باب الحوائج با همه، لطفی برابر داشت مادربزرگم گریه کرد و شانه اش لرزید بغضی شکست و استکان از غم ترک برداشت مولای مظلوم و غریب شیعیان در بند ای کاش سلمان داشت و ای کاش قنبر داشت آن روزه‌داری که طعام سفره اش غم بود آن روضه‌داری که همیشه ذکر مادر داشت بر شانه‌ی شب پیکر خورشید را بردند تقدیر روی شانه‌هایش در و گوهر داشت پای گریز روضه خوان تا کربلا می‌رفت می‌گفت صد رحمت که مولا پیکرش سر داشت از بوریا و نعل تازه زود رد می‌شد از بس که در دل غیرت آل پیمبر داشت صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت گفتم که آن خانه چنان صحنی معطر بود باید بگویم چون حرم صحنی مطهر داشت .............. ﷽ نیتی داری اگر سربسته در سر ، نذر کن در بساطت هرچه شد با خود بیاور ، نذر کن دست خالی پیش‌ ارباب کرم رفتن خطاست شاعری؟ باشد ، مداد و چند دفتر نذر کن می روی مشهد دل از بند زمینی ها بکن آسمانی باش ، گاهی هم کبوتر نذر کن هرکجا کارت به مشکل خورد اهل روضه باش بعد هم یک سفره ی موسی بن جعفر نذر کن ده برابر ده برابر عشق جبران می کند بر در این خانه سائل ! ده برابر نذر کن مادرم را که خدا رحمت کند ، در کاظمین گفت : مادر ، حاجتی داری؟ بر این در نذر کن ............ 💢 گفتیم در اوج بلا موسی‌بن‌جعفر 💢 از کودکی از سفره‌اش حاجت گرفتیم ما از دعای خیر او برکت گرفتیم با یک نگاه او همه عزت گرفتیم ناچیز بودیم و از او قیمت گرفتیم گفتیم در اوج بلا موسی‌بن‌جعفر حک شد به روی قلب ما موسی‌بن‌جعفر ذکر عروج ماست یا باب الحوائج گفتیم بین هر دعا باب الحوائج بی ابتدا بی انتها باب الحوائج در فضل و بخشش مقتدا باب الحوائج روح کرامت را به زیر دینِ خود برد عمری برای شیعیانش غصه‌ها خورد با نام زیبایش کرامت شد منور رزقِ عوالم شد به دستانش مقدر او آبرو بخشیده دنیا را سراسر میراث دارِ غربتِ زهرا و حیدر زندانی مظلومِ زندان‌های هارون همواره می‌بارد برایش چشم پر خون در اوج سختی هم عبادت بوده کارش یادِ رضا و فکرِ معصومه قرارش تنها غل و زنجیر بوده در کنارش آه از مصیبت‌ها و دردِ بی‌شمارش در بین زندان هم به زیر تازیانه با یادِ زینب اشک او می‌شد روانه در لحظه‌ی آخر صدا زد مادرش را بردند با چه احترامی پیکرش را اما نبرده هیچ کس انگشترش را چشمِ حرامی‌ هم ندیده دخترش را آه از شهیدی که غمش بی‌انتها بود حتی دم آخر به فکر خیمه ها بود علیه_السلام .