eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎤 عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را روزی ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش "یا باب الحوائج " را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادر خانه گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره نذری ، قدر وسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور ... می آمد بهر شفای کودک منظور میِ آمد یک بار در بین دعا مابین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود آنکه میان روضه می زد داد مادر بود يك هفته بعد از سفره می افتاد مادر بود گریه کن زندانی بغداد مادر بود حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد ... آه در خلوت او غیر زندانبان نیامد ... آه این بار یوسف زنده از زندان نیامد ... آه پیراهنش هم جانب کنعان نیامد ... آه از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند این اتفاق انگار که بسیار می افتاد نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد انقدر میزد دست او از کار می افتاد وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست صد شکر که مرد است زیر دست و پا زن نیست محسن عرب خالقی . مشکل گشای کارها باب الحوائج ذکر توسّل های ما باب الحوائج دارد هوای شیعه را باب الحوایج پیوسته می گوییم «یا باب الحوائج» پر می کشد دل های ما تا کاظمینش امشب عجب دارد تماشا کاظمینش عیسای اهل البیت موسای کلیم است مانند بابایش کریم ابن الکریم است بین دعاهایش غریبه هم سهیم است بابای سلطان خراسان از قدیم است دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش عبد خدا می سازد او با کظم غیظش از هر بلایی شیعه ها را حفظ کرده زیر عبای خویش ما را حفظ کرده در سینه اش علم خدا را حفظ کرده اعجازهای انبیا را حفظ کرده با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی آری وقار او وقار دیگری بود اکسیر علم او عیار دیگری بود هر احتجاجش افتخار دیگری بود تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود مانند زینب، عمّه اش، مرد سخن بود در هر سؤالی پاسخش دندان شکن بود آقای ما در کنج زندان چارده سال محروم از خورشید تابان چارده سال آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال مثل هزاران سال بود آن چارده سال «خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته پیداست در زندان به آقا بد گذشته محمد فردوسی .
. | شکر آن ربی که نعمت داد بر ما اینچنین دوشنبه۱۶بهمن۱۴۰۲ | ۲۴رجب۱۴۴۵ مداح : کربلایی _ شکر آن ربی که نعمت داد برما این‌چنین با دعای مادر و لطف امیرالمومنین شد دلخوشی مردم ایران زمین سفره موسی‌ابن جعفر،سفره ام‌البنین بارها دیدیم وقتی کار غم بالا گرفت دست ما را سفره باب‌الحوائج ها گرفت سهم ایران لطف موسای بن‌الزهرا شده مشهد و شیراز و قم سه کاظمین ما شده تشنگی یعنی چه وقتی که یار ما دریا شده هر در بسته به‌روی مردم ما وا‌ شده غیر آقا از کسی عزت نمی‌خواهیم ما جز ولیعهدش ولی‌نعمت نمی‌خواهیم ما چشم‌ بد از این همه آقاییت آقا به دور از فدک گو غاصبینش را بلرزان بین گور چهارده سال استقامت کردی ای شیر غیور آبرو‌ها بردی از اهل زر و تزویر و زور هرچه گردد عزتت آقا دو‌چندان می‌شود یوسف از دامان پاک خود به زندان می‌شود غرق دنیایم خودت غرق هوالهو کن‌مرا غیر عشقت فارغ از هر هیاهو کن‌مرا کن مرا آزاد از من،بنده او کن‌مرا مثل آن بدکاره،از این رو به آن رو کن مرا نوکرت از دست رفت،آقا کمک،آقا دخیل حضرت موسی مسیح کاظمینی‌ها دخیل آقا دخیل ، آقا دخیل ، آقا دخیل... _ حضرت موسای ما قعر سجون را طور کرد کوه صبرش چشم فرعون زمان را کور کرد او سیه چال بلا را نور فوق نور کرد خون دل ها خورد و از شیعه بلا را دور کرد او بدی ها دید اما با کسی بد تا نکرد مرگ خود را خواست اما لب به نفرین وا نکرد باز هم زنجیر با هارون تبانی میکند بی قرارت کینه ی سندی جانی میکند لال گردد باز دارد بد دهانی میکند یاس را سیلی دوباره ارغوانی میکند بی هوا زد بی هوا زد بی هوا زد بی هوا دم گرفتی زیر لب یا فاطمه یا مجتبی تو چه دیدی که رمق رفت از نگاهت آه آه بوی زهرا پر شده در قتلگاهت آه آه اشک خون ریزد لبت از آه آهت آه آه با عبا گیرد نگهبان اشتباهت آه آه خوب شد معصومه جانت نیمه جانی ات ندید غرق زخم و غرق خون و قد کمانی ات ندید بعد تو اینجا سرِ پیراهنت دعوا که نیست جسم تو بر جِسرِ بغداد است زیر پا که نیست ساق مرضوض تو کار نعل مرکبها که نیست حرفی از آوارگی طفل بی بابا که نیست بعد تو سیلی جواب دیده‌ گریان نبود گوش شیطان کر زنی بر ناقه عریان نبود ✍ .👇
4_5827810595314863629.mp3
9.25M
📋 به دعای پر خیر مادرم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به دعای پُر خِیر مادرم سر سفره‌ی موسی بن جعفرم مدیون خودش و پسرشم تا خون توو رگمه نوکرشم « هُوَ بابُ النَجاةِ ماسِوَی الله روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء هُوَ بابُ‌ الحَوائِج إِلَى اللهِ روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء» گوشه‌ی حرمش آشیونمه گنبد آقا سقف خونمه ممنون خودش و کَرَمشم جاروکش دَمِ حَرَمشم « با آقامون کسی نمیشه گمراه روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء هُوَ بابُ‌ الحَوائِج إِلَى اللهِ روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء» دره خونه‌ی موسی بن جعفریم مگه میشه که دست خالی بریم داره رضایت فاطمه رو پس کربلا می‌بره همه رو از آقا دست ما نمیشه کوتاه روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء هُوَ بابُ‌ الحَوائِج إِلَى اللهِ روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نماهنگ سفره دار کاظمین.mp3
3.59M
یه جمله ای توی ذهن من میپیچه این زمزمه یادگاری از مادره تو سختیا میگفت همه جا چاره کار یه سفره برا موسی بن جعفره 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ یه جمله ای توی ذهن من میپیچه این زمزمه یادگاری از مادره تو سختیا میگفت همه جا چاره کار یه سفره برا موسی بن جعفره وقت معالجه موسی بن جعفر نسخه هاش رایجه موسی بن جعفر میگفت که مادرم تو گرفتاری باب الحوائجه موسی بن جعفر بی خود نیست عراقیا از یه هفته قبل از شب شهادتش موکب میزنن از کربلا با پای پیاده هم میان زیارتش بر عکس اربعین این بار میشه مبدا مشایه کربلا میشینه منتظر به پای زائرا کاظمین جای کربلا دارن میان سامرا و نجف به سمت کاظمین پا به پای کربلا ای پدر علی بن موسی الرضا میگم مثل اربعین توی این عزا تو هم مثل حسین فرزندت شد علی پس هلبیکم هلبیکم به زوار ابو علی با آه و با زمزمه یه سفره پهن کرده فاطمه مثل بین الحرمین یه طرف کربلا یه طرف کاظمین یکی میخونه یا موسی بن جعفر و یکی میخونه یا حسین سر این سفره صد طیفه هم نوکر هم شاهه هم کیفه هم آهه جنس مردمونش هم عامه هم خاصه اما یه باب الحوائج دیگه اینجا سفره داره اسمشم عباسه عباس تو سفره موسی بن جعفر سفره داره با دستایی که نداره واسه زائرا غذا میاره میخونه توی موکبا عباس بن علی هلبیکم بزوار ابو علی هلبیکم هلبیکم به زوار ابو علی ... .
. (ع) ............................... ۱ روزی خور، سفره ی موسی بن جعفرم ۲ تا زنده ام ، آقا غلام این درم ۲ ۲ دستتو رو سرم بکش منو یه بار بغل بکن همه ی مشکلاتمو باب الحوائج ، حل بکن ۳ خیلی گرفتارم منو تو زندگیم رها نکن ۲ سفارش منو یه بار تو به امام رضا بکن 《 یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر 》 .................................... ۱ دوست دارم ، آقا تموم عالمین ۲ دلتنگتم ،منو ببر باز کاظمین ۲ ۲ از سفره ی پر کرمت عالمی روزی میبرن شاه و گدا پشت در یه خواهر و برادرن ۳ تو حرم امن شما حاجت من روا میشه ۲ از کاظمین زائر تو راهی کربلا میشه 《 یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر 》 °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° ⬇️
. (ع) مادربزرگم خانه‌ای از جنس باور داشت آجر به آجر در دلش سوغات قمصر داشت کنج حیاط کوچکش باغ بزرگی بود گلدان به گلدان شعرهای روح پرور داشت از بیت های بوستانش معرفت می‌ریخت بر شاخه‌‌ی سبز گلستانش کبوتر داشت بوی خوش گل‌های قالی بس که می‌پیچید چون بارگاهی بود که صحنی معطر داشت حتی به جای پرده، پرچم دلبری میکرد حتی به جای صندلی، آن خانه منبر داشت آن خانه‌ای که ابرها همسایه‌اش بودند از هر طرف رفتم به سمت آسمان در داشت از پنجره هم‌دست باران میشدم هر بار بال خیالم تا بلندای فلک پر داشت قطعا ملائک استجابت را می‌آوردند وقتی قنوت ناودان ها عطر کوثر داشت مادربزرگ دائم الذکرم سحر تا شام هر روز ختم چارقل را با سماور داشت همسایه ها حاجت روای خانه اش بودند روزی که نذر سفره‌ی موسی بن جعفر(ع) داشت صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت می‌گفت آن مردی که دنیایی اسیرش بود سجاده‌ای در کنج زندانی محقر داشت با اشک‌هایش پایه های عرش میلرزید در سجده‌ی نیمه شب خود صبح محشر داشت با یک اشاره خیر و شر را جابجا می‌کرد آنقدر که بدکاره‌ دست از کار خود برداشت هرگز نباید سر به خاک حجره بگذارد مردی که خاک مقدم او قیمت زر داشت زنجیرها حتی دخیل دست او بودند باب الحوائج با همه، لطفی برابر داشت مادربزرگم گریه کرد و شانه اش لرزید بغضی شکست و استکان از غم ترک برداشت مولای مظلوم و غریب شیعیان در بند ای کاش سلمان داشت و ای کاش قنبر داشت آن روزه‌داری که طعام سفره اش غم بود آن روضه‌داری که همیشه ذکر مادر داشت بر شانه‌ی شب پیکر خورشید را بردند تقدیر روی شانه‌هایش در و گوهر داشت پای گریز روضه خوان تا کربلا می‌رفت می‌گفت صد رحمت که مولا پیکرش سر داشت از بوریا و نعل تازه زود رد می‌شد از بس که در دل غیرت آل پیمبر داشت صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت گفتم که آن خانه چنان صحنی معطر بود باید بگویم چون حرم صحنی مطهر داشت .............. ﷽ نیتی داری اگر سربسته در سر ، نذر کن در بساطت هرچه شد با خود بیاور ، نذر کن دست خالی پیش‌ ارباب کرم رفتن خطاست شاعری؟ باشد ، مداد و چند دفتر نذر کن می روی مشهد دل از بند زمینی ها بکن آسمانی باش ، گاهی هم کبوتر نذر کن هرکجا کارت به مشکل خورد اهل روضه باش بعد هم یک سفره ی موسی بن جعفر نذر کن ده برابر ده برابر عشق جبران می کند بر در این خانه سائل ! ده برابر نذر کن مادرم را که خدا رحمت کند ، در کاظمین گفت : مادر ، حاجتی داری؟ بر این در نذر کن ............ 💢 گفتیم در اوج بلا موسی‌بن‌جعفر 💢 از کودکی از سفره‌اش حاجت گرفتیم ما از دعای خیر او برکت گرفتیم با یک نگاه او همه عزت گرفتیم ناچیز بودیم و از او قیمت گرفتیم گفتیم در اوج بلا موسی‌بن‌جعفر حک شد به روی قلب ما موسی‌بن‌جعفر ذکر عروج ماست یا باب الحوائج گفتیم بین هر دعا باب الحوائج بی ابتدا بی انتها باب الحوائج در فضل و بخشش مقتدا باب الحوائج روح کرامت را به زیر دینِ خود برد عمری برای شیعیانش غصه‌ها خورد با نام زیبایش کرامت شد منور رزقِ عوالم شد به دستانش مقدر او آبرو بخشیده دنیا را سراسر میراث دارِ غربتِ زهرا و حیدر زندانی مظلومِ زندان‌های هارون همواره می‌بارد برایش چشم پر خون در اوج سختی هم عبادت بوده کارش یادِ رضا و فکرِ معصومه قرارش تنها غل و زنجیر بوده در کنارش آه از مصیبت‌ها و دردِ بی‌شمارش در بین زندان هم به زیر تازیانه با یادِ زینب اشک او می‌شد روانه در لحظه‌ی آخر صدا زد مادرش را بردند با چه احترامی پیکرش را اما نبرده هیچ کس انگشترش را چشمِ حرامی‌ هم ندیده دخترش را آه از شهیدی که غمش بی‌انتها بود حتی دم آخر به فکر خیمه ها بود علیه_السلام .