eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
796 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. محبتی که دو عالم نمی‌شود جبران یقین محبت زهراست در دلِ یاران نبوده‌ایم بِوالله شئِ مذکوری که یادِ ما ز ازل بوده‌اند این خوبان صراط، چادرِ زهرا و سایۀ مولاست به ریشه های همین چادریم آویزان به او امامِ زمان گفت: اُسوۀ حَسَنَه که هست، الگو و سرمشقِ زمرۀ نیکان برآورندۀ آمالِ انبیا زهراست هم اوست سلسلۀ اولیاء را میزان اساسِ معرفتِ خلقت است این بانو معارفِ همه خلقت بنا شد از ایشان نه افضل است مقامش، ز بانوان تنها که برتر است شئوونش، ز جملۀ مردان سیادتش ز از ازل، فوقِ اول و آخر سیاستش همه را تا ابد کند حیران مقامِ عصمتِ او قلّه ای است، لا یُدرَک علُوِّ حجّیَتَش، حجة الحجج هر آن ولای اوست مسلّط، به کلّ موجودات خلافتش ز خدا مستقیم بر همگان چه رهبری که به حکمش، خدا چنین فرمود: اطاعتش به همه واجب است، هر دوران وجودِ اوست، تمامِ حقیقتِ ثَقَلِین خلاصۀ همۀ آلِ عترت و قرآن هم اوست دختِ نبی و هم اوست کفوِ علی هم اوست جلوۀ توحید و آیتِ سبحان تمامِ وصفِ جمال و جلالِ حق زهراست همه ظهور و بُروزش، مبیّنِ مَنّان ز کوثرِ برکاتش، رسید خیرِ کثیر به هیبتِ وَجَناتش، ز دین بلاگردان ____ حلولِ زهرۀ زهرا، طراوتی جوشان طلوعِ جلوۀ رویش، نجابتی رخشان به رقص آمده هر کهکشان ز مقدمِ او به وجد آمده خیلِ فرشته، زین رُجحان هرآنچه خواست کمک بانو از زنانِ قریش تمامِ اهلِ قریش از خدیجه روگردان چرا به خانۀ احمد درآمدی؟ حالا... بگو یتیمِ حجازت، بیاوَرَد یاران و اُمِ فاطمه بی قابله نمی‌ماند چهار قابله آمد به یاری اَش ز جنان ز ساره، آسیه، مریم، گرفته تا کلثوم برای آمدنِ فاطمه، به صف خندان زکیّه، راضیه، مرضیّه آمده دنیا خدیجه شادیِ خود را به سجده داد نشان چه خِلقتی، که به یک روزه رشدِ یکماهه و در طبیعتِ یکماهه، رشدِ یک سالان تَلألؤِ رخِ مهتاب و آفتاب از او چو آب و آینه دارد، دلی زلال از جان بزرگ‌زادۀ بیت نبوت است آری شهادتین بگوید، به سبکِ نوزادان چه دختری که پدر را به سانِ مادر اوست که نامِ اُمِ ابیها به شأنِ او شایان همینکه بهجتِ قلبِ رسول شد زهرا چه نقشه ها که کشیدند، دشمنان هر آن خبر ز شِعبِ أبی طالب آمد و تحریم ز کودکی سرِ دوشش کشید بارِ گِران کشید داغِ فراقی بزرگ، از تقدیر در آستانۀ هجرت، ز مادرش هجران شدند قومِ یهود و منافق و مشرک ز بوسه های پیمبر به دستِ او نِگران به یُمنِ سورۀ کوثر، جوان‌ترین معصوم سحابِ رحمتِ خود را بریخت، چون باران مبارزاتِ دمادم، جهادِ بی وقفه نمادِ عمرِ گِران، بهر مادرانِ جوان به دخترانِ جوان و به مادرانِ شهید پیام داد، سیرۀ زهرای اطهر از دل و جان حیا و عفتِ آن، ناز دخترِ خورشید نمود پشتِ حجاب، آفتاب را پنهان نخورد رایحۀ او به مردِ نابینا ندید سایه ای از قامتش، بجز نِسوان ز نورِ چهرۀ او هفت آسمان روشن ز نورِ چادرِ او، دسته دسته با ایمان گواهِ طولِ نمازش، تَوَرًَمَ قَدَماه دعا و صوم و صلاتش، به دوستان غفران نمود محورِ آلِ کساء را زهرا به نامِ نامیِ خود ثبت در بهار و خزان __ ز شرحِ فَقدَ نَبیِّک، همین اشاره بس است ندید روی خوشی بعدِ مصطفی، یک آن تنِ شریفِ پیمبر، هنوز روی زمین سقیفه بارِ خودش بست و شد عیان، عصیان قیامِ فاطمی از این به بعد شد آغاز امامِ جامعه چون گشت، کاتبِ قرآن دو دستِ فاتحِ خیبر، به ریسمان بسته شکست بازوی زهرا، ز حملۀ عدوان ز بیتِ وحی، چنان دودِ کینه بالا رفت که دست و صورتِ زهرا، ز شعله شد سوزان نه از مهاجر و انصار، یارِ حیدر ماند نه اوس و خزرج و نه مابقیِ مدعیان ز عهدِ خُمِ غدیر آن زمان که برگشتند فتاد دین و خلافت، به دستِ نامردان به انحراف کشاندند، اهل ایمان را به کنجِ خانه نشاندند، صاحبِ ایمان فدک ربوده شد و بابِ غم گشوده شد و ز رعدِ سیلیِ ابری سیاه، شد طوفان پیامِ ضاربِ سیلی، به کربلا که رسید هنوز مانده به ره، چشمِ منتقم گریان و ما ز خویش بپرسیم در طریقِ علی که ما کجای مسیریم با امام زمان؟ چقدر یارِ وصایای فاطمه شده ایم چقدر یاورِ مولا شدیم، ای یاران؟ ✍ .
. دارد نگاه عباس حال و هوای دیگر او هست از نگاهِ حق، مرتضای دیگر ترکیبی از حسین و از مجتبای دیگر مانند او نیامد قد رسای دیگر حتی اگر بیاید کرب و بلای دیگر شیر خدا علی بود، شیر علی اباالفضل چشمِ امامِ خویش و دستِ ولی اباالفضل ماه سپاه عصمت، نور جلی اباالفضل باشد عجب در عالم میرِ یلی اباالفضل مانند او در عالم کو مقتدای دیگر ماه حرم، فنای خیرالنساست عباس روح ادب، خدای شرم و حیاست عباس از جان مطیعِ شاهِ کرب و بلاست عباس پشت و پناه زینب، سلطان ماست عباس آرام بخش دل نیست، چون او صدای دیگر او هست در مناجات، محوِ خدای زینب از بس همیشه بوده، محوِ دعای زینب کرده دعا نبیند، هرگز نوای زینب روزی به نیزه گردد، او مبتلای زینب مانند او نیامد، سوزِ نوای دیگر در بیت وحی و قرآن، شاگرد مصطفی اوست در مکتب ولایت، سرباز مرتضی اوست در خلق و خوی و رافت، همتای مجتبی اوست در هیبت و شجاعت، مجموعِ هل اتی اوست با این حسینِ ثانی، کو نینوای دیگر در جای جایِ میدان، شیرِ شجاعِ رزم است در ابتدای میدان، تا انتهای عزم است در ساحتِ قِتالش، عزمش هماره جزم است او پیشرانِ جنگ و لشکر بسوی هزم است حتی اگر ببیند، صفین های دیگر شمشیرِ لافتایش، مانند ذوالفقار و غوغای حمله هایش، کرارِ بی‌قرار و تکبیرِ رعدهایش، تسبیحِ مستعار و فریادِ خطبه‌هایش، تبیینِ آشکار و عباس، حیدری با، نام و نمای دیگر تاریخ در قضاوت، زین مردِ با شرافت صادق کند مدیحِ، این نورِ با حقیقت سجاد کرده وصفش، در طاعت و عبادت عالِم، فقیه، آگاه، در قلّه‌ی بصیرت دیده ندیده چون او صاحب لوای دیگر از او به گلشنِ عشق، خوشبو و یاس تر کیست؟ با آل مصطفی از او، هم قیاس تر کیست؟ زان نافذالبصرت، دشمن شناس تر کیست؟ وز خصمِ بی حیای، او ناسپاس تر کیست؟ شقُ القمر که دیده، چون او به جای دیگر شاهِ رکابداران، چون از رکاب افتاد فرقش عمودِ آهن، ریشَش خضاب افتاد گویی که از جمالِ، حیدر نقاب افتاد آن دست‌های بی مشک، از شرمِ آب افتاد آن جسم را نمانده، بر تیر جای دیگر از فرطِ تیرباران، چون خارپشت جسمش در پیشِ پای دلبر، تیری میانِ چشمش خونگریه ی علمدار، با خنده های خصمش دیگر نشد بریزد، بر فرقِ خصم، خشمش بگذار این قضایا، تا ماجرای دیگر مستأصل است اما، آقا کنارش آمد زینب نیامد اما، زهرا کنارش آمد حیرانِ مادر است و مولا کنارش آمد عطر پیمبر انگار، آن‌جا کنارش آمد پروازِ او شد آغاز، سوی سرای دیگر .
. زین العباد زادۀ سلطان نینوا ذخرالقیام، راهبرِ نهضت بکا تبیین گرِ مبارزه، با شیوه‌ی دعا یاری رسانِ خون خدا، بعدِ کربلا واکرد دیده بر همه ارکانِ عالمین دوم علی، سلاله‌ی زهرا، گُلِ حسین آمد سفیر کرب و بلا، امتدادِ راه یعقوب آل فاطمه، خورشید خیمه‌گاه یعنی زمینه ساز ظهور و بروزِ ماه احیاگر معارف گودالِ قتلگاه هموار شد ز لطفِ خدا راه بندگی راه سلوکِ عاشقی و سبک زندگی سجاد اگر نبود، ره کربلا نبود کانونِ علم و معرفت از آن ما نبود مُشتِ یزیدیانِ تبهکار وا نبود ابلیس سرنگون و خدا برملا نبود بی زین العابدین که هدایت نمی‌شدیم اینگونه جان نثار ولایت نمی‌شدیم سجاد اگر نبود، عبادت حرام بود کار حسین بعدِ حسن، ناتمام بود نامِ علی به مَاذنه، جرمی تمام بود دین نبی، کجا طلبِ خاص و عام بود سجاد اگر نبود، محمد نبود نیز حرفی ز دینِ خالقِ سرمد نبود نیز با خطبه‌ی امامِ حرم، دین عروج یافت شد ناقه اَش بُراق و زمین تا سما شتافت با بوریای پاره بجز زخم دین نبافت اینگونه شد که باقرِ او، علم را شکافت از سجده ای که کرد چو زینب، به قتلگاه ترویج گشت، منبر و محراب و سجد گاه تنها نه بر یزیدِ ستمگر خطاب کرد دورانِ شش خلیفه‌ی جور، انقلاب کرد در بندِ اختناق، دوصد فتح باب کرد پنهان و آشکار، عدو را مجاب کرد با خطبه کرد، دینِ خدا را سراسری با گریه کرد، خون خدا را برابری در اوجِ انقلاب و قیام و جهادها فریادِ نرم کرد علیهِ فسادها هم زد علَم، مقابلِ اهل عنادها هم صف کشید، علیهِ مرید و مرادها در عین حال، نیمه شب انبان بدوش بود چون جد خود علی، همه شب خرقه پوش بود بس بَرده ها، خریده و آزاد کرده بود دلهای خسته را ز خدا شاد کرده بود با خُلقِ خویش، دست مریزاد کرده بود عمری ز جان، محبتِ آحاد کرده بود دهها هزار اهلِ گنه، با نماز شد هر نوکرش، معلمِ راز و نیاز شد آن سروری که کرب و بلا را مرور کرد از قتل صبر، با دلِ خونین عبور کرد در خاطرش روایتِ سمِ ستور کرد با اشکِ صبر، قلب خودش را صبور کرد مانند عمه‌های خودش بینِ قافله بر دست و پای زخمیِ او بود سلسله او دیده بود جسمِ پدر زیر دست و پا او دیده بود رَاسِ پدر را به نيزه ها او دیده بود خیمه ی آتش گرفته را او دیده بود غارت و سیلیِ بی هوا از نهضتی که بعدِ چهل منزل آفرید ما را به راهِ فاطمه، اهل دل آفرید یابن الحسین، ما همه شرمنده توئیم ما بَرده بوده‌ایم و کنون بنده‌ی توئیم دلمرده بوده ایم و کنون زنده‌ی توئیم دلداه ایم و عاشق و رزمنده‌ی توئیم حالا که ما شدیم ز جمعِ سپاه تو آیا شود شهید، غلامِ سیاهِ تو؟ ✍ .
. "به بهانه ایام " در مَطلَعُ الفجری که امرِ داور آید با صد امانت، زاده‌ی پیغمبر آید یک چادرِ خاکی، بروی دست دارد بر دستِ دیگر، با گُلی که پرپر آید پیراهنی کهنه، امانت نزد آقاست شاید عبای پاره‌ای بر پیکر آید وقتی که می‌گوید: اَنابنُ الذِّبحِ اَعظم والله، با صوتُ الحزینِ حنجر آید صحبت ز چشمی تیر خورده دارد انگار شاید به همراهش، امیر لشکر آید گریانِ طفلِ تشنه‌ای باشد دمادم اشکش، بیادِ ارباً اربا اکبر آید □ □ □ آن وارثِ تیغِ دو دَم، الله اکبر با نعره‌ی صوتِ اَنابنُ الحیدر آید ذکرِ اَنابنُ الفاطمه، رمزِ خروجش یعنی به لب، با آیه‌های کوثر آید آندم ندا آید که: اَینَ الفاطمیّون هر کس که زهرائی است، نزد دلبر آید از هر طرف، مخصوصاً از ایرانِ زهرا با پا نه، بلکه هر فدائی با سر آید گردانی از رزمندگانِ نابِ اسلام پا در رکابِ حضرتش، با رهبر آید در اِعتلای آیه‌ی اَجراً عظیما هر کس مجاهد بود، با آن سَرور آید یارانِ بی‌سر، دور تا دورش قطارند همراهِ او، خیلِ شهیدِ پرپر آید ما راستی، در این صفِ یاران کجائیم؟ وقتی که مولا، از پسِ پرده درآید آن سیصد و آن سیزده یاران کیانند؟ آیا بما، حتی سیاهی لشکر آید؟ باید برای روزِ موعودش بکوشیم وقتی که از کعبه، به چشمانِ تر آید باید که در پای رکابش، سر بریزیم نوکر سزاوار است، صَلِّ وَانحَر آید □ □ □ محشر اگر، اربابِ عالم بی‌سر آید خیلی بد است آنجا، که نوکر با سر آید من سالم و بی‌درد، در محشر بیایم؟! آنجا ولی، پهلو شکسته مادر آید؟! من با چه توجیهی، سرم بالا بگیرم؟ روزیکه با فرقِ شکسته حیدر آید! شرمنده‌ام، بی‌اضطرار آیم به محشر آنجا، اگر مظلومه زینب مضطر آید امروز، فکرِ یاریِ اسلام باشیم وَرنَه، بزودی مهلتِ ما هم سرآید مظلوم را یاریم و ظالم را بکوبیم وَرنه به ظلمِ دیگری، دشمن برآید در دل برای انتقامش، انقلابی است در انتخابِ ما، همانا انتصابی است ✍ .
. يادواره_شهدای_عزیزمان یادش بخیر ایام فجر آسمانی نوری درخشید از امام جمکرانی با انفجار نور شد آتش‌فشانی پیر جماران داد درسِ سرگِرانی پیر و جوانِ این وطن، شد نینوایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی روزیکه شد خونجامه‌ها تن‌پوش مردم با طبل جنگ آغاز شد چاووش مردم اعزام شد صد لشکر از آغوش مردم هر دم هزاران کشته شد، بر دوش مردم شد جبهه عاشورا و ایران کربلایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی با قطعنامه، قطع شد آیا شهادت؟ یا باز شد، بابِ جدیدی تا شهادت؟ ماندیم پای کارِ رهبر، با شهادت با جام زهر انشا شد: عشقِ ما شهادت خواندیم از مرصاد، هر قالوا بلایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی پیر جماران رفت، مسموم از جفاها یار خراسانی رسید، از آل طاها صدها سلیمانی ز اولاد شماها اعزام شد از کشور ما تا کجاها!... قدرت گرفت ایران، ز اسلام ولایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی باب شهادت باز شد، باز از حرم‌ها نسلی دگر برداشت، از هر سو علم‌ها لبنان و شامات و یمن، پُشتِ عجم‌ها لبیک بر سید علی، سر تا قدم‌ها شد چشم فتنه کور، از این هم‌گرایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی باب فرج شد، باز از اینجا تا فلسطین از فکه شد تا مکه، فتحِ جبهه‌ی دین ایران مُبدّل شد، به قطبِ دین و آئین شد عمق جبهه، تا به آمریکای لاتین خون در رگ عالَم بجوش آمد، کجایی؟ بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی امروز مائیم و خبرهای جهانی دارد به پایان می‌رسد، شام خزانی صبحِ بهار آید یقین از غَزّه، آنی از کربلا، از قدس، از مهدی نمانی! با طشتی از خونِ گلو، باید بیایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی هرچند دشمن در هجومش، بی‌امان است مَحوِ ستم، با خونِ پاکِ کودکان است زنده به گور از بمب، جسمِ دختران است اما جوابِ خصم، آهِ مادران است پرتابِ موشک، هَمرهِ دستِ دعایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی □ □ □ دانی چرا خونِ رفیقان بر زمین ریخت چون خون سالار شهیدان بر زمین ریخت از تن، سرِ اصحاب و یاران بر زمین ریخت یک یک تنِ پاکِ غریبان بر زمین ریخت هر کس حسینی شد، شود آخر فدایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی وقتی به نوکر، نوکری کردن بیاید از جانب زهرا، براتِ من بیاید با دست‌بافش، کهنه پیراهن بیاید بر من هم این عریان بدن، ماندن بیاید مادر دهد یک یک عزيزان را صَلایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی وقتی که از دل، عقده‌ها بیرون بریزد در روضه باید اشک‌ها، افزون بریزد حالا که اشکِ فاطمه، گلگون بریزد بایست خونِ ما، به جوی خون بریزد در روضه امضا می‌شود این سرجدایی بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی در کربلا آقای ما، دور از وطن ماند سرها به نیزه رفت، تن‌ها بی‌کفن ماند تنها پس از هَل مِن معین، اِبنُ الحسن ماند حتی ز شش‌ماهه جدا، سر از بدن ماند هَل مِن معینِ من، رسد آیا بجایی؟ بی‌سر شدن رسم شهیدان خدایی ✍ .
. راهیان را که همسفر شده ام با شهیدان رفیق تر شده ام شور و حالم شلمچه ای شده است ماه و سالم شلمچه ای شده است از عطای ولای احمد و آل میروم تا محول الاحوال میبرم از شلمچه این سوغات ذکر و شب زنده داری و حسنات من که عطر شهید را دارم ای خدا از گناه بیزارم همنوا با ملائک و شهدا یک سفر یک گریز کرب و بلا آه شاهی ز صدر زین افتاد صورت ماه بر زمین افتاد وای از آن سینه ای که سنگین شد آن محاسن بخون چه رنگین شد خواهری داشت صحنه را میدید دختری نازدانه میگیریید مادری یابُنَیَّ بر لب داشت مادرانه دعا به زینب داشت ✍ .
. توبه ای می طلبد عفوِ اِلهِ من و تو که کند رحم به این ناله و آهِ من و تو لطف حق منتظرِ بارشِ چشمان کسی است تا بشویَد گُنه از روی سیاهِ من و تو ابرِ رحمت چکد از گوشۀ چشمان دعا قدرتی هست در این توشۀ آهِ من و تو یک قَدَم مانده به تقدیرِ شب قدر بیا نیست جُز آهِ سحرگاه – پناه من و تو گِرِهی باز کن از رشتۀ غمهای بزرگ تا گِرِه وا شود از ابروی ماه من و تو چشمِ دل ماند ز دیدارِ نگارندۀ خویش ای دل اینجاست خدا چشم به راه من و تو چشمۀ آب بقا گر چه نَخُشکد هرگز؛ پس چه شد یک شبه خشکید نگاه من و تو؟ برو ای اهل ریا ، خشک مکن دریا را با خدایند خلایق – نه سپاه من و تو بس کن ای مدّعیِ دینِ نفاق آلوده شهرمان تیره شد از رنگِ گناه من و تو علّتِ اینکه نیامد پسرِ فاطمه چیست؟ مانده در پردۀ اعمالِ تباهِ من و تو ! گر شَوَد دستِ توسّل ز ولایت کوتاه سامری می شکند قُبح گناه من و تو هدف از خلقتِ ما معرفت محبوب است این جهان نیست قدمگاهِ رفاه من و تو نور ما نور حسین است – خدا می داند کربلای دلِ ما هست گُواه من و تو ✍ .
. برای ای غزه مقاوم السلام السلام فلسطین قهرمان انتقام انتقام مقاومت السلام نیروی قدس انتقام سلام بر فلسطین درود بر حزب‌الله آماده‌ی جهاد است اردوگاه جندالله سراسر فلسطین آزاد باید گردد یهودی اشغالگر اخراج باید گردد رژیم صهیونیستی باید شود محاکمه اشغالگرِ کودک کش رسید به خط به خاتمه وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد لبیک یا خامنه‌ای لبیک یا حسین است پیروزِ این معرکه، حماسِ نور عین است سربند یاز زهرا به سر می‌بندیم بمب شهادت به کمر می‌بندیم ما همه نسل کوثریم فدائیان رهبریم تا پای جان همسفریم با ولی خمینی و خامنه‌ای یاعلی پیروان ولایت آماده‌ی شهادت شعار هر مسلمان مرگر بر اسرائیل فریاد هر آزاده مرگ بر اسرائیل شعار رهبر ما مرگر بر اسرائیل فریاد امت ما مرگر بر اسرائیل رجزهای فلسطین مرگر بر اسرائیل این فریاد حماس است مرگر بر اسرائیل هم جهاد اسلامی مرگر بر اسرائیل شعار حزب‌الله است مرگر بر اسرائیل فریاد جندالله است مرگر بر اسرائیل شعارهای ضد صهیونیستی الله اکبر ✊ الله اکبر ذکر پیمبر ✊ الله اکبر نوای حیدر ✊ الله اکبر فریاد کوثر ✊ الله اکبر شعار رهبر ✊ الله اکبر ذکر امام است ✊ الله اکبر دکر نماز است ✊ الله اکبر رمز پیروزی ✊ الله اکبر فریاد امت ✊ الله اکبر الموت لاسرائیل الموت لامریکا الموت لانگلیس الموت لصهیونیست لعن الله علی اسرائیل لعن الله علی امریکا لعن الله علی انگلیس لعن الله علی قوم یهود لعن الله علی الصهیونی این است ندای همه‌ی مسلمین لعن علی عدوک فلسطین و این صدای همه‌ی مؤمنین لعن علی عدوک فلسطین فریاد آید از یسار و یمین لعن علی عدوک فلسطین کشورهای غربی تا مشرق زمین لعن علی عدوک فلسطین از آسیا تا آفریقا به هر دین لعن علی عدوک فلسطین صهیونیست بچه کش ننگت باد ننگت باد آمریکای کودک کش مرگت باد مرگت باد آمریکا در چه فکریه عالم پر از بسیجیه حریف حسن تهرانیه فلسطین حاج قاسمیه هشدالشعبی حیدریه یمن مالک اشتریه غزه پر از فاطمیه سید حسن حسینیه خامنه‌ای خمینیه این پیام آخریه سپاه قدس مهدویه به علقمه رسید صدای حماس وای اگر علم بگیره عباس میون بچه‌های غزه غوغاس وای اگر علم بگیره عباس غزّه‌ی مظلوم هنوز تنهاس وای اگر علم بگیره عباس غزه شبیه دشت کرب و بلاس وای اگر علم بگیره عباس واعطشا بکربلا ساقی کودکان بیا دودمه: ساقی لب تشنگان بشنو صدای العطش یاابوفاضل مدد غزه شد کرب و بلا آید نوای العطش یاابوفاضل مدد شعارهای ضد صهیونیستی یاغیرة الله دخیل الدخیل بقیة الله دخیل الدخیل یاحجة الله دخیل الدخیل بقیة الله دخیل الدخیل یاوعدالله دخیل الدخیل بقیة الله دخیل الدخیل یاداعی الله دخیل الدخیل بقیة الله دخیل الدخیل جنایت اسرائیل محکوم است محکوم است غزه رفح فلسطین مظلوم است مظلوم است ای ارتش اسرائیل ننگت باد ننگت باد ای صهیونیست وحشی مرگت باد مرگت باد بیمارستان میدان جنگ شماست این جنگیدن مایه ننگ شماست اغثنا یاغیاث المستغیثین بخون پاک طفلان فلسطین اغثنا یاغیاث المستغیثین بحق بی‌پناهان فلسطین اغثنا یاغیاث المستغیثین به آه بینوایان فلسطین اغثنا یاغیاث المستغیثین به قدس و صبر و ایمان فلسطین اغثنا یاغیاث المستغیثین ✍ .
. - نزول آیه زکات، آیه تطهیر و سوره هل اتا شکرِ خدا که حافظِ دینِ خدا، خداست مامورِ حفظِ عترتِ و دین، ختمُ الانبیاست بالاترین دلیل به آیات، هَل اَتاست وقتی کسی، علیهِ خدا اِدعا کند اینجا نبی، به یاریِ عترت، دعا کند با اهلبیتِ خویش، پیمبر خطاب کرد همره، دو سبط و فاطمه و بوتراب کرد شرمنده از تجمّعشان آفتاب کرد گفت ای خدا، اَهالیِ من، زینتِ منند این جمع، اهلبیتِ من و عترتِ منند یارب بحقِ فاطمه رحمت بما ببار این جمع را ز رجس و پلیدی جدا بِدار ما را مطهر از همه آفات،،، برشمار در دَم رساند آیه ی تطهیر، جبرئیل میگفت با ملائکه تکبیر، جبرئیل با صدهزار شکر و دوصد ذکرِ کردگار راهی شدند با همه ی، هیبت و وقار بهرِ مباهله بسوی نقطه ی قرار تا صف زدند آل نبی گِرد هم، چو کوه حیران شدند جمعِ نصارا از این شکوه دیدند چونکه آل نبی را، خدا صفات نَجرانیان ز گفته پشیمان شدند و مات گفتند جملگی که نباشد رهِ نجات اِلّا به سر نهادنِ حکم محمدی این است دینِ حق و همین، راه سرمدی وقتی رسول، حجتِ حق را بیاورد... اولاد را به همرهِ زهرا بیاورد... همراهِ آل فاطمه، مولا بیاورد... دیگر توانِ هیچکسی قد نمیدهد حق را خدا به غیر محمد نمیدهد نورِ جلیست، آیه ی نابِ مباهله شرحِ ولیست، آیه ی نابِ مباهله مدحِ علیست، آیه ی نابِ مباهله در ظاهرش، اگر چه بنام پیمبر است شانِ نزولِ آن بخدا، وصفِ حیدر است آری، علیست وجهِ خدا، مایه ی خدا نور خدا، تمامیِ سرمایه ی خدا توحید را نشانِ خدا، آیه ی خدا شاهی که بر گدا برکات آورَد، علیست آنکه رکوع را به زکات آورَد، علیست وقتی خدا به حیدر عطا،،، ذوالفقار کرد اِبقای دین، به حیدرِ دُل دُل سوار کرد در راهِ دین، علی همه هستیِ نثار کرد تنها اُحد نشاند، نَود زخم بر تنش بدر و حنین ها سببِ بغضِ دشمنش حیدر شناس کیست، بجز یارِ مرتضی زهرا پیِ تلافیِ ایثارِ مرتضی آمد به کوچه و شد علمدارِ مرتضی آنجا که هیچکس به علی،،، اعتنا نکرد زهرا، علیِ خانه نشین را رها نکرد در کوچه ها ز فاطمه، حرمت شکسته شد پهلوی او براهِ ولایت شکسته شد در بیتِ وحی،،، غنچه ی عصمت شکسته شد پس پاسدارِ میر و علم، کیست؟ فاطمه اصلِ مدافعینِ حرم، کیست؟ فاطمه حقِ علی، به یاریِ زهرا اَدا شود باید بِراهِ فاطمه، جانها فدا شود تا راضی از تمامیِ عالم، خدا شود زهرا شناس کیست؟ حسین است و زینب است کرب و بلا شناسیِ ما، اصلِ مطلب است کرب و بلا، که مکتبِ زهرا شناسی است گودالِ قتلگاه، تولّا شناسی است رفتارِ شام و کوفه، تبرّا شناسی است در قتلگه، امام که مهمان نمیشود! بر نیزه راسِ قاریِ قرآن نمیشود! مظلوم را، به نیزه ی صیاد میزنند؟ زنجیر را، به گردنِ سجاد میزنند؟ آخر، سرِ سه ساله مگر داد میزنند؟ ویرانه را، رقیه که آباد میکند... نامِ علی، به ماذنه ها داد میکند .
❣﷽❣ 🏴 بس در حرم تو سوز و آهم دادند تخفیف به نامۀ گناهم دادند با اذن تو، ای فاطمۀ معصومه در وادی فاطمیه راهم دادند 🎆🎇🎆🎇🎆 از کفش کنِ تو طور موسی پیداست در هیبت تو زینب کبری پیداست ای از حرم تو باز ، باب الزهراء از تربت تو تربت زهرا پیداست 🎆🎇🎆🎇🎆 کاش از حرمت صدای ما را ببرند پیغام بسوی قبر زهرا ببرند ما عقدۀ بانوی مدینه داریم ما را سرِ قبر مخفی آیا ببرند () 🎆🎇🎆🎇🎆 معصومه دور از حرم و خانه جان سپرد اندر دیار قم چه غریبانه جان سپرد بی اقربا به وادی غربت فسرده حال همچون رقیّه یی که به ویرانه جان سپرد () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. وای از غم بی اندازه پیچیده چنین آوازه در کلبه ی غم ها مُردم با دیدن خون تازه دلم به غم نشسته زهرا که قامتت شکسته زهرا ای یاور دلخسته زهرا آه آه بی تو زندانم شده این آشیانه دیدمت که در دل شب مادرانه موی زینب را زدی با گریه شانه در این شب بارانی از غصه پریشانی ای هستی من زهرا گفتی که نمی مانی پرستوی شکسته بالَم نظر نما کمی به حالم مگو علی جان ، کن حلالم آه آه استراحت کن کمی بیمار حیدر از غمت دق می کنم ای یار حیدر عزم رفتن کرده ای غمخوار حیدر گویا که شب پایانی ست کس مثل علی تنها نیست روزم چو شبم تاریک است وقتی به برم زهرا نیست شکسته رکن دوّم من نمانده جان دگر در این تن پشت مرا شکسته دشمن آه آه روز خوش بعد از تو دیگر من نبینم همدم زینب شد آه آتشینم بعد تو من حیدر خانه نشینم سروده ای مشترک از؛ کربلایی .👇
فاتح کوفه و شام آمده در کربلا السلام ای شهدا زینبم ، نایبه الفاطمه ، ای خون خدا السلام ای شهدا مرقد تو کعبه ی شش گوش خواهر گشته است زینبت برگشته است در میان قبر عباس و حسین سرگشته است زینبت برگشته است کوفه رفتم شام رفتم باز برگشتم حسین ای فدای کربلات من چهل منزل به طفلانت سپر گشتم حسین ای فدای کربلات خیز از جا یا حسین بهر تو مهمان آمده با اسیران آمده خواهر غم پرورت از شام ویران آمده با اسیران آمده زینب سوخته دل آمده از راه سفر خیز و حالم بنگر توشه ام گشته از این راه بلا خون جگر خیز و حالم بنگر کاروان سالار زینب خیز و زینب را ببین آمده در اربعین قد کمان و تازیانه خورده بشکسته جبین آمده در اربعین ای برادر خیز از راه اسارت آمدم من زیارت آمدم قد خمیده از چهل منزل جسارت آمدم من زیارت آمدم بازگشته خواهر تو از اسارت یا حسین یا حبیبی یا حسین اربعین شد کرده ام قصد زیارت یاحسین یا حبیبی یا حسین با دم وای حسینا به حرم آمده است لک لبیک حسین دسته ی زینب کبری به حرم آمده است لک لبیک حسین فاتح کوفه و شام آمده در کربلا 🌺🌺السلام ای شهدا زینبم ، نایبة الفاطمه ، ای خون خدا السلام ای شهدا