eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
984 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•گِله ای نیست... / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گِله ای نیست؛ گِله،حوصله هم‌میخواهد من دلم تنگ شده؛ بوسه دلم می‌خواهد *یه ساعت وقت داشته باشم فقط می بوسمت، اینقدر منتظر بودم تو بیای ..از اینجا به بعد دیگه این بچه قرارش از دست رفت، شب آخر بنارو‌ گذاشت به گریه کردن، یه جوری گریه کرد شهر رو ریخت به هم، یه‌جوری گریه کرد صداش رسید به اون ملعون، از خواب نحسش بیدارشد، گفت: چیه این صدا،مال کیه؟ از کجاست؟ گفتن: از خرابه میاد، گفت: کی داره اینجور گریه میکنه؟ مگه اینها هنوز نفس دارن؟! مگه جون دارن گریه‌کنن؟ گفتن: آری، حسین یه دختر کوچیک‌داره این بچه تا باباش رو‌ نبینه آروم ‌نمیشه، باباش رو‌ میخواد... علامه مجلسی اینجارو‌ نقل کرده میگه نانجیب صدازد: "اِرفَعُوا رَأسَ أَبِیهَا وَاَطرَحُوا إِلَیهَا"......سرباباش رو‌ بندازید جلوش، یه کاری کنید صداش دیگه بند بیاد، زینب فهمید چه‌ خبره، دید جلو در شلوغ شد.. مرحوم ربانی خلخالی در کتاب ستاره درخشان شام مینویسه، میگه: تا دید دارن سر رو‌ میارن عمه ی سادات بلند شد، اُم کلثوم بلند شد، رباب بلند شد، زنا جلو‌ در خرابه ایستادن، نیارید سر رو ،ما آرومش میکنیم. چیکار کردن ؟یکی رو با لگد زدن،یکی رو با تازیانه زدن، ریختن تو ‌خرابه مثل مدینه که ریختن تو ‌خونه ی ‌مادر ما، همه رو زدن سر رو ‌گذاشتن جلو این بچه... این سؤال رقیه که گفت: "ما هذا الرأس ؟"مثل عمه اش زینب بود، مثل اون سؤال توی قتلگاه بود، که آیا تو‌حسین‌منی ؟ این سؤال از رو ‌نشناختن نبود، میدونی چرا گفت این سر کیه؟ با تعجب گفت: گفت تو بابای رقیه ای؟ مگه چند روز من ندیدمت؟ بیست و پنج روزه ندیدمت، چیکار کردن باهات؟حسین ..... سر رو بغل کرد، آروم سر رو آورد بالا، آروم دست میکشید، حالا لحنش عوض شد ...* چند وقت است که شانه نزدی بر مویم بغلم کن ولی آهسته؛ کمی پهلویم خورده شلّاق روی بال و پرم چیزی نیست لگد شمر، شکسته کمرم پای چشمم، گُلِ زخم است؛ فدای سر تو دخترت می رود از دست؛ فدای سر تو *سر رو أوُرد بالا، دست کشید، آدمی که نمی بینه یا کم می بینه دست میکشه، با حس لامسه خیلی چیزا رو میفهمه، تا دست کشید، گفت:* مهربانم! تو چرا پاره شده لب‌هایت؟ چقدر خاکی و خونی است سر زیبایت راهی تشت شدی از سر نی؛ می‌دانم گریه کردی وسط مجلس می‌؛ می‌دانم بی‌حیا، جام به دست آمد و من می‌دیدم چوب‌دستی به لبت می‌زد و من می‌دیدم عمّه‌جان بود مراقب؛ سر ما پایین بود ولی آن مرد نگاهش چقدر سنگین بود خواهرم، نه دلم آشفته بماندبهتر داغ ناموس تو، ناگفته بماند بهتر *دیگه طاقت نیاورد، دست کشید رو لب ها ،دست کشید رو‌محاسن، دید پُر خاکِ ،پُر خونِ... من از شما سؤال میکنم بعد ازلب و بعد از محاسن چیه؟محاسن رو زد کنار انگشتاش رو‌گذاشت روی رگهای بریده، دید رگ ها از هم جدا جدا شده... اونجا چیکار کرد ؟ می دونست باباش بالاسَرِ داداش اکبرش چیکار کرده، شنیده بود از عمه اش، شاید شنیده بود از خواهراش، باباش وقتی رسید بالا سر اکبر، سر رو به زانو‌ گذاشت آروم‌نشد، رقیه هم سر بابارو روی زانو گذاشت آروم نشد، بابا سر علی اکبر رو به سینه چسبوند آروم‌نشد، رقیه هم سر بابا رو به سینه چسبوند، آروم نشد... شنیده بود باباش صورت به صورت داداشش گذاشته " وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّه "رقیه هم همین کار رو‌ کرد، صورت روی صورت بابا گذاشت ،لباش رو روی لبهای بابا گذاشت... کنار بدن علی اکبر همه گفتن:‌حسین جان داد، تا زینب رسید، زینب حسین رو برگردوند، اگه خواهرش نبود بابا و پسر کنار هم رفته بودن... زینب دست گذاشت رو شونه ی حسین، حسین رو زنده کرد، اما تو‌ خرابه زینب دیر رسید، تا اومد بچه رو برداره، دید سر یه طرف، رقیه هم یه طرف، همه بگید حسین .....*
Mirdamad - Muharram 1401 Shab 3 - 2.mp3
5.26M
|⇦•گِله ای نیست... / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد •✾
4_5895534670430339521.mp3
7.08M
نوحه علی اکبر ع، شاعر با نوای کربلایی علی اکبر ای قرار دلم ای بهار دلم نور چشمانم جوون رعنای مَه پیکر شبه پیغمبر ماه تابانم ای گل زیبا،ای گل لیلا، شاخه طوبی، دلبر بابا دلبر بابا دلبر بابا میوه ی قلبم روح و ریحانم ای علی اکبر راحت جانم تویی سرباز رشید من ای امید من ثانی حیدر یل دشت کربلایی تو نعره های تو می کند محشر شیر شیرانی،مثل طوفانی خَصم عُدوانی، مرد میدانی مرد میدانی مرد میدانی میوه ی قلبم روح و ریحانم ای علی اکبر راحت جانم تو می جنگی با لب تشنه میخوری دشنه آه و واویلا روی خاک گرم این صحرا می کشی پا را آه و واویلا اربا اربایی،داغ بابایی پیش زهرایی وَه چه زیبایی وَه چه زیبایی وَه چه زیبایی میوه ی قلبم روح و ریحانم ای علی اکبر راحت جانم
یا_ابوفاضل_هادی_همتی.mp3
4.88M
ای ساقی لب تشنگان ادرکنی عباس ناخورده از آب روان ادرکنی عباس ای ماه تابان حرم جانم ابوالفضل سالاری و صاحب علم جانم ابوالفضل دریا دل کرببلا شیر شیرانی تو پهلوان صف شکن مرد میدانی مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم زیبا گل ام البنین ادرکنی عباس شیر امیرالمومنین ادرکنی عباس پشت و پناه خیمه گاه شاه دینی تو ساقی لب تشنه قطع الیمینی در راه دین گشتی فدا جان به قربانت ماندی سر عهد و وفا جان به قربانت مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم حاجت گرفته اَرمنی از خانه ی تو ای جان فدای غیرتِ جانانه ی تو باب الحوائج هستی و درمان دردی یک عالَمی فهمیده که خیلی تو مَردی بر دل خدایی می کنی سیدی عباس مشکل گشایی می کنی سیدی عباس مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم
وای_از_یتیمی__هادی_همتی.mp3
5.3M
نوحه حضرت رقیه س، با پاهای پُر آبله دویدم دویدم نرسیدم به قافله بُریدم بُریدم شب تاریک و خستگی بابا جون بابا جون واسه یاری یه آشنا ندیدم ندیدم وای از غریبی وای از یتیمی وای از اسیری منو کُشته زخم زبان بابایی... بابایی... به لبانم آمده جان کجایی ؟ کجایی؟ نفسم بالا نمیاد عزیزم عزیزم همه ی شب منتظرم بیای... بیایی... وای از غریبی وای از یتیمی وای از اسیری پاهای کوچکم شده پُر از خون پُر از خون شده ام از فراق تو پریشون پریشون شبا تا صبح می سوزم و می سازم می سازم چرا یادم نمی کنی بابا جون بابا جون وای از غریبی وای از یتیمی وای از اسیری داره چشمام بارون غم می باره می باره خونه ی ما خرابه شد چه چاره ؟ چه چاره ! صورتم با دست عَدو سیاه شد سیاه شد گوش زخمی گوشواره شو نداره ... نداره... وای از غریبی وای از یتیمی وای از اسیری
دخیلک_ابوفاضل__هادی_همتی.mp3
5.88M
نوحه حضرت ابوالفضل ع ابوالفضل ابوفاضل گرفتار گرفتارم به فریادم برس آقا گره افتاده در کارم ولی غم در دل من نیست تا وقتی که تو را دارم دو دست حاجت خود را به درگاه تو می گیرم اجابت کن دعایم را که بی لطف تو می میرم میخوام شیدا ترین باشم به گلشن لاله چین باشم که یک عمر عاشق روی گل ام البنین باشم دخیلک یا ابوفاضل تو باب حاجتی مولا توقع از تو بسیار است بیاور دست در کارم که حالم سخت دشوار است غمم را از دلم بردار دلم در زیر آوار است اگر تو صاحبم هستی حسابم با خودت باشد به هر فریاد الغوثم جوابم با خودت باشد تو آقایی تو مولایی منم خاک و تو دریایی به قربان مقاماتت من اَسفل تو مُعلّایی دخیلک یا ابوفاضل
‍ . ماه محرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما جد اندر جد سینه زن هستیم از مریدان شاه بی کفن هستیم تو برای من دین و ایمانی بی تو کفر است حتی این مسلمانی بار مصیبتت به روی دوشم حلقه‌ی نوکری تو به گوشم عزیزی آنقدر که ماتمت را به شادی جهان نمیفروشم رحم الله من نادا یا اباعبدالله غفر الله من والا یا اباعبدالله لعن الله من عادا یا اباعبدالله آه ابی‌عبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دلم تکیه از ازل داری به روی چشمم کاش پا بگذاری مات عشق تو همه دنیاست تا قیام قیامت پرچمت بالاست چه غصه ها که از غمت نخوردم چه زخم ها که بر تنت شمردم چه فایده از این دو روز دنیا که من هنوز از غم تو نمردم رحم الله من نادا یا اباعبدالله غفر الله من والا یا اباعبدالله لعن الله من عادا یا اباعبدالله آه ابی‌عبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🖤🖤خادم اهل بیت کمالی
‍ . ✍ گلی از گلشن،علی مرتضایم سفیر شاه دین،حسین خون خدایم غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ من سفیر حسین،نور دل زهرایم او باشد امامم،در راه او فدایم غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ آمدم در بین،مردم بی بصیرت دیدم کوفیان را،دشمنان شریعت غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ حسین جان کوفیان،مردمی بی وفایند دشمن عترت و،بی شرم و بی حیایند غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ کوفیان مردمی،اهل ریا و ننگند به جای یاری ات،آن ها با تو می جنگند غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ مردم بی حیا،بیعت از تو گسستند کوفیان بی رحم،دست سفیرت بستند غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ از دست کوفیان،خون شد دلم حسین جان شرر زد دشمنت،بر حاصلم حسین جان غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ از دست دشمنان،گردیده ام آواره مرا برده روی،بام دارالعماره غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ بهر اهل حرم،جانم رسیده بر لب ای گل فاطمه،هستم به فکر زینب غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ مردمان کوفه،حرمت تو دریدند بی حیا دشمنان،رأس مرا بریدند غم زد بر دل شکوفه حسین میا به کوفه۲ ............................... از نسل  طاهایم،بر فاطمه نور عین شبیه زهرایم،رقیه بنت الحسین دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ در کنار اصغر،در دشت کربلایم فدایی راه،حسین خون خدایم دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ از دشمن بابا،جز رنج و غم ندیدم بر روی دوش خود،رنج و ستم کشیدم دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ در کربلا و کوفه،و در شام بلا از بی حیا مردم،دیده ام جور و جفا دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ در شام پر بلا،خرابه شد مأوایم چشم من بر در و،منتظر بابایم دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ در خرابه ی شام،خون شد از غم جگرم درون طبقی،آمد با سر پدرم دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ با پدر خوبم،راز دل خود گویم کنار سر او،با او به گفت و گویم دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ ندیدی ای پدر،دخترت چه کشیده بنگر به حال من،قامت من خمیده دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ ای پدر نبودی،من ز ناقه فتادم در شب ظلمانی،کس نرسید به دادم دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ زجر نامرد از کین،زخم مرا نمک زد به جای کمکش،بابا مرا کتک زد دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ زان همه ظلم و کین،جانم رسیده بر لب بابای غریبم،شرمنده ام از زینب دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ ای پدر دخترت،بوسه از تو بگیرد دعا کن رقیه،کنار تو بمیرد دردانه ی ثار الله،دخت ابا عبد الله۲ ....................... ۴۶ ای صفای حرم،یا حضرت اباالفضل اصل جود و کرم،یا حضرت اباالفضل حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ تو بر ام البنین،نور دو عینی عباس کربلا فدای،راه حسینی عباس حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ چنان علی اکبر،بودی مظهر ایمان در کربلا بودی،ساقی لب تشنگان حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ بر گل فاطمه،محرم اسراری تو در روز عاشورا،میر و علمداری تو حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ رفتی آب آوری،بهر طفلان عطشان وقت برگشتنت،گردیدی تو تیرباران حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ در راه دین حق،دستان تو جدا شد با عمود آهن،فرقت از کین دو تا شد حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ با ادرک اخایت،حسین آمد کنارت کنار پیکرت،گردیده بی قرارت حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ برادرت حسین،آمد با چشم گریان کنار تو عباس،سوزد از غم هجران حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ از ظلم و جور و کین،روی زمین افتادی در آغوش حسین،تو تشنه لب جان دادی حامی دین خدا،علمدار کربلا۲ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🖤🖤🖤🖤خادم اهل بیت کمالی
|⇦•شکر خدا دیدم دوباره ... / و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَاَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ..‌‌ شکرِ خدا دیدم دوباره پرچمت را شکرِ خدا دیدم سیاهیِ غمت را دیدم دوباره روضه‌های ماتَمَت را دیدم دوباره نوحه و شور و دَمَت ‌را باور نمی‌کردم مُحرم را ببینم بر سَر دَرِ این خانه پرچم را ببینم ما را همین شورِ عزایت زنده کرده ما را نوای نینوایت زنده کرده ما را هوای روضه‌هایت زنده کرده ما را نسیمِ کربلایت زنده کرده ما در میان روضه‌ی تو قد کشیدیم از لطف تو امروز ما اینجا رسیدیم امسال اگرکه باز هم این روضه برپاست ما که یقین داریم از الطاف زهراست بی بی دعایش تا اَبد پشتِ سر ماست زهرا نِگهدارِ تمام سینه زن‌هاست دستِ شکسته، اسم ما را هم نوشته خوب و بدِ ما را همه با هم نوشته یادم نخواهد رفت لطفِ مادرت را او لطف کرده راه داده نوکرت را او جمع کرده خادمانِ محضرت را پس گرم کرده او تنور منبرت را از سوزِ آهش قلب این عالم گرفته ذکرِ بُنَیَ یا بُنَیَ دم گرفته هم ماهیِ دریا برایت گریه کرده هم مادرت زهرا برایت گریه کرده هم زینبِ کبری برایت گریه کرده دنیا و مافیها برایت گریه کرده جان عزیزت اشک را ازما نگیری این اشک را از چشم نوکرها نگیری من آمدم امشب بسوزم پا به پایت تا چند خطی روضه بنویسم برایت روضه بخوانم از تنِ در خون رهایت یادی کنم از ماجرای بوریایت خورشید بودی بر نوکِ نِی‌ها نشستی ای جان زینب، پشت زینب را شکستی ای حضرت غریبِ من ای آشنای من ای کعبه‌ی معظمه‌ی کربلای من زانو بگیر تا به زمین نازِلم کنی رَحلی گذار تا برسد آیه‌های من هرجا تویی بهشتِ مُعَلّای زینب است صحرا و خانه فرق ندارد برای من خونِ تو با اسارت من جلوه می‌کند پس انتهای توست همان ابتدای من تا شیرهای آلِ علی دورِ زینب‌اند کرب و بلاست مرکزِ دولت‌ سرای من *کاروان‌ که به سرزمین کربلا رسید. ابی عبدالله سؤال کرد اینجا کجاست؟هرچی نهیب به اسب میزنم حرکت نمیکنه.صدازد: غاضریه، نینوا، و...حضرت فرمود: غیر اینایی که گفتی این سرزمین اسم دیگه ای هم داره؟ گفت: بله آقا! قدیمی ها بهش میگن کربلا ...بی بی زینب سر رو از محمل بیرون کرد فرمود: داداش! درست شنیدم، اینجا کربلاست؟ ابی عبدالله یه نگاهی به خواهرش کرد. فرمود:آره، اینجا همون جاییه که بابام‌ میگفت، مادرم‌میگفت، زینب جان!خوش اومدی. جوانان بنی هاشم بدوید زینب میخواد پیاده بشه.. علی اکبر! جونم بابا، برو رکاب بگیر. کوچه باز کنید بی بی میخواد پیاده بشه. کسی قد و بالای زینب رو‌ نبینه.....* حالا نبین برای تو فریاد می‌کنم همسایه لحظه‌ای نَشِنیده صدای من گفتی قرارِ گریه کنان است این زمین خرج تمام گریه کنانت به پای من عباس!خیمه را بغلِ خیمه‌ام بزن هرجا که می‌روم تو بیا از قفای من زینب، علی‌ست هیچ نمی‌ترسد از بلا گیرم به کوچه‌ها برسد ماجرای من امروز که به شانه‌ی تو تکیه می‌کنم روز دهم چه می‌شود اینجا خدای من؟! وقتی که نیزه‌ها به تنت سجده می‌کنند تا عرش می‌رود شَررِ وای وایِ من بگذار تا که ذبح شوم من به جای تو با بچه‌ها برو به مدینه به جای من عالَم اسیرِ سفره‌ی خیرات زینب است نانِ بیات کوفه نباشد غذای من لعنت به نیزه‌های میان گلوی تو لعنت به خنده‌ها وسط گریه‌های من
متن نوحه سن یارالی من یارالی خدا ببین کی برگشته همون که دنبالش بودم همون که خیلی گریونه روضه گودالش بودم بابا، سلام عشقم ای همه زندگیم شکسته شدم اول بچگیم یه دختر به بابا فقط دلخوشه رگای بریدت منو میکشه بر آن لب خونی تو الهی من بمیرم دیدی که تو بزم شراب بین طناب اسیرم نشد که خیزرون رو از دست یزید بگیرم کشته کرب و بلا سن یارالی من یارالی بو نه عالمده بابا سن یارالی من یارالی رفتی رقیه ات تنها شد اسیر نامحرمها شد روی کبود من مثل مادربزرگم زهرا شد بابا، بیا و بکش دستی روی سرم مثه موی تو سوخته موی سرم خودم رو زدم وقتی که دیدمت لبم خونی شد وقتی بوسیدمت تو کجا اینجا کجا سن یارالی من یارالی بو نه عالمده بابا سن یارالی من یارالی میون راه حس میکردم میباره بارون هر لحظه دیدم که خون بابامه  میریزه از روی نیزه بابا، تا که رفتی تو بزم شراب جلوی چشامو گرفته رباب نمیخواستم اما شنیدم دیگه یکی داره حرف از کنیزی میگه اینه ختم روضه ها سن یارالی من یارالی ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س) : متن نوحه تا اومدی تو از سفر از مجید بنی فاطمه خوش اومدی تو از سفر بابا، تورو خدا منو ببر بابا ✿♯ کجا یهو تو بی خبر بابا، گذاشتی رفتی ✿♯ دیگه تمومه گریه و زاری، تمومه این شبای بیداری ✿♯ آخه نگفتی دختری داری، گذاشتی رفتی ✿♯ نذار بازم بهم جسارت شه ◦♩✿╱✹ همین لباس پاره غارت شه ✿♯ منو ببر که عمه راحت شه ✿♯ بابا بابایی ◦♩✿╱✹ نبودی از همه کتک خوردم ✿♯ یه جوری زد که عمه گفت مردم ◦♩✿╱✹ به خاطر تو طاقت آوردم ✿♯ بابا بابایی ◦♩✿╱✹ بیابونا نمیره از یادم ✿♯ تو راه کوفه جون دادم ◦♩✿╱✹ تو خواب من از رو ناقه افتادم ✿♯ رو نیزه بودی ◦♩✿╱✹ سه سالتو چقدر دادن آزار ✿♯ گوشای خونیمو دیدی انگار ◦♩✿╱✹ بذار بگم چی شد توی بازار ✿♯ رو نیزه بودی ◦♩✿╱✹ مارو بهم دیگه نشون میدن ✿♯ به زور النگوهامو دزدیدن ◦♩✿╱✹ بابا نامحرما منو دیدن ✿♯