eitaa logo
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
4.7هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
219 ویدیو
37 فایل
#الهی‌به‌دماءشهدائناعجل‌لولیک‌الفرج . . . . 💚ن‍اشناسم‍ون https://daigo.ir/secret/4363844303 🤍لیست‌رمان‌هامون https://eitaa.com/asheghane_mazhabii/32344 ❤️نذرظهورامام‌غریبمان‌مهدی‌موعود‌عجل‌الله‌تعالی‌ فرجه‌الشریف . . ✍️رمان‌شماره ♡۱۳۷♡ درحال‌بارگذاری...
مشاهده در ایتا
دانلود
📳📵📵📵📴📵📵📵📳 ❤️‍🔥رمان تلنگری، عبرت‌آموز، آموزنده و ویژه متاهلین 📵 داستان کوتاه 🤳قسمت ۱ و ۲ از بچگی درس خوندن رو دوست نداشتم بخاطر پدر و مادرم مجبور شدم تا لیسانس ادامه بدم... بعدش رفتم سراغ کلاسهای هنری، خیاطی، خطاطی... هر هنری رو که یاد میگرفتم برا خودم و اطرافیانم انجام میدادم. اما دوست نداشتم برم سرکار.. آرامشی که تو خونه بود رو دلم نمیخواست با هیچ چیز دیگه ای عوض کنم. هر روز بعد از انجام کارهای روزانه میرفتم سراغ گوشی.. تقریبا تا عصر سرگرم مجازی میشدم.. فعالیتم توی بیشتر بود، راه به راه پست میذاشتم، استوری که خوراکم بود..! یه روز یکی از فالورام به اسم «افشین» پستی در مورد داروهای گیاهی برای پوست گذاشته بود پست خیلی خوبی بود، میخواستم دارو رو برای صورتم استفاده کنم نحوه استفاده رو خوب متوجه نشدم، براش گذاشتم و سوالمو پرسیدم یه روز گذشت اما جواب نداد.. تعداد لایکاش زیاد بود و خیلیا کامنت گذاشته بودند گفتم لابد هنوز وقت نکرده جواب بده روز بعدش دیدم اومده تو دایرکت و پیام گذاشته.. 🔥_سلام، حال شوما؟ عذر میخوام تو خصوصی مزاحم شدم و خیلی بیشتر عذر میخوام که شما بانوی محترم رو در انتظار جواب گذاشتم.. بعدش نحوه استفاده رو خیلی خوب و کامل توضیح داده بود...نمیدونم چرا اومده بود دایرکت... خواستم جوابشو ندم..‌ اما دیدم دور از ادبه جواب کسی رو که انقدر محترمانه صحبت کرده رو ندم! خلاصه مجبور شدم براش پیام بذارم تا گفتم سلام! آنلاین بود و جوابمو داد 🔥_سلام خانومم +ممنون بابت جواب سوالم،خیلی لطف کردید 🔥_خواهش بانوی محترم +خدانگهدار 🔥_عه چه زود خداحافظی! سوالی نداری؟! +نه دیگه..متوجه دستور استفاده شدم 🔥_اگه سوالی برات پیش اومد حتما ازم بپرس، خوشحال میشم کمکت کنم +بله، ممنون، خداحافظ 🔥_قطعا که پوست بانو خوب و زیبا هست، اما امیدوارم پوستتون شفاف تر از همیشه بشه، خدانگهدار اینبار حس خوبی نسبت به طرز صحبتش نداشتم... چند روزی گذشت یه روز توی اینستا استوری گذاشتم دیدم سریع اومد دایرکت... " شکلک ذوق " فرستاده بود. دیدم اما جوابشو ندادم.. یعنی نمیدونستم چی باید جواب بدم! پیام فرستاد 🔥_جواب شکلک سکوته بانو؟ +کامنتای مربوط به استوری رو اکثرا جواب نمیدم... 🔥_من فرق دارم خب +ببخشید؟!!!؟؟ _عصبی نشو دیگه...منظورم اینکه من یه جورایی دکتر پوستتم.. سریع خواستم بپیچونمش و از دستش در برم..گفتم : _عذر میخوام من باید برم خدانگهدار! خداحافظی کرد و " استیکر قلب " فرستاد با دیدن استیکر قلب و جمله من فرق دارم، با خودم کلنجار رفتم،بلاکش کنم یا نه؟! توی فکر بودم که مدیر ساختمون برا گرفتن شارژ اومد.. بعدش کلا داستان افشین و قلب و بلاک یادم رفت! هر سری که استوری میذاشتم، افشین بدو بدو میومد دایرکت..حرف خاصی نمیزد، منتها به هیچ وجه بیاد دایرکت.. اما روم نمیشد بهش بگم! هر چقدر من و جواب میدادم، برعکس افشین خیلی راحت و خودمونی حرف میزد.. صحبتاش در مورد داروهای گیاهی بود و انصافا حرف دیگه ای در میون نبود..فقط طوری بود که انگار نه انگار داره با یه صحبت میکنه.. توی بیوی اینستا نوشته بودم دایرکت آقایون=بلاک! نمیدونم چرا نمیتونستم بلاکش کنم! از یه طرف لحن بیانش اذیتم میکرد... از طرفی میگفتم چقدر منفی فکر میکنی. بنده خدا حرفی نزد که...فقط داره بهت کمک میکنه! الکی الکی خودمو با این میزدم.. چند روزی کامنت استوری رو بستم تا افشین نیاد دایرکت... یه روز عصر، عکس نیم رخ از خودم با خواهرزاده ام که تازه بدنیا اومده بود رو گذاشتم استوری... کامنت رو هم بسته بودم اما باز سروکله افشین خان پیدا شد.. 🔥_به به! بانو قدم نو رسیده مبارک! دختر خودته؟ +نه...خواهرزادمه،..ببخشید اما من کامنت استوری رو بستم که کسی دایرکت نیاد! " شکلک دلخوری " فرستاد گفتم : +معذرت میخوام اما لطف کنید دیگه پیام ندید! 🔥_مگه من حرف خاصی بهت میزنم؟ +نه 🔥_پس چرا عصبی شدی؟! +عصبی نیستم! اما من ... 🤳ادامه دارد.... ❤️‍🔥نویسنده؛ فاطمه-قاف https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5 📵📵📴📳📴📵📵