عاشقانه های حلال C᭄
#سفر_مجازی ۶ روزه (#روز_اول) خبر خوب اینکه؛ همهی ما خادمین هم مشتاقیم که در طول این سفر همراهیم
.●🚀●.
🎒●. #سفر_مجازی روز اول (مقدمات سفـر)
.
.
سلام علیڪم😃👋
بندھ خادم قدیمےِ تشکیلات فانوسم
خاڪِ پای شما
و اگر خـ♡ـدا بخواد، همسفرتون
این رزق از #شهید_همت خدمتتون، که توشه بشھ برای لحظه لحظهی سفرمجازی و سفر عمر!☁️🤍
••براۍ اینڪه خدا
لطفش و رحمتش و آمرزشش
شامل حال ما بشه
باید #اخلاص داشته باشیم(:❤️
و براۍ اینڪه ما اخلاص داشته باشیم
باید شبانه روز دلمون و وجودمون و همہ چیزمون برای خدا باشه
اونقدر پاڪ باشیم کہ خـ♡ـدا
کلا ازمون راضے باشه🕊✨
قدم برمیداریم برای رضای خدا باشه حرف میزنیم برای رضای خدا باشه شعار میدیم برای رضای خدا باشه
همهچی همهچی همهچی
خواست خدا باشه((:
ڪه اگر چنین شد پیروزیم..🙂❤️✌️🏾••
.
.
- برای مسافر شدن، فقط کافیھ👀
"مسافر #سفر_مجازی الی الله هستم "
رو به پُل ارتباطیمون بفرستـے،نیت کنید و بسمالله:🥰👇🏻
@Daricheh_khadem
🛫●. همسفر تا ملکوتـ👇🏻
🎒●. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
.●🚀●.
عاشقانه های حلال C᭄
#خادمانه | #سفر_مجازی روز اول 🎒 سلام سلام پشتیبانیِ ما خبر داده که همه عازم سفر شدهاید و بار سف
#خادمانه | #سفر_مجازی روز اول 🎒(2)
سفرمون از فردا شروع میشه
ولی باید از امروز و امشب
خودتون رو آماده کنید خب؟
الان میگم چیکار کنید: حواسا جمع!!!!
اول نیت کنید که ۵ روزتون از ماه مبارک
رو میخوایید وقف پنج تنِ آل عبا بشید
پس هر روز این وقفشدنتون با خوندن
حدیث کسا باشه که خوندنش باعث بشه
بهتون یاد اوری بشه که ۵ روز وقفم ها!!
پنج روز قراره فقط برای پنج تنِ آل پیغمبر
باشم و زندگی کنم و نیتهام هم همه برای این حضرات بشه..
دومین قدم:
هر عمل واجبی که دارید + هر عملی
ک باید ترک کنید مثل خدایی نکرده گناه
این هارو برای اینکه مقدمات این سفر رو آماده کرده باشید؛
داخل دفتری کاغذی یا جایی که مدام نگاه و توجهتون بهش میوفته
بنویسید و هربار مرور کنید
مثلا برای من اینطوره:
اعمال واجب:
نماز پنج گانه
روزه داری ام
حفظ احترام پدر و مادرم
و این روزها ک مهمون دارم
خوب مهمانداری کردن
دروغ و غیبت نکردن
کنترل خشم
کنترل نگاه
و و و
اعمالی که باید ترک بشه:
قضا کردن نماز
روزه خواری
غیبت و چشمتوهمچشمی
حسادت
و و و
هرکسی هم لیستش میتونه متفاوت باشه قطعا
الان فقط به عنوان مثال گفته شد..
و این حرکتی ک انجام میدید هم
به نیت حضرت پیامبر سلام الله باشه که
فردا که روز دوم سفرمونه
به نیت رحمتاللعالمینِ عالمه و تقدیم به
حضرت محمد سلام الله میشه و خودشیرینی بسیار پربرکتیه..
و از رسول خدا، حتما حتما اجازه و توفیقش رو برای این کار بخوایید،برای ادامهی سفر بخوایید حتما با حضرت رسول
حرف بزنید و هی کسب توفیق کنید
حله؟؟
سوالی حرفی نکته ای پندی؟؟
فعلا بدرود😎🖐🏼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪•
.
.
•• #چه_جالب ••
^۵۱ ثــانیهــ🤩💌
آرامـــش و جــذابیــتـــ . . .🍃💕°
.
.
𓆩حالِخونھباتوخوبھبآنوےِخونھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
.
.
•𓆩🍳𓆪•
عاشقانه های حلال C᭄
#خادمانه | #سفر_مجازی روز اول 🎒(2) سفرمون از فردا شروع میشه ولی باید از امروز و امشب خودتون رو آ
نمیخواییم که لیستاتون رو به ما نشون بدید
هرکس برای خودش و توی خلوتِ خودش اینکارو انجام میده✅
الانم میتونی خودت رو برسونی، اگه تا الان نتونستی✋
دیگه هم پیامی نمیفرستیم
چون قرار نیست اعمال سنگینی انجام بدیم
سبکه و راحت که همگیتون رو همراه میکنه🥰
یادت نره که معتکف ۶ روزه شدیا🥰
•𓆩🪞𓆪•
.
.
•• #ویتامینه ••
چنانچه همسرتان با رفتار یا گفتارش باعث ناراحتی شما شده است، او را ببخشید. هرگاه اختلافی به وجود آمد، گذشته ها را به رخ او نکشید، به خصوص اگر اظهار پشیمانی کرده است.☺️🌿
.
.
𓆩چشممستیارمنمیخانہمیریزدبهم𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🪞𓆪•
هدایت شده از هیئت مجازی 🚩
.●🚀●.
🎒●. #سفر_مجازی روز اول (مقدمات سفـر)
.
.
فقط گفتیم بفرستیم تا شاید
با اطمینان خاطرِ بیشتری
سفرت رو شروع کنی☺️❤️
و بدونی همسفر زیاد داری
چقدر قشنگه که اعتکاف مجازی ای
رو در کنار هم داریم♥
امشب شبیه که ..
بازهم با نکات فندوقی و
مطالب ساندویچی خدمت میرسیم☺️
.
.
- برای مسافر شدن، فقط کافیھ👀
"مسافر #سفر_مجازی الی الله هستم "
رو به پُل ارتباطیمون بفرستـے،نیت کنید و بسمالله:🥰👇🏻
@Daricheh_khadem
🛫●. همسفر تا ملکوتـ👇🏻
🎒●. Eitaa.com/Heiyat_Majazi
.●🚀●.
4_5857129687049832725.mp3
37.46M
•𓆩📼𓆪•
.
.
•• #ثمینه ••
👤سيد ابن طاووس مي فرمايد:
🔺اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی غافل نشو چرا كه در اين دعا سری است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
.
𓆩چهعاشقانهناممراآوازمیڪنے𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩📼𓆪•
عاشقانه های حلال C᭄
#خادمانه | #سفر_مجازی روز اول 🎒(2) سفرمون از فردا شروع میشه ولی باید از امروز و امشب خودتون رو آ
معتقدم ماه رمضون ماه قدرت گرفتنه
ماهی که باید بواسطهش اینقدر قدرتتو ببری بالا تا بتونی یک سال زندگی مادی و معنویتو پر قدرت بچرخونی
فرصت #سفر_مجازی میتونه یه میانبر بزنه از انوار الهی ماه مبارک به جسم و جانت برای تقویت و کسب و اتصال به این قدرت الهی
آخر شب منتطرمون باشید🌹
افطار یازدهمین روز ماه مبارک گوارای توشهی اعمال و نوش روح و جانتون
یادت نره امام زمان رو یاد کنی🍃
التماس دعای فرج خیر و شهادت
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یکسالونیمباتو #قسمت_سیصدودوم با کمک ننه فهیمه علیرضا را در بغلم د
•𓆩⚜𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_سیصدوسوم
روز دهم زایمانم از راه رسید و باید به حمام می رفتم.
حمام روستا وقت سحر مردانه بود و قرار شده بود در مستراح حمام کنم.
از سر شب ننه فهیمه کمرم سرم را با انواع دوا ها و نخود کوبیده شده بسته بود و کمی قبل از اذان صبح به مستراح رفتم.
با کمک ننه فهیمه دوا ها و نخود ها را از سر و بدنم شستم و خودم را آب کشیدم و بعد از غسل نفاس سریع فرق سرم را خشک کردم و وضو گرفتم و برای نماز به اتاق برگشتم.
سریع نمازم را خواندم و برای اولین بار با وضو و طهارت به علیرضا شیر دادم.
تا طلوع آفتاب در اتاق ماندم تا هم بدنم خشک شود و سرما نخورم و هم بعد از ده روز دوباره توانستم قرآن و کتاب دعا به دست بگیرم و بخوانم.
علیرضا را دوباره شیر دادم و در گهواره ای که ننه فهیمه داده بود خواباندم و از اتاق بیرون آمدم.
هوای مهرماه کمی سرد بود و سوز سرما در جانم پیچید.
به مطبخ رفتم و به ننه فهیمه که مشغول آماده کردن خمیر بود گفتم:
مادر جان کمک نمیخوای؟
به سمتم چرخید و با تعجب گفت:
دختر تو این جا چه کار می کنی؟
_اومدم ببینم کمک میخواین؟
از جا برخاست و به سختی کمر راست کرد و گفت:
نه عزیزم کمک نمیخوام برگرد اتاق باید استراحت کنی
_ده روزه استراحت کردم خوردم خوابیدم همه کارا با شما بود بسه دیگه
ننه فهیمه در حالی که دست هایش را تمیز می کرد گفت:
ننه قربونت برم تو حداقل تا چهل روز بدنت خونریزی داره
هر چی بیشتر استراحت کنی بهتره
_آخه نمیشه که شما دست تنها همه کارا رو بکنید
ننه فهیمه با لبخند کنارم آمد و گفت:
ننه من از بعد شیخ نصرالله خدا بیامرز همه کارامو خودم تنهایی کردم عادت دارم اذیت نمیشم که تو غصه منو بخوری
_آخه نمیشه که ...
کارای خودتون کم بود کارای منو و علیرضا رو هم می کنید من خجالت می کشم
_خجالت نکش عزیزم
تو مهمان منی از اون مهم تر پیش من امانتی
_مهمون یک روز دو روز مهمونه
من ده روزه مزاحم شما شدم همه کارامم روی دوش شما بوده
_قربونت برم نگو این طوری
تو مراحمی مایه خیر و رحمتی
اومدی منو از تنهایی در آوردی به هوای تو دخترا و عروسا هم هر روز میان سر می زنن تو نبودی کمتر میومدن من تنها همه اش چشمم به در بود یکی ازش بیاد تو
_شما لطف دارید ولی ازتون خواهش می کنم بذارید تو کارها کمک تون کنیم
_دستت درد نکنه ولی گفتم تو استراحت کنی برات بهتره
منم این طوری راضی ترم
می دانستم اصرار دیگر فایده ای ندارد. ننه فهیمه هم بیش از اندازه مهربان بود و هم بسیار زبر و زرنگ بود و خودش سریع همه کارهایش را انجام می داد و نیاز به کسی نداشت. برای همین گفتم:
پس حداقل اجازه بدید کارهای مربوط به بچه رو خودم انجام بدم.
خودم قنداق و رخت و لباس و کهنه اش رو بشوورم
باور کنید من از بیکاری حوصله ام سر میره حداقل یه کاری باشه باهاش سرم رو بند کنم
صدای در باعث شد ننه فهیمه بدون آن که جواب درستی به من بدهد به سمت در حیاط برود.
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید بسکابادی صلوات🇮🇷
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174
.
.
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_سیصدوچهارم
ننه فهیمه در را باز کرد و شیخ حسین یا الله گویان وارد حیاط شد.
چادرم را سریع از دور کمرم باز کردم و روی سرم انداختم و به شیخ حسین که مستقیم سراغ مرا گرفت و به سمتم می آمد سلام کردم.
با هر قدمی که نزدیک می شد تپش قلبم بیشتر و بیشتر می شد.
چند قدمی ام ایستاد که ننه فهیمه پرسید:
خیر باشه ننه
امروز که جمعه نیست سر صبحی چی شده اومدی این جا
شیخ حسین به سمت ننه فهیمه برگشت و من هر لحظه احتمال می دادم خبر بدی آورده باشد و از ترس داشتم جان می دادم.
شیخ حسین رو به ننه فهیمه گفت:
یک خبر برای احمد آقا آوردم.
ننه فهیمه گفت:
احمد آقا که هنوز برنگشته ننه
شیخ حسین به سمت من چرخید و گفت:
می دونم.
برای همین میخوام به خانم شون زحمت بدم
با این حرفش حداقل دلم آرام گرفت که خبر بدی از طرف احمد برایم نیاورده است.
شیخ حسین کاغذ تا خورده ای را به سمتم گرفت و گفت:
این رو دیشب برادر معلم روستا آورد.
گویا با محمد برادر احمد رفاقت و آشنایی دارن.
گفت محمد گفته اینو برسونم دست احمد.
کاغذ را از دست او گرفتم که گفت:
من به رسم امانت داری نخوندمش ولی حتما چیز مهمیه.
احمد که اومد به دستش برسونید.
اگرم تا جمعه نیومد .....
نا خودآگاه وسط حرفش پریدم و گفتم:
میاد ان شاء الله
شیخ حسین هم زیر لب ان شاء الله گفت و به سمت ننه فهیمه چرخید و گفت:
مادر اگه صبحانه ات حاضره کنارت چند لقمه ای بخورم و برم برای نماز ظهر برسم
دیگر متوجه جواب ننه فهیمه نشدم و کاغذ به دست به اتاق برگشتم.
تای کاغذ را باز کردم تا آن را بخوانم اما پشیمان شدم و دوباره آن را تا زدم.
شاید مطلبی در آن بود که اگر من می خواندم احمد ناراحت می شد.
علیرضا را که نق و نوق می کرد بغل گرفتم شیرش دادم و زیر لب صلوات فرستادم.
آروغ علیرضا را که گرفتم صدای خداحافظی شیخ حسین با ننه فهیمه را شنیدم.
ننه فهیمه بعد از بدرقه شیخ حسین دوباره به کنار تنور رفت و مشغول پخت نان شد.
علیرضا را خواباندم و دور اتاق را جمع و مرتب کردم.
لباس هایم را ننه فهیمه شسته بود و هیچ کاری نبود انجام دهم.
تسبیح به دست گرفتم و مشغول صلوات و ذکر بودم که ننه فهیمه با سینی چای و بساط صبحانه به اتاق آمد.
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید زینب کمایی صلوات🇮🇷
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174
.
.
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩⚜𓆪•
4_5969624733187048976.mp3
6.74M
•𓆩❤️🩹𓆪•
.
.
#یه_حبه_نور
ترس دارم در شلوغیهای عید و هفتسین
گم کُند فطرس سلامم را به دشت کربلا ...🌿
#جمعه
سهم نور امروزمون؛
تقدیم به شما...💛
.
.
•𓆩عشقِدرحدِجنونخصلتِایرانیهاست𓆪•
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩❤️🩹𓆪•
•𓆩☀️𓆪•
.
.
•• #قرار_عاشقی••
مدتها بود که
بیماری اش برطرف نمیشد
نزد امام رضا(ع) آمد و
از بیماری خود
نزد ایشان شکایت کرد ⛅
🔆 امام فرمودند:
در خانه، با صدای بلند اذان بگو
میگفت:
این کار را انجام دادم و خدا
بیماریام را برطرف کرد 🍃🌸
.
.
𓆩ماراهمینامامرضاداشتنبساست𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪•
.
.
•• #آقامونه ••
❈ꪤ ...تو حول حالنای من، بهارِ من🦋
❈ꪤ ...برای بی قراری ها، قرارِ من🌱
❈ꪤ عجب سالِ خوشی باشد اگر باشی❤️
❈ꪤ ...تمامِ عمر را با من، کنارِ من😌
ꪤ✍🏼 طاهره اباذری هریس
.
.
•✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_اے
•🧡 #سلامتےامامخامنهاےصلوات
•🇮🇷 #جهش_تولید_با_مشارکت_مردم
•📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
•🖇 #نگارهٔ «1313»
.
.
𓆩خوشترازنقشتودرعالمتصویرنبود𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌙𓆪•
عاشقانه های حلال C᭄
#خادمانه | #سفر_مجازی روز اول 🎒(2) سفرمون از فردا شروع میشه ولی باید از امروز و امشب خودتون رو آ
.●🚀●.
🎒●. #سفر_مجازی روز اول (3)
.
.
سلام علیڪم
بندھ خادم هشتڪ #آقامونه هستم؛
یکی از همسفرای شما در این سفرمجازی و
قطعا متناسب با هشتڪم باید صحبت ڪنم؛
یه نڪته خیلی ڪوتاه:
تڪلیف آقا درباره شعار سال #فقط به دولت
و مسئولین #نبود و به این دو هم ختم نشد
رهبری به صراحت جوانان، حزبالهی ها،
گروههای جهادی و مردمیِ پرانگیزه رو
خطاب قرار دادن...
پس در سال جدید #جایگاه_خودتون رو توی
تحقق شعار سال و رشد ڪشور پیدا ڪنید
همین مطلب #رزق_تبیینی اول سالمون باشه•
.
.
- برای مسافر شدن، فقط کافیھ👀
"مسافر #سفر_مجازی الی الله هستم"
رو به پُل ارتباطیمون بفرستـے،
نیت کنید و بسمالله:🥰👇🏻
@Daricheh_khadem
🛫●. همسفر تا ملکوتـ👇🏻
🎒●. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
.●🚀●.
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #سلامحضرتباران ••
توشهی امروزمون اینه که؛
اگـــر نماز قضــا داری هرچقــدر که میتونی
بخون اگر هم نداری نماز مستحبی بخون.
اگر نماز صبحت قضا شود حتی اگر کل دنیا
طلا شود و آن را در راه خدا و اسلام بدهی،
جبران نمیشود.
-حضرت امامصادقعلیهالسلام
#توشه♥
#سیروزحیات🌍
.
.
𓆩هرگَھ کھ اَبر دیدموباران،دلمتَپید𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🪴𓆪•
یـــه نیــــم ســاعت دیــگه یـه دورهمیموننشــه؟!😌🤌
@Daricheh_Khadem
لــطــفا تــك خــوری نکنیــد و
رفـیــقتـونم بکشیدبیارید بـا
خــودتون🥲
بحثـمونادامـــهبرنـامهریزیِ!
عاشقانه های حلال C᭄
بسمالله #دورهمی⁴⁸ | ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ با مـن برنامهریزی ڪن¹🌱
بسمالله
#دورهمی ⁴⁹ | ۱۴۰۳/۱/۳
با مـن برنامهریزی ڪن²🌱
سلام و عرضادب
خدمتشمامخاطبهاۍعزیزِ
عاشقانههایِحلال☺️💛🌸
حالِ دلتون سبـز🌿
امیدوارمکھتابهاینجایسالبهتون
خوشگذشتهبـــاشهوازعملکرتــون
راضیبودهباشید😉🤌
اگر که بـه یــاد داشتــه باشید
در دورهــــمی پـــــــــیـــش تــــــا
"مــاهنـــگار" پـیش رفـــتـــیـم و
قــرار شـــــد کــــه ادامـهش رو
الان در خـــدمتـــتــون بــاشیم
امـــیدوارم کــه دفتـر و خودکارِ مد
نـــظـرتون رو انتخاب کــرده باشید^^
اگــه آمـــاده کردیــد کــه لطــفا
عکسـش رو خــــیـلی ســریــــع
ارسـال کـنــید بـبـینــم یــه نَمه: 😍👇🏻
@Daricheh_Khadem
عاشقانه های حلال C᭄
امـــیدوارم کــه دفتـر و خودکارِ مد نـــظـرتون رو انتخاب کــرده باشید^^ اگــه آمـــاده کردیــد ک
البته تا آخر دورهمی
وقت داریـد بفرستید🤌