🍳
⏝
֢ ֢ #صبحونه ֢ ֢
.
صُبحکـہمیشود ،🥰
آفتاببرتنـممیتابد🌞
ودوستداشتنتبرقلبـم ...🌱
.
𓂃صبحروعاشقانهبخیرکن𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🍳
⏝
💛
⏝
֢ ֢ #پابوس ֢ ֢
.
رسولخدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند :
نزدیكترین شما به مقام و جایگاهمن
در روز قیامت
کسانی هستند که با همسرانشان بهتر رفتار میکنند 🥰🌸'
♥• خب هستید امروز نیت کنیم که
تو خونه تا جایی که برامون مقدوره و در توان داریم • خوشاخلاقتر • باشیم ؟! 😍
.
𓂃حرفایےکهمیشنچراغراهِت𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💛
⏝
🧣
⏝
֢ ֢ #مجردانه ֢ ֢
.
صد بوسه دادهایم امانت به دست باد🌬
تا کِی تو را نسیم ببوسد به جای ما...🥲‼️
#احسان_انصاری
.
𓂃محفلمجردهاےایـتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧣
⏝
💍
⏝
•• #همسفرانه ••
تنها #تُ بودے
که به مـن آموخـــتـ✍ـے
هیچچیز را سخـ❌ــت نگیرم
به جــز دســـ🙌🏻ــتهـایت
#دست_هایت_پناه_سختےها✋🏻🍃
#خداباماست💚
#وقتے_که_باهم_هستیم🤝
.
.
𓂃بساطعاشقےبرپاس،بفرما
Eitaa.com/asheghaneh_halal
💍
⏝
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌽
⏝
֢ ֢ #چه_جالب ֢ ֢
.
منم خیلےنیسـت
فهمیـدم ڪـہ ...😌😎
.
𓂃فوتوفنهاےسهسوته𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🌽
⏝
🥤
⏝
֢ ֢ #منو_مجردی ֢ ֢
.
📩 شاگردم زنگ زده میگه
سلام خانوم؛
تولدت مبارک کاری نداری!؟
خدافظ😐
میگم چرا انقدر عجله داری؟☺️
میگه آخه نمیخواستم زنگ بزنم
مامانم مجبورم کرد😂😂
#ارسالے_ڪاربران 𓈒 1085 𓈒
تجربه مشابهی داری بفرست😉👇
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𓂃پاتوقمجردے𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🥤
⏝
🪖
⏝
֢ ֢ #همسفرانه ֢ ֢
.
همسر محترم شهید:در مهمانی،جمعهای خانوادگی و بین دوستان و آشنایان حواسش بود تا وارد غیبت نشوداگر کسی خواسته یا ناخواسته غیبت میکرد،برای اینکه به آن خاتمه دهد با صدای بلند میگفت: "بر محمد و آل محمد صلوات"
⊹🌷 #شهدارایادکنیمباذکرصلوات
#شهید_مجید_کاشفی
#روایت_عشق❤️
.
𓂃اینجاشهدامیزبانعشقاند𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🪖
⏝
🧸
⏝
֢ ֢ #پشتڪ ֢ ֢
.
یک جمله بگو دلبرکم، حرفِ دلت چیست؟!
عاشق شده این شاعر و، دنبالِ جواب است(:
.
𓂃دیگهوقتشهبهگوشیترنگوروبدی𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧸
⏝
خانه ای از جنس نور.mp3
16.1M
📼
⏝
֢ ֢ #ثمینه ֢ ֢
✔️ فرمول طلاییِ زندگی مشترک :
جهنمها و بنبستهای خانهتان را تبدیل به فرصت کنید «برای ساختن بهشت»!
منبع : کارگاه ارتباط موفق
𓂃حرفدلترواینجابشنو𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
📼
⏝
☀️
⏝
֢ ֢ #قرار_عاشقی ֢ ֢
که شما مهربون ترین
پناه عالم هستید❤️
.
𓂃جایےبراےخلوتباامامرئـوف𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
☀️
⏝
عاشقانه های حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_سیصدوپنجاهودو اولین بار که مرا با خودم جمع نبست... اولی
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_سیصدوپنجاهوسه
+:مامان به جون خودم مسیح بشنوه،عصبانی میشه..
+:آخه.... فرودگاه؟؟
+:باشه مامان،باشه... نه من دیگه نمیرسم بیام خونه... میرم ماشین مسیح رو برمیدارم،میرم
فرودگاه...
+:باشه حالا بهتون زنگ میزنم،خداحافظ
+:مسیح؟من دارم میرم کاری نداری؟
بلند میشوم و پشت در میروم
:_کجا میری؟
+:ببین دیگه نمیتونم برم خونه و کلیدو بیارم.. ماشینت رو برمیدارم یه دوری این اطراف میزنم یه
کلیدسازی،قفل سازی چیزی پیدا میکنم،میام...
:_خب برو از خونه کلیدو بیار دیگه...
+:نه اگه برم،مامان اصرار میکنه واسه پیشوازتون بیاد فرودگاه... خبر داری که عادت نه شنیدن
نداره
:_باشه،برو
+:موبایلت کجاست من این همه بهت زنگ زدم؟
:_موبایلم جاموند تو ماشین... گوشی نیکی اینجاست،کاری داشتی زنگ بزن بهش
+:باشه،کاری ندار ی؟ زنداداش کاری با من ندارین؟
صدای نیکی از پشت سرم میآید:نه آقامانی ممنون...
+:پس خداحافظ فعلا...
صدای قدم های مانی دور میشود.
سرجایم،روی فرش کوچک اتاق مینشینم.
:_چاره ای نیست... باید نوبتی بخوریم...
با تعجب نگاهم میکند.
قاشق را به طرفش میگیرم
:_نوبت شماست دخترخانم ...
چشم هایش را گرد میکند و به قاشق زل میزند...
نکن دخترعمو...
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_سیصدوپنجاهوچهار
با دل و جانم این چنین بازی نکن....
آب دهانم را قورت میدهم،سعی میکنم مسیحِ محکم ظاهرم را حفظ کنم .
+:یعنی من الآن غذامو بخورم؟؟
لبخندم را بزرگ میکنم
:_بله،نوش جان
+:پس شما چی؟
:_بعد از شما میخورم خانم وکیل...
+:آخه قاشق دهنی میشه....
لبخندم،ناخودآگاه عمیق تر میشود،شیطنت میان برق چشمانم میدود و میگویم
:_از قدیم گفتن،بین زن و شوهر،دهنی معنا نداره...
سرخ میشود،گونه هایش گیلاسی میشود و آرام سرش را پایین میاندازد.
میبینم که گوشه ی مانتوی یاسی اش را مچاله میکند و آرام،میگوید.
+:پــــسرعمو...
بلند میخندم تا نشانش دهم فقط شوخی کرده ام..
بلند میخندم تا صدای کرکننده ی تپش قلبش را نشنوم...
تا روح ظریف همسایه ام را امنیت بخشم...
نیکی سربلند میکند.
چشم هایش را به صورتم میدوزد.
شانه بالا میاندازم و همچنان میخندم.
انگار کمی آرام میگیرد..
لبخند کوچکی ناخودآگاه روی لبش مینشیند.
+:به چی میخندین آخه؟؟
صدای قهقهه ی من،همچنان میآید.
مجنونم،عقل هم فرق خنده ی واقعی و این خنده ی مصلحتی را نمیداند...
همچنان دستور خندیدن صادر میکند.
+:نخندین پسرعمو...
بریده بریده میان خنده ام میگویم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝