eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.9هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| 📿 |• ..🥀اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَكُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ..🥀 [🦋خدایا از تو درخواست می‌کنم به‌حق نورانی‌ترین مرتبه از نورت و همه مراتب نور تو نورانی است خدایا از تو درخواست می‌کنم به‌حق همه مراتب نورت🦋] [🌸]ــــــر [🍃]ــــا 🌙| رزق سحرهآ بر اهلِ بڪا دواستـ👇 ⚘| @asheghaneh_halal
○●○ 🍃🌸 . . ‌ ‌‌‌‌﴿✨﴾ روزھ دارم من و ﴿💚﴾ بر روز نُهم حساســـم ﴿🌄﴾ از سحــر تا دم افطار ﴿😭﴾ بھ یاد عطش عـباسم 🌹 . . ∫💞∫ جانےدوبارھ بردار‌، با ما بیا بھ پابوسـ👇 🍃🌸 @asheghaneh_halal ○●○
|•✨•| سحر روز نھم شده و یار نیامد😢• از غصہ دلم خون شد و دلدار نیامد💔• یاد نهم ماهِ مُحرم بنویسید اے اهل حرم میر و علمدار نیامد😭• •🍃دعاےروز ماه خــدا🍃• 😉 دلتـ|💓|ــو؛وصل‌کن‌بہ‌خــدآ |•✨•| @asheghaneh_halal
[•🌈•] • . بارها گفتہ‌ای : - اِن‌اللھ‌ڪانَ‌بکم‌رحیماً - اِن‌اللھ‌مع‌الصابرین - اَلابذڪراللھ‌تطمئن‌القلوب - واصبرلحڪم‌ربڪ‌فأنک‌باعیننا - فاللھ‌وخیرحافظوݩ - إفھوحسبھُ ــــ ✨ دل‌گرمم‌بہ‌وجودت! :) 🌸🍃 😍🍃 🤩🍃 Γ🌤• Eitaa.Com/AsheghaneH_halal . .
•~• 💕 •[ ]• . . "🌿" شرط حسين اين بود كه برای دفاع از حرم بی بی جان مانع او نباشم. "💗" او هدفش دفاع بود نه شهادت. او مي خواست مدافع حرم باشد و اگر در اين راه لياقت شهادت را می يافت، حتما خواست خدا بود. "🌹" پس من چرا بايد در مقابل مشيت الهی می ايستادم. از طرفی معتقد بودم زمان مرگ هر انسان به دست خداست؛ زمانش كه برسد چه در خانه باشی، چه در ميدان جنگ، هيچ كس را يارای مقابله نخواهد بود. "😊" پس بر خلاف تصور ديگران، من زندگی با حسين را انتخاب كردم، نه همسر شهيد بودن را. 🕊 . . •[👀]• درگیر یڪ نگاھِ تو شد ، روزگـار من👇 💕 @Asheghaneh_halal •~•
[• ♡•] 💡}• ✔️•}مشاوره قبل از ازدواج یك ضرورت است. فرض كنید دختر و پسر جوانے بسیار به هم علاقه دارند ولی چه تضمینے وجود دارد كه دخترخانم در آینده مادر خوبی باشد یا آقاپسر از عهده نقش پدرے برآید؟ و... همه اینها در مشاوره قبل از ازدواج مشخص می‌شود. 🧠•}در این جلسات تست‌هایے از هردو نفر گرفته می شود كه پاسخ خیلے از پرسش‌ها را مشخص می‌كند. این همان مكانیسم عقل است كه كنار عشق قرار می‌گیرد. یعنی دو نفر كه احساس می‌كنند عاشق هم هستند با یك روش عقلانی به این نتیجه می‌رسند كه آیا ازدواجشان به صلاح است یا نه؟ 👌🏻•} 🎯•} مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
••🍃🕊•• | امروز بہ نیت: ••ظهورامام‌زمان(عج)•• نیت ماه رمضـان🌙 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃 جملھ: :) [🌷]ارسال صلوات ها [🌷] @F_Delaram_313 جمع صلـوات گذشتہ: • ۱۶۰۰ • ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 @asheghaneh_halal ••🍃🕊••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🍃 🍃 حـرف هـای شهید جهـاد مغنیه به پیروان حضرت علی[ع]🌸🍃 پ.ن: رفیق؛ ماه رمضان بهترین فرصته برای خودسازے💛 •|🕊|• @Asheghaneh_halal 🍃 🌷🍃
تحدیر جزء 9 .mp3
4.88M
••🍃🎙•• 🌙: تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖 بھ صورت تحدیر(تندخوانے) [• جزء نـهـمـــ •] @asheghaneh_halal ••🍃🎙••
l|🍲|l #مائده ته چین شوید باقلا با مرغ🍲 مواد لازم برای۳ نفر: برنج ۲ پیمانه تخم مرغ (زرده) ۲ عدد ماست‏ ۱ پیمانه زعفران دم کرده ۶ قاشق سوپ خوری باقلا پخته ۱ پیمانه شوید خشک ۱/۲ پیمانه سینه مرغ پخته ۱ عدد پیاز سرخ شده ۲ عدد نمک و روغن به مقدار لازم کره به مقدار لازم طرز تهیه: ۱- برنج را از 2-1 ساعت قبل خیس کنید. در یک قابلمه مقداری آب بریزید و روی حرارت قرار دهید تا جوش بیاید، سپس برنج را داخل آن بریزید. صبر کنید تا آماده آبکشی شود، سپس داخل سبدی بریزید. ۲- در یک ظرف مناسب ماست، زعفران، زرده های تخم مرغ و به میزان لازم نمک را بریزید و خوب با هم مخلوط کنید، سپس برنج را اضافه کنید و به صورت دوانی مواد را با هم مخلوط کنید تا همه برنج آغشته به مواد شود. در یک ظرف دیگر مرغ را خرد کنید. پیازداغ، باقلا و شوید را هم اضافه کرده و مخلوط کنید. ۳- یک قابلمه مناسب انتخاب کنید که ته چین به راحتی از داخل آن برگردد. مقداری روغن کف قابلمه بریزید. حالا باید نیمی از مخلوط برنج را داخل قابلمه بریزید و پخش کنید، سپس مخلوط مرغ را بریزید. بعد بقیه مخلوط برنج را بریزید و خوب پخش کنید تا مخلوط مرغ را بپوشاند. با پشت قاشق ته چین را کمی فشرده کنید. در انتها چند تکه کره روی ته چین بگذارید. ۴- قابلمه را روی شعله پخش کن بگذارید و حدود 45 دقیقه صبر کنید تا ته چین با شعله کم دم بکشد، سپس اجاق گاز را خاموش کنید، ته چین را داخل ظرف مورد نظرتان برگردانید و سرو کنید. •• افطارے امروزتو نذر شهید[ابراهیم هادی]ڪن.. کدبانـ|😌|ــو جـانـ😉✋ l|🍲|l @asheghaneh_halal
﴾💞﴿ ﴿ ﴾ . . [❤️] نسپارم دل خود را [😒] بہ کسۍ غیر از تو [😎] تو شدۍ حافظ دل [😌] غیر نخواهم دیگـر 😍😘🐣 🤓🤨👈 . . [🌎]ـتو مـــــرا جـــــان و جـــــهانے👇 ﴾💞﴿ @Asheghaneh_halal
•{☀️}• { 🕗 } . . •💔• در شهـر خودم شدم زمین‌گیر اما •😊• دل زائر راه دور مشهـد شده‌است 🍃 . . {🕊} حتمآ قــرار شاه و گـدا هستــ یـادتـانــ!👇 @Asheghaneh_halal •{☀️}•
•💚• •| 📿 |• رَبنـــا مال تو اے زاهد پاکیزه سرشت😇 دم افطار،همین ذکرِ ✨حسین✨ ما را بس ... •🌸دعاےافطار🌸• 😌 😍 دم‌افطار‌فقط ذڪر حسین‌شیرین‌استـ👇 •💚• @asheghaneh_halal
•✨| دلتنگ کربلایے؟! میدونید کہ چہ دردے این دلتنگے💔 براتون یہ هدیہ دارم امیدوارم حالتون رو خوب کنہ🙃 التماس دعا زائران آقا..🍃 http://imamhussain.org/persian/enaba/ دم‌افطار‌فقط‌ ذڪر حسیـღـن شیرین استــ💚 •✨| @asheghaneh_halal
[• 💍 •] 🦋🌱 آن وقت ها انگار بیشتر شور جوانی داشت . با این که ذاتا محجوب و پر از صبر و آرامش بود اما یک وقت هایی هوس می کرد بچگی کند، مثلا لواشک بگذارد کف دستش و آنقدر لیس بزند تا تمام شود ،کاری که باعث شده بود ارشیا ماه اول زندگی مشترک سرش دعوا راه بیاندازد ! یا حتی سیب و خیار را بردارد و بی تکلف گاز بزند ولی از نظر همسرش بی کلاسی بود اگر دهانش قرچ قرچ می کرد ،باید مثل‌ خانم ها میوه را پوست می گرفت و با آدابی خاص و همراه با کارد یا چنگال می خورد و هزار مورد دیگر که هنوز سر دل ریحانه گره شده بودند تمام خط و نشان های این چند سال ! هر چند در خلوت خودش هیچ مانعی نداشت اما کم کم به سبک ارشیا بار آمده بود . گاهی دلش می خواست مثل همه ی زوج های جوان دست هم را بگیرند و بروند سینما ،گردش، پیاده روی، مسافرت و ...که هیچ وقت درست و حسابی پیش نیامده بود.شاید هم مشکل از خودش بود و شانس و اقبالی که هیچ وقت نداشت ... آن اوایل ارشیا چند باری برای ماموریت به اروپا رفته بود اما ریحانه از رفتن امتناع می کرد . شاید چون شبیه دخترهای هم سن و سالش خیلی علاقه ای به رفتن سفرهای خارجی نداشت . کارش با شمال و مشهد و اصفهان رفتن هم راه می افتاد،که البته مجال آن ها هم نبود.. برخلاف همسرش که حتما مارک دار و برند با ضمانت می خرید ، خودش دوست داشت توی بازارچه های سنتی تهران قدم بزند و لباس های سنتی و انگشترهای خوش رنگ بدل و شال ها و جوراب های جورواجور و بامزه بخرد،حتی از دست فروش ها ! یا دلش لک می زد دوتایی توی بازار تجریش با سبد حصیریش بروند و او تا می توانست سبزیجاتی بخرد که بوی زندگی می دادند و به آشپزی کردن وادارش می کردند ، تنها هنری که فکر می کرد دارد ! همسر مغرورش معمولا نمی گفت اما او می دانست که عاشق دستپختش است و قرمه سبزی و معجون مخصوص و مربای بهار نارنجش را بیشتر از هر چیزی دوست دارد . این ها را از عمق نگاه یخیش می خواند . بعد از این همه باهم بودن، بهرحال بهتر از هر کسی می شناختش ... شاید تنها دلخوشیِ ریحانه و عامل صبوری اش هم در این زندگی رفتار عادلانه ی ارشیا بود ... چون او با همه سرد برخورد می کرد ، همه حتی مادر و برادرش! • • ادامھ‌ دارد...😉💕 • • نـویسندھ: الهـام تیمورے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌸 🌿 🍃 @asheghaneh_halal 💐🍃🌿🌸🍃🌼
[• 💍 •] 🦋🌱 تمام دیشب کابوس دیده بود ،با اینکه صبح به رسم خانم جان خوابش را برای آب تعریف کرده و صدقه هم کنار گذاشته بود اما هنوز هم دلش گواهی بد می داد. برای اینکه خودش را سرگرم کند و حواسش را پرت،بساط ترشی درست کردن را به راه انداخته بود. چندبار شماره همراه ارشیا را گرفت اما هنوز بوق نخورده پشیمان شده و قطع کرد.بدخلق می کردش اگر بی وقت تماس می گرفت. و بار آخر زیر لب گفت "هی همه شوهر دارن ما هم داریم..." باید وسایل ترشی را تا قبل از آمدنش جمع می کرد،هر چند حالا تا عصر خیلی مانده بود. حال بدش انگار با بوی تند و تیز سرکه گره خورده بود...دلش را آشوب تر می کرد. هویج های حلقه شده را توی آبکش ریخت و صدای ترانه توی گوشش پیچید: "من عاشق هویجم و نوید گل کلم!ببین ریحان، مدیونی هر وقت ترشی درست کردی سهم منو نذاری کنار!می دونی که من یکی اگه ترشی های تو رو نخورم هیچی نمیشم!" خندید و با خودش گفت: "تو هم که هیچ وقت کدبانوی خوبی نبودی خواهر کوچیکه!" نگاهی به شیشه های خالی روی میز کرد و یکی را برداشت. صدای زنگ تلفن و هزار پاره شدن دلش با خرده های شیشه کف آشپزخانه یکی شد ... صدبار گفته بود این تلفن با صدای جیغ و هیبت وحشتناکش به درد سمساری و موزه می خورد نه اینجا،ولی ارشیا بود و علایق آنتیکش!نفسش را عصبی بیرون فرستادبا هزار بدبختی و بدون دمپایی از کنار خرده شیشه ها گذشت و تلفن را برداشت. _بله؟ _الو٬سلام خانم رنجبر صدای وکیل جوان شوهرش را فورا شناخت،چند وقتی بود که بیشتر می دیدش چون رفت و آمدش پیش ارشیا بیشتر شده بود! _سلام ،روزتون بخیر آقای رادمنش _متشکرم خانم،بد موقع که مزاحم نشدم؟ ساعت یک و ده دقیقه موقع خوبی بود یعنی؟! _نه خواهش می کنم،بفرمایید _احوال شما؟ _تشکر _چه خبر؟ بنظرش سوال نامعقولی بود!تابحال پیش نیامده بود وکیل شرکت به خانه زنگ بزند و جویای احوالش بشود! حواسش آنقدر پرت شد و هزار فکر مختلف به سرش زد که ناخواسته گفت : _ترشی‌ درست می کردم و سریع زبانش را گاز گرفت ، چه آبروریزی ای! _بسلامتی کمی مکث کرد و ادامه داد: _ راستش غرض از مزاحمت اینکه آقای نامجو،در واقع ارشیا ...خب والا اسمش که آمد دچار اضطراب شد و ناخوداگاه یاد خواب دیشب افتاد،ضربان قلبش شدت گرفت و سرگیجه اش بیشتر شد.نشست روی صندلی و به لحن مستاصل رادمنش گوش کرد: _خانم رنجبر نگران نشید ولی ارشیا الان بیمارستانه....البته واقعا اتفاق خاصی نیفتاده،فقط یه تصادف جزئی بوده اما دکتر خواسته تا تحت مراقبت باشه، می دونید که اینجور وقتا یکمی هم شلوغش می کنن! مگر بدتر از این هم می شد خبر تصادف داد ؟!با صدایی که از شدت شوک و استرس انگار از ته چاه در می آمد پرسید: _ا...الان کجاست؟ _بیمارستان _آخه چرا؟!ارشیا که... _اتفاقه دیگه،بهرحال میفته _گفتین کدوم بیمارستان؟ _آدرس رو برای شما می فرستم ،یا اصلا اجازه بدید راننده ... _نه ،نه نه خودم الان راه می افتم و دست بی رمقش گوشی را با ضرب کنار دستگاه انداخت طاقت شنیدنش بیش از این نبود!باید می رفت و می دید. • • ادامھ‌ دارد...😉💕 • • نـویسندھ: الهـام تیمورے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌸 🌿 🍃 @asheghaneh_halal 💐🍃🌿🌸🍃🌼
[• #آقامونه😌☝️ •] •|° ‌ای که اخمت👌 به دلمٖ ریخت غم عالم را😌 °|• ‌خنده ات می بَرَد☺️ از سینه💚 دو عالم غم را✋ ۱۴ ثانیه به عڪس☝️🥰 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #بهمن_صباغ_زاده /✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(732)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
﴾☔️﴿ ﴿ ﴾ . . ﴿ السلام علیڪ یا اباصالح المهدۍ 🍃 ﴾ [ ‼️] {🌧} مثل باران بهـارۍ ڪھ نمۍگوید ڪۍ؟! {❣} بۍخبر در بزن و سرزدھ از راھ ، برس... . . ﴿😓﴾ اگرڪھ‌خیسھ‌چشم‌تو، گنــاه از منھ👇 ﴾☔️﴿ @Asheghaneh_halal
°💓|💌° و‌سحر‌ بخوان‌این‌‌دعا‌را ــ✨ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیمـــ💓 فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيْنَا وَ عَلَي الْمُذْنِبِينَ بِفَضْلِ سَعَتِكَ فَامْنُنْ عَلَيْنَا بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ ولي تو شايسته آني كه بر ما و بر گنهكاران به فضل گسترده ات جود كني، پس آنگونه كه شايسته آني بر ما منّت گذارــ☔️ وَ جُدْ عَلَيْنَا فَإِنَّا مُحْتَاجُونَ إلَي نَيْلِكَ يَا غَفَّارُ بِنُورِكَ اهْتَدَيْنَا و بر ما جود كن، كه ما نيازمند به عطاي توييم، اي آمرزگار، به نور تو هدايت شديمــ🔅 وَ بِفَضْلِكَ اسْتَغْنَيْنَا وَ بِنِعْمَتِكَ أَصْبَحْنَا وَ أَمْسَيْنَا و به فضل تو بي نياز گشتيم، و به نعمتت بامداد نموديم و شامگاه كرديمــ🌙 ذُنُوبُنَا بَيْنَ يَدَيْكَ نَسْتَغْفِرُكَ اللَّهُمَّ مِنْهَا وَ نَتُوبُ إلَيْكَ گناهان ما پيش روي توست، خدايا از گناهانمان از تو آمرزش مي خواهيم، و به سوي تو باز مي گرديمــ🌈 تَتَحَبَّبُ إلَيْنَا بِالنِّعَمِ وَ نُعَارِضُكَ بِالذُّنُوبِ خَيْرُكَ إلَيْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَيْكَ صَاعِدٌ تو با نعمتها به ما مهر مي‌ورزي و ما با گناهان با تو مقابله ميكنيم، خيرت به سوي ما سرازير است، و بدي ما به سوي تو بالا مي آيدــ💫 وَ لَمْ يَزَلْ وَ لاَ يَزَالُ مَلَكٌ كَرِيمٌ يَأْتِيكَ عَنَّا بِعَمَلٍ قَبِيحٍ فَلاَ يَمْنَعُكَ ذَلِكَ مِنْ أَنْ تَحُوطَنَا بِنِعَمِكَ همواره فرشته كريمي، از ما كردار زشت به جانب تو مي آيد، و اين امر مانع نمي شود از اینکه ما را با نعمتهايت فراگيريــ🌺 وَ تَتَفَضَّلَ عَلَيْنَا بِآلاَئِكَ فَسُبْحَانَكَ مَا أَحْلَمَكَ وَ أَعْظَمَكَ وَ أَكْرَمَكَ مُبْدِئاً وَ مُعِيداً و به عطاهاي برجسته ات بر ما تفضّل نمايي، منزّهي تو، چه بردبار و بزرگ و كريمي، آغاز كننده به نيكي و تكرار كننده آنيـ♦️ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَ كَرُمَ صَنَائِعُكَ وَ فِعَالُكَ نامهايت مقدس، و ثنايت عظيم، و رفتارها و كردارهايت كريمانه استـ🌿 أَنْتَ إلَهِي أَوْسَعُ فَضْلاً وَ أَعْظَمُ حِلْماً مِنْ أَنْ تُقَايِسَنِي بِفِعْلِي وَ خَطِيئَتِي خدايا، فضلت گسترده تر، و بردباري ات بزرگ تر از آن است که‌ مرا به كردار ناپسند و خطاکاری‌ام بسنجیـ🌸 فَالْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ سَيِّدِي‌سَيِّدِي سَيِّدِي پس گذشت نما، گذشت نما، گذشت نما، آقاي من، آقاي من، آقاي منــ👑 دلبرےڪن‌براے‌دلـ💕•ــدار☺️👇 @asheghaneh_halal °💓|💌°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| #فانوس📿 °💚اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِأَوْسَعِها وَكُلُّ رَحْمَتِكَ واسِعَةٌ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّها°💚 💕خدایا از تو درخواست می‌کنم به‌حق گسترده‌ترین مرتبه از رحمتت و همه مراتب رحمتت گسترده است خدایا از تو درخواست می‌کنم به‌حق همه مراتب رحمتت💕 #دعاےسحــــــ[💚]ــــــر #ویـــــــژه‌التـمــــاسِ‌دعـــ[🦋]ــــا 🌙| رزق سحرهآ بر اهلِ بڪا دواستـ👇 ✨| @asheghaneh_halal
○●○ 🥀 . . {📿} اَمَّنْ یُجٖیبْ خواندنِ {😔} من بۍنتیجہ مانـــد {🖤} زهــراۜ یتیم گشت و {😥} پدر بۍخدیجہ ماند 🍃 . . ∫💞∫ جانےدوبارھ بردار‌، با ما بیا بھ پابوسـ👇 🥀 @asheghaneh_halal ○●○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|•🥀•| همان کہ درک مقامش مقام مےآرد🙃•. و جبرئیــل برایــش سلام مےآرد🍃•. همان سرشت زلال و مطهرے کہ خدا ز نسل پاڪ و شریفش امام مےآرد✨•. •▪️دعاےروز ماه خــدا▪️• دلتـ|🖤|ــو؛وصل‌کن‌بہ‌خــدآ |•🥀•| @asheghaneh_halal
[•🖤•] تعجیل کن بخاطر صدها هزار چشم ای پاسخ گرامی أمَّن یُجیب‌ها :)🌱🌻•• 🌸🍃 🍃 🍃 Γ🌤• Eitaa.Com/AsheghaneH_halal . .
•~• 💕 •[ ]• . . 🌺\… با خانواده همسرم و خودم به مراسم عقدمون رفتیم، قرار بود حضرت آیت الله مدنی خطبه عقد ما را جاری کند. 😇\… قبل از شروع مراسم،علی آقا رو به من کرد و گفت: شنیده ام که عروس هر چه در مراسم عقد از خدا بخواهد خدا اجابت می کند. نگاهش کردم و گفتم:چه آرزویی داری؟! 😌\… در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت: اگر علاقه ای به من داری دعا کنید و از خدا بخواهید عمر مرا ختم به شهادت کند. 😥\… از این کلام او تنم لرزید.چنین جمله ای برای یک عروس در چنین مراسمی بی نهایت سخت بود. 🌷\… سعی کردم طفره بروم اما علی مرا قسم داد.به ناچار قبول کردم.هنگام جاری شدن خطبه عقد از خداوند بزرگ هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم. 💛🌿 . . •[👀]• درگیر یڪ نگاھِ تو شد ، روزگـار من👇 💕 @Asheghaneh_halal •~•