تحدیر جزء 20.mp3
4.72M
••🍃🎙••
#دلارام
🌙: #ویژهبرنامهماھمبارڪرمضان
تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖
بھ صورت تحدیر(تندخوانے)
[• جزء بیستمــ •]
@asheghaneh_halal
••🍃🎙••
عاشقانه های حلال C᭄
توl|🍲|l
#مائده
حلیم بادمجان 🍆
مواد لازم برای۶ نفر:
پیاز (متوسط) ۴ عدد
برنج ۱ پیمانه
عدس ۲۰۰ گرم
گوشت (گوسفندی و بدون چربی) ۵۰۰ گرم
بادمجان (سرخ شده یا کبابی شده) ۱ کیلوگرم
گردو (آسیاب شده یا خرد شده) ۱/۲ پیمانه
زعفران (ساییده شده) ۱ قاشق چای خوری
نمک و فلفل به مقدار لازم
نعنا به مقدار لازم
کشک (برای تزیین) به مقدار لازم
سیر به مقدار لازم
طرز تهیه:
۱- ابتدا در ظرف مناسبی گوشت را با سایر افزودنیهای دلخواه آبپز میكنیم.بعد استخوانهای گوشت را جدا كرده و آن را خیلی خوب بكوبید.
۲- عدس و برنج را هر كدام در ظروف جداگانه آبپز كنید و پس از پخته شدن به همراه یك پیمانه آب گوشت و بادمجانهای سرخ شده در مخلوط كن ریخته و كاملا به حالت پوره در می آوریم .
۳- حالا مواد را روی حرارت ملایم قرار داده و گوشت كوبیده شده را به آن اضافه میكنیم و پس از مخلوط كردن پودر گردو و نمك و فلفل و سیر رنده شده را نیز به غذا اضافه میكنیم و اجازه میدهیم غذا روی حرارت باشد.
۴- در ظرفی جداگانه پیاز ها را خرد كرده و سرخ میكنیم و مقداری از آن را برای تزیین كنار گذاشته و بقیه را به غذا اضافه میكنیم و به غذا فرصت میدهیم تا كاملا جا بیفتد.
۵- حلیم بادمجان بهتر است با بادمجان كبابی پخته شود به این منظور بادمجانها را روی حرارت مستقیم قرار دهید تا پوست آنها كاملا بسوزد و پس از آن زیر شیر آب سرد گرفته و پوستش را بكنید.
۶- بهتر است شعله غذا بسیار ملایم و زمان پخت طولانی باشد.
۷- این غذا معمولا با مقداری كشك ، نعنا داغ ، پیاز داغ و زعفران ابكرده تزیین و سرو میشود.
•• افطارے امروزتو نذر شهید[رسول پور مراد]ڪن..
کدبانـ|😌|ــو جـانـ😉✋
l|🍲|l @asheghaneh_halal
﴾💞﴿
﴿ #همسفرانه ﴾
.
.
﴿😇﴾ دلم مۍخواد ، شور غزل بگیـــــرم
﴿🤗﴾ ضــــــریح اتُ ، توۍ بغل بگیـــــرم
﴿💑﴾ دلم میخواد وقتۍ عروسۍ کردم
﴿😍﴾ تو حرم ات ، ماھ عســل بگیـــــرم
#بااجازهامامرضابلـھ😌
پ.ن:
امشب براۍ ازدواج جوونها💔
و مشڪلاتشون خیلۍ دعا ڪنید 🤲
همسفر همراه روزۍ و نصیب همہتون بشہ😌
.
.
[🌎]ـتو مـــــرا
جـــــان و جـــــهانے👇
﴾💞﴿ @Asheghaneh_halal
•{☀️}•
{ #قرارعاشقے🕗 }
.
.
﴿😊﴾ امتحان ڪردم و دیدم
﴿✨﴾ ڪھ میان حــــــرم ات
﴿🙏﴾ هیچ ذڪرۍ قســــــــمِ
﴿💔﴾ حضرت زهــــــراۜ نشود
پ.ن:
امشب با آقا از مادرش بگین🙂
یقین دارم جوابتونو میدھ🌹🍃
#دلبستمبہلطفمادر
#رمضان
.
.
{🕊} حتمآ قــرار شاه و گـدا
هستــ یـادتـانــ!👇
@Asheghaneh_halal
•{☀️}•
•🖤•
•| #فانوس📿 |•
•▪️تهدمت و الله ارکان الهدے▪️•
علےرو از پا انداختـ
تیغِ بہ زهر آغشتھ ..|😭|
ولے خودش میگہ منو
دورے زهرا ڪشتھ ..|💔|
•🏴دعاےافطار🏴•
#عکسبازشود
#التماس_دعا
#بابامهدےروزهاتقبولـ😍
#رمضان
دمافطارفقط
ذڪر حسینشیریناستـ👇
•🖤• @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
•🖤• •| #فانوس📿 |• •▪️تهدمت و الله ارکان الهدے▪️• علےرو از پا انداختـ تیغِ بہ زهر آغشتھ ..|😭| ولے
•🖤•
أنا الحقير بين يَديڪ
أتوسلُ بعـلے إليڪٔ..🍃
پیش تُو آبرو نداشتم؛
علے رو واسطہ ڪردم...💔
#بعلے_العفو
#شبهاے_قدر
•🖤•
عاشقانه های حلال C᭄
[• #عشقینه💍 •] #ٺـاپـروانگے↯ #قسمت_بیستم🦋🌱 لحظه ای سکوت شد و بعد دوباره صدای جیغ مه لقا بود که پیچ
[• #عشقینه💍 •]
#ٺـاپـروانگے↯
#قسمت_بیست_و_یکم🦋🌱
کاش تنها نبود،ایستاد و در نهایت احترام و اضطراب سلام کرد.نیشخندی تحویل گرفت و زیر نگاه خریدارانه مادرشوهرش که سرتا پایش را خوب برانداز می کرد،گر گرفت.
_فکر نمی کردم جرات اومدن داشته باشی!توقع خوش آمد که نداری؟
چه باید می گفت؟انگار لال شده بود!مه لقا با دست به سمتی اشاره کرد و با تمسخر ادامه داد:
_بعید می دونم با چادر سیاه بخوای تا ته مراسم بشینی!اینجا عروسیه نه عزا...اتاق پرو ته سالنه
ناخودآگاه دستش را بند چادرش کرد.موقع آمدن نمی دانست عروسی مختلط است و خانوم ها با چنین وضعی جولان می دهند.از دست بی فکری ارشیا حسابی کفری بود،با استرس چشم چرخاند اما پیدایش نکرد.مجبور شد برای رهایی از دست مه لقا راهش را به اتاق پرو کج کند.
مردد بود،چادر مشکی اش را انداخت روی صندلی و چادر تا زده ی سفیدش را از کیف درآورد،حتی با اینکه کت و دامنش کاملا پوشیده بود اما اصلا دلش نمی خواست در چنین مجلسی حضور پیدا کند چه برسد که بدون چادر و
_یعنی انقد پاستوریزه ای؟!
سر که بلند کرد دختر جوانی را دید که تقریبا چسبیده به مه لقا و با پیروزی برابرش قد علم کرده بود.
_می بینی نیکا جان؟پسرم این بار چشم بازارو کور کرده
_هه،چی بگم عمه جون!چشمام داره از تعجب میزنه بیرون.شنیده بودم رفته سراغ یه دختر بی اصالت خونه نشین اما فکر نمی کردم طرف در این حد شوت باشه
انقدر جملات دختر و مه لقا با سرعت رد و بدل می شد که مخش به دنگ و دنگ افتاده و دهانش باز مانده بود!
_می بینی دختر جون؟حتی عارم میشه به این جماعت بگم که عروس این خونه یکی مثل تو شده!ببینم تو که لچک می کشی سرت و ده مدل چادر زاپاس داری برای هر دقیقه ت،خدا و پیغمبرم سرت میشه؟نه؟وجدانت درد نمی گیره از اینکه ارشیا رو از همه ی سهم و خوشی هاش محروم کردی؟حق پسر من همچین عروسی ای بود و همچین عروسی نه تو که هیچ وقت نفهمیدم چطور رگ خوابش رو توی دست گرفتی و گولش زدی.البته اعتراف می کنم که خوب زرنگ بودی!خیلیا قبل از تو سعی کردند و نشد ... ولی خب همه که از جنس شما نیستند تا قاپ زنی بلد باشن!
حس می کرد یکی از رگ های پشت سرش را می کشند،از شنیدن توهین های بی پروایش در حال مردن بود!
_کاش لااقل بر و رویی داشتی که مطمئن می شدم از نیکا سرتری! ولی امشب ناامید شدم و البته خوشحال ... شنیدم هیچ ویژگی خاصی هم نداری که چشم گیر باشه،خب ارشیا اگه با اختر هم ازدواج می کرد غذاهای خوشمزه می خورد!ولی اشکالی نداره،آدم تا وقتی بدی رو تجربه نکنه و دلزده نشه قدر خوشی رو نمی دونه!بهرحال خیلی دچار شادی نشو عزیزم!به یه سال نکشیده توام مثل نیکا دلش رو می زنی و باید راهت رو بکشی و برگردی همون جایی که توش بزرگ شدی.از این خوشی زودگذر خیلی استفاده کن.
صدای تق تق پاشنه های کفش نیکا هرچه نزدیک تر می شد،ضربان قلبش شدت می گرفت.
تابحال این حجم از آرایش و گریم و حتی اعضای زیر تیغ رفته ی صورتی را از این فاصله ی نزدیک ندیده بود.چشم در چشم هم ایستاده بودند و انگار زمان را روی دور کند زده بود کسی...
_منو بکن آینه ی عبرتت!من دختر داییش بودم اما راه افتادو آبرومو برد،هم خون بودیمو روم دست بلند کرد،استخون همو نباید دور می ریختیمو پسم زد!من که همه چی تموم بودم شدم این،تو دقیقا به چیت می نازی؟هوم؟
پس نیکا او بود!زن ارشیا....
•
•
ادامھ دارد...😉💕
•
•
نـویسندھ:
الهـام تیمورے
#مذهبےهاعاشقترنـد😎🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌸
🌿
🍃 @asheghaneh_halal
💐🍃🌿🌸🍃🌼
عاشقانه های حلال C᭄
[• #عشقینه💍 •] #ٺـاپـروانگے↯ #قسمت_بیست_و_یکم🦋🌱 کاش تنها نبود،ایستاد و در نهایت احترام و اضطراب سل
[• #عشقینه💍 •]
#ٺـاپـروانگے↯
#قسمت_بیست_و_دوم🦋🌱
پس نیکا او بود!زن ارشیا... حالا می فهمید چرا ارشیا هیچ وقت از او چیزی نمی گفت و حتی روی آرایش صورت ریحانه هم حساس بود!دلش می خواست از خودش دفاع کند اما انگار لکنت گرفته بود.
_م...من...
دست مه لقا به نشانه ی سکوت بالا رفت،به ناخن های بلند لاک خورده اش نگاه کرد و انگشتر پهن فیروزه ایش.
یاد خانم جان افتاد که جز حلقه ساده ی ازدواجش هیچ وقت انگشتری به دست نکرد! اینجا همه چیز بوی اشرافیت می داد و ...
ولش کن نیکا جان، نمی بینی به تته پته افتاده!
_عمه جون بخدا دلم براش می سوزه که شده طعمه ی ارشیا، اون امشب فقط اومده تا به خیال خودش منو بچزونه اینم کرده عروسک خیمه شب بازیش! از وقتی اومده مدام چشمش دنبال منه
چشمش افتاد به لباس باز نیکا، بجای او عرق شرم روی پیشانی اش نشست و لب به دندان گزید...ارشیا نگاهش کرده بود؟! با این وضعیت؟ حالش خوب نبود،باید می رفت...
_می دونم عزیزم، اما حالا بیاو ثابت کن. آخه ازینجا تا خود لندنم که بگرده مثل خانواده ی تو با اصالت مگه گیرش میاد؟ بایدم دوباره به موس موس بیفته...
چرا گوش می داد؟!ایستاده بود تا تحقیرش کنند؟ قدم اول را که برای بیرون رفتن برداشت در با شدت به دیوار کوبیده شد و هیبت ارشیا در چهارچوب نمایان شد...
صورتش سرخ شده و از دست مشت کرده اش مشخص بود عصبی تر از این حرف هاست!
_وای،مادر نصف عمر شدم.این چه طرز در باز کردنه؟اینجا اتاق پروه مثلا
به جای هر جوابی فقط پوزخند زد، چشم در چشم هم شدند. نیکا رو در روی ارشیا ایستاد،درست بینشان!
_خوبی ارشیا؟ می دونستم امشب...
_برو کنار
_من آخه...
_برو کنار!
نیکا عقب کشید و ارشیا با گام های بلندش سمت ریحانه رفت،دست انداخت و از روی صندلی چادر مشکی ریحانه را برداشت
_سرت کن بریم
نمی دانست خوشحال باشد یا ناراحت؛اما با ذوق چادر را مثل عزیزترین چیز ممکن از دست شوهرش گرفت،روی سرش انداخت و دنبال ارشیا راه افتاد.
کجا ارشیا؟ مثل اینکه عروسی برادرته ها نگران اینم که شما تمام مدت عروسی پسرتون رو توی اتاق پرو بگذرونید!
نمی توانست منکر خوشحالی زایدالوصفش باشد از حرکت ارشیا... او با همان یک جمله ای که گفته بود "چادرت رو سرت کن بریم" نصف حرف های نزده ی ریحانه را زد!
•
•
ادامھ دارد...😉💕
•
•
نـویسندھ:
الهـام تیمورے
#مذهبےهاعاشقترنـد😎🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌸
🌿
🍃 @asheghaneh_halal
💐🍃🌿🌸🍃🌼
هدایت شده از هیئت مجازی 🚩
🖤🍃
.
.
{• #خادم_مجازی☺️ •}
چه مبارڪ سحرے بود
و چه فرخنده شبے
آن شب قدر ڪه این
تازه براتـم دادند..
#سالروزشهادتامامجمعهڪازرون
#شادےروحشونصلواتےختمڪنید
.
.
@heiyat_majazi
🍃🖤
عاشقانه های حلال C᭄
🖤🍃 . . {• #خادم_مجازی☺️ •} چه مبارڪ سحرے بود و چه فرخنده شبے آن شب قدر ڪه این تازه براتـم دادند..
•💔•
ـپ.ن:
ایشون سالِ قبل در شبے مثل
امشب بعد از از مراسم احیا
وقتی که از مسجد خارج میشن
در جلوی خانهشون مورد سوقصد
قرار میگیرند و باضربات چاقو به
شهادت میرسند...
چی میشه و چی باید بشه
که یه نفرو اینجوری بخرن؟! :)
#اللهمالرزقناتوفیقشهادت💔
•💔•
Shab20Ramazan1393[02].mp3
8.16M
﴾🖤﴿
#خادمانه | #ثمینه
.
.
•💔• ز بعد این همہ سال ، آخـر
بہ پایان آمده ، تنهــــایۍ
•😊• خوشا آن دم کہ تو یازهرا
به استقبالِ علـــــــۍ آیۍ
•🦋• سراپا شوقــــم و بۍتابۍ
ڪہ از نو روۍ تو را بینم
•✨• بہ شوق روۍ تـــو بردارم
سر از این سجدهٔ خونینم
#اندکۍعاشقانۂعلوۍ
#حاج_میثم_مطیعۍ
#شدیداپیشنهاددانلود
#رمضان
.
.
﴿🕯﴾ باباۍ یتیمان السلام🙂✋
@Asheghaneh_halal
﴾🖤﴿
[• #آقامونه😌☝️ •]
•|° قامتِ دین📿
راست خواهد ماند😔
°|• تا وقتی ڪہ سـروهـا🌲
روبرویِ یکهتازیِ
تبر میایستند..✋
۱۴ ثانیه به عڪس☝️🥰 بنگرید!
••چه تفاهم نابے داریم😉••
#شب_قدر #شهادت_حضرت_علی
#سلامتے_امامخامنــهاے_صلوات📿
#شبنشینے_با_مقاممعظم_دلبرے😍
#نگاره(743)📸
#ڪپے⛔️🙏
°•🦋•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
°💓|💌° #انسیھ 🌌~وسحربخوانایندعارا 🍃~بسمالله الرحمنالرحیم ✨~وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ ال
°💓|💌°
#انسیھ
💠•وسحربخوانایندعارا
⚜•بسماللهالرحمنالرحیم
✨•وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ ضَاحِكَهٌ مُسْتَبْشِرَهٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا
غَبَرَهٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَهٌ وَ ذِلَّهٌ
چهره هايي در آن روز روشن و
خندان خوشحال اند، و چهره هايي
در آن روز بر آنها غبار بدفرجامي
نشسته، و سياهي و خواري آنها را
پوشانده،
🌸•سَيِّدِي عَلَيْكَ مُعَوَّلِي وَ مُعْتَمَدِي وَ رَجَائِي وَ تَوَكُّلِي وَ بِرَحْمَتِكَ تَعَلُّقِي
اي آقاي من، تكيه و اعتمادم و اميد
و توكلّم بر تو، و آويختنم بر رحمت توست،
🌿•تُصِيبُ بِرَحْمَتِكَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَهْدِي بِكَرَامَتِكَ مَنْ تُحِبُّ
هركه را خواهي به رحمتت رساني،
و با كرامتت هركه را دوست داري
هدايت كني،
☔️•فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَي مَا نَقَّيْتَ مِنَ
الشِّرْكِ قَلْبِي
پس تو را سپاس بر اينكه قلبم را
از شرك پاك نمودي،
🌙•وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلَي بَسْطِ لِسَانِي
أَ فَبِلِسَانِي هَذَا الْكَآلِّ أَشْكُرُكَ أَمْ بِغَايَهِ جَهْدِي فِي عَمَلِي أُرْضِيكَ
و براي تو سپاس بر گشودن زبانم،
آيا با اين زبان كندم تو را شكر كنم،
يا با نهايت كوشش در كارم تو را
خشنود نمايم،
🌾•وَ مَا قَدْرُ لِسَانِي يَا رَبِّ فِي جَنْبِ شُكْرِكَ وَ مَا قَدْرُ عَمَلِي فِي جَنْبِ نِعَمِكَ
وَ إِحْسَانِكَ (إِلَيَّ)
پروردگارا ارزش زبانم در كنار شكرت چيست، و قيمت كارم در برابر
نعمتهايت و احسانت چه
اندازه است؟!
🕊•إِلَهِي إِنَّ جُودَكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ
شُكْرَكَ قَبِلَ عَمَلِي سَيِّدِي إلَيْكَ
رَغْبَتِي وَ إلَيْكَ (مِنْكَ) رَهْبَتِي
خدايا، جودت آرزويم را گسترد، و سپاست عملم را پذيرفت، اي آقاي
من ميلم به سوي توست، و ترسم
از جانب توست،
🔹•وَ إلَيْكَ تَأْمِيلِي وَ قَدْ
سَاقَنِي إلَيْكَ أَمَلِي
و آرزويم به پيشگاه توست،
آرزويم مرا به سوي تو كشانده
🌹•وَ عَلَيْكَ يَا وَاحِدِي عَكَفَتْ
هِمَّتِي وَ فِيمَا عِنْدَكَ انْبَسَطَتْ
رَغْبَتِي وَ لَكَ خَالِصُ رَجَائِي وَ خَوْفِي
و همّتم بر درگاه تو اي خداي يگانه
معتكف شده، و رغبتم در آنچه نزد
توست فزوني يافته، اميد خالص
و بيمم براي توست،
#دعایابوحمزهثمالی
#روزبیستویکمماهمبارکرمضان
#التماسدعا
#رمضان
دلبرےڪنبراےدلـ💕•ــدار☺️👇
@asheghaneh_halal
°💓|💌°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| #فانوس📿
•☘اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ
مِنْ مَسائِلِكَ بِأَحَبِّها إِلَيْكَ
وَكُلُّهٰا إِلَيْكَ حَبِيبَةٌ
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِمَسائِلِكَ كُلِّها•☘
•🖤خدایا از تو درخواست میکنم
بهحق محبوبترین مرتبه
از خواستههایت نزد تو
و همه مراتب خواستههایت محبوب است
خدایا از تو درخواست میکنم
بهحق همه مراتب خواستههایت•🖤
#دعاےسحــــــ[💚]ــــــر
#ویـــــــژهالتـمــــاسِدعـــ[🦋]ــــا
#رمضان
🌙| رزق سحرهآ بر اهلِ بڪا دواستـ👇
🥀| @asheghaneh_halal
○●○
🕯🖤
#پابوس
.
.
﴿💔﴾ دلتنگِ رخِ فـــــاطمہ اش بود عـــلۍ
﴿😔﴾ وقتِ سحر از غصہ نجاتاش دادند
#یڪۍچادرِفاطمہامرو🌸
#بیارہروچشمــــامبزاره😓
#رمضان
.
.
∫🥀∫ جانےدوبارھ بردار،
با ما بیا بھ پابوسـ👇
🕯🖤 @asheghaneh_halal
○●○
•~•
💕
•[ #همسفرانه ]•
.
.
(🌸) مقدمات کار فراهم شد.
قرار شد برای مراسم صیغه ی عقد راهی جماران شویم.
حضرت امام رحمه الله قرار بود صیغه عقد ما را جاری کنند.
(🌤) صبح زود رسیدیم جماران.
دل توی دلم نبود؛ حضرت امام را تا آن موقع ندیده بودم.
ساعتی بعد در باز شد و نام ما را صدا کردند.
(☺️) نفهمیدم چطور خودم را به نزدیک حضرت امام رساندم.
گوشه ی چادرم را به روی دست مبارک امام انداختم و دست ایشان را بوسیدم؛ بعد هم چادر را به سر و صورتم کشیدم.
(😇) امام من را نگاه کرد. سرم را انداخته بودم پایین، بعد هم با آن جذبه ی خاصی که داشتند اجازه گرفتنند و شروع به خواندن صیغه ی عقد کردند.
(⭐️) خطبه ی عقد که تمام شد به مصطفی نگاه کردم، خیره شده بود به امام.
بعد هم گفت: آقا ما رو نصیحت کنید.
(🌷) امام بعد از لحظه ای سکوت رو به من کرده و فرمودند: « از خدا می خواهم به شما صبر دهد»
(💔) خلاصه کل زندگی مشترک من با مصطفی چند روز بیشتر طول نکشید .
#همسر_شهید_مصطفی_ردانیپور🥀
#رمضان
.
.
•[👀]• درگیر یڪ
نگاھِ تو شد ، روزگـار من👇
💕 @Asheghaneh_halal
•~•
[• #مجردانه♡•]
•✨||خدایــا تو را قـسم مےدهیــم
به مقام و منزلت حضرت علے(ع)،
همـسرانے با دلـهاے لبـریز از
عشـق و محـبت بہ خـود و
اهل بیت روزے مجردها
بفرما.•🍃||
#الهےآمین•💚|
#یاحیدر•🏴|
#رمضان•☔️|
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
5e88b550818e6ce94743b2e1_1958810357254833713.mp3
4.72M
••🍃🎙••
#دلارام
🌙: #ویژهبرنامهماھمبارڪرمضان
تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖
بھ صورت تحدیر(تندخوانے)
[• جزء بست و یڪمــ •]
@asheghaneh_halal
••🍃🎙••