eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.8هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• شادی درون خودته(:🤍 . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• _چه جوری بیشتر حواسم بهت باشه؟ میخوای اگه دلتنگی یا اذیتی چند روزی بری خونه حاجی معصومی؟ _برم ازت دور بشم که از ندیدنت دق کنم؟ _خدا نکنه دق کنی مگه من کی ام که از ندیدنم دق کنی؟ _تو خودت به تنهایی برای من همه ای همه دلخوشی منی _قبلنا بهت گفته بودم به من وابسته نشو یادته؟ بغض به گلویم چنگ انداخت و گفتم: من یادمه وقتی علیرضا دنیا اومد بهم گفتی دلم برای نبودنت نلرزه چرا خودت با این حرفا دلم رو می لرزونی؟ _نمیخوام دلت رو بلرزونم به من باشه میگم تا دنیا دنیاست می مونم و باهات زندگی می کنم ولی کار دنیا حساب کتاب نداره بازم بهت میگم منو دوست داشته باش ولی بهم وابسته نشو دلم نمیخواد اگه یه روزی نبودم بهت سخت بگذره خودم را از بغلش بیرون کشیدم و گفتم: تو باید همیشه باشی دیگه از این حرفا نزن حق نداری یه روز نباشی احمد خندید و گفت: فعلا که هستم رو قدر بدون کج خلقی نکن باهام بعدش دیگه دست خداست. حالا بگو ببینم چی شده خانمم اعصابش به هم ریخته سفره را برداشتم و در حالی که پهنش می کردم گفتم: نگو چی بگو کی خودت منو عصبانی می کنی بعد میگی چرا اعصابم بهم ریخته احمد کنارم نشست و گفت: فکر کنم از بس تخم مرغ خوردی دیگه داری کم کم مثل مرغا میشی تیز نگاهش کردم که با صدای بلند خندید و گفت: ببخشید شوخی کردم _دیگه از این شوخیا نکن _چشم دیگه از این شوخیا نمی کنم دیگه هم نمیذارم این همه تخم مرغ بخوری که مثل مرغا قد قد کنی 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیده معصومه عامری سیاهویی صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• _صبحم گفته بودی خرید می کنی که دیگه تخم مرغ نخوریم _راست میگی گفته بودم ولی داشتم میومدم خونه یکم حساب کتاب کردم گفتم دستت واجب تره بریم ببینیم چی شده ترسیدم برای شکسته بند پول کم بیاریم. حالا بریم پیش شکسته بند برگردیم اگه چیزی نبود و شد یکم خرید می کنیم خوبه؟ تخم مرغ های پوست گرفته شده را جلوی احمد گذاشتم که گفت: یه چیزی رو می دونستی؟ سوالی سرم را تکان دادم که گفت: غرغر کردناتم قشنگ و خواستنیه نگاه به او دوختم که گفت: کاش همیشه یکم سرم غر بزنی فکر نکنم همه چی خوبه و خوشه زیاد نه ها ولی اگه گاهی کمی غر بزنی حواسم بیشتر جمع میشه _مادر جانم بهم گفته غر غر کردن زن رو از چشم مردش می اندازه احمد لپم را کشید و گفت: اون مال زنای دیگه است تو اونقدر شیرینی که غر غر کردناتم خواستنیه نفسش را با صدا بیرون داد و گفت: اون قدر خواستنی هستی و اون قدر میخوامت که گاهی به خاطر دوست داشتنت می ترسم گاهی میگم خدایا کاش روزگار طور دیگه ای رقم می خورد و من با آرامش خیال سال های سال با رقیه زندگی می کردم از این که بمیرم نمی ترسم ولی از این که پیشت نباشم و نبینمت خیلی می ترسم _میشه دیگه حرف از مردن و نبودن نزنی؟ لقمه ای را به سمتم گرفت و گفت: مرگ و زندگی دست خداست منم امیدم به خداست ولی اگه یه روزی نبودم فراموشم نکن یادم باش ولی زندگیت رو به خاطر نبودن من خراب نکن اشکم چکید خودم را از کنار سفره عقب کشیدم و گفتم: ببین چه جوری با حرفات آدمو می سوزونی چرا این حرفا رو می زنی؟ چرا هی مرگ مرگ می کنی؟ من غلط کردم غر زدم و بی محلی کردم غلط کردم گفتم حواست بیشتر بهم باشه تمومش می کنی؟ از صدایم علیرضا هم به گریه افتاد. احمد جلو آمد در حالی که تقلا می کردم او را از خودم دور کنم مرا بغل گرفت و با نوازش هایش سعی کرد آرامم کند. 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیده حوریه رستگار صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• هر کس برای خود، پناهی گزیده است، ما در پناه حضرت شمس دو عالمیم♡ . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ﮼𖡼 عاقبت، بادِ صبا باما موافق می‌شود🌫 کامِ دنیا، بابِ امیالِ شقایق می‌شود🌷 ﮼𖡼 با عنایاتِ خدا، ویرانه‌یِ کاخِ سعود🏚 پایه‌یِ گلدسته‌هایِ صحنِ صادق می‌شود🖤 . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 •🚀 | •📲 بازنشر: •🖇 «1355» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• چـون چـراغ صبـحگاهے از فـروغ آفتـاب پرتـو خـورشـید تابان محـو شد در نور عـشق🌼🌱 ناامیـدۍ و امید این‌جـا هـم‌آغوش همـند صـبح را در آستـین دارد شـبِ دیجور عشـق . . .💕🌸 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• 🖤🥀 • [ ] . . امام صادق(ع) می‌فرمایند: ما شما را قطعا شفاعت می‌کنیم و شما قطعا جایتان بهشت است به شرطی که... . . • 🖤🥀 • http://Eitaa.com/asheghaneh_halal http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi http://Eitaa.com/Rasad_Nama
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• که باشے شب هم که بیایَد 🌗 دلـ💓ـم به بودن ات قُرص است 🥰 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪• . . •• •• سـالـاد ذرت🌽🥗 مواد لازم : ذرت پخـتهـ ۱ الی ۲ لیوان🌽 ۱/۲ فنجان ماسـت پرچـرب🤍 مایـونز‌ ۱ قاشق غذا خورۍ ۲ قاشق غذا خورے آبلیمو🍋 ۱ قاشق چایخوری عـسل🍯 ۲ قاشق غذاخوری شویـد یا ریحان🌿 ۱ الی ۲ عدد خـیار خرد شده🥒 ۲ عدد گوجہ مـتوسط خرد شده🍅 پیاز قرمز ۱/۲🧅 نمک و فلـفل سیاه بهـ میزان لازم ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🍳𓆪•
•𓆩🧕𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏رابطه بچه‌ام با عروسکش خیلیی خوبه:)))) هرجا بریم باید باهامون بیاد. شبا اون نباشه خوابش نمیبره. هرچی بخوره به اونم تعارف میکنه. هی تبشو چک میکنه. حموم میبرتش. میذاره پاش براش لالا دختر قشنگم میخونه:))))) بعد اسمش چی باشه خوبه؟ حاجی=))))) چون کچله👩‍🦲😐 . . •📨• • 908 • "شما و مامانتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌مامان،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🧕𓆪
2075803_377_۱۶۰۵۲۰۲۳.mp3
3M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• غریب مدینه امام صادق 💔😭 🏴 . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• ولی مهربون😁💕 . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•
• 🖤🥀 • [ ] . . هلا اسلام را از چشمہ اسلام بردارید..🌊 مبادا از قلمها جا بیفتد واژه‌ای اینڪ کہ بر منبر قدح ڪج کرده ساقے جام بردارید سلونۍ راهدر ڪردند روزی مردمان امروز بپرسیدش از اسرار جهان ابهام بردارید 🌎✨ اگر فرمان او باشد نباید پلک بر هم زد به‌سوی‌ شعله چون‌ هارون‌ مکّی گام‌ بردارید❤️‍🔥 {علیه‌السلام} . . • 🖤🥀 • @asheghaneh_halal
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• 😍 با چه روشهایی میتونم شوهرمو جذب کنم؟👇👇 🙂 وقتی با او هستید پرانرژی باشید 🙃 از او انتظار نداشته باشید تمام وقتش را برای انجام کارهای شما صرف کند 🙂 از اینکه فرد خوبی است ابراز خشنودی کنید 🙃 حتی در غیاب او ، جلوی دیگران از او به خوبی یاد کنید 🙂 احساسات تان را با او در میان بگذارید ولی آن را به طور خلاصه بیان کنید 🙃 حداقل سه مورد از کارهای خوبش را به او گوشزد کنید 🙂 در مقابل دیگران به او افتخار کنید 🙃 صبح ها با او بیدار شوید حتی اگر مجبور نباشید زود بیدار شوید 🙂 در مواقع سختی پشتیبان او باشید 🙃 او را در هر شرایطی بپذیرید و هرگز از خود نرانید 🙂 وقتی عصبانی است به او گیر ندهید 🙃 به او کمک کنید به اهدافش برسد 🙂 دیگران را با او مقایسه نکنید . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• با دختران انسی خانم مشغول خاله بازی بودم که در اتاق زده شد. حاج خانم بود. در اتاق را باز و سلام کردم. حاج خانم جواب سلامم را داد و گفت: دو دقیقه باهات کار دارم از جلوی در کنار رفتم و گفتم: خیر باشه بفرمایید تو حاج خانم به داخل اتاق آمد و دختر ها به احترامش ایستادند و با خجالت و ترس سلام کردند. حاج خانم نیم نگاهی به آن ها کرد و پرسید: دخترای انسی این جا چه کار می کنند؟ به دختر ها که همان طور سر جای شان ایستاده بودند لبخند زدم و گفتم: روزا میان پیش من تا بهم کمک کنند حاج خانم رو به دخترها کرد و گفت: دو دقیقه برید حیاط من با رقیه خانم کار دارم _مامان مون گفته نریم حیاط _بهتون گفتم برید حیاط حرف دیگه هم نشنوم دست دختر ها را در دست گرفتم و گفتم: بچه ها بی زحمت برید اتاق تون حاج خانم با من کار دارن _پس خاله بازی مون چی؟ به روی شان لبخند زدم و با صدای آهسته تری گفتم: خودم بعد میام دنبال تون تا با هم خاله بازی کنیم باشه؟ دختر ها با لبخند سر تکان دادند که روی شان را بوسیدم و آن ها را راهی اتاق شان کردم. حاج خانم به وسایل خاله بازی مان اشاره کرد و گفت: بچه شدی با بچه ها بازی می کنی؟ به سمت طاق رفتم تا یک استکان چای برایش بربزم و با لبخند گفتم: اینا بچه ان زود حوصله شون سر میره با بچه هم باید بچگی کرد. باهاشون بازی می کنم سرشون گرم بشه پیشم بمونن استکان چای را جلوی حاج خانم گذاشتم و تعارف کردم: بفرمایید تازه دمه روبروی حاج خانم نشستم که نگاه به من دوخت و پرسید: اسم شوهرت چیه؟ از سوالش جا خوردم. متعجب خندیدم و گفتم: اسمش احمده دیگه _اسم واقعیش رو میگم چیه 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیده رقیه بی نیاز صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• از سوال حاج خانم ترس و اضطراب به دلم افتاد. _اسمش احمده دیگه واقعی و غیر واقعی نداره چرا اینو می پرسید؟ حاج خانم قندی در دهانش گذاشت و گفت: صبح دخترم اومده بود این جا خودش و شوهرش احمد آقا رو دیدن و می دونن مستاجر منه گویا دیشب دامادش طرفای مسجد بوده اهل مسجد و نماز نیست آدم شرّیه معلوم نیست برای چه فتنه و بلایی مسیرش به اون جا ختم شده میگه تو مسجد یکی از بازاریا رو دیده که انگار شوهرت رو میشناخته خیلی گرم و حسابی باهاش احوالپرسی می کنه حرف می زنه با اضطراب گفتم: خوب؟ حاج خانم کمی از چایش را نوشید و گفت: دخترم می گفت بعد ابن که این دو تا از هم جدا شدن این رفته دنبال اون و ازش پرسیده این کیه می شناسیش اونم گفته این پسر وسطی حاج علی صفری یکی از بزرگا و قدیمیای بازار رضاس گفت بهش گفته خود همین احمد آقا هم توی بازار حجره داره منتها چون ساواک دنبالش بوده چند ماهیه فراریه در حالی که قلبم در دهانم می تپید سعی کردم بدون آن که دروغ بگویم چیزی در جوابش بگویم برای همین گفتم: شما که خبر دارید ما از روستا اومدیم پسر یکی از بازاریای قدیمی تو روستا چرا باید زندگی کنه؟ حاج خانم استکان خالی اش را روی زمین گذاشت و گفت: منم همینو گفتم بهشون گفتم اشتباه شده حتما پسر یه بازاری قطعا وضع مالیش خوبه از خودش خونه زندگی داره نمیاد یه اتاق خونه منو کرایه کنه یشینه ولی وقتی یکم دو دو تا چهار تا کردم فکر کردم دیدم اولا شما زن و شوهر هیچی تون به روستاییا نمی خوره ثانیا اگه شوهرت فراری باشه حتما برای این که گیر نیفته مجبور شده یه مدت جای دیگه زندگی کنه و برای همین اومده این جا 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیده پریسا بیگی صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• آقا در انتظارم و محتاج یک نگاه😌 تا زندگی شود برای دلم باز رو به راه✨ . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ﮼𖡼 ای یار🥰 بکِش دستم👋🏻 آن جا که تو آنجایی😌 مولانا /✍🏼 . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 •🚀 | •📲 بازنشر: •🖇 «1356» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• سـلــام صبــح بخــیر🌞 پیــشکش اول صبح ✨ یـک سـلام گـرم ✋🏻 با عـطر گل‌هــای بهـشتے🌸 و با طعـم خــوش گلاب 🌱 از بــاغ آرامـش🪴 وپرمــهر خــداست💚 امــروزتـان متــبسم 😃 بهــ نگــاه مـهربان خدا🍄❤️ . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩🌿𓆪• . . •• •• بیتی که یاد و نامِ تو در آن نوشته شد یک بیت ساده نیست، که بیت‌المقدس است ...🤍 . . 𓆩عاشقےباش‌ڪه‌گویندبه‌دریازدورفت𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌿𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• تویے آن آیت رحـ🌸ــمت که نتوان کرد تفسیرش👌🏻 تعــال الله از این صــورت🥰 که من ماتـــم ز تحسینش💐 🧿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• زندگی خیلی قشنگ میشه اگه☺️👏👇 حرف زدنتون مثل👇 دوتا دوست صمیمی باشه😍 عشقتون مثل لیلی و مجنون♥ حمایتتون از هم مثل خواهر و برادر🤝 و دیوونه بازیاتون مثل دوتا بچه👻 ‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌. . Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• به لطف خیالت . . . . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•
مداحی آنلاین - نماهنگ با تعصبم من به ولایت علی - مهدی رعنایی.mp3
4.18M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• با تعصبم من به ولایت علی جونمو میدم پای خلافت علی . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• حاج خانم در حالی که زانویش را می مالید گفت: به من ربطی نداره شوهرت ساواکیه یا فراری از دست ساواکی من دنبال درد سرم نیستم دلم نمیخواد چیزی بشه که برام شر بشه حوصله مامور و آژانم ندارم یه عمر آروم زندگی کردم بقیه اش رو هم میخوام آروم بگذرونم تا تموم بشه ولی آدمایی که دنبال شر بگردن این جا کم نیستن بعضیاشون کافیه بفهمن شوهرت فراریه و احساس کنن می تونن از این راه یه پولی به جیب بزنن اون وقته که دیگه کارتون ساخته اس نمونه اش همین داماد خودم یک لاشخور به معنای واقعی کلمه است مطمئن باش تا تهش رو در نیاره شوهرت واقعا پسر حاج علی صفری هست یا نه ول کن نیست حالا یا شوهرت رو می چاپه یا اگه فکر کنه از ساواک چیزی گیرش میاد میره سراغ اونا از جا برخاست و گفت: برای من مستاجر خوش حساب مثل شما کم گیر میاد شایدم نایاب باشه ولی من برای خودتون میگم تا شرّ نشده جمع کنید برید به شوهرتم بگو بیاد تسویه کنه باقی پولش رو بگیره قدمی به طرف در رفت و گفت: انسی که داره دنبال خونه می گرده تو هم که حسابی باهاش قاطی شدی ببینید کجا میره شمام برید همون جا آهی کشید و گفت: انسی طفلک دلم براش می سوزه دلم نمی خواست زا براهش کنم ولی از حرف در و همسایه و اهل محل چاره ای برام نمونده این جا چون همه می دونن مطلقه اس کسی چشم دیدنش رو نداره و میگن باید بره چی شما چی انسی امیدوارم از این جا رفتید گیر یه آدم خوب بیفتید به سمت در رفت و گفت: دیگه دست دست و امروز و فردا نکن که شرّ دامادم دامن تون رو نگیره 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیده فاطمه میرگچینی صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•