عاشقانه های حلال C᭄
ببنیــــد و به ایــــرانے بودنــتان🇮🇷 افتخــــــــار ڪنیــد💪🇮🇷🇮🇷 سپــاه مچــــڪریم💪💪🇮🇷🇮🇷 رونمـــای
°🎯| #غربالگرے |🎯°
#سیلےچهــــارم👋👋
موشڪ دزفــول👇👇☝️☝️
ایــن موشڪ ڪه دیشب توسط
سردار جعفری رونمایے شد، طبق
قـــولے ڪه #سردار_حاجے_زاده
داده بودند برمبنای اینڪه جمعه منتطر
خبرهای مهم نطامے باشید و زودتر
از،موعود اعلام ڪردند😉
ایشون☝️☝️
به لحــاظ ابعاد و اندازه به موشڪ
#ذوالفقار بسیــار نزدیڪ است.
موشڪ ذوالفقار 700 ڪیلومتر برد
دارد اما موشڪ #دزفول هزار ڪیلومتر
برد دارد💪💪💪
قــــدرت انهــدام و تخریب
این موشڪ💪💪
به دلیل نوع موادی ڪه در سر جنگے
آن به ڪار رفته است،دو بـرابر
موشڪ #ذوالفقار است.🇮🇷🇮🇷
فــــرنگـ بــدون سانســـــور👇
📡| @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_هشتاد_ونه ♡﷽♡ اِ اِ... مامان عمه عقیله کلافه میگوید: براے اینکه من شوه
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_نود
♡﷽♡
روزی که اومد خواستگاریم هممون انگشت به دهن مونده بودیم! میفهمی آیه؟ تا اون موقع رفتاری
ازش ندیده بودیم که برداشت خاصی بشه ازش داشت
من اون موقع ۱۶ سالم بود...
آیه میان حرفش میپرد و میگوید:خدایی مامان عمه من باورش خیلی برام سخته که ۱۵ سالگی
دختر شوهر بدن! اونم یکی مثل آقا جون و خان جون خدا بیامرز!
عقیله با غرور میگوید: فکر میکنی ۱۵ ساله های نسل ما مثل شما سوسول بودن ؟ که دغدغه اصلی
زندگیشون ست کردن لاک جدیدشون با مانتو شلوار و روسریشون باشه؟
شیر زنی بودیم برا خودمون!
آیه ابرویی بالا می اندازد و میگوید : آره والا هیچکی نمیگه ماست من ترشه شما از خودتون
تعریف نکنید کی بکنه؟ اینو ولش کن عمو عیسی رو بگو
_شبی که اومد خواستگاری رو هیچ وقت فراموش نمیکنم ...هم خیلی خوشحال بودیم و هم
غمگین! عیسی من سه سال قبل تو بمب باران تهران تمام خانواده اش رو از دست داده بود و اون
شب با عمو و امام جماعت مسجد محل اومده بودند!
یادمه اولین باری که تنها شدیم تا با هم حرف بزنیم از استرس تمام تنم داشت میلرزید...
آیه...عیسی روحش خیلی بزرگ و تاثیر گذار بود ...خیلی ...با همون لحن عیسی گونه ی خودش
بهم گفت: عقیله خانم من لولو خور خوره نیستم! یکم آرومتر!
از خجالت سرخ شدم هیچی نگفتم ..اما اون شروع کرد به حرف زدن و من حس کردم چقدر در
مقابل این مرد کوچکم! خیلی بزرگ بود
آرمانهاش عقایدش منشش آیه عیسی یه چیزی بود ورای کلمات توصیفی...
خیلی طول نکشید که رضایتمو اعالم کردم و عقد کردیم.... قرار بود پولهاشو جمع کنه و تا اون
زمان عقد کرده بمونیم! زمین پدریشو تو شهرستان فروخته بود و تو محل یه مغازه کوچیک باز
کرده بود
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_نود ♡﷽♡ روزی که اومد خواستگاریم هممون انگشت به دهن مونده بودیم! میفهمی
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_نود_ویک
♡﷽♡
اما همون روح بزرگ نذاشت طاقت بیاره سال آخر جنگ بود که یه شب اومد خونمون و بعد از کلی
این پا و اون پا گفت که میخواد بره جبهه! کلی دلیل عقلی که هیچ جوره با منطق دلی من جور
نمیشد! عیسی نباشه؟مگه میشه؟
من به یاد ندارم تو عمرم به اندازه اون شب گریه کرده باشم!
حق هم داشتم اون شب آخرین شبی بود که من عیسی رو دیدم با پدرت اعزام شدند بابات بعد از
دوماه مجروح شد و برگشت اما عیسی من همونجا موند
هیچوقت برنگشت! هیچ کس ازش خبر نداشت ! نه تو لیست اسرا اسمش بود نه تو شهدا!
آیه میدونی تو برزخ زندگی کردن یعنی چی؟ همون سال بود که بابات با حورا ازدواج کرد و چند ماه
بعد آتش بس شد و بعد تو به دنیا اومدی ...بعد از جنگ خیلی دنبال عیسی گشتیم اما پیداش
نکردیم! بعد از جدا شدن حورا از پدرت و نا امیدی ما از پیدا کردن عیسی دیگه رغبتی به موندن تو
اون محله نداشتیم!
در و دیوار اونجا پر از غم و اضطراب و دلواپسی بود... بعد از اینکه پدرت با پریناز ازدواج کرد از
اونجا نقل مکان کردیم و اومدیم این محله...
عقیله نگاهی به ساعت انداخت و گفت: پاشو برو بخواب دختر منم بی خواب کردی
آیه از جایش بلند شد و گونه مامان عمه را بوسید و گفت: تو فکرش نباش مامان عمه !خدا بخواد
بعد از این برزخ یه بهشت برین در انتظارته و بعد شب بخیر گفت و اتاقش رفت!
لحظه ای خودش را جای عقیله گذاشت و اعتراف کرد او هم اگر بود منتظر کسی چون عیسی می
ماند ... حق باعقیله بود...عیسی ارزش این همه صبر را داشت!
آیه با خستگی خودش را روی نیمکت پارک رها میکند و با تن صدای پایینی آخ و وای راه می
اندازد و بر سر کمیل غر میزند: مگه تو دختری که اینقدر سخت پسندی کمیل؟
کمیل بی تفاوت ساندویچش را به او میدهد و میگوید: شیک پوشم خواهرم!شیک پوش...خب
انتخاب چیزهای شیک وقشنگ هم زمان بره
آیه چشم غره ای میرود و ایشی میگوید و پا هایش را ماساژ میدهد ...همان موقع گوشی موبایلش
زنگ میخورد و تصویر پدرش روی آن نقش میبندد
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_نود_ویک ♡﷽♡ اما همون روح بزرگ نذاشت طاقت بیاره سال آخر جنگ بود که یه شب
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_نود_ودو
♡﷽♡
_سلام بابایی
اما به جای پدرش صدای پریناز را میشنود که گویا گوشی را روی اسپیکر گذاشته:سلام آیه خانم
چطوری؟ کجایی؟
_سلام عزیزم ...کجا میخواستی باشیم؟ همین الان تازه خریدمون تموم شده نشستیم تو پارک یه
چیزی بخوریم برگردیم...
پریناز سرزنش وار میگوید: حالا واجب بود حتما اون مزخرفات بیرونو میخوردید؟ میومدید خونه
غذا بود!
_گیر نده دیگه عزیزم ...حالا یه روز پسر ناخن خشکت مارو مهمون کرده ها!
_راستی کمیل کجاست؟ اذیتت که نکرد!
آیه نگاهی به او می اندازد و با درد میگوید: کشت منو تا یه بله بده ما یه پیرهن
بخریم!
هم پریناز و هم محمد از این جمله درد ناک آیه به خنده می افتند و کمیل چشم غره میرود!
پریناز میگوید:خب دیگه زودتر تموم کنید بیاید خونه باید دوش بگیرید و یه سر و سامونی هم به
خودتون بدید
آیه میپرسد: راستی پری جون مامان عمه اونجاست؟ نریم دنبالش؟
_نه یه سره بیاید اینجا خودش اومده...
_پس هیچی میایم ان شاءالله تا یه ساعت دیگه خدا حافظ...
_خدا حافظ
کمیل در این مدت زمان کم تقریبا نیمی از ساندویچش را خورده بود و آیه گازی به ساندویچش زد
و بعد گویی چیزی یادش افتاده باشد به کمیل گفت : راستی کمیل قضیه رو به بابا گفتی؟
کمیل کمی از دوغش نوشید و گفت: آره
آیه با ذوق پرسید: خب چی گفت؟
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
°|🌹🍃🌹|°
#همسفرانه
🌹|• احمد بسیار ساده زندگی می کرد
و همیشه به فکر دیگران بود!!
🌸|° در طول سال به ندرت می شد خودش لباسی بخرد
وقتی به او می گفتم :
احمدجان لباست کهنه شده است دیگر استفاده نکن.
می گفت :
😉|• هنوز که پاره نشده،
می شود با یک اتو زدن دوباره استفاده کرد.
#زندگی_به_سبک_شہــدا 🌷
#به_روایت_همسر_شهید_احمد_اعطایی 🕊
ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇
{🌺} @Asheghaneh_halal
971025-02.mp3
8M
🏴🏴
#کوثرانه🏴
مــادرمے محبتت تو تقدیرم🏴
تــا ڪه میگم یا فاطمه جون مےگیرم🏴
دعای خیر تو نباشه مےمیرم🏴
مــادر ای مادر🏴🏴🏴
#محمد_حسین_پویانفر🏴
#شهادت_حضرت_زهرا🏴
#سلام_الله_علیه_تسلیت🏴🏴
•|🏴|• @asheghaneh_halal
🏴🏴
°•| #ویتامینه🏴 |•°
سلام
خیلے نڪات هست ڪھ میتونم بگم،
اما...امروز رو براے تسلاے خاطر امام زمان درڪنار نوڪرے براے مادرمون(💔) از خداوند متعال بخواید همیشھ همراه خانوادتون زیر پرچم حضرت زهرا(س) زندگےِ پر از مهرتون دوام داشتھ باشھ و بیمھ اهل بیت باشید...
#ڪنارهمدیگھ_براےمادر
#عزادارےڪنید
[ #محتواتولیدیست]
لحظہ ــهاے ویتامینے در🏴👇
°•|🏴|•° @asheghaneh_halal
YEKNET.IR - Karimi-Shab 03 Fatemiyeh Aval1397-002.mp3
4.98M
⚫️🏴
🏴
☑️ #ثمینه 🎶
🌄|•° دیشب تا صبح گریہ کردے
😭|•° من هم با تو ، ڪَریہ ڪردم
😓|•° دیشب کہ رویت، شد قاتل من
💔|•° دست تو میلرزید چون دل من
پ.ن:
فڪر ڪن مادرت یہ شب تا صبح گریہ کرده باشہ 😭💔
#فاطمیه ◾️
#پیشنهاد_دانلود💯
#حاج_محمود_ڪریمے 🎤
🏴 @asheghaneh_halal
⚫️🏴
#طلبگی
راه غلبه برنفسـ
محـاسـ📊ـبه استـ
بعضـے اولـیاے خدا
یڪ دفترے همراه خود داشتند📝
و هرڪارے ڪه مےڪردند
✍مےنوشتند
در آخر روز🌒
هم نشسته و حسابـ🔍
ڪارهاے خود رامےڪردند.
ڪه ما در این روز چه ڪردیم
چه مقدار
اطاعتـ📿 خداوند
متعال را نمودیم
چه مقدار
سرپیچے و نافرمانے ڪردیم😓
#آیتالله_مجتهدے_تهرانے
•🏴• @asheghaneh_halal
🌷🍃
🍃
#چفیه🕊
#تنهاارثیہحضرٺزهرا(س)
{🌺}از مادرم حضرٺ زهرا(س)
{❤️}یڪ چادر بہ خانم ها ارث رسیدہ اسٺ
{😔}و بعضے خانم ها لیاقٺ حفظ تنها ارثیہ دخترپیامبر(س) را ندارنـد
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے🌷
#اللهمصلعلےمحمدوآلمحمد❤️
🏴•| @asheghaneh_halal |•🏴
🍃
🌷🍃
شهادت خانم فاطمه زهرا.mp3
12.62M
⚫️🏴
🏴
☑️ #ثمینه 🎶
✨ زهــــــــــرا
✨ زهــــــــــرا
\°😥°/ امشب چہ غصہاے تو دل زینبہ
\°😰°/ گمونم خونده از چشات کہ شب آخره
\°😣°/ یا میمیرم از نفساے آخرت
\°😭°/ یا میڪشہ منو نگاه دخترت
\°💔°/ ببین چطور پر میزنہ دور و برت
پ.ن:
چادرے شده ، بہ دست مادریمـــــ☺️💛
#فاطمیه ◾️
#پیشنهاد_دانلود💯
#حاج_میثم_مطیعے 🎤
🏴 @asheghaneh_halal
⚫️🏴
#ریحانه
داستان دختر خانومی که در ایام فاطمیه مسیر زندگیش عوض شد ...👇
ایام فاطمیه بود
اون روز با مادرم میخواستیم بریم خرید🛍!
نزدیک اذان بود...
تو محلمون هم یه مسجدِ🕌
مادرم پیشنهاد داد:
اول نمازمون رو تو مسجد بخونیم
مخالفتی نکردم😶
خوب یادمه
یه مانتوی مشکی تنم بودُ
یه شالِ مشکیُ
یه کیف و کفش قرمز 👠!
وارد مسجد شدیم
نمازُ خوندیمُ
امام جماعت شروع کرد به سخنرانی
قشنگ حرف میزد...👌
به مامان گفتم میشه بمونیم ؟
از خداشم بود🙂 !
نشستیم...
زانوهامو بغل گرفته بودم و
زل زده بودم به بلندگو🎙
از حضرت زهرا💚 می گفت...
من حضرت زهرا رو میشناختم
ولی در حد خیلی پایین
در حد یه بیوگرافی ساده !
نه میدونستم فاطمیه ای هست...😔
نه میدونستم غربتی هست...💔
حاج آقا هنوز روضه رو شروع نکرده بود...
هنوز چراغا💡 خاموش نشده بود
ولی وقتی گفت:
«یا فاطمه زهرا
به محسنـت قسم ... »💔
اولین قطره اشکم سراریز شد
بغضم ترکید😭
شاید شده بودم مرکز توجه
چون چادری نداشتم که باهاش جلوی صورتمو بگیرم !
دل ، راهشو پیدا کرده بود...
دیگه هیچی نشنیدم
فقط صدای دلم میومد
می گفت : چه فایده برای غربت حضرت زهرا گریه کنی ولی وارث حجابش نباشی ؟!😔😭
شده تا حالا از صبح تا شب
به چیز خاصی فکر کنید ؟
شده یهو وسط کارتون
زل بزنید به یه نقطه و ساعتها⏰ فکر کنید ؟!
شده سر کلاس درس📚 به تخته خیره شید و ذهنتون معطوف چیز دیگه ای باشه ؟
تمام دقایق زندگیم شده بود یک نفر
#حضرت_زهرا !💫💚
و چادری که هنوز بهش شک داشتم😕
شایدم بیشتر به خودم شک داشتم...👊
روزای آخر سال🗓 بود
مثل هرسال تقویم📆 سال جدید رو باز کردم
که ببینم امسال تولدم چند شنبه میفته!
چشمام چهارتا شده بود😧 !
خیره شده بودم بهش
اشک جلوی چشمامو گرفته بود...😢
نوشته بود
« ۳۱ فروردین ... ولادت حضرت زهرا ، روز مادر » !💝
درست همین امسال
که دیگه به عطرِ یادش عادت کرده بودم ؟!
نباید معطل میکردم ...
باید زودتر به خودم مطمئن میشدم ...
به اینکه اینا از سر احساس نیست
و واقعا تشنه چادرم ...!💕
مادرم چادری نبود و نیست
خواهرم هم همینطور
حجاب دارن ولی خب چادری نه
خانواده مذهبی ای هم هستیم
میخوام بگم همش ،
برمیگرده به عنایت حضرت مادر💚
به محسن غریبش💔
که اسمش قلبم رو به لرزه انداخت ...
هیچوقت دیر نیست برای عوض شدن
فقط آدم باید اراده کنه💪
تغییرات بزرگ نیازمند اراده های بزرگن
صداش بزنید ...
مادرتونو صدا بزنید ...
شک نکنید قبل از اینکه صداش کنید ،
او اسم شما رو بارها فریاد زده ... 👌!
_ نمیدونم چه اصراریه ک هرسال یه داستان واحد رو از نو بنویسم و از نو نقل کنم !
اما میدونم که هربار حرفایی هست ک زده نمیشه ...✋
[ همچین روزی، سه سال پیش ، مسیر زندگیم عوض شد. ممنونم حضرت مادر 🌹]
#عاشقی_به_وقت_فاطمیه 🏴
•∫∫• @Asheghaneh_Halal
Karimi-Shab2Fatemieh1-21392[02].mp3
12.19M
⚫️🏴
🏴
☑️ #ثمینه 🎶
°|• کسے نبود تو اون کوچہ
کہ بگہ بےحیا نزن •{😓}•
°|• ناموس پیغمبرت رو
بہ خاطر خدا نزن •{💔}•
°|• میون شعلہ ها زدے
این دفعہ رو بیا نزن •{😰}•
°|• دستت الهے بشکنہ
انقدره بےهوا نزن •{😭}•
#فاطمیه ◾️
#پیشنهاد_دانلود💯
#حاج_محمود_ڪریمے 🎤
🏴 @asheghaneh_halal
⚫️🏴
عاشقانه های حلال C᭄
💪🇮🇷 🇮🇷•| #عڪاس_باشے📸 |•🇮🇷 نمــایے از،دیدار امــروز امــام خامنــه ای (حفظه الله) بـــا افــسران نی
💪🇮🇷
🇮🇷•| #عڪاس_باشے📸 |•🇮🇷
نمــایے از دیشب #بیت_رهبری☝️
#حسینــیه_امام_خمینے(رحمه الله)🏴
به مناسبت شب شهادت
حضــرت زهرا سلام الله علیها🏴
مــراسمے با حضور حضرت
آیت الله خامنـه ای (حفظه الله)
و سخنـرانے حجت الاسلام #رفیعے
و مداحے حاج مهدی #سلحشور
بـرگزار شد.🏴🏴🏴
•|🇮🇷|• @asheghaneh_halal
..|▪️
#کوثرانه
[ روضھ]
اگر خوب گوش ڪُنید، صداےِ
حلالیت گرفتن ها از خانه ےِ
علے بُلند شده..!
از ڪوچه ے
بنے هاشم گرفته تا میخِ در
از خاڪسترِ بجا مانده از آتش گرفته تا...
علے💔 نشسته روے
دو زانو ، ڪنارِ بسترِ فاطمه
و قدرے به ماهِ صورتِ پُشتِ
معجرش مینگرد و قدرے به چشمهاےِ پُر
از حسرتِ حسن ڪه غرقِ التماس
مبهوتِ باباست...
قدرے به دستپاچگے
و اضطرابِ زینب ڪه دورِ
ڪعبه ے فاطمه اش میگردد و
هِےِ انگار در نازِ گلویَش سوالِ
| مادر بهترے ؟ |
مانده و نمیپُرسد و قدرے ...
به زانوهاے بغل گرفته ے حُسینِ
پایینِ پاےِ مادر...
و صداےِ پُشتِ حنجرِ خودش را با اشڪِ
چشمهایے ڪه پهناےِ صورت را گرفته ، نگاه میدارد!
چشمَش را
به چشمِ فاطمه میدوزد...
امشب پیشِ نگاهِ بچه ها نمیتوانَد
زبان باز ڪند ولے
میانِ او و زهرایَش ، میانِ او و دردانه ے
امانتےِ پیامبر ڪه فقط زبانِ سَر نیست!
چشمَش را
به چشمِ فاطمه میدوزد و...
زبان میگیرد...
علے را هم حلال ڪن خانومِ خانه ےِ علے
براےِ دستهاےِ بسته ام
براےِ دستِ دعایَت ڪه این روزها تنها یکے را
فقط میتوانے بُلند ڪُنے...
علے را ببخش
براےِ روےِ گرفته ات...
حلال ڪن براےِ دردِ مانده ےِ میانِ بازوهایَت...
علے را حلال ڪن
و اشڪهایے ڪه این میان زبان گرفته و
بند نمے آید...😭
.
.
#چ_ش_م_ا_ن_ت_ظ_ا_ر
@asheghaneh_halal
..|▪️
🇮🇷💪
•| #خادمانه |•🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فارق از همــه سالهایے ڪه
گــذشت،22 بهمــن هایے ڪه گذشت
امــا هر ڪدوم از مــا عین خیالش نبود،
و برای دفاع از،نظام و آرمانهای
انقلابمــان قدم از،قدم برنــداشتیم
امــسال یه چــیزه دیگــه اس
اگــه خواب بمونیم یا جــا بمونیم
درجــه اهمــیت نظام و انقلاب
برامون نمــایان مےشه🇮🇷🇮🇷
و اونوقــت ڪه بعضــیا یه جــوری
از مــا سبقــت مےگیرن ڪه ماها
به گـــرد پــاشونم نمےرسیم🇮🇷🇮🇷
امــسال بــاید بیــایم بـــــــاید🇮🇷🇮🇷
تو این ساعتهای آخری
ڪه به #چهل_سالگے انقلابمون
بــاقے مــونده 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
تشــریف بیارید اینجـا👇👇
تــا خیلےچیزا رو از حال مسئولینمون
تـــا..... براتون بــگم 🇮🇷🇮🇷
امشب سانسور نداریم
صحبتهامون ڪاملا #بدون_روتوش🇮🇷
جانمونید ڪه خیلے چیزا رو از،دست
مےدید👇👇👇👇
راس ساعت 22:30
🇮🇷 @heiyat_majazi
•|🇮🇷|• @asheghaneh_halal
34.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🍃
🍃
#شهید_زنده
|روایتگری حاج حسین یڪتا|
آقا با خودکار سبزش
زیر اسم کے خط میکشه؟!🙂
پ.ن:
بےنشان مثل حضرت زهرا(س)..💔
بچـه ها!
بیکار نشینید..
روز شهادته!
یه ذره دل بدید
خیلی قصه ها حل میشه..
#شهادت_حضرت_مادر_تسلیت✋
@asheghaneh_halal
🍃
🏴🍃
📷💣
📋•| #ڪارنامه_سیاه_پهلوی |•📋
ایشــون و ڪه مےشنـاسید☝️
اگـــرم نمےشناسید چـه بهتر😉
عمــرتون اصلا هــدر نرفته☝️
بلڪه 10 سـال هم افزوده شده👌
خـب ایشون چهارشنـبه تشریف
بــردن و جناب #لویے_گومرت
یڪے از اعضای نمایندگان مجلس
#آمریڪا ڪه علاقه زیادی به حمله نظامے به ایران داره👊👊👊 ملاقـــات ڪردند.
اولا لویے جان بشیـن سرجات👊
تــا با یه دونه #موشڪ_دزفول
دخلتـــو نیوردیم و ناڪامت نڪردیم👊
دومـــا #ربع_پهلوی
تو میخوای مردم ایران و نجات بدی
یا حمله نظامے ڪنے👊👊
ایــن عڪس و اونایے باید ببینن
ڪه علاقه دارن تو برگردی👋👋
سومــا از #سعودیها آبے گــرم
نشــد رفتے سراغ #لویے👊
باور ڪن ما نه به خیـــرت نیاز دازیم نه به شــرت اونایے ڪه خیلے بهت
علاقه دارن دعوتنامه بفرست بیان
در #آغوش_امنت👊👊
برو یه دور بزن زیرزمین تولید#موشڪمونو
ببنین مطمئنــم دیگـــه خوابت نمےبره👊
#بشنــید_تا_نابودتون_نڪردیم👊
•|📋|• @asheghaneh_halal
📸💣