eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩💌𓆪• . . •• •• خیلیا بعد از ازدواج توی یه عملیات متفکرانه متوجه می‌شن که... همسرشون یه فرد عصبانیه 😳😓 🍁 بعضی چیزها، قبل از ازدواج قابل پیش‌بینی نیستند، اما بعضی نشونه‌ها هستند که ما رو برای شناخت خواستگار کمک می‌کنن تا بفهمیم فردی عصبی هست یا نه مثلا اینکه افراد پرخاشگر، وقتی 🌙 چیزی مطابق سلایق و عقایدش نباشه فورا واکنش نشون میدن و زود برافروخته می‌شن اونا معمولا با فشار و 🔥 حرص صحبت می‌كند و شما متوجه انرژی منفی توی کلامشون میشین بعلاوه، این افراد معمولا تن صدای بالایی دارند و از كلمات پرخاشگرانه و ⛅ توهین‌آمیز به‌راحتی استفاده می‌كنند خط قرمزهای این افراد 🍃 کم نیستند و برای همین لزوما دید مثبتی به آدمها ندارند... برای ازدواج مهمترین چیزه اما دقت روی رفتار طرف مقابل ما رو می‌تونه برای شناخت کمک کنه . . . 🌸 ‌‌‌. . 𓆩ازتوبه‌یڪ‌اشارت‌ازمابه‌سردویدن𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💌𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• جان و دلـ🫀ـم ساکن‌است زآنکه دل و جانم اوست👈🏻💚 🌹🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪• . . •• •• یـہ چـیپس فوق العاده ترد و خوشـمزه 🍟💛 مواد لازم: آرد ۱ پـیمانه نعنـاع ۵۰ گرم 🌿 آبـــ ۲۰۰ میلی لیتر 🧊 نمـڪ/فلفل 🧂 ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🍳𓆪•
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• گوارای چشمانم که تورا می‌بینند . . .🥰🫀 . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_چهل‌وچهار زیر لب می‌گویم: کاش به گل مینشست... و سریع د
•𓆩💞𓆪• . . •• •• من هم از حرکت این عموی تازه وارد جاخوردم... انتظار داشتم مامان را بغل کند. به طرف من می‌آید: پس نیکی تویی؟؟ دسته‌گل را به دستش می‌دهم: به کشور خودتون ، خوش اومدید. در جواب متلکم،صمیمانه،لبخند میزند،چهره‌اش مهربان است.... اما در برابر دوست داشتنش مقاومت می‌کنم. بابا می‌گوید: ما میریم خونه، شمام با اشرفی برید دور بزنید و بیشتر با هم آشنا بشید، نیکی‌جان ببر برج میلاد رو به وحید نشون بده زیر لب چشم می‌گویم . مامان و بابا قصد رفتن می‌کنند،بابا با او دست می‌دهد: خب تو خونه می‌بینمتون. مامان و بابا راه می‌افتند و می‌شنوم که مامان می‌گوید: دیدی با من دست نداد؟ + سخت نگیر، اونا فکر می‌کنن تو ایران، دست دادن جُرمه. نگاه از رفتنشان می‌گیرم و برمی‌گردم. با چشمان مهربان و با لبخندش غافلگیرم می‌کند: چقدر تو خانم شدی تصنعی سرفه می‌کنم و کاملا جدی می‌گویم + بهتره بریم. - بله بله حتما.. راه می‌افتیم،فقط یک کوله‌ی کوچک همراهش آورده،به همراه کیف دوربینش. اشرفی با دیدن ما جلو می‌آید و به او خوش‌ آمد می‌گوید،در پشت را باز می‌کند و می‌نشینیم. نمیدانم چرا دلم نمی‌خواهد عمو، خطابش کنم. نگاهش را بین خیابان‌ها و آدم‌ها می‌گرداند و می‌گوید: ایران خیلی عوض شده. باید موضعم را حفظ کنم، باید بداند صمیمت بیش از حد با من اصلا مورد پسند من نیست. تند می‌گویم: ببینید،من میدونم که مامان و بابام از شما خواستن من رو ببرید اونجا، تا از این فکرا بیرون بیام، ولی تلاشتون بیخودیه،من کوتاه نمی‌آم. لبخند می‌زند، بدون اینکه جوابم را بدهد به اشرفی می‌گوید: شما آقای اشرفی هستید درسته؟ - بله آقا + آقای‌اشرفی میدونید اسم من چیه؟ - بله آقا، شما آقاوحید هستید. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💞𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_چهل‌وپنج من هم از حرکت این عموی تازه وارد جاخوردم... ان
•𓆩💞𓆪• . . •• •• وحید به پنجره خیره می‌شود و زیرلب طوری که من بشنوم می‌گوید: ولی یه بار، یه نفـر که خیلی دوسش دارم، بهم گفت فرشته. متوجه حرفش نمی‌شوم. نگاهش می‌کنم. به طرفم برمی‌گردد و چشمانش را روی چشمانم متمرکز می‌کند: بهم ایمیل زد،گفت که من یه فرشته‌ام نمی‌توانم مسائل اطرافم را آنالیز کنم. حرف‌هایش،نمی دانم چرا ذهنم را به طرف ایمیل‌های ناشناس هدایت می‌کند. همان لبخند،روی لبهایش نشسته: راستی آفتاب در حجاب رو هم خوندی؟ باورم نمی‌شود... او....ایمیل‌ها.... + اون....اون ایمیل‌ها....کار شما بود؟؟ آرام، در گوشم می‌گوید: پدر و مادرت نخواستن،من خواستم که بیای پیش من.. **** با هیـــجــان می‌پرسم: از کجا فهمــیدین؟ عمــو وحید،مهربان نگاهم می‌کند: چی رو؟ - از کجا فهمیدین من به کمک احتیاج دارم؟ + اگه بگم قول میدی ناراحت نشی؟ - چــرا باید ناراحت بشم؟ + حالا اول قول بده! - خیلی خب، قــــــول + منیــــرخانمـ آمارت رو بهم میداد. - منیر؟ سر تکان میدهد و آرام می‌خندد. گیج شده‌ام. دقیقا نمی‌فهمم چرا منیر به او می‌گفته...اصلا چه گفته؟ متوجه حالتم می‌شود، باز هم دلنشین می‌خندد. دستش را جلوی صورتم تکان می‌دهد: حواست کجاست فرمانده؟ + چی؟؟ ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💞𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• من مطمئنّم ساختند از عشق، از نور🌸 آجر به آجر، خشت بر خشت حرم را✨ . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ﮼𖡼 با هر ستاره ای⭐️ سر و کار است هر شبم🌚 از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو💚 ﮼𖡼 یاران همنشین👥 همه از هم جدا شدند😔 ماییم و آستانه دولت پناه تو🍀 . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 | •📲 بازنشر: •🖇 «1419» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• چشم‌هایت👁 سحرگاه را به پرندگانِ صبح ؛🕊 ابرهای باران‌زده را به رنگین‌کمان ؛☁️ ماه را به عشق‌بازانِ ساکت ؛🌙 وطن را به من ؛ نشان می‌دهد ..🫀 ✍🏻غاده‌السمان . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪• . . •• •• لَقَدْ خَابَ مَنْ رَضِىَ دُونَكَ بَدَلاً امام حسين (ع) فرمود: «هركس به غير تو دل ببندد، زيان كرده است».❤️ منبع:بحار الانوار،ج 95،ص 216،ح3✍ . . 𓆩خوانده‌ويانَخوانده‌به‌پٰابوسْ‌آمده‌ام𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📿𓆪•
•𓆩🌿𓆪• . . •• •• نمیدانم چه رازی خفته در چشمان زیبایت که عاقل سمت چشمت میرود ، دیوانه می‌آید😵‍💫😍✨ . . 𓆩عاشقےباش‌ڪه‌گویندبه‌دریازدورفت𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌿𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هر ک پرسید کجایے؟ تو بگو منزل ما☺️ تو ک در قلب👈🏻🫀👉🏻 منے خـ🏠ـانه کجا بهتر از این ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💚 . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪• . . •• •• هـم اڪنــون ...❤️ بـاقلـواے تـابہ‌اے 🥧 بدونـ نـیاز بـہ فــر😎 فـقط توو نـیم سـاعت حـاضر مـے‌شـہ🤩 ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🍳𓆪•
•𓆩🧕𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏وضعیت پسرا وقتی داریم مختار می‌بینیم🙁👆 . . •📨• • 964 • "شما و مامانتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌مامان،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🧕𓆪
4_5911492861936797992.mp3
11.54M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• -💔 بابا‌شما‌چیزی‌نپرس‌ازگوشواره؛ من‌هم‌ازانگشتر‌نمی‌گیرم‌سراغی! | راوے:حسام‌الدین قاموس مقدم | تدوینگر:حسین هرمزے . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
•𓆩🪴𓆪• . . •• •• آخرین تماس به روایت همسر شهید: یکی از آرزوهای محمدحسین این بود که مانند امام حسین(ع) شهید شود و همیشه این موضوع را با من مطرح می‌کرد ومن به هیچ وجه دوست نداشتم که محمدحسین را به این زودی از دست بدهم محمدحسین در روزهای منتهی به آخرین ماموریت بسیار آرام و ساکت شده بود و دیگر آن شیطنت‌های گذشته را نداشت به طوری که انگار از دنیا بریده و دل کنده شده بود ۱۵ مهر راهی سوریه شد.ماموریت آخر محمدحسین با دیگر ماموریت‌های او فرق داشت و حسی درونی به من ‌می‌گفت که دیگر او باز نمی‌گردد. شب سوم محرم بود که من هیئت بودم و با من تماس گرفت و گفت فردا باز خواهد گشت؛ دلشوره عجیبی گرفتم، و به صفحات قرآن نگاه کردم. اما تمام آیات مرتبط با صبر و آزمایش آمده بود و ناخودگاه قرآن را بستم.بعد از شهادت متوجه شدم که آن روز بعد تماس، محمدحسین به دلیل اصابت تیر به ناحیه پهلو مجروح شده بود و ۱۵ روز به کما رفت و به فیض شهادت نائل آمد. ♥➣ . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• دلم برایت تنگ شده است و وقتی که میگویم دلتنگ نه مثل تنگیِ پیراهن! دلتنگیِ من مانند کشتی ای است که بجای اقیانوس و دریا او را در حوض خانه انداخته‌اند 🚢⛲️ . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•
•𓆩♡𓆪• . . •• •• -من از فرداشب هیـئت نمیام. پاشو این سیـاهی‌ها رو هم از درودیوار خونـه بکن. -خوبی تو؟! اوایل ازدواج خودت ازم قول گرفتی هر سـال جز لباساے تنمون؛ خونه هم تو عزاے حسین غرق در ماتم بشه! -همه این سیاهی‌ها دارن فریاد میزنن... صداے هل‌من‌ناصر‌ینصرنی حسین رو نشنیدی؛ سیاهی به چه کار میاد وقتی تو... -اگه من سال ۶۱ وسط دشت کرب و بلا بودم که نمیذاشتم... |هِق هِق گریـه تا آسمون هفتم بالا میره و جمله ناتموم...| -امام براے اهدافش یارے می‌طلبه اما ما نه یاریم نه تو لشکر یزید. ما لال شدیم تو گفتن حق! حکایت ما حکایت ابن‌سعدِ که اولین گریه‌کُن بود براے حسین اما یاریـش نکرد. من از عمرسعد شدن می‌ترسم! -باز رفتی سر خونه اول! سکـوت من در مقابل ظلم مدیر به اون چند تا کارگر عمربن سعدم می‌کنه! کار به اخراج خودم بکشه چی!؟ -نتیجه گریه باید به قیام علیه ظلم منجر بشه نه قعـود و سکوت. نزار دچار نسیان بشیم؛ شامل آیه "فلما نسو ما ذکرو..." نشیم که آخرش برسیم به "اخذناالذین ظلمو بعذاب بئیس بما کانوا یفسقون". شعار اسلام ”لاتَظلمون و لاتُظلمون“ بود نه تمـاشـاچی واقعه بودن... | نویسنده: | . . 𓆩اینجـٰاقَدَم‌‌قَدَم،هَمِہ‌‌پیچیدِه‌بوۍِتو𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩♡𓆪•
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• دربـاره اولـــین ها باهم صـــحبت کنیــد چـــرا کــه...🫶♥️ . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• سلام حضرت خورشید🌞 یا امام رئوف✨ سلام عشق عزیز🌹 ای پناه دلم🤍 . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_چهل‌وشش وحید به پنجره خیره می‌شود و زیرلب طوری که من بش
•𓆩💞𓆪• . . •• •• - هیچی.. شب عاشورا، منیرخانم بهم زنگ زد. گفت که تو مدام داری گریه میکنی و مامان و بابات هم نیستن.. نگران شدم. منیرخانم گفت تو مداحی گوش دادی. همونجا فهمیدم تو داری عوض میشی... یا حداقل این پتانسیل رو داری که عوض بشی...می‌دونی؟ هر چشمی لیاقت گریه واسه سیدالشهدا رو نداره... گذاشتم تنها باشی و فکر کنی و تحقیق. میدونستم تو آدمی نیستی که راحت چیزی رو قبول کنی. به تنهایی و تفکر احتیاج داشتی... چند وقت بعد شنیدم پات شکسته. یه مدت بعد،منیر خانم گفت بعد از باز کردن گچ پات،دیگه همراه مامان و بابات مهمونی نمیری،گفت که رفتی و نهج البلاغه خریدی. فهمیدم دیگه وقتش شده که خودم وارد عمل بشم. بهت ایمیل زدم و خواستم که قرآن بخونی. بعدا از منیر شنیدم که قرآنشو دزدیدی.. و بلند می‌خندد، خجالت می‌کشم: عه عمــــــــو؟ - جانم .... اولین باره که صدام کردی. چه قشنگه برادرزاده‌ی ماهی مثل تو داشتن.. در دلم می‌گویم: و چه خوب است داشتن عمو و همراهی مثل تو... + خب...بعدش.. - بعدشم که دیگه خودت میدونی، وقتی ایمیل زدی و گفتی که من فرشته‌ی نجاتتم، فهمیدم دیگه تموم شد.. وقتش شد که از پیله دربیای. خواستم راجع چادر باهات حرف بزنم. ولی باور کن حتی فکرشم نمی‌کردم که بدویی بری چادر بخری.. + کشتی پهلوگرفته، تازه تموم شده بود، راستش از حضرت زهراۜ خجالت می‌کشم. - قشنگترین پروانه، اونیه که از پروانه بودنش لذت ببره، بهترین دخترمحجبه هم اونیه که به حجابش افتخار کنه.. میفهمی نیکی؟ سرم را آرام تکان می‌دهم. - حالا تو تعریف کن از شب عاشورا برایش میگویم، تا مسجد رفتن‌های پنهانی و مطالعه‌‌های سردرگم و درهم از سایت‌های مختلف... تا پیرزنی که نگذاشت در صف اول بایستم، تا شکستن پایم و باز هم دیدن نام حسین بن علی و اینکه عاشقش شدم، تا خواندن قرآن و اولین نماز و حس قشنگ صحبت با خدا... برایش از مسجد و مشدی و سیدجواد هم می‌گویم . تا سر کردن چادر برای بار اول ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💞𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_چهل‌وهفت - هیچی.. شب عاشورا، منیرخانم بهم زنگ زد. گفت ک
•𓆩💞𓆪• . . •• •• و واکنش مامان . . . باحوصله و بادقت تمام حرف‌هایم را گوش می‌دهد ، گاهی نظر می‌دهد و گاهی جزئیات بیشتر می‌خواهد. گارسون سفارش‌هایمان را روی‌میز می‌چیند و حرف‌های من هم تمام می‌شود. - امر دیگه‌ای دارین آقا؟ + نه ممنون عمو به طرف من بر می‌گردد: نیکی بیا یه قولی بهم بدیم. - چه قولی؟ +:قول بدیم هیچ وقت و هیچ جا، راجع کسی قضاوت نکنیم . . . هم من به تو، هم تو به من قول بده. فکر کن اگه سیدجواد هم مثل اون خانم تو رو قضاوت می‌کرد، ممکن نبود تو دوباره به دین علاقه‌مند بشی، درسته؟ سر تکان می‌دهم. ادامه می‌دهد: اینجاست که شاعر میگه: تا با کفش‌های کسی قدم برنداشتید راه رفتنش رو نقد نکنید. می‌خندم: شاعــــــر؟؟ این شــعـر بود؟؟ + بهم قول میدی؟ و دستش را برابرم دراز می‌کند. به گرمی دستش را می‌فشارم. اولین بار است که حس‌قشنگی در وجودم جریان می‌یابد.. اولین بار نیست که با مردی به غیر از پدرم دست می‌دهم... بارها با دیگران دست داده‌ام، اما هیچگاه این حس را تجربه نکرده بودم، جز در آغوش پدرم. لبخندی،ناخودآگاه روی لبانم می‌نشیند. + چرا میخندی؟ حسم ر ا برایش توصیف می‌کنم. میدونی چرا این حس قشنگ رو درک کردی؟ واسه اینکه من محرم تو ام. مثل پدرت... حسحمایت بهت دست داد، مگه نه؟ چون از محدوده و چهارچوبی که خدا واسمون تعیین کرده، بیرون نرفتیم.. چقدر حرف‌هایش بوی حق می‌دهد، بوی انصاف... - ممنون از اینکه اومدین. + غذات رو بخور ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💞𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ﮼𖡼 ای رهبــر احـرار🌱 مــن حـر شمـایم😌 هــرچنـد بــا بیگانـه بـودم، آشنـایم✋🏻 ﮼𖡼 اکنون که⚡️ چشم خویش را وا کردم امروز👌🏼 خـود را در آغـوش تو پیـدا کردم امروز💚 . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 | •📲 بازنشر: •🖇 «1420» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• مــےدمد صـبح و کِلِّه بسـت سـحاب⛅️ الصَـبوح الصَبـوح یا اصـحاب ..💛 🌿حـافظ شـیرازے . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪• . . •• •• روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر صلوات الله علیه و علی آله به مولا علی علیه السلام می فرمایند که به زهرا بگو ، برای شفاعت و نجات امت چه داری ؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که : " یا امیر المؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس " ای امیر المؤمنین ! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی ست .😭💔 منبع:معالی السبطین ، جلد 1 ، صفحه 452✍ . . 𓆩خوانده‌ويانَخوانده‌به‌پٰابوسْ‌آمده‌ام𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📿𓆪•