38.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌽
⏝
֢ ֢ #چه_جالب ֢ ֢
.
ڪـبـاب تــرش تابہ اے👌
رو دست این غذا نیـست
از بــس که خوشمزهســــت😌🍲
.
𓂃فوتوفنهاےسهسوته𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🌽
⏝
🥤
⏝
֢ ֢ #منو_مجردی ֢ ֢
.
📩 آقا این چه وضعشه😒
روال ازدواج تو ایران اینجوریه که...
تو 20 سالگی نمیذارن، با اونی
که دوسش داری ازدواج کنی☹️
تو 30 سالگی بهت میگن، هر کی رو
دوسش داری بگو برات بگیریم😂
#ارسالے_ڪاربران 𓈒 1065 𓈒
#سوتے_ندید "شما و مجردیتون" رو بفرستین.
𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh
.
𓂃پاتوقمجردے𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🥤
⏝
23.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪖
⏝
֢ ֢ #همسفرانه ֢ ֢
.
خواستگاری» به روایت همسر محترم شهید
⊹🌷 #شهدارایادکنیمباذکرصلوات
#شهید_مهدی_نوروزی
#روایت_عشق❤️
.
𓂃اینجاشهدامیزبانعشقاند𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🪖
⏝
🧃
⏝
֢ ֢ #ویتامینه ֢ ֢
.
خواسته هاتونو مستقیم بیان نکنید😬
مثلا 👈اگه میخاین همسرتون سالگرد ازدواج رو فراموش نکنه🤭
میتونید از چند روز قبل تاریخ رو با ماژیک رو آینه بنویسید✍😜👻
👈اینکار مانع بدخلقی شما و یادآوری ب همسرتون میشه😉
.
𓂃ویتامینعشقتاینجاست𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧃
⏝
☀️
⏝
֢ ֢ #قرار_عاشقی ֢ ֢
پر میکشم °🕊
به سمت ضریحت✨️°
که سالهاست°🌌
گم کردهام کنار حرم🌜°
قلب خویش را°❤️
.
𓂃جایےبراےخلوتباامامرئـوف𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
☀️
⏝
عاشقانه های حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_دویستوهفتاد صدای گرم زنعمو،شادابم میکند. چقدر این خانم،
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_دویستوهفتادویک
:_نخندین.. وضعیتمون خنده داره؟؟ افتادیم تو باتلاق دروغ و هرچقدر دست و پا میزنیم،بیشتر
تو این جهنم فرو میریم..
خنده اش را میخورد و به دست های مشت شده ام خیره میشود.
:+آروم باش... نیکی ببین ما
مجبور بودیم،طولانی نیست..میگذره...
اگه خیلی طول بکشه یه ماهه.. بعدش همه چی تموم میشه.. قول میدم، قول میدم آرامشت رو
بهم نزنم...
لحنش،مثل فرمانده جنگی است که به سربازانش وعده ی مرخصی بعد از جنگ را میدهد،البته
اگر زنده بمانند!
در چشمانش خیره میشوم،برای اولین بار
چشم هایش رنگ میگیرند،دیگر آن شیشه های بی احساس نیستند...
صداقت در مردمک هایش پرواز میکند.
تپش های تند و بیحساب قلبم میگوید که این مرد،قابل اعتماد است...
اما حسی عجیب،از عقلم برخاسته و ساز مخالف کوک میکند.
قلبم دوباره خودش را به در و دیوار سینه ام میکوبد.
من،باز هم از احساساتم شکست میخورم..
:_چرا یه ماه؟
+:دکترا گفتن پدربزرگ نهایتا تا یه ماه...
چشمانم را می بندم.عمر دست خداست...
:_رو قولتون حساب میکنم..
سرش را تکان میدهد.
به طرف اتاقم میروم،یک لحظه یاد چیزی میافتم و برمیگردم.
قبل از اینکه حرفی بزنم،مسیح میگوید
+:از خونه نشستن بدم میاد،میرم بیرون،کاری با من نداری ؟
:_نه فقط من میتونم آدرس اینجا رو بدم به دوستم، بیاد اینجا؟
+:آره.. آدرس رو برات مینویسم
:_ممنون
سرش را تکان میدهد،به طرف اتاق میروم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_دویستوهفتادودو
در را پشت سرم میبندم و روی صندلی مینشینم.
اشتباه کردم،خیلی ناگهانی احساساتم غلیان کرد.نباید اجازه میدادم اینطور ابراز خشم
کنم...البته،هرچه که بود،خوب شد.
قول داد آرامشم را بهم نمیزند.. امیدوارم،هرچه زودتر بابا آشتی کند.
صدای باز و بسته شدن در میآید.
بلند میشوم و از اتاق بیرون میروم.
رفته..
کاغذی روی میز و دو تا کلید روی آن...
کلیدها را برمیدارم.
این یعنی من هم صاحبِ خانه ی همسایه ام شده ام!
عجب ماهی بشود،این یک ماه همسایگی..
روز اولش که اینطور پر ماجرا باشد؛وای به روزهای بعدی!
موبایل را برمیدارم و به فاطمه زنگ میزنم.
چند دقیقه نمیگذرد که جواب میدهد
:_به به،عروس جان.. ییدار شدین خانم؟ خورشید رو مزین فرمودین!
+:علیک السلام فاطمه خانم...
:_السلام علیک و الرحمة الله و برکاته...کجایی پس؟ ده بار بهت زنگ زدم...اونجا آب و هوا
چطوره؟
+:کجا؟
:_پاریس دیگه...ببین برج ایفل رو بغل کن عکسشو برام بفرست...
+: امون بده منم وای فاطمه یه کم حرف بزنم
:_خیلی خب من دیگه حرف نمیزنم..
به طرف آشپزخانه میروم.
+:ببین من آدرس اینجا رو برات میفرستم،خونه ی مسیح رو.. پاشو بیا اینجا..من تنها حوصلم
سر رفته..
چند لحظه میگذرد
+:الو.. فاطمه صدامو داری؟
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_دویستوهفتادوسه
صفحه ی موبایل را نگاه میکنم،هنوز ارتباط برقرار است.
+:فاطمه؟؟
:_خودت گفتی حرف نزن..
+:نه الآن بزن...میای؟
:_بیام دیگه یه عروس بیشتر نداریم که..
+:منتظرتم،آدرس رو میفرستم برات...
:_باشه خداحافظ
یخچال را باز میکنم،جریان هوا به صورتم میخورد.
خالی است!خالی خالی..
فقط ظرف کر ه و پنیر در یخچال است که به نظر میرسد همین امروز صبح خریداری شده.
باید کاری کنم،هیچ چیز این خانه،آماده ی میهمان داری نیست.
موبایلم زنگ میخورد،مامان است.
مجبورم جواب بدهم،وگرنه نگران میشود..
صدایم را صاف میکنم و موبایل را جلوی گوشم میگیرم
:_الو مامان جان،سلام
+:سلام..کجایی پس تو نیکی..مُردم از نگرانی..
مامان و نگرانی؟ فکر نمیکردم این خصلت عمومی مادرها،در مورد مامان افسانه صدق کند!
+:الو نیکی...
:_الو الو.. ببخشید مامان.. آره خوبم؛نگرانی واسه چی؟
+:همه چی خوبه؟
نگاهی به اطراف میاندازم..
(واژه ی خوب)،کمی زیاد است برای این وضعیت...
من از لغت نامه،(افتضاح) را ترجیح میدهم!
نفسم را بیرون میدهم
:_آره خوبه.. خوب...
دروغ پشت دروغ!
لعنت به...
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_دویستوهفتادوچهار
+:باشه عزیزم،مراقب خودت باش؛به مسیح هم سلام برسون...
کاش مامان،درخواست غیرمعقولی نداشته باشد!
:_بزرگیتونو میرسونم
+:کاری با من نداری؟
:_راستی مامان.. واسه اون خونه شما چیا خریدین؟خورد و خوراک منظورمه.
:_کدوم خونه؟
کدام خانه؟ خانه ی من یا مسیح ؟ شاید هم هردو!!
+:خونه ی چیز دیگه.. خونه ی مسیح
:_آها خونه ی خودتون رو میگی..تا جایی که من میدونم برنج و روغن و حبوبات و ادویه و این
چیزا خریدن.. ولی گوشت و مرغ و سبزی و اینا نخریدن،گفتیم خراب میشه،یخچال بو میگیره تا
شما بیاین ...
+:باشه ممنون...کاری ندارین شما؟
:_نه مواظب خودت باش..خداحافظ
+:خداحافظ
تلفن را قطع میکنم.
باید فکری به حال این قطب جنوب خالی کنم!
لباس هایم را عوض میکنم و مانتو و شلوار میپوشم.
به مسیح که نمیتوانم لیست خرید بدهم،پس باید جور این را خودم بکشم.
کلید را برمیدارم،چادرم را سر میکنم و از خانه بیرون میروم.
فروشگاه های اینجا را نمیشناسم،به علاوه نگرانم فاطمه برسد و پشت در بماند.
پیرمردی منتظر آسانسور ایستاده.
جلو میروم و زیر لب سلام میدهم.
برمیگردد و با مهربانی میگوید:سلام دخترم.. خوبی؟
+:ممنون،سلامت باشین..
یاد حرف های دیشب همسایه ی طبقه ی بالا میافتم،آقا و خانم مظفری ..
+:شما باید آقای آشوری باشین،درسته؟
:_بله دخترم،خودم هستم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙
⏝
֢ ֢ #آقامونه ֢ ֢
.
√ پیروزی قدرت ایمان✌️🏻
بر قدرت استکبار😏
.
⊰🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_اے
⊰❤️ #سلامتےامامخامنهاےصلوات
⊰#⃣ #وعده_صادق | #ارتش_قهرمان
⊰📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
⊰🔖 #نگارهٔ 𓈒 1532 𓈒
.
𓂃شبنشینےبامقاممعظمدلبرے𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🌙
⏝
🍳
⏝
֢ ֢ #صبحونه ֢ ֢
.
الا تا ڪــه صبـح است
در طـے شامــے💫
مــدار جهـــان بـــاد
بر صبــح و شامت😍🌿
.
𓂃صبحروعاشقانهبخیرکن𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🍳
⏝
🧣
⏝
֢ ֢ #مجردانه ֢ ֢
.
به خدا غیر خـ💙ـودم
چشـ👀ـم بدوزی به کسی
مثل مو در جهت بـ🌬ــاد
بهم می ریزم!!🤨
#ازماگفتنبود
.
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
🧣
⏝