eitaa logo
آستانِ مهر
6.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
58 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admins: @karimeh_135 @astanee_mehr اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 حسادت در محبت ، و تمایل به پیشتاز بودن در نگاه کسی، 🍃ارتباط انسان را با بقیه‌ی اطرافیان به نجاست می‌کشاند. 🍃 کسانی در ارتباطات خود و جذب محبت دیگران موفقند که؛ می‌توانند برای محبوبیت دیگران ، راه باز کنند؛ 💝حتی در قلب کسی که برایشان بسیار مهم است. ╔═.🍃💕.═════╗ @astanehmehr ╚═════.🍃💕.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 آیین نقاره زنی به مناسبت شب میلاد حضرت زینب سلام‌الله‌علیها| حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
📸 🔹 برگزاری ویژه برنامه ولادت حضرت زینب سلام الله علیهادر رواق حضرت خدیجه و اهدای هدیه به دختران با حجاب 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 کتاب «قسم به عشق به نام تمام مادرها» رونمایی شد ♦️آیین رونمایی از کتاب «قسم به عشق به نام تمام مادرها» ظهر امروز با حضور آیت الله سعیدی تولیت آستان مقدس بانوی کرامت، معاونان و مدیران آستان مقدس بانوی کرامت و جمعی از مادران شهدا در پژهشکده علامه طباطبایی برگزار شد. 📎 https://news.amfm.ir/?p=136182 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی آستان مقدس "حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها" 🆔 @astanqom
💎 🌷 ظرفیت روحی و عقلی جنس زن زینب کبریٰ (سلام‌ الله‌ علیها) توانست به همه‌ی تاریخ و همه‌ی جهان نشان بدهد ظرفیّت روحی و عقلی عظیمِ جنس زن را؛ این خیلی مهم است. به کوری چشم آن کسانی که چه در آن زمان، چه در دوره‌ی ما هر کدام به نحوی جنس زن را تحقیر میکردند و میکنند، زینب کبریٰ توانست نشان بدهد علوّ مرتبه‌ی زن و عظمت قدرت روحی و عقلانی و معنوی زن را. 🎙 رهبر انقلاب مدظله‌العالی 🗓 ۱۴۰۰/۰۹/۲۱ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷🔸💠🔸🔷 🎧 ۱۳۶۱ یادتونه که درقسمت قبل داشتیم 👇 احمد که مثلا بیدل بود بااینحال مجبور بود نترسه و شهدا رو ببره از سردخونه تحویل بگیره و تحویل بده ، مثلا برای اینکه یادبگیره ولی جمله شهیدان زنده اند همیشه باعث میشد گوشاشو تیز کنه و ساکت بمونه تا ببینه صدایی از شهیددرمیادیانه؟!!! یه بقچه م درست کرده بود که روی تابوتها میگذاشت ولی قبلش تابوت رو میبوسید و کم کم باشهداراحت ترمیشد و باشون حرف میزد... بعضی وقتا تنها یابا آقای اصحابی شهدارو خارج تهران به شهرهاشون میرسوندن ... آخ آخ از شبی که باید میرفتن شهدا رو از ایستگاه راه آهن تحویل میگرفتن ۷ تا شهید عزیز درتاریکی محض واگن آخر ....😢😭 🔸☘🔸 🎙 با خوانش هنرمندانه نویسنده ی کتاب: مطهره پیوسته 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ 🎵 حسین طاهری به سرمن عجب شوریه توی دلم عجب حالیه جای مدافعین حرم شب ولادتت خالیه 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @astanehmehr
هر چه ماه است فدای رخ مهتابی تو.... 📸صدیقه‌حبیبی 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
اَعطَیتُکَ اَفضل مِما تُریدُ +بهتر از اونی که میخوای بهت میدم... ❤️ امضا: خدا ❤️ ┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
💠 💎 ارزشِ کمک به غمدیدگان 💠 سوارانى در خواب! 🔰امام عليه‌السلام در اين كلام حكيمانه تشبيه جالبى درباره غافلان اهل دنيا دارد مى فرمايد: «اهل دنيا همچون كاروانيانى هستند كه آنان را به سوى مقصدى مى‌برند و آنها در خوابند». مى‌دانيم دنيا مسير آخرت است و در اين مسير منزلگاه‌هايى است كه در آنجا بايد زاد و توشه براى آخرت برگرفت تا هنگامى كه انسان به مقصد مى‌رسد دستش خالى نباشد؛ ولى دنياپرستانى كه در تمام عمر به دنيا مشغول‌اند، همچون كسانى هستند كه بر مركب سوار و در خوابند و ساربان آنها را به سوى مقصد مى‌برد. انتهاى اين مسير همان مرگ است آنها زمانى كه سيلى اجل در گوششان نواخته شود از اين خواب غفلت بيدار مى‌شوند و تهى دست به سوى آخرت مى‌روند. همان گونه كه در روايت معروف آمده است: «النّاسُ نِيامٌ فَإذا ماتُوا انْتَبَهُوا». مردم در خوابند هنگامى كه بميرند از خواب بيدار مى شوند... ✅ ادامه دارد... 📔شرح آیت‌الله مکارم شیرازی ، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی رسیدیم شهرشون گفتم لابد میریم ته شهر تو حلبی آباد و این بنده خدا رو تحویل کسانی میدیم که اوضاعشون خیلی بدتر از زندگی بامیثمه. وقتی رسیدیم بندگان خدا همه خواهراش و دوتابرادراش و پدرش که شکل کارگردانها بود و مادر مبهوتش دم در منتظرما بودند. ازمااستقبال گرمی کردند و خیلی شیک و پیک بودند. آنقدر به ما احترام کردند و رسیدن که شاخ درآوردم. باورم نمیشد خونه پدری آدم به اون شکوه و زیبایی باشه و خونواده ی آدم انقدر مهربان و باکلاس باشند اونوقت آدم بیاد با میثم زندگی کنه. فقط مبلای خونه مامانش می ارزید به کل زندگی فلاکت بار میثم. قصد رفتن به داخل خونه رو نداشتیم و میخواستیم در حد کمک انسان دوستانه این خانم رو به مکان امن ببریم اما اونها دستمون رو گرفتند و کشون کشون بردند توی خونه. مفصل پذیرایی و چای و شام و شیرینی و... که از خجالت آب شدیم.مدام قربون صدقه مون میرفتن و برامون دعامیکردند و تشکر میکردند. هر کدوم از برادرا و خواهر بزرگ و پدرشون به نوبت سخنرانی کردند و مراسم شکرگزاری داشتند. ماکاری نکرده بودیم انقدر شرمندمون کنن. خلاصه اونشب اونجابودیم علیرغم میل باطنی مون فردا هم نگهمون داشتند و مارو به روستای خوش آب و هوای شهرشون که شدیدا بهمون خوش گذشت بردند و خلاصه آب شدیم از شرم و خجالت. روز بعد هم قرار بود به خونه خواهرا و برادراش بریم و البته من و احسان صبحش وقتی همه خواب بودند استارت زدیم و در رفتیم. من شب باهاشون اتمام حجت کرده بودم و گفتم همین کارو میکنم چون واقعا اونهمه پذیرایی و تکریم برام عذاب آور بود.انگار که چکار کرده بودیم داشتند خودشون رو قربونی ما می کردند. خلاصه وارد اتوبان که شدیم ساعت9شده بود و زنگ زدم از تک تکشون عذرخواهی و تشکر کردیم.ماباید میرفتیم چون ساعت7شب باید برای انجام سونوی مرکز جهاد دانشگاهی رویان به قم میرسیدیم. بنده خدا مادر حورا ازیادم نمیره دستام رو گرفته بود و قسمم میداد ماجراهایی که میدونم رو براش تعریف کنم. عمق فاجعه رو برای خواهر بزرگش تعریف کردم اما بااینکه برای مادرش مختصر از ماجراگفتم دستاش می لرزید و گریه می کرد. باور نمی کرد و میگفت چون میثم چندساله که رفتن به خونه حورا رو براشون ممنوع کرده اصلا از اصل ماجرا بویی نبردند و همه اینهارو از چشم حورا میدید.حورا هم تلاش میکرد بقیه رو قانع کنه که علتی بنام ریحانه رو ازش بپذیرند و باور کنند که حس مادرانه ش باعث شد حاضرنباشه از بدبختیهاش بگه. برای حورا آرزوی خوشبختی داشتم و امیدوار بودم رفتنش باعث بشه میثم بخودش بیاد و درستکار بشه. خسته شده بودم توی مسیر کلی کمرم درد گرفته بود و غذای دیشب اذیتم کرده بود و معدم بهم ریخته بود. ساعت 6رسیدیم خونه و دفترچه م رو برداشتم و رفتیم برای سونوگرافی.توی مرکز از خستگی خوابم برد و چون نرسیدم درست حسابی آب بخورم وسط سونو خانم دکتر بهم گفت برو آب بخور و مجددا بیا. رفتم بیرون و کلی آب خوردم دوباره خوابیدم و سونو رو انجام داد.جوابهای این مرکز میتونست تعیین کننده باشه و حرف آخر رو بهمون بزنه.گوشم به دکتر بود تا عیب و ایرادهام رو ازش بشنوم. دکتر به منشیش گفت بزن 5هفته و دو نه سه روز. منشی گفت بارداری نیست خانم دکتر ،سونوی کامل داره. دکتر گفت سونو رو برای چی گفتند انجام بدی؟؟آندومترت رو میخاست؟مشکلت چسبندگیه؟؟ گفتم:نمیدونم من چندتا دکتر رفتم دارو میدن ولی باردار نمیشم دیگه دکتر گفت شما حامله ای عزیزمن.توی شش هفته ای نمیدونستی؟! همه ی وجودم داشت از تنم کنده میشد.همونجا نشستم روی تخت وگردن دکتر رو گرفتم و بوسش کردم. داشت بمن میگفت من مادر شدم.مگه میشد؟؟پس اونهمه حرف دکترا چی شد !!!! های های گریه میکردم و اعصاب دکتر رو خورد کردم.میگفت خانم ول کن دیگه. هم میخندید هم شاد شده بود هم حرف زدنام حرصش رو درآورده بود.گفت بله دیگه مرکز ما اینه.همه اینجا نتیجه میگیرن. نگفتم که هنوز درمانی رو انجام نداده بودم فقط خوشحال بودم و دلم میگفت برم بیرون و به احسان بگم که چقد خوشبختیم و بریم شیرینی بخریم. زود بلندشدم و گفتم خانم دکتر ول کنید من برم به همسرم بگم.بنده خدا کارام براش عجیب بود و گفت دختر مراقب باش باردار که اینطوری از جاش بلند نمیشه..آروم لطفا. دویدم رفتم بیرون و با گریه خودم رو رسوندم به احسان.دستاشو گرفتم و گریه میکردم. شاید فکر میکرد خبر بدی شنیدم ولی واقعا نمیتونستم گریه نکنم.بین هق هقهام گفتم احسان من حاملم ابروهای احسان رفته بود روی پیشونیش و گفت رویا همه رو از حورا و خواهراش داریم انقد که گفتند الهی مامان بابا بشین. راست میگفت اونا بلا استثنا هزاربار این دوتا آرزو رو برامون میکردند و مدام میگفتن الهی خدابهتون بچه سالم و خونه بزرگ بده ولی اخه انقد زود؟؟؟!!!! باید به حورا فوری خبر بدم😍 🐣🥳🍼🎈🐣🥳🍼🎈 @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 💠 حال و هوای حرم مطهر کریمه اهل بیت علیهاالسلام در سالروز ولادت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 عشق به برادر، برادری که امام است، آن‌قدر شیرین بوده که دوبار در تاریخ با عظمت شیعه تکرار شده. عشقی از جنس نور، عشقی سرشار از دلتنگی، که یکی به نام زینب کبری خورده و دیگری به نام فاطمه معصومه. - سلام و درود بی پایان خداوند نصیبشان - 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
ای کاش مرا بال و پری بود که من دور حرم دوست کبوتر باشم 📸سیده‌زهرا‌آل‌هاشم 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
شبهای دراز ! بی عبادت چه کنم طبعم به گناه کرده عادت چه کنم  گویند کریم است، گنه می بخشد   گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم ┄┅|°⊰•.᯽⃟💐⃟᯽.•⊱°|┅
📗فروش ویژه اینترنتی کتاب انتشارات زائر آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام 🌺به مناسبت میلاد حضرت زینب علیهاالسلام 💥 تخفیف تا ۴۰ درصد 💥ارسال رایگان (برای کتب منتخب) 🔺مهلت: از ۹ تا ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱ 🔶کتابهای متنوع معارف اسلامی و سبک زندگی 🔶کتابهای شعر و داستان کودک و... 🔰 برای ثبت سفارش و خرید اینترنتی به لینک زیر مراجعه بفرمایید: 🔗 fatemibook.ir 📚فروشگاه کتاب فاطمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام @fatemi_book
🌸 🔰 خشک‌کن دستی! 🔻 اگر خشک‌کن در دسترس قرار ندارد و یا آن که می‌خواهید لباس‌هایتان سریع خشک شوند، می‌توانید از این ترفند بهره بگیرید: ١. لباس مرطوب را روی یک حوله خشک قرار دهید. ٢. حوله و لباس را به صورت رول بپیچانید. حوله را تا جایی فشار دهید که تمام آب اضافی از لباس خارج گردد. ٣. پس از آن لباس را آویزان کنید تا کامل خشک شود. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
🕊 حاج قاسم بسیار دل نازک بود و وقتی رزمنده‌ای به شهادت می‌رسید با تمام وجود ناراحت می‌شد و می‌گریست. چرا که آن‌ها را همانند فرزندان خود دوست داشت و می‌گفت: «خانواده‌ها آن‌ها را به ما سپرده‌اند. ما اگر کوتاهی کنیم جواب خانواده‌ها را چه کسی می خواهد بدهد؟» 🎙 سردار زمردین 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
📖 خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن زهرا تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی اگر پرندهٔ جانم سلام من نرساند «مَنِ المبلّغُ عَنّی اِلی سُعادَ سلامی»¹ چگونه وصف تو گویم که در کلام نگنجی چه از قیام تو گویم، که قامتی ز قیامی سخن ز صبر نگویم، که خویش اسوهٔ صبری رسالتت نستایم، که در پیام تمامی تویی تو، زینت «اَب» زینب ای عصارهٔ عصمت تو حلم فاطمه، علم علی، تو روح پیامی جمال عشق درخشید با پیام تو آن سان که در کمال بدین جلوه کس ندید کلامی سزد که از تو شود سرفراز رایت قرآن که زان خطابه بلرزد ز خشم، دشمن خامی اگر کلام شود هر نفس که شرح تو گوید کجا ز عهده بر آید ز وصف چون تو مقامی تو سایبان یتیمان، طلایه دار حسینی صلای نهضت حق، قسط و عدل را تو دوامی چه نوش کرد گل ما، مگر ز جام صبوری که دسته دسته گل جان نثار کرده، به جامی به کربلاست روان بی امان سپاه حسینی هلا صبورترین! این سپاه را تو نظامی مراست آرزوی آن که آستان تو بوسم تو ای فروغ دل ما، تو ای که زینت شامی خوشا طواف سر کوی دوست کردن و مردن چنین خوش است «سپیده»! سفر به حُسن ختامی ✍🏻 سپیده کاشانی پ. ن: ١. چه کسی سلام مرا به آن بانوی سعادتمند می‌رساند؟ 🔷🔸💠🔸🔷 @astanehmehr | «آستانِ مهر»
«أیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ» «كجا است آن كسى كه براى بَركَندن ريشه ظالمان و ستمگران مهيا و آماده گرديده؟» اَللّهُمَّ‌عَجَّلْ‌لِوَلِيِّكَ‌الْفَرَجَ 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
سلام ای طلوع شب انتظار ! آقای من ! چه خوب است که سرور و سالارم شمائید و سایه ‌ی پر محبتتان بالای سرم هست . همیشه و در هر لحظه آرامش یاقوتی رنگ پس پرده جانم هستید و نفس می‌دهید به هوای حیاتم ... نور می‌ بخشید به چشمانم و چشمانم روشن می‌شود از روزنه ‌ی نگاهتان ... عطر نفس هایتان روح می‌بخشد به این پیکر تفدیده و جان می‌گیرد این برهوت لم یزرع... انعکاس مواج نوایتان که نرم و آهسته از بین راهروی تنگ و تاریک گوشم می‌پیچد و دلم را از صفحه‌‌ی زمین جدا می‌کند ... می‌برد تا قلب عرش تا اوج درجاتی که پناهگاهم شمائید همین بس که فقط شما را دارم ... انگشت به لب مانده‌ام از قاعده عشق …! ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم … 📝 فاطمه پاکدامن 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr