هدایت شده از عطࢪیاس
در زندگی دنبالِ
کسانی حرکت کنید ،که
هرچه به جنبههایِ خصوصیترِ
زندگے ایشان نزدیک شوید
تجلی ایمان را بیشتر ببینید..
#شهیدبهشتی
@attre_yaas
عطࢪیاس
#احکام برادر من! چانهزدن در معامله هیچ اشکالی ندارد. ولی اگر معامله تمام شده، دیگر خیلی چانه را نج
#احکام
اگر شوهری زنش را به بدحجابی وادار کند و زن عمل کند، گناه این کار به گردن چه کسی است؟
آیا زن قادر است در این خصوص تمرّد کند؟
پاسخ: در گناه، زن نباید از شوهر تبعیت کند و باید با خوش رویی و مهربانی شوهر را هدایت کند و اگر گناه صورت گرفته باشد، در این خصوص بر عهده خود زن است. هرچند شوهر هم به جهت تشویق به گناه، معصیت کرده است.
- استفتائات امام، ج۳، ص۲۵۵ -
#نشرمطلبصدقهجاریهاست
عطࢪیاس
#ازدواج_آسان
هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید، به ازدواج با او رضایت دهید.
مبادا فقر او تو را از این رضایت باز دارد.
- امام رضا(علیه السلام) -
#ازدواج_آسان
#مصحف
صدای دکتر چمران که داشت
با یکی از پاسدارها صحبت میکرد،
توجهام را جلب کرد. سر و صورتش خاکآلود بود و
رگهای گردنش به بزرگی انگشت دست بالا آمده بودند.
میشد فهمید در وجودش چه میگذرد.
کاغذی را روی زمین پهن کرده بود
و داشت نقاطی را به پاسدار نشان میداد. صدایش خفه بود.
شاید از صدای شیون زنها و بچهها بغضش گرفته بود.
آخر دکتر خیلی دلرحم و مهربان بود.
برای لحظهای صدای تیر و گلوله خفه شد
و سکوت ترسناکی تمام شهر و آسمانش را در خود فشرد.
ناگهان خرخر بلندگویی، آن سکوت وهمآور را شکست:
«هرکس وفاداری خود را به حزب دموکرات
اعلام کند، در امن و امان است، ما فقط
آمدهایم که پاسداران و دکتر چمران را سر ببریم!»
دکتر برای اینکه روحیه بچهها را بالا ببرد.
خندید و گفت:
«زیاد به حرفهایشان اهمیت ندهید.
اگر خدا بخواهد و تا صبح دوام بیاوریم،
کارشان را یکسره میکنیم.»
- قصهٔ فرماندهان ۶: پاوه سرخ؛ بر اساس
زندگی شهید مصطفی چمران،
@attre_yaas
یک عرض عاجزانه
حالیه را نمیدانم. لکن ما که مدرسه میرفتیم، در دبستان "شکوه همایونی" ناظمی داشتیم که هر نوبه، خبط و خطایی سر میزد از احدی، طپانچهای حوالهی بناگوش میکرد و میفرستاد پی مادرش، با او بیاید مدرسه...
ناظم خوشانصاف روزگار! مادر ما نای و پای آمدن و ایستادن ندارد. ما خطاکاران را به پدرمان _علی_ ببخش.
-محسنرضوانی
...نُورٌ عَلى نُور يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یّشاءۚ
پرتو آن نور «حقیقت» بر روی نور«معرفت»
قرار گرفته است...
سوره نور- آیه ۳۵
🌱
روایتی از امامرضاع درباره این آیه هست که:
«شأن نزول این آیه ما اهل بیت هستیم .
-نور- همان علیع است و خداوند هرکه را
دوست بدارد به ولایت ما هدایت میکند.»
بحارالانوار- ج۱۶
@attre_yaas
عطࢪیاس
شبیه به آخرین دست آویز یک برگ به درخت ،
شبیه به چنگ زدنِ قایقی شکسته در حال غرق شدن ،
شبیه به تقلا و خواهش یک اعدامی پیش از
آنکه چهارپایه را از زیر پایش بکشند ،
شبیه به تلاش برای احیای یک بیمار مرگ مغزی …
شبیه به همین هاست ؛
یک طرفه و به تنهایی دست و پا زدن برای دوامِ عشق …
#میم_سادات_هاشمی
افسوس کوتاهی کارهای گذشته را
با تلاش در آینده جبران کنید.
- #امام_هادی (علیه السلام) -
في الضِّيقِ و الشِّدّةِ يَظهَرُ حُسْنُ المَوَدَّةِ
در تنگى و سختى است كه محبت راستين آشكار مى شود.
- مولا علے(ع)
ميزان الحكمه، ج۲، ص۴۱۹ -
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ
بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَم...
عیدتون خیلے مبارك :)🌱
به کسی که به تو علاقه ای ندارد،
دل مبند ...
- #امیرالمؤمنین (علیه السلام)
نهج البلاغه نامه ۳۱ -
#غدیر #عید_غدیر
چنین نیست که خداوند در شکر را بر بندهاي بگشاید،
ولی در فزونی را بر او ببندد،
و همچنین امکان نـدارد که باب دعا را بر کسـی بگشاید
و در اجابت را بر رویش ببندد و ممکن نیست
در توبه را به روي کسـی باز
کند
و در آمرزش را به رویش مسدود سازد.
حکمت۴۳۵🌿
کوفه، انگار این شهر بر دوشش بار بغض سیساله علی«ع» و دعوتنامههای دروغین حسین«ع» را به دوش میکشد.
وقتی تازه خودم را شناخته بودم کوفه را دوست داشتم و بیدغدغه و شادمانه در مسجد کوفه میدویدم؛
اما وقتی کمی علی را شناختم و بعد از آن روایت دعوت حسین به قتلگاهش توسط کوفیان را خواندم دیگر کوفه برایم مبغوض بود؛
شهری که علی از غربت با چاه نجوا میکرد و هیچکس ناصر حسین غریب کربلا نبود.
من عاشق ایوان نجف بودم و از کوچههای کوفه بیزار بودم،
انگار مردم را در فاطمیه و غربت علی«ع» و شهادت حسین مقصر میدانستم،
خطبه اشباهالرجال و بغض علی در این خیابان ها دائم برایم مجسَّم میشد.
بغضم کمکم داشت سرباز میکرد؛ حرفهایم را از چشمانم خوانده بود
گفت: تو مطمئنی که برای امامزمانت مثل مردم کوفه نبودهای؟
چیزی برای گفتن نداشتم، قضاوت گذشتگان آسان بود اما عملکردن برخلاف منش آنها کار سهلی نبود.
کادویی از کیفش بیرون آورد و گفت:
وقتی با این کتاب مأنوس شوی مردم کوفه را خوب میشناسی؛
آنها را که شناختی بر خلاف منش آنها عمل کن.
کادو را که گشودم نهجالبلاغه دربرابرم بود و این بار میترسیدم خودم جز کوفیان باشم؛
حالا علی برابرم بود و نهجالبلاغه بوی مردانگی علی را میداد، بوی عدالت بوی مهر بیبدیل پدری...
عطࢪیاس
غدیر، کربلای عوام بود و کربلا، غدیر خواص؛ در غدیر، با آنکه بیعت گرفته شد، «جفا» شد؛ و در کربلا، با آ
سلام علیکم
این متنی که از قول حضرت آقا نشر داده شده بود رو از سایتی کپی کردیم؛ اما ظاهرا حضرت آقا نگفتن.
با جستجویی که کردم، در کانال های مختلفی هم "قبل از ما" نشر داده شده.
در هر صورت، بابت کاستی پیش اومده، عذرخواهم و از بزرگوارانی که متذکر شدن، تشکر میکنم.🌱
عاشق شده بود اما نمیتونست بهش برسه .
رفت پیش امام صادق و از احوالاتش شکایت کرد،امام بهش فرمود هر وقت اون خانم رو دیدی،به خدا یگو«أسأل الله مِن فضله»
گفت و بهش رسید.
- الکافی
امير المؤمنين عليه السلام را ديد كه شتابان مى رود.
عرض كرد:
_مولاى من كجا میروی؟
فرمودند:
_اى نوف رهايم كن! آرزوهايم مرا به پيشگاه محبوب مى کشانَد.
عرض كردم:
_مولاى من! آرزوهايتان چيست؟
فرمودند:
_آن كس كه مورد آرزوست ، خود آنها را مى داند و نيازى نيست به غير او بگويم. بنده را همين ادب بس كه در نعمت ها و نيازش، غير پروردگارش را شريك نگردانَد.
-بحار الانوار ج نود و یک ، صفحه نود و چهار -
عوامل مختلفی میتوانند مانع از استجابت دعای انسان شوند. در ادامه به چهار عامل اشاره میکنیم:
اول، میدانیم كه هر ارتباطی، دو سو و دو سر دارد. در دعا نیز چنین است. یك سوی این ارتباط كه از دعا حاصل میشود، بنده است و دیگری خداوند. اولین مانع در این ارتباط، نبود استعداد و آمادگی برای ایجاد ارتباط در خواننده و خواهنده است. دعا ریسمان رابطه با پروردگار است؛ اما گاه در وجود آدمی آمادگی نیست كه بهصدق دعا كند و با خداوند ارتباط برقرار كند.
دوم، نبود خلوص در دعاست: در ادب دعا، بسیار مهم است كه انسان خالصانه و از سویدای دل خدا را بخواند و حاجت نزد او ببرد.
سوم، گاه انسان با خدا سخن میگوید و حاجت نزد او میبرد، اما حضور قلب لازم را در پیشگاه او ندارد. نمونۀ آشنای این حالت، نماز است كه فرد در پیشگاه پروردگار میایستد اما فكر و یادش دنبال مسائل خُرد و كلان دنیایی است.
چهارم، نبود «إِنْقِطَاع إِلَی الله» از موانع اجابت دعاست. انسانی كه ذهن و فكرش متوجه اسباب و شیوههای مختلف است و از سر عادت یا برای عبادت، دستی هم به دعا بلند میكند و حاجت میخواهد، دعایش به اجابت نمیرسد.
▫️کتاب شکوه نیایش، شرح صحیفه سجادیه، ج۳، صص ۲۳۷-۲۳۹.
#لحظۀخوش
#شکوه_نیایش_جلد3