eitaa logo
آوای ققنوس
8.5هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای دل، اثرِ صبح، گهِ شام که دید؟ یک عاشق صادق نکونام که دید؟ فریاد همی‌زنی که من سوخته‌ام فریاد مکن، سوخته‌ی خام که دید؟ 🥀 @avayeqoqnus
یکی از بزرگان می‌گوید: بر مریضی که در حالت مرگ بود وارد شدم ، شهادتین را به او تلقین کردم ولی زبانش بدان نطق نمی‌کرد. وقتی به هوش آمد از او پرسیدم چرا شهادتین را نمی‌گفتی؟ گفت: ترازویی را بر دهانم گذاشته بودند، مرا از نطق به شهادتین منع می‌کرد. به او گفتم آیا کم فروشی می‌کردی؟ جواب داد: به خدا قسم نه، ولی وقتی چیزی را وزن می‌کردم عجله داشتم و نمی‌گذاشتم دو کفه ترازو با هم جفت شوند... این حال کسی است که ترازویش دقیق نیست، پس حال آن کس که کم فروشی می‌کند چگونه خواهد بود؟ حال آن که در ترازو دزدی می‌کند چگونه می‌باشد...؟؟ ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زنـدگی یک پاداش است نه یک مکافات... فرصتی است کوتاه تا ببالی، بدانی، بیندیشی بفهمی، و زیبا بنگری... "زندگیت را خوب زندگی کن..." صبحتون بخیر و شادکامی رفقا 🌞🪴 @prof_laand💫
مهربان خدایم من عادت کرده‌ام به تو به معجزه‌های هر روزت خدایا به تو توکل می‌کنم و حس داشتنت پناهگاهی می‌شود همیشگی در اوج سختی‌هایم روزهایم را با رحمتت به خیر بگردان آمین 🙏💚 @avayeqoqnus
از عبدالله بن جعفر (رضی الله عنه) منقول است كه روزی عزیمت سفر كرده بود و در نخلستان قوی فرود آمده بود‌. غلام سیاهی نگهبان آن بود. دید كه سه قرص نان به جهت قوتِ وی آوردند. سگی آنجا حاضر شد. غلام یك قرص را پیش سگ انداخت , بخورد. دیگری را بینداخت, آن را نیز بخورد. پس دیگری را هم به وی انداخت, آن را هم بخورد. عبدالله (رضی الله عنه) از وی پرسید كه هرروز قوت تو چیست؟ گفت: این كه دیدی. فرمود كه چرا بر نفس خود ایثار نكردی؟ گفت: این در این زمین غریب است؛ چنین گمان مى‌برم كه از مسافتی دور آمده است و گرسنه است. نخواستم كه آن را گرسنه بگذارم. پس گفت: امروز چه خواهی خورد؟ گفت روزه خواهم داشت. عبدالله (رضی الله عنه) با خود گفت: همه خلق مرا در سخاوت ملامت كنند و این غلام از من سخی تر است. پس آن غلام و نخلستان را و هرچه در آنجا بود همه را بخرید. پس غلام را آزاد كرد و آنها را به وی بخشید. 🔻 برگرفته از بهارستان جامی @avayeqoqnus
. من با تو که عشق جاودانی دارم یک مِهر و هزار مهربانی دارم ☘ با من صَنَما چو زندگانی نکنی من بی‌تو بگو چه زندگانی دارم 🌹 @avayeqoqnus ✨  
. می‌گویند: «زمین خوردن‌های مکرر، آدمیزاد را پوست کلفت می‌کند». بله ... بعضی از زمین خوردن‌ها واقعاً آدم را پوست کلفت می‌کند؛ امّا فقط بعضی از زمین خوردن‌ها، نه همه آن‌ها، و نه در هر شرایطی و روی هر زمینی. زمین خوردن‌هایی هم هست که پوست زانوی آدمیزاد را بدجوری می‌بَرد و پوست آرنج ها را، و تن را مجروح می‌کند و روح را ... شاید به‌طورِ دائم. 🔸 از کتاب ابوالمشاغل نوشته نادر ابراهیمی @avayeqoqnus
. پدرم همیشه می گفت: به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشته باش. اما من با این مردم به مرگ قبل از زندگی اعتقاد پیدا کردم و هر روز میمیرم بی آنکه زندگی کرده باشم ... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرد دانا به هر چه در نگرد عیب بگذارد و هنر نگرد @avayeqoqnus
. به دوست داشتنِ کسانی که صادقانه و خالصانه دوستتان دارند مشغول باشید که این بهترین و زیباترین دل مشغولیِ دنیاست… 🌹 عصرتون خوب و دلپذیر رفقا ☕️🍩 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📚 ضرب المثل های کشورهای مختلف: 💠 ضرب المثل اسکاتلندی : عصاي کج ، سايه کج مي اندازد. 💠 ضرب المثل هندی : زبانت را نگاه دار تا دوستت را نگاه داري. 💠 ضرب المثل چینی : مردی که کوه را از میان برداشت ، کسی بود که اول شروع به برداشتن سنگریزه ها کرد. @avayeqoqnus
. لنگه های چوبی در حیاطمان گرچه کهنه اند و جیر جیر می‌کنند محکمند ! خوش به حالشان که لنگه‌ی همند ... 🍂 @avayeqoqnus
🍀🍂🍁🍀 چار چیز آمد بزرگی را دلیل هر که آن دارد بود مرد جلیل علم را اِعزاز کردن بی حساب خلق را دادن جواب با صواب دیگر آن باشد که جوید وصل دوست وانکه از دشمن حذر کردن نکوست هر که دارد دانش و عقل و تمیز اهل عقل و علم را دارد عزیز ای برادر گر خرد داری تمام نرم و شیرین گوی با مردم کلام هرکه باشد ترش رویِ تلخ گوی دوستان از وی بگردانند روی هر که از دشمن نباشد بر حذر عاقبت بیند ازو رنج و ضرر در جوار خود عدو را ره مده از برای آنکه دشمن دور به در میان دوستان مسرور باش گر خرد داری ز دشمن دور باش تا محبان باش دایم همنشین تا توانی روی اعدا را مبین ای پسر تدبیر راه توشه کن پس حدیث این و آن یک گوشه کن ● اعزاز: عزیز شمردن ● باصواب: پسنديده 🔻 برگرفته از پندنامه عطار نیشابوری @avayeqoqnus
دنبال پیدا کردن خوشبختی نباش که هرگز نخواهی یافت... خوشبختی همین لحظه توست لحظه ای که دنیا را با عمق بیشتری نگاه کردی... آنگاه درمی یابی که هم اکنون همه چیز در وجودخودت هست... 🌼 ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز آرامش در رها کردن ذهن از نگرانی هاست؛ قدرت بالاتری از تو وجود دارد که حواسش به همه چیز هست؛ به او بسپار و آرام باش رفیق... صبح تون سرشار از آرامش 🌞💜 روزتون زیبا و شاد رفقا 🌸 @avayeqoqnus
. 🕊 یارب ز شرابِ عشق سرمستم کن 💚 وز عشقِ خودت نیست کن و هستم کن 🕊 از هر چه به جز عشق تُهی دستم کن 💚 یکباره به بندِ عشق پا بَستَم کن آمین 🙏🌹 @avayeqoqnus
. 📕 کریم خان زند و مرد مالباخته مردی به دربار کریم خان زند می‌رود و با ناله و فریاد می‌خواهد تا کریم خان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می‌شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را می‌شنود و می‌پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به کریم خان، وی دستور می‌دهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند می‌رسد و کریم خان از وی می‌پرسد: «چه شده است چنین ناله و فریاد می‌کنی؟» مرد با درشتی می‌گوید: «دزد همه‌ی اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم!» خان می‌پرسد: «وقتی اموالت به سرقت می‌رفت تو کجا بودی؟» مرد می‌گوید: «من خوابیده بودم!» خان می‌گوید: «خوب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟» مرد می‌گوید: «من خوابیده بودم، چون فکر می‌کردم تو بیداری!» خان بزرگ زند لحظه‌ای سکوت می‌کند و سپس دستور می‌دهد خسارت مرد مالباخته را از خزانه جبران کنند و در آخر می‌گوید: «این مرد راست می‌گوید ما باید بیدار باشیم.» @avayeqoqnus
این قلب ترک خورده‌ی من بند به مو بود  🤍 من عاشق او بودم و او عاشق "او" بود  ❣ باشد که به عشقش برسد هیچ نگفتم  🤍 یک عمر در این سینه غمش راز مَگو بود  ❣ من روی خوش زندگی‌ام را که ندیدم 🤍 هر روز دعا کرده‌ام ای کاش دو رو بود ❣ عمر کم و بی‌همدم و غرقِ غم و بی تو  🤍 چاقوی نداری همه دم زیر گلو بود  ❣ من زیر سرم سنگ لحد بود و دلم خوش 🤍 او زیر سرش نرم شبیهِ پر قو بود  @avayeqoqnus
جای یك چیز را در زندگیت عوض كن تا زندگیت زیبا شود. به جای ترس از خدا، عشق را جایگزین كن ... 🌹 @avayeqoqnus