#پرسش_فقهی
#وقف
🟢اهداف وقف و حد و مرز تصرفات متولی در موقوفه
❓سؤال
متولی یک ملک وقفی، طی قرارداد اجاره، ملک وقفی را به مدت پانزده سال به شرکتی تجاری اجاره داد، سپس در قرارداد اجارهای دیگر، ملک وقفی دیگری را، که مجاور ملک قبلی است، به مدت پانزده سال اجاره داد. مستأجر در ملکِ وقفیِ اول و در قسمتی از ملکِ وقفیِ دوم، ساختمانی آموزشی (مدرسه) را، با هزینهکردِ حدودی بین چهار تا پنج ملیون دینار، ساخت، ولی بهخاطر محاسبات اشتباه، بعد از ساخت و اتمام بنا، به سود موردنظر از آن بنا نرسید و درنتیجه مستأجر از پرداخت اجارهبها سر باز زد و مبلغ اجاره را پرداخت نکرد.
از سوی دیگر، براساس قرارداد، در صورت نپرداختن اجارهبها، مؤجر حق دارد بدون اینکه غرامتی بپردازد، مستأجر را از ملک بیرون و ملک را تخلیه کند. درنتیجه مؤجر از مستأجر به دادگاه شکایت کرد و حکم تخلیه را بدون هیچ غرامتی، گرفت و این رأی در دادگاه تجدیدنظر نیز تأیید شد.
مستأجر دو ملک موردمعامله را تخلیه کرد و مؤجر آن دو، همراه با ساختوسازهای صورتگرفته در آن، را به شخص دیگری، با اجارهبهای بیشتر نسبتبه اجارۀ قبلی، اجاره داد و بیشتر بودن اجارهبها نسبتبه اجارۀ قبل بهخاطر ساختمانی است که مستأجر قبلی آن را برای امور آموزشی ساختهاست.
اینک سؤال این است که از اضافۀ اجارهبهایی که از مستأجر دیگر نسبتبه مستأجر قبل گرفته میشود، آیا میتوان غرامتی به مستأجر قبل پرداخت؟ البته چنانکه گذشت، شرط ضمن عقد قرارداد این است که در صورت پرداخت نکردن اجارهبها، مؤجر، بدون اینکه غرامتی پرداخت کند، حق تخلیه دارد.
⬇️
🖊پاسخ
1. اگر این خسارت از وقف و درآمد ملک وقفی پرداخت نشود، بلکه برای جبران خسارت شخص یا شرکتی که ملک را اجاره کرده بود و از مازادِ سودِ ملکِ وقفی پرداخت شود، جایز است.
2. به سخن دیگر، این سود بهعنوانِ «سودی که برای جبران ضرر و زیان مستأجر قبل باید پرداخت شود» نیست و درنتیجه به اصل وقف و به منافع و سود حاصله از وقف آسیبی نمیزند و با اهداف وقف مخالفتی ندارد. این غرامت فقط برای کاستن از ضرر و زیانِ شخص مؤمن است، ضرر و زیانی که ناخواسته بر او تحمیل شدهاست.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=متولی-یک-ملک-وقفی،-طی-قرارداد-اجاره،&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_فقهی
#احكام_ازدواج
⚫️لزوم احراز مسلمان بودن زن قبل از ازدواج کردن با او
❓سؤال
اگر مردی در سرزمین مسلمانان بخواهد با زنی که اصالتاً از سرزمینی غیرمسلمان است ازدواج موقت کند در حالی که نمیداند زن کتابی است یا کافر، آیا لازم است قبل از ازدواج، درمورد دیندار بودن یا نبودن زن تحقیق کند؟
⬇️
🖊پاسخ
شخص باید دیندار بودن زنی را که قصد ازدواج با او را دارد، احراز کند، هرچند احراز دینداری براساس امارۀ ظاهری باشد.
همچنین زن باید دیندار بودن مردی را که قصد ازدواج با او را دارد، احراز کند،
هرچند احراز دینداری براساس امارۀ ظاهری باشد و ازدواج با شک در دینداری طرف مقابل جایز نیست.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_فقهی
#معاملات
⚫️تصرفِ ناقلِ مشتری در زمان خیار
❓سؤال
در بحثِ بیعالخیارِ کتابِ منهاج گفتهاید که مشتری تا وقتی که زمان خیار است، نمیتواند تصرف ناقل انجام دهد.
مقصود از این عبارت چیست؟ آیا تصرف ناقل از سوی مشتری در ایام خیار وضعاً نافذ و تکلیفاً حرام است یا علاوه بر حرمت تکلیفی، تصرف اعتباری نیز غیرنافذ است؟
⬇️
🖊پاسخ
1. ما در منهاج به تفصیل قائل شدهایم.
2. اگر در خیار شرط، مشتری به رد عین و برگرداندن آن به بایع ملتزم شده باشد، تصرف ناقل جایز نخواهد بود، ولی اگر مقصود از شرط سلطنت و توانایی بر فسخ عقد و قرارداد باشد، تصرف ناقل جایز خواهد بود.
3. اما دربارۀ دیگر خیارات باید گفت خیار مجلس و خیار حیوان مانند خیار شرط است و حکم آن را دارد و درنتیجه تفصیل یادشده در این دو خیار هم میآید.
4. در دیگر خیارات، مانند خیار عیب و خیار غبن و خیار رؤیت و خیار تأخیر و...، اقوا جوازِ تصرفات ناقل است. پس در این خیارات ازبین رفتن یا ازبین بردن عین (کالا) مانعی ندارد و شخص میتواند تصرفات ناقل انجام دهد.
5. اگر شرط بین بایع و مشتری اجمال و ابهام داشته باشد و روشن نباشد مقصود از شرط رد عین بودهاست یا صرف تسلط و توانایی بر فسخ عقد و قرارداد، در این صورت تصرف ناقل جایز است و اشکالی ندارد. نهایت چیزی که در این فرض میتوان گفت این است که درصورت باقی بودنِ عین (کالا)، طرفین میتوانند مصالحه و بین هر دو حق جمع کنند، یعنی اگر عین (کالا) باقی باشد و ازبین نرفته باشد، صاحب خیار میتواند تصرف ناقل را فسخ کند.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=در-بحثِ-بیعالخیارِ-کتابِ-منهاج-گفته&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_فقهی
#حج
⚫️خروج به سوی عرفات و رجوع به حرم و لزوم احرام
❓سؤال
اگر شخص به عرفات برود و دوباره به حرم داخل شود، باید احرام ببندد؟ اگر چند بار به قصد عرفات از حرم خارج شود و دوباره به حرم باز گردد، آیا برای هر بار برگشت به حرم باید احرام ببندد؟
⬇️
🖊پاسخ
1. اگر شخص به قصد عرفات از حرم خارج شود و بازگشت و در ماه بعد به حرم برگردد، احرام واجب خواهد بود.
2. ولی اگر در همان ماهی که از حرم خارج شد و به عرفات رفت، به حرم باز گردد و در همان ماه به حرم وارد شود، احرام مجدد لازم نیست.
3. تکرار ورود و خروج تفاوتی در حکم گفتهشده ایجاد نمیکند و حکم همان است که گذشت.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=اگر-شخص-به-عرفات-برود-و-دوباره-به-حرم-د&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_وپاسخ
#عقايد_شيعه
⚫️تعامل با امام معصوم و مشورت دادن به او و سازگاری آن شأن امام
❓سؤال
محمدبن حنفیه برادرش، حضرت امام حسین (علیهالسلام)، را [دربارۀ سکوت و بیعت با یزید] نصیحت کرد. آیا چنین برخورد و تعاملی با امام معصوم صحیح است؟ با توجه به اینکه اعتقاد به امامتِ امامِ معصوم ملازم با تسلیم مقابل او و تبعیت از دستورهای او و اقتدای به او است، آیا چنین برخورد و تعاملی با شأن امام و با اعتقاد به امامت سازگار است؟
⬇️
🖊پاسخ
1. در روایات، در فضیلت امیر مؤمنان، حضرت علی (علیهالسلام)، وارد شدهاست که ایشان خیرخواه برای خدا و رسول خدا بودهاست و به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مشورت میداد. در روایات، چنین فضیلتی (خیرخواه خدا و رسول خدا بودن) در حق دیگر ائمه (علیهمالسلام) نیز وارد شدهاست، همانطوری که در روایات، در حق حضرت عباس (علیهالسلام) وارد شدهاست که ایشان خیرخواه خداوند و خیرخواه مشاور اصحاب کسا (علیهمالسلام) بودهاست.
2. براساس روایات، مؤمن باید خیرخواه امام باشد و به امام مشورت دهد و او را راهنمایی کند، هرچند قبول و عمل براساس نظر و مشورت شخص بر امام واجب نیست. مؤمن باید خیرخواه امام باشد و به امام مشورت دهد و در عین حال، اگر امام با نظر او مخالفت کند، باید مطیع و فرمانبر باشد.
3. در نهجالبلاغه آمدهاست: «وَ قَالَ (علیه السلام) لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ، وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِي شَيْءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ: لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى، فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي؛
ترجمه: هنگامى كه ابنعباس نظر خود را بهعنوان مشاور در محضر امام (عليهالسلام) ارائه كرد، امام (عليهالسلام) با عقيده او موافقت ننمود و فرمود:
تو حق دارى نظر مشورتى خود را به من بگويى و من روى آن بينديشم و تصميم نهايى را بگيرم، اما اگر با تو مخالفت كردم (و نظر تو را نپذيرفتم) بايد از من اطاعت كنى (نهجالبلاغه، حکمت 321، ترجمۀ مکارم شیرازی)».
4. در روایات وارد شدهاست حضرت امام موسای کاظم و حضرت امام رضا (علیهماالسلام) از اصحاب و از خادمان خود مشورت میخواستند و برخی از اصحاب و خادمان، با توجه به شأن و مقام و منزلت امام، به حضرت اعتراض میکردند [که ما چگونه میتوانیم به شخصیتی والا مانند شما مشورت دهیم] و حضرت به آنها پاسخ میداد [و میفرمود خیرخواهی و مشورت دادن هیچ اشکالی ندارد]. در صحیحۀ معمّربن خلّاد آمدهاست:
«هَلَكَ مَوْلًى لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (علیهالسلام) يُقَالُ لَهُ سَعْدٌ فَقَالَ أَشِرْ عَلَيَّ بِرَجُلٍ لَهُ فَضْلٌ وَ أَمَانَةٌ فَقُلْتُ أَنَا أُشِيرُ عَلَيْكَ فَقَالَ شِبْهَ الْمُغْضَبِ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) كَانَ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ ثُمَّ يَعْزِمُ عَلَى مَا يُرِيدُ؛
ترجمه: یکی از غلامان حضرت امام رضا (علیهالسلام)، به نام «سعد»، از دنیا رفت. حضرت به فردی جلیلالقدر و با فضیلت خطاب کرد و فرمود: مرا نصیحت کن. آن شخص عرض کرد: آیا من شما را نصیحت کنم؟!! حضرت (علیهالسلام) در حالی که گویا غضبناک است فرمود: حتی رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز از اصحاب خودش نصیحت و مشورت میخواست، سپس [با لحاظ جوانب امر] تصمیم میگرفت و مصمم میشد».
5. در صحیحۀ فضیلبن یسار وارد شدهاست: «اسْتَشَارَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَرَّةً فِي أَمْرٍ فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ مِثْلِي يُشِيرُ عَلَى مِثْلِكَ قَالَ نَعَمْ إِذَا اسْتَشَرْتُك؛
ترجمه: یک بار حضرت امام صادق (علیهالسلام) دربارۀ موضوعی از من مشورت خواست و نظرم را راجعبه آن موضوع پرسید. من گفتم آیا فردی مثل من میتواند به شخصی مانند شما مشورت دهد و شخصی مانند شما را راهنمایی کند؟!! حضرت (علیهالسلام) پاسخ داد: آری، [حتی شخصی مانند من] اگر از تو مشورت بخواهد و نظر تو را جویا شود، باید نظرت را بگویی و به او مشورت دهی.
🔸🔸🔸ادامه دارد
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=محمدبن-حنفیه-برادرش،-حضرت-امام-حسین&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_وپاسخ
#عقايد_شيعه
⚫️تعامل با امام معصوم و مشورت دادن به او و سازگاری آن شأن امام
❓سؤال
محمدبن حنفیه برادرش، حضرت امام حسین (علیهالسلام)، را [دربارۀ سکوت و بیعت با یزید] نصیحت کرد. آیا چنین برخورد و تعاملی با امام معصوم صحیح است؟ با توجه به اینکه اعتقاد به امامتِ امامِ معصوم ملازم با تسلیم مقابل او و تبعیت از دستورهای او و اقتدای به او است، آیا چنین برخورد و تعاملی با شأن امام و با اعتقاد به امامت سازگار است؟
⬇️
🖊ادامه پاسخ
6. احمدبن محمد از علیبن مهزیار روایت کردهاست: كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَنْ سَلْ فُلَاناً أَنْ يُشِيرَ عَلَيَّ وَ يَتَخَيَّرَ لِنَفْسِهِ فَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَجُوزُ فِي بَلَدِهِ وَ كَيْفَ يُعَامِلُ السَّلَاطِينَ فَإِنَّ الْمَشُورَةَ مُبَارَكَةٌ قَالَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ - فَإِنْ كَانَ مَا يَقُولُ مِمَّا يَجُوزُ كَتَبْتُ أُصَوِّبُ رَأْيَهُ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ رَجَوْتُ أَنْ أَضَعَهُ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛
ترجمه: حضرت امام باقر (علیهالسلام) به من نوشت که به فلانی بگو به من مشورت دهد و مرا راهنمایی کند که او با عرف و فرهنگ شهرش بیشتر آشناست و بایدنبایدهای شهرش را بهتر میداند. او آگاهی دارد که با سلاطین و حاکمان چگونه تعامل کند. آری، مشورت امری شایسته و مبارک است. خداوند در کتابش، قرآن کریم، به رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودهاست: «وَشاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ؛ و در کارها، با آنها مشورت کن و چون تصمیم گرفتی، به خداوند توکل کن (سورۀ مبارکۀ آلعمران، آیۀ شریفۀ صد و پنجاه و نُه).»
[او به من مشورت دهد و مرا راهنمایی کند.] پس اگر رأی و نظر او امری جایز باشد، با نامهای، نظر او را تصویب میکنم و اجازه میدهم تا انجام شود و اگر رأی و نظر او امری جایز نباشد، انتظار دارم آن نظر را دور اندازد و سراغ آن کار نرود، انشاءالله.
سپس راوی میگوید حضرت (علیهالسلام) دربارۀ «وَشاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» فرمود مراد از آن نظرِ خیرخواهانۀ کسی را جویا شدن است.
7. در روایت موثق حسنبن جهم آمدهاست: كُنَّا عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَذَكَرْنَا أَبَاهُ ع فَقَالَ كَانَ عَقْلُهُ لَا يُوَازِنُ بِهِ الْعُقُولُ وَ رُبَّمَا شَاوَرَ الْأَسْوَدَ مِنْ سُودَانِهِ فَقِيلَ لَهُ تُشَاوِرُ مِثْلَ هَذَا قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رُبَّمَا فَتَحَ لِسَانَهُ قَالَ فَكَانُوا رُبَّمَا أَشَارُوا عَلَيْهِ بِالشَّيْءِ فَيَعْمَلُ بِهِ مِنَ الضَّيْعَةِ وَ الْبُسْتَان؛
ترجمه: ما در نزد حضرت اباالحسن، امام رضا (علیهالسلام)، بودیم و پدر ایشان، حضرت امام موسای کاظم (علیهالسلام)، را یاد کردیم. حضرت امام رضا (علیهالسلام) فرمود عقل پدرم از همۀ عقول بالاتر بود، ولى با اینهمه، ایشان با خدمتكاران خود مشورت میكرد. برخی به ایشان اعتراض کردند که آیا با اینها، با این خدمتکارها، مشورت میکنی!! حضرت امام موسای کاظم (علیهالسلام) پاسخ داد چهبسا خداوند متعال بر زبان او سخنى جارى كند كه به حال ما مفيد و راهگشا و كارگشا باشد. آری، گاهی خدمتکارانِ حضرت به ایشان دربارۀ مسائل كشاورزی و باغ و مزرعه مشورت میدادند و حضرت به نظر آنها عمل میکرد.
8. حاصل سخنان گذشته این است که مشورت دادن و راهنمایی کردن امام معصوم (علیهالسلام) از سوی مردم عادی به این دلیل است که گاهی خداوند وحی و راهنمایی و سخنش را از طریق مردم به امام منتقل میکند. آری، مردم عادی افرادی غیرمعصوماند، ولی امام معصوم درمییابد سخن و راهنمایی شخص وحیی از سوی خداوند تبارک و تعالی است.
9. سخن ما قابلمقایسه است با ماجرای قابیل و کلاغی از سوی خداوند مأمور شد تا قابیل را راهنمایی کند. خداوند تبارک و تعالی در این باره میفرماید:
«فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ؛
ترجمه: سپس خداوند زاغی را فرستاد که در زمین، جستوجو (و کندوکاو) میکرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: "وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟!" و سرانجام (از ترس رسوایی، و بر اثر فشار وجدان، از کار خود) پشیمان شد (سورۀ مبارکۀ ملئده، آیۀ شریفۀ سی و یک، ترجمۀ مکارم شیرازی).»
کلاغ یادشده در آیۀ شریفه نه از ملائکۀ مقرب و نه پیامبری معصوم و مبعوث از سوی خداوند و نه روحی از عالم امر بودهاست و با این حال، حامل رسالت و پیامی از سوی حضرت حق بود.
خودِ کلاغ از این رسالت و مضمون پیام اطلاعی نداشت، ولی مخاطبِ پیام (قابیل) بهوضوح و بهروشنی پیام را دریافت کرد و آن را فهمید.
10. در واقعۀ جنگ خندق، جناب سلمان (رضیاللهعنه) پیامبر و مسلمانان را به حفر خندق راهنمایی کرد. آیا این واقعه با علمِ پیامبرِ عظیمالشأنِ اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) منافات دارد؟!
🔸🔸🔸ادامه دارد
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=محمدبن-حنفیه-برادرش،-حضرت-امام-حسین&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_وپاسخ
#عقايد_شيعه
⚫️تعامل با امام معصوم و مشورت دادن به او و سازگاری آن شأن امام
❓سؤال
محمدبن حنفیه برادرش، حضرت امام حسین (علیهالسلام)، را [دربارۀ سکوت و بیعت با یزید] نصیحت کرد. آیا چنین برخورد و تعاملی با امام معصوم صحیح است؟ با توجه به اینکه اعتقاد به امامتِ امامِ معصوم ملازم با تسلیم مقابل او و تبعیت از دستورهای او و اقتدای به او است، آیا چنین برخورد و تعاملی با شأن امام و با اعتقاد به امامت سازگار است؟
⬇️
🖊ادامه پاسخ
11. سخن ما با ماجرای افک و بهتان به ماریه و فحص حضرت امیر مؤمنان (علیهالسلام) نیز قابلمقایسه است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) امیر مؤمنان، حضرت امام علی (علیهالسلام)، را مأمور کرد که دربارۀ ماریۀ قبطیه و بهتانی که به او زدهاند تحقیق کند.
امیر مؤمنان، حضرت امام علی (علیهالسلام)، به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) عرض کرد: «أكون في أمرك كالسكة المحماة في الأرض أم الشاهد يرى ما لا يرى الغائب، فقال (صلی الله علیه وآله وسلم) له : بل يرى الشاهد ما لا يرى الغائب؛
ترجمه: در این مأموریت مانند نوک گاوآهن خواهم بود و قضایا را زیر و رو و حقیقت را آشکار خواهم کرد یا مانند شاهدی خواهم بود که قضایای را که از چشم غائبان پوشیدهاست، دیدهاست.»
پیامبر سخن حضرت امام علی (علیهالسلام) را تأیید کرد و فرمود: «بل يرى الشاهد ما لا يرى الغائب؛ آری، شخص حاضر و شاهد چیزهایی را میبیند که شخص غائب از آنها اطلاع ندارد.»
در صحیحۀ جناب زراره از حضرت امام باقر (علیهالسلام) چنین آمدهاست: «ثُمَّ قَالَ (علي علیه السلام): يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِذَا بَعَثْتَنِي فِي الْأَمْرِ أَكُونُ كَالسِّكَّةِ الْمُحْمَاةِ تَقَعُ فِي الْوَبَرِ أَوْ أُثَبِّتُ، فَقَالَ ثَبِّت؛ حضرت امام علی (علیهالسلام) عرض کرد: ای پیامبر خداوند، حال که ما را برای این کار مأمور کردی، مانند نوک گاوآهنی خواهم بود که در زمین فرو رفته و آن را شخم میزند و خاک را زیر و رو میکند تا اینکه حقیقتِ امر را اثبات کنم. پیامبر فرمود: چنین کن.»
12. از آنچه گذشت میتوان دریافت که نصیحت و راهنمایی فردی عادی و غیرمعصوم به شخص معصوم به معنای وجود نقص در معصوم نیست، بلکه آنچه را غیرمعصوم در نصیحت و راهنمایی و ارشاد معصوم میگوید نصرتی الهی و پیامی از سوی خداوند است برای معصوم، بدون اینکه افضلیت و برتریای برای شخص غیرمعصوم در مقایسه با امام معصوم اثبات کند. راهنمایی فرد غیرمعصوم نسبتبه معصوم مصداق نصرت و یاری الهی است که خداوند فرمودهاست: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ؛ اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری و گامهای شما را در راه حق استوار میکند (سورۀ مبارکۀ محمد، آیۀ شریفۀ هفت).»
خداوند تبارک و تعالی از سویی میگوید: اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری و گامهای شما را در راه حق استوار میدارد: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» و از سوی دیگر، یاری و کمک و نصرت را به نزد خود منحصر میکند و میگوید هر نصرت و یاریای از خداوند است: «وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ؛ هیچ و فتح و پیروزی نیست مگر از سوی خداوند (سورۀ مبارکۀ آلعمران، آیۀ شریفۀ صد و بیست و شش)» و از سوی سوم، نصرت و پیروزیِ از جانب خداوند را به عملکرد مؤمنان مشروط میکند و میگوید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند (سورۀ مبارکۀ رعد، آیۀ شریفۀ یازده، ترجمۀ مکارم شیرازی).»
براساس آیۀ یازدهِ سورۀ رعد، تغییر و نصرت و پیروزی از جانب حضرت حق است، ولی نصرت الهی و فتح از جانب او به این مشروط است که مؤمنان وظایف دینی و مسئولیتهای شرعی خود را انجام دهند. پس خداوند فتح و پیروزیای را که موجب کنار گذاشتن و نادیده گرفتن امت باشد، نصیب امام معصوم نمیکند.
13.
در تفسیر عیاشی، از فضلبن ابیقرة، روایت شدهاست: «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَقُولُ: أَوْحَى اَللَّهُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ أَنَّهُ سَيُولَدُ لَكَ، فَقَالَ لِسَارَةَ فَقَالَتْ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ؟! فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّهَا سَتَلِدُ وَ يُعَذَّبُ أَوْلاَدُهَا أَرْبَعَمِائَةِ سَنَةٍ بِرَدِّهَا اَلْكَلاَمَ عَلَيَّ قَالَ فَلَمَّا طَالَ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ اَلْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَكَوْا إِلَى اَللَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَى مُوسَى وَ هَارُونَ (عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ) يُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِينَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اَللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ اَلْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ؛
ترجمه: از حضرت امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که میگفت خداوند تبارک و تعالی به حضرت ابراهیم (علیهالسلام) وحی کرد که بچهدار خواهد شد. حضرت ابراهیم (علیهالسلام) این پیام را به ساره گفت و ساره گفت آیا منِ پیرزن بچهدار میشوم؟!! خداوند وحی کرد که آری، بچهدار خواهی شد و فرزندان و نوادگان تو سخن مرا رد خواهند کرد و برای رد سخن من، چهارصد سال به عذاب گرفتار خواهند شد.
حضرت امام صادق (علیهالسلام) ادامه داد که وقتی عذاب بر بنیاسرائیل طولانی شد، آنها تا چل روز، گریه کردند و ضجه زدند و خدا را خواندند تا اینکه خداوند تبارک و تعالی حضرت موسی و هارون (علیهماالسلام) را مبعوث کرد تا بنیاسرائیل را از دست فرعون و از ظلم و ستمهای او نجات دهند.
حضرت امام صادق (علیهالسلام) فرمود: دربارۀ شما نیز چنین است. اگر به وظایف و مسئولیتهای خود قیام کنید و وظایف و مسئولیتهایتان را انجام دهید و به درگاه الهی گریه و انابه کنید، خداوند فرج ما را نیز میرساند، ولی اگر به وظایف خود عمل نکنید، امر همین خواهد بود تا اینکه به آخر خود برسد (تفسیر عیاشی، ج 2، ص 154).»
14. امت و توجه به آنها و درنظر گرفتن دیدگاهها و نظرات آنها، در فتح و پیروزی و امداد از سوی خداوند تأثیر دارد، ولی این به معنای برتری امت بر امام معصوم (علیهالسلام) نیست، بلکه مراد این است که چون ادارۀ جامعه و رسیدگی به امورات مسلمانان به مسلمانان مرتبط است، پس امت و توجه به آنها در امداد و یاری و نصرت از سوی خداوند نقش دارد.
🔹
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=محمدبن-حنفیه-برادرش،-حضرت-امام-حسین&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_وپاسخ
#عقايد_شيعه
⚫️توسل به اهلبیت عصمت و طهارت و شفاعت آن ذوات قدسی ــ علیهمالسلام
❓سؤال
در استغفار و طلب آمرزش ما از خداوند تبارک و نعالی، اهلبیت (علیهمالسلام) چه نقشی و چه تأثیری دارند؟ آیا توسل به آنان و شفاعتشان فقط پذیرش استغفار ما را سرعت میبخشد یا بدون توسل به آنان و بدون شفاعتشان، استغفار ما پذیرفته نمیشود؟
⬇️
🖊پاسخ
1. متوسل شدن به پیامبر و اهلبیت ایشان (علیهوعلیهمالسلام) شرط هر عبادتی است و هیچ عبادتی بدون این شرط پذیرفته نمیشود. خداوند در آیات مختلفی این حقیقت را بازگو کردهاست. برای مثال، خداوند در آیۀ
2. متوسل شدن به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شرط هر عبادتی است و هیچ عبادتی بدون این شرط پذیرفته نمیشود، همانطوری که شفاعت ایشان شرط هر عبادتی است و هر عمل و هر عبادتی بدون شفاعت ایشان مردود و باطل است.
3. پس باید گفت توسل به پیامبر و اهلبیت ایشان (علیهوعلیهمالسلام) دو شرط قبولی و صحت اعمال و عباداتاند، یعنی هر عمل و عبادتی و هر ذکر و وردِ زبانی و قلبیای مشروط به دو شرط یادشده است و بدون آن دو شرط، هیچ عمل و عبادت و ذکری قبول نمیشود و صحیح به جا آورده نمیشود و استغفار نیز یکی از اعمال و عبادات و اذکار است و از این حکم مستثنا نیست.
پس میتوان گفت پیامبر و اهلبیت ایشان (علیهوعلیهمالسلام) همان بسملهای هستند که هر عمل و ذکری و هر تقربی به خداوند با آنان آغاز میشود.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_فقهی
#ديه
⚫️دیۀ سرنشینان در حوادث رانندگی
❓سؤال
اگر در حادثۀ رانندگی، سرنشین یا سرنشینان خودرو بمیرند، ولی حادثه به راننده مرتبط نباشد، مثلاً حادثه دراثر ترکیدن لاستیک باشد در حالی که راننده در این باره سهلانگاری نـکردهاست، آیا راننده ضامن دیه سرنشین یا سرنشینان است و باید دیۀ آنها را بپردازد؟
⬇️
🖊پاسخ
1. اگر حادثۀ [منجر به فوت یا جرح] عمدی یا شبهعمدی یا حتی خطایی باشد، به راننده منتسب و درنتیجه دیه ثابت است، ولی اگر به قضا و قدر الهی مربوط و از اراده و اختیار راننده خارج بوده باشد، دیهای بر راننده نیست.
باید دانست که تعیین نوع حادثه، اینکه عمدی یا شبهعمدی یا خطایی یا امری خارج از اراده و اختیار راننده بودهاست، برعهدۀ کارشاسان تصادفات رانندگی است.
2. [چهبسا حوادثی که مردم آنها را از قضا و قدر الهی میدانند در حالی که از سهلانگاری و کمکاری راننده است.] برای مثال، در بسیاری از موارد، ترکیدن لاستیک بهعلت سهلانگاری راننده در تعویض آن است.
🔹
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=اگر-در-حادثۀ-رانندگی،-سرنشین-یا-سرن&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺