فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تندخوانی_تصویری_جزء _۲۵قرآن کریم استاد معتز آقایی
حدود۳۰دقیقه
دور سی و سوم
جهت سلامتی سلامتی و ظهور امام زمان عج و سلامتی امام خامنه ای مدظله العالی
ورفع مشکلات مسلمین و آزادی قدس و برای پدرو مادر آرتین عزیز و تمامی شهدای شاهچراغ و شهدای این فتنه
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
🎬حسین حقیقی
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دچار قساوت قلب شدیم اگر ...
#حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
#جهاد_تبیین
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_قوی
#شما_هم_رسانه_باشید
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
🇮🇷این عمار🇮🇷
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
•[ #اطلاعیه | #خبررسان ]•
🔴 #فوری
🔹 گروه های سایبری مجاهدین، اسرائیل و سعودی یک عملیات کامنت نویسی زیر پیج فوتبالیست ها با مفاهیم ضد امنیت روانی تدارک دیدن که داخلش فوتبالیست ها رو بخاطر گل زدن و شادی کردن نکوهش میکنند.
🔹 دوستان اجازه ندید کامنت های ایشان به چشم بیاد و هرکسی دسترسی داره، به پیج فوتبالیست ها مراجعه کنه و با اموجی های پرچم ایران از ایشان حمایت به عمل بیاره.
لیست پیج ملی پوشان:
مهدی طارمی
مهدی ترابی
رامین رضاییان
کریم انصاری فرد
علیرضا جهانبخش
وحید امیری
علی کریمی
احسان حاج صفی
روزبه چشمی
مرتضی پور علی گنجی
احمد نوراللهی
حسین حسینی
مجید حسینی
میلاد محمدی
و تمامی اعضای تیم ملی
این شاید اولین پویش برای آفند رسانه ای مقاومت باشد.
لیست آیدی اینستاگرام بازیکنان تیم ملی فوتبال:
1⃣ https://instagram.com/alirezabeyranvand.official?igshid=YmMyMTA2M2Y=
2⃣ https://instagram.com/abedz?igshid=YmMyMTA2M2Y=
3⃣ https://instagram.com/payamniazmand?igshid=YmMyMTA2M2Y=
4⃣ https://instagram.com/hosseini21?igshid=YmMyMTA2M2Y=
5⃣ https://instagram.com/seyedmajidhosseini5?igshid=YmMyMTA2M2Y=u
6⃣ https://instagram.com/hossein_kanani6?igshid=YmMyMTA2M2Y=
7⃣ https://instagram.com/shoja_khalilzadeh?igshid=YmMyMTA2M2Y=
8⃣ https://instagram.com/mortezapouraliganji88?igshid=YmMyMTA2M2Y=
9⃣ https://instagram.com/sadegh.moharami?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣0⃣ https://instagram.com/raminrezaeian?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣1⃣ https://instagram.com/miladmohammadi.official?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣2⃣ https://instagram.com/abolfazljalali_offical?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣3⃣ https://instagram.com/saeedezatolahi?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣4⃣ https://instagram.com/ehsanhajsafi28?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣5⃣ https://instagram.com/roozbeh.cheshmi4?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣6⃣ https://instagram.com/ahmadnoorollahi8?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣7⃣ https://instagram.com/ali14karimi?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣8⃣ https://instagram.com/saman.ghoddos?igshid=YmMyMTA2M2Y=
1⃣9⃣ https://instagram.com/vahid.amiri.official?igshid=YmMyMTA2M2Y=
2⃣0⃣ https://instagram.com/alirezajb_official?igshid=YmMyMTA2M2Y=
2⃣1⃣ https://instagram.com/ali_gholizadeh11?igshid=YmMyMTA2M2Y=
2⃣2⃣ https://instagram.com/mehditaremiofficial9?igshid=YmMyMTA2M2Y=
2⃣3⃣ https://instagram.com/mahditorabi.m?igshid=YmMyMTA2M2Y=
2⃣4⃣ https://instagram.com/kariiiiim10?igshid=YmMyMTA2M2Y=
2⃣5⃣ https://instagram.com/sardar_azmoun?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷 #پرچم_ایران_بالاست
🖇 #تیم_ملی #فوتبال
🖇 #تبیین #جهاد_تبیین
🖇 #هفته_بسیج #ثامن
#جهاد_تبیین
#ایران_قوی
#شما_هم_رسانه_باشید
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
🇮🇷این عمار🇮🇷
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
•[ 📹 #انیمیشن •]
🔻ماجراهای سیامک و برانداز
😂🔞 در مال مرداست و
زنا باید از پنجره رفت و آمد کنن...
#قسمت_بیست_و_هفتم
🔖 #طنز_سیاسی
🇮🇷 #اغتشاشات #آمریکا
🖇 #تبیین #جهاد_تبیین #ثامن
#جهاد_تبیین
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_قوی
#شما_هم_رسانه_باشید
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
🇮🇷این عمار🇮🇷
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
┓ 🌐 ┏ #خبررسان | #پوستر
┛┗موضوع:
پیروزی شیرین ایران مقابل ولز
┄┅❀💠❀┅┄
🔻بازیکنان با یک بازی غیرتمندانه
مقابل ولز کام مردم را شیرین کردند
فرصت خوبی برای حضور پرشور
مردم و پخش شیرینی و شادی در
همه عرصه هاست☺️
جشن پیروزی تیم ملی
📆 امشب جمعه ۴ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۸
📌 مشهدمقدس، میدان تقی آباد
همراه باپرچم ایران و شیپور🇮🇷
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷 #تا_پای_جان_برای_ایران
👥 #تیم_ملی #فوتبال
🖇 #بصیرت #روشنگری #ثامن
#جهاد_تبیین
#ایران_قوی
#شما_هم_رسانه_باشید
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
🇮🇷این عمار🇮🇷
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
🎞 #کلیپ
🔻 موضوع:
سرود ملی معجزه میکند✋
🔸درود بر شیر بچه های باغیرت ایران زمین و ملت با ثابت و همیشه حامی تیم ملی جمهوری اسلامی ایران
✋ #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷 #پرچم_ایران_بالاست
🖇 #تیم_ملی #فوتبال
🖇 #تبیین #جهاد_تبیین
🖇 #هفته_بسیج #ثامن
#جهاد_تبیین
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_قوی
#شما_هم_رسانه_باشید
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
🇮🇷این عمار🇮🇷
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نام رمان: #به_توان_تو
براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای #مدافع_حرم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
May 11
#رمان
#به_توان_تو
#قسمت_هفتاد_شش
(امیر)
بعدازظهر تشیع جنازه معین بود
با ارزو رفتم
که داخل قبرستون سرهنگ و همسرشون هم دیدم
اونطور که میدونم به عمو وزنعموی معین گفته بودند ک به این دلیل دستگیر و اعدام شده
اما نگفته بودند که خود حانیه و اقا رضا دست معینو رو کردن!
گفتن که حانیه فهمیده معین مجرم بوده
وحالش بد شده و نمیتونه تو مراسمات شرکت کنه
دیگه عمو و زنعمو ی معین به چیز دیگه ای شک نکردند
یه سر به بیمارستان هم رفتن
و حانیه رودیدن و باهاش هم دردی کردن
حانیه باز مثل همیشه نقشش رو خوب بازی کرده بود
به چیزی شک نکردند
از دست حانیه بیشتراز همیشه ناراحتم
بابت رفتارش تو اون سالن ملاقات قبل اعدام معین
نباید جلوی من به اون میگفت معینم
یا اینکه میرفت توی بغلش
یا اینکه جلوی اون به من میگفت که خفه شم!
سر قبر معین همه ناراحت بودن و اشک میریختن
میدونستم که زنعمو ی معین از خود معین
دل خوشی نداره
اما بازم اشک ریخت و ناراحتی میکرد
دختر عموهاش هم همین طور
آرزو هم ک گریه میکرد اعصاب من بیشتر خورد میشد
بد جور سر درد گرفتم همش انگار سرم گیج میره
عین دخترا انگار میخام غش کنم
هر چی بیشتر میگذره حالم بدتر میشه
گاهی وقتا با قرص هم دردم اروم نمیگیره
تو اینترنت زدم و با یه دکتر آنلاین صحبت کردم
گفت علائم سرطان داری
~به دستور سرهنگ رفتم اداره و ازش وصیت نامه معین رو گرفتم و ماموریت ام این بود که اونو به دست حانیه برسونم
نمیدونم چرا دو تاست!
اینقدر بدم میاد وقتی شب داغونم و میخوام سریع بخوابم خوابم نمیبره و فکر و افکار داغون میاد سراغم
کم کم داره از خودم بدم میاد
ولی نوردلی هست که دوساله توی دلم روشن شده
بعد از تموم شدن این کابوس(بازی)با حانیه ازدواج میکنم و با هم خوشبخت میشیم
فقط اینکه باید حالش خوب بشه
یه زندگی براش میسازم
از نو شروع میکنیم
همه چی رو
شب با هر سختی که شد خوابیدم
صبح بلند میشم
بهترین لباس مشکی ام رو میپوشم
موهامو ژل میزنم
عطری که حانیه برام خریده بود رو می زنم
وصیت نامه معین رو برمیدارم
و سوار موتور میشم
و پیش به سوی یار
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#رمان
#به_توان_تو
#قسمت_هفتاد_هفت
میرسم به بیمارستان
تلفن ام زنگ میخوره و اسم رویا خودنمایی میکنه
تماس رو برقرار میکنم
من:الوسلام بله بفرمائید
رویا:به سلام داداش بزرگه!نمیدونستم اگه با
پدرام ازدواج کنم اینقدر باهام رسمی میشی
من:به آبجی کوچیکه!
نفرمایید...رسمی چیه؟
رویا:بیمعرفت شدی زنگ نمیزنی
احوال نمیپرسی
سراغ نمیگیری
من:بدجور در گیر کار و زندگی ام!
رویا:منظورت از کار و زندگی شیفت مغازه ست که نمیای
یا داری زن میگیری؟
خندیدم و گفتم: ان شاءالله دومی...
حالا اشکال نداره یه عالمه مدت پدرام کار داشت من به جاش وامیسادم مغازه
حالا ی چند روز هم پدرام وایسه جا من
رویا:اوهووووع...کی تو جای پدرام وایسادی ؟بیچاره پدرام....
من:حالا اینارو بیخیال...
خودت خوبی...اقات خوبه؟
...........
بعد از چند دقیقه حرف زدن با رویا وارد بیمارستان شدم
به سمت اتاق حانیه رفتم
تا میخاستم در اتاق رو باز کنم و وارد بشم که پرستار مانع ورودم به اتاق شد...
کارت نشانه هویت پلیسی ام رو نشونش دادم و بهش فهموندم برای انجام ماموریت
اومدم بیمارستان
وارد شدم
اون (خود لعنتی و بی همه چیزش) روی تخت نشسته بود
چشماش از بس گریه کرده بود باد کرده بود و سرخ شده بود
با قدم های متوالی ام بهش نزدیک میشم
سرش رو انداخته پایین
میشینم روی صندلی رو به رویی اش
نفس عمیق میکشم و میگم:سلام خانم حاتمی
سرهنگ بهم دستور دادن که این بسته امانتی رو به دستتون برسونم
~بسته وصیت نامه ای که سرهنگ داده بود رو به طرفش بردم و گرفت
در بسته رو باز کرد
و هر دو نامه رو خوند
بغضش گرفت ولی گریه اش رو خورد
راوی:شاید نمیخاسته که غرورش بیشتر از این جلوت خورد بشه
من:شاید
حانیه:چیزی گفتی؟
من:نه....با شما نبودم
حانیه:خاکش کردید؟
من:اره!رفت جایی که بهش تعلق داشت
جایی که حقش بود
حانیه:امیر.....بوی مونت بلک میاد
راوی:مونت بلک اسم همون عطریه که خانم حاتمی(حانیه)برای تولد امیر براش خریده بود.....
من:هه....!
اره....سلیقه ت خیلی خوبه....خیلی دوسش دارم....
بهتری؟
حانیه:بهترم...ولی هنوز اجازه ترخیص بهم ندادن....
من:غصه نخور عزیزم
اجازه ترخیص هم میدن
حانیه:کی بهت اجازه داد که ب من بگی عزیزم؟
من:خودم!مشکلیه خانم؟
~حانیه پتو رو روی سرش کشید و گفت:اقای عطایی اگه کارتون تموم شده و اگه ماموریتتون رو تموم کردید خواهش میکنم ازین جا برید....
من:باشه میرم ولی بدون که حانیه جان همه چی تموم شد.....
برات میسازم اون زندگی ای رو که همیشه تو ذهنمون با هم ساخته بودیم
و میرم بیرون
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#رمان
#به_توان_تو
#قسمت_هفتاد_هشت
(راوی)
اسفند ماه سردی بود
کل تهران رو باران های به برف تبدیل شده ی ابرهای آسمان پوشانده بود
ولی برف و سردی هوا باعث نمی شد که مردم از خونه هاشون بیرون نیان و لذت روی برف راه رفتن رو نچشن
توی همین جا
توی این تهران بزرگ و زیر برف رفته
توی همین خیابان
توی همین کوی
داخل همین کافه
امیر با چشمان یشمی اش در لذت تماشای
باریدن برف بر روی شاخه درختی ست
که کبوتران یاکریم در اونجا لانه کرده اند
امیر سعی در ان دارد که با تماشای یا کریم های عاشق کمی از استرس اش کم کند و حال و هوایش را عوض کند
و شاید گذراندن لحظه های انتظار برایش آسانتر باشد
آری....لحظه های انتظار به سر رسید
دختر خانمی با پالتوی مشکی خز دار و شلوار و شال سورمه ای وارد کافه میشود
و میز امیر رو پیدا میکند
و رو به روی آن در یک میز مینشیند
امیر به گارسون سفارش کیک و قهوه ترک می دهد
و امیر و حانیه مشغول هم زدن شکر با قهوه ترک تلخ شان شدند
که امیر بالاخره دهن باز کرد
امیر:زمستون قشنگیه!
آدم دلش میخاد تو این حال و هوای برفا و نم نم بارون دست یارشو بگیره و بره
بره جایی که کسی نباشه
حانی اتفاقا یه شعر هم گفتم در مورد این موضوع...شرمنده تم سخت دنبال پروندتم!باید گوش کنی....چون باز برای تو گفتم
~حانیه موهای خرمایی رنگش را که گوشه ای از پیشانی اش را پوشانده بود را کنار زد و قسمتی از آنرا در شال خود فرو برد و گفت:امیر....همیشه تو حرف زدی و من همیشه گوش دادم
حالا نوبت منه که حرف بزنم و تو فقط گوش بدی
امیر:باشه...فقط بزار از زندگی که همیشه تو این دو سال تو فکرم بود برات بسازم رو بهت بگم
حانیه:هه....بگو
امیر:یه خونه نقلی ناز.........
حانیه:خیلی نامردی امیر...من خونه بزرگ دوست دارم
امیر:خوب منم تورو دوست دارم!
حانیه:مزه نریز .....ادامه شوبگو
امیر:یه خونه بزرگ همه وسایل هاشم پر میکنیم از وسایل های سفید فیروزه ای
من شعبه دوم کت و شلواری مو با پدرام میزنم
تو هم اگه خاستی میتونی پلیس رسمی بشی و استخدام بشی
من منصرف شدم دیگه میخام پلیس باشم....اما تو رو آزاد میزارم که خودت شغل و پیشه ات رو انتخاب کنی
اگه بخای پلیس رسمی بشی تاتهش باهات میمونم و بدون برای بهترین شدنت تو کارت همه جوره از طرف من حمایت میشی
اگه هم که نه میشینی تو خونه بچه هامونو بزرگ میکنی
حانیه:بچه هامون؟
امیر:اره...یه دوقلو خوشگل...دا......
حانیه:دانیال و دیانا
امیر:اره...
بعدش ما خوشبخت ترین خانواده دنیا میشیم
فکرشو بکن بعد چند سال بهم میرسیم
این چیزی بود که همیشه میخواستیم و ارزو شو داشتیم درسته؟
حانیه:نه امیر نه.......
امیر:نه.....؟!؟
حانیه:اره نه...
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#رمان
#به_توان_تو
#قسمت_هفتاد_نه
امیر گویی بدجور جا خورده بود!!!
حق هم داشت
حانیه ک متوجه شده بود پوز خندی نثار امیر کرد و مشغول نوشیدن قهوه اش شد
و امیر همانگونه مات زده به حانیه خیره شده بود
گویی تمام رویا و ارزو هایش جلوی چشمان یشمی اش در حال سوختن بودند
حانیه:میدونی چرا؟
امیر:نه چرا؟
حانیه:گوشی تو بده من!
~امیر گوشی شو داد به حانیه
و حانیه گوشی خودش را از کیفش بیرون اورد و به گوشی امیر زنگ زد...
زنگ زدن حانیه به گوشی امیر همانا و نمایان شدن اسم👈LANATI هم همانا
امیر متوجه گندی که ناخودآگاه بالا اورده بود شد...
خاست گوشی اش رو از روبه روی حانیه بردارد که حانیه دستشو محکم زد رو گوشی امیر و مانع کار امیر شد!
حانیه:که لعنتی اره؟.....
شرمنده اخلاق ورزشی تون ولی امیر فکر نمیکنی ک عشق ما خیلی نقیضه؟
اونشب که شما خونه ی رویا دعوت بودید و من بهت زنگ زدم اسم منو ارزو خونده بود روی صفحه ی گوشی ات!و تو گفتی که میخاستم جنتی سیو کنم اشتباه شد لعنتی سیو کردم!کیو میخای گول بزنی امیر؟
اون همه عشق و علاقه که بین ما بود..................
امیر: اون همه عشق و علاقه که بین ما بود با سیو کردن اسم تو بانام لعنتی از بین نمی ره!
نه...نمیتونی منو گول بزنی!سعی نکن بهونه جور کنی خانم حانیه خانم....
من تو رو از حفظم!
بگی ف تا فیها خالدونت رو رفتم!
پس بگو!!!!نیاز به بهونه نداری!دلیل اصلی تو بگو....چرا نمیخای با من ازدواج کنی....
~امیر بلند شد دستشو محکم زد روی میز بلندگفت:چرا لعنتی؟
حانیه هم بلند شد و گفت:عین ارزو مث دیونه ها جلوی جمع عربده نکش....بشین
همه دارن نگاه میکنن
امیر و حانیه نشستند
امیر جرعه ای از قهوه اش را نوشید و گفت:میشنوم!
حانیه نفسی از جنس عمیق کشید و از داخل کیفش سه برگه ی کاغذ بیرون اورد
و سمت امیر دراز کرد
امیر:اینا چیه؟
حانیه:تا باز نکنی نبینی نخونی که نمیفهمی
امیر برگه ی اول رو نگاهی انداخت
~نتیجه آزمایش بود
حانیه دچار بیماریMS شده بود
امیر:این چیه؟
حانیه:مگه سواد نداری؟
امیر:ینی چی؟ینی تو......
حانیه:اره من MS گرفتم
یه چند ماهی میشه
یادته یه روز اومدی بیمارستان من حالم بد شده بود....با ارزو بودی...من روزش نیومده بودم دانشگاه....
امیر:خب خب
حانیه:یهو شبش نمیدونم چی شد...سرم گیج رفت و افتادم.....
امیر بیماری من بیماری قلبی نیست که با یه عمل خوب بشه....بیماری MS درمان نداره...فقط میشه جلوی پیشروی شو گرفت....
امیر:تو حتی اگه ایدز هم داشته باشی من تا تهش میخام باهات بمونم
و حانیه باز پوزخندی زد و به امیر اشاره کرد که برگه بعدی رو نگاه کنه
امیر:برگه استقامت در اتریش؟پاسپورت و ویزا برای استقامت؟
حانیه:و زندگی کردن توی اتریش برای همیشه.....
امیر:چی میگی تو...این یه بازیه؟یه شوخیه؟دوربین مخفیه؟ چرا این کارارو بامن میکنی
حانیه:من باتو کاری ندارم
هیچ تعهدی هم نسبت به تو ندارم....دارم؟
امیر:پس قلبت چی؟فکر میکردم دوسم داری!
حانیه:من میخام برم اتریش برای درمان
میگن دکترای اون جا یه راه حل داده برای درمان
امیر:بیا باهم بریم
منم میام
حانیه:متاسفم امیر...من و تو از اولش هم برای هم نبودیم
ازت میخام همه چیرو یه سو تفاهم ساده بدونی و به برگه بعدی نگاه کنی
امیر به برگه بعدی نگاه کردو گفت:هه...
بلیط هواپیما به مقصد اتریش تاریخ 1فروردین
....
خیلی نامردی
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ شنیدنی و عااااااااااااای
#امام_رضا علیه السلام و اهمیت 🔰#نماز_اول_وقت
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
شهدا شرمنده ایم 💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅💢🔅
رفیعی با دست های خونی وارد #سنگر شد. رنگم پرید. فکر کردم بلایی سر حمزوی آمده.
از سنگر بیرون پریدم، دیدم او هم دستش خونی است.پرسیدم چی شده؟
گفتن برو عقب ماشین روا نگاه کن.
دیدم یه گونی عقب ماشینه.
داخل گونی یه #شهید بود که سر و پا نداشت، پیراهنی سفید تنش بود و دکمه یقه رو تا آخر بسته بود.
بچه ها گفتن:"برای شستشوی بیل مکانیکی، جایی رو کندیم تا به آب برسیم.
آب که زلال شد، دیدیم یک تکه لباس از زیر #خاک بیرونه. کندیم تا به پیکر سالم شهید رسیدیم.
خون تازه از حلقومش بیرون میزد!
ما برای شستشوی بیل جایی رو انتخاب کرده بودیم که یقین داشتیم هیچ شهیدی اونجا نیست!
اصلا اونجا اثری #جنگ و #خاکریز نبود."
دور تا دور منطقه را جست و جو کردیم، تا شاید شهید دیگه ای پیدا کنیم؛ اما خبری نبود.
خیلی وقتا خود #شهدا به میدان می آمدن تا پیداشون کنیم.
رادیو روشن بود، گوینده از #تشییع یک هزار شهید بر روی دست مردم تهران خبر می داد.
شاید مادر این شهید، با دیدن تابوت های شهدا از خدا پسرش را خواسته بود و همان ساعت...
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
دستانشان را براے یارے
مـــا دراز ڪــردہ اند...
بے انصافیست دستانشان را
بــا #گنـــاہ رد ڪـنیــم...
#شهدا_گاهے_نگاهمان_کنید😔
✍لذت زندگے بہ بندگے
و لذت بندگے با #شهادت
کامل مے شود
لایق نبودن معنے اش
تلاش نڪردن نیست!
تلاش کنیم
شاید لایق #شهادت شدیم
#شهدا هم اهل زندگی بودند
اما چه زندگی......
سعی کنیم کمی مثل شهیدان شویم
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 صحبت های زینب دختر #شهید مدافع امنیت #نادر_بیرامی ؛
🔹 پدرم عاشق #حاج_قاسم بود و دوست داشت پرچمش همیشه بالا باشه
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ چقدر #منتظر فرج #امام_زمان هستیم....؟
استاد #پناهیان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔸پخش زنده سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان
🔹به مناسبت هفته بسیج، صبح شنبه ۵ آذرماه جمع کثیری از بسیجیان با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد.
🔹علاوه بر این، پنج میلیون نفر از بسیجیان سراسر کشور نیز با ارتباط مستقیم و به صورت مجازی در این برنامه حضور خواهند داشت.
🔹این برنامه ساعت ۹:۴۵ صبح شنبه آغاز شده و به صورت زنده و مستقیم از رسانه KHAMENEI.IR و شبکههای صدا و سیما پخش خواهد شد.
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─