eitaa logo
اَزْشُھَـدٰاءْتاحُسیـن‌ڪَࢪبَـ❤️ـلا
345 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
باعشق‌اۅسټـ‌هࢪڪہ‌بہ‌جایےࢪسیدھ‌اسټـ ♥️ برای حمایت و تبادل لینک کانال گذاشته شود↯ https://harfeto.timefriend.net/17200402623512
مشاهده در ایتا
دانلود
مادرم زمانے ڪہ خبر شہادتم را شنیدے گریہ نکن... زمان تشیع وتدفینم گریہ نکن... زمان خواندن وصیت نامہ ام گریہ نکن... فقط زمانے گریہ کن ڪہ مردان ما غیرت را فراموش کنند و زنان ما عفت را... وقتے جامعہ مارا بے غیرتی و بی حجابے گرفت,مادرم گریہ کن ڪہ اسلام در خطر است.....❗️ شہید سعید زقاقی ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
پيشانی بند بسته ،پرچم دست گرفته بود و بی سيم رو هم روی كولش. خيلی بانمك شده بود. گفتم:خودت رومثل علم درست كردی؟ می دادی رو لباست را هم بنويسن. پشت لباسش رو نشون داد نوشته بود: «جگر شير نداری سفر عشق مرو! » گفتم: به هر حال، اصرار نكن . بيسم چی لازم دارم ولی تو رو نمی برم؛چون هم سن ات كمه، هم برادرت شهيد شده! با ناراحتی دستش رو گذاشت روی كاپوت ماشين و گفت: باشه، نميام ولی فردای قيامت شكايتت رو به حضرت فاطمه زهرا«سلام الله علیها» می كنم، می تونی جواب بده! گفتم: برو سوار شو. تو بحبوحه عمليات پرسيدم: بيسيم چی كجاست؟ گفتن نمی دونيم، نيست. به شوخی گفتم: نكنه گم شده، حالا بايد كلی بگرديم تا پيداش كنيم. بعد عمليات نوبت جمع آوری شهدا شد.  بعضی ها فقط یه گلوله یا ترکش ریز خورده بودن. يكی از شهدا تركش سرش رو برده بود، وقتی برگردونديمش پشت لباسش نوشته بود: {جگرشیرندارے سفرعشق مرو} ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
پسرش که شهید شد دلش سوخت. آخه یادش رفته بود برای سیلی ای که تو بچگی بهش زده بود، عذرخواهی کنه. با خودش گفت: " جنازه ش رو که آوردن صورتشو می بوسم. " آوردنش . . . ولی... سر نداشت . . . ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پدر كودك را بلند كرد و در آغوش گرفت. كودك هم می خواست پدر را بلند كند. وقتی روی زمین آمد دست های كوچكش را دور پاهای پدر حلقه كرد تا پدر را بلند كند ولی نتوانست. با خود گفت حتماً چند سال بعد می توانم. بیست سال بعد پسر توانست پدر را بلند كند. پدر سبك بود. به سبكی یك پلاك و چند تكه استخوان... ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☺️ شماره‌‌آخر‌تلفنت‌چنده؟🤔 برای‌اون‌شهید‌10‌تا‌صلوات‌بفرست🕊🌿 ‌ 💚1♥️‌شهید‌حاج‌قاسم‌سلیمانی 💚2♥️‌شهید‌محسن‌حججی 💚3♥️‌شهیداحمد‌یوسفی 💚4♥️شهید‌عباس‌دانشور 💚5♥️شهید‌ابراهیم‌هادی 💚6♥️شهید‌محمود‌کاوه 💚7♥️شهیدان‌گمنام 💚8♥️شهید‌محمدحسین‌فهمیده 💚9♥️شهید‌محمد‌حسین‌یوسف‌الهی 💚0♥️شهید‌فیروز‌حمیدی‌زاده جا‌نمونی...🙃🦋 ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
یاابـاصالح... کے مےآیۍ؟😢 ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
شبتون شہـ🌹ـدایـے في أمان اللہ🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گـفت:‌خجـالٺ‌نمیکـشی؟!🙊 پـرسیدم:چـرا؟🖇 گـفت:‌چـادرسـرت‌کـردی! ☺️ لبخنـد‌محـو‌ی‌زدم:تـوچـی؟!🧐 تـوخجـالت‌نمیکـشی؟🙂 اخـم‌کـرد:مـن‌چـرا؟!🤨 آروم‌دم‌گـوشش‌گـفتم:🗣 خجـالت‌نمیکـشی‌کـہ‌انـقد راحت😔 ‌اشـک‌امـام‌زمـانت‌‌رو در مـیاری😢😭😭 و چـوب‌حـراج بـہ ‌قشنگـیات ‌مـیزنی؟!💔😞* 🌺یازهرا🌺 @khademenn
چریڪی🤩 ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
روزها یڪ بود معروف به سه راهی روزها یک هست معروف به سه راهی ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚❖•ೋ° °ೋ•❖╝*
آشتي...🌱 یک‌بار من با یکی ازبچه‌ها برسرِموضوعی بحثمان شده بود. آن بنده خدا قهر کرد و رفت. يكي از بچه‌ها شب به من زنگ زد و گفت: فلاني قهرکرده. باید یک جوری او را برگردانی. من هم گفتم چشم. ساعت دو نیمه شب بود. زنگ زدم به اون بنده خدا. رفتم پشت انبار، رو به روی بیابون، تکیه زدم به دیوار انبار و نشستم. یک پتو هم روی دوشم بود، داشتم باهاش صحبت می‌کردم که راضیش کنم برگردد. همین‌طورکه داشتم توی عالم خودم با اون صحبت می‌کردم یک دفعه یک گلّه سگ از پشت این دیوار آمدند بیرون. یکی‌شان درست روبروی صورت من قرار گرفت و پارس کرد: هپ... من هم از ترس داد زدم هپ... !!😄 دویدم سمت داخل اتاق و با سر رفتم توی اتاق. همین که در را باز کردم شروع کردم به آرام راه رفتن، تا پیش بچه‌ها ضایع نشوم. طوری وانمود کردم که انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. راحت قدم برداشتم. آن بنده خدا هم منتظر بود، هی پشت گوشی می‌گفت: چی شد؟ گفتم: هیچی، هیچی نشد. با خنده گفت شنیدم سگ‌ها دنبالت کردند. همین قضیه موجب شد دوباره آشتی کند و برگردد.🙃 ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
آنقدر عاشق خدا باش ڪہ غیر خدارو فراموش ڪنے ♡☆❤️❤️❤️☆♡ ꧁@khademenn꧂ ♡☆❤️❤️❤️☆♡ *╚═❖•ೋ° °ೋ•❖═╝*
السلام علیک یا اباعبدالله ❤️ ☆♡¤❤️❤️❤️¤♡☆ @Khademinn ☆♡¤❤️❤️❤️¤♡☆