eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
➣‌﷽➣ ~ نام اثر : انا سائلکم 💯 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️علی حاجیان فر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 یکبارم نشده بدیامو بروم بیاری یکبارم نشده که رهام کنی تو بی قراری یکبارم نشده توی غصه تنهام بزاری تنهام نزاری بخدا از همه جا رونده میشم تنهام نزاری تو دو روز دنیا درمونده میشم تنهام نزاری وسط آتش سوزونده میشم بیا و دست منه بدو بگیر سوختم و گفتم اجرنا یامجیر اگه من نوکر ناسپاستم ولی تو بودی برام نعم الامیر ارباب منی دلم مبتلاته عیسایِ مسیح فقیرو گداته آرزوم اینه ببینم که آقا وقت مردنم سرم روی پاته ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ارباب منی/ انا سائلکم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✏️ 🎼 غصه رو دلمه طعم دوری از تو رو چشیدم غصه رو دلمه آقا میدونی چیا کشیدم غصه رو دلمه آخه یکساله حرم ندیدم کارم صبوریه فقط امسال به فکر اینم کارم صبوریه یعنی باز کربلا رو میبینم؟ کارم صبوریه کاش بگم زائر اربعینم!!! بخدا دوری به من نیومده تو که میدونی چقد دوری بده گم شدم تو منجلابِ معصیت تویی اونکه راه عشقو بلده ارباب منی/تویی سرپناهم جون مادرت/بِکن یک نگاهم یکساله حرم/نشد قسمت من آقا تو بگو/ چی بوده گناهم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ارباب منی/ انا سائلکم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای شاه کم سپاه چه خبر شده میون قتلگاه ای شاه کم سپاه افتاده اینجا چقد خورشید و ماه ای شاه کم سپاه دیگه زینب ببره به کی پناه گریَم در اومده بالای تنت یه مادر اومده گریم در اومده شمر نانجیب با خنجر اومده گریم در اومده قصه ی کربلا به سر اومده الهی بمیره نوکرت برات پره خون شدی میون قتلگات همونایی که تو گودال بودن خندیدن به اشکای مخدرات زینب اومده/روی اون بلندی میگفت نانجیب/لباسش رو کندی میگفت هی حسین /برو زینبِ من چی میشه فقط/ چشاتو ببندی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ای وای / شهیدِ بی سرم♦️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍شعروسبک : شنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۰
امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود امشب کنار یک دگر نشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا میشود امشب .. حتی اگر این خیمه خون خدا فردا به دست دشمنان برکنده از پا میشود امشب صدای خواندن قرآن به گوشهایت ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا میشود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا میشود امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خارها گمگشده پیدا میشوند امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش فردا در این گوشوار از گوش او وا میشود امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار الغمه بی دست سقا میشود امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی فردا ز مرکب سرنگون این سرو رعنا میشود امشب بود جای علی آغوش گرم مادرش فردا چو گلها پیکرش پامال اعدا میشود امشب گرفته در میان اصحاب ثارالله را فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها میشود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان این حلقه یغما میشود امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
شور شب عاشورا محرم ۱۴۴۴ ه.ق تو اوج غربت کشتن تورو به قصد قربت کشتن‌ تورو دم غروب زیر دست و پا رو خاک تربت کشتن تورو خواهرت دید/توی گودال/ موهاتو کشید قاتل خواهرت دید/که چطوری /سرتو برید قاتل ناله میزد /مادرتو /ناله شو شنید قاتل دل نگران خیمه ها بود ای وای ای وای چشاش به سمت خیمه وابود ای وای ای وای یکی عمامه ات رو میبره یکی نگاش به انگشتره یکی میره سمت خیمه گاه تو فکر خلخال و معجره دست پر از/قتلگاهت /شمر رو سیاه میره وقت غارت/شده لشگر /سمت خیمه گاه میره دست مردی/سمت گوش/ طفل بی پناه میره رسیده لحظه‌ی جسارت ای وای ای وای رسیده موعد اسارت ای وای ای وای حامد محمدی ۱۴ تیر ۱۴۰۱ سبک👇👇👇
قرار شدکه مجال سخن نداشته باشی قرارشدکه سری دربدن نداشته باشی تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن ازعُشّاق درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی هجوم نیزه و شمشیر ها تو را چرخاند که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست که لحظه ای غمِ تنها شدن نداشته باشی همین که دید سَنان آفتاب سوزان ست تلاش کرد که تو پیرُهن نداشته باشی قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی
مناجات با امام زمان عجل الله فرجه الشریف شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم وحید محمدی ۱۴۰۰/۸/۲۸ (عج) @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه‌ی گودال شد بازهم حق علی زیرلگد پامال شد زخم، زخم کهنه ایست ازسقیفه ماجرای کربلا دنبال شد میزبانی را ببین از دهان میهمان با نیزه استقبال شد @hosenih آه از این دنیای پست بر سر یک شاه بین صد گدا جنجال شد گفته مقتل"قتل صبر" آه یک ساعت برای خواهرش صد سال شد نعل ها تعویض شد مادرش در گوشه‌ی گودالِ خون بی حال شد اسب ها تا آمدند بر تن سبط نبی هنگام استهلال شد تا به خاک افتاد شیر از هجوم گرگ ها صحن حرم اشغال شد سهم او شد لاله زار در عوض دشت بنفشه قسمت اطفال شد @hosenih مادری در خیمه سوخت در عوض آن سوی میدان حرمله خوشحال شد بعد غارت از حرم دختر خولی یقیناً صاحب خلخال شد معجرِ غارت شده...؟؟!! روضه تا اینجا که آمد روضه خوان هم لال شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دم زد از حق و ناروا کشتند از وفا گفت و از جفا کشتند دعوت از کوفه بود و مهمان را قبل کوفه به نینوا کشتند @hosenih هرکس آمد پی نصیحت شان یا به سنگش زدند یا کشتند خنجر از پشت خوردنش درد است طبق تاریخ از قفا کشتند آه از ازدحام رعیت ها شاه را زیر دست و پا کشتند با وضو، بلکه قربة لله تا که راضی شود خدا کشتند هرکسی هرچه کرد گفت آن روز مزد می خواست، با ریا کشتند گاه با تیر و نیزه و شمشیر گاه با طعن و ناسزا کشتند حوصله خرج شد برای علی اکبرش را هجا هجا کشتند داغ عباس کار خود را کرد کودکش را دگر چرا کشتند؟ @hosenih از سر ظهر تا غروب آن روز ذره ذره حسین را کشتند علقمه…پشت خیمه…در گودال پس نه یک‌ بار، بارها کشتند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نافع‌ابن‌هلال نیمه‌ی شب  بر در خیمه‌گاه زینب بود داخل خیمه چشم اربابش  بازهم بر نگاه زینب بود عشق در سینه‌اش تموج داشت غرق نورِ حسین  آئینه با ادب ایستاده عابد شب سر به زیر است دست بر سینه نافع از دور می‌شنید آه و گریه و التهابِ زینب را جگرش پاره پاره شد تا که  می‌شنید اضطراب زینب را @hosenih دل من سوخت ای تک و تنها ظهر فردا چکار خواهی کرد آخرش هم که خواهر خود را  به فراقت دچار خواهی کرد رفت نافع به خیمه‌گاهِ حبیب با دو چشمی که دید گریان است ریخت خاکی به سر ،حبیبِ حرم دخترِ مرتضی پریشان است خون به رگهای پیرمرد آمد گفت برخیز نوبتِ ما شد جان ما  هدیه‌ی بنی‌هاشم مثل شیرِ نری مهیا شد همه اصحاب را صَلا دادند رو به شیران و این دلیران کرد حلقه‌ی یاوران که کامل شد  تیغ خود را حبیب عریان کرد حلقه گشتند یاوران باهم عابس و جون و سالم و جندب منجح و حنظله، سعید و سوید وهب و عمرو و قارب  و شوذب همه رفته با خروش و شکوه همه بر گِردِ خیمه‌ی زینب مثل صخره شبیه قله‌ی‌کوه همه بر گردِ خیمه‌ی زینب آمدیم ای عقلیه‌ی عالم تا دلت زخم این و آن نخورد به تو سوگند تا که ما هستیم آب هم در دلت تکان نخورد یک به یک لب به لب رجز خواندند شیرهای قبیله رو به حرم تیغ چرخان و نعره‌ی لبیک رو به سوی عقیله رو به حرم آنچه پیداتر است در این بِین رگ پیشانی علمدار است وای بر حال  آنهمه لشکر که رجزخوانیِ علمدار است لشکرِ شمر را بهم زده است آنکه تا صبحدم قدم زده است شُکر عباس هست و یاوران اما طور دیگر خدا رقم زده است کم کم از شیرها همه رفتند یک به یک کم شدند پای حسین همه در پیش فاطمه خونین همه درهم شدند پای حسین ساعتی بعد بین علقمه هم وای بر من پناه زینب رفت تکیه‌گاه حسین اُفتادو بین خون تکیه‌گاه زینب رفت @hosenih دست‌ها را به روی سر بگذاشت آنچه می‌دید بر سرش آمد دید از روی تل به قربانگاه پدر و جد و مادرش آمد تکیه بر نیمه نیزه‌ای داده شاهِ بی یار از این و آن می‌خورد نامشان را که یک به یک می‌بُرد تنِ یاران همه تکان می‌خورد جمع نامحرمان همه جمع است خواهری می‌دوید در گودال قبل از آنیکه زینبش برسد شمر آمد پرید در گودال... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا میشود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی        فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا میشود امشب بود بر پا اگر این خیمه ی خون خدا       فردا به دست دشمنان بر کنده از جا میشود امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی       فردا صدای الامان زین دشت بر پا میشود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است       فردا خدایا بسترش آغوش صحرا میشود امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند       فردا به زیر خار ها گم گشته پیدا میشود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش       فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا میشود امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان       فردا کنار علقمه بی دست سقا میشود امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی ست      فردا ز مرکب سرنگون این سرو رعنا میشود امشب بود جای علی آغوش گرم مادرش      فردا چو گل ها پیکرش پا مال اعدا میشود امشب گرفته در میان اصحاب ثار الله را       فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها میشود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین       فردا به دست ساربان این حلقه یغما میشود 🔴 گیف مذهبی https://t.me/gifemazhabi
‍ . ‍ بساط عزا گشته بر پا ز داغ عزیزان طاها خزان شد گلستان حیدر ز جور و ستمهای اعدا تنِ کودکان ،، سوزد از تب شده روزشان تیره چون شب امان از دل ،، عمه زینب امان از دل ،، عمه زینب واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا ز آه و فغان یتیمان بود حال زینب پریشان شده روی نیزه نمایان سر بی تن جان نثاران رباب از غم ،، داغ اصغر کند شیون و ،، می زند سر رقیه ز هجران بابا توانی ندارد به پیکر واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا شده کاروان اسیران روان جانب شام ویران رود دخت حیدر رساند به عالم پیام شهیدان دلش پر ز خون ،، گشته از غم بود دیده تر،، قامتش خم ز بعد حسین و ،، ابوالفضل شده خسته و سیر از عالم واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا ز لبهای محبوب یزدان رسد صوت آیات قرآن غبار غریبی و ماتم نشسته به رخسار طفلان بود روی نی ،، ماه زینب چراغ شب ،، راه زینب شده «سیدش» دیده گریان ز درد و غم و آه زینب واویلا، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .
هدیه به قلب حضرت زینب صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم روضه رسیده به گودیه قتگاه می خونه خواهری با سوز و اشک اه دیدم با نیزه اش بر سینه ات نشست انقدر تکیه داد تا نیزه اش شکست ای حسینم. ای حسینم. ای ضیا هر دو عینم هر کس یه قطعه ای از این تنت رو برد گرگی رسید حسین پیروهنت رو برد دیدم مقابلم بر سینه ات نشست موی تورا گرفت ای وای میون‌ دست ای. حسینم. ای حسینم. ای ضیا هر دوعینم دستامو بستنش بعد از تو با طناب بردن من و حسین در مجلس شراب دور و برم حسین یک مشت حرامی بود کی جای خواهرت بازار شامی بود رضا نصابی