eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
🏷 "سلام‌الله‌علیها" دیگه مهیا، برا وداعی گفتی علی جان، اومد وقت جدایی گفتی فدایِ، سرت علی‌جان اگه فدات شد یه عاشق فدایی گفتم عزیزم، یاد منم باش فردا که بی من توو آغوش خدایی دیدی که دنیا گذاشت، داغ تورو به دلم به جون زینب‌مون، از روی تو خجلم شکسته پری، شکسته دلی خداحافظ، عزیز علی ] پیش از تو قلبم، از حرکت افتاد روزی که رو قلبم زخم غیرت افتاد صدا زدی یا، فضه خذینی همین که در وا شد، بار شیشه‌ات افتاد سیلی دشمن، به صورتم خورد همین که رد آتیش، رو صورت افتاد چادر خاکی تو، دستای بسته‌ی من وقت رها شدنه، پهلو شکسته‌ی من تو آیینه‌ی من از ازلی خداحافظ عزیز علی ] علی به جز اشک، مرهم نداره رو داغ پهلوی مجروحت بذاره آروم جونم، علی رو کشتی وقتی به زینب گفتی کفن بیاره اون لحظه که با هم گریه کردیم برای مظلومی که کفن نداره می‌شنوه ارض و سما، شهادتین تو رو می‌شنوه مرثیه‌ی سر حسین تو رو عزای تو شد، عزای حسین فدای تو و فدای حسین
شب جمعه ها دل / می تپد برایت میکنم هوایت / میزنم صدایت پر کشد مرغ دل به سوی کربلا گه رود علقمه / گهی پایین پا السلام علی ساکن کربلا ....... السلام ای شه / تشنه لب یا حسین کربلایی م کن / این رجب یا حسین هر کجا که باشم دلم در کربلاست شب جمعه ها روی لبم این نواست السلام علی ساکن کربلا ....... از حرم صدای / مادر تو آید ناله و شیون / خواهر تو آید زینت شانه مصطفایی حسین از چه مرمل باالدمایی حسین السلام علی ساکن کربلا ....... با دل شکسته / با قد خمیده بوسه میزند بر / حنجر بریده قتلوک عطشانا حسینم حسین ذبحوک عریانا حسینم حسین السلام علی ساکن کربلا ..... از جگر بانگ وا / غربتا میزدی در بر خواهرت / دست و پا میزدی زنده بودی هنوز سرت را بریدند تن بی سرت را به هر سو کشیدند السلام علی ساکن کربلا .....
مادر به فدای تو ای مادر بی حرم مادر یه بارم که شده صدام کن پسرم مادر مادر به پره چادرت گره خورده دلم مادر فقیرم یتیمم اسیرم سائلم مادر روزی عالم تو دستاته مایه فخر و مباهاته گردن بند تو با تو رقم خورد سرنوشتم ای همه هستم ای بهشتم یک لبخند تو تو ازم راضی باشی خدا ازم راضیه سلام الله علیکِ ایتهاالمرضیه **** مادر امید اول و آخری واسه من مادر اسم تو شده ذکر مقدس من مادر مادر چراغ خونه زندگی منی مادر بارون رحمت بندگی منی مادر سایه لطفت بی کرونه ممنونم ای مادر نمونه ای آرامشم هر باری که اشکامو دیدی دل شکستمو خریدی فداتون بشم هوامو داری مادر نگاه تو مرهمه سلام الله علیکِ ایتهاالعالِمه **** مادر عمریه که منم زیر دین تو ام مادر نوکر خونه زاد حسین تو ام مادر مادر من از دست تو حاجتمو میگیرم مادر یه روزی برای حسینت میمیرم مادر دنیا نشون داده همیشه مثه حسین هیچکی نمیشه یار با وفا پشت سرم دعای خیرش من یاری ندارم بغیرش توی سختیا گدا جز خونه تو کجا رو داره بره سلام الله علیکِ ایتهاالطاهره  ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
14000926-taheri-shoor4.mp3
2.03M
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی حسین طاهری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ وای از مدینه و وای از کرب و بلا وای از پشت در و گودیِ قتلگاه می سوزه خونه ای که مثل بهشته ​​میخ در بود و پر و بال فرشته الهی بشکنه دست اون کسی که توی نامه اش به معاویه نوشته قدم قدم، توی کوچه تا دَم در  اومدم نرسیده بی هوا لگد زدم، لگد زدم صدای ناله ی زهرا، میونِ شلوغی گم‌ شد ضربه ای که زد به پهلو، ضربه ی دوازدهم شد وای از مدینه و وای از کرب و بلا وای از پشت در و گودیِ قتلگاه ناله می زنم من از ناله ی زهرا گریه می کنم من از گریه ی زینب اگخ تو مدینه این خونه نمی سوخت نمی سوخت تو کربلا خیمه ی زینب رنج و عذاب، بمیرم برای زهرا و رباب یکی تو کوچه یکی بزم شراب، بزم شراب نمیدونم چی بگم از، حال و روز این دو مادر دیگه گهواره ی محسن، میرسه به علی اصغر وای از مدینه و وای از کرب و بلا وای از پشت در و گودیِ قتلگاه الف قامتشون شبیه داله پُر شده چادرشون از گُلِ لاله ماجرای فدک و ضربه ی سیلی ای خدا شد ارث زهرای سه ساله موشو گرفت، ساربان به زور النگو شو گرفت قوت چشمای کم سوشو گرفت، موشو گرفت شبیه پدربزرگش، با طناب دستاشو بستن شبیه مادر بزرگش، دیگه پهلوش شکستن نفسم اگه باز، به گلو برسه کاری می کنم صِدامَم به عمو برسه که بیاد به حسابِ عدو برسه آتیش دامنم نزدیکه به مو برسه آی همونی که ازم، پدرم رو گرفت با یه عده حرومی دور حرم رو‌گرفت تو نبودی به زور، معجرم رو گرفت اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت
شبای روضه ها شبای کربلا دعای خیر من دعای کربلا بزرگترا میگن شفا تو تربته پس بهترین دوا دوای کربلا ای چشمه ی حیات دو چشم ترم حسین تا آخرین نفس نفس آخرم حسین من هرچه دارم از قِبَل روضه های تو ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین تربت توی کفنمه پیرهن مشکیم به تنمه تو قیامت به مادرت بگو این سینه زنمه آقام آقام آقام حسین بند دوم برای من بسه همین که دعوتم میون روضتون به زیر سایتم تو زندگیم آقا غمی نبوده چون تو هیئته فقط که غرق لذتم تنها امید این دل در به درم حسین داروی قلب پر تپش مضطرم حسین اشک غم تو شد همه ی آبروی من من پای سفره ی تو شدم محترم آقا نوکر لقبمه گریه کار هرشبمه آرزومه که تو بگی یه کربلا طلبمه آقام آقام آقام حسین
روضه امام حسین.mp3
6.89M
🔸شبای جمعه،گودال شلوغه 🔸ان شاالله اینکه میگن دروغه 🔸میگن رو سینش پرید 🔸مادرو انگار ندید 🔸رو دامن فاطمه 🔸حسینشو سر برید 🔰شب های جمعه،نیمه شب ها تا سپیده 🔰بر روی اسرارش،خدا پرده کشیده ✳️از راه می آید،زنی قامت خمیده ✳️لب میگذارد روی حلقوم بُریده ☑️فریاد های یا_بُنیَّ ،پا بگیرد ☑️حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد ❇️روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد ❇️قربان آن آقا که انگشتر ندارد 🔘یک تکه ای سالم،هم این پیکر ندارد 🔘جایی برای بوسه ی مادر،ندارد 💢گیسوی خود را ریخته روی گلویش 💢مادر بُوَد اینگونه شکل گفتگویش ✔️یا بُنیّ یا بُنیّ یا بُنیّ ✔️برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ 🌐دیدم خودم در عصر عاشورا بُنیَّ 🌐افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ ♨️ 🔺من بی وضو موی تو را شانه نکردم 🔺حالا به دنبال سرت باید بگردم 🔹موهایی که بی وضو با دست فاطمه،شونه نمیشد... 🔹حالا تو چنگ یه بی حیاست یه دست خنجر گرفته... ♻️من بی وضو موی تو را شانه نکردم ♻️حالا به دنبال سرت باید بگردم یکی دو جمله هم از زبون خانوم زینب بگم برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردیو من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم چقدر رأس تو بر نی،دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار،افتادم 👌آقاجان،به اسمت قسم خیلی دلم تنگ حرمته 👌دلم برا گریه های بین الحرمین تنگ شده 👌دلم برا قدم زدن های خیابون بین الحرمین تنگ شده 👌دلم برا گوشه نشستن ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیچاره و فقیرم، یارب الهی العفو از دست خود اسیرم، یارب الهی العفو این نفْس ِ لاأبالی حال مرا گرفته از اشتباه سیرم، یارب الهی العفو کم معصیت نکردم! کافیست خبط و خسران ابلیس کرده پیرم، یارب الهی العفو درمانده ام! ندارم جز آه در بساطم از شرم سربه زیرم، یارب الهی العفو دادی بها به این بد! اما به جای جبران دائم بهانه گیرم! یارب الهی العفو ممنون که راه دادی! حالا که نیمهٔ شب- -خورده به تو مسیرم، یارب الهی العفو هر طور هست باید رزق شهادتم را از دست تو بگیرم، یارب الهی العفو تا اینکه بین روضه، رو به ضریح ارباب در کربلا بمیرم، یارب الهی العفو! @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا امام علی علیه السلام به بیرون خانه می آید!👇 ✅وقتی مهاجمین به خانه حضرت فاطمه(س) یورش بردند و بعد از جراحات و لطمات وارده بر حضرت فاطمه(س)، اصحاب سقیفه وارد خانه شدند. اینجا بود که امام علی(ع) مقابل عمر بن خطاب درآمد و او را گرفت و بر زمین کوبید و در این حین خطاب به عمر فرمود : 📋《يَا ابْنَ صُهَاكَ! لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللهِ(ص) لَعَلِمْتَ أَنَّكَ لا تَدْخُلُ بَيْتِي》 ♦️ای پسر صحّاك! اگر مقدّرات خداوندی و پيمان و سفارش رسول خدا(ص) نبود، هر آينه مي فهميدی كه تو قدرت ورود به خانه مرا نداری! عُمر از ترس جان خود سریع از خانه بیرون رفت.(۱) 📚منبع: ۱)کتاب سُلیم بن قیس، ج۲، ص۵۸۶ حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا دستان مبارک را با ریسمان می بندند!👇 حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام ✅وقتی عمر شنید، که رسول اکرم(ص) به امیر المومنین(ع) دستور صبر داده است، فهمید که می تواند به کار خود ادامه دهد و بلافاصله از ابوبکر نیروی کمکی خواست! او و یارانش این بار با پشتیبانی صد نفری که از قبل آماده بودند، حمله کردند و تا پشت در نیم سوخته آمدند. قنفذ نیز با گروهی دیگر به پشت درب خانه آمدند تا کمکی برای عمر و یاران او باشند. مرحوم طبرسی می نویسد : 📋《فَأَرْسَلَ عُمَرُ يَسْتَغِيثُ فَأَقْبَلَ النَّاسُ حَتَّى دَخَلُوا الدَّارَ فَكَاثَرُوهُ》 ♦️عمر از ابوبکر، نیروی کمکی خواست. پس مردم مهاجم، هجوم دسته‌ جمعی خود را به خانه حضرت فاطمه(س) دستور کار خود قرار دادند و همگی وارد خانه شدند. 📋《وَ بَادَرَ عَلِيٌّ(ع) إِلَى سَيْفِهِ لِيَأْخُذَهُ فَسَبَقُوهُ إِلَيْهِ فَتَنَاوَلَ بَعْضَ سُيُوفِهِمْ فَكَثُرُوا عَلَيْهِ فَضَبَطُوهُ》 ♦️امام علی(ع) در این هنگام، به طرف شمشیر خود رفت؛ ولی آنان زودتر شمشیر را برداشتند و حضرت(ع) را دستگیر کردند. 📋《وَ أَلْقَوْا فِي عُنُقِهِ‏ حَبْلًا أَسْوَدَ》 ♦️و ریسمانی سیاه بر گردن حضرت(ع) انداختند، در حالی که او را می کشیدند. در این موقع، 📋《وَ حَالَتْ فَاطِمَةُ(س) بَيْنَ زَوْجِهَا وَ بَيْنَهُمْ عِنْدَ بَابِ الْبَيْتِ》 ♦️کنار درب خانه، حضرت فاطمه زهرا(س) میان علی(ع) و آنان حایل شد و مانع از بردن امام(ع) شد.(۱)(۲) اینجا بود که قنفذ تازیانه‌ای را به بازوی فاطمه(س) زد که اثر آن تا زمان شهادت آن بانو باقی ماند. دست فاطمه(س) از دامان علی(ع) کوتاه شد و بر زمین افتاد و دشمن، علی(ع) را مظلومانه و کشان‌ کشان به مجلس ابوبکر بردند تا به اجبار از او بیعت بگیرند. فاطمه(س) با جراحت تمام، سراسیمه، به زحمت بلند شد تا مانع بردن علی(ع) به مسجد شود و می فرمود : 📋《وَ اللّهِ لا أَدَعُكُمْ تُجُرُّونَ إِبْنَ عَمّي ظُلْماً》 ♦️به خدا سوگند! نمي گذارم پسر عموي مرا ظالمانه به سوی مسجد بكشانيد. و در ادامه فرمود : 📋《وَيلَكُم! مَا اَسرَعَ مَا خُنتُم اللَّه وَ رَسُولَه فِينَا اَهلَ البَيتِ(ع) وَ..》 واي بر شما! چه زود، به خدا و رسولش، در حق ما اهل بیت(ع) خيانت کردید.(۳) در این هنگام علی(ع) را وارد مسجد کرده و در مقابل ابوبکر که بر منبر نشسته بود، نشاندند و عمر شمشیر را بالای سر حضرت(ع) گرفته بود. در روایت آمده است که؛ 📋《أَخْرَجُوا عَلِيّاً(ع) فَمَضَوْا بِهِ إِلَى أَبِي بَكْرٍ! فَقَالُوا لَهُ: بَايِعْ! فَقَالَ: إِنْ أَنَا لَمْ أَفْعَلْ فَمَهْ؟! فَقَالُوا: إِذًا وَ اَللَّهِ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ نَضْرِبَ عُنُقَكَ! قَالَ : إِذًا تَقْتُلُونَ عَبْدَ اَللَّهِ وَ أَخَا رَسُولِهِ. فَقَالَ عُمَرُ : أَمَّا عَبْدُ اَللَّهِ فَنَعَمْ، وَ أَمَّا أَخَا رَسُولِ اَللَّهِ(ص) فَلاَ، وَ أَبُو بَكْرٍ سَاكِتٌ لاَ يَتَكَلَّمُ!‌》 ♦️امیرالمؤمنين(عليه السلام) را از خانه اش خارج کردند، و او را وارد مسجد نمودند. سپس ابوبكر گفت : بيعت كن! حضرت(ع) فرمود : اگر من بيعت نكنم، چه می شود؟ ابوبکر گفت : قسم به خدایی كه شريك ندارد، گردنت را مي زنيم! حضرت(ع) فرمود : در اين هنگام بنده ی خدا و برادر پيامبر(ص) را كشته ايد. ابوبكر ساكت شد و چيزي نمی گفت!(۴) در این هنگام، زهرای مرضیه(س) با تن مجروح، خود را به زحمت به مسجد رسانید و خطاب به غاصبین فرمود : 📋《خَلُّوا عَنْ أبنِ عَمّي! فَوَالَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لأََنْشَرَنَّ شَعْرِي وَ لأََضَعَنَّ قَميصَ رَسُولِ اللّهِ(ص) عَلي رَأْسي وَ لأََصْرُخَنَّ اِلَي اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالي فَما ناقَةُ صالِحٍ بِأَكْرَمَ عَلَي اللّهِ مِنّي وَ لاَ الْفَصيلُ بِأَكْرَمَ عَلَي اللّهِ مِنْ وُلْدِي!》 ♦️رها کنید پسر عموم را! قسم به آن خدایی که محمد(ص) را به حق برانگیخت! اگر از علی(ع) دست برندارید، گیسوان خود را پریشان کرده و پیراهن رسول خدا(ص) را بر سر افکنده، به نزد خدای تبارک و تعالی فریاد بر می آورم. یقین بدانید که ناقه ی صالح در نزد خدا از من گرامی تر و بچّه ی آن ناقه، نیز از فرزندان من قدر و قیمتش زیادتر نبود.(۵) 📋《فَقَالَ لَهُ عُمَرُ : أَلاَ تَأْمُرُ فِيهِ بِأَمْرِكَ؟ فَقَالَ: لاَ أُكْرِهُهُ عَلَى شَيْءٍ مَا كَانَتْ فَاطِمَةُ(ع) إِلَى جَنْبِهِ》 ♦️عمر در این هنگام خطاب به ابوبکر گفت : آیا دستور نمی دهی کار را تمام کنیم؟!! ابوبکر گفت : مادامی که فاطمه(س) در کنار علی(ع) است، او را به چیزی مجبور نمی کنم! آن گاه حضرت فاطمه(س) همراه حسنین(علیهم السلام) برای نفرین به سوی قبر رسول خدا(ص) حرکت کرد.(۶) علی(ع) در این هنگام به سلمان فرمود : 📋《أَدْرِكْ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ(ص)!》 ♦️سلمان! فاطمه(س) را دریاب! ادامه مطالب :👇