eitaa logo
عزیزم حسین♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
163 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•کاش تا خیمۀ سبزت برسد.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج مهدی سلحشور•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کاش تا خیمۀ سبزت برسد فریادم من از آن روز که در بند توام آزادم عاشقم دستِ خودم نیست بگو تا چه کنم دل به یک یوسفِ گم گشتۀ زیبا دادم باز من ماندم و پروندۀ امضا نشده کاش با یک نظرِ لطف کنی دلشادم شدم آن تیر که در چله ای از وسوسه هاست شده ام صید و گناهان جهان صیادم عافیت در دلِ من راهِ بصیرت بسته شد هوس جایِ تو موعودِ منو میعادم در دلم ذوقِ گناه و به لبم نام شماست بندۀ بی صفت و هر چه که بادآبادم تشنه رویِ توام رفعِ عطش می خواهم گفتم از تشنگی و یاد لبی افتادم بعد یک عمر حسین است فقط ذکر لبم چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم نام تو حرز نجات است مبادا برود در سرازیریِ قبر اسم شما از یادم ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدون ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•یکبار نشد راه ببندی... و توسل ویژه ماه مبارک رمضان به نفس حاج محمود کریمی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ «•اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم• °لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم° •استغفروالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، ذی الجلال والاکرام واتوب الیه•» هر بار دلم خسته شد از بارِ گناهی شرمنده و بیتاب کشیدم دو سه آهی با اشک نشستم دَمِ «ألعفو» گرفتم در بازدََمم دیده نشد ذرّه گناهی یکبار نشد راه ببندی و بگویی برگرد برو! عاصی و گم کردۂ راهی بخشیدی و گفتم چه کنم؟! چارۂ من چیست؟! از نورِ دلم کم شده و مانده سیاهی این نَفْس؛ مرا یکسره از راه به در کرد از راه به در کرده و انداخت به چاهی خوردم به دَرِ بسته! رسیدم به امیدِ یک گوشۂ چشمی! نظری! نیم نگاهی... از «أسئلکَ» پُر شده این کاسۂ خالی دستی برسان! ای کَرَمت لٰایَتَنٰاهی نزدیکتری از رگِ گردن به مَنِ بد پس خوب ترین، خوب ترین پُشت و پناهی این سلسله ی کوهِ خطاهایِ پیاپی در سجده شد از لطف ِ تو تبدیل به کاهی ابلیس به عشق من و تو کرد حسادت میگفت هراسان؛ چه گدایی و چه شاهی از دور و بَرَم دور شد آنگاه که گفتم: یا راحِمُ یا ساتِرُ یا ربِّ إلهي! *میدونم آبرو ندارم درخانه ات،میدونم اوضاعم خوب نیست،اما سلطان کشور ما امام رضاست....به آبروی امام رضا به ما هم آبرو بده...* پشت پرچین چشام زنده شدخاطره هام دم افطار به یادت، حرم امام رضام حالاکه نشدبیام به تواز دور سلام ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•بخشیدی هزاربار ولی... بسیار جانسوز ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ سیدرضا نریمانی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ میشناسی منو بنده ی بدکارِ تو هستم جز بارِ گناه ، هیچ چی ندارم تویِ دستم حق داری اگه از منِ بیچاره بِرَنجی بخشیدی هزاربار،ولی باز توبه شکستم عاشق نشدم، لایقِ دیدارِ تو باشم من با همه بودم، ولی با تو نَنِشستم من بنده ی پست و تو نِعمَ الاَمیری حق داری که ازمن،هی رو تو بِگیری من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم *آقاجان!...یکم حرف بزنیم با آقامون...* انگار تا میام توبه کنم، می شکنی پامُ انگارکه گرفتی تو اَزم، حالِ دعامُ شایدبیرونم کرده باشی، از دَرِ خونه ات شایدنمی خوای که ببینی، نوکریامُ شاید دیدی غافل بودم، از من بَدِت اومد شایدنمی خوای، بشنوی حتی تو صِدامُ اما کَرَمِ تو،بالاتر از اینهاست امیدِ یه نوکر،آقاییِ مولاست تو شاهدِ این، اعمال منی حق داری اگه، بام حرف نزنی من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم وقتی همه درها،رویِ من بسته می مونه وقتی که دیگه، راهی برا دل نمی مونه راهی میشم و می رسونم دل رو به مشهد اونجا یه نفر چاره ی کارم رو میدونه سرگرم گناه ،میشم و باز دور میشم اما سلطانِ رئوف،باز من و به تو می رسونه ای حضرتِ سلطان، من بی کس و کارم من جایی رو غیر از این خونه ندارم دردِ دلم و می دونی آقا، تنها تو برام می مونی آقا من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم دلتنگم و از،غصه برام خواب نمونده چند وقته که بی روضه برام تاب نمونده خشکِ لبم و یادِ لبِ خشکِ حسینم یه جرعه برا اصغرشم آب نمونده انگار دَمِ افطار، یه نفر روضه میخونه یه پیرُهنه پاره برا ارباب نمونده دلتنگِ حسینم،بی تابه مُحَرَّم مارو برسون ای، آقا به مُحَرَّم دور از حرمت، دلگیرم آقا بی روضه باشم، می میرم آقا من حَقَّمِ که لایق نشدم من حَقَّمِ چون عاشق نشدم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net فاطی
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•لهوف را بگشایند و.. و توسل به سیدالشهداء علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج حسن خلج •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ لهوف را بگشایند و استخاره کنند که چشم های غزل را پر از ستاره کنند عجب نباشد اگر که به یمن روضۀ تو امور عالم لاهوت را اداره کنند حسین جانم .. هزار حوریه جان میدهند هر ساله که زخم های تو را یک به یک شماره کنند *رحمت خدا به این اشک ها و ناله ها .. این آقا با دلاتون چه کرده .. این روزا بیش تر از همیشه به یادِ اربابید .. مخصوصاً دم افطار .. لبا که خشک میشه .. جگرها که تب دیده میشه .. حسین ...* هزار حوریه جان میدهند هر ساله که زخم های تو را یک به یک شماره کنند برایِ تو کفن از *ای بی کفنِ کربلا .. آرزوش که عیبی نداره، از آقا بخوایم ان شالله یه ماه رمضان شب های جمعه و شب های قدرش حرم ابی عبدالله باشیم ..* برایِ تو کفن از جنسِ عرش میدوزند برای تو کفن از ابرها قواره کنند *حق هم همینه حسین جان .. بدنِ لطیفِ تو رو باید بین ابرها میپیچیدن .. اما زینب آمد هی شمشیر کنار زد .. هی نیزه کنار زد ..* چه خاک بر سر خود میکند تنوری که به یادِ او دلِ عالم پر از شراره کنند اجازه بدید بگم؛ تا آخر ماهِ رمضان از جلو هر نانوایی رد شدی بویِ نانِ داغ به مشامت خورد ، اون نون دیگه از گلوت پایین نره .. نیمه های دلِ شب دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع شده .. یا حجت ابن الحسن آقا .. این بو یه سابقه داره آخه .. حسین جان ..* برای ترجمه ی زخم های محترمت به کوچه و فدک و میخ در اشاره کنند *دهه اول ماهِ مضانم تمام شد .. چشم بهم بزاریم میبینم دارن سفره رو جمع میکنن .. بریم کربلا؟!.. بزارید روضه رو از زبانِ مادر بخونم ... بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مَا عَرَفُوکَ وَ مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ مَنَعُوکَ .. * دوباره روضۀ آخر خدا به خیر کند دوباره داغِ برادر خدا به خیر کند دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی حدیث تیرِ مکرر خدا به خیر کند دوباره خاطرۀ بوسه گاهِ پیغمبر دوباره شمرِ ستمگر خدا به خیر کند یکی به رویِ بلندی یکی ته گودال دوباره مادر و خواهر خدا به خیر کند *خدا بهتون خیر بده .. برا ابی عبدالله باید بی تابی کرد .. برا حسین باید ضجه زد لطمه زد ..* دوباره سرقتِ خلخال و آتشِ خیمه دوباره غارتِ معجر خدا به خیر کند *بلند داد بزن ، بگو هر وقت اسم حسین بیاد برا ما شبِ عاشوراست .. حسین جانم کی میشه از غصه ت بمیریم آقا .. کی میشه تو روضه ت دق کنیم آقا .. * دوباره تاختنِ اسبِ تازه نعل شده به روی جسم مطهر خدا به خیر کند سرش به دامنِ مادر خدا نصیب کند شکسته پهلویِ مادر خدا به خیر کند *اجازه بدید روضه مو اینطور جمع کنم ، بی بی زینب در عالم رویا و عالم مکاشفه مادرش حضرتِ زهرا سلام الله علیها رو دید شروع کرد گریه کردن و شکوه کردن .. مادر نبودی با ما چه کردن .. مادر داداشام رو جلو چشمم کشتن .. مادر هجده یوسفم رو سر از بدنشون جدا کردن .. دونه دونه گفت .. خانم زهرا دلداری داد یه مرتبه بی بی فاطمه بی تاب شد ، فرمود زینب جان دست از دلم بردار مادر .. هر جا هر غمی داشتی کنارت بودم .. مادر خدا خیرت بده سفارشم رو یادت نرفت زیرِ گلو رو بوسیدی .. زینب هرجا بودی من باهات بودم .. اما زینب یه جا من بودم تو هم نبودی .. زینب با چکمه وارد گودال شد .. سر بچه م تو دامنم بود .. هر چی ناله زدم گفتم دست از سرش بردار .. این کیست که با این همه غم میخندد زخمی شده باز دم به دم میخندد در مدح چرا رازیست که این کهنه درخت با هر تبری که میزنم میخندد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦چشمم به راه ماند.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفسِ حاج حسن خلج•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چشمم به راه ماند عزیزم نیامدی دل بی پناه ماند عزیزم نیامدی در سینه سالهاست که این آهِ سوزناک در سینه ماند عزیزم نیامدی تا کی اسیرِ دستِ غم ای میرِ قافله یوسف به چاه ماند عزیزم نیامدی ای مردِ آسمانی من بی تو این زمین غرقِ گناه ماند عزیزم نیامدی *نمیدونم چرا دلم هواتُ نمیکنه .. نمیدونم چرا دلم برات تنگ نمیشه .. در به درِ کوه و بیابون شد ، هرجا شنید ردِ پایی از آقا هست رفت، گفتن مسجد کوفه رفت، سهله معتکف شد .. جمکران و .. هرجا شنید رفت برم بلکه آقا رو ببینم .. هر کاری کرد دید خبری نشد .. عاقبت یه اهل معرفتی بهش گفت چی میخوای خودت رو آواره کردی؟ گفت دنبال آقام میگردم میخوام آقامُ ببینم .. فرمود این که راهش اینا نیست، نزدیک ترین راهشُ من بلدم برو وضو بگیر بیا حالا بشین سمتِ کربلا .. دستتُ بزار رو سینه‌ت صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله .. اجازه بدید روضه م رو اینجور یگم :* خواهرا در مرگِ من افغان‌مکن شیون مزن ای برادر پیشِ خواهر حرفی از مردن مزن خواهرا آن کهنه پیراهن که میدانی بیار یوسفا دیگر دم از آن پاره پیراهن مزن خواهرا این آخرین بار است میدان میروم ز پی ام بیرون میا حرفی تو با دشمن مزن چون که بر روی زمین میافتم اندر قتلگاه صبر کن زاری مکن بر چهره و تن مزن چون به روی سینه ام دشمن نشیند صبر کن ای برادر آتش بر جای ازین مزن چون سرم را ازقفا دشمن کند خواهر جدا لطمه بر رخسار خود در پیش مرد و زن مزن صبر کن چون آتش اندر خیمه ها می افکنند کودکان را جمع کن یک جا ولی شیون مزن زینت آلات زنان را دشمنان خواهند برد دخترانم را طلا بر گوش و برگردن مزن خواهرا چون تازیانه میزنندت دشمنان صبر کن هرگز مگو این ضربه ها بر من مزن صبر کن اندر اسارت چون برندت کو به کو بر ملا گریان مشو افغان به هر بر من مزن گیرم این قلب صبورم آهنین باشد«حسین» این همه پتک گران بر فرق این آهن مزن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌مناجات دعا: ‼️ درصورت مبتدی بودن ، از استفاده کردن مطالب درجلسات تا کسب تسلطِ کا فهرست
|⇦•روزی ام را روزگارم تا.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا _ حاج حسین سازور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ وَ عَجِّل فَرَجَه «یا رب الحسین بِحَقِّ الحسین اشفِ صَدرِ الحسین بظهور الحجة ..» روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند من کمی سختی که می بینم شکایت می کنم آدم عاقل ولی اول تفکّر می کند مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم.. روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می کند آبرو بُردم ولی آقا مرا بیرون نکرد آدم از این نوع برخوردش تحیّر می کند سنگ دل هستم، ولی دارد نگاه رحمتش سنگِ این قلب مرا با گریه ها دُر می کند یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد در میان روضۀ مادر مرا حُر می کند نوکری فاطمه محشر به دادم می رسد از غلام مادرش آقا تشکر می کند سینه ام می سوزد این ایام تا ذهنم کمی چادری را زیر دست و پا تصور می کند مطمئنم زیر دست پا که می افتد زنی بازویش را ضربه ها همرنگ چادر می کند شاعر : محمدجواد شیرازی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌مناجات دعا: ‼️ درصورت مبتدی بودن ، از استفاده کردن مطالب درجلسات تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
‍ # روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس اجرا شده روزِ عرفه سردابِ مقدس حضرتِ اباعبدالله کربلایِ معلی اجازه بگیرم از محضرِ ابی عبدالله ، روضۀ قمر بنی هاشم بخوانم .. آخه فرمودن هرجا روضۀ عمو جانم خوانده بشه منم میام .. علمدارِ وفادارم اباالفضل پس از تو بی کس و کارم اباالفضل قسم بر تشنگیِ بر شیرخواره گره افتاده در کارم اباالفضل .. میبینم گوشه کنار همه دارن گریه میکنن .. ان شالله آقاجانمون ببخشن ، می خوام روضۀ برادرشونُ بخوانم .. پس از تو خیمه غارت میشه عباس به طفلانم جسارت میشه عباس *سادات من معذرت می خوام* پس از تو سهم زینب بی محارم غریبی و اسارت میشه عباس دیدن حسین یه دست به عنانِ اسب گرفته ، یه دست به کمر گرفته .. هیچ جا حسین نگفت انکسر زهری .. اما تا اومد عباسشُ دید .. چه بدنی ؟.. الله اکبر .. قدِ رشیدش .... ای حسین .... تا اومد دم خیمه ، اولین کسی که از خیمه اومد بیرون ، خواهرش زینبِ .. این خواهر و برادر ، چشم تو چشمِ همدیگه شدن .. تا زینب دید حسین دستِ خالی برگسته ، هی میزد رو دستاش .. هی میزد تو صورتش .. جوابِ زینبشُ نداد ، یه مرتبه سکینه دوید .. صدا زد یا ابتا این عمی العباس ؟ .. بمیرم برات آقاجان .. هیچ جا ندیدم نوشته باشه اکبر رفته میدان بیاد ستونِ خیمه رو کشیده باشه .. قاسم رفت ، ستونِ خیمه رو نکشید .. اما وقتی جوابِ سکینه رو می خواست بده رفت ستونِ خیمۀ عباسُ کشید .. خیمه رو زمین اومد .. یعنی برید بچه ها معجرهاتونُ محکم ببندید .. بچه گوشواره هاتونُ برید در بیارید ... دستاتونُ بالا بیارید ، روزِ عرفه ست ... به اون ساعتی که صورت به زمین گذاشت ..به اون ساعتی که از رویِ اسب زمین افتاد .. به اون ساعتی که خیمه هاشُ آتش زدن .. الهی العفو .... @majmaozakerine
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5940805803278599499.mp3
زمان: حجم: 1.05M
‍ ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام *جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ... فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد* نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم حسین جان! اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر توست ... غوغاست برای زدن چشم ابالفضل اینجا همه خارند برای قمرِ تو .. حاج غفور اسدزادگان ‍ ‍ @majmaozakerine
بیچاره و فقیرم، یارب الهی العفو از دست خود اسیرم، یارب الهی العفو این نفْس ِ لاأبالی حال مرا گرفته از اشتباه سیرم، یارب الهی العفو کم معصیت نکردم! کافیست خبط و خسران ابلیس کرده پیرم، یارب الهی العفو درمانده ام! ندارم جز آه در بساطم از شرم سربه زیرم، یارب الهی العفو دادی بها به این بد! اما به جای جبران دائم بهانه گیرم! یارب الهی العفو ممنون که راه دادی! حالا که نیمهٔ شب- -خورده به تو مسیرم، یارب الهی العفو هر طور هست باید رزق شهادتم را از دست تو بگیرم، یارب الهی العفو تا اینکه بین روضه، رو به ضریح ارباب در کربلا بمیرم، یارب الهی العفو! @babollharam