چند روز است دل کوفه عزا دار شده
شهر غم گشته و بر غصه گرفتار شده
تا علی دیده خود بسته به امیال جهان
دهرِ ماتم زده ، حیرت زده بیدار شده
چشم ایتام هنوز دوخته بر راه علیست
کودکی باز دچار غم و تبدار شده
چه کسی جای علی آید و پرسد حالی
پسر ارشد مولاست که غمخوار شده
مثل بابا به یتیمان که محبت می کرد
شده هم بازی و در خانه شان یار شده
مِهرشان از طرف کوفه چنان جبران شد !
کاروانی علوی شاهد آزار شده
جای آن شرم و حیایی که ز حیدر دیدند
گذر آل علی بر سر بازار شده
دل مولا به دل دختر بی بابا سوخت
وای من دخترشان را که خریدار شده
محسن غلامحسینی
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
تا جسم بو تراب نهان در تراب شد
گردون به فرق خاک نشینان خراب شد
با یک مدینه غربت و یک کوفه درد و غم
مانند شمع سوخت و لب بست و آب شد
وقتی که بازگشت حسن از کنار قبر
از سوز ناله اش دل زینب کباب شد
چندین ستاره در دل شب خون گریستند
تا نیمه شب به خاک نهان آفتاب شد
پاداش آن مروّت و مردانگیّ و عدل
روی علی ز خون سر او خضاب شد
کاش این چنین نبود و نباشد شنیده ام
بین همه سلام علی بی جواب شد
فریاد می زنند شب و نخل و چاه ها
والله بر علی ستم بی حساب شد
در مجلس شهید همه آورند گل
امشب سرشگ دیده ی زینب گلاب شد
"میثم" سزد که نسل جوان گریه ها کنند
بر رهبری که پیر به فصل شباب شد
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
لالهگون گشت ز خون روی دلآرای علی
میچکد اشک حسن بر رخ زیبای علی
مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد
از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی
که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب
در دل خـاک رود قـامت رعنای علی
جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت
جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی
آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون
عوض آن که نهد رو به کف پای علی
هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است
در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی
صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین
نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی
از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف
تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی
نـخلهـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو
چاهها منتظر نالـۀ شبهـای علی
"میثم" از سوز درون گرید و خواهد ز خدا
نالهاش را برسانند به امضای علی
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#بعد_از_شهادت
ای نخلهای کوفه! امام شما چه شد؟
آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟
محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟
سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟
هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟
فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟
ای صحنههای بدر و احد کو امیرتان؟
ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟
ای کوچههای شهر مدینه خبر دهید
صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟
ای کودک یتیم که خالی است سفرهات
آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟
ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟
آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟
پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب
میریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟
ای کوفه آن امیر غریبی که سالها
دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟
"میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی
با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
لالهگون گشت ز خون روی دلآرای علی
میچکد اشک حسن بر رخ زیبای علی
مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد
از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی
که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب
در دل خـاک رود قـامت رعنای علی
جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت
جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی
آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون
عوض آن که نهد رو به کف پای علی
هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است
در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی
صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین
نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی
از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف
تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی
نـخلهـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو
چاهها منتظر نالـۀ شبهـای علی
"میثم" از سوز درون گرید و خواهد ز خدا
نالهاش را برسانند به امضای علی
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
که دیده بی کفنی کفن کند بدنی را
که دیده دست حسینی مدد کند حسنی را
حسین آب بریزد حسن به اشک بشوید
که دیده غسل نهانی به نعش بت شکنی را
شده خموش چه آسان زبان ناطق قرآن
حسن حنوط ببندد عجب لب و دهنی را
سرِ شکسته و خوناب زیر تابشِ مهتاب
که دیده در همه عمرش بخود چنین محنی را
فدای غربت مردی که خود ز غصه و دردی
شبانه غسل و کفن کرد جسم خسته تنی را
قسم به سینه شکسته قسم به فرقِ شکسته
وصالِ حیدر و زهرا سرود، خوش سخنی را
که نیست فاصله باقی میان کوثر و ساقی
خدا نداده از اول به عشق، ما و منی را
فدای دست شکسته که با تن و دل خسته
برای بی کفنِ خود گذاشت پیرهنی را
و آن امام اسیری که در میان حصیری
گذاشت با تن بی سر غریبِ بی کفنی را
به گریه از رگِ پاره گرفت بوسه دوباره
شبیه عمه فنا کرد، کاخ خصمِ دنی را
دعا ز جود و کرم کرد روی خود به حرم کرد
که از قتیلِ قلیلت قبول کن بدنی را
محمود ژولیده
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
عالم و آدم کند، گریه برای علی
حیف که در خاک رفت، قد رسای علی
نخل بوَد منتظر، چاه بوَد بیقرار
حیف که خاموش شد، صوت دعای علی
گریه کند صبح و شام، اشک فشانَد مدام
تا که عدالت زند، بوسه به پای علی
زندگیِ بیعلی، سختتر از مُردن است
کاش که ما میشدیم، کشته به جای علی
دامنِ محرابِ خون، گشته بر او قتلگاه
مسجد کوفه شده، کرب و بلای علی
تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند
گر ببرد کودکی، شیر برای علی
مسجدیان یک طرف، جمله گشایید صف
تا که یتیمان نهند، سر به سرای علی
پیرِ فقیری زند، بر سر و بر سینهاش
طفل یتیمی شده، نوحه سرای علی
بذل و عنایت ببین، لطف و کرامت ببین
قسمت قاتل شده، سهم غذای علی
میدمد از سنگها، نالۀ «یا سیدی»
میچکد از نخلها، اشک عزای علی
ثروت هر کس همان، مال و منالش بوَد
هستی «میثم» بـوَد، مهـر و ولای علی
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب
تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب
ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است
تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب
بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا
گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟
گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود!
شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب
تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی
آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب
هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند
تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب
از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب
شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب
طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد
از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب
اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف
وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب
با چادری که پاره و خاکی و سوخته است
دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب
از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه
زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب
مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان
کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب
آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا
غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب
یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی
بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب
محمود ژوليده
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
تنها دلت نبود كه شوق شفا نداشت
حتي طبيب هم به شفايت رضا نداشت
حق ميدهم كه ديده بدوزي به راه مرگ
دنياي بعد فاطمه ديگر صفا نداشت
باباي مهربان تمام يتيم ها
بعد از تو سفره هاي يتيمان غذا نداشت
زخم سرت اگر كه دوا داشت باز هم
زخم عميق قلب تو هرگز دوا نداشت
طوري فراق فاطمه قد تو را شكست
سي سال خونجگر شدنت هم صدا نداشت
همراه تو فقط حسنينند اي غريب
بي شك مدينه غربت دفن تو را نداشت
كوفه پس از تو باز هم اهل وفا نشد
هرچند اين ديار از اول وفا نداشت
با بغض بر حسين تو شمشير مي زدند
حتي براي بوسه اي آن جسم جا نداشت
محمدعلی بیابانی
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
تو را میشوید امشب دستِ دریا
تو را با اشکِ ما با اشکِ زهرا
نمیدانم چرا میگویم امشب
بریز آبِ روان آهسته اَسما
حسن زخمِ سرت را بست اُفتاد
لباسِ آخرت را بست اُفتاد
حسن حالِ مرا میدید پیشَت
دو چشمِ دخترت را بست اُفتاد
چگونه سَر کنم شب را عزیزم
چه سازم جانِ بر لب را عزیزم
بجای تو حسن ای کاش امشب
کفن میکرد زینب را عزیزم
به مادر گفتم ای جان رو مپوشان
شبیه فصلِ هجران رو مپوشان
خجالت میکشد بابا کنارت
تو پهلو را بپوشان رو مپوشان
حسن بگذار رویش را ببوسم
پریشانم که مویش را ببوسم
سفارش کرده بابا جایِ او هم
حسینش را گلویش را ببوسم
دعایی کُن که بی بازو نگردد
لبِ گودال از پهلو نگردد
زدم بوسه بر این حنجر ولی تو
دعایی کن که پشت و رو نگردد
حسن لطفی
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب
تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب
ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است
تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب
بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا
گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟
گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود!
شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب
تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی
آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب
هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند
تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب
از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب
شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب
طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد
از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب
اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف
وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب
با چادری که پاره و خاکی و سوخته است
دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب
از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه
زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب
مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان
کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب
آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا
غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب
یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی
بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب
محمود ژوليده
@deabel
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی
در نجف صاحب عزا زهراست واویلا علی
پیر نابینایی افتاده است در ویرانه ها
دیده اش بر راه آن مولاست واویلا علی
کاسه های شیر در دست یتیمان است و او
فکر این طفلان بی باباست واویلا علی
مخفیانه دور از چشم همه تشییع او
مثل تشییع تن زهراست واویلا علی
می کند هر دم نظر بر جای خالی پدر
خون به قلب زینب کبراست واویلا علی
مرتضی راحت شد و اما میان کوفیان
بر سر نام علی دعواست واویلا علی
رفت مولا و نرفت از قلبشان بغض علی
شاهد من روز عاشوراست واویلا علی
هر که شد نامش علی طوری دگر او را زدند
این هم از مظلومی مولاست واویلا علی
یک علی با تیغ و نیزه اربا اربا شد تنش
پاره تر از آن دل باباست واویلا علی
یک علی را تیر هم اندازه قدش زدند
آخر این کودک مگر سقاست واویلا علی
یک علی با دست بسته چون علی بر ناقه ها
کو به کو آواره صحراست واویلا علی
کوفه و شام بلا با عمه های بی کساش
میهمان مجلس اعداست واویلا علی
در میان هیجده سر دید روی نیزه ها
راس یک شش ماهه هم پیداست واویلا علی
یک نفر کوی یهودی داد زد این قافله
اهل بیت حیدر و زهراست واویلاعلی
یا علی داری خبر یک بی حیا ....بزم یزید
دخترت را به کنیزی خواست واویلا علی
عبدالحسین میرزایی
@deabel