eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
[WWW.FOTROS.IR]ma1400052007.mp3
11.99M
🗓تاریخ اجرا: شب سوم @MATNMADDAHISHOOR آیـــا مـــــی‌آیــــد؟ امشب برای دیدنم، بابا می‌آید بابا دوبخش است با سر می‌آید یا که نه با پا می‌آید یا شهرشان را با گریه ویران می‌کنم من یا می‌آید هرچند زخم است امّا به چشمش، صورتم زیبا می‌آید عمّه کمک کن این موی اندک را ببافم تا می‌آید جانانم آمد عمّه بیا عمّه بیا، مهمانم آمد هم پیکرت را از سر جداکردن هم از تن، سرت را گویا شکستند قبل از بریدن، استخوان گردنت را @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 3⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
10.21M
🗓تاریخ اجرا: شب سوم @MATNMADDAHISHOOR نسیم به پرچم می‌خوره چشام به زمزم می‌خوره برام تموم گریه‌ها یه روز به دردم می‌خوره من با غم تو زنده می‌مونم با محرّم تو زنده می‌مونم پای پرچم تو زنده می‌مونم ندا به عالم می‌رسه که عشق، دمادم می‌رسه بازم توو اوج بی‌کسی حسین به دادم می‌رسه من با دم تو زنده می‌مونم با محرّم تو زنده می‌مونم پای پرچم تو زنده می‌مونم @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 3⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
19.07M
🗓تاریخ اجرا: شب سوم @MATNMADDAHISHOOR از بالا نگاهم می‌کنی بابا من پایینم و چشام به چشماته دشمنت میگه با طعنه و خنده دختر حسین! این سر باباته آروم نداره دل پر خونم پس کی منو توو بغل می‌گیری اون‌که سرت رو برید؛ من رو زد آهم نداشت توو دلش تاثیری ای وای! تا دم آخر تووی آتیشم؛ پر تشویشم ای وای! می‌دونم بابا که همین امشب تو میای پیشم @MATNMADDAHISHOOR دردارو تحمّل می‌کنم امّا طعنه‌ها برای من مکافاته به اونی‌که گفت «تو خارجی هستی» گفتم اسم من «رقیّه ساداته» اون دختر کوچیکه بابایی حالا به سرنیزه عادت داره ما دخترای رسول‌الله‌ایم ما و اسرات؟ وقاحت داره ای وای! من و بیماری؛ توو گرفتاری یا غم و زاری امّا می‌دونم حتّی با همین حالم، تو دوستم داری @MATNMADDAHISHOOR دل‌خونم و حالمو نمی‌دونن دل‌تنگم و حرفامو نمی‌فهمن تو صورتمو ببینی، می‌فهمی این شمر و سنان چقدر بی‌رحمن آخه بگید که کجای دنیا دختر سه‌ساله، دستش می‌لرزه امّا همین‌که تو بابام هستی واسم به یه عالمی می‌ارزه ای وای! می‌باره بارون ولی تو نیستی دیگه باباجون ای وای! ترک لب‌هات دیگه از یادم نمی‌ره بیرون @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 3⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
20.63M
🗓تاریخ اجرا: شب سوم @MATNMADDAHISHOOR توو دلای ما یه حرمه پای ضریح، یه علمه پای علم، یه عالمه دل گرفتاره هلال سه شبه، پره غمه می‌چکه اشک، نمه‌نمه توو ماتم اون‌که همه عشق علمداره شب نزول آیاته شب تموم حاجاته دوباره لیلةالقدره شب رقیّه ساداته بابا؛ به این خانه بنگر غریبانه خاک زمین گشته محفلم مثل این دلم جای دخترت ویرانه‌ویرانه @MATNMADDAHISHOOR مدار آسمون دور سرش برادراش دور و برش دل می‌بره با چادرش عشق عمو جونه زخمایی که نشست روی پرش شد دردسر توو سفرش شد شبیه به مادرش توو دل ویرونه سه‌ساله‌ست و تووی دستاش تمومه اختیاراته کجایید ای گرفتارا شب رقیّه ساداته موی یتیمانت، جانت، بازآ و کن شانه بر شمع نورانی سرت، خون حنجرت جان من شده پروانه‌پروانه @MATNMADDAHISHOOR وقتی فاطمه‌ی قافله شد پاها پر از آبله شد هم‌سفرش حرمله شد دنبال بابا بود اون‌شبی که رسید آخرسر روضه می‌خوند تا به سحر بابا بیا منو ببر خرابه غوغا بود همه فرشته‌ها دورش الهه‌ی کراماته آروم‌جون باباشه شب رقیّه ساداته یک‌شب بیا منزل من؛ روشن‌نما محفل من آتش گرفت مویم؛ وین چشم کم‌سویم از درد پهلویم، رویم هردم زنم ناله امّا ز دستان ساربان، طعن شامیان جان نمی‌برد دردانه‌دردانه @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 3⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
11.5M
🗓تاریخ اجرا: شب سوم @MATNMADDAHISHOOR دشت، تاريک و من از ترس به خود لرزیدم ناگه از دور، سياهی کسی را ديدم به‌سوی طفل ز ره مانده قدم بر می‌داشت ناله‌ای زير لب و دست به پهلو می‌ذاشت قامتش بود خم و چهره‌ی او نيلی بود حتم دارم که همان هم، اثر سيلی بود گفت بنشين به برم دخترک خسته‌ی من تا نوازش کندت از بازوی بشکسته‌ی من گفت: ای آیینه‌ی رخسار من هر دو چشمت، همچو چشم تار من تک‌تک اعضای تو چون مادر است امّا روی تو از روی من، نیلی‌تر است دست عدو، بزرگ‌تر از صورت من است یک‌ضربه زد؛ کبود شده هر دو گونه‌ام @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 3⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
14.69M
🗓تاریخ اجرا: شب سوم @MATNMADDAHISHOOR گونه‌هام لبریز درده صورتم برنمی‌گرده طرف نیزه‌ی سرت ندارم وقتی صداتو از روی نیزه نگاتو برنگردون از دخترت عمو؛ عمو؛ عمو موهام رنگش پریده مثل موهات بابا؛ بابا؛ بابا می‌زد و می‌گفت اینم هدیه‌ی بابات تو زجر کشیدی، وقتی منو زجر روی خاکا می‌کشید من زجر کشیدم، وقتی منو دنبال تو هر جا می‌کشید می‌برد منو یا با لگد یا می‌کشید من زجر کشیدم تو زجر کشیدی @MATNMADDAHISHOOR توو محلّه ی یهودی خدا رو شکر که نبودی موقع سنگ و هلهله از هر سویی می‌رسیدن از دست هم می‌کشیدن موهامو زجر و حرمله منو زیر لگد‌ها ندیدی خدا رو شکر رو نیزه بابا سرم؛ سرم؛ سرم درد می‌کنه از اون‌دقیقه تا به حالا با اشک دیده، عمّه می‌گه توو چشم همه زیبا شدم قدّم خمیده، با سیلی زجر از روی خاکا پا شدم حالا دیگه مثل مادرت زهرا شدم رنگم پریده رنگت پریده میزد با سیلی اون خیر ندیده @MATNMADDAHISHOOR دور دیده چشم بابامو درآورد گوشواره‌هامو با سیلی زجر از توو گوشم دلم از هجر تو خونه تووی بازی زمونه نشد یادت فراموشم نفس؛ نفس؛ نفس می‌زنم و حسین‌حسین می‌گم هنوزم هنوز من از خداحافظی آخر تو دارم می‌سوزم وقتی می‌رفتی، من خواب تو رو توو خیمه داشتم می‌دیدم از خواب نازم با بوسه‌ی آخر تو کاش می‌پریدم کاش‌کی که تو رو توو بغلم می‌کشیدم از خیر بوسه آخر گذشتم آخر یتیمی شد سرگذشتم @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 3⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
7.3M
🗓تاریخ اجرا: شب سوم @MATNMADDAHISHOOR گفتم حسین؛ قفل دلم ناگهان شکست بغض گلوی مأذنه، وقت اذان شکست در راه عشق آن‌که هوس خورد و خرد شد پیش همه، غرور زلیخا چنان شکست مجنون که بی‌محلّی لیلا کشید، گفت ظرف مرا فقط جلوی دیگران شکست باید که در طریق تو زانوی درس زد پیش کسی‌که پیش شما استخوان شکست قرب خدا، بدون توسّل نمی‌شود بالا نرفت آن‌که زد و نردبان شکست حتّی بساط چای شما، غصّه می‌خورد امروز، خودبه‌خود دو سه تا استکان شکست با خطبه‌ام به شام نشان‌داده‌ام حسین زینب نخورده است در این امتحان شکست امروز در محلّه‌ی برده‌فروش‌ها دیدی چگونه حرمت این خاندان شکست؟ سبز و کبود و زرد شده رنگ دخترت با پای زجر، قامت رنگین‌کمان شکست جوری یزید ضربه‌ی دستش شتاب داشت دندان تو که جای خودش‌! خیزران شکست @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 3⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
برای غربت شاه غریب سینه زدم برای حضرت شیب الخضیب سینه زدم گریستم همه ی عمر جای یارانش میان روضه به جای حبیب سینه زدم عزیز فاطمه گفتند عجیب کشته شدی که بین روضه برایت عجیب سینه زدم شنیده ام که سر صبر کشتنت ، حالا به قتل صبر تو من بی شکیب سینه زدم به نوحه خوان تو گفتم بگو از آب فرات همین که گفت شدی بی نصیب سینه زدم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد میان زندگی اش صاحب الزمان دارد به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است... تمام عمر نظر سوی آسمان دارد @hosenih هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست کجاست آن که چنین یار مهربان دارد نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز حکایتی شده این عشق، داستان دارد چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا دلم هوای حریمِ حسین جان دارد از آتشی که فراگیر باشد و باقی هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد به سوی زائر او مادری جوان آید تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟! تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟! ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟! @hosenih میان مجمع زوار کربلا، زهرا می آید و همه ی روضه را بیان دارد چه کرده است مگر با حسین و دندانش چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر شرف دُرِّ ناب «روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب» مصحف مستور خدا زینب است @hosenih بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه‌ی سوره‌ی کوثر ببین حسن حسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است دانه ی تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه‌ی تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هرم این تب یکی است تا به سحر مسیر هر شب یکی است هر چه نوشتیم مرکب یکی است «چنان که نام خالق و رب یکیس نام حسین و نام زینب یکیست» جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه ی سما زینب است سیل کرم لحظه باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت «هیچ گلی ندیده خندنت مگر به لحظه حسین دیدنت» حسین را چهره گشا زینب است @hosenih ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی «خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی» حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست «قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست» فصل خطاب خطبه ها زینب است شاعر: ✔️بعضی از ابیات بالا تضمین از استاد علی انسانی و استاد موسوی گرمارودی است © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرچند فاتح همه ی جنگ ها شدم خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم @hosenih همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم آزرده از نگاه بد آشنا شدم خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم پایبن نیزه ی تو به من پشت پا زدند دست خودم نبود که از تو جدا شدم @hosenih ام‌ حبیبه آمد و‌ نشاخت زینبم! من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم لب باز کردم‌ و همه کوفه لال شد من‌ ناخدای کشتی کرببلا شدم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چگونه زار و پریشان دل رباب نباشد فرات باشد و در خیمه گاه آب نباشد به پیش چشم خودم دست و پا زدی و نمردم برای زینب از این سخت تر عذاب نباشد @hosenih خراب گشت گلویت به دست خنجر کندی چگونه هر دو جهان بر سرم خراب نباشد نشد که چادر خود را به روی تو بکشانم تن برهنه ی تو زیر آفتاب نباشد نشد خودم که بمانم نشد تو را ببرم من برای خواهر تو حق انتخاب نباشد بخواب عزیز که خوابانده ام بناتِ حرم‌ را ولی بدون تو زینب به فکر خواب نباشد @hosenih سوار ناقه ی عریان شدن که کار زنان نیست اگر که مرد نباشد... اگر رکاب نباشد... خدا کند قدحی را که ریخت روی سر تو گلاب باشد عزیز دلم شراب نباشد شاعر:گروه شعری © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نگاه رحمتت بر ماست؛ می‌دانم که می‌آیی ز اشک دوستان پیداست؛ می‌دانم که می‌آیی گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا تو تنها و علی تنهاست می‌دانم که می‌آیی به گوش شیعه از پشتِ در آتش‌زده گویی صدای نالۀ زهراست می‌دانم که می‌آیی به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان زمان، هر روز عاشوراست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی به گوش زینب کبراست، می‌دانم که می‌آیی به یاد آب‌ آب تشنگان، چشم محبانت ز اشک و خون دل دریاست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد به چشم خون‌فشان ماست می‌دانم که می‌آیی تماشای خیالیِّ سر اصغر به نوک نی شرار آتش دل‌هاست می‌دانم که می‌آیی به خون پاک مظلومانِ عالم می‌خورم سوگند که مهدی مصلح دنیاست می‌دانم که می‌آیی اگر چه غایبی «میثم» به چشم خویش می‌بیند لوای دولتت برپاست می‌دانم که می‌آیی استادحاج غلامرضا سازگار @deabel
تا خدا پیراهنش آویخت عالم گریه کرد باز حوا نوپریشان کرد آدم گریه کرد آه با هرکس که زد بیرق پیمبر گفت آه وای با هرکس که زد مشکی علی هم گریه کرد ما کنارِ دست زهرا گریه را آموختیم منبری تا گفت بسم‌الله یک دم گریه کرد روضه‌خوان چیزی نخوانده هیاتِ ما شد خراب مادرش غش کرد از بس زیرِ پرچم گریه کرد با لباسِ مشکی و با اشک ما هم کعبه‌ایم کعبه احرامِ عزا پوشید زمزم گریه کرد لطفِ شیرِ مادر و نانِ پدر دارم اگر تا که گفتم واحسینا چشمهایم گریه کرد قرن‌ها با نام زینب صبح و شامش خون شده آی مهدی بازهم با اینهمه غم گریه کرد حسن لطفی @deabel
خیره‌ام...از بیرقِ سُرخت نگاهم را نگیر جز خودت چیزی نمی‌خواهم پناهم را نگیر باز بارَم را به دیوارِ حرم انداختم جانِ من از شانه‌هایم تکیه‌گاهم را نگیر آمدم مانند حُر برخیز راهم را بگیر میرَوم مانندِّ جُون اینبار راهم را نگیر اشتباهم را گناهم را گناهم را ببخش هِق هِقم را گریه‌هایم را سلاحم را نگیر من به این شبها به این روضه به این غم دلخوشم بِرکه‌ای غمگینم از من عکسِ ماهم را نگیر بین هیئت مثل تو یا مثل زهرا می‌شوم هرچه میخواهی بگیر ای عشق آهم را نگیر تو میانِ ما نشستی حیف خیسِ گریه‌ام آه ای اشک اندکی راهِ نگاهم را نگیر حسن لطفی @deabel
چه مي شود كه سرانجام، آن زمان برسد و قطره نيز به درياي بيكران برسد محرم است بيا تا كه چشم مرده ما براي گريه در اين روضه ها به جان برسد چقدر نزد تو با آبروست دستي كه براي خرجي اين ماه بر دهان برسد شبيه فاطمه خوشحال مي شوي وقتي براي مجلس جد تو ميهمان برسد به كربلاي شب دومت ببر ما را خبر رسيده قرار است كاروان برسد به عرش مي رسد آقا صداي ناله ي تو اگر به روضه ي گودال، روضه خوان برسد حسين آمده و راس او قرار شده به شمر و حرمله و خولي و سنان برسد محمد علي بياباني @deabel
‍ ‍ 💚🍃🌴🍏🍃🌴🍏🍃🌴 🍃🌴🍏 🌴🍏 🕊﷽🕊 🍏 🌴 الحسن کجایی سبک_نسیم وصل نبسته ام به کس دل و درد دل اسم بابا اسم یادم داد ⬅️ و مناجات ای مونس دل من یابن الحسن کجایی حلال مشگل من یابن الحسن کجایی یابن الحسن کجایی 2 غیر از تو باکه گویم این غصه های دل را غم گشته بادل من یابن الحسن کجایی ماه تولد من دنیا پر از غم بوده مادر می گفت که اونوقت ماه محرم بوده مادر میگفت که وقتی من امدم به دنیا بابا تبرکم کرد با تربت کربلا مادر می گفت که وقتی تو روضه می نشستم با گریه گفت همون وقت نذر رقیه هستم می گفت بجای قنداق بابا منو کفن کرد بجای رخت نوزاد پیرهن سیا مو تن کرد بعد از اذان تو گوشم روضه کربلا خواند صدای گریه من دل بابا رو سوزاند مادر می گفت که وقتی تو روضه می نشستم رو پیشو نیم سربند علی اصغِر می بستم وقتی زبون وا کردم مادر خونه آباد بجای اسم بابا اسم حسین یادم داد 1400/4/3‌‌‌‌ 🎧(ع) 🎤سعید سلطانی دعای فرج کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy 🌴 🍏 🍃🌴🍏 💚🍃🌴🍏🍃🌴🍏🍃🌴
🌻🌹 غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلنبار شدن هم دارد از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد نکند منتظر مُردن مایی آقا ؟! این بدی مانع دیدار شدن هم دارد ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد 🖋لطیفیان @marsieha
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از گلستان لاله های پرپرم آید به یاد از نیستان داغ های خاطرم آید به یاد با دل خود هر زمانی را که خلوت می کنم در اسارت زآن چه آمد بر سرم آید به یاد سال ها از ماجرای کربلا گذشت و باز هر نظر آن صحنۀ حزن آورم آید به یاد هرکجا آب است آتش می زند بر جان من چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد هر جوانی را که می بینم به یاد کربلا گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش از رباب و گریه های اصغرم آید به یاد می شوم از آتش شرم و محن چون شمع آب چون زحال عمّه ی غم پرورم آید به یاد من که برجسم پدر از بوریا کردم کفن روز و شب زان جسم از جان بهترم آید به یاد حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع وایِ دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد از هجوم درد و غم در آن سفر داغی هنوز از نظر نارفته داغ دیگرم آید به یاد شاعر : استاد سید رضا موید امام سجاد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امام متقین منم سیدساجدین منم از کودکی تابه حالا ازغصه هاحزین منم اگرچه که کاری شده بربدنم زهرجفا ولی میشم راحت دیگه ازغصه های کربلا لحظه های اخرمه خیلی میسوزه جگرم میادبازم درنظرم لبهای خشک پدرم واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا -- یادم اومدلحظه ای که شمرلعین وبی حیا نشسته بود روسینه ی زخمی و پر تیر بابا حرومیا باسنگ و چوب ریخته بودن توقتلگاه هرکی بایک سلاح اومد زدبه بابای بی گناه بابام به زیر نیزه ها نمیدونم که چی کشید که یکدفه شمر لعین سرش رو از قفا برید واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا -- اگرچه یاد کربلا همیشه جانسوزه برام ولی دایم میگم خدا امون امون از شهر شام وقتی که روی نیزه ها هجده سر بریده بود جون تموم بچه ها دیگه به لب رسیده بود خدایی به رقیه مون تواین سفر چه بدگذشت طفلکی روسر بابام توی خرابه درگذشت واویلتا واویلتا واویلتا - شاعرسبک سازڪربلایے مجیدمرادزاده امام سجاد (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خورشید روز و شب رقیه، ای قاری سورۀ تبارک جواب بده یه سؤالو بابا: مَنِ الَّذی قَطَعَ وَریدَک نکنه سری که رو نیزه‌ها بود (تو بودی)۳ نکنه تنی که تُو بوریا بود (تو بودی)۳ حرف بزن، بابا جواب بده تشنمه، یکمی آب بده خیلی دلم گرفته، خیلی حالم خرابه کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه ……………………….. محلّه‌های یهودی بابا، محل به دخترت نذاشتند برا پذیراییِ از ما، چیزی به غیرِ سنگ نداشتند نکنه سری که گریه کرد برام (تو بودی)۳ اونی‌که‌ازآسمون‌می‌زدصِدام (تو بودی)۳ شب توی، خرابه سردمه نیم‌نگات، دوای دردمه بابای مهربونم، دوریت برام عذابه کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه ……………………….. آروم‌ شدم تا که همه گفتن: پیش تو با سر اومده بابات خرابه رو چراغونی کردی، با سرخیِ خونِ روی لب‌هات نکنه بابا توی طشت طلا (تو بودی)۳ مسافر غریب شام بلا (تو بودی)۳ چوب می‌خورد، روی لبت بابا سنگ می‌خورد، رو سرِ بچه‌ها گریه چه بی‌امونه، روضه چه بی‌حسابه کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه حمید رمی حضرت رقیه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بعدت رو سرم دنیا شد خراب چشمام شد پرآب قلبم شد کباب دلت اومد تنها بری بری از این دنیا بری حالا که روی نیزه یی باهات میام هر جا بری زخم زبون،میزنن آتیش به جون،میزنن سر تو رو هی به من میدن نشون،میزنن آه و واویلا حسین بند دوم ببین دستم و بستن با طناب دارم اضطراب من مثل رباب منم اسیر نامحرم ببین که قدم شده خم تو رفتی و بعد تو من دارم میسوزم از این غم سنگ جفا،میزنن چه بی هوا،میزنن تا که صدا میکنم تو رو،اینا،میزنن آه و واویلا حسین کربلایی امیرحسین سلطانی امام حسین (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آيينه زاده ام که اسير سلاسلم هجده ستاره بر سر نيزه مقابلم ما را زدند مثل اسيران خارجي دارم هزار راز نگفته در اين دلم چشم همه به سمت زنان يا به نيزه هاست غمگين ترين سواره مجروح محملم آتش گرفت گوشه عمامه ام ولي زخم زبان به شعله کشيده است حاصلم مايي که باغ هاي جنان زير پاي ماست حالا شده خرابه اين شهر منزلم داغ رقيه پير نمود اهل بيت را خون لخته هاي کنج لبش گشته قاتلم امام سجاد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رفتی و داغت دل خواهرت شکسته بی تو حسین زینب تو به غم نشسته بعد تو ای شهید سر جدای زینب می روم از کرب و بلا به حال خسته تیر جدایی تنم از پایه گسسته بغض غریبی نفس حنجره بسته بعد تو ای شهید سر جدای زینب می روم از کرب و بلا به حال خسته از تو جدایم غرق بلایم با دل خون روانه از کرب و بلایم چگونه بی تو یا حسین ، از این بیابان بروم بعد برادران خود ، دیده گریان بروم نه همدمی کنار من ، نه یاوری برای تو عزا عزا گرفته ام ، مگر به پایان بروم زینب شکسته ، در غم نشسته می روم از کرب و بلا به حال خسته رفتی و داغت دل خواهرت شکسته ... اشک عزایم بغض صدایم همدم تنهایی و درد اسرایم چگونه یاحسین بگو ، ز پیکرت جدا شوم نمانده طاقتی که از ، عزای تو رها شوم اسیر دست غربتم ، در این غروب غمفزا مگر کنار نعش تو ، نشسته تا فدا شوم دل بر تو بسته ، شاهِ خجسته می روم از کرب و بلا به حال خسته رفتی و داغت دل خواهرت شکسته ... بی آشنایم غم مبتلایم آتش گرفته از سر تا زیر پایم کنار نهر علقمه ، فتاده یاس پرپرت دو دست از بدن جدا ، لوای سرخ لشکرت به آسمان دیده ام ، نشسته ابر خون و غم بعد ابالفضل جوان ، صاحب تیغ حیدرت جانم گسسته ، با دست بسته می روم از کرب و بلا به حال خسته رفتی و داغت دل خواهرت شکسته ... بشنو نوایم اخا اخایم تا دم آخر به غم تو مبتلایم مانده به شانه های من ، بار غم اکبر تو به روی خاک کربلا ، خفته گل پرپر تو فدای قد و قامتش ، تمام عرش آسمان دلم گرفته از غمِِ ، جوان بی مادر تو غم دسته دسته ، پشتم شکسته می روم از کرب و بلا به حال خسته رفتی و داغت دل خواهرت شکسته ... ای باوفایم در خون رهایم به زیر سایه سرت به نیزه هایم نمی کَنَم دلم روم ، ز پیش تو برادرم چو بر فراز نیزه ها ، بدیدمت برابرم به سوی وادی بلا ، روانه بی تو می شوم فغان ز درد بی کسی ، که برده تاب مادرم زینب شکسته ، در غم نشسته می روم از کرب و بلا به حال خسته رفتی و داغت دل خواهرت شکسته ... بی آشنایم غم مبتلایم آتش گرفته از سر تا زیر پایم چگونه بر سر سنان ، به دیده ات نگاه کنم نگاهی از لوای خون ، به یار بی گناه کنم مگر خدا رسد فقط ، به داد این شکسته دل وگرنه جان دهم حسین ، چو یاد قتلگاه کنم دل بر تو بسته ، شاهِ خجسته می روم از کرب و بلا به حال خسته رفتی و داغت دل خواهرت شکسته ... بشنو نوایم اخا اخایم تا دم آخر به غم تو مبتلایم هوای بی کسی در این ، غروب غمگین چه کنم به دوش خسته ام نشست ، عزای سنگین چه کنم شکسته تر شدم حسین ، پس از غم جدایی ات به زیر سنگ و سیلیِ ، عدوی ننگین چه کنم جانم گسسته ، با دست بسته می روم از کرب و بلا به حال خسته رفتی و داغت دل خواهرت شکسته ... بده عطایم حاجت روایم جان حسین سر جدا نما دوایم تویی که اشک خون شدی ، به دشت نینوا دلیل حزینه خواهر حسین ، بسته دلم بر تو دخیل برای درک ماتمت ، قلم شکسته ناتوان به شعر سروری ببین ، تویی همیشه بی بدیل غم دسته دسته ، پشتم شکسته می روم از کرب و بلا به حال خسته رفتی و داغت دل خواهرت شکسته ... ** شاعر : محمدرضا سروری امام حسین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
18.37M
🗓تاریخ اجرا: شب چهارم @MATNMADDAHISHOOR شبیه سایه به دنبال شاه می‌آمد ز شام و کوفه، برایش سپاه می‌آمد حسین معنی آزادی است؛ این حر بود که در محاصره‌ی اشک و آه می‌آمد اگر قدم‌به‌قدم با حسین حرکت‌کرد ز دور فاصله را با حرم رعایت‌کرد قرار بود بماند که احترام کنند وگرنه لحظه‌ی اوّل به راه می‌آمد به نام فاطمه، لب‌بسته از تفاخر شد ز غیر حقّ که شد آزاد؛ تازه حر، حر شد کفش‌هایم را پر از شن کرده‌بودم؛ آمدم خاک بر فرق و محاسن کرده‌بودم؛ آمدم پیش روی مرکبم، پای پیاده آمدم غرق ذکر مادر این خانواده آمدم بی‌ادب بودم ولی بی‌ادّعایم کرده‌ای من امیر لشکری بودم؛ گدایم کرده‌ای من گرفتم راه تو یا تو گرفتی راه من راهزن من بودم امّا تو گرفتی راه من سنگ‌ها آورده‌ام تا بشکنی آیینه‌ام حقّ من این بود؛ دست ردّ زنی بر سینه‌ام من گنهکارم؛ به روی من بیاور لااقل بد گرفتارم؛ به روی من بیاور لااقل تا که دیدی شعله دارد خرمنم؛ گفتی بیا دست خود را بسته‌ام بر گردنم؛ گفتی بیا راه تو بستم؛ به روی خود نیاوردی چرا؟ بشکند دستم؛ به روی خود نیاوردی چرا؟ دست من وا کردی و گفتی: پرت بالا بگیر سر به زیرم دیدی و گفتی: سرت بالا بگیر مژده دادی؛ مادر عالم مرا بخشیده است باورش سخت است، زینب هم مرا بخشیده است لطف زهرا بود اگر مرهون آن چادر شدم صبح حرّابن یزد و حال، تنها حر شدم @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 4⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
🗓تاریخ اجرا: شب چهارم @MATNMADDAHISHOOR و ما ادراک ما زینب جمال و جلوه‌ی نورانی خیرالنساء زینب جلال مرتضی زینب یگانه مظهر صبر و رضا زینب شکوه و عشق و ایثار و وقار و عصمت و شرم و حیا، زینب کجا اندیشه‌ی ما و کجا زینب؟ سلام الله علی زینب دلیل امتداد کربلا، زینب مسخّر کرد با تیغ کلامش، کوفه را زینب چنان‌که حیدر از بالا صدا زد؛ مرحبا زینب کسی که می‌شکافد نیل غم را بی‌عصا زینب سراپا غرق در ذات خدا، زینب که در شام غریبان هم نیفتاد از لبش یا ربّنا، زینب گرفتار بلا زینب پرستار سر از تن جدا، زینب علمدار حرم بعد از ابوفاضل پناه خیمه‌ها زینب سلام الله علی زینب غم بی‌انتها زینب و از پایان درک عالم و آدم سفرها مانده تا زینب همان زینب که یک‌دم خم نشد قدّ برومندش و صبرش، آیت صبر خداوندش نشان افتخارش، خون پاک هر دو فرزندش دو فرزندش بلاگردان دلبندش که تنها با حسین است این ملیکه انس و پیوندش همان زینب که اشکش آبرو بخشیده باران را به یغما برده طوفان را دو قربانی مهیّا کرد و آن دم از برادر خواست فرمان را قسم دادش به جان مادرش زهرا گرفت آخر برای کودکانش، اذن میدان را و از قلب حرم راهی میدان کرد طفلان را به زیر چادرش پنهان نمود آن چشم گریان را نظر می‌کرد آن‌رزم نمایان را میان آن دلاورها همین که فاصله انداخت تیغ و تیر و خنجرها شکست آخر پر و بال کبوترها کمان شد قدّ و بالای سنوبرها و صحرا پر شد از خون برادرها حسین از خیمه آمد؛ غرق در بغض و خجالت سوی پیکرها ولی در خیمه‌ی ماتم نشسته زینب کبری گرفته اشک غم از دیده اش با گوشه‌ی معجر همان زینب که رفت از خیمه دنبال علی اکبر همان زینب که آمد با برادر تا دل لشگر @MATNMADDAHISHOOR 📜 🎤 4⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
🗓تاریخ اجرا: شب چهارم @MATNMADDAHISHOOR خواهرت را دریاب دو پسر دارم و یک سینه‌ی از غم بی‌تاب ‌مات تصویر غمت اشک در گوشه‌ی چشم پسرانم، شده قاب تا که راهی بشوند به روی آبرویم پیش تو کردند حساب خوب یادم مانده که چگونه حسن از غصّه‌ی مادر، شده آب آه؛ نگذار که باز مردی از ما بشود در غم ناموس، عذاب من از این می‌ترسم که پسرهام ببینند اسیرم به طناب باید این دو بروند تا نبینند مرا بعد تو در بزم شراب تیغ حیدر شده‌اند جلوه‌ای از هنر فاتح خیبر شده‌اند این دو شمشیر حسین دم‌به‌دم ماحصل زینب و حیدر شده‌اند لشکر کوفه و شام محو جنگ‌آوری این دو برادر شده‌اند بین میدان نبرد مایه‌ی فخر اباالفضل دلاور شده‌اند این دوتا سرو رشید سبب شوق و سرافرازی مادر شده‌اند دو سپاه زینب جلوه‌ی دیگری از قاسم و اکبر شده‌اند ضربه‌ها کاری شد خونشان ریخت و بر روی زمین، جاری شد تا بیفتند ز پا بین شمشیر و کمان، نوبت همکاری شد پهلوی هر دو شکست روش حمله، همان نقشه‌ی تکراری شد دور از چشم همه مادر این دو پسر، غرق عزاداری شد زنای خیمه رو موقع فرار ببینن بی‌چادرن، دق می‌کنن اینا خواهرزاده‌های حسن‌اند زنا سیلی بخورند، دق می‌کنن من میرم توو خیمه؛ بیرون نمیام نکنه ازم خجالت بکشی بچّه‌های منو از خودت بدون مگه من مرده باشم، غریب بشی رفتی بالاسرشون، زحمت شد انقده منو خجالتم نده مراقب باش تو رو زخمی نکنه تیری که توو گردن محمّده انقده از صبح تا حالا، ناله زدی بمیرم! بال و پرت، درد گرفت بدناشونو دیگه خیمه نیار بزار باشن؛ کمرت درد گرفت @MATNMADDAHISHOOR 📜 🎤 4⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
10.48M
🗓تاریخ اجرا: شب چهارم @MATNMADDAHISHOOR کوه اراده‌ای با اقتدار پشت حسین ایستاده‌ای هم شیر زاده‌ای هم شیرزن شدی و دوتا شیر زاده‌ای فخر مخدّرات بانوی باابهّت این خانواده‌ای مانند مادرت کوبنده حرف می‌زنی و فوق‌العاده‌ای از بس جلیله‌ای عبّاس داده‌ای، نخ معجر نداده‌ای در نزد آفتاب کردی از این دو ماه، عجب استفاده‌ای لشکر کشیده‌ای از بین خیمه، تیغ دوپیکر کشیده‌ای این ذوالفقار را با این دوتا پسر، علوی‌تر کشیده‌ای شانه به مویشان سرمه به چشم این دو برادر کشیده‌ای ای مادر شهید این نوع درد را دوبرابر کشیده‌ای انگار یک‌تنه جام بلای قافله‌ای سرکشیده‌ای با این‌که سال‌ها زحمت برای این دو دلاور کشیده‌ای در محضر حسین حالا قلم به واژه‌ی «مادر» کشیده‌ای در چهره‌ات ندید هرگز کسی غم دو جوان رشید را بهتر نبوده‌اند نشنیده‌اند آن‌چه که گوشت شنید را یا که ندیده‌اند از روی تل، هرآن‌چه که چشم تو دید را بهتر ندیده‌اند آن‌جا که پای زجر به خیمه رسید را بهتر ندیده‌اند این قامتی که بین خرابه، خمید را بهتر ندیده‌اند در شام، کوچه‌گردی و بزم یزید را بهتر ندیده‌اند یک سال و نیم، موی سراسر سپید را @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 4⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
[WWW.FOTROS.IR]ma1400052102(1).mp3
25.45M
🗓تاریخ اجرا: شب چهارم @MATNMADDAHISHOOR جانی و جانان؛ جان سنه قربان حضرت سلطان؛ جان سنه قربان من شب حر اومدم تو خوبی و من بدم قدم برات خم شده بذار رو چشمام قدم اگه به من نگا کنی و اسم منو صدا کنی منم به اذن مادرت حبیب می‌شم توو لشکرت می‌شه که «جون» تو بشم غلام‌سیاه خواهرت جونمو من می‌گردونم دور سرت یه رو سیاه بودم منو گرفت از غم سیاهی پرچم برات شدم محرم شور تو، شورم داد شدم حسین‌آباد هرکی به پات افتاد تازه رو پاش وایستاد رحمت عامی، ختم کلامی آوردم آقا، عرض سلامی منجی جامعه، حسین یاسین و واقعه، حسین رحمت خاص، امام حسن رحمت واسعه، حسین من اومدم که حر بشم نجف نرفته دُر بشم شب همه‌شب، سحر شود بی‌همگان به سر شود بی تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود بی تو به سر نمی‌شود ای همه عشق و مهر مادری من نگاه کن ای ارباب به نوکری من فدای قهر و مهر حیدری تو دنیا می‌شه آباد به رهبری تو بده لیاقت تا با اشاره‌ات قسمت من شه، شهد شهادت صراط مستقیم الیک روحی و قلبی لدیک میگم تا صبح رستخیز شاه، سلام علیک بخون به یاد شهدا سینه‌زنی توو سنگرا سلام ما، سلام ما به کربلای اطهرت به مرقد مطهرت سلام ما، سلام ما به پیشگاه خواهرت به اکبر و به اصغرت به ساقی دلاورت عاقل و دیوونه مهمونه این خونه رحمت عام تو شبیه بارونه من به تو دل بستم به دامنت دستم شبیه جون آقا مال خودت هستم @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 4⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌