eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تن من را به هوای تو شدن ریخته اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته اند جلوه واحده را بین دو تن ریخته اند این حسینی است که در غالب من ریخته اند ما دو تا آینه رو به روی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکر تو پیکرها ای به قربان موی خاکی تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری حاضرم دست به گیسو بزنم- رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم- رد نکنی حرف از سینه و پهلو بزنم- رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم- رد نکنی؟! تن تو گر که بیفتد تن من می افتد تو اگر جان بدهی گردن من می افتد دلم آشفته و حیران شد و... حرفی نزدم نوبت رفتن یاران شد و... حرفی نزدم اکبرت راهی میدان شد و... حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و... حرفی نزدم بگذار این پسران نیز به دردی بخورند این دو تا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خون جگرت باد، جگر داشتنم سپر سینه ی تو سینه سپر داشتنم خاك پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم مکن ای شاه به سر داشتنم سر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی ام این دو گلم پرپر تو برگردند به حرم بر روی بال و پر تو برگردند له شده مثل علی اکبر تو برگردند دست خالی اگر از محضر تو برگردند. دستمال پدرم را به سرم می بندم وسط معرکه چادر، کمرم می بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگس چشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جگردار ترم امتحان کن که ببینی چه قدر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بگذارم بروی، باز شود حنجر تو؟! یا به دست لبه ای کند بیفتد سر تو جان انگشت تو افتد پی انگشتر تو می شود جان خودت گفت به من خواهر تو؟ طاقتم نیست ببینم جگرت می ریزد ذره ذره به روی نیزه سرت می ریزد شاعر:علی اکبر لطیفیان طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ما آمدیم مثل غلامت برادرت ای جان هر دوتائیمان نذر اصغرت ما آمدیم تا که فدایت شویم، پس - ما را مران به چشم بهاری خواهرت این آرزوی ما دو برادر شده که کاش - ما هم شویم جزء گلستان پرپرت این هم اجازه نامه ی بابایمان، ببین ما می شویم جای پدر یار و یاورت قاسم فدائی ات شود و ما نظاره گر؟ دایی به ما اجازه بده جان مادرت طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دو گل آورده بُد از بوستانی با صفا زینب که تقدیم امیر خود کند در کربلا زینب دو شیر از بیشه ی شیران اولاد ابو طالب به ایشان یاد داده رسم جنگ مرتضی زینب دو گل آورده بُد از بوستانی با صفا زینب که تقدیم امیر خود کند در کربلا زینب دو شیر از بیشه ی شیران اولاد ابو طالب به ایشان یاد داده رسم جنگ مرتضی زینب کنار شاه دشت کربلا برد آن دو مه رو را بزیر لب کلامی گفت با شرم وحیا زینب برادر گرچه عبدالله زبیماری نشد همره اگر رخست ندارد بهر تو گردد فدا زینب برای جانسپاری پیش پایت ای گل نرگس بیاورده همه داروندار خویش را زینب سلیمان تحفه ی ناقابل موری تقبل کن اگر خواهی شود ای ذوالکرم حاجت روا زینب حسینش گفت: داغ اکبرم بس باشد ای خواهر مسوزان بیش از این قلب مرا ای باوفا زینب سکوتی کرد و راضی شد به پرپر گشتن گلها قسم چون داد آن دور از وطن را بر خدا زینب پس از چندی همه دیدند زیر تیغ نامردان صدایی میرسد از کودکان مادر بیا زینب بیا مادر نما شیر طهورت را حلال ما که راضی گشت از جانبازی ما مصطفی زینب حسین فاطمه آورد با خود نعش طفلان را ولی بیرون نیامد از میان خیمه ها زینب شاعر:مجید خضرایی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گرچه از داغ جوان تا شده ای ما هستیم و که گفته است که تنها شده ای ما هستیم تو چرا بار دگر پا شده ای ما هستیم ما نمردیم مهیا شده ای ما هستیم رخصت دیدن تو فرصت ما شد اما نوبتی هم که بود نوبت ما شد آقا به درخیمه ما نیز هرازگاه بیا با دل ماسه نفرراه بیا راه بیا چشمهامان پر حرف است که کوتاه بیا تو بیا با قدمت گرچه با اکراه بیا تا ببینی که به تیغ و زره آراسته اند تند بادند که در معرکه برخاستند باز میدان ز تو جنبش طوفان با من تخت از آن توو پیش تو جولان با من شاه پیمانه ز تو عهد به پیمان با من ذره ای غم به دلت راه مده جان با من آمدم گرم کنم گوشه بازارت را تا نگاهی بکنی این سر بدهکارت را به کفم خيرعمل خيرعمل آوردم دو شکر قند دو شهد و دو عسل آوردم من از این دشت شقایق دوبغل آوردم دو سلحشور ز صفین و جمل آوردم تیغ دارند و پی تو به صلایی رفتند شیرهایم به پدر نه که به دایی رفتند دست رد گر بزنی دست ز دامان نکشم دست از این خیمه رسد از سر پیمان نکشم بعد از این شانه به گیسوی پریشان نکشم تیغ می گیرم و پا از دل میدان نکشم به تو سوگند که یک دشت به هم می ریزم چشم تا کار کند تیغ و علم می ریزم دختر مادرم و جان پس در خواهم داد او پسر داده و من هم دو پسر خواهم داد جگرش سوخت اگر من دو جگرخواهم داد ميخ اگر خوردبه تن تن به تبر خواهم داد چادرش را به کمر بست اگر می بندم دلِ تو مادریُ روضه ی او سوگندم قنفذ از راه از آن لحظه که آمد می زد تازه میکرد نفس را و مجدد می زد وای از دست مغیره چقدر بد می زد جای هر کس که در آن روز نمی زد می زد مادرم ناله بجز آه علی جان نکشید دست او خرد شد و دست زدامان نکشید وای اگر خواهر تو حیدر کرار شود حرمم صاحب یک نه دو علمدار شود لشگری پا و سر و دست تلنبار شود بچه شیر خودش شير جگردارشود در دلم خون تو با صبرحسن می جوشد خون زهراست که در رگ رگ من می جوشد وقت اوج دو كبوتر دوبرادر شده بود نيزه و تير تبرهادوبرابرشده بود خيمه اي سد دوچشم تر مادر شده بود ضربه هاشان چه مكرر چه مكرر شده بود روي پيشاني زينب دوسه تاچين افتاد تا كه از نيزه سر اين دو به پايين افتاد شاعر : حسن لطفی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 هجران گرفته دور و برم را برای چه؟ خون می کنی دو چشم ترم را برای چه؟ وقتی قرار نیست کبوتر کنی مرا بخشیده اند بال و پرم را برای چه؟ گر نیستی غریب، مگو پس انا الغریب صد پاره می کنی جگرم را برای چه؟ دارد سرت برای چه آماده می شود؟ پس آفریده اند سرم را برای چه؟ زحمت کشیده ام که چنین قد کشیده اند بر باد می دهی ثمرم را برای چه؟ من التماس می کنم و تفره می روی شاید عوض کنی نظرم را برای چه؟ از مثل تو کریم توقع نداشتم اصلاً گذاشتند کرم را برای چه؟ باشد نمی روند، ولی جان من بگو آورده ام دو تا پسرم را برای چه؟ علی اکبر لطیفیان طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بغض نگاه خسته تان، ای مسیح من مانند سنگ؛ شیشه ی قلب مرا شكست دار و ندار زندگیم نذر خنده ات غصه نخور، كه ارتش زینب هنوز هست در راه پاسداری آیین كردگار عمریست در كنار شما ایستاده ام این بچه های دست گلم را ز كودكی من با وضو و حبّ شما شیر داده ام سر مست باده های طهورایی توأند شمشیرِ دستِ هر دو شان تیز و صیقلی است پروانه وار منتظر اذنِ رفتنند رمز شروع حمله شان ذكر یا علیست ای پادشاه - تا تو رضایت دهی- ببین سر بند یا علی به سر خویش بسته اند بر فوت و فن نیزه و شمشیر واقف اند چون پای درس ساقی لشگر نشسته اند عباس گفته: خواهرمن! مرحبا به تو این مردهای كوچك تو، شیر شرزه اند مبهوت سبك جنگ و رجزهایشان شدم شاگردهای اول پرتاب نیزه اند گفتم به بچه های عزیزم كه تا ابد غمگین زخم سینه ی یك یاس پرپرم تا آخرین نفس به عدو تیغ می زنید با نیت تلافی سیلی مادرم در آزمون صبر و محن، مادر شما با نمره ی قبولی تان گشت رو سپید در دفتر كرامت من دست حق نوشت ای دختر شهید، شدی مادر شهید شاعر:وحید قاسمی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 قامت کمان کند که دوتا تیر آخرش یک دم سپر شوند برای برادرش خون عقاب در جگر شیرشان پر است از نسل جعفرند و علی این دو لشکرش این دو ز کودکی فقط ایینه دیده اند آیینه ای که آه نسازد مکدرش واحیرتا که این دو جوانان زینبند؟ یا ایستاده تیغ دو سر در برابرش با جان و دل دو پاره جگر وقف می کند یک پاره جای خویش و یکی جای همسرش یک دست گرم اشک گرفتن ز چشمهاش مشغول عطر و شانه زدن دست دیگرش چون تکیه گاه اهل حرم بود و کوه صبر چشمش گدازه ریخت ولی زیر معجرش زینب به پیشواز شهیدان خود نرفت تا که خدا نکرده مبادا برادرش... زینب همان شکوه که ناموس غیرت است زینب که در مدینه قرق بود معبرش زینب همان که فاطمه از هر نظر شده است از بس که رفته این همه این زن به مادرش زینب همان که زینت بابای خویش بود در کربلا شدند پسرهاش زیورش گفتند عصر واقعه آزاد شد فرات وقتی گذشته بود دگر آب از سرش... شاعر: سید حمید رضا برقعی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 باید که راه بر دل تو واکنم حسین تا کِی به غربت تو مُدارا کنم حسین یک گوشه می نشینم و هِی گریه میکنم شاید میان قلب تو غوغا کنم حسین حالا که از غم علی اکبر تو تا شدی باید به محضر تو کمر تا کنم حسین موی سفید بعد علی در سرت نماند هر غصّه تو را به دلم جا کنم حسین پیش زنان و اهل حرم خجلتم نده پیش تو من چقدر تقلّا کنم حسین من حاضرم به جای تلافی خنده ها با خون دوای غربتت امضا کنم حسین طفلان خانه زاد مرا هم قبول کن خواهم که سر به پیش تو بالا کنم حسین وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست مجبورم اینکه صحبت زهرا کنم حسین راضی مشو که همره طفلان بیایم و در زیر سنگ جسم تو پیدا کنم حسین راضی مشو که ببینند بر سرت با قاتلان مست تو دعوا کنم حسین راضی به مو کشیدن من پیش شان مشو دیگر چگونه درد خود افشا کنم حسین پیش پسر کشیده به مادر زدن رواست؟ آیا دوباره فاشِ مُعمّا کنم حسین مجتبی صمدی شهاب طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای سالها کنار من و آشنای من هستم برای تو ،تو هستی برای من این سرزمین که قتلگه ما دو تا شده هم کربلای توست وَ هم کربلای من مهریه ی عروسی من دیدن تو بود ای آشنای من همه در لحظه های من نجمه دو تا پسر ، تو دو تا ؛ ای برادرم حالا رسیده است زمان دو تای من بد کردم ای برادر من خواهرت شدم؟ این رسم ها نبود به جای وفای من تقصیر من که نیست ؛دلم شور میزند بگذار لحظه ای تو خودت را به جای من دل دل نکن اجازه بده جعفرت شوند دیدی اگر ظهور نکردند به پای من بگذار آخر عمری نذر من ادا شود باید خلاصه یک نفر اینجا فدا شود طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گاه لیلایی و گهی مجنون گاه مجنونم و گهی لیلا گاه خورشید و گاه آیینه روبروی همیم در همه جا * ای طلوع همیشه ی قلبم با تو خورشید عالمینم من تو حسینی ولی گهی زینب گاه زینب گهی حسینم من * وقت سجاده وقت نافله ها لبمان نذر نام یکدیگر دو کبوتر در این حوالی عشق بر سر پشت بام یکدیگر * من و تو آیه های تقدیریم من و تو همدلیم و همدردیم خواب بر چشممان نمی آمد تا که بر هم دعا نمی کردیم * دل ندارم تو را نظاره کنم در غروبی که بی حبیب شدی تکیه بر نیزه ي شکسته زدی این همه بی کس و غریب شدی * کاش اینجا اجازه می دادی تا برای تو چاره می کردم این گریبان اشتیاقم را پیش چشمت پاره می کردم * همه از خیمه ها سفر کردند همه در خون خویش غوطه ورند همه دیشب فدا شدند اما کودکانم هنوز منتظرند * آن دمی که ممانعت کردی مهمان نگاه من غم شد از بلا و غم ِ مصیبت تو آنقدر سهم خواهرت کم شد * کودکانم اگر چه ناقابل ولی از باده ي غمت مستند آن دو بالی که حق به جعفر داد به خدا کودکان من هستند *** خنده های با نگاه غمگینت اذن پرواز بالشان باشد اذن میدان بده به آنها تا شیر مادر حلالشان باشد طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
فهرست اشعار اهل بیت (ع) و مناجات با خدا -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- @beharalashar فهرست کانال بحار الانوار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای یادگار مادرو جد و برادرم هم خواهرتو هستم و، هم برتو مادرم رخصت بده که فرصت دیدار کم شده مهمان جان زینب تو درد وغم شده دو دسته گل نثار تو آورده ام حسین دوجان به کف برای تو پروده ام حسین این دو ،شکوفه های بهشتی جعفرند نوباوه گان فاطمه و جان حیدرند رخصت بده که دین خودم را ادا کنم پروردگان مکتب خود را فدا کنم بگذار از محبت برتو اثر دهم بگذار مثل مادرخود من پسر دهم مانند مادرم که ولایت مداربود درغربت پدر همه جا ذوالفقار بود بگذار روز غربت تو مثل او شوم تیری مهیب بردل وچشم عدو شوم گل های گلشنم چو به روی زمین فتد حاشا که روی چهرۀ من خط وچین فتد پارا برون نمی نهم ازخیمه گاه خویش هرگز رها نمی کنم از سینه آه خویش من افتخار می میکنم آنان فدایی اند از کشتگان راه تو وکربلایی اند اکنون اگرفدایی ودرمحضر تواند هردو به نیزه همسفران سرتواند یا ایهالعزیز دوگل را قبول کن ام الشهید می شوم آقا قبول کن ازبس که ناله کرددلم ازنوا فتاد خاموش شد«وفایی» ودرپای ما فتاد حاج سید هاشم وفایی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 قلبم گرفته از دل بی قراریت هر دم نموده ام آهنگ یاریت جان را نهاده ام بر جان نثاریت قربان غربت و چشم بهاریت هر جا و هر زمان بودم به همرهت تا توشه گیرم از رخسار چون مه ات با دست پر نیاز آیم به درگه ات آورده ام دو گل قربانی رهت گلهای سرخ من گردد فدای تو جان های هر دو تن شد رونمای تو ماندم به خیمه ها در غمسرای تو تا آنکه ننگرم شرم و حیای تو طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دو گل آورده بُد از بوستانی با صفا زینب که تقدیم امیر خود کند در کربلا زینب دو شیر از بیشه ی شیران اولاد ابو طالب به ایشان یاد داده رسم جنگ مرتضی زینب دو گل آورده بُد از بوستانی با صفا زینب که تقدیم امیر خود کند در کربلا زینب دو شیر از بیشه ی شیران اولاد ابو طالب به ایشان یاد داده رسم جنگ مرتضی زینب کنار شاه دشت کربلا برد آن دو مه رو را بزیر لب کلامی گفت با شرم وحیا زینب برادر گرچه عبدالله زبیماری نشد همره اگر رخست ندارد بهر تو گردد فدا زینب برای جانسپاری پیش پایت ای گل نرگس بیاورده همه داروندار خویش را زینب سلیمان تحفه ی ناقابل موری تقبل کن اگر خواهی شود ای ذوالکرم حاجت روا زینب حسینش گفت: داغ اکبرم بس باشد ای خواهر مسوزان بیش از این قلب مرا ای باوفا زینب سکوتی کرد و راضی شد به پرپر گشتن گلها قسم چون داد آن دور از وطن را بر خدا زینب پس از چندی همه دیدند زیر تیغ نامردان صدایی میرسد از کودکان مادر بیا زینب بیا مادر نما شیر طهورت را حلال ما که راضی گشت از جانبازی ما مصطفی زینب حسین فاطمه آورد با خود نعش طفلان را ولی بیرون نیامد از میان خیمه ها زینب شاعر:مجید خضرایی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 منم زینب که در کوی محبت منزلی دارم در این منزل خدایا من حق آب و گلی دارم برادر جان بیا لطف کن و مشکن دل زینب که با دل با تو دلبر تا که هستم محفلی دارم ملاقات خدا رفتن گرامی هدیه می خواهد گران قدری ولی من هدیه ی نا قابلی دارم برادر کن قبول از خواهر خود این دو قربانی کز این دریای خون من هم امید ساحلی دارم علیّ اکبرت رفت و شد از دست نبی سیراب تو دلبند مرا سیراب کن من هم دلی دارم سر موئی نگردد کم ز داغ آن دو از صبرم بده حکم شهادت را که صبر کاملی دارم طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اینان کم از دو لاله احمر که نیستند از یاوران خوب تو کمتر که نیستند هر چند نور چشم من اما عزیز تر. ....از حنجر بریده اصغر که نیستند هر چند سرو قامت آنها قیامت است هرگز به دل ربایی اکبر که نیستند گیرم شهید گشته، فدای تو می شوند در کربلا سیاهی لشگر که نیستند با آنچه مادر از سفر شام گفته بود در پیج و تاب و حادثه، بهتر که نسیتند شاعر:احرامیان پور طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نور چشمم فدای طفلانت جان زینب همیشه قربانت زندگی من و تب و تابم دست من خالی است دریابم حیف شد بیش از این توانم نیست حاصلی جز دو نوجوانم نیست تو که دریای رحمتی آقا تحفه ام را عنایتی آقا این دو فرزند نازنین،هدیه من و شرمندگی از این هدیه این دو گرچه تعلقات منند حاصل عمر من حیات منند تو ولی زندگی و جان منی من زمینم تو آسمان منی دوست دارم به راه تو بروند پیش مرگ سپاه تو بروند لحظه لحظه اگر سترگ شدند این دو با عشق تو بزرگ شدند من نبینم غریب خواهی شد لحظه ای بی حبیب خواهی شد فکر این دو نشسته بر آهم فکر غیر از تو را نمی خواهم بعد از این خستگی نباید داشت جز تو وابستگی نباید داشت ای که آهنگ التماس منی بعد از این تو فقط حواس منی می شوم بی سپر فدای سرت مادری خون جگر فدای سرت سر تو نازنین سلامت باد سر این دو پسر فدای سرت اشک هایم فقط به خاطر توست این همه چشم تر فدای سرت سر طفلم اگر شود فردا روی نی جلوه گر فدای سرت تن اینها اگر ز هم پاشید آه من را کسی نخواهد دید نوه ی مرتضی همان بهتر که نبیند اسیری مادر حسن کردی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آن‌ شد امروز كه‌ ما را به‌ تو كاری‌ افتاد كار ما در گرو چشم‌ نگاری‌ افتاد بی‌ نیاز از همه‌ و خلق‌ گرفتار غمش‌ گر چه‌ در خلق‌ كسی‌ نیست‌ سزاوار غمش‌ لیك‌ با من‌ سر و سِرّ دگری‌ داشت‌ حسین‌ نیم‌ قرن‌ از من‌ دل خون‌ خبری‌ داشت‌ حسین‌ گردش‌ چرخ‌ ببین‌ روی‌ به‌ دلبر زده‌ام‌ دست‌ بر دامن‌ عرفانی‌ داور زده‌ام‌ یا حسین‌ بن‌ علی‌ دست‌ من‌ و دامن‌ تو تا ابد باد پر از جسم‌ تو پیراهن‌ تو به‌ دعایم‌ برهانی‌ ز غم‌ خود نفسی ‌ یَسَّرَ اللّه‌ طریقاً بك‌ یا مُلتَمسی‌ به‌ منای‌ تو من‌ آن‌ صاحب‌ ذبح‌ ازلم‌ كمتر از نجمه‌ نی‌ ام‌ مادر شهد و عسلم‌ به‌ تمنای‌ تو از بس كه‌ شدم‌ شهرۀ‌ مهر شدم‌ انگشت‌ نما هم چو مه‌ نو به‌ سپهر تو مپندار كه‌ از غم‌ دل‌ من‌ خواهد ریخت‌ یا كه‌ در آتش‌ غم‌ حاصل‌ من‌ خواهد ریخت‌ دختر شیرم‌ و شیرم‌ اثر شیر دهد ذكر لالایی‌ من‌ جرأت‌ شمشیر دهد دینم‌ امروز به‌ اكمال‌ رسد می‌دانم‌ آیۀ‌ روز غدیر است‌ كه‌ من‌ می‌خوانم‌ من‌ كه‌ در راه‌ تو از جان‌ نكنم‌ پروایی‌ خواهشم‌ هست‌ كه‌ اتمام‌ نعم‌ فرمایی‌ چرخ‌ بر هم‌ زنم‌ ار غیر مرادم‌ گردد زینب‌ آن‌ نیست‌ كه‌ با دست‌ تهی‌ برگردد گر تو خواهی‌ كه‌ نریزم‌ به‌ هم‌ این‌ چرخ‌ دنی‌ سعی‌ كن‌ دست‌ ردی‌ بر من‌ مسكین‌ نزنی‌ سال ها پیش‌ كه‌ با حكم‌ رسول‌ متعال‌ نهی‌ فرمود خداوند زنان‌ را ز قتال‌ به‌ تو سوگند كه‌ جانم‌ به‌ لبم‌ آمده‌ بود تب‌ این‌ حكم‌ خدا، فوِ تبم‌ آمده‌ بود لاجرم‌ تا كه‌ كنم‌ عشق‌ تو را ترویجی‌ خواستم‌ محض‌ رضای‌ تو كنم‌ تزویجی‌ تا خداوند دو شمشیر زنم‌ بفرستد دو علی‌ زاده‌ دو سیمین‌ بدنم‌ بفرستد حالیا سیم‌ تنانم‌ دو كفن‌ پوش‌ توأند سائل‌ گرمی‌ یك‌ لحظۀ‌ آغوش‌ توأند دو غلامند به‌ دربار علی‌ اكبر تو دو اسیرند به‌ چشمان‌ علی‌ اصغر تو دو علی‌ طینت‌ و جعفر صفت‌ و حمزه‌ نسب ‌ دو نبی‌ صولت‌ و زهرا دل‌ و عباس‌ ادب‌ دو ملك‌ جلوه‌ و قدیس‌ رخ‌ و نورانی‌ دو فدك‌ وارث‌ و تسبیح‌ دل‌ و عرفانی‌ به‌ كمر كرده‌ حمایل‌ علوی‌ تیغ‌ و نیام‌ هر دو بر عشق‌ تو مایل‌ به‌ كمال‌ و به‌ تمام‌ سرمه‌ از خاك‌ كف‌ پای‌ تو بر داشته‌اند ز شفا بخشی‌ این‌ خاك‌ خبر داشته‌اند قصه‌ كوتاه‌ ذبیح‌ تو دو طفلان‌ منند تحفۀ‌ مور به‌ دربار سلیمان‌ منند شاعر:محمد سهرابی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خلوت شده دور و برت جانم فدایت ای جان زینب، جان طفلانم فدایت فرزند ها هستند بی شک جان مادر من جان برایت هدیه آوردم برادر ای کعبه ی من رنجشی از زائرت نیست؟ قربانیان من قبول خاطرت نیست؟ افسوس، من، از این دو گل بهتر ندارم باید برایت عاشقانه سر بیارم آه ای سلیمان هدیه ای ناچیز دارم از هدیه ام حالی غرور انگیز دارم در پیش مادر سربلندت می کنم من عون و محمد را پسندت میکنم من بر قامت این کودکان حق پرستم با دست های خود لباس رزم بستم از نیزه ها بر جانشان باکی ندارم از کینه ی شمر و سنان باکی ندارم شرط مواسات من است این جان خواهر باید به خون غلطند این دو مثل اکبر شاید که کارت با عدو بالا نگیرد بگذار تا فرزند من جایت بمیرد حتی تن این ها اگر شد اربآ اربا هرگز نخواهی دید اشک خواهرت را من از همین دم دست از آنها کشیدم از تو نه اما از پسرها دل بریدم بر آسمان نیزه ها باید نشینند بهتر که عصر غارت ما را نبینند وقتی که دست مادر آنجا بسته باشد خوب است چشم غیرتی ها بسته باشد بهتر که جولان سنان ها را نبینند بر صورت مادر نشان ها را نبینند آنجا که دست و پای طفلانت بسوزد آنجا که معجرهای طفلانت بسوزد بر ناقه های بی حجاب افتاده باشیم آنجا که در بزم شراب افتاده باشیم باشد که در خیرات نان آنها نباشند دروازه ی ساعات را آنجا نباشند بهتر مرا با چادر پاره نبینند در کوچه های شام آواره نبینند تا دور بینم از سرت سنگ بلا را نذر سپر کردم برایت بچه ها را تا سنگ ها شان سمت این دو سر بیافتد شاید سرت از نیزه ها کمتر بیافتد حسن کردی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بشنواين افسانه جانکاه را وزدل پر خون برآور آه را ديد زينب دختر مير عرب يکّه وتنهاست شاه تشنه لب داشت امدر پرده دونورسته گل وه چه دونورسته گل دودسته گل در صدف پرورده دويکتا گهر دوگهر ازجان پاک ارزنده تر مويشان از مشک چين برده گرو رويشان برمهرو مه بخشيده ضوء گفت اي مادر بلاگردانتان جان صد چون من فداي جانتان طفلکانم شيرتان بادا حلال اي شما دوشير بچه ذوالجلال دادم از بهر شهادت شيرتان تا بسازم طعمه شمشيرتان گيسوانتان شانه کردم باگلاب بلکه گردد اين زمان از خون خضاب جان فداسازيد با صداحترام دررکاب شاه گردون احتشام اين شهادت شربت نوش شماست وين سعادت گوهر گوش شماست عندليبانم به گلشن رو کنيد رو به سوي گلشن مينو کنيد پرگشائيد اي کبوتر بچه گان تا به شاخ سِدره سازيد آشيان تا نسازد خونتان رنگين کمان نيستيد از من بِحل اي کودکان خونشان دردل زشادي جوش زد عشقشان يکباره راه هوش زد چون شنيدند اين سخن زان ممتحن آن دو طفل نورس شيرين سخن پاسخ آوردن ماهم عاشقيم عاشق قرباني راه حقيم مادرا،ديگر ممان ؛تيغ وکفن دير شدباز آر،زود اي ممتحن تا به کوي عشق جان قربان کنيم خويش را قرباني جانان کنيم تا به راه عشق جانبازي کنيم پيش جانبازان سرافرازي کنيم تن کفن پوشيدشان آن بيقرين زان سپس بوسدشان روي وجبين سوي قربانگه روانشان کرد زود کزدل اهل حرم برخاست دود شاه را برکنده شد ازجاي دل در کجا ماندبجا؟ اي واي دل سوي ميدان آنچنان کردند ميل که زبالا سوي پستي ميل سيل برسرآن کودکان ماهرو خيمه زد ابر بلااز چارسو جسمشان صد چاک گشت از تيرو تيغ اي دريغا اي دريغا اي دريغ آسمان بر حال زينب خون گريست من نمي دانم که زينب چون گريست؟ بُرد فرزندي به قربانگه خليل که فدا آورد دردم جبرئيل کرددو قربان به راه شاه دين شيرزن هرگز که ديده اينچنين؟ آري آري دختر شير خداست آن پدر را اينچنين دخترسزاست درره معشوق (پرتو) عاشقان جان چنين دادند روز امتحان ********* طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اي فداي دلِ منوّرتان اي به قربان چشم كوثرتان واي بر حال جبرئيل ، اورا گر برانيد ، روزي از درتان تو سليمان و موري آمده است تا مشرّف شود به محضرتان من كيم؟دوره گردِ چشمانت زينبم من همان كبوترتان كودكانم چه ارزشي دارند؟ جانِ عالم ، تصدق سرتان كرده ام يا اخا دو آئينه نذر چشم علي اصغرتان ظهر ديدي چگونه خوش بودند در صفوف نماز آخرتان به اميدي بزرگشان كردم تا به دستم شوند ، پرپرتان گر بگويي بمير ، ميميرند دست بر سينه اند و نوكرتان پاي تفسير ، شيرشان دادم پاي تفسير ِگريه آورتان پاي تفسير سوره ي مريم سوره ي زخمهاي پيكرتان تا كه راضي شوي و اذن دهي پر بگيرند در برابرتان يادشان داده ام ، قسم بدهند بر ضريح كبود مادرتان بگذار اينكه ذبحشان سازم پاي رگهاي سرخ حنجرتان شاعر:علی اکبر لطیفیان طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 غم تبارم زینبم ، بی غمگسارم زینبم غربت بی انتهایم بی قرارم زینبم هست عباس علی گر پاسدار خیمه ها خیمه های عشق را من پاسدارم زینبم در ره مولا گذشت از خویش را دیدم یا ولی الله بهرت جان نثارم زینبم مادرم از محسنش بگذشت و من هم زین دو طفل آری از ام الشهید ارثیه دارم زینبم بهر یاریت اخا تیغ دوسر آورده ام ذوالفقار کربلا ، دشمن شکنم زینبم روی احسان گر کنی تیره شود روز دلم ای تو ماه دلفروز شام تارم زینبم با نثار این دو گل اثبات بر گلچین کنم در حریم جان خدائی تک سوارم زینبم طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 قلبم گرفته از دل بی قراریت هر دم نموده ام آهنگ یاریت جان را نهاده ام بر جان نثاریت قربان غربت و چشم بهاریت هر جا و هر زمان بودم به همرهت تا توشه گیرم از رخسار چون مه ات با دست پر نیاز آیم به درگه ات آورده ام دو گل قربانی رهت گلهای سرخ من گردد فدای تو جان های هر دو تن شد رونمای تو ماندم به خیمه ها در غمسرای تو تا آنکه ننگرم شرم و حیای تو طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گفتن از زینب و عشقش به تو کار زهراست  زینبی که همه ی دار و ندار زهراست  پرورش یافته ی باغ و بهار زهراست  باعث فخر همه ایل و تبار زهراست  عمه نه؛ مادر سادات پس از زهرا اوست  هیچ کس ثانی زهرا نشود، تنها اوست  خواهرت هست و بر این فیض مباهات کند  همه را مست خودش وقت مناجات کند  قبل تکبیر اذان با تو ملاقات کند  بهتر از حضرت عباس مواسات کند  شیرزن نه به خدا خالق غیرت زینب  حافظ خانه ی توحید و امامت زینب  نشر این عشق فقط از کرم زینب توست  عاشقی مشق شده با قلم زینب توست  هرچه غم در دل ماهست غم زینب توست  سرّ تربت که شفا از قدم زینب توست  کربلا جلوه گهِ محترم زینب شد  پیش تر از حرم تو حرم زینب شد  آمده تا که دوباره همه را مات کند  اینکه پیش از همه عاشق شده اثبات کند  نذر اولاد تو یک قافله سادات کند  تو دهی اذن و بر این ذهن مباهات کند  نه نگو ورنه قسم بر لب زینب آید  نام زهرا ببرد تا که گره بگشاید  این دو یوسف دو غلام علی اکبر هستند  این دو تا آبروی عترت جعفر هستند  آشنا با همه آیات مطهر هستند  تربیت یافته ی ساقی لشگر هستند  این جگرگوشه و آن پاره تن زینب توست  این حسین و دگری هم حسن زینب توست  حرمله کو که سه شعبه به کمان بگذارد  کو سنان نیزه به جسم دو جوان بگذارد  شمر کو پا به روی سینه شان بگذارد  سرشان را ببرد روی سنان بگذارد  تن ِشان را به سُم مرکبشان بسپارد  تا که دست از سر تو قوم لعین بردارد  جواد حیدری طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تاناله ات زبانه میانِ حرم کِشَد آهِ توشعله بر همه ی پیکرم کِشَد آخر غمِ غریبی تو می کُشد مرا بارِ غریبی تو دو چشمِ ترم کِشَد لازم نکرده رو بزنی بر حرامیان شمشیر بهرِ یاری تو لشگرم کِشد دارو ندارِ خواهرِ خود را قبول کن مگذار ،کار، بر قسمِ مادرم کشد این دو زنسلِ حیدر واز خون ِ جعفرند خیلِ سپاهِ مِنّت تو دلبرم کشد وقتی صدا زدند که«ابناءِ زینبیم» دستِ غرور شانه به بال وپرم کشد من فاطمه نژادم و ناموسِ حیدرم ای وای اگر که کار ،به مویِ سرم کشد مثلِ مدینه کرببلا ،زیر ورو کنم دستم اگر گِرِه ز نخِ معجرم کشد یک چشمه ای زغیرت حق را ببین حسین صوتِ علی حجاب بر این حنجرم کشد بیرون نیامدم که مبادا به یک نگاه خجلت ز اشک دیدة من دلبرم کشد بی کس شدی ولی تو بزرگِ قبیله ای جانم فدایِ تو ،تو عزیزِ عقیله ای حالا که مادرِ دوشهید است خواهرت گردیده رو سپید دگر پیش مادرت رخصت اگر دهی نگذارم در این دیار کم گردد ای عزیز دلم موئی از سرت با نجمه یادِ نالة لیلا کنیم ما فرزندهایِ ماهمه قربانِ اکبرت اذنِ جهاد گر بدهی ای امیرِ عشق طوفان به بپا کنم چو علمدارِ لشگرت با گوشه ای زچادرِ خود پاک می کنم هر قطره ای که می چکد از دیدة ترت کمتر نیَم به جان تو از مادرِ وهب شمشیر می کشم دمِ خیمه برابرت پروانه زاده ترس ندارد ز سوختن جاری بُود میانِ رگم خون مادرت امروز من به روی تو این غم نیاورم فردا توهم سراغ نگیری زدخترت قاسم نعمتی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar