#صاحب_الامر🌻🌹
خواستم نزدیک تر باشم به آقایم نشد
تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد
خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم
بند ها را وا کنم از دست و پاهایم نشد
ندبه های جمعه را هی خواب می مانم ببخش
شرمگینم که میان روضه پیدایم نشد
ظاهراً ذکر تو را می گویم اما باطناً
در میان عاشقانت باز هم جایم نشد
گفتم آقاجان تو را در خواب می بینم شبی
در میان خیمه ی سبز تو می آیم نشد
یابن زهرا از من این ماه محرم را نگیر
چون دعایی مثل این سینه زدن هایم
کربلایم دیر شد دارم خجالت می کشم
باز آقا جان نگو که وقت امضایم نشد
من دخیل زینبم که گفت در وادی عشق
هیچ کس جز تو اینگونه حسین لیلایم نشد
خواهرت را کشت داغ بی کسی هایت حسین
آمدم قربان کنم دو لاله در پایت نشد
🖋وحید محمدی
هدیه به حضرت عباس. و حضرت ام البنین حضرت آمنه حضرت عبدالله صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شعررضا نصابی
به نفس. کمیل مظفر پور
فدای سرت اگه نمیاد
اگر نمی باره بارون
فدای سرت اگه اب ریخت
اگه مشکت شده گریون
پناه حرم پاشو داداش
نزاری من و تنها تو
علمدارم
سپهدارم
دلم شده از داغت خون
یل ام البنین
نکش پارو زمین
تموم لشگرم ابوالفضل
پرت خونی شده
سرت خونی شده
امید خواهرم ابوالفضل
بند دوم
زدن به چشم تو.با تیر
زدن با نیزه به پهلوت
زدن با گرز و افتاده
شکافی بین دو ابروت
می بینم هر جارو هستش
نشونی از تنت عباس
فتاده یک
طرف مشکو
فتاده یک طرف بازوت
دیدی که این لشگر
غمت رو برادر
روی دلم میزارن عباس
دورت کردن داداش
تو رو زدن داداش
رحمی اینا ندارن عباس
واکن چشمای خونت رو
ببین کی اومده. اینجا
به جای مادرت اومد
کنارت مادرم زهرا
از اربا اربا هم دیگه
گذشته این تنه پرخون
چقدر تیرو و چقدر نیزه
شده توی تن تو جا
ای ماه من عباس
پناه من عباس
چی اومده داداش سره تو
شبیه اکبرم
شدی برادرم
چی کار کنم با پیکره تو
رضا نصابی
#امام_حسین_ع_مناجات #شب_جمعه
چه چشمان پر از خوابی که شد بیدار در روضه
چه دلهایی که میگیرد شفا هر بار در روضه
@hosenih
قرار ما شب جمعه حسینیه ست هر هفته
خدا را شکر تازه می شود دیدار در روضه
نگاهت بی سر و پایی چو من را آبرو داده
یقین گل میشود هرکس بیاید خوار در روضه
برایم تازگی داری غمت کهنه نخواهد شد
اگر چه روضه هایت می شود تکرار در روضه
دعای مادر سادات شد پشت و پناه ما
وگرنه ما کجا و دیده نم دار در روضه
بساط اشک بر پا شد به یاد کوچه افتادم
حسن محسن علی مادر لگد دیوار در روضه
@hosenih
همین که روی نی رفتی برای شیعه کافی بود
نبود ای کاش دیگر حرفی از بازار در روضه
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_شهادت
#شب_جمعه
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
@hosenih
گوشه ی قتلگاه می آیم
با دم آه آه می آیم
مادرش آمده است می دانم
روضه ی "یابُنَیَّ" می خوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعه است روضه خوان زهراست
مجلسی گوشه ی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین می خواند
یک نفر روضه اینچنین می خواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرف تر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
@hosenih
شب جمعه است مبتلا شده ایم
باز مهمان کربلا شده ایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
شاعر: #سیدروح_الله_مؤید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا #شب_جمعه
#امام_حسین_ع_مناجات
شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند
دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند
این کریمان همه احوال مرا می پرسند
این کریمان همه عصیان مرا می بخشند
@hosenih
ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است
اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند
رزق ما را برسانید ز بازار نجف
از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند
مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است
قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند
ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر
مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند
یازده ماه اگر بار گناه آوردی
آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند
@hosenih
نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله
کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند
مادرت گفت فدای لب عطشان حسین...
همه را بین فغانش به خدا می بخشند
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_جمعه #زیارت_کربلا
بر شانه های زخمی خود کوه غم دارم
من در محرم بیشتر میل حرم دارم
@hosenih
عشق به شش گوشه مرا از زندگی انداخت
از دوری اش یک کربلا در سینه غم دارم
این اشک را از لقمه های سفره ی بابا
این مهر را از شیر پاک مادرم دارم
گفتند کل الخیر فی باب الحسین آری
من هرچه که دارم از این باب الکرم دارم
با خلوت بارانی خود هر شب جمعه
در سر هوای شعرهای محتشم دارم
دلتنگی ام چندین برابر شد در این شب ها
مهدی زهرا را میان روضه کم دارم
@hosenih
درد فراق کربلا بی خانمان ام کرد
شبهای جمعه رهسپار جمکرانم کرد
شاعر: #علیرضا_خاکساری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#دفن_شهدا
یکی گفت با گریه این جسم کیست
بهم خورده با رمل صحرا یکیست
یکی گفت از بس بهم ریخته
تکانش مده قابل دفن نیست
یکی گفت سر نه لباسش کجاست
چرا بند بند تن از هم جداست
یکی گفت این زخم های هلال
گمانم که جای سم اسب هاست
بزرگ قبیله گلو را که دید
عبای خودش روی حنجرکشید
صدا زد به والله بد کشتنش
گلو را نباید به ضربه برید
چرا ریش ریش است رگهای او
مگر زیر پا مانده است این گلو
یکی گفت انگار با چکمه ها
شده او دو سه مرتبه زیر و رو
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
___
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
بر شانه های زخمی خود کوه غم دارم
من در محرم بیشتر میل حرم دارم
عشق به شش گوشه مرا از زندگی انداخت
از دوری اش یک کربلا در سینه غم دارم
این اشک را از لقمه های سفره ی بابا
این مهر را از شیر پاک مادرم دارم
گفتند کل الخیر فی باب الحسین آری
من هرچه که دارم از این باب الکرم دارم
با خلوت بارانی خود هر شب جمعه
در سر هوای شعرهای محتشم دارم
دلتنگی ام چندین برابر شد در این شب ها
مهدی زهرا را میان روضه کم دارم
درد فراق کربلا بی خانمان ام کرد
شبهای جمعه رهسپار جمکرانم کرد
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#نوحه حضرت عباس به سبک هر شب میخونم با شور و نوا
ای دلاورِ، دشت کربلا، شاه با وفا اباالفضل
یاور حسین،دلبر حسین، مرد بی ریا اباالفضل
ساقی حرم، صاحب علم، جان خیمه ها اباالفضل
اباالفضل ، ای یل میدان
تو هستی،حیدر دوران
اباالفضل، یاابوفاضل(۴)
فاطمه داره،روی تو نظر،عشق فاطمه اباالفضل
با وجود تو ، نوکر نداره ، محشر واهمه اباالفضل
چونکه محشری ، کردی تو توی ، دشت علقمه اباالفضل
اباالفضل ، تو جوان مردی
تو میدون، غوغایی کردی
اباالفضل، یاابوفاضل(۴)
کربلا می گن ، با امضای تو ، داره صفایی اباالفضل
کربلا میدی ، به گدای خود، تو باوفایی اباالفضل
کربلا شده، باوجود تو ، چه کربلایی اباالفضل
اباالفضل ، کربلا می خوام
می خونم، الدخیل آقام
اباالفضل، یاابوفاضل(۴)
#حضرت_علی_اکبر
چون به میدان ز حرم اکبر رفت
دل ز جان شست سوى دلبر رفت
روح از جسم حرم یکسر رفت
همه گفتند که پیغمبر رفت
زان طرف مرگ به استقبالش
زین طرف جان حسین دنبالش
اى رخت ماه و هلال ابرویت
صبر کن سیر ببینم رویت
هم کنم خوب تماشاى تو را
هم ببینم قد و بالاى تو را
در خم زلف تو دل ها بسته
اشک من راه تماشا بسته
من نگویم مرو اى ماه ، برو
لیک قدرى بَرِ من راه برو
سپه کوفه و شام استاده
به تماشاى شه و شهزاده
شه روی نعش پسر افتاده
همه گفتند حسین جان داده
🖋علی انسانی
#حضرت_زینب
#اسارت
رسید وقت سفر سر به زیر شد زینب
حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب
هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد
هزارسال ز داغ تو پیر شد زینب
سه چهار مرتبه با شمر همکلام شده
نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب
چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد
چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب
گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد
غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب
همان زمان که به سرنیره ها هلش دادند
نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب
نبودن تو و عباس کار خود را کرد
و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب
بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد..
بلند شو همه رفتند دیر شد زینب!
سید پوریا هاشمی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
#اسارت
نسبت به قبل بس که تو تغییر کردهای
بالای نیزه دیده به تو دوختم حسین
یک روح در دو تن همهاش نقل ما دوتاست
تو در تنور رفتی و من سوختم حسین
من زینبم که طاقت کوچکترین خراش
بر روی مصحف بدنت را نداشتم
با دیدنت به نیزه کنار آمدم ولی
دیگر توقع زدنت را نداشتم
جانا ز روی نیزهی اعدا نگاه کن
مانند تو عزیز دلم دلشکستهام
گر تو سرت به سنگ حرامی شکستهای
من هم سرم به چوبهی محمل شکستهام
بر روی نیزه آمدهای پا به پای من
گاهی عقب میافتی و گاهی جلوتری
دشمن خیال کرده که من بیکسم حسین
بر روی نیزه هم تو مرا سایهی سری
میخواستم ببوسمت اما دلم شکست
وقتی که دیدمت پُرِ خاکستر تنور
مبهوت ماندهام من و اما سهسالهات
لحظه به لحظه بوسه به تو میدهد زدور
گر چه جریحهدار شد اینجا غرور من
اما به خاطر تو خودم را نباختم
در کوفه بیشتر دل من سوخت چون که من
یک در میان اهالی آن را شناختم
مهدی مقیمی
@rozeh_1