بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#علی_اکبر_لطیفیان
▶️
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه می کرد
وقتی که می رفتند پشت پای آن ها
چشمان جبرائیل حتی گریه می کرد
@hosenih
پائین پای ناقه مریم گریه می کرد
دورِ سر گهواره عیسی گریه می کرد
این است آن داغ عظیمی که برایش
حتّی میان تشت یحیی گریه می کرد
این است زینب بانویی که زیر پایش
زانوی لرزه دار سقا گریه می کرد
بوسید اکبر دست های مادرش را
در زیر چادر، ام لیلا گریه می کرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا می گفت لالا گریه می کرد
یک کاروانِ گریه شد وقتی رقیه
با گفتن بابا، بابا گریه می کرد
@hosenih
در زیر پای محمل مستوره ی عشق
منزل به منزل ریگ صحرا گریه می کرد
وقتی که می رفتند عالم سینه می زد
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#غلامرضا_سازگار
▶️
شب سخت وداع است و دلم تنگ
صداي نالـه خيـزد از دل سنگ
ز هر سو ميزند غم بر دلم چنگ
نفس آتش شده از سوز سينه
خداحافظ خداحافظ مدينه
امـان از جـور و بيـداد زمانه
حرم شد از حرم بيرون شبانه
بســان بلبـل بـي آشيــانه
رباب و فاطمه، زينب، سكينه
خداحافظ خداحافظ مدينه
@hosenih
مدينـه داد و بيـداد از جـدايي
بزن نالـه بـه شــور نينـوايي
که شد این قافله کربوبلایی
فلك را نيست با ما غير كينه
خداحافظ خداحافظ مدینه
دعايم بود بـر لب گريه كردم
نگه كردم به زينب گريه كردم
خدا داند كه هر شب گريه كردم
كنـار قبـر زهــراي حـزينه
خداحافظ خداحافظ مدينه
مدينه گِل كن از اشكت زمين را
كه من بـردم گل امالبنيـن را
يگانه ساقـي گلهـاي ديـن را
که نبـود در وفـا او را قـرینه
خداحافظ خداحافظ مدينه
@hosenih
مدينـه گاهگاهـي يـاد مـا كن
ز چشمانت روان اشك عزا كن
دل شب دخترانـم را دعـا كن
كه ايناننـد زهــرا را رهينـه
خداحافظ خداحافظ مدینه
شب انـا اليــه راجعــون است
چه گویم روز عاشورا كه چون است
زمين كربـلا درياي خون است
منم در بيـن اين دريـا سفينه
خداحافظ خداحافظ مدینه
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#محمود_ژوليده
▶️
عزت زیاد، آه، کجا میروی حسین
تا مکه، یا به کرب و بلا میروی حسین
این وقتِ شب! شبانه چرا بار بسته ای
با اهلبیتِ آل عبا میروی حسین
با کودکان و پردگیان و معاشران
گویا به پیشگاه خدا میروی حسین
@hosenih
اینگونه که تو غرقِ وداعِ پیمبری
داری به مقتل شهدا میروی حسین
شش ماهه میبری و جوان میبری و پیر
عباس میبری، به خَفا میروی حسین
صاحب حرم! چرا ز حرم میزنی برون
با سوز و اشک و حال بکا میروی حسین
با هیبتِ پیمبر اکرم زدی براه
با ذکر مادرت، به نوا میروی حسین
«اُخرج إلیَ العراق» شنیدی ز جدِّ خود؟
آیا به کوی درد و بلا میروی حسین
زینب اسیر میشود و تو شهیدِ عشق
داری بسوی اهل جفا میروی حسین
حج را بَدل به عمره کنی ای امامِ حج
تا قتلگاه، جای منا میروی حسین
زیر سُم ستور، تنَت لِه شود غریب
در زیر تیغِ کین ز قفا میروی حسین
@hosenih
در پیش چشم فاطمه با جسم بی کفن
بر عهد خویش کرده وفا میروی حسین
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
بر نیزه ها به رأس جدا میروی حسین
بعد از تو کوفه، رحم به زینب نمیکند
در شامِ غم به طشتِ طلا میروی حسین
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#محمدجواد_پرچمی
▶️
وقت پرواز رسیده، پر خود را برداشت
زودتر از همه آب آور خود را برداشت
مشکها را که علمدار روی ناقه گذاشت
یا علی گفت و علی اصغر خود را برداشت
@hosenih
بغلش کرد و صدا زد که خدا رحم کند
بر سر دوش عمو دختر خود را برداشت
دور او اهل حرم که همگی جمع شدند
صدقه داد و سپس خواهر خود را برداشت
خواهرش زودتر از پوشیه ها، معجرها
پیرهن بافتهی مادر خود را برداشت
إن یکادی بنویسید بلا دور شود
ساربان دید که انگشتر خود را برداشت
@hosenih
بیسبب نیست عبای نبوی را میخواست
شِبه پیغمبر ، علی اکبر خود را برداشت
آب پشت سرشان امّ بنین می ریزد
آنقدر سوخت که خاکستر خود را برداشت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
حضرت عشق در پناه خدا
بسلامت برو سفر آقا
آمدیم از برای بدرقه ات
همه ایل ما فدای شما
راهی شهر مکه ای خیر است
حجتان بی خطر بدون بلا
@hosenih
دختران تو یک به یک مریم
پسران تو یک به یک عیسی
قاسم آورده با خودش نجمه
اکبر آورده با خودش لیلا
همه سیراب مشک آب عمو
همه مدیون غیرت سقا
چه حیایی چه عصمتی دارد
جان فدای سه ساله ات آقا
میفرستی رباب را مروه
شیرخواره میاوری به منا
خواهرت را خودت سوارش کن
محملش را درست کن اینجا
ذره ای خاکی است چادر او
گریه اصلا برای چه حالا؟!
نکند رفته ای به روز دهم
نکند رفته ای به کرببلا
در شلوغی مفرط گودال
تشنه ای ذبح میشود تنها
بدنش زیر نیزه ها مانده
سرش اما به دامن زهرا
@hosenih
پیش چشم حسین یک لشگر
میرود سمت خیمه ی زن ها
گوشواره زگوش می افتد
چند خلخال میرود یغما
وای از قتل عام آل رسول
وای از داغ روز عاشورا
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
از خاک تا به خاک تربت فرق دارد
جنات هم جنت به جنت فرق دارد
ما سعیمان این است این شبها نمیریم
در مسلک عاشق ریاضت فرق دارد
پایی که مشهد میرود رفته مدینه
هرچند به ظاهر مسافت فرق دارد
هرروز مبعوث نماز صبح صحنیم
پبش رضا صور قیامت فرق دارد
یک غار کوچک عرش را جاداده در خود
با چشم باطن وسع و وسعت فرق دارد
وقتی وظیفه گفتن از اوصاف مولاست
پس مطمئنا این نبوت فرق دارد
یا ایها المزمل از جا زود برخیز
حرف از علی شد باز آقا زود برخیز
@hosenih
چهل سال رفت و نوبت پیغمبری شد
حالا در این ام القری چه محشری شد
خواندی به محض این بسم رب زهرا
فورا لبت از ذکر کوثر کوثری شد
قرآن بخوان که دوره غربت تمام است
قرآن بخوان دوران مرگ کافری شد
هر آیه شأنی از علی را داشت باخود
یعنی که قرآن هم از اول حیدری شد
از آن زمانی که سرت بر پای مولاست
تاج سر شیعه عجب تاج سری شد
از عالم زر پیشمرگت بود آقا
از عالم زر کار حیدر حیدری شد
پرواز یعنی یاعلی و یا محمد
اعجاز یعنی یاعلی و یا محمد
@hosenih
راحت برو راحت بیا هرجا علی هست
اصلا چرا احساس غربت تا علی هست
فورا برو بتخانه را ویران سرا کن
حالا که روی شانه ات آقا علی هست
بفرست از مکه بیاید تا مدینه
باشد خیالت جمع از زهرا! علی هست..
سنگ جنون خوردی ازین و آن اگرچه..
مجنون تویی در رتبه لیلا علی هست
در دره گیر افتاده ای آرام هستی
یاران اگرچه رفته اند اما علی هست
خورشید را هم چند ساعت جابجا کرد
مث تو سکاندار این دنیا علی هست
خورشید شد حتی به شب تابید حیدر
راحت میان بسترت خوابید حیدر
@hosenih
اینروزها اشکی روان داری دوباره
چشم تر و قدی کمان داری دوباره
مستوره ها در بین هر محمل نشستند
دلشوره ی یک کاروان داری دوباره
مانند آن بعضی که زینب در گلو داشت
بغض گلویی بی کران داری دوباره
اکبر کنار دست زینب ایستاده
حسرت به این تازه جوان داری دوباره
روبنده ها برروی صورت ها نشسته
روضه برای دختران داری دوباره
سقا به روی دوش مشکش را گرفته
داغ قد این پهلوان داری دوباره
داغی به یاد ازدحام کوچه بازار...
از خنده و زخم زبان داری دوباره
آقا دگر باغ و بهارت رفتنی شد
آرامش این روزگارت رفتنی شد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#غلامرضا_سازگار
▶️
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود شب چرا میرود؟
غریب وطن نیمهشب از وطن
غریبانه پیش خدا میرود
دلِ شب خدا را صدا میزند
چرا ساکت و بیصدا میرود؟
اجل پیش رو، مادرش فاطمه
به دنبال او از قفا میرود
به تعجیل رو در کجا میبرد؟
مگـر سـر بـرای خدا میبرد؟
صدای جرس آه جان بر لب است
جگرسوز چون ناله زینب است
«طرماح» یک لحظه محمل مران!
خدا را که وقت نماز شب است
نفسها همه نالۀ یا حسین
دعاها همه سوز و تاب و تب است
به هر منزلی مرگ چشم انتظار
به هر محملی نغمۀ «یارب» است
شما هم چو مرغ شب ای ناقهها
بنـالیـد بـا زینـب ای ناقـهها
@hosenih
شب است و بیابان پر از ولوله
مدینه دعا کن به این قافله
همانا به شوق وصال خدا
گرفتند از دیگران فاصله
خدا رحم آرد به حال رباب
که بر کف گرفته کمان حرمله
پدر را ببرّند لب تشنه سر
پسر را ببندند در سلسله
شرار جگر شمع محمل شده
نـوای جـرس آتش دل شده
@hosenih
مدینه دعا کن برای حسین
که خالی بوَد در تو جای حسین
مدینه مدینه دگر نشنوی
دل شب صدای دعای حسین
مدینه به اهل مدینه بگو
که فرداست روز عزای حسین
خدایت دهد صبر امالبنین
که عباس گردد فدای حسین
دلش یاد رخسار پیغمبر است
نگاهش به روی علیاکبر است
@hosenih
مدینه دعا کن که این انجمن
بیایند بار دگر در وطن
از آن بیم دارم که دخت علی
ز شش یوسف آرد یکی پیرهن
از آن بیم دارم که رأس حسین
لب تشنه گردد جدا از بدن
از آن بیم دارم که پرپر شود
چو گل پیکر قاسمبنحسن
الهــی بــه دنبــال ایــن کاروان
بوَد روز و شب اشک «میثم» روان
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#محمود_ژولیده
▶️
الا ای نغمه های ناله پرداز
محرم از همین حالا شد آغاز
مدینه دارد آهنگ جدایی
حسین فاطمه شد کربلایی
@hosenih
الا ای اشک های پر ز احساس
بپاشید آب پشت پای عباس
غمی از تربت پیغمبر آید
که نجوای علی اکبر آید
الهی دشمنت خواری ببیند
قد و بالای زینب را نبیند
صدای ناله ای در بین زن ها
زده شعله به روی جان و تن ها
الهی می روم با او از این جا
مبادا بی حسین آیم خدایا
وصیت های زهرا را گرفتم
شبانه راه صحرا را گرفتم
مبادا رهبرم تنها بماند
میان لشگر غم ها بماند
الهی با حسینم درد دل هاست
کمی آهسته تر مادر همین جاست
مبادا ای دوای زخم سینه
روی بی خواهر از شهر مدینه
تو باید سرو من باشی برادر
مبادا بی کفن باشی برادر
مبادا شاخه هایم بی گل یاس
جدا گردد ز تن دستان عباس
و یا بی قاسم و اکبر بمانم
عزادار غم معجر بمانم
@hosenih
روم با قوم نامحرم اسیری
ببینم در جوانی رنگ پیری
به نام خارجی از دین و اسلام
روم با دخترت تا کوفه و شام
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
اجل چون سایه ای دور و برش بود
و شمشیر بلا روی سرش بود
شبانه از مدینه رفت بیرون
شبانه رفتن ارث مادرش بود
#میثم_مؤمنی_نژاد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
می خواست با مدینه خداحافظی کند
بغضش گرفت و گفت: کجایی برادرم؟
از کوچه ها گذشت و غریبانه گریه کرد
آهی کشید و گفت: جوان بود مادرم...
#مجید_تال
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
به عشق روی تو در دل ، صفا بُوَد ما را
به تربت تو همیشه شفا بُوَد ما را
چه کرده ای تو که در، های و هوی مبعث هم
هوای قافله ی کربلا بُوَد ما را
#ناصر_شهریاری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
ای ساربان آهسته ران، کز دیده دریا می رود
از شهر زهرا نیمه شب، فرزند زهرا می رود
زینب شده محمل نشین، با ناله های آتشین
منزل به منزل کو به کو، صحرا به صحرا می رود
#غلامرضا_سازگار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سرود : میلاد
امام حسین (ع)
●○●○●○●○●
تهنیت تهنیت ای عزیزان
شد شب سوم ماه شعبان
صبح امشب ز نور حسینی
خانه ی فاطمه شد چراغان
از افقها ندا زد منادی
عاشقان راشد ایام شادی
عاشقی گر بگو بادل.وجان
جان حسین جان حسین
جان حسینجان
مژده یاران که امشب مدینه
باغ رضوان شد از عطر دلبر
زد قدم بر جهان دلربایی
دلربا تر ز ماه منور
ملک هستی ز نور جمالش
شد منور ز الطاف داور
از افقها ندا زد منادی
عاشقان را شد ایام شادی
عاشقی گر بگو بادل وجان
جان حسین جان حسین
جان حسینجان
زد قدم بر جهان فخر آدم
راحت جان ختم رسالت
پاره ی قلب زهرای اطهر
نور چشمان شاه ولا یت
زینت عرش خلاق سبحان
سر گل باغ عشق و محبت
از افقها ندا زد منادی
عا شقان را شد ایام شادی
عاشقی گر بگو بادل و جان
جان حسین جان حسین
جان حسینجان
●○●○●○●○●○
التماس دعا
@Hazrate_Abalfazll
.
#زمزمه
#خروج_از_مدینه
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
ای مادر خوبم که تویی نور دو عینم
از بهر وداع آمده سوی تو حسینم
مظلومه ی حیدر (۳)
ای نور دل حیدر و بانوی حزینه
با این دل خون میروم ازشهر مدینه
مظلومه ی حیدر
از ظلم عدو خون شده مادر جگرمن
چون شام شده مادر خوبم سحرمن
مظلومه ی حیدر
بر من زشقاوت عدویم ظلم فزون کرد
بعدازحسن بن علی دلهاهمه خون کرد
مظلومه ی حیدر
هرگز نروم زیر ستم ،بار مذلت
جان رابدهم در ره اسلام وشریعت
مظلومه ی حیدر
خون شددل من ازستم دشمن بیدین
اهل حرم ازاین غم وغصه شده غمگین
مظلومه ی حیدر
مادربنگرگشته حسین شمع مزارت
من میروم از شهر مدینه زکنارت
مظلومه ی حیدر
همراه شود بامن غمدیده ی مظلوم
هم زینب وعباس وعلی اکبر و کلثوم
مظلومه ی حیدر
مادر بنگر قلب حسین تو کباب است
همراه حسین تو علی طفل رباب است
مظلومه ی حیدر
پیچیده میان حرمم عطروبوی یاس
همراه شود مادر من قاسم وعباس
مظلومه ی حیدر
مادر به کنار تو و جان بر لبم امشب
گریان غم خواهر خود زینبم امشب
مظلومه ی حیدر
میسوزم از این درد و غم و رنج جدایی
بنما تو دعا تا که شوم کرب و بلایی
مظلومه ی حیدر
#نوحه_خروج_امام_حسین_علیه_السلام_از_مدینه
#مشهد_مقدس
.
.
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#خروج_از_مدینه
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
بنگر تو ای مدینه امام بی قرینه
با رنج و غصه وآه رود از این مدینه
حسین غریب مادر(۴)
گوید به آه وناله با مادر حزینه
بهرحسین دعاکن روم ازاین مدینه
حسین غریب مادر
دارد وداع آخر با جدخود پیمبر
رود به سوی آنچه خواهد خدای داور
حسین غریب مادر
آمده در بقیع و گویدسخن حسن جان
برادر از مدینه روم به سوی جانان
حسین غریب مادر
بنگر توای مدینه رود حسین مظلوم
همراه اکبر و با زینب و ام کلثوم
حسین غریب مادر
بنگر توای مدینه خون جگر رباب است
بهر علی اصغر حسین دلش کباب است
حسین غریب مادر
بنگر توای مدینه به همره سکینه
رود رقیه ی او دگر از این مدینه
حسین غریب مادر
بنگر توای مدینه دور از تمامی ناس
کنار مادر خود ریزد سرشک عباس
حسین غریب مادر
بنگر توای مدینه خون شده قلب زینب
با رفتن ازمدینه جانش رسیده بر لب
حسین غریب مادر
بنگر توای مدینه زشهر تو صفا رفت
حسین عزیز حیدر بسوی کربلا رفت
حسین غریب مادر
#نوحه_خروج_امام_حسین_علیه_السلام_از_مدینه
#مشهد_مقدس
.
.
#نوحه
#زمزمه
#خروج_از_مدینه
#حاج_رضا_یعقوبیان
ای یاس بی مثل وبی قرینه
من میروم از شهر مدینه
مادر غریبم(۴)
زین داغ و غصه خون شد دل من
داغت شرر زد بر حاصل من
مادر غریبم
دشمن بی دین از ظلم و از کین
اهل و عیالم نموده غمگین
مادر غریبم
ستم به ما از دشمن فزون شد
دلم خدایا از غصه خون شد
مادر غریبم
ظلم عدو زد شرر به جانم
در سینه باشد شوق وصالم
مادر غریبم
مادر حسینت گردیده تنها
هردم بریزد اشکم چو دریا
مادر غریبم
میروم و بی صبر و شکیبم
بنگر به حالم مادر غریبم
مادرغریبم
اهل حریمم آزاده هستند
بر دادن جان آماده هستند
مادر غریبم
مادر روم تا گردم فدایی
در راه داور کرب و بلایی
مادر غریبم
ای مادر من بنگر به زینب
جانش ازین غم رسیده بر لب
مادر غریبم
روم از این شهر همراه اکبر
همراه خواهر با علی اصغر
مادر غریبم
مادر به همره آلاله دارم
غنچه ی یاس سه ساله دارم
مادر غریبم
مادر به همره جان همه ناس
ریزد سرشک مادر عباس
مادر غریبم
رود از این شهر نوردوعینت
مادر دعا کن تو بر حسینت
مادر غریبم
#سبک_کبوتر_من_مپر_ز_لانه
#نوحه_خروج_امام_حسین_علیه_السلام_از_مدینه
#مشهد_مقدس
.
#فراق یار وجمعه.....
به سبک : دوباره مرغ روحم
دوباره جمعه اومد ولی آقام نیومد
ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد
آقا دلم گرفته از دست این زمونه
برای دیدن تو هِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
از آسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره
دلبر من تو هستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
بذار که من گدای در خونت بمونم
تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم
آقا منو دعا کن برای خود سوا کن
این دل مضطرم رو راهی کربلا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍
صدا ۰۰۲_sd-۴۳.m4a
1.73M
#زمزمه امام زمان عج
انقده روسیاهمُ و هوا پرستم
روم نمیشه بگم که عاشق تو هستم
من که به نفسُ و غفلت خود بنده ام
از خجلت و شرمندگی آکنده ام
فقط اینو میگم آقا شرمنده ام
اسممو با ناراحتی صدا نکن
دستمو جون مادرت رها نکن
راهمو از راهِ خودت جدا نکن
یابن الحسن ........
اگر چه غصه ها برام خوردی آقاجون
بدی هامو به روم نیاوردی آقاجون
ولی آقا دلم به عشقت اسیره
بی تو از این دنیا دیگه سیره سیره
غروبای جمعه بی تو چه دلگیره
ناله دارم یابن الحسن هر روز وشب
دلم خرابه و شده جونم بر لب
پشیمونم منو ببخش حق زینب
یابن الحسن .......
اجرای سبک:
#حاج_محمدحسین_فخر🎤
👆
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#خروج_از_مدینه
کاروانی به راه افتاده
مادری ناله ها سرداده
شد حسین راهیِ کربلا
واویلا واویلا واویلا
****
نسیمی جانفزا....
****
آمده بدرقه یک مادر
می زند شانه مویِ اکبر
کن تماشا به چشمان تر
وداعِ اکبر ولیلا را
واویلا واویلا واویلا
****
می کند گریه ام البنبن
گوید عباس من دلغمین
همه حرفم به تو باشد این
جان تو جانِ پورِ زهرا
واویلا واویلا واویلا
****
بِکِش ناز همه دخترها
جان ِ تو جانِ این خواهرها
نشکند غرور معجرها
لحظة بی کسی در صحرا
واویلا واویلا واویلا
****
دورِ گهوارة اصغر باش
دائما دورِ این مادر باش
فکرِ این رباب مضطر باش
پُرنگهداری تو مشکش را
واویلا واویلا واویلا
****
شب جمعه شد وغوغا شد
روضه خوانِ حرم زهرا شد
واویلا واویلا واویلا
****
مادرت روضه بر پا کرده
برایت ظرفِ آب آورده
کرده با گریه محشر بر پا
واویلا واویلا واویلا
****
بُنَی بُنَی جان من
دورِ تو حلقه میزد دشمن
وای از آن غارت پیراهن
بر سر جسم تو شد دعوا
واویلا واویلا واویلا
****
رویِ نیزه سرت را بردند
با کتک خواهرت را بردند
معجر دخترت را بردند
وای از آن غروب عاشورا
واویلا واویلا واویلا
#امام_حسین #خروج_کاروان_از_مدینه
.
#جمعههایانتظار
🔅جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
نا خود آگاه به سمت تو تمایل دارد..
🔅بی تو چندی است که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه مان گل دارد؟
🔅شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد...
🔅یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده، زمین شوق تکامل دارد...
🔅هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن کعبه تحمل دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
4_5933613305015830923.mp3
13.42M
🔉 حَبِيبِي يَاحُسَيْنُ
كَأنِّي أرَاكَ عَنْ قَرِيبٍ مُرَمَّلاً بِدِمَائِك
◾️ ایام حرکت کاروان سیدالشهدا علیه السلام از مدینه به کربلا و روضه حضرت اباعبدالله علیه السلام
🎤حجت الاسلام #آقای_میرزامحمدی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
صدا ۰۰۲_sd-۴۳.m4a
1.73M
#زمزمه امام زمان عج
انقده روسیاهمُ و هوا پرستم
روم نمیشه بگم که عاشق تو هستم
من که به نفسُ و غفلت خود بنده ام
از خجلت و شرمندگی آکنده ام
فقط اینو میگم آقا شرمنده ام
اسممو با ناراحتی صدا نکن
دستمو جون مادرت رها نکن
راهمو از راهِ خودت جدا نکن
یابن الحسن ........
اگر چه غصه ها برام خوردی آقاجون
بدی هامو به روم نیاوردی آقاجون
ولی آقا دلم به عشقت اسیره
بی تو از این دنیا دیگه سیره سیره
غروبای جمعه بی تو چه دلگیره
ناله دارم یابن الحسن هر روز وشب
دلم خرابه و شده جونم بر لب
پشیمونم منو ببخش حق زینب
یابن الحسن .......
اجرای سبک:
#حاج_محمدحسین_فخر🎤
.
#خروج_کاروان_از_مدینه
#مرشد_چلویی
سبکباران به سوی کربلا بستند محملها
در آن وادیِ پر خوف و خطر کردند منزلها
جوانان بنی هاشم به پا کردند محملها
چه محفل کز محبّت تار و پودش رشتۀ دلها
زدند آسان ولیکن عاقبت افتاد مشکلها
شترها زیر بار عشق با وجد و طرب واله
روان بودند در خار مغیلان چون گل لاله
زنان در محمل عصمت روان از دیدگان ژاله
به گرد بانوان نور رسالت حاجب و هاله
فرو بردند سر خورشید و مه در برج محملها
سپاه شاه مظلومان به سوی کربلا عازم
سپهسالار اردو، شمس دین ماه بنی هاشم
سوار توسن اجلال با وجه حسن، قاسم
علی اکبر به ذکر یا قدیر و قادر و قائم
که ما رفتیم سوی دوست بشتابید مایلها
علی اصغر به خواب ناز روی دامن مادر
نگاه مادر مظلومهاش بر صورت اصغر
سکینه بنگرد بر قد و بالای علی اکبر
رقیه با خبر از زجر راه و خشت زیر سر
جوانان می روند با پای خود بر سوی قاتلها
نهنگ قلزم قهر خدا عباس نام آور
غضنفر خسرو گردان حشم فرمانده لشکر
علم افراشته جولان دهد در میمن و میسر
ز سقایی برد البته ارث از ساقی کوثر
الا یا ایّها السّاقی اَدِر کأساً و ناولها
مسلمانان کوفه شاه را کردند مهمانی
ولیکن کافران دارند ننگ از این مسلمانی
نوشته نامهها آن فرقۀ بدتر ز نصرانی
نمیدانم چه بنوشتند خود ناگفته میدانی
همانهایی که میکردند قرآن را حمایلها
رسید اردو به دشت کربلا شهر حسین آباد
حسین آباد بود آن سرزمین از اول ایجاد
عزیزِحضرت باری در آنجا بارها بگشاد
برای نصرت دین اهل عالم را ندا در داد
به جان و دل بلی گفتند کوشیدند از دلها
شه ملک امامت فیض بخش مؤمن و کافر
نشسته بر سریر معدلت با صولت حیدر
به پا نعلین شیث، عمّامه ختم رسل بر سر
عصای موسوی در کف، ردای احمدی در بر
همانا حب و بغضش امتحان حق و باطلها
صبا عنبر فشانی کن گلستان شهادت را
که شاه دین دهد خون از گلو نخل رسالت را
به پایان میرساند حضرتش کار شفاعت را
بزن «ساعی» به چوگان عمل گوی سعادت را
که همچون شمع میسوزند و میگریند ناقلها
https://eitaa.com/emame3vom/39461
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#خروج_از_مدینه
.
.
خرابم , دعایم کن آقای من
#امام_زمان
نگو دارم از تو جدا میشوم
نگو بی تو اینجا رها میشوم
اگرچه لگد خوردم از این و آن
به عشق تو هردفعه پا میشوم
تو هستی و من خوب حس میکنم
تمام سحر ها دعا میشوم ...
اگر چوبِ خشکم , اگر کهنه ام
نينداز دورم ... عصا میشوم
خرابم , دعایم کن آقای من
که با یک دعایت بنا میشوم
بگو گرچه آلوده ام من , هنوز
به زیر عبای تو جا میشوم
می آیم ... اگر آهنی کهنه ام
کنار تو باشم طلا میشوم
نشد جمکرانِ تو آدم شوم
ببر کربلا , کربلا میشوم
#پویانفر 🎤
#جمعه #امام_زمان
.👇
.
.
#خروج_کاروان_از_مدینه
#محمود_شاهرخی
چون ز یثرب کرد، آن شاه جلیل
سوی شهر مکّه، آهنگ رحیل
در دل شب با دلی پُر داغ و درد
عزم تودیع رسولالله کرد
شد کنار روضهی خیرالانام
داد سلطان شریعت را سلام
نرگس از دریای دل، پُرژاله کرد
رفت از خود بس که آنجا ناله کرد
گشت پیغمبر در آن حالت پدید
«همچو جان خود در آغوشش کشید»
گفت: ای نوباوهی بستان من!
راحت دل! روح من! ریحان من!
از چه، ای جان! اینچنین آشفتهای؟
تنگدل چون غنچهی نشکفتهای
ای تو سرخیل همهیْ دلدادگان!
مقتدای جملهی آزادگان!
از تو پشت دین حق گردد قوی
رسم و آیین کهن یابد نوی
خیز و افکن لرزه بر بنیان کفر
منهدم کن پایه و ارکان کفر
خون تو، تجدید این آیین کند
زنده دیگربار، رسم دین کند
دولتت، پاینده مانَد تا ابد
همچو ذات پاک «الله الصّمد»
خیز و با تعجیل کن عزم عراق
نیست، ای جان! دیگرم تاب فراق
رو که «انّ الله شاءَ اَن یَراک»
بی سر و عریان، میان خون و خاک
خیز و بشْتاب، ای عزیز بیهمال!
زآن که نزدیک است، ایّام وصال
چون از آن رؤیای خوش، بیدار شد
در زمان، آماده بهر کار شد
کاروان عشق، رو در راه کرد
سینهها را پُر ز دود آه کرد
اقربا گشتند چون دریا به جوش
برکشیدند از دل پُرخون، خروش
جملگی بر گِرد او، پروانهوار
از فروغ شمع رویش، بیقرار
نالهها کردند کای مهر منیر!
پرتو خود را ز ذرّه وا مگیر
ای چراغ دودمان مصطفی!
ترک هجرت کن، مشو از ما جدا
شاه گفتا: غیر از این دستور نیست
راز پنهان، پیش من، مستور نیست
«رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد آنجا که خاطرخواه اوست»
https://eitaa.com/emame3vom/39462
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#خروج_از_مدینه
.