eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
به دشت،، شبنمِ فصلِ بهار بنشسته به باغ،، چلچله بر شاخسار بنشسته بهشتِ سبزِ ولایت، بغل بغل گل داد سبد سبد گلِ زهرا به بار بنشسته اگر به چشمِ دل اینک نظر کنی بر خویش میانِ سینه ببینی نگار بنشسته خدا خود آفریده، ولی با نگاهِ وحدانی به دیدنِ ثمری خوش عذار بنشسته خدا به نسلِ حسینش چه کوثری بخشید به آسمانِ امامت قرار بنشسته همانکه آرزوی صد علی به قلبش داشت به یک علی، نفَسِ صد علی خدا بِنِگاشت @hosenih علی علی علی بن الحسین پیدا شد فلک ز خنده ی ارباب مست و شیدا شد ز نسلِ حیدریون سبطِ بوتراب آمد شهی که سیدِ سجادِ آلِ زهرا شد ببین ز خلقتِ "دوم علی" صدوده بار حدیثِ صد علی و ده حسین معنا شد ز قصرِ باغِ بهشت آمد آن امامی که... به نورِ مقدمِ او شاد، قلب طاها شد برای کرب و بلا هم پیمبری آمد جهان ز دیدنِ سجاد، چشمِ بینا شد همینکه صحبتِ نسلِ حسین شد ابراز طلوعِ سلسله ی نُه امام شد آغاز @hosenih رسید مَخزنُ الاسرارِ کربلا سجاد امامِ مفترضُ الطاعه ی ولا سجاد به دشتِ کرب و بلا در سکوتِ محض اما به شام و کوفه چه غوغا کند بپا سجاد به تیغِ اشکِ سحر، آنچنان قیامی کرد که ریخت کاخِ ستم را به یک دعا سجاد هرآنچه نقشه، یزیدِ پلید در سر داشت خطابه اَش همه را ساخت برمَلا سجاد پیامِ خونِ خدا شد ز منطقش جاوید برای قافله سرمایه ی خدا سجاد اگرچه خطبه ی حضرت بدونِ منبر بود ولی شبیهِ سخنرانیِ پیمبر بود @hosenih خدا به خلقتِ هستی شرابِ مستی داد تمامِ غمزدگان را خطاب مستی داد شکسته بود اگرچه تمامِ آینه ها دوباره آینه ها را عتابِ مستی داد امامِ زمزمه ها،، پر خروش و پر فریاد به حکم " کُن فَیَکون" انقلابِ مستی داد میانِ مستیِ دشمن، "اَنابنُ حیدر" گفت به صوتِ فاطمیِ خود، جوابِ مستی داد علیِ کرب و بلا، هم امام، هم نبی است به یک خروش، جوابِ سرابِ مستی داد همان امام که اینگونه میکند جلوت امان ز غصه، چو میرفت گوشه ی خلوت @hosenih تمامِ حادثه ها را به اشکِ خونین دید تمام واقعه ها را به قلبِ غمگین دید ز کنجِ خیمه نگاهش به قتلگاه افتاد امامِ خویش به مقتل، فتاده از زین دید به حصرِ شعله ی آتش عجیب مضطر بود که بر خیامِ حریمش هجومِ ننگین دید بخاک، پیکرِ هفتاد و دو شهیدِ غریب بدونِ غسل و کفن، هم بدونِ تدفین دید رگِ بریده ی بابای خویش را بوسید اگرچه در تَهِ گودال، داغِ سنگین دید علی چو عمه ی مظلومه شکرِ حق میکرد که درد و داغ و بلا را به چشمِ حق بین دید به ناقه، گریه ی هشتاد و چار بانو را به نیزه ها، سرِ هجده شهید، رنگین دید سرِ بریده ی آن کشته از قفا را نیز... به طشت و نیزه و دِیر و درخت و خورجین دید ولی تمامِ مصیبات یکطرف، ای وای... از آن زمان که به ناموسِ خویش، توهین دید عزیزِ فاطمه را خارجی لقب دادند هزار تهمت و توهین به آل یاسین دید میانِ بزمِ شراب، عصمتش بدونِ نقاب به دستِ بسته و سرها فتاده پایین دید به بند و سلسله، در جشنِ عده ای اوباش تمامِ اهلِ حرم را به آه و نفرین دید چو لفظِ زشتِ کنیزی به خواهرش دادند ز آهِ زینب کبری، هلاکِ بی دین دید به لب دعای فرج را که زمزمه میکرد صدای ناله ی عمه، به ذکرِ آمین دید بیا امامِ زمانه که عمه منتظر است دل امامِ اسیران ز غصه منکسر است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روزها سرمست و شبها راهیم کیف دارد حال خاطرخواهیم در فرات‌ چشمهایش ماهیم لا الهی نه، که الا اللهیم من‌ اسیرم!جان به این آزادیم الله الله حضرت سجادایم از تبش حالی به حالی میشوم پر ازاو از خویش خالی میشوم او اگر خواهد ثمالی میشوم دوره گرد این حوالی‌ میشوم هر طرف از عشق صحبت میکنم با ابوحمزه قیامت میکنم @hosenih اینکه آوردست مارا بر سجود.. روی دشمن های خود در میگشود نیست هم‌ شانش در این چرخ کبود نیست بابا جان نرو!گشتم نبود.. داده بر این شاهزاده دل حسین عشق ما یعنی علی بن الحسین مینویسم روی ساغرها علی مینویسم هرطرف هرجا علی مینویسم لا فتی الا علی یاعلی یاعلی و یاعلی یا حسین این سر فدای خاک پات جان ما قربان اسم بچه هات با ستم بیداد کردن کار اوست خسته را امداد کردن کار اوست قلب ما را شاد کردن کار اوست هم حسین اباد کردن کار اوست آیه های قدر وفجر وشفع ماست زندگی بااو سراسر نفع ماست سنگر عمه ست دلدار عمو رفته به زهرای اطهر مو به مو غافل! از حج رفتنش راحت مگو کعبه می آید به استقبال او نیست مثلش در سماوات و زمین عابدین قربان زین العابدین صاحبان غصه راغمخوار بود خواهران را.دختران رایار بود مقتدر هم بود،اگر بیمار بود با سلاح خطبه اش کراربود بعد از آنکه خطبه هایش را شنید دست و پا گم کرد ضایع شد یزید @hosenih پیش او اسرار هستی بر ملاست خاک داده دست ما دیدم طلاست بنده ذات خدا ذاتا خداست او رییس روضه های کربلاست سوخته هی سوخته هی سوخته گریه کردن را به ما آموخته داغ شام وکوفه دارد برتنش مانده جای سلسله برگردنش دید عمه خورده آتش دامنش گریه کرده درغم اودشنمنش چه غمی بالا ترازاین، درمسیر زینب ازبی چادری شد سربه زیر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نزد کریمانِ دوعالم خوشه چینم پای بساط اهل بیت از راغبینم بر پنجم شعبان گره خورده است دینم مدیون خیر و لطف زین العابدینم از برکتش شد خانه ی مولایمان شاد آمد علیِ دوم ارباب، سجاد آمد به ما آموخت طرز بندگی را پای مناجات و دعا، پایندگی را آورد با خود راه و رسم زندگی را آموخت با رفتار خود بخشندگی را ایثار و بخشش در وجودش منجلی بود کیسه به دوش نیمه شب، مثل علی بود @hosenih گَرد فراموشی ازین آیین زدوده دین را دوباره با دعا احیا نموده ابواب رحمت را سوی مردم گشوده در هر مناجاتش، گریز روضه بوده با سجده هایش خلق را دلگرم می کرد سنگ دل هر غافلی را نرم می کرد تابید نورش، بازتابش شد صحیفه خیر کثیرِ آفتابش شد صحیفه پیغمبری کرد و کتابش شد صحیفه ارکان ناب انقلابش شد صحیفه دل های ما را با مناجاتش تکان داد راه خدا را با ابوحمزه نشان داد از سجده هایش روح ایمان، جان گرفته با گریه هایش دین، سر و سامان گرفته از یک دعای نوکرش، باران گرفته با مادر او آبرو ایران گرفته لطفی ندارد روزی ام بی شهربانو دست من و احسانِ بی بی شهربانو @hosenih کار جهادی کرد و دین را تقویت کرد خیلی غلام، آقا خرید و تربیت کرد نسبت به داغ کربلا با معرفت کرد با روضه هر جامانده را خوش عاقبت کرد خیره به ظرف آب می شد، تشنه می ماند از کام بابایش همیشه روضه می خواند با روضه اش تا سال های سال، می سوخت یاد لباس خونی و پامال، می سوخت یاد تن بی سر، ته گودال، می سوخت یک عمر یاد غارت اطفال، می سوخت با گریه اش تبلیغ کرد و کم نیاورد با گریه اش ما نوکران را گریه کن کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از این سو شهربانو بادلی خرسند می آید از آن‌سو زینب کبری ست با اسپند می آید حسین آغوش وا کرده حسن تبریک می گوید به استقبال او عباس با لبخند می آید @hosenih لب افلاک خندان شد مدینه نورباران شد که دارد عابدی بی مثل و بی مانند می آید دل سجاده ها بیش از همه شاد است این شبها امامی که به او کروبیان سجاد می‌گویند می آید به عشق حیدر کرار او را هم علی نامید چقدر این اسم روح افزا به این فرزند می‌آید عرب را با عجم عهدیست امشب تا خود محشر به این وصلت بگو محکم ترین پیوند می‌آید @hosenih ز درگاهش کسی با دست خالی رد نخواهد شد خوشا آنکه به این درگاه حاجتمند می‌آید گدا خوب است کارش را به دست خلق نسپارد اگر دست گدایی سمت زین العابدین دارد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمد و در مقدمش شور و نوا آماده شد عالمی با نیت مدح و ثنا آماده شد تا که اربابم صدایش زد علی بن الحسین(ع) در طوافش کعبه و سعی و منا، آماده شده @hosenih منسبش ذرّیة الحیدر، برای وصف او مسجد و محراب، با قبله نما آماده شد بیقرارِ بندگی بود و لبش مشغولِ ذکر تا شود ورد زبانش؛ «ربنا» آماده شد اسوهٔ عشق و عبادت بود زین العابدین در قنوتش بهترین حالِ دعا آماده شد غبطه میخوردند بر حالش تمام انبیا تا برای ارتباطِ با خدا آماده شد آیه آیه، نسخه نسخه، صفحه صفحه عشق را در صحیفه ثبت کرد و پس شفا آماده شد @hosenih دردمندان آمدند و در مدینه صف به صف دانه دانه دانه مُهر کربلا آماده شد شد نماز شکرِ میلادش به خوبی برگزار تا به دست سائلان سجاده ها آماده شد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برسان زود جوانان حرم را عباس كه بيارند به خيمه پسرم را عباس دسترنج همه ی عمر مرا باد تكاند جمع كن روی عبايم ثمرم را عباس به زمين ميزندم،داغ جوان سنگين است پس بگير از دو طرف زير پرم را عباس زخم تيری كه قرار است نصيب تو شود كاش ميدوخت به هم چشم ترم را عباس تا نميديدم از اين سوی به آن سوی زمين پخش كردند تمام جگرم را عباس زانويم تا شده اما به تو پشتم گرم است نشكند كاش بلايی كمرم را عباس اكبرم رفت تو هم گر بروی از دستم پس به كی بسپرم اين اهل حرم را عباس بعد آن دير نباشد كه ببيند زينب پنجه ای چنگ زده موی سرم را عباس علی صالحی @rozeh_1
هر كجا مينگرم جسم تورا ميبينم صد علی اكبر ديگر به خدا ميبينم قول دادی كه مرا مثل عصايم باشی حال بر رویِ زمين چند عصا ميبينم تا كه گفتی علی ام سنگ به سمتت آمد مثل مادر رویِ پهلوی تو پا ميبينم تو نبی بودی و اكنون به رویِ لبِ تو مانده ام جایِ رَدِ نعل چرا ميبينم! خواهرم آمده از خيمه كه من جان ندهم عمه ات را تو ببين بينِ كه ها افتاده @rozeh_1
ز دستم‌ می‌ روی‌ اما صدايم‌ در نمی‌آيد دلم‌ ميسوزد و كاری‌ ز دستم‌ بر نمی‌آيد سرم‌ را می‌گذارم‌ رویِ‌ كِتف‌ِ خواهرم‌ زينب‌ الا ای‌ محرم‌ دردم‌ چرا اكبر نمی‌آيد اگر زينب‌ نمی‌آمد گريبان‌ پاره‌ می‌كردم‌ تحمل‌ می‌رود اما شب‌ غم‌ سر نمی‌آيد اذان‌ گوی‌ دل‌ بابا، اذانی‌ ميهمانم‌ كن‌ اگر چه‌ از گلوی‌ تو صدائی‌ در نمی‌آيد الا ای‌ سرو بی‌ همتا، عصای‌ِ پيريِی بابا به والله‌ سرم‌ ديگر از اين‌ بدتر نمی‌آيد تمام سعی خود را ميكنم اما نميدانم چرا اين تيرها از پيكر تو در نمی آید @rozeh_1
علی اکبر که بر زمین افتاد آسمان، آفتاب را گم کرد آن چنان زخم روی زخم آمد که عدو هم حساب را گم کرد خواست تا خیمه پَر کشد اما شیر زخمی عُقاب را گم کرد پدر آمد به یاری اش برود من بمیرم ، رکاب را گم کرد پسر بوتراب ، بین تراب نوه ی بوتراب را گم کرد جلد قرآن خویش پیدا کرد برگه های کتاب را گم کرد @rozeh_1
حتماً ز سینه قلب پدر کنده می شود وقتی که بر زمین پسر افکنده می شود افتد اگر خراش به یک ناخن پسر پا تا سر پدر ز غم آکنده می شود ای وای از دل پدری که مقابلش گلبرگهای دسته گلش کنده می شود بابا اگر که داغ جوان دید، ای خدا تسلیتش کجای جهان خنده می شود؟ این یوسفِ که بود که اینبار واقعاً دارد شکار گله ی درنده می شود ارباب! این مگر که علی اکبر تو نیست دارد شبیه بسمل پرکنده می شود دیده ببند تا که نبینی تنش چه طور پامال تیغ و نیزه ی برنده می شود خون را گرفتی از گلویش تا نفس کشد اما مگر عزیز دلت زنده می شود گریه نکن اگر نشد آبش دهی حسین ورنه امیر علقمه شرمنده می شود زینب ز خیمه آمده تا یاری ات کند دستش نزن حسین,پراکنده میشود علی صالحی @rozeh_1
غم به من چیره شد و تیره جهان در نظرم خیز و کن یاری ام ای چشم و چراغم پسرم تا صدای تو شنیدم ز رخم رنگ پرید خبرم داد صدایت که چه آمد به سرم چشم خود وا کن اگر لب به سخن وا نکنی مکن از موی پریشان خود آشفته ترم بسکه غم هست به دل جای غمت دیگر نیست می نهم داغ جگر سوز تو را بر جگرم پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم داغت آخر کشدم لیک بدان من پدرم چشمه ی چشم مرا اشک فشان خیز و ببین لب خشکیده مگر تر کنی از چشم ترم منکه خود خضر رهم بر سر تو پیر شدم چون نهادم لب خود بر لب تو ای پسرم خصم لبخند زند من کف افسوس به هم بین دل ریش و از این بیش مزن نیشترم گه سرت، گاه رخت، گاه لبت می بوسم دلم آرام نگیرد، چه کنم من پدرم استادعلی انسانی @rozeh_1
گفتند که در جاه و جلالت جبروت است دیدیم که در ماهِ جمالت ملکوت است سوگند که در باغِ بهشتی که نباشی آدم همه‌ی عمر به دنبال هبوط است تو جامع ابعاد کمالات خدایی یک دست به شمشیری و یک دست قنوت است آن خانه که قرآن نشنیده است خراب است آن دل که نخوانده است صحیفه برهوت است آشفتگیِ روحِ مرا بُرد نسیمت صد شُکر که روی سرما سایه‌ی توت است دیدیم در آئینه‌ی تو جانِ علی را در طاق دو اَبروی تو ایوانِ علی را @hosenih می‌خواست خدا ما همه از ایلِ تو باشیم یعنی که نوشتند که فامیل تو باشیم یک بار نگاه از تو و یک بال هم از ما تا فطرسِ تو ، حضرت جبریل تو باشیم بگذار که ما عین دعاهای تو گردیدم بگذار که در چشمه‌ی تنزیل تو باشیم آیات تو دلبازتر از هرچه زَبور است ای کاش که همسُفره‌ی ترتیل تو باشیم تا نوح تر از صالح و موسی و مسیحا یعقوب تر از یوسف و حِزقیل تو باشیم اَبروی تو محراب و دو چشمت ثقلین است قربان لبت که شرف‌الشمس حسین است @hosenih بر باد مده عقلِ مرا خانه‌ات آباد فریاد از این جلوه و آن جاذبه فریاد گفتیم نشان از سرِ راه تو بگیرد آنقدر که جبریل پرید از نفس اُفتاد زهرا گره‌اش را زده از اولِ خلقت هر دل که گره خورده به سجاده‌ی سجاد سجاده‌ی ما را بتکان تا که بریزند این خیلِ خیالیِ خدایانِ پری زاد سجاده‌ی ما را بتکان تا بتکانی دلهای غم آلوده‌ی آشفته به هر باد بگذار که در سایه‌ی اوقات تو باشیم ای کاش سرِ راه مناجات تو باشیم @hosenih تا صبحِ سرا پرده‌ی اشراق رسیدند آنان که سحر از میِ این چشمه چشیدند صد پنجره وا شد به تماشای خدا تا... از خط ابوحمزه‌ی تو نور دمیدند نام تو که بردیم همان لحظه‌ی اول بر این دل بیچاره‌ی ما دست کشیدند چشمان تو چون چشمِ ترِ زینب کبراست جز عشق نگفتند بجز عشق ندیدند گفتیم حدیثی و تو گفتی که هلاک‌اند آنانکه نفس‌های حکیمی نچشیدند* "همت طلب از باطن پیرانِ سحرخیز زیرا که یکی را زِ دو عالم طلبیدند"** بر دوشِ خَمَت کیسه‌ی نان است بمیرم سهم تو ولی زخمِ زبان است بمیرم @hosenih یکبار بگو با تنِ بیمار چه کردی ای مرد در آن خیمه‌ی تب‌دار چه کردی آن لحظه که اُفتاد سرت خیمه‌ی آتش با خواهر در شعله گرفتار چه کردی وقتی که غُلِ جامعه پیچید دو دستت با آنهمه آزار در انظار چه کردی یک مرد تو و قافله ای بانوی بی یار در کشمکش کوچه و بازار چه کردی این ظرفِ پُر از آب که شد کاسه‌ی خون باز.... با چشم ترت موقع افطار چه کردی ای تکیه گه خستگیِ دوش تو زینب ای گریه کن خسته‌ی  آغوش تو زینب ,*اشاره به حدیث شریف امام سجاد علیه السلام:" وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكِيمٌ يُرْشِدُهُ وَ ذَلَّ مَنْ لَيْسَ لَهُ سَفِيهٌ يَعْضُدُهُ. " **از فروغی بسطامی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷ولادت امام سجاد علیه السلام🌷 🎶سبک مجنون نبودم مجنونم کردی..... شمس الضحی آمد. بدر الدجی آمد در پنجم شعبان. نور خدا آمد مولا حسین تبریک(2) داده خدا عزت یثرب شده جنت آمده در دنیا چهارم گل عصمت مولا حسین تبریک حسین زند لبخند بر کودک دلبند بوسه زند مادر بر چهره فرزند مولا حسین تبریک در این شب میلاد. گردیده شیعه شاد هر دل نموده یاد. از حضرت سجاد مولا حسین تبریک نور جلی آمد دوم علی آمد بر شیعیان امشب چهارم ولی آمد مولا حسین تبریک بهشت من کویت گرفته ام بویت عمری بود مولا دستان من سویت مولا حسین تبریک کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
test_5893131348465420673.mp3
7.86M
🌷ولادت امام حسین علیه السلام🌷 🎤حاج محمود کریمی سرود زیبایی فارسی وترکی✅✅
شب عشقه شب مهتابه شبی که دلا همه بی تابه دیگه دل تو دل عالم نیست آخه جشن پسره اربابه پیچیده هرجا، زمین تا بالا چه قد خالیه امشب جای بی بی زهرا ریسه بندونه، تموم خونه داره زیر لبش خَمسِ عَشر میخونه *(اقام یا سجاد اقام یا سجاد مدد حضرت زین العابدین یا سجاد) تو دلم مهرت افتاد آقا همه دنیا به تو دل داد آقا میرسه صاحب و میسازه تو بقیع پنجره فولاد آقا نگاهش دریاس، عزیز دلهاس چه زیبا میشه تا میره رو دوش عباس آره می ارزه، برا یه لحظه بخونیم تو بقیع دعای ابوحمزه *(اقام یا سجاد اقام یا سجاد مدد حضرت زین العابدین یا سجاد) از حصارِ غصه ها آزادم دلمو تا دست دلبر دادم برسونید به گوش دنیا که غلام حضرت سجادم عزیزه جانه، آره جانانه خونه ی مادریش تو کشور ایرانه از این اقبالم، دارم می بالم می خونم دعاشو ما رمضون امسالم *(اقام یا سجاد اقام یا سجاد مدد حضرت زین العابدین یا سجاد)
ای انیس قدیمی دل‌ها آفتاب بلند ناپیدا تا خدا می‌برد دلِ ما را پر سجاده‌های سبز شما من کجا و غبار مقدمتان تو کجا، کوچه‌های این دنیا من کی‌ام از قبیلۀ مجنون تو ولی از عشیرۀ لیلا من کی ام بی زبان‌ترین مردم تو خدای بلاغتی اما   نفسی دِه که از تو دم بزنم بال در صحن این حرم بزنم   آسمان موج شد تلاطم کرد که خدا جلوه بین مردم کرد آسمان جای خود از این محشر عرش هم دست و پای خود گم کرد عرش هم جای خود، خدا خندید لحظه‌ای که لبت تبسم کرد آب با نیت دو رکعتِ عشق با غبار شما تیمم کرد همه دیدند با دو چشمانت چشم‌های پدر تکلم کرد   خانه‌ات قبلۀ غریبان است پایتختت تمام ایران است   ای سراپای تو مثال حسین دومین مرتضای آل حسین روی دوش تو گیسوان علی کنج لب‌های توست خال حسین با تماشای تو به سر می شد شب و روز تمام سال حسین خنده‌ای کن که در تو گُل کرده همه زیبایی جمال حسین سیر می دید چهره‌ات را عشق به سرش بود اگر خیال حسین   شور آب آور حسین هستی دومین حیدر حسین هستی   سرخوش از بانگ این طرب هستیم مست شیرین‌ترین رطب هستیم مثل موسیقی شگفت بهار نغمه‌هایی به روی لب هستیم شجره‌نامه ای اگر داریم همگی بر تو منتسب هستیم ما همه خانه‌زادۀ تو یعنی همۀ ما از این نسب هستیم شکر حق ما ز آستان توایم همگی از نوادگان توایم   به علی رفته‌ای غدیری تو نه فقط شیر، شیرگیری تو   هم رکابِ علی اکبرها هم خروش سفیر تیری تو شوره زاریم و خشکسال اما چشمۀ روشن کویری تو رشته‌های قنات می‌جوشد از قنوتت چه آبگیری تو خوش به حال دو دست خالی ما لحظه‌هایی که دستگیری تو   با حضورت غم پدر سر شد کربلا با تو کربلاتر شد   به دلت داغ مادرت افتاد شعله بر باغ پرپرت افتاد کربلا شد مدینه وقتی که رَدِ زنجیر بر پرت افتاد بین خیمه تو بودی و بابا از سر زین برابرت افتاد بین خیمه تو بودی اما آن شعله بر روی پیکرت افتاد چقدر سنگ و خاک و خاکستر از سر بام بر سرت افتاد ناله‌ات بین شام می پیچید عمه آتش به معجرت افتاد   گر چه بالت اسیر سلسله بود قاتلت خنده‌های حرمله بود 🔸شاعر: حسن لطفی
🏳سبک شور میلاد حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام 🏳بند اول اسداللهِ علی اسدالحیدره عباس پسر ماهِ علی دلارو می بره عباس یوسف چاهِ علی خدایی محشره عباس عباسه،نور هل اتی سقای،دشت کربلا دریای،جوده و سخا سیدی دنیا زیر پات،دل میبره برق چشات آرزومه جونم بره،یه روزی تو صحن و سرات وزیر درباره حسین،میر وعلمداره حسین دنیا گرفتاره تو وو،تویی گرفتاره حسین (عباس علمدار حسین) 🏳بند دوم شکرلله که شدم،من گدای کوی عباس واسه مستی میزنم،من می از سبوی عباس کبوتر میشم و پر،میزنم به سوی عباس عباسه،نجله مرتضا لیلای،قلبه عاشقا درمونه،درد بی دوا باب همه حاجات ما،به دل میده ذکرت جلا در خونت دارالشفاس،حتی واسه ارمنیا وزیر درباره حسین،میر و علمداره حسین دنیا گرفتاره تو وو،تویی گرفتاره حسین (عباس علمداره حسین) 🏳بند سوم پادشاه حسینه و،منصبش وزیره عباس پیش اربابش حسین،خیلی سر به زیره عباس دیگه دنیا نمیاد،برادر نظیره عباس عباسه،شیر بیشه و از هاشم،داره ریشه و لِنگش،پیدا نمیشه و پا تو دل هیجا گذاشت،تو قلب دریا پا گذاشت با ضربه های حیدری،زخمای کاری جا گذاشت وزیر درباره حسین،میر و علمداره حسین دنیا گرفتاره تو وو،تویی گرفتاره حسین (عباس علمدار حسین) 🙏التماس دعای خیر 🌟میلاد سرداران کربلا مبارک🌟 ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏳سبک سرود میلاد باسعادت قمر منیر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس علیه السلام 🏳بند اول بر پا کنید نوکرا علم رو که اومد از راه،میرِعلمدار دم بگیرید ای،اهل حرم...رو بگید که اومد،سید و سالار مژده بدید که اومده از آسمون ماه رو زمین داره میتابه نورش از رو دامنه ام البنین اومده سرباز حسین سردار ممتاز حسین داداشِ جانباز حسین آقام ابالفضل عشقه دل اهل ولاست سقای دشت کربلاست خدای غیرت و وفاست آقام ابالفضل آقام ابالفضل مددی 🏳بند دوم اومده اونکه،تا به شریعه رفت و نزد لب،به آب دریا همه وجودش،نذر حسینه از موقعی که،اومد به دنیا مطیع امر ولیه نافذ و هوشیار و بصیر اونیکه کوهِ ادبه پیشه حسینه سر به زیر صاحب اصل و نسبه شجاع قوم عربه قرار قلب زینبه آقام ابالفضل به حیدره نور دو عین ماهارو برده زیر دِین یا کاشف الکرب الحسین آقام ابالفضل آقام ابالفضل مددی 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
✼═══┅🌿🌺🌿┅═══✼ حاجت ماباشدامشب باحسين وبا ابوالفضل هركجا ذكر لب ما، ياحسين و يا ابوالفضل رسيده عيد ما مَه وخورشيد ما ابوالفضل و حسين همه اُمّيد ما حسين ياسيّدي ، حسين ياسيّدي(2) تهنيت يا حضرت زهرا، رسيده نور عينت چشم توروشن زميلادابوالفضل وحسينت نيازم  روي او نمازم سـوي او دراين عالم بود بهشتم كوي او 🍇حسين ياسيّدي ، حسين ياسيّدي(2) رونماي ماه وخورشيد آيت الكرسي بخوانيد امشب ازمولا اميـرالمؤمنين عيـدي ستانيد دوعالم منجلي به اين ذكرجلي هزاران تهنيت به زهـرا و علي 🍇حسين ياسيّدي، حسين ياسيّدي(2) يك طرف بردوش زهرا، رونما آن شاه دين شد يك طرف درغرق شادي، حضرت ام البنين شد يكي تاج سـراست اميـرلشكر است يكي مولاحسين كه جان حيدر است 🍇حسين يا سيّدي، حسين ياسيّدي(2) از جنان هم با صفا تر، باشد ايوان طلايش انبياء هر شـام جمعه، زائر كرب و بلايش دلم  بيمـار او ذليل و زار او خدايا كي شوم شبي زوّار او 🍇حسين ياسيّدي،حسين ياسيّدي(2) یوسف حق پرست(غریب) ✼═══┅🌿🌺🌿┅═
عید میلاد علی‌بن‌الحسین آمد یا محمّد بر حسینت نور عین آمد یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد **** ای به خیر مقدمت ملک خدا گلشن ای به ماه عارضت چشم حسین روشن یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد **** این پسر باشد تمام هست ثارالله مصحف ختم رسل در دست ثارالله یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد مادر ایران بهین قرص قمر زادی شهربانو بر حسین امشب پسر زادی یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد **** تو وصی چارم پیغمبری مولا هم حسینی هم حسن هم حیدری مولا یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد **** دست حق باب المرادی یابن ثارالله زینت کل عبادی یابن ثارالله یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد **** گرچه تو یار من استی من تو را دارم هر چه هستم در دلم مهر تو را دارم یا حضرت سجاد عیدت مبارک باد
اِی سفره دارِ سفره یِ عشق وُ دعا سلام دوّم علیِّ آلِ نبی چارُمین امام اِی آشنایِ قَدر وُ قَدَر اِقتضایِ تام اِی قبله گاهِ قلبِ من وُ مسجدالحَرام اِی سیرتِ پیمبری وُ صولتِ علی آئیـنه یِ تمام قَدِ دولتِ علی آوایِ رَبنّایِ تو را عرش می شنید ناز وُ نیازهایِ تو طنّاز می خرید وقتی که اشکِ پاکِ تو بَر گونه می چکید قلبِ امامِ کرب وُ بلا تُند می تَپید آرامشِ دلِ حرَمی زاده یِ کرم عزّت گرفته با قَدَمت خاکِ کشورم آئینه یِ تمامی اوصافِ مصطفی بااسمِ و رسمِ حیدری وُ صبرِ مجتبی شد عاشقانه هایِ حرم بعدِ کربلا بَر رویِ شانه اَش عَلَمِ روضه یِ خدا مأمور صبر وُ گریه برایِ صیانَت است اسلامِ بچه شیعه فقط با سیاست است دینم حسین وُ قبله نمایِ دلم حسین تنها کسی که مانده برایِ دلم حسین شبهایِ جمعه حال وُ هوایِ دلم حسین ذکرِ جنونِ کرب وُ بلایِ دلم حسین تنها به شوقِ کرب وُ بلا می کشَم نَفَس با هر نَفَس صدا زده اَم یا حسین وُ بَس آمد سفیرِ کرب و بلا از حرم نَپُرس از بی کسی وُ قافله یِ دلبرم نَپُرس از کودکِ سه ساله یِ شاهِ کرم نَپُرس از گریه های بی رَمقِ مادرم نَپُرس دارم به روضه یِ تهِ گودال می رسَم دارم به پیرُهَن ...وَ به جنجال می رسَم جَنجال بود سرِ کُشتنِ کسی! بر رویِ سینه است خدا دشمنِ کسی! هِی ضربه می زدند پسِ گردنِ کسی! عمّامه رفت وُ بر سرِ پیراهنِ کسی! دعوا که شد تمامِ حرم روضه خوان شدند پائینِ نیزه سینه زَنان نُدبه خوان شدند 🔸شاعر: _______________________
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است مرد شبهای مناجات علی بن حسین ای برآورده ی حاجات علی بن حسین نوه ی مادر سادات علی بن حسین ذکر ما در همه اوقات علی بن حسین ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت ای علی بن حسین بی علی میخوامت شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است پسر بانوی ایران نسبت را عشق است تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری زینت سجده - به سجاده ارادت داری به روی شانه ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا قسمتت بود پیام آور قرآن باشی دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را برد خنده های سر بازار دلت را آزرد 🔸شاعر: ________________________
بسم‌ الله الرحمن الرحیم مرا در هوای نجف آفرید مرا حق برای نجف آفرید خدا خواست عاشق شوم پس مرا به یا مرتضای نجف آفرید ستونهای این آسمان را خودش زِ گلدسته‌های نجف آفرید خدا خواست دنیا بهشتش شود که ایوان طلای نجف آفرید رُطب های آنجا مرا مست کرد مرا چاییِ کربلا مست کرد تو دامادِ ایرانیِ ما شدی تو مهمان مهمانیِ ما شدی تو زیباترین جلوه‌های خدا مناجات شعبانیِ ما شدی گرفته است بوی تو این سرزمین دلیل مسلمانیِ ما شدی  اگر خاک ما خاک عشق علی است خودت آمدی بانیِ ما شدی به ایران صفا را تو آورده‌ای امام رضا را  تو آورده‌ای زمین پُر شد از عطر گلخانه‌ات که بوی حسن می‌دهد خانه‌ات علی هستی همسرت فاطمه* کَرَم در کرم داشت کاشانه‌ات پس از تو رسیدند تا مجتبی کریمان زِ فیض کریمانه‌ات اگر هشت معصوم ما می‌رسند به بیتِ حسن بیت فرزانه‌ات زِ تو بر حسین و حسن منتصب حسن زاده‌اند و حسینی نصب نسیمی مرا سمتِ سجاده‌ات سحر می‌برد تا سرِ جاده‌ات هوای زیارت سرم زد ربود دلم را سرِ زُلف اُفتاده‌ات خدا را در این خانه دیدم فقط من از برکت سفره‌ی ساده‌ات میانِ علی‌اکبر و اصغری که تا دل بری از دو دلداده‌ات پدر گفت تاج سرم آمده علیِ علی اکبرم آمده تو جام بلا با بلا می‌زدی تو قالوبلا با رضا می‌زدی اگر جلوه می‌کردی آقا خودت سرِ لشکرِ کینه را می‌زدی  بنا این نبود و خدا این نخواست اگر نعره یا مرتضی می‌زدی علمدار محوِ تو می‌شد فقط به تیغِ علی ضربه تا می‌زدی زمین می‌شود خاک طوفان زده که فرزند حیدر به میدان زده تو پنهان به حجِ خدا می‌روی به دنبال جامانده‌ها می‌روی تو خود کعبه‌ای مکه‌ای زَمزمی برای زیارت کجا می‌روی تو بر دوشتان بارِشان می‌کشی شبیهِ شبِ مرتضی می‌روی تو بر زخمِ زنجیر نان می‌بَری کنارِ فقیر و گدا می‌روی کریمی به بیتت حرامی نشست** سر سفره‌ی تو جذامی نشست مرا می بَری تا ملاقات خود به سوی خدا با مناجات خود مرا مسجد و کعبه و دِیر کن ببر تا تماشایِ میقاتِ خود بیا فارغ از قیل و قالم نما مرا پُر کن از نورِ اوقات خود صحیفه گشودم به درکَت رِسَم لبم آشنا کن به سوقات خود بیا جان من سر به راهم نما ابوحمزه خوان و نگاهم نما الهی وَ رَبی نعیمی نعیم و نحن المُسیئونَ جُرمی جَحیم وَ اِن کانَ ذَنبی عظیمُ کبیر و عفُّک قدیم و لطفک عظیم و ابکی علی ضیغ قبری و حشر تَرَحَّم علی عبدک یا رحیم وَ غَفِّر ذنوبی و سَتِّر عیوب وَ حَقِّق رجایی اَلا یا‌کریم فقط آمدم با سری سربِزیر امیری حسین فنعم الامیر *فاطمه بنت الحسن علیهما السلام مادر جلیله امام باقرعلیه ااسلام **اشاره به پناه بردن مروان حکم ملعون در واقعه حره به بیت امام سجاد السلام
✅سرود ولادت امام سجاد (ع) 🔻اثر: سجاد محمدى 1️⃣بند اول نور صورتش مثل ، نور مهتابه تو آغوشه اربابه ، اروم ميخوابه دنيا پاي ديدن آقا بي تابه سلام نور عبادت ، سلام راه سعادت سلام حضرت سجاد، ماه ولايت جلوه ي خدا ، از راه اومد دلبر حسين ، با ماه اومد زندگيه ثارالله اومد زين العابدين آقام آقام 2️⃣بند دوم شبيه گل ياسي ، پاك و معصومي تو نوري كه از عرش ، بالا معلومي خيلي توو آغوش ابوالفضل آرومي سلام معني احساس ، سلام كار و كس عشق سلام هستيه ارباب ، هم نفس عشق ذكر هر دلي مولا مولا نور منجلي مولا مولا چارمين علي مولا مولا زين العابدين آقام آقام 3️⃣بند سوم تو دليل ايجاد ، دنيايي آقا تو دليل لبخند ، بابايي آقا يكتا هستي و بي همتايي آقا سلام صاحب مكتب ، سلام نور امامت پي نيمه نگاتم ، روز قيامت اي حماسه ساز مولا مولا اي تو سرفراز مولا مولا معني نماز مولا مولا زين العابدين آقام آقام (عليه السلام) (عليه السلام)
بسم‌الله الرحمن الرحیم ای اختر تابان قمرت باد مبارک ای مادر ایران پسرت باد مبارک ریحانۀ خیر البشرت باد مبارک از خوب‌تران خوب‌ترت باد مبارک -فرزند تو بر پنج قمر نور دو عین است -با نـام علی آینـه روی حسین است ای پیش رویت آینه شمس ولایت ای همسر و ای مادر دو رکن هدایت امروز خدا کرده علی بر تو عنایت رویش کند از آینه غیب حکایت -گل بوسه بزن بر روی این گل پسر امشب -این جان حسین است که داری به بر امشب این خوب‌ترین گل زگلستان خلیل است این آینه حسن خداوند جلیل است این بر ملک و جن و بشر پیر و دلیل است بی‌مثل بدیل است، جمیل است، جمیل است -طوبای بهشت علوی این ثمر توست -تبریک که میلاد یگانه پسـر توست زیبا پسر تو پدر هشت امام است در پنجم ماه آمده و ماه تمام است این بر شهدا حامل خون است و پیام است این حجّ و زکات است و صلات است و صیام است -بـا هـر نفسش نغمـۀ تکبیر مبارک -بر خال و خطش آیۀ تطهیر مبارک ای نخل وجودت، ثمر یوسف زهرا ای روی تو قرصِ قمرِ یوسف زهرا ای پاره قلب و جگر یوسف زهرا ای یوسف زهرا، پسر یوسف زهرا -گلبوسه شیـرین دعـا بـر دهن تو -آیات خـدا مـوج زده در سخن تو ای با سخنت زنده شده جان ولایت ای روح کتاب الله و ریحان ولایت پیغامبر خون شهیدان ولایت از اشک شبت سبز گلستان ولایت -تو خون خدا در بدن خون خدایی -فریـاد خروشـان تمــام شهـدایی ای مرغ سحر مست مناجات شب تو پیوسته دعا بوسه نهاده به لب تو بال و پَرِ پرواز دعا تاب و تب تو ای وحی خدا بال زده در طلب تو -وصف تو شده زینت آیات شریفه -از متن مناجات تو داریم صحیفه ای وجه تو بر وجه خدا منظر دیگر سجاده خاکت دل شب سنگر دیگر مارا نبود غیر شما یاور دیگر برما نگشودند جز این در، درِ دیگر -ما در دو جهان بنده فرمان شماییم -در موج بلا دست به دامان شماییم ما راست گدایی و شما راست کرامت داریم همه عمر به کوی تو اقامت ای بر همه ملک الهیت امامت یک حرف ز قد قامت کرده قیامت -جن و بشر و حور و ملایک همگان گوش -با صوت مناجات تو دادند زکف هوش رخسار تو هنگام دعا سوره نور است سروِ قدِ تو سبزتر از نخلۀ طور است ما را همه جا با نفست فیض حضور است بی روی گلزار جنان خانه گور است -در دیده آن بنده که پاکیزه سرشت است -دامان بقیع تو بهشت است، بهشت است ای بر تو درود از نبی و از علی و آل ای سرو قدت وقت مناجات شده دال ای روح عبادت زده بر دور سرت بال کی مثل تو با بودن در بند کُند حال -کی مثل تو در حال چهل روز اسیری -در سلسله بر سلسله ها کرده امیری تو حج و زکاتی و صلاتی و صیامی تو یک تنه در شام بلا فاتح شامی در گوشۀ ویرانه سرا عرش مقامی آری تو امامی، تو امامی، تو امامی -هر چنـد که در ابـر، رخِ مـاه بگیرد -مـه چهره‌گشایـی کند و ابـر بمیرد ای جان دو عالم، همه عالم به فدایت ای جن و بشر یک‌سره محتاج دعایت ما دست گشودیم به دامان ولایت «میثم» متحیّر که چه گوید به ثنایت -ما را چه رسـد نزد شمـا مدح سرایی -بهتر که گشاییم سویت دست گدایی