دوستان عزیز😊
✅ما برای همه کسانی که میخوان دین رو به طور زیبا و کاربردی آموزش ببینند
💓 یه محیط شاد و لذت بخش رو فراهم کردیم که بتونن استفاده کنند.
🔴#علت_اسم_کانال
#از_خانه_تا_خدا
🏠 مکانی با ثوابهای نجومی!
✍وقتی انسان میخواهد به یک مکان با عظمت برود که برایش ثواب زیادی معین کردهاند
😊 حس و حال و نشاطی که دارد چقدر فرق میکند با رفتن به یک مکان معمولی؟
😍مثلاً فرمودهاند: کسی که به زیارت سیدالشهداء(ع) برود خدای متعال به او ثواب هفتاد حج مقبول را میدهد.
🔷تفکر در مورد این ثواب و این عظمت چقدر باعث میشود انسان احساس بهتری به آن مکان داشته باشد؟
🌸مطمئناً کسی که بخواهد به زیارت برود قبل از زیارت خودش را برای بهره برداری از این مکان مقدس آماده میکند.
🏡خانه محل ثوابهای نجومی است.
♥️خدا خیلی برای خانه حرمت و عظمت قائل است.
♈️میفرماید: یک لیوان آب ساده دست همسرت بدهی بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است!
❓❓هر روز چقدر خودمان را برای استفادۀ بیشتر از این محیط آماده میکنیم؟
#هدف_کانال
❗️همون طور که جسم آدم نیاز به غذا داره تا رشد کنه
روح آدم هم نیاز داره تا تغذیه شه
,که در غیر این صورت، آدمی یا در جا میزنه یا سقوط میکنه..🔥
🌱این کانال غذای سالمی به روح شما می رسونه و شما رو رشد میده و کمک میکنه تا بشید اون چیزی که خدا دوست داره.❤️😊👇
✅ هدف ما فقط پست گذاشتن نیست😊
👈هدفمون اینه که از فکرتون استفاده کنید و خودتون به این نتیجه برسید که به راحتی می شود با کارهای ساده در خانه به خدا برسیم
✅وگرنه میشه
چند تا پست گذاشت و راحت گذشت😐😐😐
💙وقتی قوه تفکرتون رو به کار بندازید باعث خلاقیت میشه
💜و از آلزایمرهم جلوگیری میشه.
💻نذاریم دنیای تکنولوژی باعث بشه مغز و افکارمون راکد بمونهر
👇👇👇
💞و قصد داریم تو یه محیط دوستانه با هم دیگه صحبت کنیم
💝 با بیانی روان و خودمونی مباحث عالی و کاربردی را
در اختیار
شما دوستان گلمون بذاریم.
📖مطالب جامع و کامل از چند اساتید معتبر کشوری
💜✅پس همراهی شما باعث انگیزه بیشتر ما و دوستانمون خواهد شد
میدونم که حتما همراهی میکنید😊
📲منتهی شاید نتتون ضعیف باشه
⭕️یا مشغلهها مانع میشه.
🕙سعی کنید با برنامه ریزی مطالب رو بخونین ونشردهنده باشین😍
🏃♂پس بدو و عجله کن
👨دوستانتون رو دعوت کنین .
✅✅لطفا مخاطبینتون را در کانال عضو کنید
ودر ثواب نشر مفاهیم دین
و خوشبتتی دیگران سهیم باشید 🌹
والسابقون السابقون 🌹اولئک المقربون 🌹
ان شاءالله ازسابقون باشیم
👏👏👏👏👏👏👏🌹
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
دوستان گلم منتظر نظرات و پیشنهاداتتون جهت
بهتر شدن و ارتقای کیفیت کار کانال هستیم
📝 #لیست_مطالب کانال خدمت شما عزیزان 👇
📗#با_قرآن_شروع_کنیم
🌼 هرروز
❤️ #خدا
✍ #حرف_خودمونی
🌸هر روز
🔴 #داستان_حضرت_دلبر
هرشب
❤️ #ویژه_برنامه_طنز_جذاب_قاطی_پاتی ( جوان )
💙 #تفسیر_آسان_کوتاه ( حاج آقا قرائتی)
🌸شنبه ها
📔 #کتاب_طعم_شیرین_خدا ( تعریف جدید از خدا و آشتی با خدای مهربان )
🌼 یک شنبه ها
🤱 #تربیت_فرزند ( از قبل از بارداری)
🌺 دوشنبه ها
💑 #همسرداری
🌹سه شنبه ها
🔴 #شخصیت_محوری( تربیت الگویی)
🔸چهارشنبه ها
❤️ #لالایی_خدا ( ویژه کودکان )
#شعر_قصه_برای_بچه_ها
💖 پنج شنبه ها
💜 #ماجراهای_سیدکاظم_امیرحسین(ویژه نوجوان ها)
❤️ #رادیو_کلبه
🌸جمعه ها
⬇️💙 برای تولید محتوای کانال
هر روز وقت زیادی گذاشته می شود. 😊
💞 با معرفی کانال در گروههایی که عضو
هستید، در ثواب نشر آن با ما شریک
باشید💞😍
💫 بنر و لینک معرفی کانال👆👆👆
👨👩👧👧برای تمام سنین برنامه داریم 😍💕
📕 طعم شیرین خدا ( آشتی کردن با خدا )
💑 همسرداری با صحبت های دکتر حبشی
🤱 تربیت فرزند(از قبل از بارداری) نسل ظهور
❤️ لالایی خدا (ترجمه قرآن به زبان کودکان)
🌈 قصه شهر ظهور ( امام زمان )
📖 قصه وشعرهای جذاب (ویژه کودکان)
💝 شخصیت محوری ( تربیت الگویی)
📘 قرآن کتاب راهنما
😍 برنامه طنز و جذاب قاتی پاتی ( جوان )
💖 ماجراهای سید کاظم و امیرحسین ( نوجوان)
📻 رادیو_کلبه
🔸راستی رمان هم داریم داستان حضرت دلبر( زندگی عاشقانه و واقعی )😉😍
🔶و با گزیده پیام های دیگر در خدمتتون هستیم😊
https://eitaa.com/joinchat/2495611186C568c124186
با ما همراه شید😉👆
از خــانــه تــا خــدا
⬇️💙 برای تولید محتوای کانال هر روز وقت زیادی گذاشته می شود. 😊 💞 با معرفی کانال در گروههایی که عضو
دوستان عزیزم برای راحتی شما
تمام موضوعات رو تو بنر اصلی لینک دار کردم هر موضوعی که خوشتون اومده رو میتونین روش بزنین از اول میاد😊😍
سلااااااام و درود بر بنده های خوب خداوند
اینجا یه جمع دوستانه و صمیمی هست😊
✅برای داشتن زندگی قشنگ و پر از آرامش
و همچنین تربیت فرزند اصولی و همسرداری و برای اینکه یک بانوی دلبر بشی برای همسرت
❤️مطالب رو بخونین 😊
❤️ علت اسم کانال
🧡 هدف کانال
💚 لینک بنراصلی
🔷 لینک بنر گروه تی بی اس
💙 لیست تمام مطالب لینک دار
🔷 پی دی اف توضیح کامل
💙 قسمت کامل رمان حضرت دلبر
✅📝 #لیست_مطالب کانال خدمت شما عزیزان 👇
📗#باقرآنشروعکنیم
🌼 هرروز
❤️ #ویژهبرنامهطنزجذابقاطیپاتی و#v_s
#خانوادهمتعالی
#تاساحلآرامش
🌸 شنبه ها
📔 #کتابطعمشیرینخدا
#حرفخودمونی
🌼 یک شنبه ها
🤱 #تربیت_فرزند ( از قبل از بارداری)
#مهدیار
🌺 دوشنبه ها
💑 #همسرداری
#ارتباطصحیحزنوشوهر
#قوانینآرامشدرخانواده
🌹 سه شنبه ها
🔴 #شخصیتمحوری( تربیت الگویی)
#مندیگرما
#حرفخودمونی
🔸چهارشنبه ها
❤️ #لالاییخدا ( ویژه کودکان )
#شعرقصهبرایبچهها
#میخوامشبیهتوبشم
💖 پنج شنبه ها
💜 #ماجراهایسیدکاظمامیرحسین
#حرفخودمونی
#نقدوبررسیگروهپیتیاس
🌸 جمعه ها
https://eitaa.com/joinchat/2495611186C568c124186
سلام سلام
خبر📣 خبر📣
خدمتی جدید از تیم کلبه😍😍
پخش رادیو کلبه در کلبه های شما😍
در کنار شومینه های گرم شما☺️
"پاسخگویی به سوالات در قالب طنز"😊
@azkhane_takhoda
رادیو کلبه 002.mp3
6.54M
رادیو کلبه😍
قسمت اول
چگونه مراقب فرزندانمون باشیم؟؟🤔
اگر خوشت اومد برای دوستات هم بفرست😉
#رادیو_کلبه
@azkhane_takhoda
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_هیجدهم
چندباری از بچه اسم برده بود ، امیر عاشق بچه ها بود، تا اینکه از همین حربه استفاده کردم و با سیاست و دلبری گفتم:
+ اگر بچه میخوای باید مشروب و ترک کنی
چند لحظه مثل بچهها نگاهم کرد و بعد با مظلومیت گفت:
_ قول...
قول میدم...
دوران ترک الکل برایش سخت بود اما با انگیزه آن را پیش برد.
زمستان بود و تا از دانشگاه به خانه بیایم هوا تاریک میشد موقع رانندگی حس کردم سرم گیج میرود ، با هر زحمتی بود خود را به خانه رساندم امیر که آمد زیر لحاف کز کرده بودم .
روی تخت نشست و از روی لحاف بغلم کرد:
_ سلام چی شدی عشقم شبیه مریضایی چرا ؟!
با صدای کمتوان گفتم:
+ امیر ولم کن حالم خوب نیست با نگرانی لحاف را کنار زد
_ پاشو ببینمت ...
خاک بر سر شدم که ...
چته تو ...
از این همه نگرانی خنده ام گرفت.
+ نه بابا هول نکن فقط نمیدونم چرا ضعف دارم.
_ ترسیدم خب الان برات یه چیز شیرینل میآرم از بسکه هیچی نمیخوری اینجوری شدی...
رفت و با یک سینی خوراکی برگشت بهزور به خوردم میداد.
+ واقعاً نمیتونم بخورم حالم خوب نیست چرا؟!!!
دستم را گرفت :
_یخ کردی...
پاشو...
پاشو بریم درمانگاه ...
با دلهره به امیر خیره شدم :
+فک کنم حامله ام ...
چند لحظه سکوت کرد ...
بعد انگار تازه فهمیده باشد تکرار کرد :
_حامله!!!؟؟؟؟
+ نمیدونم ولی فکر کنم حامله ام ...
نمیدانم چرا اشکهایم میریخت...
حالم را نمیدانستم ....
هنوز دانشجو بودم...
هنوز زندگیام گرم نشده بود...
هنوز مرتضی...
امیر با هیجان بلند شد ، سریع راه میرفت و حرف میزد :
_طیبه به خدا اگه حامله باشی دوتا ...
نه ...
سه تا سرویس طلا برات میخرم اصلا سرتا پاتو طلا میگیرم...
دستهایش را بههم میمالید و از نقشههایش میگفت و من مات و مبهوت و گیج از احساساتم بودم .
حدسم درست بود بارداریام آغاز شد.
دو ماه اول بد ویار بودم اما بعدش بهتر شدم در این مدت امیر مثل پروانه دورم میچرخید .
به او اجازه میدادم تا تمام مهر خود را نثارم کند میدانستم که این احوال برای فرزندم خوب است.
خبر بارداریام پیچیده بود همه تبریک میگفتند.
یک روز برای دیدن عمه به دانشگاه رفتم بعد از یکی دو ساعت گپ زدن و گوش دادن به نصایح شیرینش به سمت ماشین حرکت کردم وقتی به ماشین رسیدم هاج و واج نگاهم به لاستیک ماشین بود و پنچری بیموقع آن ...
دستم را روی پیشانیام گذاشتم و در حال فکر کردن بودم که ...
صدایش را شنیدم...
_سلام صندوق عقب رو بزن ...
نمیتوانستم برگردم ضربان قلبم روی هزار رفت ...
مرتضی بود...
چادرم را مرتب کردم و برگشتم.
+ سلام...
به صورتم نگاه نکرد ...
_سلام صندوق رو بزن و برو تو آفتاب وایسا اینجا سرده...
سوئیچ را دادم و کنار ایستادم.
مثل پدرم فرز و زرنگ لاستیک را عوض کرد موقع رفتن هم باز نگاهم نکرد سوئیچ را دراز کرد و گفت:
_ به امیر خان بگو این زاپاس رو درست کنه وگرنه میمونی تو خیابونا ...
کلمه "امیرخان" را با لحن خاصی گفت با خجالت گفتم :
+باشه چشم...
پشت فرمان نشستم و راه افتادم در آینه دیدم که ایستاده و رفتن مرا نگاه میکند ...
تمام راه اشک ریختم و از امام زمان کمک خواستم بدون فکر رانندگی میکردم ، خودم را مقابل امامزاده طاهر (ع) دیدم...
رفتم داخل و زیارت کردم ، از این لرزش دل به خدا پناه بردم دلم سبک شد ...
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
هوا تاریک شده بود با عجله به خانه برگشتم ماشین امیر داخل پارکینگ تعجبم را برانگیخت در را باز کردم چراغها خاموش بود ، درون تاریکی تشخیصش دادم که روی مبل نشسته بود کلید برق را زدم ...
چشمهایش را فشار داد ...
دستش ...
دستش شیشهی الکل بود ...
نمیدانم چرا ترسیدم ...
سلام دادم با حالت مستی گفت:
_ کدوم قبرستون بودی ...
دلشوره گرفتم ...
رفتم به سمت آشپزخانه
+ پیش عمه بودم بعدش رفتم زیارت ...
با صدای بلند داد زد :
_غلط کردی..
دروغگو...
از ترس وسط آشپزخانه ایستادم...
تلوتلوخوران به سمتم آمد ...
چشمهایش سرخ سرخ بود ...
صورتش برافروخته...
+امیر جان تو مستی ...
ولکن بعداً صحبت میکنیم ...
میخواستم از کنارش رد شوم که بازویم را گرفت و به گوشه آشپزخانه پرتم کرد.
روی زمین افتاده بودم
بالای سرم ظاهر شد با تمام قوا به صورتم سیلی زد:
_ غلط کردی فاحشه...
خودم دیدم با اون مرتضای عوضی لاس میزدی بعدشم که سه ساعت معلوم نیست کدام گوری رفتید ...
زیر مشت و لگدهایش حرفی برای گفتن نداشتم...
فقط با تمام توانم صدایش زدم ...
یا امامزمان (عج) ...
#ادامه_دارد .....
✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀
🌷از در خانه او پا نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
🌷کاشف الکرب تویی، خنده ارباب تویی
پدرخاک علی و پدر آب تویی
🌷ساقی ما چه شرابی،چه سبویی دارد
بنویسید رقیه چه عمویی دارد
🎊 میلاد قمر بنی هاشم، حضرت اباالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.
#میلاد_حضرت_عباس
#ماه_شعبان
#شب_بخیر
@azkhane_takhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیام_صبحگاهی
🔸سلام و درود ، صبحتون شاد و آرام
🔻جمله تاکیدی امروز:
🔸 خداوند همیشه با من و همراه من است و هیچ چیز نمیتواند مرا بلرزاند.
——————————
@azkhane_takhoda
——————————
35.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#با_قرآن_شروع_کنیم ☀️روزمان را
💖 امروزهمنعمتخداست 💖
💖 قــــدرش را بـــدانــیــم 💖
☀️صفحهامروز:۲۰_سورهبقرهآیه۱۲۷-۱۳۴
#تلاوت_یک_صفحه
#به_ترجمه_آیات_دقت_کنید
@azkhane_takhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز مبارک ❤️❤️
#حضرت_ابوالفضل
#میلاد_حضرت_عباس
#روز_جانباز
@azkhane_takhoda
از خــانــه تــا خــدا
🌺درد دل با #خدا_۵🌺 🔅خـــــــطا از من است میدانم 🔹ازمن ڪه سالهاست گفتم (ایاڪ نعبد) امابه دیگران هم
#خدا_۶
سلام 😊🌷
خوبی؟
میبینی خدا یادش نرفته امروز بیدارت کنه !
پس توام یادت نره اونی که میخواد باشی😉💕
🔹ببین چقدر دوستت داره....
🔹چقدر براش مهم هستی....
پس بیا امروزتو باعشق به خدا شروع کن و همین الان بهش سلام بده 😊
و قول بده امروز بیشتر حواست پیشش باشه❤️
دلت قرص ومحکم باشه،
خدا خیلی هواتو داره!
بهش اعتماد کن💞
روزت پر از رنگ و بوی خدا...
لیست مطالب
تمام مطالب لینک دار
@azkhane_takhoda