eitaa logo
« ازخودم خالی ام کن »
1.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
139 فایل
سفری از«خودِخیالی» به «خودِحقیقی»به وسعتی فراتر ازخلقتِ لایتناهی..... #جسم #ذهن #روان #روح زیرنظر محمدعارف روحانی نژاد،مدیرعامل مؤسسه تخصصی انسان شناسی ابعادی «نویسنده کتابهای قلب حیات» مشاوره وسوال: ۰۹۳۳۳۶۶۸۴۲۳ - @dr_aref پشتیبانی: @Ad_azkhodam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« ازخودم خالی ام کن »
1.72M
🔰سحرخیزی حتی اگر شده یک بار در عمرتون سحرخیز باشید 🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰برگرفته از کتاب « قلب حیات » نوشتهٔ محمدعارف روحانی نژاد 🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 روانِ روان « ۲۴۹ » 🌴ارتباط « حس تنهائی » ، با تقویت شدن صفتهای روان و تقویت شدن مدیریت روحی🏝 ▫️ارزش تو همان چيزى است كه در تو اثر مى‌گذارد، ترا شاد مى‌كند و يا رنج مى‌دهد! ▫️ او مى‌بيند كه از آبگوشت بى‌چربى و صندلى اول و سخنران اول بودن و ماهى بيست هزار تومان داشتن، شاد شده و رنجيده، ولى مى‌بيند كه آبگوشت نيست، كه صندلى نيست، كه پول نيست، كه از اين‌ها فاصله دارد. ▫️ و اينجاست كه شور رفتن در او سبز مى‌شود. اين است كه احساس غربت او را فرا مى‌گيرد. ▫️ و اين است كه تنها مى‌شود و تنهايى و غربت و رفتن او را در خود مى‌گيرند و اين جاست كه اين وجود جارى شده و راه افتاده است. ▫️ و اين وجود جارى است كه ديگر اسير بازى‌ها و بازيچه‌ها نمى‌شود. اين وجود رونده به تمام نهادهاى راكد حركت مى‌دهد نه اين كه در پشت صندلى‌ها و در دست دنيا، خودش به ركود برسد. ▫️ مادام كه اين جريان در كسى شكل نگيرد تمام شناخت مكاتب و جهان‌بينى و ايدئولوژى و تفسير و نهج‌البلاغه مى‌شود بازيچه‌اى كه فقط براى نمايش دادن به كار مى‌رود؛ چون كسى كه بازيگرى را كنار نگذاشته هر چيزى در دست او بازيچه مى‌شود. ✍🏻 عین‌صاد #️⃣ 🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« ازخودم خالی ام کن »
🔰 روانِ روان « ۲۴۹ » 🌴ارتباط « حس تنهائی » ، با تقویت شدن صفتهای روان و تقویت شدن مدیریت روحی🏝 ▫️
1.36M
🔰 روانِ روان « ۲۵۰ » 🌴ارتباط « عمل های سنجیده » ، با تقویت شدن صفتهای روان و تقویت شدن مدیریت روحی🏝 🌐🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 شروع « دوره های حضوری » شناخت ۶۸ قطعه از پازل نیازهای ( جسم ، ذهن ، روان ، روح ) یک انسان ابعادی چهارشنبه ها ساعت ۱۶ در مشهد پشتیبان جهت توضیح دورهٔ حضوری و ثبت نام : @Ad_azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 استراحت در لحظه تغذیه ارتباطِ مستقیمی با سلامتِ جسم ، ذهن ، روان و روح دارد هر چقدر در انتخابِ غذا وقتِ بیشتر و مطالعهٔ بیشتری داشته باشیم ، کمتر بیمار می شویم و هر چقدر در انتخابِ غذا مطالعهٔ کمتری داشته باشیم ، بیشتر بیمار می شویم و به هر بیماری هم دچار شویم ، دیرتر خوب می شویم ، وقتی انتخابِ غذاها ففط یک شرط دارد و آن یک شرط هم خوشمزه بودنِ غذاست ، پس باید منتظرِ انواعِ بیماریها باشیم🥘 چون غذا تبدیل به خون می شود و غالبا داروها باید یک مرحلهٔ هضم در رگها داشته باشند و با خون به بافتِ مریض منتقل شوند 🩸وقتی خون بی کیفیت باشد ، باعثِ فسادِ دارو می شود و گاه مصرفِ دارو باعث بیشتر شدنِ بیماری می شود ⏳انتخاب با شماست که زمانِ بیشتری برای انتخابِ غذا بگذارید ، یا زمانِ بیشتری برایِ انتخابِ پزشک 🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰سحرخیزی ▫️ ادامه ی 🔘 « قصه بلوهر و یوذاسف » 🖱 ( صفحه ۶ ) 💠 در ذکر تمثیلاتی که مشتمل است بر توضیح عیب های بسیار از دنیا 📚 نقل از کتاب عین الحیات علامه مجلسی رحمت الله علیه ⬅️ روزی از روزها پادشاه به عزم شکار بیرون رفت، و آن وزیر در خدمت او بود. پس وزیر در میان دره‌ای به مردی رسید که زمین گیر شده در پای درختی افتاده بود و یارای حرکت نداشت. وزیر از حال او سؤال نمود، گفت: جانوران درنده مرا ضرر رسانیده‌اند و به این حال افکنده‌اند. پس وزیر بر او رقت کرد. آن مرد گفت که: ای وزیر مرا با خود دار و محافظت نمای، به درستی که از من نفع عظیم خواهی یافت. وزیر گفت که: من تو را محافظت نمایم هرچند امید نفعی از تو نباشد. ولیکن بگو که چه منفعت از تو متصور است که مرا به آن وعده می‌کنی؟ آیا کاری می‌کنی یا علمی داری؟ آن مرد گفت که: من رخنه سخن را می‌بندم که از راه سخن بر صاحبش فسادی مترتب نشود. پس وزیر به سخن او اعتنایی ننمود و امر فرمود که او را به خانه‌ای بردند و معالجه او نمودند، تا آن که بعد از زمانی امرای پادشاه شروع در حیله کردند برای دفع وزیر، و تدبیرها براندیشیدند، تا آن که رای همگی بر این قرار گرفت که در پنهانی یکی از ایشان به پادشاه گفت که: این وزیر طمع دارد در ملک تو که بعد از تو پادشاه شود، و پیوسته احسان و نیکی می‌کند به مردم و تهیه این مطلب را درست می‌کند. و اگر خواهی که صدق این مقال بر تو ظاهر گردد به وزیر بگو که: مرا این اراده سانح گردیده است که ترک پادشاهی کنم و به اهل عبادت بپیوندم. پس هرگاه این سخن را با وزیر می‌گویی، از شادی و سرور او به این اراده، راستی سخن من بر تو ظاهر می‌گردد. و این تدبیر را برای این کردند که رقت قلب او را می‌دانستند در هنگام ذکر فنای دنیا و مرگ، و می‌دانستند که اهل دین و عبادت را تواضع بسیار می‌کند و محبت بسیار به ایشان دارد. پس چنین گمان بردند که از این راه بر وزیر ظفر می‌یابند. پس پادشاه گفت که: اگر من از وزیر چنین حالی مشاهده کنم دیگر با او سخن نگویم و جزم کنم به راستی سخن تو. پس وزیر به خدمت پادشاه آمد. پادشاه گفت: تو می‌دانستی که چه مقدار حرص داشتم بر جمع دنیا و طلب ملک و پادشاهی. و در این وقت یاد کردم ایام گذشته خود را، هیچ نفعی از آن با خود نمی‌یابم. و می‌دانم که آینده نیز مثل گذشته خواهد بود و عن قریب همگی زایل خواهد گردید و در دست من هیچ چیز نخواهد بود و اکنون اراده دارم که از برای تحصیل آخرت سعی تمام نمایم مثل آن سعیی که برای تحصیل دنیا می‌کردم. و می‌خواهم که به اهل عبادت ملحق شوم و پادشاهی را به اهلش واگذارم. ای وزیر رای تو در این باب چیست؟ پس وزیر از استماع این سخنان رقت عظیم کرد و گفت: ای پادشاه آنچه باقی است و زوال ندارد، اگرچه به دشواری به دست آید سزاوار است به طلب کردن؛ و هرچه فانی است و اگرچه به آسانی به دست آید سزاوارتر است به ترک کردن. ای پادشاه! نیکو رایی دیده‌ای، و امیدوارم که حق تعالی برای تو شرف دنیا و آخرت را جمع کند. پس این سخن بسیار گران آمد بر پادشاه، و کینه او را در دل گرفت اما اظهار نکرد، ولیکن وزیر آثار گرانی طبع وانحراف مزاج از چهره پادشاه استنباط نمود و به خانه خود غمگین و محزون بازگشت و ندانست که سبب این واقعه چه بود و که این مکر را برای او ساخته بود؛ و فکرش به چاره این کار نمی‌رسید. پس تمام شب از دلگیری و تفکر خوابش نبرد پس به یادش آمد سخن آن مرد که می‌گفت که: من شکاف سخن را می‌بندم. و او را طلب نمود و گفت: تو یک روزی می‌گفتی که من رخنه سخن را سد می‌کنم. آن مرد گفت که: مگر به این گونه چیزی محتاج شده‌ای؟ وزیر گفت: بلی؛ خبر می‌دهم تو را که من مصاحب این پادشاه بودم پیش از پادشاهی و در زمان سلطنت و فرمانروایی. و در این مدت از من دلگیری به هم نرسانید زیرا که می‌دانست که من خیرخواه و مشفق اویم و در همه امور خیر او را بر خیر خود اختیار می‌کنم، ولیکن در این روز او را از خود بسیار منحرف یافتم، و گمان ندارم که بعد از این با من بر سر شفقت آید. آن مرد گفت که: از برای این بی‌توجهی هیچ سببی و علتی گمان می‌بری؟ گفت: بلی؛ دیشب مرا طلبید. و آنچه گذشته بود وزیر نقل کرد. ۶ 💠🏝 @azkhodam ⚪️ ادامه دارد ⚪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 شخصيت انسان هنگامى مى‌شكند كه... ❞ شخصيت انسان هنگامى مى‌شكند كه انتخاب نداشته باشد؛ به او تحميل و تزريق و تهديد كرده باشند. #️⃣ 🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« ازخودم خالی ام کن »
🔰 شخصيت انسان هنگامى مى‌شكند كه... ❞ شخصيت انسان هنگامى مى‌شكند كه انتخاب نداشته باشد؛ به او تحميل
1.28M
🔰❞ شخصيت انسان هنگامى مى‌شكند كه انتخاب نداشته باشد؛ به او تحميل و تزريق و تهديد كرده باشند. #️⃣ 🏝@azkhodam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا