الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد قرآن حکیم
توسّط عارف باللّه واصل حضرت نائب الامام استاد آیت الله العظمی
سیّد روح الله الموسوی الخمینی معروف به امام خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیة و رضوان الله علیه و طاب ثراه و نوّر الله مرقده و مضجعه الشّریف و رزقنا الله من أنواره و برکات تربته) :
... و مقصود او را چون متوجّه نشدهاند، از این جهت گفتهاند که این کفر است، با اینکه اصلًا ربطی به آن مسئله ندارد؛
مسأله دیگری است که این همه جنگها که در عالم واقع می شود، سَرِ چیست و اساساً چرا جنگ واقع میشود.
این رنگی که اینجا میگوید، تعلّقی است که بعضی شعرا{ء} دیگر هم در تعبیراتشان دارند :
«از آنچه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است»
و بیرنگی آن است که تعلّق نداشته باشد به یک چیزی از طبیعت. وقتی تعلّق نداشته باشد به طبیعت، این نزاع واقع نمیشود.
تمام نزاعهایی که واقع میشود، مال این است که انسان تعلّق دارد به طبیعت، و طبیعت {را} هم به واسطه عُلقهای که دارد، برای خودش میخواهد. آن {دیگری} هم تعلّق دارد به طبیعت و آن را برای خودش {میخواهد}.
در هر شأنی از شئون، نزاع واقع میشود.
این آدم میخواهد بگوید که در فطرت اصلیّه که رنگ تعلّقی نیست، نزاع {هم} نیست. اگر همان طوری که حضرت موسی بیتعلّق بود، فرعون هم بیتعلّق بود، دعوا نمیشد.
اگر در همه عالم، انبیاء جمع بودند، هیچ وقت دعوا نمیشد؛ و این دعوا سر تعلّقات است.
*بیت از حافظ (رحمة اللّه علیه) است :
غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود
از آنچه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد قرآن
عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله
سیّد روح الله خمینی (قدّس سرّه) :
همه دعواهایی که در عالم واقع میشود، سَرِ این تعلّقات است.
«بیرنگی اسیر رنگ شد»، یعنی اینکه فطرتی که رنگ نداشت، تعلّق نداشت، وقتی اسیر تعلّق شد، اینها دعوایشان میشود. اگر این رنگ برداشته بشود، موسی و فرعون هم آشتی میکنند.
این باب، آن باب نیست؛ در عین حال آن کسی که این ایراد را میگیرد، متوجّه نشده است که این، راجع به دو تا موجودی است که با هم دعوا دارند، نه راجع به اصل مسئله.
شما ملاحظه کنید، تعبیراتی که در ادعیّه ائمّه -علیهم السّلام- واقع شده، با این تعبیراتی که در لسان عرفاء واقع شده، و مبدأ این شده است که بعضی چون توجّه به مقصد نداشتهاند، تا حدّ تکفیر هم رفتهاند، چه مغایرتی دارند.
در مناجات شعبانیّه، که به حسب روایت، مناجات همه ائمّه بوده، همه ائمّه به حسب روایت، آن را میخواندند و در روایات، من ندیدم که {یکی از} ادعیّه، مال همه ائمّه باشد، آمده است :
الهی هَب لی کَمالَ الانقِطاعِ الیکَ وَ انِر ابصارَ قُلُوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها الَیکَ حتّی تَخرِقَ ابصارُ القُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فتَصِلَ الی مَعدنِ العَظَمَةِ و تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَةً بعِزِّ قُدسِکَ
خدایا، کمال بریدگی از خلق به سوی خودت را به من ببخش؛ و دیده دلمان را با روشنایی نگاهش به سوی تو، نورانی فرما، تا جایی که دیدگان دلها پردههای نور را دریده و به معدن عظمت تو رسد؛ و روانهایمان به عزّ قدس تو تعلّق یابند.
اقبال الاعمال، ص ۶۸۷؛ مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد؛ ص ۳۷۴
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد قرآن
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله موسوی خمینی (قدّس الله سرّه) :
... و دنبال آن این است :
الهی و اجعَلنی مِمَّن نادَیتَهُ فَاَجابَکَ و لاحَظتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ*
[معنای] اینها چیست؟
به حسب نظر آقایان ائمّه ما که همه، این را میخواندند، مقصودشان چه بوده [است]؟
«هَب لی کَمالَ الانقِطاعِ الَیکَ» یعنی چه؟
او «کمال الانقطاع» را از خدا میخواهد، با اینکه باید به سیر خودش واقع بشود. این باب، باب مرتبه سیر خود انسان است و او سیر خودش را از خدا میخواهد، اینها به چه معناست؟
«ابصار القلوب» چیست که با آن میخواهد نگاه کند به حقّ تعالی؟ این قلب و این بصر قلب چیست که با نور این بصر قلبی به حقّ تعالی نظر کند؟
[بعد میفرماید] همه اینها را به من بده که غایت این است :
«حتّی تَخرِقَ ابصارُ القُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ»
وقتی حجب نور را قطع کرد :
«تَصِلَ الی مَعدِنِ العَظَمَةِ، و تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدسِکَ»
این یعنی چه؟ یعنی آویزان بشوم به او؟
این «صعق لجلال» که قرآن هم برای موسی میگوید، غیر آن فنایی است که اینها میگویند؟
مرتبه بر مرتبه بالا رفته تا آنجا که «ابصار قلوب» خرق کند همه حجابها را و بعد به معدن عظمت واصل شود.
«معدن العظمة» چیست؟ این وصول چیست؟ غیر آن وصولی است که آنها میگویند؟
آن وصول هم همین است :
«فَتَصِلَ الی مَعدِنِ العَظَمَةِ».
«معدن العظمة» غیر حقّ تعالی چیز دیگر میتواند باشد؟ معدن عظمت اوست که همه عظمتها باید از او گرفته بشود. معدنش آنجاست.
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
MAAD-AUDIO-13.mp3
23.65M
﷽
گوش جان میسپاریم به بیانات عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت اللّه شیخ حمید رضا (عبد الحمید) مروّجی سبزواری (حفظه اللّه تعالی و دامت برکاته و مُدّ ظلّه العالی و زیّد عزّه)
جلسه ۱۳ مبحث «معاد» - منعقد در مهدیه أعظم سبزوار در دوشنبه ۲۲ شهر ذی القعدة الحرام ۱۴۳۳ هجری قمری (برابر ۱۷-۰۷-۱۳۹۱ هجری شمسی).
دریافت پرونده صوتی جلسه ۱۳ مبحث معاد از پایگاه مؤسّسه به بنیان حیات :
پرونده صوتی جلسه ۱۳ مبحث معاد
حجم پرونده : حدود ۲۲.۵ مگابایت
@azkhodatakhoda1
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ گوش جان میسپاریم به بیانات عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت اللّه شیخ حمید رضا (عبد الحمید) مروّجی
﷽
عناوین جلسه ۱۳ :
شرح مبحث «معاد»
توسّط عارف باللّه واصل
حضرت استاد آیت اللّه شیخ حمید رضا (عبد الحمید) مروّجی سبزواری (حفظه اللّه تعالی و دامت برکاته و مُدّ ظلّه العالی و زیّد عزّه)
منعقد در مهدیه أعظم سبزوار در دوشنبه ۲۲ شهر ذی القعدة الحرام ۱۴۳۳ هجری قمری (برابر ۱۷-۰۷-۱۳۹۱ هجری شمسی) :
دقیقه ۱ : انواع تناسخ
دقیقه ۵ : دلیل ظهور انبیاء در خاورمیانه
دقیقه ۱۰ : راههای ارتباط با عالم ملکوت در تمدّنهای باستانی
دقیقه ۱۲ : قویتر بودن عقل در اثبات حقایق توحیدی و معادی نسبت به تزکیّه نفس
دقیقه ۱۸ : ریشه تناسخ در عقاید بودا
دقیقه ۲۱ : تفاوت عقاید فلاسفه یونان و بودا درباره معاد
دقیقه ۲۷ : یکی از ادلّه فلاسفه الهی در ردّ تناسخ
دقیقه ۳۰ : اشکال فلاسفه در معاد جسمانی پس از ردّ تناسخ
دقیقه ۳۴ : مواردی از اثبات تناسخ (رجعت) در قرآن
دقیقه ۳۸ : مهمترین خدمت شریعت به فلسفه در قبول برزخ
دقیقه ۴۴ : تناسخی که نفی قیامت نماید، باطل است
@azkhodatakhoda1
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد قرآن
توسّط عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله
سیّد روح الله موسوی خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیة و رضوان الله علیه) :
... *خدایا من را از آنهایی قرار ده که صدایشان زدی، پس اجابت کردند؛ و آنها را لحاظ کردی (به آنها نظر کردی)، پس در برابر جلال تو مدهوش شدند.
... «فَتَصِلَ»
وصول پیدا بکند
«الی مَعدِنِ العَظَمَةِ و تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدسِکَ»
حالا که رسید، ارواح معلّق بشود «بِعِزِّ قُدسِکَ».
این همان معنایی است که عرفاء میگویند. یک نفر آدم که اطراف قضیّه را توجّه کرده، نمیتواند بگوید علّت و معلول است. ضیق تعبیر است. نمیشود تعبیر کرد از آن به علّت و معلول، به اثر و مؤثّر.
خالق و مخلوق هم یک بیان روی مذاقّ عامّه است، بهتر از آن تعبیرات است؛ لکن تجلّی بهتر است و باز هم نزدیکتر به آن معنایی است که هیچ نمیشود از آن تعبیر کرد.
این ربط ما بین حقّ و خلق از مسائلی است که تصوّرش از تصدیقش مشکلتر است؛ تصدیقش میشود کرد، اگر آدم تصوّر کند. ما چطور تصوّر بکنیم که یک موجودی در هیچ جا غایب نباشد، یک جا نباشد؟
باطن اشیاء هست، ظاهر اشیاء هست و همه معلولش هستند؛ اما تعبیر نمیتوانیم بکنیم از آن. از چنین مؤثّری [که] در باطن اشیاء هست، در ظاهر اشیاء هست :
لا یخلو منه شیء ؛
هیچ جا نیست که خالی باشد از او، چطور تعبیر کنند که بتوانند آن مطلب را افاده کنند؟
و هر چه تعبیر کنند نمیشود، جز اینکه آنهایی که اهلش هستند دعاء کنند، این طور دعایی که در مناجات شعبانیّه است.
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد قرآن
توسّط عارف باللّه واصل حضرت آیت الله
سیّد روح الله موسوی خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیة) :
بنا بر این، اختلافی نیست که یک دسته، یک دستهای را تکفیر کند، یک دسته، دستهای را تجهیل کند، چرا اختلاف؟
شما هم اگر بخواهید این معنا را تعبیر کنید، چطور تعبیر میکنید؟
بفهمید آنها چه میگویند! بفهمید درد دل این آدمی که اظهار نمیتواند بکند الّا به اینکه یک چنین تعبیراتی بکند [چیست!]
یک وقت هم که در قلبش آن طور نور واقع میشود میگوید که همه چیز اوست، همه اوست.
شما هم در دعایتان هست که :
عَلِیٌّ عَینُ الله، اذُنُ الله، یَدُ الله*
که معروف هم هست، اینها به چه معناست؟
این همان تعبیری است که آنها میگویند.
در روایات شما هم هست که صدقه که میدهید به دست فقیر، به دست خدا می رسد.**
در قرآنتان هم دارید که :
«و ما رَمَیتَ اذ رَمَیتَ و لکِنَّ اللّه رَمی»***
این یعنی چه؟ یعنی خدا آمد این طور کرد.^
این همان معنای واحدی است که همه شما میگویید.
آن بیچاره ای که مطلب دستش است، میبیند نمیتواند این طوری بگوید، میبیند این طور خلاف است، وقتی این طور نتوانست بگوید، آن طور تعبیر میکند و آن طور تعبیرات [میآورد].
قرآن و دعا پر از این حرفهایی است که آنها میگویند، چرا باید ما سوء ظنّ پیدا بکنیم به اشخاصی که چنین تعبیراتی کردند؟
بفهمید او که این طور تعبیر کرده، چه غرضی از این تعبیر داشته، چه مرضی داشته است که این طور تعبیر بکند؟
درد این آدم چه بوده است که دست برداشته از آن تعبیراتِ عامّه مردم.
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
توسّط عارف باللّه واصل حضرت آیت الله
سیّد روح الله موسوی خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیّة) :
* سَمِعتُ امیر المومنینَ (علیه السّلام) یَقُولُ :
انا عَینُ الله و انا یَدُ الله و انا جَنبُ الله و انا بابُ الله ؛
هاشم بن ابی عمّاره گوید :
از امیر المؤمنین (امام علی (علیه السّلام)) شنیدم که میفرمود :
منم چشم خدا، منم دست خدا، منم جنب خدا، منم درِ خدا.
اصول کافی، جلد ۱ : کتاب التّوحید، «باب نوادر»، صفحه ۱۹۹، حدیث ۸.
** قال ابو عبد اللّه (امام صادق) (علیه السّلام) :
... و هُوَ تَقَعُ فی یَدِ الرَّبِّ تَبارَکَ و تَعالی قَبلَ ان تَقَعَ فی یَدِ العَبدِ.
صدقه در دست پروردگار تبارک و تعالی قرار میگیرد، پیش از آنکه در دست بنده قرار گیرد.
فروع کافی، جلد ۴ : کتاب الزّکاة، «باب صدقة اللّیل»، صفحه ۳، حدیث ۳.
*** القرآن الحکیم، سورة الأنفال، آیة ۱۷ :
فَلَم تَقتُلُوهُم و لَٰكِنَّ اللهَ قَتَلَهُم ۚ و ما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ و لَٰكِنَّ اللهَ رَمىٰ ۚ و لِيُبلِيَ المُؤمِنِينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
پس [شما] آنها را نکشتید، بلکه الله آنها را کشت ؛ و [تو ای پیامبر] تیر نینداختی هنگامی که تیر انداختی، بلکه الله تیر انداخت ؛ و تا مؤمنین را از آن [ماجرا] به بلاء [و آزمون]ی حسن [و نیکو] مبتلا کند [و بیازماید] ؛ همانا الله سمیع [شنوا ] و علیم [دانا] است.
^ در پرونده (فایل) تصویری، حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) دو دست خود را به حالت گرفتن تیر و کمان بالا میآورند و میگویند یعنی خدا این طور کرد؟!
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله موسوی خمینی (قدّس سرّه) :
خوب این آدم هم مطّلع هست که چه میشود، مع ذلک از آن حرفش دست برنداشته، برای اینکه حقیقت را فدا نکرده برای خودش، خودش را فدای حقیقت کرده [است].
اگر هم ما بفهمیم حرف او را، ما هم همان طور تعبیر میکنیم؛ چنانچه قرآن هم همان طور تعبیر کرده؛ ائمّه هم همان طور تعبیر کردهاند؛
و مطلب هم این نیست که آنها اگر بگویند «این حقّ است»، بخواهند بگویند واقعاً این خداست. هیچ آدم عاقلی این را نمیگوید، امّا میبیند که ظهوری است که هیچ نحو تعبیری ندارد که بشود به آن یک طور جدا[یی فهماند].
در یکی از ادعیّه هم راجع به اولیا میفرماید :
لا فَرقَ بَینَکَ و بَینَها الَّا انَّهُم عِبادُکَ و خَلقُکَ فَتقُها و رَتقُها بِیَدِکَ*
این از باب ضیق تعبیر است که نمیتوانند تعبیر بکنند. از این جهت با این طور تعبیراتی که به کتاب و سنّت نزدیکتر است، از این تعبیراتی که دیگران میکنند، [افاده میکنند] امّا نه اینکه شما خیال کنید که یک نفر آدم پیدا بشود، آن هم چه اشخاصی! خوب، ما معاصر بودیم با اشخاصی که میشناختیمشان از نزدیک، میدیدیم چه جور اشخاصی هستند، اینها میآمدند این طور باشند.
آن اشخاصی که در همه علمها به آن دقّت نظر و به آن کمال بودند، این طور تعبیر میکردند، «جلوه» تعبیر میکردند. در دعای سمات «طَلعَت» تعبیر کرده [است]، جلوه، طلعت، نور تعبیر شده است.
*فرقی بین تو و آنها (نشانههای تو) نیست، مگر آنکه آنها بندگان تو و آفریدههای تو هستند و فتق و رتق آنها به دست توست.
🕋از خودآ تا خدا🕌
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل نائب الامام استاد آیت الله العظمی
سیّد روح الله موسوی خمینی
(قدّس الله سرّه و نفسه الزّکیة و رضوان الله علیه و طاب ثراه و نوّر الله مرقده و مضجعه الشّریف و رزقنا الله من أنواره) :
*فرقی بین تو و آنها (نشانههای تو) نیست، إلّا اینکه آنها بندگان تو و آفریدههای تو هستند و فتق و رتق آنها به دست توست.
اقبال الاعمال، صفحه ۶۴۶ (زیارت رجبیّه؛ از دعاهای هر روز ماه رجب).
صلح بکنید! عرض کردم من نمیخواهم بگویم همه [درست گفتهاند]، من میخواهم بگویم این طور نیست که همه [غلط گفته باشند].
من وقتی تأیید میکنم از روحانیّون، نه اینکه میخواهم بگویم که روحانیّون همه این طورند.
من اشکالم این است که همه را ردّ نکنید، نه اینکه همه را قبول کنید، همه را ردّ نکنید.
اینجا هم همین است حرفم که گمان نکنید هر کس یک مطلب عرفانی گفت، یک حرف عرفانی زد، او کافر است. ببینید که چه میگوید. اوّل آدم بفهمد مطلبی که این آدم میگوید چیست؛ بعد از اینکه فهمید چیست، آن وقت گمان ندارم که [انکار کند او را].
این همان قضیّه انگور و عنب و اوزوم است. همان قضیّه است، شما از آن تعبیر میکنید به کذا،
و یکی علّیّت و معلولیّت میگوید، دیگری سببیّت و مُسبّبیّت میگوید و آن [دیگر] ظهور و مَظهَر میگوید؛
و اینها وقتی هم میرسند به آنجایی که ما چطور تعبیر کنیم از یک موجودی که همه جا هست و هیچ یک از این اشیاء هم نیست، یک وقت میبینید که میگوید :
عَلِیٌّ یَدُ الله، عَلِیٌّ عَینُ الله.
«ما رَمَیتَ اذ رَمَیتَ و لکِنَّ الله رَمی» ،
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره حمد
عارف باللّه واصل حضرت آیت الله سیّد روح الله موسوی خمینی (قدّس سرّه) :
آنکه با تو تعهّد کرد، با خدا تعهّد کرد،
«یَدُ الله فَوقَ ایدِیهِم»*
[امّا آیا] «فوق» معنایش این است که دستی روی دست دیگر قرار بگیرد؟ یا «فوق» معنوی است، فوقی است که تعبیر ندارد، فوقی است که نمیتوانیم یک تعبیری از آن بکنیم که حقِّ تعبیر باشد؟
همان طور که خدای تبارک و تعالی اجلِّ از این است که مخلوط شیء یا مربوط به شیء، به این معنی باشد، اجلِّ از این است که ما حتّی جلوهاش را هم [بتوانیم] بفهمیم چطوری است. حتّی جلوهاش هم مجهول است پیش ما؛ امّا ما ایمان داریم به اینکه چنین مسائلی هست، ردّش نمیکنیم؛
و ما امیدواریم که وقتی اعتقاد به این داشته باشیم که چنین مسائلی هست، چنین چیزهایی هست، اینکه در کتاب و سنّت واقع شده است، یک واقعیّتی است [دیگر انکار نکنیم آن را].
قرآن، آنجایی که راجع به جلوه حقّ نسبت به خلق میگوید، ظهور [تعبیر میکند] :
هو الظّاهِرُ و الباطِنُ
و این ظاهراً در سوره حدید است.
در روایت وارد شده است که شش آیه اوّل سوره حدید مال کسانی است که در آخر الزّمان میآیند، آنها میفهمند**
و در آن واقع شده است کیفیّت خلقت و [غیر آن].
در آنجا
«هُوَ الاوَّلُ و الآخِرُ و الظّاهِرُ و الباطِنُ»^
«هُوَ مَعَکُم اَینَ ما کُنتُم»^^
در آخر الزّمان هم به این سادگی نمیتواند کسی بفهمد، یکی-دو تا شاید در عالم [بفهمند].
*القرآن الحکیم، سورة الفتح، آیة ۱۰
**اصول کافی، ج ۱ : کتاب التّوحید، باب النّسبة، ص۹۳، ح۳
^و^^ القرآن الحکیم، سورة الحدید، آیة ۳ و ۴
🕋از خودآ تا خدا🕌
الله☫ﷻ🕋🕌 از خودآ تا خدا 🕋🕌 🏴🇮🇷🇮🇶🇱🇧🇾🇪🇸🇾🇵🇸
﷽ تفسیر عرفانی سوره حمد عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی سیّد روح الله الموسوی الخمینی مع
﷽
جلسه مقدّمه تفسیر عرفانی سوره الحمد القرآن الحکیم
توسّط عارف باللّه واصل حضرت استاد آیت الله العظمی
سیّد روح الله الموسوی الخمینی معروف به امام خمینی
(قَدَّسَ اللهُ سِرَّهُ و نَفسَهُ الزَّکیَّةِ و رضوان الله تعالی علیه و طاب ثراه و نوّر الله مرقده و مضجعه الشّریف و رزقنا الله من أنواره و برکات تربته) :
عمده نظر من به این بود که این سوء تفاهم برداشته بشود، و این اختلافی که در مدرسه هست و بین اهل علم است، برداشته بشود؛ و جلوی معارف گرفته نشود.
اسلام، فقط عبارت از احکام فرعیّه نیست؛ فرعند اینها، اساس، چیز دیگر است، نباید ما اصل را فدای فرع بکنیم؛ و بگوییم که اصل، از اساس بیخود [است و] اگر هم اصلی بگوییم، یک اصلی که خلافِ واقع است بگوییم.
یکی از آقایان میگفت که ظاهراً مرحوم آقا شیخ محمّد بهاری* [یک وقتی که] اسم یک کسی آمد، گفت : «عادل کافری است».
گفتیم : «خوب، عادل است یعنی چه؟ کافر است یعنی چه؟»
گفت : «امّا عادل است، برای اینکه روی موازین عمل میکند؛ هیچ معصیّت نمیکند؛ اما کافر است، برای اینکه آن خدایی که او میپسندد، خدا نیست، آنکه او میپرستد اصلًا خدا نیست».
* آیت الله شیخ محمّد بهاری همدانی (قدّس سرّه) (متولّد ۱۲۶۵ هجری قمری و متوفّی ۹ رمضان ۱۳۲۵ هجری قمری) اهل بهار همدان و از سرآمد شاگردان عارف بزرگ، آیت الله شیخ ملّا حسینقلی همدانی (قدّس سرّه) و همچنین یکی از استادان علّامه آیت الله العظمی آیت الحقّ سیّد علی قاضی طباطبائی (قدّس سرّه) است؛ کتاب معروف ایشان، «تذکرة المتّقین» است.
🕋🕌از خودآ تا خدا🕋🕌
@azkhodatakhoda_ir