شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام دوستان گل همیشگی...من ی مشکلی دارم اینکه شوهرم بیشتر وقتها ازم جدا میخوابه خی
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام به هم گروهی های عزیز ومدیر گروه محترم
اقایی ک حشره نیششون میزنه سر کار از پشه بند هایی ک اصلا سوراخ نداره و پارچه ش مثل حریر ریز بافت استفاده کنید من حتی حالت چادر مسافرتیش روهم دیدم برای بچه ها
دوم اینکه از چسب حشره ومار مولک استفاده کنید دور تادور محل زندگی بگزارید
سوم انشالله منبع الودگی رو پیدا کنید واون قسمت (احتمالا مرغدانی)رو جمع کنید
انشالله موفق باشید
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام و عرض ادب خدمت حبیبه خانم عزیز وادمین محترم وتشکر از زحمات شما
در مورد خانمی که گفته بودند سینه هاشون درد میکنه عزیزم به احتمال زیاد شما کیست سینه دارید ولی نگران نباشید من خودم سینه هام مخصوصا سمت راست درد میکرد سونو دادم کیست داشتم که دکتر برام قرص گیاهی گل مغربی و ویتامین Eنوشتندبایک دوره مصرف خیلی خوب شدم میتونید توی گوگل هم در موردش سرچ کنید .ودیگه اینکه حتما ازسوتینهای نرم و راحت استفاده کنید شبها موقع خواب سوتین نپوشیدوتوی روزهم اگه امکانش هست کمتر استفاده کنیدانشالله بهتر میشید.
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام برای پای عفونی که بخیه خورده خوب نمیشه عسلو پونه پشته هم دم کن بخور قرص آناهیل هم بخور( با تجویز پزشک) زخمو می بنده
بابت پای عفونت اون خانم دود کردن عنبرنسارا عالیه روزی سه بار
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
در جواب اون خواهری که پایین تنه و مقعدشون زخم شده براثر پرتو درمانی
عزیزم شما عنبر نساء اصل پیدا کنید و دودشو به زخمها و سوختگیها بدید
و از پماد الفا هم روی زخمها بزنید
برای شفای عاجل همه ی مریضا صلوات
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
🌸سلام عزیزان ..خانمی که گفتن پودرسنجد راهمراه کنجد اسیاب شده مصرف کنیم خواستم بپرسم که کنجد وقبل از اسیاب باید یکم تفت بدیم ( به خاطر طعمش )بعد اسیاب کنیم یالازم نیست 🌸
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
سلام
اون خانمی ک گفتن تازه زایمان کردن و خشکی واژن دارند.
منم دقیقا بعد زایمان مثل شما شدم.
خیلی اذیت شدم تا یک سال ک دخترم و شیر میدادم همین جوری بود
یعنی ی معاینه میرفتم اشکم درمیومد. معذرت میخام ولی از رابطه میترسیدم اینقدر خشک بود
تنها راهش اینه ک خودتون رو با ژل شستشو زنان هر روز نه هفته ای دوبار یا سه بار بشورید و اینکه مایعات خیلی زیاد مصرف کنید و هنکام رابطه از ژل روان کننده ک رنگ نارنجی داره استفاده کنید تا اذیت نشید.
جای نگرانی نیست چون طول نمیکشه. و کم کم ک هورمون های بدنت ب تعادل رسید درست میشه
و بیشتر ب خاطر زایمان و خصوصا شیردهی هست ک خانم ها اینجوری میشن
حتما کارهایی ک گفتم و انجام بده
دختر من الان سه سالشه و من اصلا یادم نیست کی خوب شدم،
و اون خانم عزیزی ک گفته پیشونی بچم جلوست.. ببین رسم بود بچه ک دنیا میومد پیشونیش رو با ی دستمال میبستن.. ک دیگه الان این کارها رو نمیکنند. دختر من همین جوری بود.. همش میگفتم نکنه مشکلی داره. ی بار بردم گیش متخصص کودکان گفتن ن خودش هرچی بزرگتر بشه درست میشه
همون هم شد. شکر خدا الان خوبه..
حتی گاهی حس میکنم هنوز وسط دو ابروش تا بالا هنوز جلوست 😁
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
😖 #یبوست و درمان آن
📋 #علائم_یبوست :
🔸 روزی یک بار دفع
🔹 مدفوع سفت و خشک
🔸 زور زدن زیاد در حین اجابت مزاج
🔹 احساس تخلیه ناقص
🔸 سفت شدن اطراف ناف
✅ برخی از مسهلها و ملیّن ها:
▫️ دو قاشق روغن زیتون یا روغن بادام شیرین قبل یا بعد غذا
▪️ مالیدن روغن زیتون یا روغن بادام شیرین روزی دو بار
▫️ دم کرده دو قاشق سنا مکی و یک قاشق گل محمدی شب هنگام خواب سه روز درمیان (سنا بیش از 6 بار نباید استفاده شود. زیرا یبوست مقاوم میآورد)
▪️ مصرف گلابی
▫️ استفاده از دانههای لعاب دار (اسفرزه، تخم شربتی، تخم ریحان، بارهنگ)
▪️ استفاده از سبوس برنج یا گندم در غذاها یا به صورت دمنوش
▫️ تحرک (روزی نیم ساعت پیاده روی)
▪️ استفاده از سبزی و میوه
▫️ مصرف غذاهای آبکی (آش و آبگوشت و اشکنه و ...)
▪️ مصرف چند عدد زیتون
▫️ هفت عدد انجیر خیس شده در گلاب
▪️ روزی هفت عدد آلو
▫️ سودابر
▪️ ملین
💠 #آداب_حمام_رفتن
✳️ یک روز در میان حمام کردن
✳️ پرهیز حمام رفتن در شب
✳️ ریختن آب گرم بر سر و پاها در ابتدای ورود
✳️ خوردن جرعه ای از آب حمام (چرا که رفع ناراحتی مثانه می کند)
✳️ نخوردن آب سرد در حمام
✳️ عدم استحمام با آب سرد (زمانی که ترس بیمار شدن می رود)
✳️ ریختن آب سرد بر روی پاها پس از خروج از حمام (که درد بدن را می برد)
✳️ شانه نزدن و مسواک نزدن در حمام
✳️ در حال گرسنگی حمام نرفتن
✳️ با شکم پر حمام نرفتن
✳️ در حال روزه حمام نرفتن
✳️ زدودن موهای اضافه بدن
✳️ شستن سر با گل ختمی و سدر
✳️ بستن سر پس از خروج از حمام
✳️ قرآن نخواندن در حمام در حالت عریان
✳️ روغن مالی بدن همراه با ماساژ
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مرجان یه روز علی گفت بعد از کارم تو بانک میاد دنبالم بریم یه جا بشینیم حرف بزن
#داستان_زندگی 🌸🍃
مرجان
بعد از اون روز رابطه من و علی جدی تر شد و یه مدت بعدش صیغه خوندیم و محرم شدیم،البته رابطمون پنهانی بود و کسی چیزی از رابطه ما نمیدونست.
یه چیزی تو نگاه علی بود که انگار یه نیازی رو در من برطرف میکرد، نیاز ستوده شدن، نیاز به پسندیده شدن. نگاه و رفتار علی جوری بود که زمانایی که باهاش بودم خودمو بیشتر دوست داشتم، علی با من جوری رفتار میکرد انگار من ادم مهمی ام ، بهم خیلی احترام میذاشت، همیشه نظرمو میپرسید و برای جلب نظر من همه تلاششو میکرد، همیشه حواسش بهم بود، حتی وقتایی که نبود. مثلا برای کم کاری تیرئیدم باید یه مدتی ناشتا قرص میخوردم، هر روز صبح با اس ام اس صبح به خیر علی و یاد اوری خوردن قرصام روزم شروع میشد. و تمام طول روز باهام ارتباط داشت و شب با اس ام اس شب بخیر اون میخوابیدم.
تو۳۷ سالگی داشتم دوست داشته شدن رو تجربه میکردم و حسرت روزایی که بدون دوست داشته شدن گذرونده بودم ازارم میداد.
میدونستم علی به خاطر شرایطش مخصوصا روحیه دخترش قصد ازدواج نداره منم از لحاظ مالی احتیاجی به ازدواج کردن نداشتم و خودم داشتم زندگی رو میچرخوندم و علاوه بر اون تجربه تلخ دو تا ازدواج و طلاق از زندگی مشترک دلزده ام کرده بود و کمبودای عاطفیمم با وجود علی کامل برطرف میشد ، اما تنها کمبودی که تو زندگی ازارم میداد مادر نشدنم بود، به سنی رسیده بودم که با همه وجود دلم میخواست مادر بشم و بچه خودمو بغل بگیرم و براش مادری کنم، انگار همه مادریایی که خرج نشده تو وجودم مونده بودن داشتن طغیان میکردن ، میدونستم سنم برای بارداری زیاده تازه هنوز ازدواج نکرده بودم همش ارزو میکردم ای کاش تو همون جوونی درست انتخاب میکردم و میتونستم ازدواج خوبی داشته باشم و مادری رو تجربه کنم.
یه مدت همه چیز خوب بود و علی همه جوره هوامو داشت و منم قدر علاقه ای که بهم داشت رو میدونستم و اونم احترام و آرامشی که میخواست رو از من میگرفت. انگار جفتمون بعد از تجربه های تلخمون چیزایی که میخواستیم و دنبالش میگشتیم رو پیدا کرده بودیم وقدرشو میدونستیم. یه مدت بعد جریان رابطمو با علی خیلی کمتر از اون چیزی که بود برای مریم گفتم، گفتم یه چند باری زنگ زده حرف زدیم و یه بارم رفتیم بیرون.مریم خیلی ناراحت شد و گفت مرجان این رابطه رو تموم کن و اصلا جلوتر از این نرو، این آدم به درد تو نمیخوره، تو وضعیت اونو نمیدونی، تو اصلا نمیتونی بااون ازدواج کنی، تو مادرش و خواهراشو که یکیشون جاری خودم باشه نمیشناسی، اونا هنوز دختر خالهه رو زن علی میدونن...
و دارن همه تلاششونو میکنن که اینا به هم رجوع کنن. و اصلا راضی نیستن که علی با یکی دیگه ازدواج کنه، اونا محاله بزارن شما باهم ازدواج کنید، کافیه یکی تو فامیل حرف زن گرفتن علی رو بزنه ، فوری میگن هیچ کس واسه علی سارا نمیشه، سارا مادر بچه علیه، کدوم زن و شوهری باهم اختلاف ندارن؟ اینا انقدر با هم خوب بودن که چشم خوردن. من که روم نمیشد به مریم بگم منم قصد ازدواج ندارم و میخوام با علی همینجوری صیغه بمونم ، چون میدونستم منو به هزار چیزی متهم میکنه که نیستم، قول دادم کهرابطه تلفنیمو با علی قطع کنم و برای این که خیالش راحت شه بعدا که پرسید گفتم وقتی اونجوری گفتی دیدم اینجوریه دیگه جوابشو ندادم خودش بیخیال شد و دیگه زنگ نزد، بعدش ازش خواستم در مورد این قضیه چیزی به احمد اقا نگه.
یه چند وقتی همه چیز خیلی خوب بود ولی به دفعه ورق زندگیم برگشت و مادرم سرطان گرفت، سرطان پیشرفته بود و خیلی از ارگانای اصلی رو درگیر کرده بود خیلی زود شیمی درمانی شروع شد و بدترین روزای عمرمو تجربه کردم، زجر کشیدن و قطره قطره اب شدن مامانمو میدیدم و کاری از دستم برنمیاومد. هر بار که از شیمی در مانی بر میگشتیم نمیتونست چیزی بخوره و استفراغ میکرد و دردای شدید داشت. و شبش تب میکرد و بی تابیاش شروع میشد.روز به روز ضعیف تر می شد و حالش بدتر میشد. با اون حالش نگران من بود ، همش میگفت من به خاطر تو دستم از گور بیرون میمونه، تو تنهایی میخوای بدون من چی کار کنی. دکترش میگفت چون بیماریش دیر تشخیص داده شده و به علت سن بالاش درمان نتیجه خوبی نمیده. و یه بار گفت بهش پرهیز غذایی نده هرچی میلش میکشه بده بخوره حتی سوسیس و کالباس ، اخه مامانم خیلی کالباس دوست داشت، گفتم مگه نمیگفتین این غذاها ضررش برای این شرایطش خیلی زیاده دکترش گفت دیگه کار ازین حرفا گذشته بزار راحت باشه و هرچی میخاد بخوره.منظورو دکترو فهمیدم، مامانم داشت می مرد و این روزا روزای آخرش بود
اون روز وقتی مامانو رسوندم خونه رفتم حموم و زار زدم انقدر تو حموم جیغای خفه زدم که گلو درد گرفتم. نگاه نگران مادرم قلبمو آتیش میزد و دلم میخواست برای ارامشش یه کاری کنم، دلم میخواست بهش امید و روحیه بدم
#ادامه_دارد....
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام دوستان گل همیشگی...من ی مشکلی دارم اینکه شوهرم بیشتر وقتها ازم جدا میخوابه خی
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام خانمی که کشاله رانهاش جوش چرکی زده ببین عزیزم من هم یه مدت همین جور بودم وقتی دقت کردم دیدم به خاطر نپوشیدن شلوارهست با دامن بودم وقتی گوشت پا به هم بچسبن وبه هم سائیده بشن وعرق کنن جوش میزنن ویواش یواش بزرگ میشن عفونت میکنن شما سعی کن تو خونه شلوارک نخی نازک بپوشی محل را خشک نگهدار وبا باد گرم سشوار همیشه خشک کن انشالله خوب میشه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام.ی خانمی پیام گذاشته بودن قدیما ی قاشق آرد .ی قاشق نمک رو با مقداری آب مخلوط میکردن .خمیربدست اومده رو روش میزاشتن شب تاصبح بمونه سر باز میکرد.چی سر باز میکرد در مورد چ بیماری ای گفتن.آخه چرا کامل توضیح نمیدن.از کجا بدونیم درمورد چ بیماری ای اینکارو انجام بدیم.چی باید سر باز کنه😞😞
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام به مدیر گروه
میخواستم از کانال خوبتون تشکر کنم
ویه تشکر ویژه بابت اینکه درمورد مطالب مذهبی ومخصوصا کاشت ناخن وآسیبهای ناشی از کاشت ناخن وچه عوارضی برای انسان داره
شماوامثال شما نقش مهمی دارین ورسالت بزرگی به عهده شماست که در روز قیامت بتونین جوابگوی خداوند باشین
بازهم سپاسگزارم وامیدوارم حاجت دلتونوازخانم حضرت زهرا سلام الله علیها بگیرین🌹❤️
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام وقتتون بخیر خواهش میکنم این جواب منو حتما بزارید داخل گروه به اون خانومی که عکس پاشو گزاشته بخیه بوده خوب نمیشه فقط با آب وصابون گلنار بشوره من مادرم دی ماه کمرشون عمل دقیقا مشابه همین مورد شد عفونت بخیه ها خوب نمیشد آخر سر یه آقایی از اورژانس بیمارستان گفت ببریدش خونه فقط آب وصابون گلنار خدا خیرش بده بعد سه روز کاملا خوب شد باورمون نمیشه هنوز .
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلامدر جواب اونی که عکس پاشا نشون داده که مجدد زخم میشه از عطاری مادهای به نام حوا چوبی بگیر بعد روغن حیوانی هم بخره روشن را بزار داغ بشه یه کم یعنی اندازه دربند انگشت ازاوبریزتوش قاطی کنه بعد بزار یه کم سرد بشه بزنه روپوش عفونتش را خشک میکنه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام برای خانمی ک عکس مچ پاشون را گذاشته بودند خیلی زخم بود از پماد آلفا استفاده کنید و حتما با پلاستیک بهداشتی فریزر ب مدت۲۴ ساعت بپوشانید دوباره تکرار کنید حتما ادامه بدهید من خودم روی زخم بستر استفاده کردم خیلی خوب بود حتما با پلاستیک پوشانده شود
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام حنا بزارید همینجور خشککی بپاشید روش یا حنا را با دنبه مخلوط کنید بزارید روش سریع خشک میشه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
باسلام چهل شب برای پای دختر ۱۴ سالش روغن زیتون استفاده کنه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
باسلام از اکتیول استفاده کنند و روی زخم را ببندند چندساعت بماند با اب ولرم بشورن ومجدداستفاده کنند باز روی زخم راببندند چند روزه خوب میشود
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
وجوب روزه والدین بر معذور از روزه
پرسش :من مریضی دیابت دارم نمیتوانم روزهبگیرم روزه پدرم برمن واجب شده حال تکلیف چیست؟
پاسخ :
اگر میتوانید اجیر بگیرد و الا کفاره بدهید.
شک در توانایی انجام روزه در اوایل تکلیف
پرسش :دختران تازه مکلفی که در دوران ابتدایی بلوغ روزهها را نگرفتهاند و الآن شک دارند که در آن زمان توانایی داشتهاند یا نه چه تکلیفی دارند و آیا اصل توانایی بر تکلیف د راین مورد است یا عدم توانایی؟
پاسخ :
اصل بر عدم توانایی در صورت شک است و در این صورت کافی است کفاره عذر بپردازند و قضا ندارد.
وظیفهی زن در صورت پاک شدن از حیض و نفاس در تنگی وقت
پرسش :چنانچه زنی در ماه رمضان قبل از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود اما وقت تنگ باشد، وظیفهی او چیست؟
پاسخ :اگر در ماه مبارک رمضان پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى غسل وقت ندارد تیمّم کند و روزهاش صحیح است، امّا اگر براى هیچکدام از غسل و تیمّم وقت ندارد باید بعداً غسل کند و روزه او نیز صحیح است.
روزهی زن حائض و نفساء
پرسش :چنانچه زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود یا در میان روزه خون حیض مشاهده نماید، روزهی او چه حکمی دارد؟
پاسخ :اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود نمیتواند روزه بگیرد و اگر روزه رمضان بوده باید بعد از ماه رمضان، آن را قضا کند، همچنین اگر در اثناء روز خون حیض یا نفاس ببیند اگرچه نزدیک مغرب باشد مگر اینکه بعد از غروب آفتاب خون ببیند که در این صورت روزه آن روز صحیح است.
روزهی زن حائض و نفساء
پرسش :چنانچه زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود یا در میان روزه خون حیض مشاهده نماید، روزهی او چه حکمی دارد؟
پاسخ :اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود نمیتواند روزه بگیرد و اگر روزه رمضان بوده باید بعد از ماه رمضان، آن را قضا کند، همچنین اگر در اثناء روز خون حیض یا نفاس ببیند اگرچه نزدیک مغرب باشد مگر اینکه بعد از غروب آفتاب خون ببیند که در این صورت روزه آن روز صحیح است.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#دعا_درمانی 🌱
اعمال شب اول ماه مبارک رمضان ❤️
غسل شب اول ماه رمضان❤️
غسل کردن به نیت اول ماه رمضان توصیه شده است.
غسل شب اول ماه رمضان در آب جاری
توصیه شده اگر بتواند در نهر جاری غسل کند و سی کف آب بر سر بریزد که تا ماه رمضان آینده با طهارت معنوی باشد.
زیارت امام حسین (ع)🌸
روایت شده است: هر که امام حسین (ع) را زیارت کند، گناهانش بخشیده شود و ثواب حجاج و معتمران آن سال را دریابد. دلدادگان امام حسین (ع) که امکان حضور در کربلا را ندارند میتوانند زیارتنامههای معتبر امام حسین (ع) را در این شب مبارک بخوانند.
نماز شب اول ماه رمضان❤️
اقامه دو رکعت نماز که در هر رکعت سوره «حمد» و سوره «انعام» خوانده شود و از خدا درخواست شود که ما را کفایت کند و از آنچه از دردها میترسد حفظ کند.
نماز ماه رمضان❤️
از این شب شروع شود کند به خواندن هزار رکعت نماز ماه رمضان به شرح زیر:
در دهه اول و دوم ماه رمضان، در هر شب ۲۰ رکعت خوانده شود، هر «دو رکعت» به یک سلام، به این صورت که «هشت رکعت» آن را پس از نماز مغرب و «۱۲ رکعت» دیگر را بعد از نماز عشا انجام دهد و در دهه آخر ماه در هر شب «۳۰ رکعت» بخواند، «هشت رکعت» آن را پس از نماز مغرب و «۲۲ رکعت» دیگر را بعد از نماز عشا بخواند که مجموع این نمازها «۷۰۰ رکعت» میشود و باقی آن را که «۳۰۰ رکعت» است در شبهای قدر بخواند: شب نوزدهم ۱۰۰ رکعت و شب بیست و یکم ۱۰۰ رکعت و شب بیست و سوم نیز ۱۰۰ رکعت که در جمع هزار رکعت میشود.
دعای شب اول ماه رمضان و شب آخر ماه شعبان
اللّٰهُمَّ إِنَّ هٰذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ وَجُعِلَ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدیٰ وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا فِیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ، یَا مَنْ أَخَذَ الْقَلِیلَ وَشَکَرَ الْکَثِیرَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ؛
خدایا، این ماه مبارک که قرآن در آن نازل شده و هدایتی برای مردم و دلایل روشنی از هدایت و تمیز میان حق و باطل قرار داده شده است، فرا رسید، پس ما را در آن بهسلامت بدار و آن را برایمان سالم نگه دار و از سوی خویش در حال آسانی و سلامت کامل از ما تحویل بگیرش، ای آنکه اندک را بپذیرد و بسیار را قدر نهد، از من اندک را بپذیر؛
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَ لِی إِلیٰ کُلِّ خَیْرٍ سَبِیلاً، وَمِنْ کُلِّ مَا لَاتُحِبُّ مانِعاً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، یَا مَنْ عَفا عَنِّی وَعَمَّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ، یَا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنِی بِارْتِکابِ الْمَعاصِی، عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ، یَا کَرِیمُ؛
خدایا از تو درخواست میکنم برای من بهسوی هر خیری راهی و از هرچه نمیپسندی مانعی قرار دهی، ای مهربانترین مهربانان، ای آنکه از من درگذشت و از آنچه از زشتیها در پنهان انجام دادم چشمپوشی کرد، ای آنکه مرا به سبب ارتکاب گناهان سرزنش نکرد، عفوت، عفوت، عفوت را خواهم، ای کریم؛
إِلٰهِی وَعَظْتَنِی فَلَمْ أَتَّعِظْ، وَزَجَرْتَنِی عَنْ مَحارِمِکَ فَلَمْ أَنْزَجِرْ، فَما عُذْرِی، فَاعْفُ عَنِّی یَا کَرِیمُ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ؛
خدایا پندم فرمودی، پندپذیر نشدم و از حرامهایت بازم داشتی، باز نایستادم، پس مرا چه عذری است؟ از من درگذر ای کریم، عفوت، عفوت را خواهم؛
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ، عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ، یَا أَهْلَ التَّقْویٰ وَ یَا أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ
ماه رمضان ماه میهمانی، ماه رحمت و مغفرت خداوند است. حضرت محمد (ص) در رابطه با ماه رمضان فرمودند ماهی است که ابتدایش رحمت، میانهاش مغفرت و پایانش اجابت و آزادی از آتش جهنم است. برای شب و روز اول ماه مبارک رمضان اعمال مستحبی فراوانی توصیه شده است.
تاریخ شروع ماه رمضان در تقویم هجری شمسی برابر با روز سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ است.
فضیلت ماه رمضان
پیامبر (ص) درباره فضائل ماه مبارک رمضان میفرماید: از روز نخست ماه مبارک رمضان، درهای رحمت الهی باز میشود و هر ساعت و هر ثانیه آن هزاران هزاران نفر کسانی که جرم کردند مورد عنایت و بخشش خداوند قرار میگیرند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
مخلص متقى و صفى زكى ، مرحوم حاج غلامحسين (معروف به تنباكو فروش به مناسبت شغلش ) - رحمة اللّه عليه - تقريبا چهل سال قبل نقل فرمود كه من به مرحوم آيت اللّه سيد ابوطالب ارادتمند بودم و شبها در مسجد معركه خانه (مسجد نور فعلى ) به جماعت ايشان حاضر مى شدم ، مدتى طرف عصر تا موقع نماز مغرب در مسجد مزبور با حضور جمعى از مؤ منين چند مسئله مى گفتم و قدرى ازمعجزات ائمه عليهم السّلام را از روى كتاب مى خواندم . به تدريج جمعيت زيادى حاضر مى شدند تا اينكه حالت وسوسه در نيت من پديد آمد و از رياكارى و نمايش به خلق و طلب منزلت نزد مردم سخت ترسناك بودم و چون در اخلاص عمل خود در شك بودم آن مجلس را ترك كردم .
شبى در عالم واقعه ديدم مركبى از نور برايم حاضر شد و من بر آن سوار شدم پس به سمت آسمانها به سرعت نور حركت مى كرد و بهجت و سرور و لذتى كه در آن طيران و مشاهده عجايب خلقت پيدا كردم قابل وصف نبود تا به آسمان هفتم رسيدم ناگاه مركب از من جدا شد و از همانجا سقوط كردم تا وسط مسجد معركه خانه افتادم در نهايت سختى و زحمت و غصه و در همان حال صدايى شنيدم كه صعود تو از اينجا بود و سقوط تو هم از اينجاست و اگر باز صعود مى خواهى بايد از همين جا باشد.
چون از خواب بيدار شدم پى به اشتباه خود بردم و خودم را بر ترك آن مجلس ملامت كردم پس تصميم گرفتم دوباره آن مجلس را برپا نمايم و همه روز در همان موقع عصر مى رفتم لكن جمعيت نمى شد و مردم حاضر نمى شدند، خلاصه ديگر موفق به تجديد آن خير بزرگ نشدم و از آن فيض عظيم بى بهره گشتم .
توفيق را غنيمت شماريد غرض از نقل اين داستان آن است كه مؤ من عاقل هرگاه توفيق كار خيرى نصيبش شد، بايد نعمت مزبور را بزرگ داند و از آن قدردانى كند و در ادامه آن كوشا باشد و از زوال توفيق ترسناك و به خداوند پناهنده باشد مثلاً اگر توفيق سحرخيزى پيدا كرد آن را از دست ندهد و اگر شبى خوابش برد تا اذان صبح ، پس از اداى نماز واجب ،آن را قضا نمايد يا مثلاً توفيق قرائت قرآن مجيد يا دعايى روزانه دارد آن را از دست ندهد يا توفيق انفاق روزانه يا هفتگى يا ماهانه دارد مواظب باشد ترك نگردد.
همچنين است توفيق اقامه و حضور در مجالس دينى از اينجاست كه در روايات امر شده كار خير را ادامه دهند تا جايى كه حضرت صادق عليه السّلام مى فرمايد:((كمى كه با دوام است بهتر از زيادى است كه دوام ندارد))(81).
شواهد اين مطلب زياد و تنها به نقل يك روايت اكتفا مى شود:
در كتاب كافى به سند صحيح از يعقوب الاحمر روايت كرده كه به امام صادق عليه السّلام گفت فدايت شوم ! به من هجوم و گرفتاريهايى رسيده (و در نسخه ديگر از روايت : بدهكارى بسيار پريشانم كرده ) كه هر خير و نيكى را از دستم ربوده تا برسد به قرآن كه قسمتى ازآن يادم رفته است . گويد آنحضرت در هنگام اين گزارش چون به نام قرآن رسيد در هراس شد سپس فرمود:((راستى شخص سوره اى از قرآن را فراموش مى كند و آن سوره روز قيامت نزد او مى آيد تا اينكه يكى از درجات بهشت بر او مشرف شود، پس بر او سلام كند و او جواب گويد و مى پرسد تو كيستى ؟ گويد من فلان سوره ام كه مرا ضايع گذاشتى و ترك كردى و اگر مرا ترك نمى كردى تو را به اين درجه مى رسانيدم .
سپس فرمود: بچسبيد به قرآن و آن را بياموزيد، به راستى برخى از مردم قرآن را ياد مى گيرند براى شهرت تا بگويند فلانى قرآن دانست و برخى آن را براى آوازه خوانى ياد گيرند تا گويند فلانى خوش آواز است ودر اين آموزش خيرى نيست و برخى آن را ياد گيرند و در شب و روز آن را به كار بندند و توجه ندارند كسى اين مطلب را بداند يا نداند)).
ترس از بى اخلاصى نشانه اخلاص است ناگفته نماند هر عمل خيرى كه شخص مى خواهد انجام دهد بايد پيش از آن در اخلاص و تصحيح نيت خود بكوشد، آنگاه آن عمل را انجام دهد نه اينكه به مجرد وسوسه در اخلاص ، عمل را ترك نمايد و شيطان را از خود خوشنود سازد.
بلكه همين ترس از نبودن اخلاص دليل بر مرتبه اى از اخلاص است و اگر با همين حالت ترسناكى از خداوند استمداد در اخلاص نمايد و شروع به عمل نمايد البته صحيح است .
در حالات بعضى از اكابر علما نوشته اند كه هميشه پيش از وقت نماز مقدار زيادى تنها مى نشست و فكر مرگ خود و عقبه ها و گردنه هاى برزخى و مواقف قيامت مى نمود و مقدارى به حال خود مى گريست آنگاه به مسجد مى آمد و نماز جماعت مى خواند و غرضش از اين كار اين بود كه نماز جماعت خواندنش براى خدا و به ياد او باشد و نظرى به مؤ منين و جمعيت آنها ابدا نداشته باشد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام خانم جان
ممنون از کانال بسیار عالی شما
یه سوال داشتم من میخوام داخل پارکینگ خونه خودمون در شهر یزد یه کار راه بندازم عزیزانی که تجربه دارند با توجه به آب و هوا چه کاری به صرفه و سود آور هست
ممنون از همه عزیزان🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان خوبین من شوهرم 38سالش جوش زیر پوستی میزنه به بدنش چیکار کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به حبیبه خانم وادمین عزیزمیخواستم ازتجربه دوستان داخل گروه کسی میتونه راهنمایی کن برای بچه پنج ساله که تشنج وبیماری صرع داردرکناردارو ودرمان پزشگ دعا قرانی کسی میدونه بگه چه دعایی یاذکری هست که بخونم انشاالله شفا پیداکنه وپدرومادرازنگرانی دربیان ممنونم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
بیضه های همسرم عفونت کرده دکتر گفته بیاد عملش پول عملش هم زیاده نداریم هم همسرم سربازه اگکسی راه کاری داره بگه ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت ادمین عزیز خواستم بگم من اصلا حال دلم خوب نیست بااین که به همه مهربانی می کنم کسی هوای منو نداره شوهرم اصلا پشتم نیست همیشه تنهام چون با حرفهاشون زخم دلم بیشتر میشه من تو همسایگی مادر شوهر برادر شوهر هامم خیلی دلم می خاد خوشحال باشم اما نمی تونم من چهار تا فرزند دارم یه دختر شوهر دادم یه پسر دو دختر کوچولو هم دارم خیلی وقط گوشه گیر شدم خودم را پیش اونها قوی نشون می دم ولی در تنهایی گریه مرحم دردامه شوهرمم بیشتر به خودش اهمیت می ده تا منو بچه ها شما بگید من چه کنم😞😞😞😞
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همگی شب به خیر
تشکر از گروه عالی
لطفا برای حل مشکلات همدیگر دعا کنیم
اگر در حال ظرف شستن یا وضو گرفتن باشیم وآیه یا آیاتی از قرآن را بخوانیم این آب به درون فاضلاب می رود اشکالی دارد
چون شنیده ام قرآن نور است و نباید بر آبی که نجس می شود خوانده شود
من قبلا عادت داشتم موقع گرفتن وضو آیت الکرسی را می خواندم ولی حالا به خاطر این موضوع نمی خوانم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به هم گروهی های عزیز ،یه سوالی داشتم من داشتم یه لباس اتو میکردم روش روسریمو پهن کرده بودم که اتو برق اندازه یه باره طرح روی روسری چاپ شد رو لباس چطوری اون طرح و از بین ببرم اونایی که همسرشون یا اشناهاشون خشکشویی دارن لطفاً بپرسن و جواب سوال منو بدن با تشکر
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت دوستان گلم دخترم ا سال عقده دامادم همه ی دار ندارش گذاشته ی جای نمیدونم درست تو ارزه چه جور جای هست شب روز منتظر که پولش ازاد بشه عروسی کنن برن سر زندگیشان حتی سر کار هم نمیره دوستان من چکار کنم چه دعای بکنم که این مشکل حل بشه پولش بهش بدن از فکر غصه داغون شدیم ممنون از ادمین عزیز لطفا بزار تو گروه تا دوستان راهنمای کنن شاید فرجی شد
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_مریم_عباس 🌸🍃
برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود ..
با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام ..
به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم ..
برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد ..
چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری ..
بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم
گفتم آخه.. خجالت میکشم ..
با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم
از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم ..
برگشتم و همون جای قبلی نشستم ..
کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست
با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇
ادامه شو اینجا بخونید👇❌
https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2
داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆
سنجاق شده ها👆😍