#داستان_زندگی 🌸🍃
گلی
به نام خدا
سلام دوستان عزیزم
تصمیم گرفتم داستان زندگی گلی خانم رو براتون روایت کنم
همین اول کار بگم که گلی خانم خیلی ماجرا ها داشتن و زجرها کشیدن تو زندگی که شاید برای بعضی ها غمگین باشه پس لطفا لطفا لطفا حساس ها نخونن
چند تا نکته هست که بهتره قبل از گذاشتن داستان بهشون اشاره کنم
1. گلی خانم دختر عموی مادرم هستن و الان هم در قید حیات... منتها خیلی پیر شدن
2. این داستان واقعیست... من خودم چند بار ایشون رو دیدم، اما کل ماجرای زندگیش رو از زبون بقیه شنیدم پس ممکنه یه قسمت هایی این وسط حذف شده باشه یا تعبیرات شخصی توش دخیل باشه، اما اصل ماجرا تماما واقعیته
3. همه اسم هایی که بکار میبرم ساختگی هستن غیر از اسم خود گلی
4. نصف بیشتر این ماجرا در روستایی تقریبا دور افتاده و کم امکانات که محل تولد گلی خانم بوده اتفاق افتاده
5. شروع این ماجرا، یعنی سنین نوجوانی گلی خانم حدودا اوایل دهه چهل اتفاق افتاده
چشم های گلی سبز بود، درست برعکس سه برادر بزرگترش که چشمان درشت و مشکی داشتند، گلی هم خیلی ریز جثه بود، هم بور،چشمهای سبز روشنش زیر چتری از مژگان طلایی، خیلی رویایی بود...
بعد از سه تا پسر آمده بود و حسابی سوگلی و عزیز کرده، همه دوستش داشتند
روزها از پی هم می گذشت و گلی مقابل چشم پدر و مادرش قد میکشید، علاقه برادر ها به خواهر کوچکتر هر روز بیشتر میشد و گلی هر روز بیشتر زیر چتر حمایت برادر ها میرفت، حتی با آمدن دختر دوم خانواده، شکوفه، گلی هنوز نور دیده پدر و مادر و برادر ها بود
خواستگار ها از پی هم جواب رد میشنیدند، چون دختر زیبا و مغرور روستا تن به ازدواج نمیداد وهر پسری را لایق همسری نمی دید
زندگی بر وفق مراد می گذشت و آنها خانواده ای 7 نفره، بی حاشیه، بسیار شاد و خرم بودند.
تا اینکه یک روز سرد زمستانی برادر بزرگتر از خانه بیرون رفت و دیگر هرگز بر نگشت! هیچکس نمیداست در آن سرمای استخوان سوز چه بلایی سر پسر ارشد خانواده آمد... بعضی ها می گفتند شاید طعمه گرگ شده بعضی هم می گفتند گرفتار بهمن شده... هرچه که بود او دیگر هرگز پیدایش نشد
با ناپدید شدن برادر، خانه رنگ ماتم به خود گرفت، دیگر هیچکس نمیخندید، هیچکس حال و حوصله نداشت، چشمهای سبز براق گلی دیگر نمیدرخشید
تحمل آن خانه بدون برادر، بدون روحیه ی شاد و سرزنده گذشته برای همه، بخصوص گلی خیلی سخت بود، شاید بخاطر همین هم به اولین خواستگارش جواب مثبت داد. برادر ها خیلی سعی کردند گلی را منصرف کنند، چون خواستگار متعلق به یک روستای خیلی دور تر بود و همه میدانستند ازدواج گلی یعنی خداحافظی با گلی... شاید بعد از وصلت با این طایفه ثروتمند گلی فقط سالی یکبار میتوانست مهمان خانه پدری شود، و همه اعضای خانه حتی مردم روستا، بخصوص دوست صمیمی گلی، افسانه، از فکر دوری گلی در عذاب بودند
اما انگار گلی تصمیمش را گرفته بود
شاید هم فقط بخاطر دور شدن از جو ماتم زده از فراق برادر میخواست به یک روستای بسیار دور بعنوان عروس برود
همه چیز خیلی زود پیش میرفت، چون گلی و خانواده اش برای هیچ رسم و رسوماتی سخت نمی گرفتند و فقط دوست داشتند همه چیز زودتر تمام شود
نظرعلی جوان خوب و برازنده ای بود خانواده خوب و ثروتمندی داشت، یک برادر کوچکتر از خودش هم داشت به اسم نورعلی که درهمان مراسمات خواستگاری عاشق و شیفته ی افسانه، دوست صمیمی و رفیق گرمابه و گلستان گلی شده بود و مدام زیر گوش برادر میخواند که بعد از ازدواج تو با گلی من هم افسانه را میگیرم اینجور زن هیچکداممان تنها نمی شوند
کم کم خبر ازدواج گلی و نظرعلی مثل باد توی ده پیچید، حسادت دخترهای هم و سال شروع شد! همه دوست داشتند جای گلی باشند که با همچین طایفه با اصل و نصب و نجیبی وصلت کنند، اما خود گلی انگار بی حس بود... یخ بود... اگر کس دیگری هم بجای نظرعلی بود برای گلی فرقی نمیکرد او فقط میخواست ازدواج کند تا وارد قسمت جدیدی از زندگی بشود... هیج شور و اشتیاقی نداشت
فقط هر روز با افسانه سر چشمه میرفتند و با هم ریز ریز گریه میکردند
نورعلی همان موقع ها پیغام پسغام هایی به افسانه داده بود و اورا از عشق آتشینش مطلع کرده بود، افسانه هم بدش نمی آمد، اینجور هم یک شوهر خوب میکرد، هم از گلی جدا نمی شد
طایفه نظرعلی رسم داشتند مراسم عقد و عروسی را یکجا بگیرند، یعنی لباس عروس تن دختر بکنند، یک عقد بخوانند و عروس را بردارند ببرند... به خانواده گلی هم گفته بودند از شما جهیزیه نمی خواهیم، نظرعلی خودش هم خانه دارد هم سه اشتر اثاث
همه در تدارک مراسم بودند
افسانه لحظه ای از گلی جدا نمی شد و تنها دلخوشی گلی هم شده بود رویای جاری شدن با افسانه...
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
سلام به همگی❤️
در جواب دخترخانمی ک ۲۹ سالشون هست و مجردن عزیزم از ته دلم برات دعا کردم خوشبخت باشی و لطفا به چیزایی ک میگم توجه کن و انجام بده حتی اگه از نظرت بی نتیجه باشه... منم ی دخترم و میفهمم چی میگی
اول اینکه برای تغییر شرایط و خوشحال بودنت باید تلاش کنی . مهمترین چیز : خودتو دوست داشته باش❤️ حتی اگه از ظاهر الانت راضی نیستی به خودت برس
بزار موهات بلند شه مدلشون بده تو کلیپا یاد بگیر ماسک مو بزن
برا ریزش تجربه خودم:چندین سال بود ریزش مو داشتم و هیچ چیزی اثر بخش نبود انواع قرصای مکمل و ... ازمایشم دادم مشکلی نداشت . در حال کچلی بودم ک ینفر بهم پیشنهاد داد قرص بیوتین بخورم منم استفاده کردم و موهام روز به روز در حال پرپشت شدنه. تو هم حتمااا استفاده کن ضرری نداره ویتامین های گروه B هست و برای سلامتی پوست مو ناخنه.
برای پوستت ماسک خونگی درست کن بزن تو اینترنت سرچ کن یاد بگیر هر چند روز یبار بزن صورتت (نکته مهم : همزمان از چن تا ماسک استفاده نکن ❌ یه نوع ماسکو اتخاب کن یکی دوماه استفاده کن نتیجه گرفتی ادامه بده ) موهای بدن و صورتت و تمیز کن همیشه تو خونه بیرون و .. عطر بزن . ارایش ملایم بکن ولی بدون کرم پودر که صورتت خراب نشه
اگه ابروت کم پشته درمان داره مژه نداری همینطور دماغت بزرگه میشه عمل کرد هر چیزی راه حلی داره
سعی کن بری باشگاه و خوش هیکل کنی خودتو . از تونر و سرم های صورت استفاده کن . لباسای خونگی و بیرونی خوشکل و رنگ های شاد بپوش . نمازتو بخون قران بخون هر روز با صدا تو خونه اذان و قران بخون اگه نتونستی صوتش رو پخش کن
اتاقتو دیزاین کن. کیک خونگی و غذا درست کن .این نکات به ظاهر ساده باعث میشه خودتو دوست داشته باشی و اعتماد بنفس بگیری.
هر وقت به خودت اهمیت دادی و عاشق خودت شدی به نظر بقیه هم میای
طبع سرد :اگه زود سردت میشه .پوست سفید . رگ ها زیاد معلوم نیست . چشم درشت . بینی کوچک
طبع گرم :پوست تیره . رگ های برجسته . بد گرما بودن . چشم کوچک بینی بزرگ
راجب ازدواج :سعی کن تو اجتماع بری
و هر وقت خودتو دوست داشتی تصمیم به ازدواج بگیر
چله زیارت عاشورا ایت الله حق شناس خیلی عالیه
برای کیست و اینچیزا : به هیچ وجه از نوار بهداشتی استفاده نکن
ببخشید زیاد شد . تو تازه اول جوونیته امید داشته باش به همه خواسته هات میرسی💚🥰😍
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
23.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی_اعضا ❤️🍃
سلام خدمت همه اعضای گروه ومدیریت محترم برای ایجاداین گروه
من معصومه هستم..خواستم بگم امروزچهارشنبه۲۳اسفندماه برابر۲رمضان خدمت آقامون علی بن موسی الرضا(ع) مشرف شدم برای اون خواهرمون که خواستن نائب الزیاره شون باشم حرم امام رضا(ع)...
خواهرم،سه روزپیش پیامتون دریافت کردم ازهمون لحظه تلاش داشتم خودمو به حرم برسونم امامثل اینکه آقامیخواستن امروز که روز زیارتی شون هست زیارت قسمتتون بشه🤲
امروزکه به جای شمازیارت کردم یکی ازدلچسب ترین زیارتهاقسمتم شد...
ازطرف شماضریح آقاروبوسیدم وزیارت
مخصوص امام رضا(ع)وامین الله وزیارت جامعه کبیره خوندم...
انشااله خداقبول کنه وحاجتتون بگیرین والهی هرچه زودترآقاشماروبطلبه..🤲این هم فیلم زیارت امروز که موقع خداحافظی ازحرم آقامون با نوای نقاره همنواشدیم...👇
لطفا برای منم دعاکن..وبرای فرج مولامون هم صلوات..
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
حکم روزه مستحبی در صورت قصد یا تردید در انجام مبطلات
پرسش : اگر فردی در روزه مستحبی قصد خوردن نماید، حکم روزهی او چیست؟
پاسخ :در روزه مستحب اگر قصد کند یکى از مبطلات روزه را انجام دهد یا مردّد شود که بهجا آورد یا نه چنانچه بهجا نیاورد و دوباره نیّت کند روزهاش صحیح است، هرچند نزدیک غروب آفتاب باشد.
حکم انصراف از روزه درصورتیکه شب نیت کند و تا عصر فردا خواب باشد
پرسش :چنانچه فردی شب نیت نماید که فردا روزه بگیرد اما تا بعدازظهر خواب بماند، آیا میتواند از روزهی خود انصراف بدهد و آن را باطل نماید؟
پاسخ :درصورتیکه شب نیت کرده است و بعدازظهر از خواب بیدار شده نمیتواند از ادامه روزه منصرف شود مگر درصورتیکه روزه برایش ضرر داشته باشد.
نیت روزه نذری در یومالشک
پرسش :اگر کسی در یوم شک نیت روزهی نذری و هم روزهی پیشواز رمضان نماید، آیا این کار صحیح است؟
پاسخ :در فرض سؤال، میتواند نیت نذر کند، اگر بعد معلوم شود رمضان بوده روزه رمضان محسوب میشود.
حکم نیت عمدی روزهی روز دوم کردن در روز اول رمضان
پرسش :چنانچه فردی بداند مثلاً امروز روز اول ماه رمضان است و عمداً نیت دوم ماه را بکند، روزه او چه حکمی دارد؟
پاسخ :اشکالی ندارد و روزه صحیح است.
وظیفهی شخصی که نمیداند روزهی قضا را به چه نیت گرفته است
پرسش : اگر فردی روزهی قضا گرفته باشد اما نمیداند به نیت خودش بوده یا به نیت شخص دیگری، وظیفهی او چیست؟
پاسخ :فعلاً به نیت روزهی خودش محسوب کند و بنابر احتیاط واجب قضای آن را هم بجا آورد.
نیت روزه از شب قبل و انجام سهوی مبطل در آن روز
پرسش :اگر عصر یا شب بگوید فردا روزه میگیرم و روز بعد فراموش کند و صبحانه بخورد یا مبطل دیگری انجام دهد و بعد یادش بیاید حکم روزههای او نسبت به روزه قضا و استیجاری و نذر معین و غیر معین چیست؟
پاسخ :
روزه در موارد مذکور صحیح نیست.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام خدمت حبیبه خانم گل 🌺 ی دنیا ممنون بابت این کار خدا پسندانه شما ان شاء الله خیر دو دنیا نصیب قلب مهربونتون 🤲من اگه خدا بخواد و امام هشتم بطلبه عید برم پابوسش از خواهرای مشهدی عزیزم میخوام که بهم بگن کجا برم برای خرید لباس با قیمت مناسب چون برا دخترام خرید نکردم گذاشتم ب امید خدا اونجا براشون خرید کنم ویرای خودم 🌺ممنونم از لطفتون ❤️
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه دوستان خواهشا اگه دکتر طب سنتی حاذق تو شهر اصفهان میشناسید که کارش خوب باشه بهم معرفی کنید دعا گوتون هستم🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمتتون ممنونم از ادمین عزیزم و همچنین هم گروهی های گرامی که گره های مردم رو باز میکنید واقعا اجرتون با حضرت زهراو همنشینش بشید در بهشت انشاالله 🙏🙏❤️میخواستم ببینم دکترگوش خیلیی خوب تو مشهد سراغ دارید بنده خدایی سرپرست خانواده هست ولی گوشش مشکل پیدا کرده چند دکتر رفتن خوب نشدن دنبال یک دکتر حاذق و خوب میگردن و نون آور خانوادش هست ولی مشکل گوشش دردسرساز شده ممنون میشم این حاجت این بنده خدارو روا سازید،اگر که واقعا تو مشهد اطلاع نداشتید هرجا که میدونید حتما خوب هست ورفتن پیشش ارزش داره راه دور بره اونم لطف کنید با آدرس و شماره تلفنش 🌹ببخشید طولانی شد
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمتتون عزیزان انشاالله که همگی حاجتروا و بخیربشید
خداخیرتون بده یه راهنمایی بفرماییدبنده خدایی که دستش هم تنگ هست با مقدارهزینه ای که داره دوست داره چای ایرانی خوب که تو شمال هست بیاره و
بفروشه کسی از عزیزان هست که بشناسه وبه ما معرفی کنه که چای اصل بفروشه وازش بخره ممنون میشم انشاالله شماروهم خدای مهربون یاری کنه🙏🌹
شمارمونومیدیم به ادمین عزیز
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام . خداروشکر برای گروه خوبتون. من پنج سال پیش لیزر گوشه ی چشمم کرد به خاطر خط چشم. متاسفانه جای لیزر سفید شد و پوست چشمم سفید . پیش دکتر رفتم .گفت این کار من نیست. پیش چشم پزشک رفتم و اون پوست سفید شده رو برداشت . حالا بعد از چهارسال دوباره برگشته . نمیدونم چیکار کنم . استرس خیلی خیلی بدی دارم . کسی تا حالا چنین وضعیتی داشته؟ اگه بوده چطوری درمانش کرده؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت همگی من یه مشکل حاد دارم امیدوارم دوستان عزیزبتونن وتاجایی امکان داره کمکم کنن شوهرمن چندسال اعتیادداشت الان۵ماهه ترک کرده اما رو آورده به مشروب.بادوسه تارفیق مجردش میره پی خوردن اصلابفکرزن وبچه وزندگی نیست وقتیم میاداینقدرمسته که یامنوکتک میزنه وفحش رکیک میده یابچه هاروبیخودی میزنه خسته شدم تاحالاسه بارمیخواستم برم شاکیش بشم اما چشمم به بچه هام میفته دلم میسوزه اصلا روحیه ندارن بچه هام بخاطرکارای باباشون.خونه هیچکس نمیرم چون ابروریزی میکنه کسی خونم میادهمش دعامیکنم تاشوهرم نیومده زودبره بخداخیلی خسته ام نه شب اسایش دارم نه روز سرکارم نمیره همش ازصبح میره بارفیقاش تاشب فقط عرق میخوره.توروامام حسین هرکی هرراهکاری دعایی ذکری برادورکردنش ازرفیقاش ومشروب داره کمکم کنه راهکاربراسرکاررفتنش براسربراه شدنش دق کردم.اجرتون باسیدالشهدا
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام خدمت حبیبه خانم گل 🌺 ی دنیا ممنون بابت این کار خدا پسندانه شما ان شاء الله خی
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
خانمی که سرش چرب هست باید داخل شامپوش سرکه بریزه یا سرش رو با صابون بشوره داخل حمام
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اون خانم باردار شوهرت خیلی ادم مزخرفیه اخه شما زن باردار تواین شرایط ازتون انتظار رابطه داره ادم کلی تغییر هورمونی وجسمی داره ,برای کک و مک باید قبل غذا وبعد غذا یه مقدار کم نمک بخوری ,موهاتم زینک ومولتی ویتامین با نظر پزشک بخوری یا بذاری بعد زایمان بری دکتر پوست ومو
خدا بحق سیدالشهدا همه ی مریض ها رو شفا بده برای همه شون دم اذان صبح دعا کردم ,یا صاحب الزمان ادرکنا
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام ازهمه اعضای گروه که ازتجربیاتشون استفاده کردم وازحبیبه خانم که این گروه رامدیریت می کنن تشکرویژه دارم انشالله هممون عاقبت بخیرشیم مشکل من پسرخواهرم که 33سال داره ازبچگی خیلی خوبوباصبروازنظرهوش توهمه کارها زبانزدبودتاجای یه مدت موتوراختراع کردکه بدون بنزین حرکت می کردولی الان 3سال که خیلی. نسبت به همه بدبین شده نه باکسی حرف می زنه نه ازتوخونه بیرون میره همش تواتاق درش بسته فقط موقع خیلی گرسنه بشه اونم به اندازه کم یه چیزی می خوره دوباره میره تواتاقش درم می بنده خواهرم ازغصه داره دق می کنه منم دست کمی ازخواهرم ندارم چندبارهم بزوربردییم پیش دکترولی داروش نمی خوره حیرون شدییم توراخداهرکی راهکاری داره بگه یه عالمه مدرک فنی داره روز به روزهم لاغرترمیشه براش دعاکنیدیه جوانی جلوخونوادش داره نابودمیشه ممنون عذرخواهی می کنم که یه غصه دیگه براتون درست کردم به امیدظهورامام زمان هممون نجات پیداکنیم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
پاسخ🌷کسانی که میخان همسرشون به حرفشون کنن آیه ۴۱ سوره هود رو بخونن وخواستشون رو ابراز کنن🌺برای رزق وروزی سوره یاسین رو هروز بخونید من خودم هروز بعدنماز ظهر میخونم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در مورد خانمی که گفته بودن دهان پسرشون بو میده و دوست ندارن وارد جمعی بشن به خاطر بوی بد دهانشون من خودم همینطوری بودم ولی توی یه برنامه تلوزیونی دیدم که گفتن از عطاری زاج سفید تهیه کنید بعد به اندازه یه نخود داخل نصف لیوان آب جوش سرد شده بندازید تا حل بشه بعد دهانشون رو با اون آب قلقله کنن و بعد آب دهان رو بیرون بریزن آبو قورت ندن روزی چند بار انجام بدن من خودم با این روش دیگه دهنم بو نمیده ولی اینم بگم تا وقتی انجام میدی دهنت بو نمیده
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام درجواب خانمی که دختر ده ساله شون هر روز خون دماغ میشه باید بگم منم یه دختر دارم الان هجده سالشه اونم درست از یکسالگی همیشه خون دماغ میشد دفعه اول خیلی هول کرده بودم با گریه در حالیکه خون از دماغش میومد بردمش دکتر ' بهم گفت نگران نباش مخاط بینی بچه خشکه آب و هوای اینحا هم خشکه باعث میشه بچه خون دماغ بشه سعی کن هر شب داخل بینی بچه رو با پماد ویتامین آ چرب کنی اونوقت میبینی که چقدر خون دماغش کمتر میشه و هروقت خون دماغ شد یه تیکه یخ بزار روی بینیش به مدت دو سه دقیقه بلافاصله بند میاد بعد از یه سنی به بعد دیگه کلا تموم میشه برا دختر من تقریبا دو سه سالیه قطع شده اصلا نگران نباش عزیزم خیلی از بچه ها اینجورین
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
همچنين جناب مولوى نقل فرمود جوان خوش سيماى شانزده ساله اى به نام آقاى زبيرى در مدرسه پايين پا مشهدمقدس - كه حالا از بين رفته است نزد شيخ قنبر توسلى مى آمد، اين جوان زاهد عابد غالبا روزه بود جز عيد فطر و قربان .
خيلى به زيارت حضرت حجت - عجل اللّه تعالى فرجه - و زيارت اصحاب كهف علاقمند بود براى رسيدن به مقصد زحمات زيادى را متحمل مى شد از آن جمله گويد چهل شبانه روز غذا نمى خوردم مگر به وقت افطار آن هم به اندازه كف دست آرد نخود مى كوبيدم و مى خوردم ، غذايم همين بود از صفات نيك او اين بود اگر پول مختصرى به دستش مى رسيد آن را به فقرا مى داد از يتيمها دلجويى مى كرد كچلها را حمام مى برد ومواظبت مى كرد.
او را پس از سه چهار سال در كربلا ملاقات كردم ، لطف الهى بود كه در ابتداى ورودش به نجف اشرف از پدرم سراغ گرفت و منزل پدرم ميرزا على اكبر قندهارى نزد مسجد طوسى بود، آقاى زبيرى را در آنجا ملاقات كردم و قضيه خود را چنين تعريف كرد:
خداى را شكر كه به مراد خودم رسيدم پيش از آنكه به ملاقات اصحاب كهف يا جزيره خضراء بروم با مادرم از مشهدمقدس به مقصد عراق حركت كردم ، مدت نُه روز پياده در راه بوديم تا به منظريه مرز عراق رسيدم آنجا ما را گرفتند و هفده روز در منظريه محبوس بوديم ، مى گفتيم ما فقير هستيم ، زاهديم ، مشهد بوديم و به كربلا مى رويم ولى از ما نپذيرفتند.
به امام زمان (عج ) متوسل شديم ، مى ديديم نگهبانان كارهاى ناشايست مى كنند، فحشاء و منكر از آنان سرمى زد، قلبمان كدر مى شد، گاهگاهى نان و خرما كه به ما مى دادند از روى اضطرار از ايشان مى گرفتيم .
روزى كه توسلم زيادتر و گريه ام بيشتر شد يكمرتبه ديدم ماشينى آمد پيش در ايستاد، سيدى خيلى نورانى كه نورش نتق مى كشيد جلب توجهم نمود، به كاركنها نگاه كردم ديدم همه حالت بهت و فروتنى برايشان پيدا شده است .
آن آقاى نورانى صدايمان زد فرمود بياييد اينجا، نزدش رفتم فرمود شما چه مى كنيد؟ من عرض كردم اينك هفده روز است من و مادرم اينجا محبوس هستيم و مى خواهيم كربلا برويم .
فرمود برو مادرت را هم بياور ميان ماشين بنشينيد، مادرم را آوردم اول جا نبود ولى جاى دو نفر پيدا شد، بوى خوشى ساطع بود، كاركنها را نگاه مى كردم هيچكدام ياراى سخن گفتن نداشتند.
به اندازه ده دقيقه اى از حركت ماشين نگذشته بود كه خود را نزد كاروانسراى فرمانفرما در كاظمين ديديم .
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش
ساعت 7:30
#واقعی 😔
دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود!
زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود
به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه
زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد.
خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم...
عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش!
شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟
زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم...
بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد.
اما در عین ناباوری ....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85
چه صبری داری خدا😭👆
#دعا_درمانی 🌱
اختفا از چشم دشمن
برای نابینا ساختن چشم دشمن و
نجات از وی نوشته با خود حمل کنید.
مجرب است.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
«یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه
ط ط وار ط ظ ع ح ح
اللّه اللّه اللّه اکبر کبیراً»
دعا برای از بین بردن ناراحتی های
فکری
دعایی منسوب به حضرت امیرالمومین
علی علیه السلام زیر آسمان و مأیوس
از غیر خداوند این ذکر شریف را بگویید :
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْكَ بِنَبِیِّكَ نَبِیِّ
الرَّحْمَةِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ
عَلى عِلْمٍ عَلَى الْعالَمِینَ اللَّهُمَ فَذَلِّلْ
لِی صُعُوبَتَهَا وَ حُزُونَتَهَا وَ اكْفِنِی
شَرَّهَا فَإِنَّكَ الْكَافِی الْمُعَافِی
وَ الْغَالِبُ الْقَاهِر»
برای عزیزانی که دچار مشکلات
روحی و افسردگی هستند
هفتاد مرتبه روبه آفتاب
(بهتروقت طلوع باشد بهتر )
به یک پا بایستد (پای چپ بلند روی
پای راست بایستد)وبه نیت مطلوب
بخواند وبعدنزد او برود و خود را به او
نشان دهد که اثر تمام دارد اگر روز
یکشنبه که روز شمس است انجام
دهد بهتر است
« أدَمَ رَهینَ بَدایالٍ یا دَناسَواها هَیَّجَت
قلب فلان (اسم مطلوب) علی حب
فلان(اسم طالب) آمین»
منابع:گوهرشب چراغ
📅 #تقویم_روز
🗓 #سه_شنبه ۲۹ اسفند | حوت ۱۴۰۲
🗓 ۸ رمضان ۱۴۴۵
🗓 19 مارس 2024
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
❇️ #ذکر روز #سه_شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین "ای مهربانترین مهربانان"
❇️ خواندن #ذکر روز #سه_شنبه باعث میشود که حاجت روا شوید این ذکر به نام علی بن الحسین علیه السلام و محمد بن علی علیه السلام و جعفر بن محمد علیه السلام میباشد بنابراین رعایت شده است در این روز #زیارت امام خوانده شود.
❇️ #ذکر (یا #قابض) ۹۰۳ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #رسیدن_به_آرزوها میشود.
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️7 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️10 روز تا اولین شب قدر
▪️11 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
▪️12 روز تا دومین شب قدر
⛔️ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی نیست.
⛔️ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی نیست.
⛔️ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی نیست.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
⛔️ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی نیست.
⛔️ امشب برای #مباشرت خوب نیست.
⛔️ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی است.
🔰 زمان #استخاره :از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر.
🔸امروز روز نیکویی است.
🔸شروع کارها بسیار نیکوست است.
🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد.ان شاءالله
🔹کسی که امروز گم شود، پس از چند روز پیدا میشود. ان شاء الله.
🔹قرض دادن و قرض گرفتن خوب است.
🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔹خرید و فروش و تجارت خوب است.
🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز متولد شود سعادتمندخواهدشد. اگر خدا بخواهد.
🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔸صدقه دادن خوب است.
🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « زبـان » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔹 خواب در این شب درست است.
🔹مسیر رجال الغیب در سمـت جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🔹 #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح ۴:۴۵:۲۵ طلوع آفتاب ۶:۰۹:۰۴
🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۱:۵۶ غروب آفتاب ۱۸:۱۵:۲۳
🔹 اذان مغرب ۱۸:۳۳:۲۷ نیمه شب شرعی ۲۳:۳۰:۲۴
🌸 #دعا_برای_افزایش_محبت_زن_و_شوهر
🌸 دعای (یا مُقَلِّبَ القلوب قَلِّب قَلبَها و روحَها و جَسدَها علیٰ مَحبَّتی و عشقی و اُنْسی و اُلفَتی و مَوَدَّتی و قبولِ قَوْلی بِحَقِّ یا بَدوح و یا وَدود اَجِب دَعوتی یا وَصْلائیل)را 444 مرتبه بر تکه ای نبات خوانده و به همسرتان دهید تا میل کند.
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #سه_شنبه است.
⏰ ذات الکرسی عمود ۴:۱۲ #صبح
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام خدمت حبیبه خانم گل 🌺 ی دنیا ممنون بابت این کار خدا پسندانه شما ان شاء الله خی
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام پاسخ به اون خانمی که پسر ۷ سالش دماغش آبریزش داره و بو میده حتما تو دماغ چیزی گیر کرده چون پسر داداشم دستمال کاغذی کرده بود دماغش همین علائم داشت حتما ببره دکتر حلق و بینی
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
در جواب خانمی که فرمودن مبل آبی طوسی داشتن و الان مبل خردلی خریدن میتونن کوسن های طوسی از رنگ مبل قبلیشون درست کنن روی مبل خردلی بزارن تا یه کم با هم همخونی داشته باشه .
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام ادمین جان طاعات وعبادات تون قبول درگاه حق🌺
خانمی که در مورد تشخیص جنین قبل سونو پرسیده بودن مقداری کلم قرمز را به مدت ۱۵دقیقه بجوشانید بعد آب آن را جداکرده بگذارید سرد بشه بعد به اندازه مساوی با ادرار مخلوط بشه اگر رنگ آن صورتی مایل به قرمز شد دختر و اگر رنگ ان بنفش تیره شد پسر هست☺️
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
خانمی که گفتن مدتی هست بدنشون بشدت میخاره احتمال زیاد مس بدنشون کم هست مصرف گردو و کاهو باعث جذب مس میشود
التماس دعا ازهمه عزیزان🙏
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
خانمی که میگه بچه ۷ سالشون نمیتونه بخوابه وسخت نفس میکشه روزی دوبار ببرش حموم ملاجشو زیر اب داغ بگیر ۵ دقیقه بعدش قطره نا پریون چشمی حتما چشمی باشه بریز داخل بینیش ...عنبر نسارا دود کن ...خوب شد منم دعا کن
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام
در جواب خانومی که گفتن مرجان سر زندگی یه مرد متاهل که هنوز طلاق نگرفته، خراب شده...
لطفا داستان رو با دقت بخونید و قضاوت اشتباه نکنید
موقعی که مرجان با علی آشنا شد، علی دو سال بود که طلاق گرفته بود
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام به همه اعضای این کانال از ادمین این کانال میخوام پیاممو بذارید.میخواستم بگم در جواب اون خانمی که مرجان نفرین کردن وگفتن خودشو آوار کرده روی زندگی علی.هیچ کس نمیشه قضاوت کرد وخودمونو توی شرایط طرف مقابل گذاشت وسریع نفرین کنیم چون ما واقعا از خوب وبدبودن اون کار مطلع نیستیم.به نظر من مرجان تصمیم درستی گرفت که با علی ازدواج کرد اگه واقعا زن اول علی خوب بود شوهرش خودش میرفت آشتی میکردبعدشم مرجان علی رو وادار به ازدواج خودش نکرده بودچون علی خودش نمیخواست با زن اولش زندگی کنه مرجان هم قبول کردباهاش ازدواج کنه.باید بعضی زن ها ومردها مثل زن علی یه چیزایی از زندگیشون ازدست بدن تا قدر زندگیشون بدونن میخواد شوهرباشه یامیخواد بچه باشه یا میخوادسلامتی باشه.بعضی از ما آدما قدر چیزهایی که تا وقتی داریم نمیدونیم وقتی ازدست دادیم بعد میفهمیم حالا هزار بار آدمهای دوروبرمون بهمون بگن راه اشتباه داریم میریم.ببخشید طولانی شد
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام جانم برای دوستی میگم که خارش پوست دارن
من به مدت دو ماه این زجرو کشیدم و الان دو هفته هست که خوب شدم
تو اون دو ماه هر چه دکتر عمومی رفتم آزمایش دادم یه ملیون دارو خریدم هیچ فایده نداشت
تا رفتم دکتر پوست که یه کرم نسخه دادن برام ساختن و دوتا آمپول که یکی سفید و یکی قهوه ای بود
و قرص تلوفست برا صبح و لتیزن برا شب دادن و فردای آنروز خوب خوب شدم
شما هم برو دکتر پوست تا انشاالله خوب بشی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 گلی به نام خدا سلام دوستان عزیزم تصمیم گرفتم داستان زندگی گلی خانم رو براتون ر
#داستان_زندگی 🌸🍃
گلی
...
نورعلی مدام دور و بر افسانه می چرخید و برایش لاو میترکاند!! و از گلی میخواست که دوست صمیمی اش برای او لقمه بگیرد
روز مراسم بالاخره رسید... همه دعوت بودند به یک سور بزرگ
توی روستای محل زندگی گلی کسی سرخاب سفیداب نمی کرد و تنها فرق عروس با سایر دخترا رخت و لباس نو و چادر سفیدش بود
طایفه نظرعلی اما برای عروس آرایشگر میآورند، برای گلی هم آوردند که آرایشگربا دیدن گلی گفت دختر به این زیبایی مشاطه نمیخواد! و قند توی دل نظرعلی آب میشد! گلی هم بدش نمی آمد اما حس خاصی هم به او نداشت. فقط احساس میکرد با ازدواج کردن یک قسمتی از زندگی او تمام میشود و وارد یک قسمت دیگر میشود، همین
عروس تقریبا آماده بود، عاقد هم آمده بود، نظرعلی اما هنوز از حمام دامادی نیامده بود
نورعلی هم نو نوار کرده بود سر گل مجلس بود. افسانه هم از بَرِ گلی جم نمی خورد تا مبادا از تیررس نگاه های نورعلی که با هر بهانه ای وارد مجلس زنانه میشد، دور بماند! انگار توی دل هردویشان عروسی بود و همدیگر را مال هم میدانستند
ساعت نزدیک غروب شده بود هنوز از داماد و ساغدوش و سولدوش خبری نبود... عاشیق از پی هم میخواند و می نواخت و نقل سارای و خان چوپان را کِش میداد که عدم حضور داماد کمتر احساس شود
گلی دیگر کلافه شده بود... به جان همه استرس افتاده بود، بزرگتر ها نورعلی را فرستاند پی خبر، اما قبل از اینکه نورعلی نگاهش را از افسانه بگیرد و از مجلس خارج شود، ساغدوش با پریشانی و اضطراب وارد مجلس شد
تندی رفت زیر گوش بزرگ خان (پدربزرگ نظرعلی و بزرگ طایفه) چیزی گفت که رنگ از رخسار بزرگ خان پرید... کم کم همه به پچ پچ افتادند
چند دقیقه بعد... با فریادهای یاحسین نورعلی و زجه های بالام وای مادرشان همه چیز آشکار شد...
نظرعلی توی حمام بدون هیچگونه مشکل و سابقه ای، در اوج جوانی، درست شب عروسی اش سکته قلبی کرده بود
بچه ها موسیقی عاشیقی، موسیقی نواحی آذربایجان هستش و سارای و خان چوپان ناغیلی هم یه افسانه عاشقانه ی آذربایجانی هستش که ماجرای عشق دختری زیبا به نام سارای و پسر چوپانه
مجلس عروسی تبدیل به عزا شد... همه توی سرشان میزدند و گریه میکردند، مادر گلی دختر سیاه بختش را بغل کرده بود و برای اقبال سیاهش گریه میکرد، و مادر نظرعلی با نفرت به گلی نگاه میکرد و مسبب جوانمرگ شدن جگر گوشه اش را پا قدم بد گلی میدانست
افسانه که فقط توی فکر نورعلی بود و از غم او غمگین بود و بخاطر بخت بد گلی ناراحت بود، هی آب قند بود که به خورد بقیه میداد
گلی اما ساکت بود، خیره مانده بود، حتی اشکش در نمی آمد، درست مثل همان وقتی که فهمید برادرش مفقود شده... مات مات بود حتی پلک هم به سختی میزد بس که چشمهایش خشک شده بودند
ساعتها از پی هم گذشت تا بالاخره زن ها آرام گرفتند، بزرگ خان یاالله ای گفت و وارد مجلس زنها شد
مستقیم رفت پی عروسش(مادر نظر علی ) و چیزی در گوشش گفت، ناله ی مادر دوباره بلند شد... پچ پچ های بزرگ خان هنوز ادامه داشت، انگار میخواست دستوری صادر کند اما مادر زیر بار اطاعت نمی رفت... اما در آخر مقلوب شد
مادر نظرعلی با چشمانی که از اشک و خون پر شده بود،با نگاه نفرت باری سرتاپای گلی را ورانداز کرد، گلی هنوز مات بود، به یک باره حمله کرد و محکم توی صورت گلی زد، زن ها وحشت زده ریختند و مادر را از گلی جدا کردند، مادر که انگار داغش تازه شده باشد شیون و ناله را از سر گرفت و آنقدر مشت به سینه و چنگ به صورت زد تا از حال رفت... بعد از چند ساعت باز هم زنها آرام گرفته بودند که مادر با قطرات آبی که به صورتش میپاشیدند به هوش آمد
لب هایش سفید و خشک شده بود و دندان های لرزانش از بین دهان نیمه بازش پیدا بود ... با دست به مادر گلی اشاره کرد که نزدیکش شود
مادر گلی با پاهای لرزان جلو رفت و رو در روی او نشست... چند ثانیه در هم خیره ماندند، مادر گلی شرمسار سرش را به زیر انداخت، گویا که واقعا از بد قدمی دخترش خجالت زده و شرمنده بود! مادر نظر علی باز هم کمی گریه و زاری کرد و گلی را نفرین کرد، بعد خم شد و در گوش مادر گلی پچ پچ کرد، رنگ از روی مادر گلی پرید... با چشمهای از حدقه بیرون زده برگشت و نگاهی به دختر بیچاره اش کرد، هنوز مات بود، جای سیلی مادر نظرعلی هنوز روی صورتش سرخ بود.....افسانه هم کنارش نشسته بود و پشتش را می مالید و گلوله گلوله اشک می ریخت
گلوی مادر گلی خشکیده بود و چهره اش وحشت زده بود
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا ❤️🍃
سلام به ادمین عزیز لطفا پیامم بزار گروه تا مادرایی که تفلشون مشکل شب ادراری دارند درمان بشند احتمال زیاد حتی بزرگسالانی که تکرر یا بی اختیاری ادرار دارند هم مشکلشون حل بشه با مصرف سنجد چون به جز تجربه خودم که دخترم شب ادراری داشت شکر خدا مشکلم حل شد کلیپی از ی طب سنتی دیدم که خیلی جالب درموردش توضیح بر اینکه دلیل علمی داره و چه اتفاقی رخ میده که با مصرف سنجد شب ادراری یا بی اختیاری و عدم کنترل ادرار درمان میشه با مصرف سنجد مادرا سنجد و از اعطاریها یا هر جا فقط بهداشتی و تمیز دقت کنید کرم دار نباشه سالم باشه بگیرین با مغز گردو بزارین جایی که جلوی چشم عزیزی که مشکل داره هر چقدر دوست داره بخوره هیچ ضرری هم نداره بعد مدتی می بینید که مشکل شب ادراریش حل میشه فقط بعد نتیجه گرفتن هم هر از گاهی مصرف کنه تا باز ی وقت مشکلش بر نکرده این راحترین روش درمانه سنجد و با پوست بخوره فقط دونشو بندازه دور اما اگر دوست داشتین بجز سنجد سالم می تونید از عطاریها پودر سنجد که پوست و گوشت و دونش هم پودر کردن بگیرین علک کنید بریزید تو ماست یا شیر یه قاشق عسل طبیعی مخلوط کنید بدین بخوره من در کنار سنجد که با گردو می دادم پودرشم مصرف کردم واس دخترم توجه کنید پودرش با شیر یا ماست خوب مخلوط کنید ی وقت خالی ندین بچه را خفه کنید نتیجه گرفتین تو گروه اعلام کنید تا بقیه هم استفاده کنند خیر پیش دعای خیرم فراموش نشه لطفا 🌸🌸مامان نفس🙏🥰
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام خدمت مدیرعزیز طاعات قبول وخدمت تمای اعضای محترم سلام عرض میکنم طاعات قبول به نظرمن مرجان حق داشت یه زندگی پرمهرداشته باشه وبیشترازمرجان علی مستحق چنین زندگی هست زندگی که همیشه توهین وتحقیرباشه وهرکدوم ازطرفین چه زن چه مردموردتوهین وتحقیرقراربگیرن به مرورزمان زندگی بی معنامیشه ویاهرومثل هم میشن یایکی بالاخره دیگه نمیتونه تحمل کنه وعطای این زندگی رابه لقایش میبخشه همینطورکه علی گفته بودکه واقعا تحمل سارابراش سخت بوده وناچاربه جدایی شده بالاخره وقتی طلاق انجام بشه چه زن چه مردبایددوباره ازدواج کنن تابتونن ارامش داشته باشن مرجان به علی گفت نمیخای باسارازندگی کنی علی گفت نه اگراین اتفاق بیفته سارابدترازقبل میشه من هم به علی حق میدم هم به مرجان به نظرمن مرجان اگرحتی عمل بینی هم نمیکردبازهم علی عاشق میشدچون چنین مردهای که موردبی مهری همشرقرارمیگیرن تشنه محبت واحترام هستندبراشون فرق نمیکنه که طرف مقابل زشت باشه یازیباحتی اگرازخودش هم بزرگترباشه فقط تشنه محبتش هستن همینطورکه علی گفته بودمن عاشق اخلاق ورفتارخوبت شدم اگرادمی اخلاق ورفتارخوبی داشته باشه حتی اگربزرگترین عیب ظاهری داشته باشه بازم طرف مقابل دوسش داره وباهاش زندگی میکنه ۱۶سال پیش خانمی رادیدم که باویلچرحرکت میکردبنده خداحتی توخونه هم باویلچربودخودش میگفت که اصلانمیتونن بدون ویلچرباشن باورکنیداقای که کنارایشون بودهم ازلحاظ ظاهری هم ازلحاظ موقعیت اجتماعی ازاین خانم بالاتربودولی چنان خدمت میکردبه همسرش که انگاریه سالم ترین زن دنیاکنارشه بله خواهرگلم اخلاق ورفتارخوب چنان تاثیری درروابط داره که عیب ظاهری اصلابه چشم نمیادببخشیدطولانی حالابراسلامتی وفرج مولاصلوات
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
و نيز مرقوم داشتند از آقاى آقامصطفى برقعى فرزند آقاى حاج مير سيد حسن برقعى در راه مشهد اين داستان را براى من نقل نمودند كه مرحوم آقاى آقاميرزا رضا فرزند كوچك آن مرحوم كه آن موقع ايشان زنده بودند (نگارنده موفق نشدم از خودش شرح حالش را بپرسم ) با مرحوم پدرشان به مشهدمقدس مشرف مى شوند (ايشان با عائله و نوكر با اينكه عصر اتومبيل بود با كجاوه رفتند) گفتند: چون وسايل ما كجاوه بود من همه راه يا بيشتر راه را پياده رفتم (ترديد از بنده است ) و در ضمن از دور خدمت حضرت رضا عليه السّلام عرض مى كردم اگر زيارتم قبول است هديه اى لطف فرماييد.
هنگامى كه به مشهدمقدس رسيديم و به ديدن مرحوم پدرم مى آمدند روزى پيرمردى وارد شد به لباس اهل علم با اينكه نوكر داشتيم ، پدرم به من امر فرمود براى ايشان قليان آماده نمايم ، قليان آماده نموده و پس از مراجعت در بدرقه به من گفت ما تعبير خواب را به تو داديم اگر كسى خوابى براى شما نقل كرد تا عدد آن شبى كه خواب ديده است از قرآن كريم ورق مى زنى تعبير خواب را خواهى يافت اين را بگفت و برفت و در قلب من هم توليد اهميتى نكرد تا پس از مدتى كه مراجعت به قم نمودم و پدرم وفات نمود و وضع مالى ما خوب نبود. يك شب در مسجد بالا سر حرم حضرت معصومه - سلام اللّه عليها - نشسته بودم ديدم خانمى با شوهرش آمد و خوابى ديده بود گفت كه من در پانزدهم ماه مثلاً خوابى ديدم من قرآن را باز نموده و پانزده ورق زدم پس از آن ديدم اصل خواب آن زن در قلب من نوشته شده است و تعبير آن هم در زير آن است .
گفتم خواب شما چنين است و تعبير آن نيز چنين است ، تعجب نمودند و وجهى به من دادند ولى پس از آن براى بعضى نقل كردم اين موهبت گرفته شد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
snn.ir - joze 8 33.mp3
4.15M
📻 تند خوانی جزء هشتم قرآن کریم (33 دقیقه)
🪷᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
📚📚📚📚 ام اس درمانی تدریجی برمبنای طب سنتی
👈وسط روز یا عصرانه یک استکان یا یک لیوان آبمیوه به، مخلوط با یک قاشق مرباخوری عسل آویشن
🌀سرطان،ام اس و آرتریت روماتوئید مهمترین بیماری هایی هستند که بدلیل ضعف سیستم ایمنی بدن بوجود می آیند.
🔸برای تقویت سیستم ایمنی از موادغذایی سبزیجات،آجیل و شیرکم چرب استفاده کنید
✅ ۱۴ عدد بادام را به همراه یک لیوان آب و ۲ قاشق غذاخوری عسل را داخل مخلوط کن ریخته و سپس آن را میل نمایید
🔸بیماری MS با کندر قابل درمان است!
🔹براساس تحقیقات کندر قابلیت درمان ام اس را دارد و در آلمان از این گیاه برای درمان بیماری MS، درمان سرطان مغز و جلوگیری از خونریزی روده استفاده میکنند.
🔹تحقیقات ثابت کرده دود کردن کندر در خانه یک مسکن طبیعی برای اضطراب، افسردگی و سردرد است.
☘🌿
📚📚چطور عطش و تشنگی در ماه رمضان را
کاهش دهیم؟
-بوییدن سیب گلاب، خیار، لیمو و گلاب
-اسپریکردن گلاب خنک در فضای اتاق و شستوشوی سر و گردن و سینه با آب خنک یا گلاب
-تنفس هوا و نسیم خنک که حرارت
زاید قلب را کاهش میدهد
-خواب روزانه حدود یک ساعت که بهتر است در حدود پیشازظهر باشد یا دستکم نزدیک غروب آفتاب نباشد
-توقف کمتر در آفتاب و کاهش فعالیتهای جسمی و درگیریهای فکری بهویژه در محیط گرم
-استفاده کمتر از رنگهای گرم و پوشیدن لباسهایی با رنگهای روشن و طبیعت خنک
-پرهیز از بوها و عطرهای گرم
-مالیدن روغن بادام یا بنفشه به بدن، شکم، گونهها، پیشانی و پشت گوش
_استراحتکردن در جای تاریک با هوای خنک و بوهای خنک
کانال فروش محصولات طب اسلامی 👇✅✅✅🌻🌻🌻
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
با نظارت خانم حبیبه🌸
❌❌❌❌❌مهم ❌❌❌❌❌
سلام عزیزای دلم
ایام به کام
طاعاتتون مورد قبول حق 🙏
اینجا عضو بشید این هفته بیشتر باهم صحبت میکنیم راجع به پوست و مو
و #بیماریهای_زنان 👇❤️
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
#حبیبه
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام گلم چند وقتی هست سوالاتم نمیزاری تورو خدا سوالاتم بزار و اینکه این سوال هم بزار ایا درسته موقع سال تحویل دختر تو حموم باشه بختش باز میشه 🙈و اینکه اگر کسی چیزی شنیده یا چیزی میدونه در مورد بخت گشایی توروخدا بگه ممنون گلم سوال بزار تا قبل از اینکه عید نشده سال تحویل نشده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
برای جوش سوال داشتم چیزی برای رفعش دارین؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ممنون ازکانال خوبتون.من آزمون استخدامی معارف شرکت کردم ولی تست وجزوه نتونستم بخرم .لطفاً اگر کسی منابع وجزوه وتست داره به من بده.ممنون میشم خیلی احتیاج دارم به این کار.لطفا کمکم کنید.
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان یه مارک ضدآفتاب رنگی خوب میخام پوستم هم بیشتر چربه.یچیزی که مثل کرم پودر یکم پوستو تغییر سبک هم باشه صورت عرق نکنه ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان من اندام راست و خوبی دارم ولی شونه هام کمی افتادن چهارشونه و قشنگ نیستن چه ورزشی خوبه که انجام بدم؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام به همه.مادرم ۶۵ سالشه زانوش ورم کرده چند تا دکتر رفته گفتن که دیگه داره ساییده میشه واسه همین اینطوره.بعد یه رگی هم از پشت زانوش درد میکنه کلا پاش هم درد میکنه کسی راهکار داره
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام مرکز کاردرمانی خوب تو اصفهان تو محدوده ی خانه اصفهان میخوام.برای دخترم که نوک پنجه راه میره
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام.عزیزم.خدا خیرتون بده بابت این راهنمایی اگه دکتر طب سنتی خوب میشناسید تهران برای کیست تخمدان
همیشه دعا گوتون هستم
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام
سوال اورژانسی دارم امیدوارم درگروه قرار بدهید
خواهرم ۷ ماه باردارهست سنش ۳۹ سال هست،قرص برای لخته خون مصرف می کرده و دکتر بهش آمپول زیر پوستی داده بود،چند شب پیش یکی ازآمپول ها روزد،و روز بعدش دچار خون دماغ شدید ازبینی ودهان بصورت لخته و وروان...وبا آمبولانس ارجاعش دادن چون شهرخودمون امکانات ندارد وگفتن شاید مسمومیت بارداری هست ولی هم آخرسال هست و هم چون باردارهست فقط ازمایش و...که جنین درخطرنباشه... وچون خونریزی شدید داشته ختی بعد پاسمان بازخونریزی داشته،که دوباره بینی پانسمان بیشتری شده خونریزی ندارد اما گفتن بعد چند روز بیاید تا بازکنیم درشرایطی که بعضی وقتها حتی قبل بارداری فشار ۱۳ می شد...با تجویزی که می گویند باید اون مویرگ سوزاند خطر پاره شدن مویرگ های مغز وجود دارد که دراینترنت جستجو می کردم خیلی نگرانم...خصوصا جواب درستی نمی دهند مثلا متخصص زنان وزایمان گفته برو و چکاپ قلب و اگرازفشارت باشه آمپول فشار بزن...الان باوجود پانسمان دربینی گفتن استراحت داشته باش...
چرا بعضی مشکلات نسخه درمان یهویی ندارند،احساس می کنم در۲۰ سال پیش قرارگرفته ام اینهمه که علم پیشرفت کرده چرا سرگردان😢 چند روز درگیر دربیمارستان وحتی اورژانسی می خواستن ببرن فرقی نداره درمان خاصی نیست که خون ازبینی کنترل شود دکترمتخصص یافوق متخصص حلق وبینی بعد تعطیلات نوروز هست طب سنتی دراین باره کسی اگر اطلاعی داردیااگر چنین مشکلی دراطرافیانتان بوده بگویید ، تشکر🌹
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام وخدا قوت خدمت حبیبه جان و اعضا لطفا سوال من را اورژانسی جواب بدید خواهش میکنم دستم خیلی میسوزه از نوره کشی تو حمام کف دستم اینطور شده وخیلی میسوزه و نمیتونم کار کنم چی بهش بزنم😔😱😨
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام وخدا قوت خدمت حبیبه جان و اعضا لطفا سوال من را اورژانسی جواب بدید خواهش میکنم
#ادمین
دوستان عزیزم توجه داشته باشید نوره کشی رو اصلااااا بدون دستکش انجام ندید خب پوست دست نازکه ،میسوزونه 😕
لطفا دستکش یه بار مصرف دست کنید حتما❌🙏
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
خشکم زد تا شوهرم گفت باید برگردی خونه بابات 😳🥺
قیافه ی ترسیده منو که دید پِقی زد زیر خنده گفت بابا خسته شدم از بس هر جا میریم فکر میکنن باباتم و تو رو از من خواستگاری میکنن😒😂دوست داشتم بزنم لهش کنم ولی خب چیکار کنم ک نفسمه🙈😁
با خواهر شوهرم خیلی جوریم تا شنید گفت راست میگه داداشم تو چرا پوستت آخ نمیگه و پیر نمیشی بلا گرفته ؟؟ 🤨 میدونم یکم رُکه اما جیگرمه 😌😂 گفتم بیا بابا تا نمردی از حسادت 🤦🏻♀ اینجا عضوم 😝👇
https://eitaa.com/joinchat/1336541891C9b364b6a54
بهت قول میدم فکر کنن دختر شوهرتی 😜☝️
❌❌❌❌❌مهم مهم❌❌❌❌❌❌
سلام عزیزای دلم ایام به کام ❤️
طاعات و عباداتتون قبول 🤲 من رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نزارید 🙏
دوستان گلم خدمتتون گفته بودم که داریم هماهنگیایی میکنیم با زینب جون و همسرشون برای ارسال محصولات طب اسلامی ☀️
محصولاتی که خیالمون از بابت خلوص و اصل بودنش راحت باشه و کیفیت بالا داشته باشه
برای همین یه کانال زدیم لطفا عضو بشید همگی تا زینب جون بیان و ثبت سفارش کنن و ان شاءالله بعد از تعطیلات عید ارسال بشه براتون
کانال خصوصیه دوستان گلم و فقط مختص اعضای خودمونه ،لینک رو به دوستان و عزیزانتون بدید که عضو بشن👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
تضمین و نظارت کیفیت محصول و ارسالشون هم با خودمه🌸
در ضمن اونجا خودمم بیشتر درباره پوست و مو باهاتون صحبت میکنم 💜✅❤️
#ارادتمند
#حبیبه
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
باسلام به ادمین عزیز و اعضای بزرگوار گروه دوستان لطفا اگر کسی تجربشو داره یا اگر احتمالا آدم راه بلد قانون تو گروه حضور داره راه کار ارائه بده پیشاپیش تشکر و دعای خیرمون پشت پناهتون 🙏 خواهرم سی سالست با ی پسر بچه ۱۴ ساله از روز عروسیش تا آخر فرو پاشی زندگیش که یک سال پیش بود با مادر شوهرش زندگی کردن البته طبقه بالای خونه مادر شوهرش خونه داشت ولی خونش فقط حکم استراحت و خوابگاهش بود جهیزیش و خونش مثل خونه زندگی نو عروس موند شوهرش پدر نداشت ولی اخلاق مرد سالاری داشت دو شخصیته بود به ظاهر پیش ماخانواده و مردم خوب بود ولی چند ساله دست بزن داشته ما هم نمیدونستیم اونم نه سر زندگی خودشون همش سر اعضای خانواده و نزدیکانش به بهانه های مختلف که اینقدر مسخره هست که ارزش گفتن نداره آخرین بار که گلوشو فشار داده بوده و مادرو خواهرش میان از دستش میگرن اینجا دیگه خواهرم تحمل نکرد و اومد وکیل گرفتیمو شکایت ولی اومدو سه بار هم بهش فرصت داد و تعهد و حق طلاق خواستیم مشاوره قول داد برن ولی زیر باره هیچکدام از اینا هم نرفت گفت وجدانی بین خودمون مردانه قول میدم که هیچ اذیتی نکنم ولی باز دست از غر زدن برنداشت و آخر سر باز بچش جلوی کتکش و گرفته بود این شد که خواهرم اومدو شکایتشو به جریان انداخت شوهرش رفته بود سرکار خواهرم فرار کردو اومد چون شوهرش فکر می کرده که زنش خونست به راهنمایی وکیل با پیام ازش کتک که زده بودو از قبلنا یه بار چاقو گذاشته بوده گردنش همه اینا را اعتراف کرده بودو اونور هم داداشا را شاهد برد تو زمینه پرونده کرد وکیلش دیگه دادگاه حکم طلاق صادر کرد بدون حضور و رضایت همسرش طلاق شدو تمام ولی حالا شوهرش چند تا شاهد آورد که هیچی ندارم کل مهریشو که ۱۶۰ تا تمام سکه هست کلاً قسطی کرده هر ۱۳ ماه ی سکه در حالی که خونه بزرگ بهترین جا داره به اسم مادر ماشین داره به اسم دوستش سهم زمین ارث پدری میلیاردی داره به اسم خودش نکرده پول نقد داره بانک نزاشته جهیزیشو تو عروسیش خواهر و دامادش خانواده مارا فوش گرفتن که چرا جهیزیشو تکمیل و زیاد ندادین در حالی که دیدن وضعیت مالی مادرمو اینکه عروسشون یتیمه و گفتن داداشاش بدن ولی داداشا هم خدا عالمه خودشون یا خانوماشون اجازه ندادن جهیزیشو اونجور که اونا انتظار داشتن کمک کنند روز عروسیشونم به دلیل مخالفتهای داماد و خواهر داماد ما لیست جهیزیشو امضا نکرد و اینکه چه می دونستیم زندگیشون به طلاق ختم میشه مادرم هم فاکتورهای جهیزیشو انداخته رفته ولی فیلم جهیزیه برونشون هست اما دادگاه گفته یا لیست به امضای داماد یا فاکتور که نداریم ببخشین طولانی شد لطفا بلدین راهکار بدین آیا واس پس گرفتن جهیزیش و حداقل مقدار نصف مهریش میشه کاری کرد نمیدونم این چه اعدالتیه در حالی که گفته میشه مهریه اِندالمتالبه هست ولی حالا سالی ی سکه اونم تمام قسط ،،،جالب اینکه خانوادش گفتن اونم اینقدر اذیتش می کنیم تا ولش کنه بره پی کارش بااین اوضاع چکار میشه کرد اگر آگاهی دارین لطفا راهکار بدین 🙏🙏
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام گلم چند وقتی هست سوالاتم نمیزاری تورو خدا سوالاتم بزار و اینکه این سوال هم بزا
#داستان_زندگی 🌸🍃
گلی
زن ها مدام پچ پچ میکردند و زیر گوش هم حرف میزدند، چند نفر مادر نظرعلی را باد میزدند. مادر گلی هنوز وحشت زده بود هیچکس نمیدانست از شنیدن چه حرفی اینطور رنگ از رخسارش پریده
بعد از چند لحظه صدای پدر گلی همه نظر هارا به خود جلب کرد که داشت مادر گلی را صدا میزد، مادر اما توان حرکت نداشت چند نفر زیر بغلش را گرفتند و تا دم در همراهی اش کردند
چند دقیقه بعد پدر و مادر گلی هر دو باهم وارد مجلس شدند
پدر با دیدن چهره زرد و جای رد سیلی غمش صدبرابر شد
جلو رفت دست های یخ کرده گلی را در دست گرفت و گفت... همان دستوری را بزرگ خان صادر کرده بود را گفت... گفت و جگر مادر را سوزاند...
رسم طایفه خودشان بود... که نگذارند عروس از خانه خارج شود... و بعد از مرگ شوهر باید زن برادر شوهرش بشود... پس تا بساط عروسی برپاست و عاقد اینجاست، گلی باید به عقد نورعلی در میآمد... به عقد پسری که تا همین چند ساعت پیش قرار بود برادر شوهرش بشود و نورعلی اورا زن داداش صدا میزد، تا همین چند ساعت قبل گلی عاشقانه های نورعلی و افسانه را به چشم میدید...
چشم های گلی در یک لحظه بسته شد و از هوش رفت، زن ها جیغ زدند و دویدند سمت گلی
کسی اما از حال دل افسانه و نورعلی خبر نداشت...
چند ساعتی از نیمه شب گذشته بود
بساط عروسی را بار اسب و قاطر ها کرده بودند
برادر ها از دو طرف گلی را گرفتند و اورا سوار درشکه کردند
گلی با اشک و آه عروس نورعلی شد. هیچکس خنده به لب نداشت، مادر هم دیگر آرام شده بود و گریه نمی کرد
گلی هنوز مات بود... مات بخت سیاه و طالع نحسش
نورعلی هم حتی مات بود، اورا هم به زور پای عقد نشانده بودند برای اینکه ناموس برادرش دست غریبه ها نیفتد!
بزرگ خان مبلغی بعنوان شیر بها کف دست پدر گلی گذاشت با حرف های بریده و شکسته بسته، به پدر و مادر گلی فهماند که نان و آبش را میدهیم خیالتان راحت، اما توقع نداشته باشید با این قدم نحسی که دارد برایمان عزیز باشد...
کاروان طایفه شامل زن ها و مردها و بچه های فامیل و درشکه عروس راهی شدند و گلی لحظه به لحظه از چشم های اهالی روستا دور میشد... قلب مادر کنده شد و همراه گلی رفت....
افسانه اما آنقدر گریه کرده بود که تار می دید، جایی دور تر از بقیه مردم روستا، در بلندی ایستاده بود و رفتن نورعلی و عروسی را تماشا میکرد... آخ که چه آتشی در قلب همه افتاده بود
با رفتن گلی، انگار برکت هم از خانه رفت، همان سال و تا چند سال بعد پدر گلی هیچ محصولی از زمین ها برداشت نکرد و آفت و شته به جان باغ افتاد و ریشه ی همه را خشکاند
پدر و مادر و شکوفه(خواهر کوچکتر) به ناچار روی زمین بقیه کار میکردند تا از گرسنگی نمیرند، برادر ها هم که دیگر باید فکر تشکیل خانواده می بودند، برای خودشان کار میکردند
مردم کم کم دختر بزرگ و پسر بزرگ این خانواده را فراموش کرده بودند، اما داغ نبود هردویشان هنوز از در و دیوار خانه میبارید
سالها همینطور می گذشتند و خانواده بسختی روزگار میگذرند
دوسال بعد از رفتن گلی، برادر ها برای دیدنش رفته بودند، اما چیزی را که می دیدند باور نمی کردند، هیچ خبری از آن دخترک شاد و زیبا نبود، گلی تبدیل به زنی خدمتگذار و عبوس و اخمو شده بود که چادر به کمر میزد و صبح تا شب توی طویله و باغ و زمین ها کار میکرد، شب ها هم تا صبح قالی می بافت
گلی اصلا شبیه تک عروس طایفه ثروتمند و اصیل نبود
شبیه پیر زنی تارک دنیا و چروکیده بود که از زندگی فقط کار کردنش را فهمیده بود
برادر ها وقتی سراغ شوهرش را گرفتند گفته بود که نمیداند کجاست! بزرگ خان اما گفته بود برای کاری به تهران رفته
چند سال بعد باز هم برادر ها برای سرکشی سمت آبادی آن لطیفه رفتند و باز هم همان وضعیت را دیدند، با این تفاوت که انگ نازایی هم به خواهرشان چسبیده بود و می گفتند آنقدر نحس و شوم هست که خدا هم دوست ندارد به او بچه بدهد
برادرها ناراحت و پریشان از روزگاری که بر گلی می گذشت، به سمت روستا برگشتند. بزرگ خان گفته بود خوش ندارد دیگر سراغش بروند چون خود گلی هم تمایل ندارد، بزرگ خان گفته بود چندبار خواسته گلی و نورعلی را بفرستد روستا اما گلی تمایلی از خود نشان نداده و از زندگی در طایفه کاملا ابراز رضایت میکرده
برادر ها برگشتند و از بین همه چیزهایی که دیده و شنیده بودند، فقط رضایت گلی از زندگی اش را بازگو کردند، اما مادر انگار بو برده بود، از بچه پرسید... برادر ها هم حقیقت را گفتند و مادر شیون کرد.
برادرها ازدواج کرده بودند، برادر بزرگتر عروسش را به خانه پدری آورده بود، برادر کوچکتر اما زن شهری گرفته بود و کار پیدا کرده بود به شهر رفته بود
شکوفه ته تغاری مظلوم خانه بود، مرکز توجه خانه همیشه گلی بود، چه وقتی که هنوز خانه بود، چه حالا که سالها بود خبری از او نبود، بازهم همیشه حرف گلی بود و شکوفه همیشه مظلوم واقع میشد
#ادامه_دارد....
#نکات_سلامتی 🍎
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
♻️ رابطه طب اسلامی و اخلاق ♻️
💐 کلیه موارد ذیل از احادیث معصومین علیهم السلام می باشد.
🔅موجب رفع ترس=خوردن به -اسفند -کرفس
🔅جهت دوری از کبر=خوردن عدس
🔅جهت تسکین درد=لمس جای سجده و تماس با محل درد
🔅موجب قساوت قلب=پرخوری ،زیاد خوردن گوشت
🔅جهت رفع خشم=خوردن آب
🔅جهت استحکام عقل=خوردن برگ چغندر ،خوردن سرکه
🔅ایجادخوش اخلاقی=خوردن کدو،بعد ازنماز صبح نان خوردن
🔅موجب کاهش خشم=خوردن مویز
🔅جهت ایمنی از وسوسه=شستشوی سر باخطمی درجمعه
🔅موجب خوش اخلاقی فرزند= خربزه،پنیر و خربزه و کدو خوردن مادر
🔅موجب دوری شیطان=خوردن انار-زینت سفره به سبزی
🔅موجب شجاعت فرزند=کندر خوردن مادر-انار خوردن
🔅جهت رفع غم اندوه=شستن دست قبل غذا
🔅ایجاد جنون=ترک نمک خوردن
🔅موجب رقت قلب و کثرت اشک=خوردن عدس
🔅جهت دفع درد=صدقه دادن
🔅جهت رفع بدخلقی=اذان در گوش بیمار خواندن
🔅جهت بی میلی به زنا=انجام حجامت -خوردن سرکه
🔅رفع غم و اندوه=شستن سر با سدر ،شستن لباس
🔅جهت طول سجده=سرمه کشیدن به چشم
🔅موجب سستی در نماز=سیری شکم
🔅موجب رفع اندوه=خوردن انگور
🔅موجب کاهش بلغم=قرائت قرآن نمودن
🔅موجب سلامت تن= حج و عمره بجا آوردن
🔅از بین بردن درد =نماز شب خواندن
🔅موجب ایجاد نفاق=گل خوردن
🔅موجب رفع سحر=خوردن خرما-سیب-سویق
🔅موجب هضم غذا=ذکر و نماز
🔅موجب آزار ملایکه=ترک مسواک-بوی پیاز
🔅موجب عدم نزول ملائکه وحی=ترک ناخن گرفتن
🔅موجب فقر-عدم استجابت دعا=خلال انار-برگ خرما-نی-مورد-ریحان
🔅موجب جلای ونورانیت دل=خوردن گلابی ترنج -خوردن تلبینه-به ، سرکه
🔅موجب زیادی عقل=خوردن هلیله-سداب-کرفس-خرفه-حجامت
🔅تقویت صبر-رفع وسوسه شیطان-رفع بخل-ایجاد محبت و مودت-ایجاد آرامش قلب=خوردن به
✅ با توجه به روایات فوق و گزارش برخی روایات از دیده شدن برخی گیاهان در بهشت و آمد برخی گیاهان از بهشت و وعده آنها به بهشت،طبعا روح ، فرشته ، عقل ، معراج و دنیای آخرت، مجرد نمی باشد، زیرا بنابر این روایات جسم و ماده بر آنها اثرداشته است!
🌱 امام حسین علیه السلام:الروح جسم رقیق البس قالبا کثیفا .
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
کانال فروش محصولات طب اسلامی 👇✅✅✅🌻🌻🌻👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
با نظارت خانم حبیبه🌸👆👆👆✅