eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.9هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 ضد افتاب مرتب استفاده میکنم، کرم شب و تونر و ژل شست وشو استفاده میکنم 🌱🌱🌱🌱🌱 آرد نخودچی و با گلاب ماسک درست میکنم ب صورتم دو بار تو هفته میزنم عالیه 🌱🌱🌱🌱🌱 من همیشه ضد آفتاب میزنم، سفیده تخم مرغ میزنم صورتم شفاف میشه، آبرسان استفاده میکنم. 🌱🌱🌱🌱🌱 آب سیب زمینی. تو قالب یخ آب و گلاب و خیار میزارم یخ که زد روزی یه دونه میمالم به صورتم تا آبشه . عاااالیه ها 🌱🌱🌱🌱🌱 صابون تریاک میزنم عااالیه 🌱🌱🌱🌱🌱 ضد افتاب خیلی مهمه. ژل شستشوی مخصوص پوست. قبل خواب آرایشو پاک کن و آب زیاد بخورید 🌱🌱🌱🌱🌱 من ماسک زغال و ماسک آرگان و ماسک لیفت صورت هم استفاده میکنم. با ویتامین e و روغن آرگان. اینا عالیههه. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 شبا و صبح ها صورتمو با ژل ویتامین سی میشورمو آبرسانو کرم دور چشم میزنم 🌱🌱🌱🌱🌱 دکتر پوستم گفت هر۴ ساعت ضد آفتابم تمدید کنم ظرف دوماه واقعا نتیجه شو دیدم. الان جز یه ضد آفتاب عالی هیچی استفاده نمیکنم 🌱🌱🌱🌱🌱 جمعه ها هرچی تو خونه داشته باشم ماسک درست میکنم میذارم رو صورتم راضیم از خودم😁 🌱🌱🌱🌱🌱 برای مراقبت از پوست نیازی نیست خیلی خرج کرد و کارای عجیب انجام داد .. همینکه روتین روزانه رو انجام بدن کافیه ک یه پوست خیلی خوب داشته باشن .. مثلا هر روز ماساژ یخ انجام بدن و هر روز روزی سه الی چهار بار ژل شستشو مناسب پوستشون 🌱🌱🌱🌱🌱 قبل از بیرون رفتن گلاب و سفید آب میزنم صورتم روشن میشه دیگه نیازی به کرم و پنکیک ندارم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه عزیز روح‌الله گذاشت روی پام و متعجب بوم کشید و گفت چقدر بوی دود و آتیش م
🌸🍃 عاطفه آقای مرندی به داخل مغازه اشاره کرد و گفت داخل مغازه باش من الان برمی‌گردم عجله که نداری؟ سر تکون دادم و گفتم نه منتظر می‌مونم آقای مرندی به پول‌های دستش اشاره کرد و گفت این‌ها رو بدم حاج رحیم بنده خدا خیلی وقته منتظره ببخشید الان برمیگردم گفتم بله بفرمایید آقای مرندی دوباره عذر خواست و رفت با رفتن آقای مرندی دوباره به سمت فریبرز نگاه کردم اون دوستانی که اطرافش بودن حتی داشتن سیگار می‌کشیدن و این نگران‌کننده بود همون لحظه یه تاکسی ترمز کرد جلوی مغازه سروش پیاده شد کرایه رو حساب کرد و از صندوق عقب کلی خرت‌وپرت بیرون آورد قصد داشت همه رو ببره داخل مغازه به‌همین خاطر کنار ایستادم سلام آهسته‌ای کردمو اونم آهسته جوابشو داد اون داخل مغازه مشغول جابجایی اون خرت‌وپرت بود و من نگاهم سمت فریبرز که گفت عاطفه خانوم چیزی می‌خوایین در خدمتم بالاخره نگاهمو ازشون گرفتم داخل رفتم و گفتم قدومه شیرازی می‌خواستم ترازوی کوچکی که روی‌میز بود جابجا کرد و گفتی یه بسته ؟ توفکر بودم به‌همین خاطر با تاخیر جواب دادم بله تا پولشو گذاشتم رو میز گفت بفرمایید قابلی نداره دفعه بعد حساب می‌کنم بدون این‌که نگاش کنم بسته رو برداشتم و گفتم نه ممنون تا از مغازه اومدم بیرون دنبالم اومد و گفت ببخشید یه‌لحظه سربه‌زیر ایستادم که هدیه‌ای سمتم گرفت و گفت بفرمایید به اون بسته‌ی هدیه پیچ نگاه کردم و گفتم گفتم که من فریبا رو نمی‌بینم بهتر هر امانتی... حرفمو قطع کرد و گفت نه سوءتفاهم نشه این برای خود شماست متعجب نگاش کردم که فوری گفت به‌خاطر من چادرتون پاره شد با مکثی عصبی گفتم به‌خاطر شما نبود خداحافظ تا یه قدم برداشتم دوباره اومد سمتم و گفت اون روز دیدم تا مقابل بزازی اومدین ولی داخل نرفتین بسته رو مقابلم گرفت و گفت بفرمایید به اطراف نگاهی کردم و گفتم لازم نبود چنین کاری بکنین من نمی‌تونم اینو از شما قبول کنم پرسید چرا؟ چرا نمی‌تونیم قبولش کنین ؟ مقابل مغازه توی خیابون اصلا جنبه خوبی نداشت من و سروش این‌طور باهم صحبت کنیم ولی انگار اصلا متوجه این‌موضوع نبود بی‌جواب سر تکون دادم و راهمو کشیدم و سعی کردم با قدم‌های بلند از اون‌جا دورشم از همون روز که از مائده شنیده بودم رقیه خانوم دیدش نسبت‌به من چیه رفتارم با اونم سرسنگین شده بود آخه رقیه خانوم  پیش خودش چی فکر کرده بود من حتی حاضر نبودم جواب سلام اون پسر دردسرسازشو بدم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🪶🕊 وصیت نامه شهید عبدالله (محمود) نوریان بسم الله الرحمن الرحیم پس از حمد و ستایش خداوند تبارك و تعالی و درود بیكران بر خاتم‌الانبیاء (ص) و سلام بر امامان معصوم (ع) و سلام بر امام مهدی (عج) منجی عالم بشریت و برپاكننده‌ قسط و عدل و بر نایب برحقش امام خمینی كه خداوند سایه‌ پر بركتش را بر سر همه‌ ملل مظلوم جهان تا ظهور آقا امام زمان (عج) مستدام بدارد. انالله و انا الیه راجعون؛ ما از خدائیم و بازگشتمان به سوی خداست. وای و صد وای بر آنان كه قدر خودشان را در این چند روزه دنیای فانی نمی‌دانند؛ یعنی دستشان را پر نمی‌نمایند و به اخلاق حسنه و اعمال نیك آراسته نمی‌شوند. افسوس كه دل می‌بندند و دوست می‌دارند چند روزه‌ دنیای فانی را، همچنان دل می‌بندند كه انگار چند صد سال عمر می‌نمایند، غرور می‌ورزند، غفلت زده‌اند و سركشی می‌كنند و در نهایت از درگه‌ خداوند رانده می‌شوند. شكر خدای را كه باز چند صباح از عمرمان در كنار برادران عزیز و بزرگوار و «مخلص له‌الدین» بسیج و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبهه‌های نور علیه ظلمت گذشت؛ در كنار شهداء بزرگوار و گرانقدر گردان، در كنار معلولین و مجروحین و مفقودین گذشت. خدایا! تو خود می‌دانی كه خواسته‌ای جز رضا و خشنودی تو ندارم؛ از سوئی به گناهانم و سراسر عمری كه به بیهودگی و غفلت گذرانده‌ام نگاه می‌كنم، تنم می‌لرزد، می‌گریم، نكند مرا نبخشی و از سوی دیگر به رحمت و فضل و بخششت نگاه می‌كنم، امیدم به رحمت و بخشودگیت زیادتر می‌شود. انشا‌الله همه‌ مسلمین سربلند و سرافراز باشند و با دست پر به پیشگاه خداوند منان حاضر شوند. خانواده گرامی و عالیقدرم و همسرم. عزیز و صابر، به خدا توكل كنید كه «و من یتوكل علی‌الله فهو حسبه»؛ مرا ببخشید كه حق خود را ادا نكردم. خداوند یاورتان، مرا حلال كنید و ببخشید؛ به همه‌ دوستان و آشنایان سلام برسانید و حلالیت بطلبید. به همه بگوئید بیائید در جبهه‌ها كه رزمندگانش با مناجاتشان فضای آنجا را عطرآگین نموده‌اند تا از غفلت‌های گذشته به دامن اسلام بازگردید. انشاء‌الله عبدالله نوریان ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 خانمی که گفتی چون شوهرت افغانی دوستش نداشتی وباهمه نشون دادن دوست داشتن ومراعاتش بهش خیانت کردی اولاخداهمه جورمخلوقی آفریده براشناخت قدرتش وافغانی هم مثل ایرانی خداآفریده منتها تویه سرزمین دیگه دوماکاش بادیدن همه خوبی های خودش وخانواده اش می فهمیدی که چقدردوستت داره وهرکسی اینقدربه زنش بهانمی ده همه ایرانی هابه قول خودت خونه ای که بازحمت به دست آوردن به نام زنشون نمی کنن همه خانواده های ایرانی راضی نمی شن عروس جهیزیه نیاره وخودشون وسایل بگیرن اگه بگیرن هم منت روسرعروس وخانواده اش می زارن وتحقیرشون می کنن همه مردها موقع پریودی یامریضی زنشون مراعاتش نمی کنن وتقویتش کنن بیشترشون کلی غرهم سرش می زنن ودلش می شکونن به خاطرچیزی که دست خودشم نیست ولی اونامی زارن به پای نازکردن یازیرکاردررفتن یاغرزدن یاتنبلی خیلی هادست ازرابطه خواستن توهمچین شرایطی هم برنمی دارن، خیلی هاازخداشون همسرشون زبان دومی داشته باشه وپیش شون بامزه است وازخداشون بچه شون ازش یادبگیره وزبان دومی داشته باشه خیلی هاآرزووحسرت همچین همسری داشته ودارن کاش دردل دل های خانم های گروه خونده بودی که بعضی مردهای ایرانی وخانواده هاشون چقدرعروس رااذیت کردن ومی کنن ازکتک وبددهنی وفحش وتحقیروتهدیدگرفته تازندانی کردنش توخونه تامخالفت بااومدن دوست ورفیق یاخانواده اش پیشش وبالاکشیدن خونه وماشین وجهیزیه وطلاوپسندازوحقوق وخیانت و...وخداراشکرمی کردی که توچنین وضعیتی نیستی وقدرشوهرت می دونستی حالاهم خداراشکر کن که اون پسرایرانی طمع نکرده به خاطراخاذی مزاحمت بشه یابه خاطرخراب کردن زندگیت به شوهرت وخانواده اش یاخانواده ات بگه وآبروت ببره وبزاربه حساب درس عبرت خداوبازکردن چشم وگوشت تاراضی بشی به قسمت وسرنوشتت وقدرش بدونی وازاین به بعدبانشون دادن دوست داشتنت کانون خانواده ات گرم ترکنی تاهم شوهرت که همیرقانونیت هست ودرمقابلش مسؤلی هم خداازت راضی باشه وبه پیشرفتت توزندگی کمک کنه وراجع به اشتباهت هم به شوهرت نگوبلاخره مرد وغیرت داره وممکن نتونه تحمل کنه واتفاق بدی بیفته وبزارآبروت فقط پیش خدارفته باشه که صبوروحکیم نه مخلوقش،امیدوارم ازاین به بعدزندگی بهتری براخودت وشوهرت بسازی وبه پاس خوبیش احترام خودش وخانواده اش کنی وبعدابیای تعریف کنی که چقدرزندگیت شیرین ترشده ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 هانیه ( حجم پیامها بالاست به نوبت پاسخ میدم ): سلام ببخشید کسی میدونه چجوری باید به سطل زباله پیام ها تو گوشی دسترسی پیدا کنیم گوشیم سامسونگ a13 هستش ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت دوستان گلم🌺 خانما حقیقتش من خودم دیگه از غُر زدنای خودم خسته شدم اصلا دوست ندارم اینجور باشم ولی متاسفانه صبح که پا میشم غُر میزنم تا شب حتی لحن عادی صحبت کردنم هم تند هست و شبیه دعوا و از کنایه استفاده میکنم خیلی دلم میخواد آروم و متین باشم ولی نمیتونم در ضمن آزمایش کمبود آهن و ویتامین دی هم دادم خدا را شکر نرمال بوده ولی هر صبح بی حوصله از خواب پا میشم خواهشا اگه پیشنهادی برای تغییر کردنم دارید بفرمایید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه خانم گل و همه دوستای گلم ی مشکلی برام پیش اومده اونم اینکه همسرم با دختر عموش دو سال رابطه داشته رابطه جنسی آخر هفته ها با هم بودن ولی به من می‌گفت سر کارم که من بعد از دیدن چند تا پیام عاشقانه که به هم فرستاده بودند به رابطشون پی بردم الان همسرم کلا دست از اون خانم برداشته چون ی کارهایی کرد دختر عموی همسرم که کلا همسرم ازش متنفر شده و من از این بابت مطمئنم ولی خودم نمیتونم باهاش کنار بیام هر روز به روزهایی که پیشش رفته پارک رفتن گشتن با هم بودن فکر میکنم هیچ راه دیگه ای هم جز اینکه بسوزم ندارم چون دو تا بچه دختر شش و نه ساله دارم هر روز به این فکر میکنم که ی جوری میشد این خانم می مرد یا اینکه خودم ی جوری ی کتک اساسی بهش میزدم تا آروم بشم در ضمن من از همسرم دوازده سال کوچکترم و خیلی به گفته همه ازش سرتر من نمازم قضا نمیشه حجابم کامله ولی نمیدونم چرا این مشکل برام به وجود اومد البته ما تو این چهارده سال که ازدواج کردیم خیلی مشکلات داشتم این آخری خیلی داغونم کرده هر روز با هزار جور فکر روزم و شب میکنم شب با گریه می‌خوابم روزم وقتی چشمم باز میشه میگم ای کاش هیچ وقت بیدار نمی‌شدم آنقدر خسته شدم که واقعا بریدم ازتون خواهش میکنم برام دعا کنید اگه راهکار هم دارید برای اینکه این افکار خسته کننده از ذهنم بره خیلی ممنون میشم راهنمایی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید یه راهنمایی ازتون می‌خوام خونه ی ما دو سه تا کابینت آهنی داره کلا کابینت درست حسابی ندارم به دروار لباس دارم تواتاق، نه کمد دیواری دارم نه جا رخت خوابی نه کابینت. با این حال سعی میکنم خونه مرتب باشه همه چی سرجاش باشه ولی باز ریخت وپاش انگار، سرووضع مناسب نداره. شوهرمم هم میخواد خرج نکنه هم تمیز و مرتب باشه من چیکار کنم جادو کنم.؟ خسته شدم دست دوم هم نمی‌ذاره خرید کنم. میگه در آینده بچه ها مون بزرگ شن یه فکری می‌کنه. خب پس غر نزن دیگه چرا عذابم میدی ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به حببیبه خانم عزیز وادمین های زحمت کش یه سوالی داشتم بنده ۵۳ سالم هست .چند ماهی هست یائسه شدم خیلی درد در ناحیه کمر ولگن وزیر دل دارم رفتم دکتر سونودادم ومعلوم شد ضخامت رحمم ۷ هست آیا کسی تجربه ای در این زمینه داره که منو راهنمایی کنه ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون از کانال خوبتون ک برپاکردین و خانم ها باهم درد دل میکنن اگ میشه پیام منم بدار کانالتون منم میخواستم درددل کنم دختری مجردمتولد ۶۵هستم هرخواستگار میاد برام جورنمیشه نمیدونم چکارکنم بقولن چله یا هرراهی ک شده رفتم دخترمذهبی هستم وهمش تو مراسمات اهل بیت هستم ولی نمیدونم چراجورنمیشه ممنون میشم فقط برام دعاکنید شاید دعاهای شماخداوندج بده و بوشهری هستم وتعجیل درظهورامامزمان عج یه صلوت بفرستین🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر به خواهران عزیزودلسوزم. چندوقت پیش خواهری درمورددمنوش پودرگلپرمطلبی نوشته بودبرای حافظه ولی بصورت دقیق نگفته بوداگرمطلب منومیخونن لطفاااا جواب بدن دریک فنجون چندقاشق پودرگلپربریزم وطریقه ی دم کردنش چطوریه مثل چایی هست یامثل چای سبزک بایدآب ازداغی بیفته بعددم کنیم وزیرکتری خاموش باشه موقع دم کشیدن وچنددقیقه بایددم بکشه وعرض کردن ک در روزباید سه فنجون بخوریم بایداین سه فنجون پشت سرهم بخوریم یافاصله زمانی خاصی داره وبایدموقع خوردن دمنوش پودرگلپرهم بخوریم یانه هم اینکه درروزاگه نشه بخوریم بایددوره روازاول شروع کنیم یامیشه ۲فنجون بخوریم وقبل وبعدش میشه چیزی بخوریم؟ وازهمه ی دوستانم عاجزانه سوالی داشتم من شدیدفراموشی گرفتم درحدی ک کلیدوروی درجامیزارم میرم بیرون یاکسی حرفی میزنه فراموش میکنم چندروزپیش ناهارمیرفتیم باغ من غذاروجاگذاشته بودم یعداینکه به مقصدرسیدیم متوجه شدم ک مرغ جاگذاشتم همسرکلی بامن دعواکردک الکی اینجوری میکنی وچراجاگذاشتی مگ هواس نداری...این موضوع باعث شده که مدام همسرم بهمودست بندازه ومیگه توعقل نداری مگ توهم مغزداری😔میخوام ادامه تحصیل بدم ولی همسرم طعنه میزنه میگه تونخودمغزی مگه بااین حافظت وفراموش میتونی درس بخونی همه اقوام همسرم تحصیل کرده هستنددکترایافوق دارن منم که
بخاطرفراموشیم نمیتونم درس بخونم شرایط روحیم بهم ریخته ویه مقدارمشکل افسردگی هم گرفتم خیلی زودعصبی میشم اصلاحوصله ندارم وقت برای دخترم وقت نمیزارم وبیشتروقت هابهشودعوامیکنم پیش روانشناس رفتم تاثیرنداشته.😭😭😭 تورووووخدااااا اگه کسی راهی برای حافظه داره کمکم کنه یک عمررررتونمازشبام دعاگوش میشم🌺 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت شما ، وقت بخیر ببخشید من بیماری هورمونی دارم و هورمون مردانه زیاده ، که باعث موهای غیرطبیعی شده و با عفونت شدید و بانفخ زیادوعرق زیاد.. سن هم ۲۲ و غلبه سودا وصفرا هم دارم میشه لطفا راهکاری بدین باسپاس 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌❌❌❌مهم ❌❌❌❌ سلام به روی ماهتون خواهرای گلم ایام به کام 🌸 چند روزیه میخوام بیام یکمی باهاتون صحبت کنم ولی از کم سعادتیه من ،هنوز فرصت نکردم ،ان شاءالله در اولین فرصت میام اما الان اومدم عجله ای یه نکته ای رو بگم و برم🙈 راستش ادمینمون هانیه جان دیشب به من گفت که بعضی از دوستان گله میکنن که پیاماشون توی کانال ارسال نمیشه اما عزیزای دلم چند ماهیه که لینک کانال دوممون روداریم براتون میزاریم چون نیمی از پرسش و پاسخها اونجا ارسال میشه به خاطر حجم بالای مطالب ارسالی اون کانالو گذاشتیم فقط برای بخشی از پرسش و پاسخ اعضای عزیزمون لطفا حتمااااا همگی عضو بشن 👇❌❌❌ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 کانال دوم 👆 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db کانال اول👆 مطالب کانال دوم تکراری نیست عزیزای دلم حتما داشته باشید کانال دوم رو 🙏🌸 ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 هانیه ( حجم پیامها بالاست به نوبت پاسخ میدم ): سلام ببخشید کسی میدونه چجوری باید به
پاسخ اعضا 🌱❤️ سلام به دوستان گلم وادمین عزیز خانومی که گفته بودید در آمد همسرتون کمه وایشون دو شیفت هم کار میکنن عزیزم هر روز 14 صلوات میفرستی بعد 110 مرتبه میگویی اللهم اغننی به حلالکَ عن حرامکَ وبفضلکَ عمَن سِواک در آخر هم 14 مرتبه صلوات بفرست شک نکن که رزق وروزی واست میباره اینو یکی از اعضای گروه گذاشته بودن، منم امتحان کردم جواب گرفتم خدا خیرشون بده، منم هستم مادر امیرعلی. واسم دعا کنید ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام اون دوستی که خونه اش موریانه داره سم دیازینون بگیر با سرنگ بزن تو سوراخ موریانه وروش هم نوار چسب بزن چون خیلی بدبوهه من خودم تو اطا قهام تمام سوراخ موریانه را همینطوری نابودشون کردم نابود نابود شدن ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام خانومی گفته بودند ازخواب که بیدار می‌شن تودهانشون خون میبینن شاید از لثه هاشون باشه من هم در دوران بارداریم خیلی برام پیش میامد ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ خانومی هم گفته بودن حساسییت دارن چشماشون میخاره ابریزش بینی دارن من هم چند ساله این اتفاق برام می افته فصل تابستون من هم دلیلشو نمیدونم رفتم دکتر برام قرص سرما خوردگی باسیتریزین تجویز کرد بعد ی مدت جواب نداد دفعه بعد برام قرص فکسوفنادین نوشت خدارو شکر این قرصو میخورم بهتر میشم شما هم امتهان کنید ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام بر همه اعضای گروه.وهمینطور خانمی که گفتین پسرتونو ۷ماهه از دست دادین .شوهرتون معتاد شده ودختر ۱۳ ساله دارید..اگه توی شهر تون خیریه ویا انجمن مدد کاری هست حتما سر بزنید ویا اگه نمیدونید سراغ بگیرید و سرگذشتتونو بگید مطمئنا کمکتون میکنن ویا یه راهکاری بهتون میدن.ناامید نشید امیدتون به خدا باشه ان شاالله که مشکلتون حل میشه نگران نباشید.خدا بزرگه. ماهم براتون دعا میکنیم. اللهم صل علی محمد وال محمد. ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام و عرض ادب خدمت شما ادمین محترم وتشکر بابت گروه خوبتون وهمچنین سلام خدمت همه دوستان عزیز، اون دختر خانم گلی که ذکر یا دعایی واسه بخت گشایی میخواستند، گلم وضو بگیر سوره احزاب رو روی یک برگه بنویس و داخل کوزه بنداز و در جای تاریکی از خونه بگذار ، باذن حق تعالی بختتون باز میشه واقعا مجرب هستش ، ان شاءالله که خوشبخت و عاقبتت بخیر باشه عزیزم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ با سلام یک دختر خانومی نوشت ک تو عقده و شوهرش با یک زن، تلفنی صحبت میکرده و این طلاق میخاد و گفت ک 40 روزه شوهرم میره امام زاده و توبه کرده و اشک میریزه و میگه غلط کردم خواهر خوبم و بعضی خواهرایی ک بهانه های الکی میگن طلاق، (جدای از اونایی ک واقعا عرصه براشون تنگه) ، مگه الان طلاق بگیری تمام مرد ها دیگه پاکن و مقدس الان خیلی از مردها و زنها تو گوشی اشون اینیستا و همه چی دارن و میبینن و چت میکنن اگه بخان همه طلاق بگیرن، همین زنها و مردهای مطلقه باز باهم ازدواج میکنن، پس شوهرت رو بچسب و زندگیتو ب بهانه پوچ خراب نکن خدا ک خداست میگه اگر صد بار توبه شکستی باز آی... به خودت و اون بنده خدا فرصت بده همه جا پر شده از زنهای بیوه و مردهای تنها و....😔 💚💚💚💚💚💚💚💚💚 اون خانومی گفت حوصلم سر میره، گروه چت اگه هست بهم بگین گروه آشپزی هست 5 هزار عضوم، اونجا خانوما هر روز از کیک و ژله و دسر و غذاهاشون میگن و عکس میذارن و دستور پخت میپرسن و خلاصه کلی چیزای جدید یاد میگیرن گروه آشپزی شیک و پیک البته اگه ادمین اجازه داشته باشن و بذارن من لینکشو میگیرم میفرستم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 دختری ازدیارکریمان که می گی ۳۸سالم ودیگه فرصت ندارم اینقدرناامیدنباش خواهردوستم توچهل وخورده ی سالگی تازه اونم بایه پیرمردازدواج کردوبچه دارشدودنیاش آوردخدابعضی وقت هایه چیزی رودیروبه سختی بهت می ده تاقدرش بیشتربدونی شعری هست که می گه درناامیدی بسی امیداست پایان شب سیه سپیداست،دکتریزداون طورجواب داددکترخوب توتهران وشیرازواصفهان هم هست،من تو۳۶سالگی یه بارآزمایشم مثبت شدولی وقتی رفتم سونو گفت ساک بارداری تشکیل نشده دکترگفت آزمایش مجددبده واین بارمنفی شدیکی گفت حتماسقط شده یکی گفت حتما بارداری پوچ بوده یکی گفت حتماآزمایش اول خطای دکتروآزمایشگاه بوده نه اینکه ضدحال نخوردم ودلم نشکست نه اینکه ناراحت وناامیدنشدم ولی می گفتم به قول دوستم همینم یه نشونه است که نازانیستم وجای امیدواری هست وجوابی درمقابل آدم های فضول به ظاهردلسوزکه هرماه می پرسیدن خبری دورت نیست باردارنیستی این ماهم پریودشدی برودکترتاسنت بالاترنرفته ودیرنشده وبه توصیه اطرافیان دکترم عوض کردم اونم نه یکی چون هرکدوم مرخصی یک ماه می رفتن وبرامن یک ماهم یک ماه بودومی ترسیدم فرصت تخمک گذاری ازدست بدم ووقتی دکترقبلی برمی گشت می رفتم پیش اوخلاصه نزدیک یک سال وهشت ماه زیرنظردکتربودم وموش آزمایشگاهیش تااینکه دعادرست کردم اونم یک ماه تمام شدوباردارنشدم شوهرم گفت بزارش کنارودوباره برودکترواین دفعه عکس رنگی برام نوشت دکتری که عکس رنگی نوشت گفت تخمک هات خوب اگه سه قلوبارداربشی هم جای تعجب نیست وبازهم یک ماه شدوباردارنشدم دیگه ازدکتررفتن وعلافی تومطب وداروخانه وسرکارداشتن بامنشی ...خسته شدم وگفتم اگه خدابخوادمی ده اگه نخوادهم هیچ پیش دکتراورولوژی رفتم دارودادبعدپیش دکترطب سنتی رفتم گفت اول بایدمعده ات مداواکنم وکلی داروبراتقویت معده نوشت وورزش گیگل یاددادکه انجام بدم من باسختی داروهارامی خوردم چون تعدادداروهازیادبودامایک ماه گذشت وخبری نشدوشوهرم این بارگفت دیگه دکترنمی برمت وماه بعدباردارشدم درحالی که سه ماه بوددارومصرف نمی کردم ودکترنمی رفتم والان که دارم پیام می نویسم ۵روزمانده که وارد۷ماهگی بشم ازبارداری سختم هم نمی دونم چیش بگم ازحالت تهوع تاسه ماه وخورده ی ازاینکه خانواده ام کنارم نبودن وازخانواده شوهرم که همسایه نزدیکم بودن اماکسی دلش به حالم نمی سوخت جزپدرومادرم که چندباری ازروستابرام غذامی آوردن ازدکترکه می گفت قندت بالاست ازاینکه می گفت بچه ات مشکوک به سندرم دان هست ازاینکه متصدی آزمایشگاه می گفت آزمایشت برابررسی ژن منگلیِ تاچهارماهگی جنسیتش نمی دونستم ازاینکه تاپنج ماه وخورده ی حرکتش احساس نمی کردم ونگران بودم که نکنه مرده باشه وندونم دکترتومرکزاستان بودومن شهرستان بودم وشوهرم خسته ترازخودم ازدکتررفتن وناراحت ترازهزینه هاقصدداشتیم گوشی پزشکی بخریم بلکه صدای قلبش بشنویم اماگرون بوددکترهم گفت طبیعی وبراهمه هم زمان حس کردنش یکسان نیست بعضی مادرازودترمتوجه حرکات جنین می شن بعضی هادیرتروجای نگرانی نیست وسرگرمی ورفع نگرانیم اینترنت بودوکانال هایی که راجع به زنان وجنین می نوشتن،خواهرشوهرم هم متولد۶۴وسال ۹۶ ازدواج کرده باراول شیرازپیش دکترسیروس رستمی ivfکردگفت قلبش تشکیل نشده وسقطش کردیک سال بعدلاپارسکوپی کردودوباره ivfکردوالان بچه اش رابه دنیاآورده شماهم نگران نباش دکترخوب اصفهان،شیرازوتهران هست،یه خانمی رادیدم آمده بوددکترقبلی که می رفتم گفت بعد۱۸سال باivfباردارشدم وتواین چندسال چندبارivfکردم ونشده تااین بارگفت دکترتهران برام آزمایش نوشته بوده نتونستم زیادبمونم برگشتم اینجاآزمایش بدم وآمدم پیش این دکترکه آزمایشم نشونش بدم،جاریم چندبارivfکرده رفته خونه پدرش استراحت کرده امابازم جواب نگرفته ولی بی خیال وسرحال وسرخوش شماهم ناراحت ونگران نباش،دوستم هم ۵،۶ساله ازدواج کرده چندین بارivfکرده نشده یه بارم شدولی به دلیل نامعلومی ازبین رفت،یه خانم دیگه ازاقوام مون بعد۲۰سالivfکرده وبچه دارشده،ان شاءالله دامن شماهم سبزمی شه فقط ازخدابخواه سالم باشه نیت کن اگه دختراسمش بزاری سکینه یارقیه اگه پسربزاری علی اصغروسال دیگه تومراسم شیرخوارگان حسینی ببریش براسفره حضرت رقیه موگیروعروسک کمک کنی براسفره حضرت علی اصغرتوپ وماشین اسباب بازی کوچک،پیاده روی کربلابرین برابچه های کوچک پذیرایی کننده اسباب بازی های کوچک،سربندیاحسین،موگیروروسری ببری هرچی که درتوانت بودبراپخت غذای مراسم امام حسین هرچی درتوانتون هست کمک کنین ان شاءالله امام حسین نیت تون می بینه ومی شنوه وجواب خوبیت رومی ده یکی ازآشناهامون باراولivfنشدباردوم دوقلوگیرش اومد متولد۵۷هم بودوالان دختراش هنوزیک سالشون هم نشده ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه آقای مرندی به داخل مغازه اشاره کرد و گفت داخل مغازه باش من الان برمی‌گردم
🌸🍃 عاطفه با دیدن خاله که تو کارگاه عزیز بود خوشحال شدم  فکر کردم فریبا هم همراه اومده ولی اون تنها اومده بود برای دوخت یه لباس وقتی حال فریبا رو ازش پرسیدن مردد بودم می‌ترسیدم فریبا از حس فریبرز به مامانش چیزی گفته باشه ولی خاله خیلی راضی و خوشحال شروع کرد به تعریف از حال و احوال و شرایط زندگی فریبا توی خارج خاله می‌گفت فریبا بی‌نهایت از شرایط تحصیلی اون ور راضیه و می‌گه کاش از اول می‌رفته اون‌جا درس می‌خونده از خاله پرسیدم فریبا کی برمی‌گرده و اون در جوابم خندید و گفت چی بگم عاطفه جان الان که یه جوری دل‌بسته به اون‌جا که انگار همون‌جا به دنیا اومده انگار دلش برای ما هم تنگ نشده اما گفته بزودی یه سر میان ایران خاله مکث کرد و گفت می‌خوای شمارش رو بدم بهش زنگ بزنی البته بیشتر فقط آخر هفته‌ها جواب‌گوی لبمو جویدم و گفتم بله اگه می‌شه خاله گفت پس برو یه قلم و کاغذ بیار برات یادداشت کنم دختر من که بی‌وفا و ولی تو بهش وفادار بمون اون لحظه واقعاً تصمیمم  به این بود با گرفتن شماره فریبا از خاله بهش زنگ بزنم اما به بعد نتونستم هرچی با خودم کلنجار رفتم نتونستم بهش زنگ بزنم بارها پای تلفن نشستم حتی چند رقم از اون شماره رو هم می‌گرفتم ولی آخرسر بی‌نتیجه قطع می‌کردم چند روز بعد با خداحافظی عزیز از خونه بیرون رفتم اما همین‌که پامو توی کوچه گذاشتم فریبرز صدام زد فوری متعجب نگاش کردم بغل دیوار رو ترک موتور نشسته بود به سر کوچه نگاهی انداختم و پرسیدم تو این‌جا چی‌کار می‌کنی؟ از موتور پایین اومد و خوشحال گفت اومدم یه خبر خوب بهت بدم اخم کردم و گفتم چه خبری ؟ فوری گفت فریبا داره میاد جوابی ندادم که جلوتر اومد و گفت خوشحال نشدی؟ سرمو انداختم پایین و گفتم سلاممو بهش برسون گفت مگه خودت نمیای دیدنش؟ مکث کردم و جواب دادم اون دلش نمی‌خواد منو ببینه فریبرز گفت اون هنوز تو رو دوست خودش می‌دونه بارها تلفنی از من سراغتو گرفته منم همیشه بهش گفتم از دور مراقبتم به فریبرز نگاه کردم و گفتم فریبرز برگرد خونه‌تون ولی اون گفت چند روز پیش اومده بودم بازارچه یه تیکه سنگ فیروزه کف دستش بهم نشون داد و گفت اینو خریدم می‌خوام باهاش برات یادگاری یه گردن‌بند درست کنم چشمامو روی‌هم فشردم و گفتم فریبرز آهسته اما با مکث پرسید تو دوستم نداری عاطفه ؟ سر تکون دادم و گفتم ما قد این حرف‌ها نیستیم مگه تو چند سالته که فکر کردی می‌تونی عاشق شی مسخرست این حس تمومش کن نفسی گرفتم و گفتم دیگه هم تنها این‌جا نیا بی توجه تندی پرسید راسته که به‌خاطر یه پسر رفاقتت با فریبا به‌هم خورده؟ با تردید نگاهمو ازش گرفتم و گفتم نه اشتباهه یه اشتباه بزرگ که بعداً ثابت می‌شه بازم بدون مکث پرسید پس چرا چند روز پیش می‌خواست بهت هدیه بده عصبی نگاش کردم و گفتم کسی نمی‌خواسته به من هدیه بده گفت ولی خودم دیدم سر تکون داد و گفت رفیقم دیده رفتی مغازه‌اش کلافه گفتم اون‌جا عطاری فوری گفت بیرون عطاری با هم حرف می‌زدین عصبی گفتم یه مسئله بود یه چیزی که حل شد این‌بار مکث کرد اما با بغض پرسید دوستش داری؟ اخمام گره خورد و گفتم چی داری می‌گی ! گفت مگه به‌خاطر همین پسر بی‌خیال رفاقتت با فریبا و رفتنش نشدی پس یعنی دوستش داری دیگه عصبی گفتم بس کن دیگه فریبرز لطفا تو به تهمت‌های خواهرت دامن نزن با بغض گفت اگه تهمته چرا به فریبا ثابت نکردی چرا حالا نمی‌گی دوسش نداری ؟ سر تکون دادم و به راه افتادم که فریبرز دنبالم اومد و گفت عاطفه بفهمم اومده سمتت عین اون خواستگارت زخم‌وزیلیش می‌کنم شوکه سر جام ایستادم بهت‌زده برگشتم به فریبرز نگاه کردم که گفت فکر نکن خبر ندارم متعجب پرسیدم تو چی‌کار کردی؟ گفت راه افتاده بود با خواهرزاده‌اش دنبال دید زدن تو به فکر اون دختر مرد همراهش که چند بار دنبالم اومده بودن افتادم که فریبرز گفت به این پسر بسیجی هم حالی می‌کنم دیگه حق نداره طرفت بیاد باورم نمی‌شد این فریبرز هیجده‌ساله این‌طوری حرف بزنه همچنان توی بُهت بودم که گفت به‌خاطر منم که شده فریبا مجبوره دوباره بیاد سمتت پس نگرانه رفاقت با فریبا نباش خودم همه چیو درست می‌کنم فقط بذار فریبا برگرده جوابی ندادم که گفت می‌بینمت عاطفه پاهام سست شده بود انتظار شنیدن این حرف‌ها رو از سمت فریبرز هرگز نداشتم هرگز... شاید یکی از اشتباهات اونروزام همین بود که دلم طاقت نیاورد و عزیزو راضی کردم دونفری بریم خونه‌ی آقای شاکری دیدن فریبا  به این خیال که آبا از آسیاب افتاده و فریبا بی‌خیال اون تهمت‌ها شده یا شایدم حرف‌های فریبرز که گفت هنوزم فریبا ازم سراغی میگیره قلقلکم داده بود برای دیدنش اما خب کاش اونروز همراه عزیز به اون‌جا نمی‌رفتم هنوزم که هنوز وقتی به اون روز فکر می‌کنم دلم می‌گیره و بغض می‌کنم
🍎 💊💊💊💊خارش و جوش و کهیر در دست و پاها و پوست بدن و راهکارهای مقابله بر مبنای طب سنتی پرسش من حدودا پنج سال میشه که بدنم در هفته دوبار به خارش می افته دستها پنجه ومچ لای انگشتان پاها فقط ساق با خوردن قرص سیتیریزن دو عدد حدود ۱۰ دقیقه ساکت میشه البته وقتی فلفل قرمز و سیاه فست فود و بادمجان یسری از این ها مصرف میشه  اونشب حتما به خارش می افتم   و  معمولا ۹۰ درصد شبها   میباشد حالا اگر امکان داره میشه بگید چیکار کنم ????? پاسخ خارش و جوشها نتیجه خشکی اعم از غلبه خلط سودا یعنی سرد و خشک یا علبه خلط صفرا یعنی گرم و خشک است این خشکی نتیجه اش درگوارش است پس شما تعدیه خشک مثل چای سیاه و سبز و بادمجان و ادویه جات و فست فود و روغن نباتی و مایع و شکلات تلخ و سرخکرنی ها ممنوع ۲- اش جو قبل شروع تعذیه ۳- گلاب با بیدمشک ۴- عرق های بید و نیلوفرو ختمی و کاسنی و خرفه و گشنیز  جمعا یک لیوان و به بدن مالیده شود ۵- روعن بنفشه با پایه زیتون به کل بدن دقت شود پایه زیتون ۶_ دمنوش عناب و به بعنوان چای ۷- سبزی شاهی واقعا ممنوع ۸- زیتون با تغذیه و یا روغنش روی غذا ۹- شربت خاکشیربا گلاب و اب ۱۰_ الوجات و …. ۱۱_ ضماد اسفرزه ژل ان به بدن با اب سرد ۱۲- مصرف پودرسماق روی گوشتها بالاخص ازنوع قرمز ۱۳- ضماد روعن بنفشه با پایه زیتون به پیازچه سرتان ۱۴_ بعدازشربت خاکشیر و سکنجبین ساده و با گذشت ۱۴ روز حتما یک حجامت عام از پشت کتف بشود ۱۵- ازمصرف اب یخ و بستنی بشدت پرهیزشود ۱۶- از عصبانیت و فریاد کشیدن وورزشهای سنگین و امور زناشویی طولانی پرهیزشود چون بشدت درخشکی پوست و بالارفتن غلظت تاثیر منفی دارند ۱۷- عرق کرفس روزی نصف استکان ۱۸- دهان بسته و بابینی عملیات دم و بازدم تا دهها بار تکرارشود ۱۹- رفاقت درکنارباع و باعات و چمن زارها درآرامش و نرمی پوست موثرند ۲۰- ازاستعمال هرگونه دود سیگار و قلیان و دودهای صنعتی و مواد مخدر پرهیز شود ۲۱- ازخوردن تغدیه های دارای مواد نگهدارنده پرهیزشود کمپوت ها و  پنیر کارخانه ای و نوشابه جات ۲۲- خیارهای سالادی بسیاربزرگ را بد پوستش خرد کرده و درمخلوط کن ریخته و به بدن و موضع بمالید ۲۳- سبزی خرفه (را دریکی ازباغات خ گلستان یا خ سمیه یا گذرخان )تهیه و برگش را بخورید و چوبش را دراش بپزید ۲۴-مثلا اب کلردار اب شیرین کن نخور ۲۵-نان جوش شیرین دار مثل نان سفید ممنوع ۲۶-هندوانه و هلو و هسته زردآلو درایجاد حساسیت دربدن قد بلندها فعال است 💊💊💊💊🇮🇷🇮🇷🇮🇷❤️❤️❤️❤️ 🔹مواد پیشگیری از بیماریهای قلب و عروق: 🔺بیماری های قلبی عروقی: عسل، سیب، به، انار، کاهو، عناب، زرشک، تره، باقلا، زنبق، بیدمشک و سبزیجات، لیمو شیرین، زیتون، گل ساعتی، مرزنجوش، گردو، هندوانه، تخمه کدو، سماق، توت، تخم گشنیز، عناب، بامیه 🔺سکته قلبی: بومادران، انجیر، پرتقال، سنبل الطیب، بومادران، بوقناق، بادرنجبویه، سکنجبین 🔺تنگی عروق: لیمو شیرین، تخمه کدو، شوید، مویز و کشمش، زردچوبه 🔺گرفتگی عروق: سیب درختی 🔺انسداد در عروق: انگور، بامیه 🔺حملات قلبی: زردچوبه، زنجبیل 🔺تپش نامنظم قلب: پرتقال 🔺لخته شدن خون: بومادران، پیاز، زنجبیل 🔺فشار خون: انجیر، تخمه کدو 🔺سرطان خون: بوئیدن نوره 🔺کم خونی: آویشن، گوشت شتر، 🔺بیماری سرخرگ کرونری: انگور 🔺چربی خون: انار، هندوانه 🔺پلاکت پایین: لوبیا 🔺مشکل پلاکت: گردو 🔺چسبندگی پلاکت: مویز و کشمش 🔺واریس: سداب 🔺درمان بیمارهای معده: پیاده روی سبک هرروز نکته: بسیاری از مشکلات قلبی، ناشی از بیماری های معده میباشد. ⛔️⛔️⛔️ : پرهیز از عصبانی شدن پرهیز کامل از آبلیموی غیر تازه پرهیز از سردیجات و ترشیجات پرهیز از دل و جگر و قلوه و خوئک پرهیز از غذاهای دودی و نمک سود پرهیز از غذاهای پرچرب و فست فود پرهیز از سرد و گرم شدن ناگهانی بدن پرهیز از افراط در لوبیا و غلیظ کننده های خون ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 خرید و فروش عضو قطع شده در حد یا قصاص🌻🍃 پرسش : آیا فروش عضو قطع شده در حدّ یا قصاص، یا واگذارى آن به مسلمان دیگر جایز است؟ پاسخ :  اگر به منظور پیوند به انسان دیگرى باشد (همان گونه که در پیوند کلیه مرسوم است) با اجازه صاحب آن جایز است. ملکیت عضو قطع شده در قصاص عضو🌻🍃 پرسش :پس از اجرای قصاص عضو ، مالک آن عضوکیست؟ آیا شخص قصاص شده می تواند دوباره آن را پیوند بزند؟ پاسخ : عضو قطع شده متعلق به صاحب آن است، ولی پیوند آن به صاحب اصلی اشکال دارد، اما می تواند به دیگری مجانی یا در برابر قیمت واگذار کند. اجرای قصاص بخشی از عضو و عفو بخش دیگر🌻🍃 پرسش :آیا در قصاص می شود بخشی را اجرا و بخشی دیگر را عفو کرد مثلا جانی دست کسی را از کتف قطع کرده است مجنی علیه خواهان قطع دست جانی از آرنج باشد؟ پاسخ : در صورتی که جانی رضایت دهد اشکالی ندارد. قصاص در قطع عضو پیوندی🌻🍃 پرسش : فردى که دستش قطع شده، دست فرد دیگرى را به خود پیوند مى زند، آن گاه این دست توسّط دیگرى قطع مى شود، آیا بین صورتى که دست پیوند زده شده به طور کامل ترمیم یافته، و صورتى که به طور ناقص بهبود یافته، تفاوتى وجود دارد؟ پاسخ : در صورتى که آن دست به طور کامل ترمیم یافته، حکم دست اصلى را دارد. قصاص عضو مشابه در صورت فقدان عضو مماثل🌻🍃 پرسش :با عنایت به این که اگر شخصى دست راست دیگرى را قطع نماید، به هنگام قصاص چنانچه جانى فاقد دست راست باشد دست چپ او، و در صورت فقدان دست چپ، پاى او قطع مى گردد، بفرمایید: آیا این حکم در مورد پا و دیگر اعضاى زوج بدن نیز قابل اجرا است؟ مثلا اگر جانى پاى راست ندارد، و پاى راست دیگرى را قطع کرده، آیا این جا نیز ابتدا پاى چپ وى و در صورت فقدان آن، دست او قطع مى گردد؟ پاسخ :  در صورت فقدان پاى راست، مى توان پاى چپ را قصاص کرد، و همچنین بالعکس; امّا دست راست را به جاى پا نمى توان قصاص کرد. در مورد سایر اعضاى زوج نیز همین حکم جارى است، یعنى راست را به جاى چپ و چپ را به جاى راست (در فرض فقدان مساوى) مى توان قصاص کرد. بی حس یا بی هوش کردن مجرم قبل از قصاص 🌻🍃 پرسش :کسى که قرار است کشته شود (تیرباران، حلق آویز و مانند آن) آیا مى تواند با هزینه خود از پزشکى بخواهد وى را قبل از قتل بى حس یا بیهوش نماید، تا دردى را متحمّل نشود؟ بین حد یا قصاص نفس و اطراف فرقى وجود دارد؟ پاسخ :در اعدام یا همان قصاص نفس جایز نیست ولی در قطع عضو مانعی ندارد و بی حسّ کردن عضو هنگام اجرای حدود اشکالى ندارد ولى این کار در حدّ جلد ( ضربه تازیانه ) جایز نیست. قصاص عضو ضارب در صورت بهبودی عضو مضروب🌻🍃 پرسش : اگر کسى انگشت یا دست کسى را عمداً قطع کند و مصدوم بلافاصله خود را به مراکز درمانى رسانده و عضو قطع شده را پیوند زده و خوب شود، آیا مصدوم حقّ قصاص جانى را دارد یا خیر؟ پاسخ : حقّ قصاص دارد ولى دوّمى نیز حق دارد انگشت خود را پیوند بزند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽