#حرف_اعضا ❤️🍃 ادامه هر چقدرم که هویج باشه بازم باهاش مثل یه مرد رفتار کنین وقتی باهاش مثل یه مرد رفتار کنین خود به خود رفتارش هم بهتر میشه بذارین احساس قدرت بکنه این قضیه هم روی روحیاتش هم اخلاقش هم رابطه ی جنسیتون تاثیر مثبت داره ( باعث ترشح هورمون مردانه تو بدنش میشه! ) 11- خاطره این جوری به وجود میاد اتفاقات روزمره با احساسات پیوند میخوره و توی حافظه ذخیره میشه مغز خانوم ها روی حالت احساسی قرار داره پس خاطرات بیشتری از آقایون ذخیره میکنه ، اگه بعضی چیز ها رو فراموش کرد بهش سخت نگیرید 12- لوس! خدا ناز و ادا و عشوه رو الکی بهتون نداده که بذارین آکبند بمونه ، ازش برای مردتون استفاده کنین اگه درخواستی دارین قول میدم با  جنگ و دعوا و قهر نمیتونین بهش برسید سیاست به خرج بدین حرف گوش کن بودن زن مرد رو دیوونه میکنه ، اکثر مرد ها آرزوشونه زن حرف گوش کن داشته باشن تا دنیا رو بریزن به پاش ، پس یاد بگیرید چه جوری درخواست هاتون رو مطرح کنید اگه این کار هارو بکنین از بین این 8 میلیارد آدم مردتون فقط و فقط شما رو میبینه . توی وجود یک مرد یه پسر دست و پا چلفتی و یک رهبر قدرتمند وجود داره و این شمایید که با رفتارتون تعیین میکنین کدوم نمایان بشه . خیلی ها میگن طرف مقابل باید آدم باشه و هوا برش میداره ، رک میگم تو چقدر آدمی؟ خودتو فرشته نبین ، اینکه میگن من به زنم سواری نمیدم یا مرد من لیاقت نداره و ... این حرف چرت و پرته! همیشه طرف مقابل اشکال نداره شما هم اشکال دارین ( حالا بخواد مرد باشین یا زن ) این طرف فکر بچگانه رو بزارید کنار بزرگ بشین وقتی زن میگیری وقتی شوهر میکنی وظیفته که به طرف محبت کنی حالا هر چقدرم بیشعور باشه! محبت کنید تا محبت ببینید نه به شیوه ی خودتون بلکه به شیوه ای که اون دوست داره ، اینم بگم مشکلات یا بهتره بگم استثناهایی در زمینه ارتباط زن و مرد وجود داره که واسه حل کردن اون ها حتما باید به مشاور خانواده مراجعه کنید نه اینکه از کسی که هیچی بلد نیست راه کار بخواید موفق باشید یا علی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#ارسالی_اعضا 💜🍃 سلام عشوه گری یکی از اصول قدیمی برای تسخیر قلب و عقل مردان است که طبق مستنداتی تائیس بواسطه همین عشوه گری اسکندر مقدونی مردی خشن و جنگجو رو به حدی از مستی رساند که تخت جمشید را به اتش کشید.  اگر میخواهید زندگیتون رو با عشق به اتش بکشید همراه ما باشید . عشوگری به چند دسته تقسیم میشود: 1. حرکات 2. صدا و گفتار 3. میمیک و حالت چهره حرکات : شامل نشستن و ایستادن و راه رفتن و خوابیدن و حرکات سر است که با تمرین مقابل اینه به راحتی حاصل خواهد شد. نکته : اول از همه باید بدانید برای انکه زیبایی اندام شما به خوبی نمایان شود از سوتین مناسب به طوری که هم سفت و خوش حالت نشان داده شود و هم رد آن بر روی بدنتان نیفتد استفاده کنید . گن به خوبی میتواند شما را کمر باریکتر نشان دهد.  در انتخاب لباس هم توجه کنید لباس های حجاب دارای که با حرکت های مختلف بدن قسمت پوشیده بدن را نمایان میکند . برای مثال دامنی بلند که در دو طرف ساق پا چاک میخورند یا لباس هایی که یقه ان با حجاب است پیشنهاد بسیار خوبی است و همچنین یک صندل که انگشتان لاک زده تان را در معرض نگاه همسر تان بگذارد. نشستن: هنگام نشستن بدن صاف و کشیده باشد سینه سپر و بسمت بیرون ، پاها کشیده و روی هم قرار بگیرد (حس کنید عروسید و تازه به انگشتان دست و پایتان لاک زده اند انوقت است که حرکات پا و دستتان با عشوه همراه میشود ) . حال میتوانید بسته به خلاقیت خود چیزهایی به ان اضافه کنید . برای مثال ارام با نوک ناخن هایتان قسمتی از ساق پایا گردنتان را نوازش کنید . یا یقه لباستان را به بهانه گرمی هوا بگونه ای تکان دهید . سرتان را اندکی خم کنید با لاله گوش و با تره مویتان بازی کنید. ایستادن: برای انکه بهتر متوجه حالت بدن و نوع ایستادن بشوید در همین حد بدانید که قوس و فرورفتگی و برامدگی های یک زن مردان را مجذوب خود میکند راه رفتن: بجای انکه پاها را در کنار هم قراردهید و اینگونه قدم بردارید==== انها را مقابل هم بگذارید و روی یک خط حرکت کنید-------- ( حس کنید مانکن تبلیغ لباسید و روی استیج قدم بر میدارید ) صدا و گفتار: صدای یک زن همانگونه که میتواند مرد را به خلسه شیرینی ببرد میتواند سوهانی بر اعصاب مرد نیز باشد شما میتوانید با بالا  پایین کردن صدا ضربان قلب اقا را هم بالا پایین کنید هر از گاهی  صدا کشیده پر از خستگی و تمنا هر از گاهیم پر از نشاط و شیطنت کودکانه . مکث کردن میان کلمات و نفس های ارام و عمیق صحبتتان را طولانی تر و دلبرانه تر خواهد کرد ( به صحبت کردن و حرکات دختر بچه ها خیلیییی توجه کنید ) زندگیتان سرشار از عشق " سلاله " ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 نیلوفر سکوت کرد. برخلاف انتظار هیچی بهم نگفت و باهام برخورد نکرد و پرونده انظباطی تشکیل نداد. زنگ زد به بابام گفت دخترت حالش بد شده بیاین ببرینش بابام اومدو کیفموبرداشت و سوار ماشین شدیم.بابام اون روزا خونه بود و مرخصی داشت..(یکی دوماه میموند و دوباره میرفت و خیلی ناراحت میشدم از نبودنش) گفت بابایی چت شده؟گفتم هیچی بابا.گفت ببرمت دکتر؟جاییت دردمیکنه؟منم الکی گفتم دلم دردمیکنه دیگه چیزی نگفت از سوالوجوابای مامانمم با فشار زیادی خلاص شدمو رفتم تو اتاق درو بستم.گوشه اتاق نشستم..از پنجره اتاق به بیرون نگاه میکردم و چقدر اسمون دلگیر و زشت بود.چشاموبستموگریه کردم..من مردم و خاک شدم.وجودم ناله میکرد و من صدای شکستن درونمومیشنیدم.مرجان دوست صمیمی من و دانیال عشق زندگیم..اخه چرا اون روز عذاب کشیدم درون خودم ناله کردم فرشو چنگ میزدم و بزووور نفس میکشیدم..دلم میخاست دنیا همونجا خراب بشه و من بمیرم.چشمام کبود شده بودن..چقدر تلخ بود دستموگذاشتم رو زانوهاموبلندشدم.گفتم من هنوز امیدوارم..مرجان هم ک اونو نمیخاد. بعدازچندروز رفتم مدرسه و به همه لبخند مصنوعی تحویل میدادمودروغای الکی که دلم دردگرفته بوده.یسریا باورکردن یسریا نه. رسیدم به مرجان و زدم زیر گریه تو بغلش دیدم نگاهش سرده و دیگه خواهرانه دستای گرمشو رو شونم نمیکشه..نگاش کردم گفت نیلو میخام بهت یچیزی بگم.. عاجزانه و داغون نگاهش کردم منتظر بودم بگه که چطوری جواب دانیالو داده و از من حمایت کرده اون لحظه...زیردلم خالی شد باز و دنیا رو سرم خراب شد.و رفت. روزای تلخی بود.دوستیه منو مرجان کات شد و من بودم تک و تنها که عشقش و خواهرشو باهم از دست داد... خرداد بودو من همچنان به عنوان اخرین فرصتم واسه جلب نظر دانیال درس میخوندم با گریه و بدبختی..تک و تنها مدرسه ها تموم شد و جشن اخر سال داشتیم. کارنامه ها اومد و من معدلم شده بود 19/30 این سری کمترکسی تعجب کرد چون نمره های سرکلاسیم ب اندازه کافی این مسئله رو جاانداخته بود.موقع معرفی نفرات برتر، و ذوق من که وقتی معرفی شدم چهره ی دانیال رو ببینم و پدرومادرم که بی صبرانه منتظر معرفی من بودند.. نفر اول دانیال... و اشک شوق من برای لبخند قشنگش نفر دوم یه دختر دیگه نفرسوم ک من بودم،معرفی نشدم و نفر بعد من معرفی شد به عنوان نفر سوم. زندگیم تاریک و سیاه شد...غم دنیا تو دلم سنگینیه دنیا تو سرم و شرمندگیه من جلوی دانیال و خانوادم اشک میریختم و از همکلاسیا تیکه و خنده که بهم میگفتن بچه ابتدایی (بخاطر گریه هام) کارنامه به دست رفتم پیش خانم ساعی نگاش کردم و اشک ریختم بدون پلک زدن نگام کردو یه لبخند پر از نفرت زد دیدم داره میاد جلو مامان بابامم اومدن کنار من نگای مامانم کرد و گفت :دخترای این دوره زمونه تو همین سن پایین دم از بی حیایی و عشق و عاشقی میزنن حیف نمره برتر دادن به اینجور دخترا.. اینو گفت و بی ادبانه رفت قلبم میخاست از جا کنده بشه نگای مامان و بابام کردم با ترسسس گفتم من ک نفهمیدم منظورش چیبود و خدا خدا میکردم ک نفهمن من دلباخته شدم وگرنه ابروم جلوشون میرفت. اونا هم چیزی نگفتن و بابام گفت قربونت برم بیا بریم خونه. یه نگاه به دانیال کردم.خوشحال و سرمست میخندید.یه نگاه پر از دلخوری به مرجان کردم.یه نگاه مظلوم و دلشکسته به بچه های مدرسه.و حرکت کردمو از کنار تک تکشون ک روی صندلی نشسته بودن رد شدمو با مامان بابام رفتم خونمون.سال سوم راهنمایی با یه موفقیت تحصیلی و کلی شکست و درد و رنج واسم گذشت و من هرروز عذاب میکشیدم و درد و از عمق وجودم حس میکردم سوم راهنمایی تموم شد. دیگه هیچوقت قرار نبود دانیال رو ببینم... تابستون شد و منی ک بزرگ شده بودم با قلبی پر از رنج و دلخوری...هرشب هرررشب گریه میکردم و از پنجره خونمون به سمت خونه ی دانیال اینا ک اون سر شهر بود نگاه میکردمو اه میکشیدم..ولی دلم نمیخاست اشکامو دردامو کسی بفهمه.برعکس.توی جمع اینقد شوخی میکردم و مسخره بازی ک بقیه کلی بهشون خوش میگذشت و خبر از دل پر دردم نداشتن.تابستون با داداشم کشتی کج نگاه میکردیمو باهم مسابقه میدادیم.باابجیم صحبت میکردیمواشپزی میکردیم.با بچها میرفتم مسجد نماز میخوندیم. ولی دیگه حال و حوصلم کمتر شده بود.منی ک اونهمه شیطون بودم و حتی تو تنهایی هامم شیطونیام سرجاش بود یه ادمی شده بودم ک عشق و خیانت رفیق اوایل افسردش کرده و بعدش بزور خودمو جموجور کردم تا کسی از حالم چیزی نفهمه..من قوی بودم و سرسخت خیلی سعی میکردم دانیال و اتفاقایی ک طی این چندسال واسم افتاد و حقارت هارو فراموش کنم ولی نمیشد که نمیشد... یه روز از روزای تابستون بابام اومد مرخصی و بهمون یه پیشنهاد داد گفت خونمونو از اینجا ببریم کلان شهر(نگم بهتره😄😘) تعجب کردیم..و در حال فکر کردن بودیم.نمیدونستم بخندم یا گریه کنم  #ادامه_دارد

#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام خانمی هستم که ۲۴ساله ازدواج کردم که از همان دوران مدرسه نامزدی همسرم بشدت و حرفه ای خالی می‌بست من متوجه این کاراش شدم و هرچی به خانوادم اصرار کردم و که نامزدی را بهم بزنم قبول نکردند و گفتن بعد از ازدواج درست میشه متاسفانه چون آدمی نبود که بشه بهش تکیه کرد تا نه سال بچه دار نشدم بازم نتونستم از دست این آدم خلاص بشم چون خدا و بنده هاش برام جور کرده بودن حالا بعد از این همه سال کارای بدش صد برابر شده از پنهون کاری بگیر تا ذهنت به هر جا که بره لایق این بشر هست مثلاً کاری در خیالش درست میکنه و به منو بچه هام میگه فردا صبح زودمیریم فلان شهر بابت فلان کار بعد از یه ربع نیم ساعت خودش میره بیرون و زنگ میزنه الان میام که بریم ولی تا ساعتها نمیاد بعد هم که میاد کلا میزنه زیر همه چی که من اصلأ همچین چیزی نگفتم از شما خواهر برادرای عزیز میخام بمن راه حلی بدید که من با این آقا چجور برخورد کنم که خودم بیشتر از این عذاب نکشم🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر ممنون از گروه سوال داشتم برای عمل لیزک چشم به چشم پزشک رفتم عکس گرفتم دکتر گفت قرنیه نازک است نمیشه لیزک کرد باید عمل لنز انجام دهی آیا کسی درگروه این عمل انجام داده وراضی بوده دریزد زندگی می کنم هزینه عمل چه قدر هست ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتی غم وغصه ی دنیا میریزه تودلتون چجوری خودتونو به ارامش میرسانید باچی حالتون خوب میشه کمکم هم فکری کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به هم کروه های عزیزم توی همین کانال گفته بودن ریاضی بچشون ضعیفه وگفتن یه کانال معلم ریاضی دارم عالیه که از نمره صفر به شانزده رسیده پسر منم امسال می‌ره کلاس چهارم ابتدایی ریاضیش ضعیفه حتی جدول ضرب رو هم هنر خوب حفظ نیست توی قرآن هم ضعیفه میشه کانال معلم ریاضی رو به من هم بدین ممنون میشم مامان امیرحسین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خانمهای عزیز یه بنده خدایی توی همین کانال گفتن یک دکتر اطفال توی مشهد هست برای پسرم میخواستم ده سالشه اما ازلی ضعیفه مثل بچه های هفت هشت ساله دیده میشه اصلا غذا نمیخوره خیلی هم پرخاشگر رو عصبی است دکتراحمدشاه فرهت توی مشهد نمی‌دونم چطور وقت بگیرم شماره اش رو که اصلا جواب نمیده اینترنتی هم اصلا نمیاد تورو خدا هر کس پیش این دکتر رفته بگید چطور شماره بگیرم یا اگر شماره ای چیزی دارین توروخدا بگین متشکرم مامان امیر ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه جان ممنون از این کانال خوبتون از خواهرای گلم سوال داشتم راجع به حروف ابجد که بعضی ها آسمون رو عوض میکنند اصلا ابجد چی هست آیا چه کسی باید اسمت رو عوض کنه مثلاً اسم فایزه اسم متنا سب است یا نه یا اسم عصمت آیا متناسب هست یا نه لطفاً لطفاً توضیح بدین ممنون میشم مامان امیرحسین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به هم گروهای عزیزم یک دکتر طب سنتی حاذق میخام هم برای حجامت هم دکتر چون ضخامت رحم دارم گفتن پیش دکتر طب سنتی برم خواهش می کنم به دکتر حاذق که خودتون رفته باشید و نتیجه گرفته باشین آخه پسرم رو هم برای قدس ولاغریش میخام حجامت کنم ممنون مشهد هستم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه جان سلام به هم گروههای عزیزم وسلام به اون مادر عزیزی که دخترشون شکمش بدون دلیل آب آورده بود وتوی اصفهان شیراز و تهران بهترین دکتر هارو بردین خوب نشدن که بطور اتفاقی خانمی آدرس یه دکتر طب سوزنی که مطبش توی هویه فلاورجان بود بردین وبعد از چهار جلسه خدارو شکر خوب خوب شدند حالا من هم یکی از بستگانم که تهران ساکن هستند ریه هاشون آب آوردن بچه هاشون وخانواده خیلی خیلی ناراحتن حالا از شما خواهش میکنم که به این خانواده کمک کنید که انشاالله مثل دختر شما سلامتی شونو بدست بیارن وچند خانواده رو شاد کنید که انشاالله خداوند دل شمارو هم شاد کنند یک شماره از اون دکتر میخام و اینکه آیا هنوز مطب شون توی همان روستا هستند ویا یه شماره از خودتون که بتونم با شما تماس بگیرم توی همین کانال بزاریندکتر مریم خواجه نایینی واقای مختاری بود ممنون میشم اگه جواب بدین مامان امیرحسین مشهد ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به عزیز آن گروه و ادمین عزیز ی سوال داشتم چند ساله که مشهد نتونستم بیام پابوس آقام امام رضا از عزیزان مشهدی میخاستم بپرسم تو حرم جای خواب هست چون پول مسافر خونه ندارم اگه میشه سوال منو زودتر بزارید تو گروه ممنون میشم #ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍎 📚📚📚🇮🇷🇮🇷🇮🇷جوش درمانی با سرهای قرمز یعنی دموی و سرسفید یعنی بلغمی و سرسیاه یعنی سوداوی وسر زرد یعنی صفراوی بر مبنای طب سنتی 🔁درمان اصولی و کامل انواع جوشها 🔀توضیح بیماری: ⏪جوشها در تمام مزاجها رخ میدهد. پس چهار نوع جوش دموی، بلغمی، سوداوی و صفراوی داریم. معمولا جوش دموی سر قرمز هست. جوش بلغمی سر سفید، جوش سوداوی سر سیاه و جوش صفراوی سر زرد هست. البته این صد درصد نیست؛ بلکه باید به مزاج فرد نگاه کرد . 🔀درمان #جوش_دموی  یعنی جوش سر قرمز: ⏪خوردن شبی یک سوم لیوان سرکه انگبین ؛ الباقی را آب اضافه کرده .یک ساعت بعد از شام میل شود . (سرکه انگبین :۲ واحد عرق نعناع + ۲ لیوان عسل + ۱ لیوان سرکه انگور طبیعی). ⏪ظهرها یک لیوان آب زرشک یا آب انار خورده شود . ⏪حجامت عام هر ۴۰ روز یکبار . دوتا سه مرحله . (تا پایان حجامتها داروها خورده شود). 🔁درمان #جوش_صفراوی یعنی جوش سر زرد: ⏪شبی یک سوم لیوان سرکه انگبین زیر را ریخته؛ الباقی را آب اضافه کرده و یک ساعت بعدداز شام میل شود . سرکه انگبین صفراوی : ۲ واحد عسل + ۲ واحد عرق کاسنی + ۱ واحد سرکه انگور طبیعی . ⏪خوردن گس مزه ها و ترش مزه ها . مثل خیار . کیوی ….. ⏪صبح ناشتا ۲ قاشق غذاخوری خاکشیر به همراه یک لیوان آب ولرم به همراه کمی عسل میل کنید . ⏪حجامت عام هر ۴۰ روز یکبار ۲ تا ۳ مرحله. 🔁درمان #جوش#سوداوی  یعنی جوش سر سیاه: ⏪شبی یک سوم لیوان سرکه انگبین ریخته ؛ الباقی را آب اضافه کرده و یک ساعت بعد از شام بخورید . سرکه انگبین سوداوی : ۲ واحد عسل + ۲ واحد عرق نعناع + ۱ واحد سرکه انگور طبیعی. ⏪صبح ناشتا ۲ قاشق غذاخوری خاکشیر را بهمراه یک لیوان آب گرم به همراه کمی عسل میل کنید . ⏪هر ۴۰ روز یکبار حجامت عام . ۲ الی ۳ مرتبه . ⏪کاهش غذاهای سرد و افزایش خوراک گرم 🔁درمان #جوش_بلغمی  یعنی جوش سر سفید : ⏪ارده با شیره انگور هفته ای ۵ وعده صبحانه . ⏪دوسین هر ۸ ساعت ۱ قاشق مرباخوری (دوسین : ۳ واحد عسل + ۱ واحد سیاهدانه نیم کوب شده) . ⏪شبی یک لیوان عرق رازیانه با عسل . (مخصوص خانمها ؛در ایام پاکی) . ⏪کاهش غذاهای سرد و افرایش خوراک گرم

🧕🏻💘مادران حتما بخوانند 👈🏻کودکانی که شیر نخورند زود به زود #مریض میشوند! 👈🏻کودکانی که حبوبات نخورند دچار #یبوست میشوند! 👈🏻کودکانی که سبزیجات نخورند دچار #استرس میشوند! 👈🏻کودکانی که زیاد چای سیاه میخورند دچار #کمخونی میشوند! 👈🏻کودکانی که چیپس میخورند، دچار #کوتاهی_قد میشوند! 👈🏻کودکانی که نوشابه میخورند دچار #استخوان_درد میشوند! 👈🏻کودکانی که عسل بخورند دچار #بیماری و مریضی نمیشوند! 👈🏻کودکانی که اسمارتیز رنگی میخورند دچار #ترك_دندان میشوند! 👈🏻کودکانی که سردی بدون مصلحات بخورند دچار #شب_ادراری میشوند! 👈🏻کودکانی که لعاب برنج بخورند دچار لاغری #بی‌اشتهایی و #کمبود_وزن نمیشوند! 💟داشتن کودك سالم فقط با رعایت سبك زندگی اسلامی میسر است ؛ در پایبندی به آن مصمم باشید🩺 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

با خدا قهر نکنیم!!! استاد قرائتی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#احکام_دین ☀️🍃 تملک مراتع بدون اجازه دولت 🌸🍃 پرسش :زمین هایى که قبلا مرتع عمومى بوده، دولت اسلامى آنها را تقسیم نموده و به کسانى که واجد شرایط هستند واگذار مى کند ولى عدّه اى بدون اجازه دولت خودسرانه آنها را شخم زده و تملّک مى کنند، آیا مجاز هستند؟ پاسخ :در فرض سوال؛ شرعاً اشکال دارد. احیاء زمین موات با آب وقفی 🌸🍃 پرسش :اگر زمین موات را با آب قنات یا چاه وقفی احیاء نمایند آیا زمین احیاء شده جزء موقوفات می باشد؟ پاسخ :زمینی که با آب وقف احیاء شده جزو موقوفات نمی شود ولی باید معادل قیمت آب را بدهد. احیاء موات بلاد مسلمین توسط کافر🌸🍃 پرسش :اگر کافرى، زمین مواتى را در بلاد مسلمین احیا کند، آیا مالک آن مى شود؟ پاسخ :در صورتى که با موافقت حکومت اسلامى باشد، و لطمه اى به مسلمین نزند، مالک مى شود. تردید در اباحه زمین قبرستان🌸🍃 پرسش :شهردارى، قطعه زمینى را در یکى از شهرستان ها که در طرح جامع شهرسازى به عنوان فضاى سبز در نظر گرفته شده است، طبق قانون خریدارى کرده و تملّک نموده است، نظر به مجاورت زمین فوق با گلزار شهداى شهرستان،پس از کسب مجوّز قانونى، قسمتى از آن مکان به مدفن آنان اختصاص یافته و تاکنون قریب به ۵۰ شهید دفاع مقدّس در آن جا مدفون گردیده است، بعضى در اباحه آن مکان ایجاد تردید مى کنند، حکم شرع در این مسأله چگونه است؟ پاسخ :چنانچه زمین مزبور موات بوده اشکالى ندارد و چنانچه زمین آبادى بوده که مالک داشته، اگر شهردارى طبق موازین شرع آن را تملّک کرده است اشکالى نیست، در غیر این صورت دفن اموات در آن جایز نیست. زمین هایی که چگونگی تملک آنها معلوم نیست 🌸🍃 پرسش :آیا زمینی را پدران ما احیا کرده اند و یا خریداری کرده باشند و هیچ سندى نسبت به سابقه این زمین در دست نیست طبق قانون ارث به ورثه آنها مى رسد؟ پاسخ :اگر زمین را پدران شما احیا کرده اند و قبلا موات بوده، طبق قانون ارث به ورثه آنها مى رسد و همچنین اگر خریدارى کرده باشند، و اگر هیچ سندى نسبت به سابقه این زمین در دست نیست و شاهد و گواهى نیز وجود ندارد، ملک از آن کسى است که در دست اوست یعنى ملک اجداد شما بوده و باید به قانون ارث عمل کنید. معنی اراضی موات و اراضی ملی 🌸🍃 پرسش :ملاک و معیار تشخیص اراضی موات از اراضی ملی چیست؟ پاسخ :اراضی موات، زمین هایی است که هرگز کسی آن را آباد نکرده است. و زمین ملی چیزی جز اراضی موات نیست. احیای زمین موات به واسطه اجیر🌸🍃 پرسش : اگر زمین موات را من پیدا و مشخص کنم ولی احیا و آباد کردن آن زمین به امر من و توسط مستاجر و یا ورعیت من باشد وحق الزحمه اش را بگیرد شرعا مالک زمین من هستم یا رعیت؟ پاسخ :اگر برای شما آباد کرده باشد نه برای خودش، شما مالک آن می باشید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

🎥ارتباط نفس عمیق با لطافت پوست و کاهش وزن 👤حکیم حسین خیراندیش ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

پاسخ اعضا 🌙🌸 ‌ سلام وقتتون بخیر انشالله که برعکس من حالتون خوب باشه من ی دختر نوجوون ۱۷ ساله هستم که درگیر افسردگی حاد هستم و شاید اطرافیان هم بدونن که من ی مقدار ناامید و افسردم اما یک هزارم میزان واقعی هم نمیشه افسردگیمم علت های زیادی داره و همشون در مقابل یکی از علت ها واقعا ناچیزن یعنی ۹۰ درصد افسردگیم فقط بخاطر ی مشکله که واقعا واقعا نمیتونم با هیچکسییییی در میون بذارم و تازه دارم پی میبرم که چقدر تنهام که نه دوستی دارم که بهش بگم و نه اونقدر با خانواده‌ام راحتم که به اونا بگم. کم کم این مشکل داره دیگه بقیه داشته هامم ازم میگیره یعنی اینکه انقدر بخاطر این یکی زجر میکشم که دیگه کم کم دارم امیدم رو به طور کامل از دست میدم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 تورو جون عزیزتون برام دعا کنید بخدا چند وقتیه حتی دارم به خودکشی فکر میکنم💔💔💔💔 انشالله خدا خودش جواب این کار خوبی که در حق من میکنید رو بده ❤️ 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خواهری که میخوان شریکی ماشین سنگین بخرن مال شریکی خیلی دردسر داره برادر من با دامادم شریکی با هم ماشین حمل گوشت خریدن که کار کنن اولش خوب بود اما بعد از مدتی باهم دعوای سختی کردن وبه هم تهمت دزدی زدن به یک بدبختی ماشین رو فروختن وهر کدوم سهمشون رو گرفتن ولی الان چند ساله هنوز با هم قهرن شریک بودن خیلی بده 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خسته نباشید اونی که پسر ۱۷ ساله اش لکنت زیان داره بهش بگین تخم کبوتر بگیره نیمره کنه بخوره خوب میشه انشاالله باید مصرف کنه چند بار تکرار 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام وقت بخیر خانمی که بچشون مریضه میخوان برن پیش استاد بابایی ایشون تا دوسال وقتشون پره ولی میتونن با این شماره ۰۹۰۲۲۵۲۱۰۰۹ پیامک کنن آدرسش قم عماریاسر کوچه ۵ پلاک ۳ این شماره هم برای داروخانه استاد هست۰۹۳۹۲۸۸۳۰۳۹ آنلاین هم ویزیت میکنن پسرمن هم اوتیسمه برای مشکلات مغذی داروی اصلیش روغن بنفشه پایه کنجد و کدو هست با داروی عقل اگه نتونستید نوبت بگیرید این هارو از عطاری معتبر بخرید ونحوه استفاده بپرسید تاثیر داره منم ۳جلسه بردم پیشش ولی هنوز زیادفرقی نکرده واسش دعا کنید ممنون 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام درمورداون دختری که سی سالشه میخواد بدون زحمت درس بخونه اینجور که تو میخوای هیچ نخونی بهتره شوهر کن بهترتره بعد اگه خواستی ادامه بده اگه میخوای تو این سن زودتر به هدفت برسی ازمن که تا سی سالگی درس خوندم تجربه خودم بهتر با همون سیکل بری حوزه احتمالا زیاد ریاضی نداشته باشه یا کامپیوتر بعدش سطح یک ودو بگذرونی همرتبه کارشناسی در دانشگاه برات حساب میکنن حتی تو ازمون استخدامی میتونی شرکت کنی بغیر ازاین راه فکر کنم راهت خیلی طولانی غیرممکن بشه من قبلا نذر ❤️❤️کرده بودم این تجربه روبه یکی انتقال بدم که مثل خودم راه اشتباه نره زودتر به هدفش برسه شایدم به غیرتوهم راهگشای کسانی دیگم باشه به امید ظهور زودتر 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام برا اون خاتمه که دانشجوی دکترای و شوهرش دکتر هردوتاشونم کارمندان به نظرم این خانمه خیلی مغروره خودتو بهتر میدونی بهرحال انتخابیه که کردی به طلاقم فکرنکن اون دختره که با شوهرت دوس بوده رو یک جورایی زیر نظر بگیر ببین دوباره باهم رابطه دارن یا نه اگ م میتونی شغل شوهرت عوض کن که هرروز همه دیگرو نبینن چون وقتی آدم عاشق بشه چشمش رو خیلی چیزا می بنده وفقط معشوقش میبینه ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

دلتنگ‌تر از همه...💔 گر چه دوریم به یاد تو سخن میگوییم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 احمد بن اسحاق یكی از اصحاب و كسانی بود كه وجوهات شیعیان را جمع آوری می كرد و خدمت امام حسن عسكری علیه السلام تقدیم می نمود، او حكایت نماید: روزی به قصد تحویل مقدار قابل توجّهی وجوهات شرعیّه به همراه تعدادی سؤال در مسائل مختلف ، به محضر مبارك امام حسن عسكری علیه السلام عازم سامراء شدم . و چون وارد شهر سامراء گشتم ، به سمت منزل آن حضرت حركت نمودم ، هنگامی كه به منزل رسیدم ، اذن دخول طلبیده و وارد شدم ، چشمم به كودكی خردسال افتاد كه بر زانوهای حضرت نشسته و بسیار خوش سیما و نورانی بود. همین كه كیسه های پول و جواهرات را خدمت حضرت نهادم ، امام علیه السلام نگاهی به كودك نمود و فرمود: ای پسرم ! این اموال از شیعیان و دوستان تو می باشد، آن ها را باز كن و تحویل بگیر. ناگهان كودك اظهار داشت : ای پدر! و ای سرورم ! آیا جایز است كه دست به سوی اموالی دراز كنم كه آغشته به حرام است ؟! سپس امام حسن عسكری علیه السلام خطاب به احمد بن اسحاق كرد و فرمود: آنچه در كیسه ها می باشد، بیرون بیاور تا فرزندم حلال و حرام آن ها را از یكدیگر جدا نماید. چون یكی از كیسه ها را خدمت حضرت نهادم ، كودك فرمود: این مال فلان شخص است كه در فلان محلّه شهر قم سكونت دارد و مقدار آن 72 دینار است كه بابت فروش باغ ارثیه پدرش و نیز فروش هفت عدد پیراهن و كرایه مغازه هایش می باشد. امام حسن عسكری علیه السلام فرمود: عزیزم ! صحیح گفتی ، اكنون بگو كدام حرام است ؟ كودك اظهار داشت : در این كیسه یك دینار مشكوك ، از اهالی شهر ری مربوط به فلان تاریخ می باشد كه مغشوش می باشد. بعد از آن اشاره به یكی دیگر از كیسه ها نمود و فرمود: و امّا صاحب این كیسه فلانی است كه در فلان شهر مقدار یك مَن و یك چارك نخ ، جهت بافتن پارچه به فلان بافنده معروف داد و چون مدّتی طولانی سپری شد، نخ ‌ها را دزد به سرقت برد. و صاحب نخ ‌ها نسّاج را تكذیب و جریمه كرده و به جای آن ، یك مَن و نیم غرامت گرفت . پس یك دینار با تكّه ای پارچه در این كیسه از چنین راهی به دست آمده است كه حرام می باشد. سپس كودك به سوّمین كیسه اشاره نمود و اظهار داشت : آنچه درون آن است ، مال فلان شخص است كه در فلان محلّه قم زندگی می كند و مقدار هفتاد دینار می باشد كه نباید دست زده شود. امام حسن عسگری علیه السلام سؤال نمود: چرا؟ فرزند جواب داد: چون این ها بابت فروش گندم هائی است كه مالك با كشاورز اختلاف داشتند و مالك سهم كشاورز را كمتر از حقّش داد. پدر فرمود: بلی ، صحیح است . پس از آن كودك فرمود: ای احمد بن اسحاق ! این اموال را به صاحبانش ‍ برگردان ، ما نیازی به آن ها نداریم . و اكنون كیسه آن پیرزن را بیاور. احمد گفت : من به طور كلّی آن كیسه را فراموش كرده بودم ... آری برای امام معصوم ، چون از طرف خداوند متعال منصوب است ، سنّ و سال ، موقعیّت مطرح نیست ؛ بلكه هر زمان هر چه اراده نماید حاصل خواهد شد و به همه امور آگاه می گردد. پس مواظب اعمال و گفتار خود در تمام حالات باشیم كه امام زمان ، روحی له الفداء و سلام اللّه علیه غافل نخواهد بود. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ مرحوم شیخ طوسی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از علی بن بلال بغدادی - كه یكی از اصحاب امام عسكری علیه السلام می باشد - حكایت كند: روزی به همراه عدّه ای از علماء و بزرگان حضور مبارك امام حسن عسكری علیه السلام رسیدیم تا آن كه از آن حضرت درباره امام و حجّت بعد از او جویا شویم . همین كه وارد مجلس حضرت شدیم ، مشاهده كردیم كه بیش از چهل نفر در منزل آن حضرت ، اجتماع نموده اند. عثمان بن سعید عَمری حركت كرد و ایستاد، سپس اظهار داشت : یابن رسول اللّه ! می خواهم از چیزی سؤال نمایم كه شما خود نسبت به آن آگاه هستی . حضرت فرمود: فعلاً بنشین . بعد از آن ، امام حسن عسكری علیه السلام با حالت غضب حركت نمود و خواست كه از مجلس خارج شود، فرمود: كسی بیرون نرود تا من برگردم . چون لحظاتی گذشت ، حضرت مراجعت نمود و با صدائی بلند فرمود: ای عثمان بن سعید! و عثمان بن سعید با شنیدن سخن حضرت ، از جای خود برخاست و سر پا ایستاد. امام علیه السلام اظهار داشت : آیا مایل هستی كه شما را به آنچه می خواهید، خبر بدهم ؟ همگان گفتند: آری ، یاابن رسول اللّه ! امام علیه السلام فرمود: آمده اید تا از خلیفه و حجّت خداوند متعال ، بعد از من سؤال نمائید!؟ تمام افراد گفتند: بلی ، ما برای همین موضوع آمده ایم . در همین اثناء، كودكی همانند پاره ای از ماه و شبیه ترین افراد به امام حسن عسكری علیه السلام ظاهر گشت . سپس امام حسن عسكری علیه السلام فرمود: این كودك ، امام شما پس از من خواهد بود و او خلیفه و جانشین من می باشد، او را تابع و پیرو باشید؛ و از یكدیگر متفرّق نشوید كه هلاك می گردید. و سپس افزود: از این پس دیگر او را نخواهید دید، مگر آن كه وقتش فرا برسد. چهل داستان و چهل حديث از امام زمان(ع)/ عبدالله صالحي